جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.82K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
651 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ #احتکار معلول احساس عدم #امنیت

🗓 سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸

📰 گزارش پایگاه خبری و تحلیلی همستان درباره‌ی احتکار در شرایط بحرانی #جامعه در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی ، عماد افروغ و هادی معتمد | منتشرشده در چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

⟩⟩ … اعضای جامعه مشاهده می‌کنند که معیار معقول و منطقی برای مراودات و کنش‌گری‌های اجتماعی، ارتقا و تعاملات اجتماعی و همچنین نظام تشویق و تنبیه عادلانه و منطقی وجود ندارد. پس احساس عدم امنیت دقیقاً ازاین‌جا پدید می‌آید. احساس عدم امنیت، رابطه‌ی مستقیمی با ناامیدی یا کم‌امیدی نسبت به آینده دارد. وقتی فردی درس می‌خواند، امید ندارد شغلی داشته باشد و اگر شغلی داشته باشد امیدی ندارد درآمد لازم را داشته باشد، این ناامیدی‌ها، حس عدم امنیت را تقویت می‌کند …

⟩⟩ … الگوی رفتاری یک کاسب در احتکار، برگرفته از الگوی رفتاری سازمان‌های بالاتر است. این موضوع به این بازمی‌گردد که چارچوب و منطقی در نظام بالاتر وجود ندارد. در حقیقت «الناس علی دین الملوکهم»، مردم بر رویه و روش ملوک و صاحبان قدرت خود هستند …

⟩⟩ … در این بحث و تحلیل، نباید محدود به رفتار مغازه‌دار که احتکار و گران‌کردن بخشی از رفتارشان است، شد، بل‌که الگویی بالاتر و کلی‌تر وجود دارد. مثل داستان دلار که در بازار آزاد احتکار آن وسیع‌تر است. دولت نیز بازار دلار را تعقیب می‌کند، اگر قیمت بالا رود دولت نیز از این بازار استفاده می‌کند و احتکارگر برتر می‌شود. چرا برتر؟ چون هم قدرت دارد و هم دلار بیشتری در اختیار دارد و می‌تواند بازار را جهت دهد و به تمام این بحث‌ها دامن می‌زند که مردم احساس عدم امنیت کنند و فکر کنند پایشان روی پوست خربزه است. مردم در این شرایط سعی می‌کنند پای خود را جای سفت بگذارند. جای سفت یعنی دلار، طلا و مواد غذایی می‌خرند و احتکار می‌کنند. این شرایط یعنی ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی که در جامعه به‌طور مداوم قوی‌تر می‌شود …

⟩⟩ … در این مدت چه میزان گروه‌های داوطلب پا به صحنه گذاشتند؟ چند نفر تحت عنوان گروه داوطلب به صحنه آمدند تا موضوع را حل کنند؟ در حقیقت همه می‌گویند کلاهمان را بگیریم باد نبرد. در خانه بنشینیم تا اتفاقی برایمان نیافتد. این موضوع فقط مختص خانواده نیست، دولت هم همین رویه را دنبال می‌کند. دولت هم هیچ عملی انجام نمی‌دهد، فعلاً تعطیل است؛ ولی این گام اول است بقیه‌ی گام‌ها چه می‌شود؟ بنابراین همه‌ی حلقه‌ها به‌هم‌پیوسته است مثل یک زنجیره. من نگاهم یک نگاه جامعه شناختی است و در نظام اجتماعی، خرده نظام سیاسی خیلی نقش دارد. از دید جامعه‌شناسی سیستماتیک و نظام‌مند، مدیریت کلان کشور در ایجاد و تقویت احساس امنیت نقش منحصربه‌فرد و بی‌بدیلی دارد؛ یعنی هیچ جانشینی نداریم که نظام سیاسی را رها کنیم متأسفانه ما در سرچشمه‌ی نظام سیاسی مشکل اساسی داریم و بعدازآن هم آب جریان پیدا می‌کند و آب آلوده است و هر روز هم به‌گونه‌ای خود را نشان می‌دهد. از بین راه نمی‌توان آلودگی را پاک کرد …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #اعتماد به مسئولان به حداقل رسیده است

🗓 شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی صدای اصلاحات درباره‌ی اعتماد اجتماعی در بحران کرونا در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۰۵۴

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… در ایران ترجیح #منافع فردی بر منافع جمعی است و در جامعه اجزای آن در جای خود قرار نگرفته‌اند. گسست موجود در جامعه باعث می‌شود که هیچ عضوی احساس وظیفه نکند و در وضعیت #بحران به وجود آمده، فرهنگ رفتاری چهارچوب و نظم خاصی نداشته باشد. بسیاری خود را در خانه حبس می‌کنند که خودشان آلوده نشوند و نه دیگران. برخی هم با انتشار شوخی‌ها و رقص‌ها در صدد القای شادی و امید به جامعه برمی‌آیند که البته این‌ها کارساز و کاربردی است و جایگزین خلأ انجام وظیفه‌ی مسئولانی است که این مهم را در صدا و سیما و دیگر رسانه ها نادیده گرفته‌اند …
… یک فرهنگ پویا باید عناصر ناکارآمد را کنار گذاشته و اجازه دهد که عناصر کارامدش رشد کرده و با پذیرش عناصر جدید از فرهنگ‌های دیگر و با پذیرش تغییرات، امکان تکامل فرهنگی فراهم آید. ناگفته نماند که فرهنگ جامعه‌ی ما هیجانی است و عمدتاً فاقد عنصر عقلانیت است و بیش‌تر بر اساس «تقلید» عمل می‌کند
تا استدلال؛ همین است که به اصطلاح با یک غوره سردی‌اش می‌کند و با یک مویز، گرمی! …

… عدم احساس امنیت در جامعه و نیز عدم امید به آینده در کنار توزیع ناعادلانه‌ی فرصت‌ها
باعث می‌شود که تقدم امنیت فردی بر امنیت جمعی تشدید شود و همین عامل، سبب تشدید اهمیت یافتن خود و پیرامون خود می‌گردد که در
نتیجه مسائلی چون «#احتکار» پدید می‌آید. یعنی بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در یک فضای هیجانی و خودخواهانه، بازتولید می‌شوند …

… در بحران #کرونا باید گفت که کارکرد مثبت آن بسیار فراتر از کارکرد منفی‌اش است. مهم‌ترین بعد مثبت این بحران را می‌توان در توجه و حساب‌گری در موازین عقلانی دانست که علاوه بر خانه‌نشینی و افزایش آستانه‌ی تحمل، این #بیکاری می‌تواند پایه‌های تعقل را به واسطه #مطالعه و گذران صحیح #اوقات_فراغت محکم‌تر کند. متأسفانه در جامعه‌ی امروز افراد
در تلاش هستند که از یک‌دیگر جلو بزنند و به سوی ناکجاآبادی در حال حرکت هستند که برای بالارفتن خود از دیگران پله می‌سازند. این الگوی
رفتاری در بسیاری از بخش‌های اجتماعی نهادینه شده و روند پرشتاب زندگی و دویدن‌های مستمر که با ناآگاهی از چرایی این فعالیت‌های شتاب‌دار هم‌راه است را ویروس کرونا به مثابه کشیدن یک ترمز دستی، کند کرده است. حالا این فرصت پیش آمده که افراد از خود بپرسند که به کجا چنین شتابان؟ به چه منظور است که گویی انسان ملزم شده مقام و ثروت بر روی مقام و ثروت گذارد و تظاهر و ژست بیش‌تر بر دیگران روا دارد؟ فرصتی فراهم‌شده که از خود بپرسیم که چه هستیم و که هستیم و به کجا می رویم؟ این بحران سبب شده که با «#مرگ» پیوند یافته و به این واقعیت پیرامونی بیاندیشیم که هیچ کس جاودانه نیست و باید در یک جایی این ترمز دستی کشیده می‌شد. این تأمل برای جامعه ضروری بود و در زمره‌ی کارکردهای مثبت شیوع ویروس کرونا و نیز وقوع بحران اخیر در جامعه قرار دارد …

#جامعه از فقدان نظام ارگانیک رنج می برد
و به جای آن که به مثابه احساس سرما در بدن که باعث می‌شود کتف‌ها به هم نزدیک‌تر شوند تا تحمل بیش‌تری داشته باشند در جامعه چنین
رویکردی وجود ندارد و علاوه بر اطلاع‌رسانی‌های غیرشفاف و سیستم بهداشتی ناقص، اعتماد به مسئولان هم به حداقل رسیده و فاصله‌ها بیش‌تر و بیش‌تر شده است. کرونا به فرصتی تبدیل شده که افراد به تفکر واداشته شوند و اطراف خود را با دقت بیش‌تر مورد سنجش قرار دهند و به اصلاح آن بپردازند …

#مرگ که تنها اتفاق بی‌بدیل زندگی انسان‌ها است را می‌توان در سه حلقه مورد بررسی قرار داد که حلقه‌ی سوم آن، ترس از مرگ است که علت اصلی‌اش علاقه به زنده بودن و لذت بردن از جلوه‌های زندگی است که این دلیل، همان حلقه‌ی دوم است که انسان را به واسطه‌ی پول و مقام به عنوان مظهر حضور در محیط اجتماعی و کنش‌گری، به زندگی وابسته می‌کند. اما حلقه‌ی اول به فرهنگ و پیش‌فرض‌ها ربط دارد که به موجب آن با مسائلی پیوند می‌خورد که ویژگی سیری‌ناپذیری یافته و علی‌رغم چشیدن طعم واقعی زندگی و لذت‌های آن، هیچ‌گاه آن را کافی نمی‌داند. این امر در ایرانی‌ها به واسطه‌ی اندوخته‌های مالی فراوان و زیاده‌طلبی‌های بی‌انتها بر اساس الگوهای مصرف و فرهنگ چشم هم چشمی، بیش‌تر به چشم می‌آید و در اصل همان هیجانی‌بودن انسان در غیاب «استدلال» است که این انسان مسلمان ایرانی از آن‌چه دارد احساس می‌کند لذت کافی را نمی‌برد …

⚠️ بازپخش پست‌ها مستقیم یا پیوندِ پست و نام کانال، بدون تغییر چیدمان انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فوران #بی‌اعتمادی_اجتماعی: خروش قریب‌الوقوع گرسنگان

| شنبه ۱۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با احمد بخارایی، علی‌اصغر سعیدی و امیر لطفی‌حقیقت درباره‌ی گرانی نان | منتشرشده در شنبه ۱۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://jahanesanat.ir/?p=254109

| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین ‌پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1LoJDsybIzC8c6HfrvfQJyO2IS-zpNUep&export=play

| #احمد_بخارایی: فایل شنیداری گفت‌وگو با روزنامه شامل ۲۲ دقیقه دربردارنده‌ی مباحث بیش‌تری نسبت به متن منتشره است و بخش‌های اصلی تحلیل که عبور از خطوط قرمز تلقی شده قابل چاپ نبوده و درست، بحث‌های اصلی همان‌ها هستند که در نگاه چهارم به آن‌ها پرداختم اما کلاً حذف شده است. در این فایل، نهایتاً و مستدلاً متذکر شده‌ام که #نظام_حکم‌رانی در ایران در چهار حوزه: فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نمره‌ی مردودی گرفته است. فایل شنیداری ضمیمه است و تقدیم می‌شود.

| متن منتشره:
از چهار زاویه می‌توان به این موضوع نگاه و سپس تحلیل کرد. نگاه اول جنبه تاریخی و مقایسه‌ای با نمونه مشابه در گذشته دارد. نگاه دوم جنبه مقایسه‌ای با پدیدارها و مسائل موجود و اکنونی دارد. نگاه سوم به توصیف این پدیدار مربوط است و بالاخره نگاه چهارم جنبه تبیینی دارد و به این سوال پاسخ می‌دهد که‌ چرا این موضوع می‌تواند بحران‌زا شود که این نگاه هم در سه سطح خرد و میانه و کلان قابل ردیابی است. نوع مواجهه مردم در هر #جامعه با هر موضوع و مساله‌ای متفاوت است و در سال ۱۴۰۱ هم همان چهار نگاه در نوع تحلیل دخیل است. از زاویه نخست، پدیده‌ای که امروزه شاهد آن هستیم در گذشته نیز رقم خورده است. قبلا بحران #نان را در تاریخ ۱۳۲۱ و پس از سقوط #رضاشاه و اشغال ایران توسط #متفقین تجربه کرده‌ایم. آن دوران گندم مورد احتکار برخی افراد قرار گرفت و نان کوپنی شد، در پی آن اعتراضاتی شکل گرفت. ۱۳۲۲ #واردات گندم صورت گرفت و اوضاع کنترل شد. البته در آن زمان مشکل نان بعد از یک واقعه بزرگ که اشغال کشور توسط متفقین بود صورت گرفت. این در حالی است که نان در گذشته غذای غالب مردم بوده است اما در حال حاضر اینگونه نیست. این بار نوع #اعتراض مردم ناشی از #گرانی و #احتکار نان قبل از وقوع واقعه‌ای بزرگ است. بنابراین معتقدم چنین امری مقدمه یک حادثه بزرگ‌تر خواهد بود.

در نگاه دوم باید بگویم همه پدیدارها و نمودها و مسائل در جوامع ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند که زنجیره‌ای را در زمان اکنون تشکیل می‌دهند. این روزها شاهد اعتراض‌های صنفی به دلیل مسائل اقتصادی، اجتماعی و مدنی هستیم. از یک سو #اعتراضات_کارگری که عمدتا جنبه اقتصادی دارد تا #اعتراضات_معلمان که دارای دو جنبه اقتصادی و مدنی است زیرا احساس می‌کنند پایگاه و منزلت‌شان با تزلزل جدی مواجه شده و چه اعتراضاتی که عمدتا ماهیت مدنی دارند مانند دفاع از آزادی در فضاهای مجازی و حقیقی و نیز حمایت از محیط زیست یا غیره؛ اینکه اعتراض‌ها چه عواقبی در پی خواهد داشت با یک شبیه‌سازی قابل بررسی است. وقتی وزیر آموزش و پرورش خطاب به #معلمان می‌گوید تجمعات اعتراضی آنها منجر به اخراج معلمان می‌شود، یعنی مقابله خصمانه با معترضین. همین امر منجر به #مطالبه‌گری در جامعه می‌شود. وقتی شایعه می‌شود رییس #مجلس #سیسمونی نوه خود را از ترکیه خریداری می‌کند و چنین موضوعی رسانه‌ای می‌شود، احساس وجود #تبعیض در میان ملت غلیان می‌کند زیرا همزمانی این موضوعات با گرانی آرد و اقلام اساسی بر ذهن اعضای جامعه تاثیر می‌گذارد. این گونه است که نوع مواجهه مردم با رخداد‌هایی مانند گران شدن نان و آرد در شبیه‌سازی با رخداد‌های مشابه در جامعه قابل تحلیل می‌شود.

نگاه سوم مبتنی بر توصیف این پدیدار است. چگونه نان گران می‌شود؟ پاسخ، روشن است زیرا از یک سو خشکسالی بی‌سابقه در پنجاه سال اخیر داریم و از سوی دیگر نیازمند وارد کردن ۴۰ درصد گندم هستیم یعنی هشت میلیون تن نسبت به حدود ۲۰ میلیون تن نیازمان و نیز گران شدن نرخ جهانی غلات به واسطه #جنگ #روسیه و #اوکراین که ۳۶ کشور جهان بیش از ۵۰ درصد نیازشان به گندم را از این دو کشور تامین می‌کردند و این دو کشور هم مجموعا حدود ۸۰ میلیون تن از عرضه جهانی گندم را به خودشان اختصاص داده بودند. در کنار همه اینها نرخ ارزان گندم در ایران در حالی که آرد به کشورهای همسایه #قاچاق می‌شود (زیرا آنجا قیمت گران است) موجب شده که ایران هم تصمیم به گران کردن بگیرد تا دیگر برای قاچاقچی صرف نکند که قاچاق کند. حالا این توصیف نسبت به گران شدن آرد که علی‌الظاهر منطقی به نظر می‌رسد چرا مورد قبول واقع نمی‌شود زیرا اگر قبلا گفته ‌می‌شد هر چه آن خسرو کند شیرین بود، حکایت از اوج اعتماد دارد اما در حال حاضر #بی‌اعتمادی مردم به #دولت فوران کرده است.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |