❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| نشست «راه نجات ایران؛ #اصلاحطلبی، #براندازی یا #تحولخواهی؟!»
| یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
برگزار شده در کانال مشق سیاست | ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
| پخش جریان نشست (شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/19_ZIMLXCdjeXuQdtkAh4iUG6oOhhiM7s/view?usp=drivesdk
| #احمد_بخارایی: به دعوت گروه تلگرامی «مشق سیاست» حدود سه ساعت به طرح موضوعی پرداختم با عنوان: «#اصلاحطلبی، #براندازی یا #تحولخواهی». ضمن آنکه تفاوت میان مبادی و پیآمدهای این سه جریان احتمالی در آیندهی نزدیک ایران را کاویدم به هفده پرسش حاضران هم پاسخ دادم که عبارت بودند از:
۱ـ در میان دو گزینهی «م#شارکت» و «#تحریم» #انتخابات پیش روی #مجلس در ایران، چه موضعی دارم؟
۲ـ اگر رهبری آینده در ایران متعلق به نسل دوم باشد آیا امکان خروج و شکلگیری روند «تحولخواهی» امکانپذیر است؟
۳ـ آیا «تحولخواهی» یک ابزار دیگری برای فریب مردم در ادامهی «اصلاحطلبی» نیست؟
۴ـ آیا «تحولخواهی» به معنای حضور همهی ایرانیان خارج از کشور در داخل و تغییر سریع #قانون_اساسی است؟
۵ـ آیا «#مردمسالاری_دینی» معنادار است؟
۶ـ #رأی ندادن در انتخابات از کجا مرز بین «تحول خواهی» و «براندازی» را مشخص میکند؟
۷ـ مشارکت مردم برای فشار به حکومت چگونه باید باشد؟
۸ـ تعریف «#دیالکتیک» به عنوان روش اصلی «تحولجویی» چیست؟
۹ـ آیا با مشارکت در انتخابات میتوان روند #تحولجویی را پی گرفت؟
۱۰ـ چرا اعلام نکنیم که انتخابات را «تحریم» کردهایم اما #مشارکت_ایجابی هم نداشتهباشیم؟
۱۱ـ آیا نظام اجازهی «تحولجویی» را میدهد؟
۱۲ـ مرز «تحولجویی» و «براندازی» چیست؟
۱۳ـ آیا بدون جابهجایی در قدرت سیاسی میتوان در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، توسعه داشت؟
۱۴ـ چگونه میتوان با «#مشارکت_سلبی» و مبارزهی منفی در انتخابات، دیالکتیک را دامن زد؟
۱۵ـ آیا گفتوگو با نهاد قدرت در مقام «#اصلاحطلب» بهتر و نتیجهبخشتر نخواهدبود؟
۱۶ـ جامعهی ایرانی بیشتر به کدام جهت چهارگانهی: سنتگرایی، اصلاحطللبی، براندازی و تحولخواهی متمایل است؟
۱۷ـ #اصلاحطلبان به طور مصداقی چه میگویند و آیا با واقعیات بینالمللی که نظام سیاسی ایران تشخیص میدهد تعارض ندارد؟
در ضمن پاسخهای هفدهگانه به پرسشهای مذکور به هفت ویژگی روند «تحولجویی» به عنوان گزینهی برتر اشاره داشتم که عبارت بودند از: پروسهای و زمانبر بودن، دیالکتیکی بودن، جوشش از درون افراد، معطوف به تغییر ساختارها، تغییر ماهیت محتوایی عناصر اجتماعی، توجه به عوامل درون و بروننظامی در روند تحول، دربردارندگی عناصری از بازاندیشی سه جریان: اصلاحطلبی، اصولگرایی و براندازی.
امیدوارم بشنوید و نقد کنید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
برگزار شده در کانال مشق سیاست | ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
| پخش جریان نشست (شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/19_ZIMLXCdjeXuQdtkAh4iUG6oOhhiM7s/view?usp=drivesdk
| #احمد_بخارایی: به دعوت گروه تلگرامی «مشق سیاست» حدود سه ساعت به طرح موضوعی پرداختم با عنوان: «#اصلاحطلبی، #براندازی یا #تحولخواهی». ضمن آنکه تفاوت میان مبادی و پیآمدهای این سه جریان احتمالی در آیندهی نزدیک ایران را کاویدم به هفده پرسش حاضران هم پاسخ دادم که عبارت بودند از:
۱ـ در میان دو گزینهی «م#شارکت» و «#تحریم» #انتخابات پیش روی #مجلس در ایران، چه موضعی دارم؟
۲ـ اگر رهبری آینده در ایران متعلق به نسل دوم باشد آیا امکان خروج و شکلگیری روند «تحولخواهی» امکانپذیر است؟
۳ـ آیا «تحولخواهی» یک ابزار دیگری برای فریب مردم در ادامهی «اصلاحطلبی» نیست؟
۴ـ آیا «تحولخواهی» به معنای حضور همهی ایرانیان خارج از کشور در داخل و تغییر سریع #قانون_اساسی است؟
۵ـ آیا «#مردمسالاری_دینی» معنادار است؟
۶ـ #رأی ندادن در انتخابات از کجا مرز بین «تحول خواهی» و «براندازی» را مشخص میکند؟
۷ـ مشارکت مردم برای فشار به حکومت چگونه باید باشد؟
۸ـ تعریف «#دیالکتیک» به عنوان روش اصلی «تحولجویی» چیست؟
۹ـ آیا با مشارکت در انتخابات میتوان روند #تحولجویی را پی گرفت؟
۱۰ـ چرا اعلام نکنیم که انتخابات را «تحریم» کردهایم اما #مشارکت_ایجابی هم نداشتهباشیم؟
۱۱ـ آیا نظام اجازهی «تحولجویی» را میدهد؟
۱۲ـ مرز «تحولجویی» و «براندازی» چیست؟
۱۳ـ آیا بدون جابهجایی در قدرت سیاسی میتوان در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، توسعه داشت؟
۱۴ـ چگونه میتوان با «#مشارکت_سلبی» و مبارزهی منفی در انتخابات، دیالکتیک را دامن زد؟
۱۵ـ آیا گفتوگو با نهاد قدرت در مقام «#اصلاحطلب» بهتر و نتیجهبخشتر نخواهدبود؟
۱۶ـ جامعهی ایرانی بیشتر به کدام جهت چهارگانهی: سنتگرایی، اصلاحطللبی، براندازی و تحولخواهی متمایل است؟
۱۷ـ #اصلاحطلبان به طور مصداقی چه میگویند و آیا با واقعیات بینالمللی که نظام سیاسی ایران تشخیص میدهد تعارض ندارد؟
در ضمن پاسخهای هفدهگانه به پرسشهای مذکور به هفت ویژگی روند «تحولجویی» به عنوان گزینهی برتر اشاره داشتم که عبارت بودند از: پروسهای و زمانبر بودن، دیالکتیکی بودن، جوشش از درون افراد، معطوف به تغییر ساختارها، تغییر ماهیت محتوایی عناصر اجتماعی، توجه به عوامل درون و بروننظامی در روند تحول، دربردارندگی عناصری از بازاندیشی سه جریان: اصلاحطلبی، اصولگرایی و براندازی.
امیدوارم بشنوید و نقد کنید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
⟩ لطفاً توجه شود!
| چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
گزارشنویس سایت خبری ـ تحلیلی دیدارنیوز دو روز قبل با من گفتوگویی داشت و آن را برای سایت فوقالذکر، تنظیم کرد و تحویلشان داد. پاسخ آمد که چون تمام و کمال، حرمت رعایت نشده قابل انتشار نیست. لطفاً بخوانید و داوری کنید!!!
چند بار گفتهام که ۹۵ درصد جراید و رسانههای مکتوب و مجازی داخلی در انحصار اصلاحطلبها و اصولگرایان است.
آن ۶۰درصد مردمی که «تحولجو» هستنداز تریبون رسا برخوردار نیستند!
از میانهی این چهلدرصد و آن شصتدرصد
| مسعود پیوسته: در این چهار پنج روز باقیمانده تا انتخاب نهایی رئیسجمهور دورهی چهاردهم، چه اتفاقی در جان جامعه ایران رخ خواهد داد؟
آیا شرایط خاصی پیش آمده است؟
چهلدرصد حاضران، در دور اول، انتخابشان را کردند و حالا در شرایط فینال روز جمعه، پانزدهم تیرماه، دو نماد بنیادگرایی و ملایمگرایی، سوژهی جامعهاند و کفهی کدام سو سنگینی خواهد کرد و کدام پیروز میدان خواهد شد؟
آیا باقیماندههای تبلیغات و ناگفتههای این دو کاندیدا در مستندهای تلویزیونیشان در این ساعات و دقایق پایانی بازی، به کمکشان خواهد آمد و مناظرههای شبانهی فردا و پسفردایشان، نگاه رأیدهندگان را به این یکی یا آن یکی مصممتر خواهد کرد و قاطعانهتر پای صندوقهای رأی حاضر خواهند شد؟ شصتدرصد آرای خاموش چه؟
هم آنان که این بازی را قهرمندانه فقط به تماشا نشستهاند، و برخیشان که حتی به تماشا هم نمینشینند. آیا برخی اضطرارها و ناگزیریها و با ابتلا به همان چرخهی انتخاب بین بد و بدتر، مجبور به یک انتخاب زورکیاند؟!
همینها را از احمد بخارایی (جامعهشناس) میپرسم.
| احمد بخارایی: «شرایط خاصی فراهم نیامده. از قبل پیشبینی میشد که انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد و یکی از دو نفر، آقای پزشکیان است اما تردید داشتیم که نفر دوم، آقای جلیلی است یا قالیباف.
از عدم مشارکتیها گفتید. عدم مشارکتیها، #تحولجو هستند و استدلالهای بنیادین دارند و دست به انتخاب بین بد و بدتر نمیزنند. اینها را من مفصل در یادداشتهای انتخاباتیام نوشتم و میتوانید به آن مراجعه کنید. بنابراین #تحولجویان، به دنبال تحولاند. #تحولجویی با #تحولخواهی فرق میکند.
تحولخواهی، یعنی تحولطلبی. طلبیدن از طرف مقابل.
مثل جنگجو و جنگطلب است. جنگجو از درونش ریشه میگیرد. مبتنی بر اراده و آگاهی و تصمیم. تحولجو هم همین است. اول روی خودش کار میکند و بعد، در اثر آگاهی و درک، پا جلو میگذارد. اما تحولخواه، بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد. انگار از دیگری طلب میکند. حالا مسامحتاً، به جنگجو و جنگطلب، تعبیر کردم. و شرایط تغییری نکرده از دید تحولجویان، فقط تفاوتش این است که اگر #مسعود_پزشکیان انتخاب شود، دوباره دعوا بین #اصولگرایان و #اصلاحطلبان شروع میشود و در پشت این سنگر، به همان کارهای گذشتهیشان ادامه میدهند. در زندانهای ما همچنان، اهانت و تحقیر و تهدید و ضرب و شتم و بگیر و ببند هست و سیاست خارجی، جنگهای نیابتی سر جای خودش هست. فقط یک فرصت پیش میآید برای اصولگراها که دوباره نفس بکشند و ملت را سرگرم کنند و تودهها را فریب دهند که اگر ما بیاییم چه خواهیم کرد و حالا اصلاحطلباناند و دولت سوم روحانی و از این دست مسائل.
اگر #سعید_جلیلی بشود، طبیعی است فرصتی که فراهم میشود، این است که در کمپ اصولگرایان، تضادهای نیمهآشکار، آشکارتر میشود. همانطور که تضاد بین #قالیباف و #جلیلی را دیدیم. هم در جریان انتخاب ریاست مجلس، و هم در جریان #انتخابات #ریاستجمهوری و ملت هم بعد از یکی دو سال، یک میانبر میزند. تقریباً تکلیف روشن میشود. دیگر بعد از یکی دو سال، اصلاحطلبان، داعیهای نخواهند داشت. مگر این که دیگر، تحولجویان به صحنه بیایند و شرایط تغییر کند. بنابراین در هر دو حالت، فرصتها و تهدیدهایی وجود دارد که تحولجویان در هر شرایط، از فرصت پیشآمده استفاده خواهند کرد.
در #مناظره هم نه، اتفاق جدیدی نمیافتد. آقای #پزشکیان، صداقتش مثل شمشیر دولبه است. از یک طرف، فضا را میشکافد و میرود جلو، و یک حسنه برایش است و یک امتیاز مثبت. از یک طرف هم مواضعش دیر تغییر میکند. و اگر بیاید حرفهای جدیدی بزند، یعنی این که تغییر کرده. و به تعبیر خودش این را بر خلاف صداقت میداند. و طبیعتاً همان حرفها و کلیات تکرار خواهد شد و تأثیر زیادی نخواهد داشت. هرچند به نظر میرسد عده ای از کسانی که در مرز تحولجویی قرار دارند، بغلطند به کمپ اصلاحطلبی و علیرغم این که علاقهی ذاتی ندارند، با ناراحتی دست به انتخاب بین بد و بدتر بزنند. اما اندیشمندان تحولجو، همچنان به #کنشگری_سلبی ادامه میدهند و #مقاومت_مدنی را در پیش میگیرند.»
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
گزارشنویس سایت خبری ـ تحلیلی دیدارنیوز دو روز قبل با من گفتوگویی داشت و آن را برای سایت فوقالذکر، تنظیم کرد و تحویلشان داد. پاسخ آمد که چون تمام و کمال، حرمت رعایت نشده قابل انتشار نیست. لطفاً بخوانید و داوری کنید!!!
چند بار گفتهام که ۹۵ درصد جراید و رسانههای مکتوب و مجازی داخلی در انحصار اصلاحطلبها و اصولگرایان است.
آن ۶۰درصد مردمی که «تحولجو» هستنداز تریبون رسا برخوردار نیستند!
از میانهی این چهلدرصد و آن شصتدرصد
| مسعود پیوسته: در این چهار پنج روز باقیمانده تا انتخاب نهایی رئیسجمهور دورهی چهاردهم، چه اتفاقی در جان جامعه ایران رخ خواهد داد؟
آیا شرایط خاصی پیش آمده است؟
چهلدرصد حاضران، در دور اول، انتخابشان را کردند و حالا در شرایط فینال روز جمعه، پانزدهم تیرماه، دو نماد بنیادگرایی و ملایمگرایی، سوژهی جامعهاند و کفهی کدام سو سنگینی خواهد کرد و کدام پیروز میدان خواهد شد؟
آیا باقیماندههای تبلیغات و ناگفتههای این دو کاندیدا در مستندهای تلویزیونیشان در این ساعات و دقایق پایانی بازی، به کمکشان خواهد آمد و مناظرههای شبانهی فردا و پسفردایشان، نگاه رأیدهندگان را به این یکی یا آن یکی مصممتر خواهد کرد و قاطعانهتر پای صندوقهای رأی حاضر خواهند شد؟ شصتدرصد آرای خاموش چه؟
هم آنان که این بازی را قهرمندانه فقط به تماشا نشستهاند، و برخیشان که حتی به تماشا هم نمینشینند. آیا برخی اضطرارها و ناگزیریها و با ابتلا به همان چرخهی انتخاب بین بد و بدتر، مجبور به یک انتخاب زورکیاند؟!
همینها را از احمد بخارایی (جامعهشناس) میپرسم.
| احمد بخارایی: «شرایط خاصی فراهم نیامده. از قبل پیشبینی میشد که انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد و یکی از دو نفر، آقای پزشکیان است اما تردید داشتیم که نفر دوم، آقای جلیلی است یا قالیباف.
از عدم مشارکتیها گفتید. عدم مشارکتیها، #تحولجو هستند و استدلالهای بنیادین دارند و دست به انتخاب بین بد و بدتر نمیزنند. اینها را من مفصل در یادداشتهای انتخاباتیام نوشتم و میتوانید به آن مراجعه کنید. بنابراین #تحولجویان، به دنبال تحولاند. #تحولجویی با #تحولخواهی فرق میکند.
تحولخواهی، یعنی تحولطلبی. طلبیدن از طرف مقابل.
مثل جنگجو و جنگطلب است. جنگجو از درونش ریشه میگیرد. مبتنی بر اراده و آگاهی و تصمیم. تحولجو هم همین است. اول روی خودش کار میکند و بعد، در اثر آگاهی و درک، پا جلو میگذارد. اما تحولخواه، بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد. انگار از دیگری طلب میکند. حالا مسامحتاً، به جنگجو و جنگطلب، تعبیر کردم. و شرایط تغییری نکرده از دید تحولجویان، فقط تفاوتش این است که اگر #مسعود_پزشکیان انتخاب شود، دوباره دعوا بین #اصولگرایان و #اصلاحطلبان شروع میشود و در پشت این سنگر، به همان کارهای گذشتهیشان ادامه میدهند. در زندانهای ما همچنان، اهانت و تحقیر و تهدید و ضرب و شتم و بگیر و ببند هست و سیاست خارجی، جنگهای نیابتی سر جای خودش هست. فقط یک فرصت پیش میآید برای اصولگراها که دوباره نفس بکشند و ملت را سرگرم کنند و تودهها را فریب دهند که اگر ما بیاییم چه خواهیم کرد و حالا اصلاحطلباناند و دولت سوم روحانی و از این دست مسائل.
اگر #سعید_جلیلی بشود، طبیعی است فرصتی که فراهم میشود، این است که در کمپ اصولگرایان، تضادهای نیمهآشکار، آشکارتر میشود. همانطور که تضاد بین #قالیباف و #جلیلی را دیدیم. هم در جریان انتخاب ریاست مجلس، و هم در جریان #انتخابات #ریاستجمهوری و ملت هم بعد از یکی دو سال، یک میانبر میزند. تقریباً تکلیف روشن میشود. دیگر بعد از یکی دو سال، اصلاحطلبان، داعیهای نخواهند داشت. مگر این که دیگر، تحولجویان به صحنه بیایند و شرایط تغییر کند. بنابراین در هر دو حالت، فرصتها و تهدیدهایی وجود دارد که تحولجویان در هر شرایط، از فرصت پیشآمده استفاده خواهند کرد.
در #مناظره هم نه، اتفاق جدیدی نمیافتد. آقای #پزشکیان، صداقتش مثل شمشیر دولبه است. از یک طرف، فضا را میشکافد و میرود جلو، و یک حسنه برایش است و یک امتیاز مثبت. از یک طرف هم مواضعش دیر تغییر میکند. و اگر بیاید حرفهای جدیدی بزند، یعنی این که تغییر کرده. و به تعبیر خودش این را بر خلاف صداقت میداند. و طبیعتاً همان حرفها و کلیات تکرار خواهد شد و تأثیر زیادی نخواهد داشت. هرچند به نظر میرسد عده ای از کسانی که در مرز تحولجویی قرار دارند، بغلطند به کمپ اصلاحطلبی و علیرغم این که علاقهی ذاتی ندارند، با ناراحتی دست به انتخاب بین بد و بدتر بزنند. اما اندیشمندان تحولجو، همچنان به #کنشگری_سلبی ادامه میدهند و #مقاومت_مدنی را در پیش میگیرند.»
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |