❇️ #ناکارآمدی_سیاسی، علت #ناکارآمدی_اقتصادی
🗓 دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی، اردشیر گراوند و حسین ایمانی دربارهی آسیبهای ناشی از گرانی بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه | منتشرشده در یکشنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۸۰۰۳
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
| #اقتصاد سالم |
… شاخصهی اقتصاد سالم وجود #اشتغال است، چون هم بُعد اجتماعی دارد و هم بُعد اقتصادی …
… یکی از عواملی که افراد جامعه به سوی #انحرافات_اجتماعی کشیده میشوند نداشتن شغل و بیکاربودن است …
… در هر جامعهای نرخ بیکاری ، گویای اقتصاد شکننده و بیمار آن جامعه است که بهعنوان یک آسیب به آن نگاه میشود …
… چگونگی گذراندن اوقات فراغت افراد، توسعهی انسانی و اختلافات طبقاتی همه مشروط و منوط به نرخ بیکاری است …
… یکی از جلوههای اقتصاد بیمار در یک جامعه، وجود مشاغل کاذب است. ریشهی اینگونه مشکلات هم در #فقر و تنگدستی و بیکاری است که افراد را مجبور به دستزدن به کارهایی مثل دستفروشی در خیابان و مترو میکند …
… ابتلای #جامعه به بیماریهایی مانند #کرونا گریزناپذیر است، در صورتی که در مورد اقتصاد، اقتصاددانان از سالها قبل پیشبینی کرده بودند که چنین اقتصاد بیمار و شکنندهای نتیجهای بهتر از این نخواهد داشت …
… جامعهشناسان از سالها قبل متوجه #بیتفاوتی_اجتماعی در جامعه شده بودند؛ بیتفاوتیای که منجر به ازدستدادن اعتماد و تشدید بیماری اقتصادی در کشور شده است …
… هنگامی که ایدئولوژیها بایدها و نبایدها را به افراد جامعه تزریق میکنند و افراد هم چشمبسته آن را میپذیرند، بهتدریج شاهد حذف بسیاری از افراد متخصص خواهیم بود …
… باید توجه داشته باشیم که تمام وقایع اجتماعی و اقتصادی، زنجیرهای را تشکیل میدهند که به هم متصل هستند و به بیکاری و فقر دامن میزنند؛ بنابراین با سلسلهای از علت و معلولهایی روبهرو هستیم که قابل پیشبینی بودند …
… فراموش نکنیم وقتی فرصتها بین افراد عادلانه توزیع نشود #رانت و متعاقب آن #فساد به وجود میآید …
… هماکنون شرایط اقتصادی با توجه به میزان تورم با سیر نزولی مواجه است بهطوری که تورم در سال ۹۷ بیش از ۳۰%، سال ۹۸ بیش از ۴۰% بوده و سال ۹۹ در همین ۴ ماه نخست سال از ۴۰% بسیار فراتر رفته است …
… اقتصاد نه یکشبه پدید میآید و نه یکشبه از بین میرود، بنابراین بدون مدیریت کلان سیاسی نمیتوان چشمانداز امیدوارانهای برای آن درنظر گرفت …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی، اردشیر گراوند و حسین ایمانی دربارهی آسیبهای ناشی از گرانی بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه | منتشرشده در یکشنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۸۰۰۳
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
| #اقتصاد سالم |
… شاخصهی اقتصاد سالم وجود #اشتغال است، چون هم بُعد اجتماعی دارد و هم بُعد اقتصادی …
… یکی از عواملی که افراد جامعه به سوی #انحرافات_اجتماعی کشیده میشوند نداشتن شغل و بیکاربودن است …
… در هر جامعهای نرخ بیکاری ، گویای اقتصاد شکننده و بیمار آن جامعه است که بهعنوان یک آسیب به آن نگاه میشود …
… چگونگی گذراندن اوقات فراغت افراد، توسعهی انسانی و اختلافات طبقاتی همه مشروط و منوط به نرخ بیکاری است …
… یکی از جلوههای اقتصاد بیمار در یک جامعه، وجود مشاغل کاذب است. ریشهی اینگونه مشکلات هم در #فقر و تنگدستی و بیکاری است که افراد را مجبور به دستزدن به کارهایی مثل دستفروشی در خیابان و مترو میکند …
… ابتلای #جامعه به بیماریهایی مانند #کرونا گریزناپذیر است، در صورتی که در مورد اقتصاد، اقتصاددانان از سالها قبل پیشبینی کرده بودند که چنین اقتصاد بیمار و شکنندهای نتیجهای بهتر از این نخواهد داشت …
… جامعهشناسان از سالها قبل متوجه #بیتفاوتی_اجتماعی در جامعه شده بودند؛ بیتفاوتیای که منجر به ازدستدادن اعتماد و تشدید بیماری اقتصادی در کشور شده است …
… هنگامی که ایدئولوژیها بایدها و نبایدها را به افراد جامعه تزریق میکنند و افراد هم چشمبسته آن را میپذیرند، بهتدریج شاهد حذف بسیاری از افراد متخصص خواهیم بود …
… باید توجه داشته باشیم که تمام وقایع اجتماعی و اقتصادی، زنجیرهای را تشکیل میدهند که به هم متصل هستند و به بیکاری و فقر دامن میزنند؛ بنابراین با سلسلهای از علت و معلولهایی روبهرو هستیم که قابل پیشبینی بودند …
… فراموش نکنیم وقتی فرصتها بین افراد عادلانه توزیع نشود #رانت و متعاقب آن #فساد به وجود میآید …
… هماکنون شرایط اقتصادی با توجه به میزان تورم با سیر نزولی مواجه است بهطوری که تورم در سال ۹۷ بیش از ۳۰%، سال ۹۸ بیش از ۴۰% بوده و سال ۹۹ در همین ۴ ماه نخست سال از ۴۰% بسیار فراتر رفته است …
… اقتصاد نه یکشبه پدید میآید و نه یکشبه از بین میرود، بنابراین بدون مدیریت کلان سیاسی نمیتوان چشمانداز امیدوارانهای برای آن درنظر گرفت …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ احساسات منفی عامل #گسست_اجتماعی
🗓 سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در هفتهنامهی تجارت فردا دربارهی کاهش #تابآوری در جامعه در پی عصبانیت، غم و اضطراب بالا | منتشرشده در شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴
🖌 بررسی اخیر مؤسسهی نظرسنجی گالوپ حکایت از #ناشاد بودن ایرانیان دارد. قبلاً هم این مؤسسه در نظرسنجیهایش بر بالا بودن میزان #عصبانیت، نگرانی، #استرس و تجربههای منفی در میان ایرانیان دست گذاشته است. آیا ایرانیان مردم ناشادیاند؟ آیا عصبانی و خشمگیناند و استرس و اضطراب فراوانی تجربه میکنند؟ باید گفت که موضوع ناشادی آن روی سکهی #خشونت و نداشتن #احساس_امنیت است. این دو عنصر نقش برجستهای در ایجاد احساس ناشادی دارند. یکی جنبهی مادی دارد و دیگری جنبهی غیرمادی. شاید پیش از پرداختن به موضوع خوب باشد مثالی بزنم دربارهی فردی که لکنت زبان دارد. این فرد از تکلم خوبی برخوردار نیست و گاهی برای رساندن منظورش عصبانی و دچار اضطراب میشود و زمانی که نمیتواند ارتباط کلامی با جهان اطرافش برقرار کند، به ناچار از حرکات دست و پا استفاده میکند و در مرحلهی بعدی ممکن است دست به خشونت بزند و برافروخته شود. بنابراین میبینیم فردی که نمیتواند حرفش را به دیگری برساند چهقدر عصبی میشود. حالا اگر بخواهیم موضوع را در سطح کلان ببینیم میتوان متوجه شد که چه اتفاقاتی رخ میدهد تا #ناشادی و اضطراب جنبهی عمومی پیدا میکند.
احساس #شادی افراد برمیگردد به اینکه آنها چهقدر در جامعه احساس میکنند میتوانند حرف بزنند و دوم چقدر این حرف قابل شنیدن و در مرحلهی بعد قابل اجرا است. در جامعهای که مردم احساس میکنند حرفشان قابل بیان کردن نیست، یعنی تشکلی ندارند که حرفشان را بزنند مثل یک حزب که نمایندهیشان است یا یک گروه اجتماعی که میتواند منتقلکنندهی نظرات آنها باشد، آن زمان است که احساس ناشادی، عصبانیت و نگرانی به آنها دست میدهد. در جامعهی پویا که گروههای اجتماعی و احزاب فعالاند و مشارکت افراد را فرامیخوانند، #توسعه امکانپذیر است و احساسات منفی به تدریج کم میشود. اما در جامعهی ما مسألهای که وجود دارد این است که افراد جامعه احساس میکنند نمیتوانند متکلم خوبی باشند و شنوندهی خوبی هم ندارند. یعنی ارگان و ساختاری که علاقهمند به شنیدن حرفهای آنها باشد کمتر وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد تضمینی وجود ندارد که برای این حرفها اعتبار و ارزش آنچنانی قائل باشند. بنابراین جامعه با یک لکنت مواجه میشود. در این شرایط افراد جامعه مستعد برخورداری از اضطراب، ناشادی و عصبانیتاند که همهی اینها یک «احساس» هستند.
نگاهی به سبک زندگی ایرانیان نشان میدهد که آنها به شدت اهل مهمانی گرفتناند، آمار سفر بالا است و تا چند روز تعطیل میشود جادهها قفل میشوند حتی در دورهی شیوع ویروس #کرونا که توصیه بر انجامنشدن سفر است باز هم شاهد بودیم که چه میزان به جادهها رفتند.
خورد و خوراکشان خوب است و از میزان قابل توجهی تنقلات و نوشابه و … استفاده میکنند. همهی آنچه وجود دارد به ظاهر نشان میدهد که باید جامعهی شادی داشته باشیم چرا که این عوامل باید شادیآور باشند اما متأسفانه شاهد هستیم که آن «حس» شادبودن و آن احساس رضایت وجود ندارد. چرا که شادی حس است نه یک عامل مادی. در کنار #خشونتورزی ناشی از دیدهنشدن در #جامعه، احساس نبود #امنیت قرار میگیرد که یک عامل مادی است. امیدواری نسبت به آینده در بحث #اشتغال و درآمد و پاسخگویی به نیازهای اولیهی زندگی از این بخش نشأت میگیرد. گفته میشود فقر میتواند منجر به کفر شود. فقر به معنی همان پاسخنگرفتن برای نیازهای اولیهی زندگی است. در جنبهی دینی آن منجر به کفر میشود و در بعد اجتماعی، رفتارهای غیراخلاقی را سبب میشود. زمانی که فرد این اطمینان را ندارد که اگر درس شغلی در انتظارش است، بخواند حتماً زمانی که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بیکارند، تولید ناشادی و اضطراب صورت میگیرد. حالا همین دو عنصر را در کنار هم قرار بدهیم، نتیجهاش میشود احساس ناشادی و عصبانیت و نگرانی مردم. نگاهی به همین نظرسنجیهای بینالمللی نشان میدهد که ایران در کنار کشورهایی قرار گرفته که از نظر فرهنگ و منابع مالی و درآمدی بسیار متفاوت با کشور ما و کمتر از ما هستند … | ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در هفتهنامهی تجارت فردا دربارهی کاهش #تابآوری در جامعه در پی عصبانیت، غم و اضطراب بالا | منتشرشده در شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴
🖌 بررسی اخیر مؤسسهی نظرسنجی گالوپ حکایت از #ناشاد بودن ایرانیان دارد. قبلاً هم این مؤسسه در نظرسنجیهایش بر بالا بودن میزان #عصبانیت، نگرانی، #استرس و تجربههای منفی در میان ایرانیان دست گذاشته است. آیا ایرانیان مردم ناشادیاند؟ آیا عصبانی و خشمگیناند و استرس و اضطراب فراوانی تجربه میکنند؟ باید گفت که موضوع ناشادی آن روی سکهی #خشونت و نداشتن #احساس_امنیت است. این دو عنصر نقش برجستهای در ایجاد احساس ناشادی دارند. یکی جنبهی مادی دارد و دیگری جنبهی غیرمادی. شاید پیش از پرداختن به موضوع خوب باشد مثالی بزنم دربارهی فردی که لکنت زبان دارد. این فرد از تکلم خوبی برخوردار نیست و گاهی برای رساندن منظورش عصبانی و دچار اضطراب میشود و زمانی که نمیتواند ارتباط کلامی با جهان اطرافش برقرار کند، به ناچار از حرکات دست و پا استفاده میکند و در مرحلهی بعدی ممکن است دست به خشونت بزند و برافروخته شود. بنابراین میبینیم فردی که نمیتواند حرفش را به دیگری برساند چهقدر عصبی میشود. حالا اگر بخواهیم موضوع را در سطح کلان ببینیم میتوان متوجه شد که چه اتفاقاتی رخ میدهد تا #ناشادی و اضطراب جنبهی عمومی پیدا میکند.
احساس #شادی افراد برمیگردد به اینکه آنها چهقدر در جامعه احساس میکنند میتوانند حرف بزنند و دوم چقدر این حرف قابل شنیدن و در مرحلهی بعد قابل اجرا است. در جامعهای که مردم احساس میکنند حرفشان قابل بیان کردن نیست، یعنی تشکلی ندارند که حرفشان را بزنند مثل یک حزب که نمایندهیشان است یا یک گروه اجتماعی که میتواند منتقلکنندهی نظرات آنها باشد، آن زمان است که احساس ناشادی، عصبانیت و نگرانی به آنها دست میدهد. در جامعهی پویا که گروههای اجتماعی و احزاب فعالاند و مشارکت افراد را فرامیخوانند، #توسعه امکانپذیر است و احساسات منفی به تدریج کم میشود. اما در جامعهی ما مسألهای که وجود دارد این است که افراد جامعه احساس میکنند نمیتوانند متکلم خوبی باشند و شنوندهی خوبی هم ندارند. یعنی ارگان و ساختاری که علاقهمند به شنیدن حرفهای آنها باشد کمتر وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد تضمینی وجود ندارد که برای این حرفها اعتبار و ارزش آنچنانی قائل باشند. بنابراین جامعه با یک لکنت مواجه میشود. در این شرایط افراد جامعه مستعد برخورداری از اضطراب، ناشادی و عصبانیتاند که همهی اینها یک «احساس» هستند.
نگاهی به سبک زندگی ایرانیان نشان میدهد که آنها به شدت اهل مهمانی گرفتناند، آمار سفر بالا است و تا چند روز تعطیل میشود جادهها قفل میشوند حتی در دورهی شیوع ویروس #کرونا که توصیه بر انجامنشدن سفر است باز هم شاهد بودیم که چه میزان به جادهها رفتند.
خورد و خوراکشان خوب است و از میزان قابل توجهی تنقلات و نوشابه و … استفاده میکنند. همهی آنچه وجود دارد به ظاهر نشان میدهد که باید جامعهی شادی داشته باشیم چرا که این عوامل باید شادیآور باشند اما متأسفانه شاهد هستیم که آن «حس» شادبودن و آن احساس رضایت وجود ندارد. چرا که شادی حس است نه یک عامل مادی. در کنار #خشونتورزی ناشی از دیدهنشدن در #جامعه، احساس نبود #امنیت قرار میگیرد که یک عامل مادی است. امیدواری نسبت به آینده در بحث #اشتغال و درآمد و پاسخگویی به نیازهای اولیهی زندگی از این بخش نشأت میگیرد. گفته میشود فقر میتواند منجر به کفر شود. فقر به معنی همان پاسخنگرفتن برای نیازهای اولیهی زندگی است. در جنبهی دینی آن منجر به کفر میشود و در بعد اجتماعی، رفتارهای غیراخلاقی را سبب میشود. زمانی که فرد این اطمینان را ندارد که اگر درس شغلی در انتظارش است، بخواند حتماً زمانی که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بیکارند، تولید ناشادی و اضطراب صورت میگیرد. حالا همین دو عنصر را در کنار هم قرار بدهیم، نتیجهاش میشود احساس ناشادی و عصبانیت و نگرانی مردم. نگاهی به همین نظرسنجیهای بینالمللی نشان میدهد که ایران در کنار کشورهایی قرار گرفته که از نظر فرهنگ و منابع مالی و درآمدی بسیار متفاوت با کشور ما و کمتر از ما هستند … | ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
Ahmad Bokharaei
Ahmed Bokharai - sociologist, writer and researcher
Director of Political Sociology Department and former Director of Social Issues and Damages Department
In the Iran Sociology Association
Director of Political Sociology Department and former Director of Social Issues and Damages Department
In the Iran Sociology Association
❇️ گرداندن در ملأعام مجرم را هوشیارتر میکند / جامعه به اندازهی کافی ملتهب است!
🗓 شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی فراتیتر با #احمد_بخارایی دربارهی #مجرمگردانی #نیروی_انتظامی در شهر | منتشرشده در شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… در هر جامعهای برای جلوگیری از تشدید #انحرافات و ناهنجاریها دو مکانیسم وجود دارد، مکانیسم اول پیشگیری و مکانیسم دوم کنترل و نظارت است. مکانیسم نظارتی مثل عملکرد پلیس، زندان و دادگاهها است که باید برای پیشگیری از قبل کاری شده باشد. به نحوی که افراد مجبور به بروز رفتارهای انحرافی نباشند …
… در یک #جامعه هرقدر افراد بیشتر «مجبور» باشند، گزینهی دیگری جز رفتار انحرافی ندارند. در این شرایط اعمال سیاستهای کنترلی و نظارتی خیلی تأثیرگذار نیست. کنترل رفتارهای روی زمین منجر به رفتارهای زیرزمینی میشود. به دلیل جبر و نبود گزینههای دیگر این گونه رفتارها بروز میکند. در صورتی که سیاست #اشتغال، #اقتصاد سالم و توزیع عادلانه فرصتها کموبیش شکل منطقی داشته باشد و افراد با گزینههای مختلف روبهرو باشند، رو آوردن به سیستم نظارتی، کنترل پلیس، آبروریزی، تهدید، ترساندن و زندانی کارساز خواهد بود. فردی که امرارمعاشش با سختی و دشواری مواجه است، هزاران بار در ملأعام چرخانده شوند، گزینهای جز برگشتن به #جرم ندارد …
… در کوتاهمدت و گذرا افراد احساس امنیت میکنند، اما همانند استفاده از مسکن برای دردی عمیق و بیماری ریشهای عمل میکند. این بیماری درمان نمیشود و هر لحظه اوج میگیرد. افراد بعد از مدتی اگر با خودشان خلوت کنند، متوجه میشوند که این افراد جوانهایی هستند که زندگی آنها با شرایط مناسب همراه نبوده است. به بیان دیگر این جوانان قربانی و مظلوم هستند، عامل اصلی جامعه است …
… در صورتی که جرم ساده به نحو بدی کنترل شود، به جرم پیچیده تبدیل خواهد شد. با چرخاندن متهم در ملأعام فرد همراه با شخصیتی له شده، مجدداً مرتکب جرم میشود. با این تفاوت که زیرزمینی و پیچیدهتر میشود. فرد با باندها در زندان و محیطهای زیرزمینی آشنا میشود و این بار دیرتر دم به تلهی پلیس میدهد. مجرم هوشیارتر و عمیقتر میشود. اینگونه رفتارها، جرائم و قانونشکنیها در جامعهای که با مشکلات اساسی مواجه است، کنترل نخواهد شد در حال حاضر جامعه به اندازهی کافی ملتهب است و اثرپذیری آنچنانی از گرداندن متهم در ملأعام نخواهد گرفت. تأثیر این عمل در فرد مجرم موضوع مهمی است. در گذشته مجرم از کلیت جامعه بی احترامی میدید، اما این بار بیاحترامی از سوی پلیس است. در نتیجه بر جرم تأثیری نخواهد داشت. جامعهای که التهاب و اضطراب دارد، اثر ویژهای از چنین اقداماتی نخواهد پذیرفت. وضعیت کنونی جامعه به گونهای است که بسیار جلوتر از خشونتهای رفتاری است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی فراتیتر با #احمد_بخارایی دربارهی #مجرمگردانی #نیروی_انتظامی در شهر | منتشرشده در شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… در هر جامعهای برای جلوگیری از تشدید #انحرافات و ناهنجاریها دو مکانیسم وجود دارد، مکانیسم اول پیشگیری و مکانیسم دوم کنترل و نظارت است. مکانیسم نظارتی مثل عملکرد پلیس، زندان و دادگاهها است که باید برای پیشگیری از قبل کاری شده باشد. به نحوی که افراد مجبور به بروز رفتارهای انحرافی نباشند …
… در یک #جامعه هرقدر افراد بیشتر «مجبور» باشند، گزینهی دیگری جز رفتار انحرافی ندارند. در این شرایط اعمال سیاستهای کنترلی و نظارتی خیلی تأثیرگذار نیست. کنترل رفتارهای روی زمین منجر به رفتارهای زیرزمینی میشود. به دلیل جبر و نبود گزینههای دیگر این گونه رفتارها بروز میکند. در صورتی که سیاست #اشتغال، #اقتصاد سالم و توزیع عادلانه فرصتها کموبیش شکل منطقی داشته باشد و افراد با گزینههای مختلف روبهرو باشند، رو آوردن به سیستم نظارتی، کنترل پلیس، آبروریزی، تهدید، ترساندن و زندانی کارساز خواهد بود. فردی که امرارمعاشش با سختی و دشواری مواجه است، هزاران بار در ملأعام چرخانده شوند، گزینهای جز برگشتن به #جرم ندارد …
… در کوتاهمدت و گذرا افراد احساس امنیت میکنند، اما همانند استفاده از مسکن برای دردی عمیق و بیماری ریشهای عمل میکند. این بیماری درمان نمیشود و هر لحظه اوج میگیرد. افراد بعد از مدتی اگر با خودشان خلوت کنند، متوجه میشوند که این افراد جوانهایی هستند که زندگی آنها با شرایط مناسب همراه نبوده است. به بیان دیگر این جوانان قربانی و مظلوم هستند، عامل اصلی جامعه است …
… در صورتی که جرم ساده به نحو بدی کنترل شود، به جرم پیچیده تبدیل خواهد شد. با چرخاندن متهم در ملأعام فرد همراه با شخصیتی له شده، مجدداً مرتکب جرم میشود. با این تفاوت که زیرزمینی و پیچیدهتر میشود. فرد با باندها در زندان و محیطهای زیرزمینی آشنا میشود و این بار دیرتر دم به تلهی پلیس میدهد. مجرم هوشیارتر و عمیقتر میشود. اینگونه رفتارها، جرائم و قانونشکنیها در جامعهای که با مشکلات اساسی مواجه است، کنترل نخواهد شد در حال حاضر جامعه به اندازهی کافی ملتهب است و اثرپذیری آنچنانی از گرداندن متهم در ملأعام نخواهد گرفت. تأثیر این عمل در فرد مجرم موضوع مهمی است. در گذشته مجرم از کلیت جامعه بی احترامی میدید، اما این بار بیاحترامی از سوی پلیس است. در نتیجه بر جرم تأثیری نخواهد داشت. جامعهای که التهاب و اضطراب دارد، اثر ویژهای از چنین اقداماتی نخواهد پذیرفت. وضعیت کنونی جامعه به گونهای است که بسیار جلوتر از خشونتهای رفتاری است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۰)
🗓 شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
سوءهاضمهی #فمینیستی!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ با دانشجویان ارشد #جامعهشناسی، درس «#جامعهشناسی_زنان» را به صورت مجازی در هفتهی گذشته داشتم. سخن از «#تبعیض_جنسیتی» بود. یکی از دانشجویان از ارومیه که در #آموزش_و_پرورش، #معلم ریاضی است در ضمن اینکه موافق بود که #تبعیض جنسیتی وجود دارد در آخر صحبتش گفت: «الحمدلله نرخ #اشتغال زنان در پستهای مدیریتی بالاتر در ادارات آموزش و پرورش ارومیه تقریباً دو برابر شده». این «الحمد لله»ی که او گفت ذهنم را درگیر کرد.
۲ـ به #دانشجو گفتم: فرض کنید سفرهای پهن شده و غذای چهار نفر در آن آماده است حال آنکه روز قبل در همین سفره، دو غذا وجود داشت. حالا غذا چند برابر شدهاست؟
گفت: دو برابر
گفتم: بسیار خوب. حالا فرض کنید ده نفر نیازمند غذا هستند و دور این سفره نشستهاند. حالا اگر این ده نفر از ۲۰درصد غذایشان به لحاظ مقدار و کیفیت صرف نظر کنند پس هر یک به چند درصد غذا نیاز دارد؟
گفت: ۸۰ درصد
گفتم: حالا آن چهار ظرف غذا (که نسبت به روز قبل دو برابر شدهبود) چند درصد نیاز این ده نفر را که هر یک به هشتاد درصد غذا هم راضی هستند پاسخ میدهد؟
گفت: ۵۰ درصد
گفتم: حالا این ده نفر با آن چهار ظرف غذا اگر بخواهند سر کنند آیا حداقل با پنجاه درصد توقع و انتظارشان، سفره را در پایان ترک نخواهندکرد و هنوز پنجاه درصد انتظارشان بیپاسخ باقی نخواهد ماند؟
اندکی تأمل کرد و گفت: بله درسته!
گفتم: حالا اگر این روزها تکرار شوند آیا آن افراد دچار سوء هاضمه نخواهند شد؟
گفت: بله.
گفتم: پس چرا گفتید: «الحمدلله»، دو برابر شدهاست؟
گفت: متوجه نمیشوم منظورتان چیست!
گفتم: عزیز من، مثال آن ده نفر در اطراف سفره غذا، زنان در جامعهی قرن بیستویکمی ایران هستند که در فضای جهانی تنفس میکنند و آگاه به توانایی و آزادی خودشان شدهاند و سطح توقع و انتظاراتشان، حداقل در سطح همان هشتاد درصد غذای مورد نیاز برای آن ده نفر است اما نیمی از این توقع و انتظار در این «سفره اجتماعی» پاسخ داده نمیشود یعنی نیمی بلاتکلیف باقی ماندهاست. پس با بحران پاسخگویی به انتظارات و توقعات #زنان (بخوانید: زنان و مردان تحوّلجو) در ایران مواجهیم.
با اندکی خنده گفت: درست میگویید. از این جهت ندیدهبودم.
گفتم: آن دو برابر شدن واگذاری پستهای بالای اداری به زنان، همانند همان دو برابر شدن غذاها در سفره و نهایتاً پاسخگویی به پنجاهدرصد نیاز زنان است، پس این نشان از وجود «#بحران_مقبولیت» برای #نظام_سیاسی و #حکمرانی در ایران دارد.
گفت: میشود بیشتر توضیح دهید؟
گفتم: در مورد «بحران مقبولیت» و #فروپاشی_اجتماعی حرفهای ناخوانده زیادی در کانال تلگرامیام گفتهام اما خلاصه اینکه لوکوموتیو حکمرانی در ایران از قافلهی تحولجویی #شهروندان، عقب مانده و این فاصله، بیشتر و بیشتر میشود و بنابراین «مقبول» نمیافتد و هزینهها را هدر میدهد و منابع را میسوزاند و به نتیجهای هم نخواهدرسید. پس آیا حالا هم خواهی گفت: «الحمدلله»؟
خندید و گفت: خیر!
۳ـ سوء هاضمه چیست؟ آن را «دشگواری» هم گفتهاند که نشانش، «درد شکم» است و میتواند منجر به «زخم گوارشی» شود. این سوء هاضمه، باعث «نفخ» و «آروغ» و «تهوّع» میشود. اینک به جای کلمات داخل گیومه بگذارید: #نارضایتی، پرخاشگری، تجمیع انتظارات، اعتراضهای پراکنده و استفراغ #جامعه! حالا میشود: دشگواری اجتماعی زنان (همان: سوءهاضمهی فمینیستی) که با «#نارضایتی_اجتماعی» مشخص میشود اینک منجر به «#پرخاشگری» و #خشونتورزی و نیز موجب «تجمیع انتظارات» و «اعتراضهای پراکنده» زنان شده و نهایتاً موجب «استفراغ جامعه»ی زنان (بخوانید: همهی #مدنیتطلبان) خواهد شد یعنی آنچه را بلعیدهاند بالا خواهند آورد و خیرش را به شرّش و «عطایش را به لقایش» خواهند بخشید. نه الحمد لله!
۴ـ میدانید که «بهمن» با انبوه برف، خطربار میشود و آن در کشورهای در حال توسعه با «بهمنشکن» مواجه میشود تا قبل از رسیدن به زمین هموار، کمتر آسیبرسان شود اما در ایران #شیعی، بهمنها (بخوانید:بحرانها) همچنان در سراسیبی تند در حرکتند و این هم نشانی دیگر از «فروپاشی اجتماعی» است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
سوءهاضمهی #فمینیستی!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ با دانشجویان ارشد #جامعهشناسی، درس «#جامعهشناسی_زنان» را به صورت مجازی در هفتهی گذشته داشتم. سخن از «#تبعیض_جنسیتی» بود. یکی از دانشجویان از ارومیه که در #آموزش_و_پرورش، #معلم ریاضی است در ضمن اینکه موافق بود که #تبعیض جنسیتی وجود دارد در آخر صحبتش گفت: «الحمدلله نرخ #اشتغال زنان در پستهای مدیریتی بالاتر در ادارات آموزش و پرورش ارومیه تقریباً دو برابر شده». این «الحمد لله»ی که او گفت ذهنم را درگیر کرد.
۲ـ به #دانشجو گفتم: فرض کنید سفرهای پهن شده و غذای چهار نفر در آن آماده است حال آنکه روز قبل در همین سفره، دو غذا وجود داشت. حالا غذا چند برابر شدهاست؟
گفت: دو برابر
گفتم: بسیار خوب. حالا فرض کنید ده نفر نیازمند غذا هستند و دور این سفره نشستهاند. حالا اگر این ده نفر از ۲۰درصد غذایشان به لحاظ مقدار و کیفیت صرف نظر کنند پس هر یک به چند درصد غذا نیاز دارد؟
گفت: ۸۰ درصد
گفتم: حالا آن چهار ظرف غذا (که نسبت به روز قبل دو برابر شدهبود) چند درصد نیاز این ده نفر را که هر یک به هشتاد درصد غذا هم راضی هستند پاسخ میدهد؟
گفت: ۵۰ درصد
گفتم: حالا این ده نفر با آن چهار ظرف غذا اگر بخواهند سر کنند آیا حداقل با پنجاه درصد توقع و انتظارشان، سفره را در پایان ترک نخواهندکرد و هنوز پنجاه درصد انتظارشان بیپاسخ باقی نخواهد ماند؟
اندکی تأمل کرد و گفت: بله درسته!
گفتم: حالا اگر این روزها تکرار شوند آیا آن افراد دچار سوء هاضمه نخواهند شد؟
گفت: بله.
گفتم: پس چرا گفتید: «الحمدلله»، دو برابر شدهاست؟
گفت: متوجه نمیشوم منظورتان چیست!
گفتم: عزیز من، مثال آن ده نفر در اطراف سفره غذا، زنان در جامعهی قرن بیستویکمی ایران هستند که در فضای جهانی تنفس میکنند و آگاه به توانایی و آزادی خودشان شدهاند و سطح توقع و انتظاراتشان، حداقل در سطح همان هشتاد درصد غذای مورد نیاز برای آن ده نفر است اما نیمی از این توقع و انتظار در این «سفره اجتماعی» پاسخ داده نمیشود یعنی نیمی بلاتکلیف باقی ماندهاست. پس با بحران پاسخگویی به انتظارات و توقعات #زنان (بخوانید: زنان و مردان تحوّلجو) در ایران مواجهیم.
با اندکی خنده گفت: درست میگویید. از این جهت ندیدهبودم.
گفتم: آن دو برابر شدن واگذاری پستهای بالای اداری به زنان، همانند همان دو برابر شدن غذاها در سفره و نهایتاً پاسخگویی به پنجاهدرصد نیاز زنان است، پس این نشان از وجود «#بحران_مقبولیت» برای #نظام_سیاسی و #حکمرانی در ایران دارد.
گفت: میشود بیشتر توضیح دهید؟
گفتم: در مورد «بحران مقبولیت» و #فروپاشی_اجتماعی حرفهای ناخوانده زیادی در کانال تلگرامیام گفتهام اما خلاصه اینکه لوکوموتیو حکمرانی در ایران از قافلهی تحولجویی #شهروندان، عقب مانده و این فاصله، بیشتر و بیشتر میشود و بنابراین «مقبول» نمیافتد و هزینهها را هدر میدهد و منابع را میسوزاند و به نتیجهای هم نخواهدرسید. پس آیا حالا هم خواهی گفت: «الحمدلله»؟
خندید و گفت: خیر!
۳ـ سوء هاضمه چیست؟ آن را «دشگواری» هم گفتهاند که نشانش، «درد شکم» است و میتواند منجر به «زخم گوارشی» شود. این سوء هاضمه، باعث «نفخ» و «آروغ» و «تهوّع» میشود. اینک به جای کلمات داخل گیومه بگذارید: #نارضایتی، پرخاشگری، تجمیع انتظارات، اعتراضهای پراکنده و استفراغ #جامعه! حالا میشود: دشگواری اجتماعی زنان (همان: سوءهاضمهی فمینیستی) که با «#نارضایتی_اجتماعی» مشخص میشود اینک منجر به «#پرخاشگری» و #خشونتورزی و نیز موجب «تجمیع انتظارات» و «اعتراضهای پراکنده» زنان شده و نهایتاً موجب «استفراغ جامعه»ی زنان (بخوانید: همهی #مدنیتطلبان) خواهد شد یعنی آنچه را بلعیدهاند بالا خواهند آورد و خیرش را به شرّش و «عطایش را به لقایش» خواهند بخشید. نه الحمد لله!
۴ـ میدانید که «بهمن» با انبوه برف، خطربار میشود و آن در کشورهای در حال توسعه با «بهمنشکن» مواجه میشود تا قبل از رسیدن به زمین هموار، کمتر آسیبرسان شود اما در ایران #شیعی، بهمنها (بخوانید:بحرانها) همچنان در سراسیبی تند در حرکتند و این هم نشانی دیگر از «فروپاشی اجتماعی» است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| #فقر_اقتصادی، #فقر_اجتماعی و دیگر انواع #فقر را به همراه آورده است و به دنبالش: #فروپاشی_اجتماعی!
🗓 چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی گسترش زنجیرهی فقر در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی اقلیما | منتشرشده در چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… این موضوع مهمی است که حدود ۵۰ درصد زیر #خط_فقر هستند اما فقر نسبی در کشور بیشتر از این است و وقتی در کلانشهری مانند تهران حقوق ماهانه باید بالای ۱۰ میلیون تومان باشد تا بتوانید یک زندگی نسبی داشته باشید و وقتی حقوق افراد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است این یعنی #فقر_مطلق …
… فقر اقتصادی همواره فقر اجتماعی، #فقر_سیاسی و #فقر_فرهنگی را نیز در بر خواهد داشت چرا که این ها حلقههای یک زنجیره هستند و فقط در ذهن #جامعه، تفکیک میشوند. در بسیاری از سخنرانیها و یادداشتها و مصاحبهها بارها توضیح دادهشده که علتهای فقر چیست اما چه سود!
… وقتی یک #نظام_سیاسی در جامعهای، «قدرتمحور» باشد و برای حفظ #قدرت، استراتژیهای اقتصادی نادیده گرفته شود مثل #سرمایهگذاری_خارجی به معنای عام که در کشور با مشکل روبهرو است و اینکه سرمایهگذار حاضر نیست در ایران #سرمایهگذاری کند و نیز سرمایههای مادی و غیرمادی، فراری از کشور هست بنابراین تولید با مشکل روبهرو خواهد شد و پیامدش، بحران #اشتغال، #بیکاری یعنی فقر است. با تولید نیمبند نمیشود اقتصاد کشور را درست کرد و عملاً ایران یک کشور مصرفگرا است که با #بحران_اشتغال روبهرو است …
… کنترل تورم بر اساس تقاضا و عرضه باید باشد … عناصر مؤثر بر تولید با زد و بندهای سیاسی و #ایدئولوژیک مرتبط است و از سوی دیگر بیشتر کالاهای اساسی وارداتی است … تقاضای طبقات کمدرآمد نسبت به عرضه، کاهش شدید پیدا کردهاست. تولید و توزیع کالاها با عدم توازن در کشور روبهرو است. دمدستیترین راه کنترل #تورم، وجود نقدینگی است که پیآمدش میتواند افزایش حقوق باشد … افزایش #مالیات هم در کشورهای نظاممند، نقش کلیدی در افزایش نقدینگی و کاهش فاصلهی طبقات ایفا می کند اما در جامعهی ما که با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم و حتی نفتمان را خامفروشی میکنیم و در ازای آن کالای مورد نیازی را دریافت میکنیم که با همان نفت تولید میشود سخن از مالیات و افزایش نقدینگی و تولید، بیهوده است …
… روی کاغذ، #اقتصاد را میتوان درست کرد مانند زمینی که خاک نامرغوب دارد و آب ندارد و بخواهیم بذری در آن بکاریم. همه میدانند که اول باید خاک را اصلاح کنیم و آب را با راهکار مناسب به آن زمین برسانیم و تمام این راهکارها شدنی است اما روی کاغذ! بهتر کردن وضع اقتصادی در یک اقتصاد ناسالم درستشدنی نیست. اقتصاد توام با زد و بند، سالم نیست …
… وقتی ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند و ۱۵ درصد مردم در طبقهی متوسط و ۵ درصد مردم #ثروتمند هستند و در جامعهای که افراد متوسط آن نیز در حال سقوط به زیر خط فقر هستند، نمیتوان آن را جامعه نامید. در حال حاضر کشور ما #دوقطبی شده است و این دوقطبی، فروپاشی اجتماعی را به همراه آوردهاست …
… با راهکارهایی مانند یارانه، کمک معیشتی، کمکهایی مانند برنج و مرغ و قیمتگذاری دستوری، نمیتوان جامعه را از خطر فقر نجات داد چرا که این راهکارها موقتی بوده و فایدهمند نیست …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی گسترش زنجیرهی فقر در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی اقلیما | منتشرشده در چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… این موضوع مهمی است که حدود ۵۰ درصد زیر #خط_فقر هستند اما فقر نسبی در کشور بیشتر از این است و وقتی در کلانشهری مانند تهران حقوق ماهانه باید بالای ۱۰ میلیون تومان باشد تا بتوانید یک زندگی نسبی داشته باشید و وقتی حقوق افراد ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است این یعنی #فقر_مطلق …
… فقر اقتصادی همواره فقر اجتماعی، #فقر_سیاسی و #فقر_فرهنگی را نیز در بر خواهد داشت چرا که این ها حلقههای یک زنجیره هستند و فقط در ذهن #جامعه، تفکیک میشوند. در بسیاری از سخنرانیها و یادداشتها و مصاحبهها بارها توضیح دادهشده که علتهای فقر چیست اما چه سود!
… وقتی یک #نظام_سیاسی در جامعهای، «قدرتمحور» باشد و برای حفظ #قدرت، استراتژیهای اقتصادی نادیده گرفته شود مثل #سرمایهگذاری_خارجی به معنای عام که در کشور با مشکل روبهرو است و اینکه سرمایهگذار حاضر نیست در ایران #سرمایهگذاری کند و نیز سرمایههای مادی و غیرمادی، فراری از کشور هست بنابراین تولید با مشکل روبهرو خواهد شد و پیامدش، بحران #اشتغال، #بیکاری یعنی فقر است. با تولید نیمبند نمیشود اقتصاد کشور را درست کرد و عملاً ایران یک کشور مصرفگرا است که با #بحران_اشتغال روبهرو است …
… کنترل تورم بر اساس تقاضا و عرضه باید باشد … عناصر مؤثر بر تولید با زد و بندهای سیاسی و #ایدئولوژیک مرتبط است و از سوی دیگر بیشتر کالاهای اساسی وارداتی است … تقاضای طبقات کمدرآمد نسبت به عرضه، کاهش شدید پیدا کردهاست. تولید و توزیع کالاها با عدم توازن در کشور روبهرو است. دمدستیترین راه کنترل #تورم، وجود نقدینگی است که پیآمدش میتواند افزایش حقوق باشد … افزایش #مالیات هم در کشورهای نظاممند، نقش کلیدی در افزایش نقدینگی و کاهش فاصلهی طبقات ایفا می کند اما در جامعهی ما که با مشکلات اقتصادی رو به رو هستیم و حتی نفتمان را خامفروشی میکنیم و در ازای آن کالای مورد نیازی را دریافت میکنیم که با همان نفت تولید میشود سخن از مالیات و افزایش نقدینگی و تولید، بیهوده است …
… روی کاغذ، #اقتصاد را میتوان درست کرد مانند زمینی که خاک نامرغوب دارد و آب ندارد و بخواهیم بذری در آن بکاریم. همه میدانند که اول باید خاک را اصلاح کنیم و آب را با راهکار مناسب به آن زمین برسانیم و تمام این راهکارها شدنی است اما روی کاغذ! بهتر کردن وضع اقتصادی در یک اقتصاد ناسالم درستشدنی نیست. اقتصاد توام با زد و بند، سالم نیست …
… وقتی ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند و ۱۵ درصد مردم در طبقهی متوسط و ۵ درصد مردم #ثروتمند هستند و در جامعهای که افراد متوسط آن نیز در حال سقوط به زیر خط فقر هستند، نمیتوان آن را جامعه نامید. در حال حاضر کشور ما #دوقطبی شده است و این دوقطبی، فروپاشی اجتماعی را به همراه آوردهاست …
… با راهکارهایی مانند یارانه، کمک معیشتی، کمکهایی مانند برنج و مرغ و قیمتگذاری دستوری، نمیتوان جامعه را از خطر فقر نجات داد چرا که این راهکارها موقتی بوده و فایدهمند نیست …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #شطحیات_اجتماعی (۱)
بیبصیرتان، کف خیابان!
| یکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
پاییز هزار و چهارصد و یک
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
او درست میگوید که اینک دشمنان متحد شدهاند علیه جمهوری مذهبی در ایران، جناب #قالیباف #رئیس_مجلس را میگویم. هم او که در #انتخابات #مجلس حدود ۱۴درصد آراء واجدین اعطای #رأی در تهران را به عنوان بیشترین رأیآور به خود اختصاص داد و مابقی ۲۹ نمایندهی دیگر چیزی حدود ۸درصد را … ببخشید او صددرصد آراء را به خود اختصاص دادهبود! من درک لازم را ندارم زیرا آن ۸۶ درصدی که رأی ندادند فاقد فهم و فریبخوردهی #دشمن بودند و بنابراین آن ۱۴درصد، ۱۰۰درصد خوبان هستند! بله او درست میگوید و تو دانشجوی من (م.ک) فریبخوردهای که پس از ۳ سال فارغالتحصیلیات، در تلگرام برایم پیام دادی: هر روز به #خودکشی «فکر» میکنی زیرا #متأهل و #بیکار هستی و کرایهی خانهات را نداری. بله تو که به نرمافزارهای کامپیوتری مسلط بودی و زمانی هم در خارج از کشور #اشتغال داشتی و چند سالی هم در ایران در کفاشی کار کردهبودی و اخیراً کارگری هم کردهای و الآن به هر دری میزنی از کار خبری نیست و پساندازت به پایان رسیده و مادر و پدرت هم در قید حیات نیستند و خانهی محقری در اسلامشهر کرایه کردهای تو مقصری و این ضعف توست که نمیتوانی #کار پیدا کنی! اما پس از پیامت در تلگرام، شناختمت و بلافاصله به تو زنگ زدم حال آنکه در حال رانندگی بودم و مرتکب خلاف شدم اما نمیدانم چرا احساس کردم باید سریع بهت زنگ بزنم. نصیحتت کردم که پرتوان باش و نومید نشو اما در همان زمان که در حال رانندگی با تو سخن میگفتم اشک در چشمانم حلقه زده بود ولی طور دیگری نمایان میکردم و میدانستم که آب در هاون میکوبم … البته آن «اشک» نه برای تو بلکه ناشی از «پیاز»ی بود که در ماشینم در گوشهای افتاده بود و سالها بود که مرتب اشک من را در میآورد و من نادان فکر میکردم برای جوانان اشک میریزم. این مشکل ماست که نمیتوانیم حتی از وجود پیاز در جوارمان هم مطلع شویم چه رسد به احوال #جامعه که به خود میگوییم: #جامعهشناس! من احمق! بله این مشکل من و توست که #بصیرت نداریم و اگر میداشتیم با صاحبخانه در پایان ماه طور دیگری صحبت میکردیم و با همسرمان نیز همچنین … ما بیبصیرتیم! اگر هم آمار رسمی و مملکتی میگوید حدود ۵۰درصد فارغالتحصیلان بیکارند باید توی دهن آن کسی زد که تکرار و تشویش اذهان عمومی میکند. باید به #قاضی_صلواتی بسپاریمش تا حالش را جا بیاورد! تو فکر میکنی صدهاهزار #جوان مانند تو در این زمانه و در ایران آسمانی هر روز به «خودکشی» فکر میکنند؟ چقدر سادهای مانند مورچهای که وقتی آب به آشیانهاش افتاد فکر کرد همهی عالم را آب دارد میبرد! خیر عزیزم اینگونه نیست و تازه اگر آمدی و دیدی چند جوان فریبخورده در فکر خودکشیاند آیا اینها کمتر از آبزیان هستند یعنی نهنگها و دلفینها که گاه خودکشی دستهجمعی میکنند؟ چه اشکالی دارد یک فرد فاقد بصیرت خودکشی کند؟ «یا با ما باش یا خودکشی کن و از حیوانات دریایی بیاموز!» اگر تو به جای خودکشی، این روزها و شبها پایت را به خیابان بگذاری حقاً و انصافاً اغتشاشگر و عامل نفوذی هستی و حقت است که گاز اشکآور به حلقومت فرو کنند و باتوم به استخوان پایت بکوبند! سعی کن بفهمی که این مملکت نه از سوی مدیران زمینی بلکه از سوی مدیران فرازمینی اداره میشود پس هرچه هست درست است و هر چه نیست باز هم درست است و کلاً درست است و تو نادرستی!
| t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:👇
| Instagram | YouTube | Site |
بیبصیرتان، کف خیابان!
| یکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
پاییز هزار و چهارصد و یک
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
او درست میگوید که اینک دشمنان متحد شدهاند علیه جمهوری مذهبی در ایران، جناب #قالیباف #رئیس_مجلس را میگویم. هم او که در #انتخابات #مجلس حدود ۱۴درصد آراء واجدین اعطای #رأی در تهران را به عنوان بیشترین رأیآور به خود اختصاص داد و مابقی ۲۹ نمایندهی دیگر چیزی حدود ۸درصد را … ببخشید او صددرصد آراء را به خود اختصاص دادهبود! من درک لازم را ندارم زیرا آن ۸۶ درصدی که رأی ندادند فاقد فهم و فریبخوردهی #دشمن بودند و بنابراین آن ۱۴درصد، ۱۰۰درصد خوبان هستند! بله او درست میگوید و تو دانشجوی من (م.ک) فریبخوردهای که پس از ۳ سال فارغالتحصیلیات، در تلگرام برایم پیام دادی: هر روز به #خودکشی «فکر» میکنی زیرا #متأهل و #بیکار هستی و کرایهی خانهات را نداری. بله تو که به نرمافزارهای کامپیوتری مسلط بودی و زمانی هم در خارج از کشور #اشتغال داشتی و چند سالی هم در ایران در کفاشی کار کردهبودی و اخیراً کارگری هم کردهای و الآن به هر دری میزنی از کار خبری نیست و پساندازت به پایان رسیده و مادر و پدرت هم در قید حیات نیستند و خانهی محقری در اسلامشهر کرایه کردهای تو مقصری و این ضعف توست که نمیتوانی #کار پیدا کنی! اما پس از پیامت در تلگرام، شناختمت و بلافاصله به تو زنگ زدم حال آنکه در حال رانندگی بودم و مرتکب خلاف شدم اما نمیدانم چرا احساس کردم باید سریع بهت زنگ بزنم. نصیحتت کردم که پرتوان باش و نومید نشو اما در همان زمان که در حال رانندگی با تو سخن میگفتم اشک در چشمانم حلقه زده بود ولی طور دیگری نمایان میکردم و میدانستم که آب در هاون میکوبم … البته آن «اشک» نه برای تو بلکه ناشی از «پیاز»ی بود که در ماشینم در گوشهای افتاده بود و سالها بود که مرتب اشک من را در میآورد و من نادان فکر میکردم برای جوانان اشک میریزم. این مشکل ماست که نمیتوانیم حتی از وجود پیاز در جوارمان هم مطلع شویم چه رسد به احوال #جامعه که به خود میگوییم: #جامعهشناس! من احمق! بله این مشکل من و توست که #بصیرت نداریم و اگر میداشتیم با صاحبخانه در پایان ماه طور دیگری صحبت میکردیم و با همسرمان نیز همچنین … ما بیبصیرتیم! اگر هم آمار رسمی و مملکتی میگوید حدود ۵۰درصد فارغالتحصیلان بیکارند باید توی دهن آن کسی زد که تکرار و تشویش اذهان عمومی میکند. باید به #قاضی_صلواتی بسپاریمش تا حالش را جا بیاورد! تو فکر میکنی صدهاهزار #جوان مانند تو در این زمانه و در ایران آسمانی هر روز به «خودکشی» فکر میکنند؟ چقدر سادهای مانند مورچهای که وقتی آب به آشیانهاش افتاد فکر کرد همهی عالم را آب دارد میبرد! خیر عزیزم اینگونه نیست و تازه اگر آمدی و دیدی چند جوان فریبخورده در فکر خودکشیاند آیا اینها کمتر از آبزیان هستند یعنی نهنگها و دلفینها که گاه خودکشی دستهجمعی میکنند؟ چه اشکالی دارد یک فرد فاقد بصیرت خودکشی کند؟ «یا با ما باش یا خودکشی کن و از حیوانات دریایی بیاموز!» اگر تو به جای خودکشی، این روزها و شبها پایت را به خیابان بگذاری حقاً و انصافاً اغتشاشگر و عامل نفوذی هستی و حقت است که گاز اشکآور به حلقومت فرو کنند و باتوم به استخوان پایت بکوبند! سعی کن بفهمی که این مملکت نه از سوی مدیران زمینی بلکه از سوی مدیران فرازمینی اداره میشود پس هرچه هست درست است و هر چه نیست باز هم درست است و کلاً درست است و تو نادرستی!
| t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist