جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

🗓 دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۸

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۶ | ششمین مکث:
«عاطفه» در چنگ «بی‌عاطفه‌ها»

تاکنون پنج یادداشت از شهریورماه در هر دوشنبه پیرامون تردید در مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ نوشته‌ام و این روند تا زمان انتخابات مجلس ادامه دارد. اینک «مکث ششم»:

⟩⟩ ۱ـ دو روز است که «#اربعین» را پشت سر گذاشته‌ایم. میلیون‌ها ایرانی شیعی پای در مسیر نجف و کربلا نهادند و همه‌ی نهادهای دولتی با صرف میلیاردها تومان هزینه و اعطای مرخصی خارج از چهارچوب اداری به صدها هزار کارمند داوطلب، این روند را تسریع کردند. همه‌ی این‌ها علی‌الظاهر به منظور تقویت روحیه معنویت و اخلاق‌گرایی در جامعه با الگو قرار دادن امامان #شیعه به ویژه امام سوم شیعیان بوده‌است. در این میان، #حاکمیت_شیعی در ایران از این گونه راه‌پیمایی‌های میلیونی حداکثر استفاده را برای تحکیم مواضعش برده است. اما آیا عملکرد قوه قضائیه نظیر آن‌چه در خصوص یک دانشجو که ذکرش در بند ۲ خواهد‌آمد و آزادی‌خواهی را به شدیدترین وجه سرکوب می‌کند هم‌سو با کنش امام سوم شیعیان است؟ اگر: «خیر»، چرا باید با تقویت ساختارهای نظام اجتماعی‌ای که از احساسات مذهبی توده در مراسمی شبیه به اربعین به نفع خود و در جهت منافع گروهی خود بهره می‌جوید به روند نقض #حقوق_شهروندی کمک شود؟

⟩⟩ ۲ـ در تجمع روز جهانی #کارگر در تاریخ یازده اردیبهشت نودوهشت خانم #عاطفه_رنگریز، دانش‌جوی کارشناسی ارشد #جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی بازداشت و پس از ۴ روز با وجود صدور قرار کفالت ۳۰ میلیونی از آزادی‌اش جلوگیری شد و پس از ۲۸ روز بازجویی و چندبار انتقال از #زندان قرچک به اوین با پرونده‌سازی مواجه و در نهایت، حکم «یازده سال‌و‌نیم» زندان به وکیلش ابلاغ شد. حکمی که به گفته‌ی این دانش‌جو نه بر اساس ادله‌ی موجود در پرونده بل‌که بیش‌تر به اتهامات ردیف شده از سوی «بازجویان» بازمی‌گشت. در ادامه‌ی این‌ روند ناعادلانه قرار وثیقه عاطفه رنگریز به ۵۰ و سپس به ۷۰ میلیون تومان افزایش یافت و این بار نیز دادسرا از قبول قرار کفالت، سر باز زد و باز خانواده به دیوار ناعادلانه برخورد کرد. بنا به نامه‌‌ی عاطفه از زندان، #قاضی_مقیسه در ادامه‌ی این روند، مبلغ قرار وثیقه را به «دو میلیارد تومان» افزایش داد! با این وجود، خانواده‌ی ایشان با این در و آن در زدن بالاخره توانستند این وثیقه‌ی سنگین را هم فراهم کنند اما بار دیگر طی روندی کاملاً غیرقانونی با قبول وثیقه مخالفت شد!

⟩⟩ ۳ـ اینک عاطفه رنگریز که در زندان قرچک است و به #جرم دفاع از #حقوق #کارگران به سال‌ها اسارت محکوم شده است و پنج روز است که در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد و اینک که او طی نامه‌ای نوشته است: «از بدن خود سلاحی می‌سازم در مقابل این همه بی‌عدالتی»، من هم در تقویت این نظامی که از این دست کارها را زیاد انجام داده است تردید جدی می‌کنم و خطاب به دخترم، عاطفه رنگریز می‌گویم من هم قلمم را تقدیمت می‌دارم و برای مشارکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ تردید جدی می‌کنم تا به سهم خود، پیامت را رسانده باشم.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #طبقه‌_متوسط،آتش زیر خاکستر است

🗓 سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی درباره‌ی لزوم بازتعریف «طبقه» و موانع کنش‌گری «طبقه‌ی متوسط» در ایران در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۴۳۹

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… مفهوم «طبقه‌ی اجتماعی» مانند بسیاری از مفاهیم دیگر لزوماً باید بازتعریف شود. در قرن نوزدهم مفهوم #طبقه در تئوری‌ #مارکس به شکل تضاد طبقاتی مطرح شد، یعنی تمایز بین دو طبقه‌ی #فرودست و #فرادست که #کارگر و #سرمایه‌داری نماینده‌ی آن بودند و بیش‌تر طبقه یک صورت‌بندی اقتصادی داشت. اما به مرور زمان با تغییر شکل تولید، بزرگ‌ترشدن شهرها و شکل‌گیری نیروهای خدمات شهری، طبقه‌ی متوسطی پدیدار شد که لزوماً نباید در تعریف آن، فقط دنبال عوامل اقتصادی بود …

… اینک بین «طبقه» و «پایگاه اجتماعی» یک درهم‌آمیختگی مفهومی می‌بینید، چیزی که در برون‌داد آن «طبقه» یک زاویه‌ی اجتماعی هم علاوه بر اقتصادی دارد …

… افراد مندرج در #طبقه_متوسط به لحاظ فکری «رو به جلو»، «نو» و «آینده‌نگر» هستند، اصطلاحاً «سنت‌گریز» هستند، یعنی آهسته‌آهسته «طبقه» یک رنگ و بوی محتوایی پیدا کرده است …

… شما یک تحصیل‌کرده‌ی بی‌کار را فرض کنید، کسی که دکترا گرفته ولی بی‌کار است و به عبارتی صفر ریال درآمد دارد. ممکن است این فرد از منظر اقتصادی جزء دهک‌های یک یا دو تعریف شود، اما در واقع جزء «طبقه‌ی متوسط» است.
بنابراین «طبقه‌ی اجتماعی ـ اقتصادی متوسط» تعریف سیالی دارد …

… این‌که گفته می‌شود امروز در ایران، طبقه‌ی متوسط زائل شده یا من می‌گویم «تبخیر» شده، این با توجه به مفهومی از طبقه است که بیش‌تر رنگ و بوی اقتصادی دارد و عمدتاً کسانی که در دهک‌های ۵ تا ۷ تعریف می‌شدند، به دهک‌های ۱ تا ۴ نزول کرده اند …

… در زمان پهلوی، شکل‌گیری نظام اداری متناسب با نیازهایش بود و کارمندانش را در سطح متوسط نگاه می‌داشت اما بعد از #انقلاب بزرگ‌شدن نظام اداری متناسب با نیازها نبود، بل‌که متناسب با ارتباط‌ها بود. بنابراین شما الآن شاهد یک حاکمیت بزرگ با حقوق‌بگیران وسیع هستید که مانند «دریاچه‌ای با عمق یک‌وجب» است و تعداد زیادی حقوق‌بگیر وجود دارد، اما تقریباً همه‌ی این‌ها در دهک‌های ۱ تا ۴ قرار دارند. یعنی طبقه‌ی متوسط همان‌طور که گفتم «تبخیر» شده است …

… اگر گفته می‌شود این طبقه‌ی متوسط «بی‌تفاوت» شده و این بی‌تفاوتی تبدیل به ویژگی ذاتی آن شده است، این غلط است. نگاه کنید؛ بی‌تفاوتی جایی است که اثربخشی وجود نداشته باشد، یعنی شما دو دفعه کاری انجام می‌دهید و می‌بینید که اثری نداشته، دیگر آن را انجام نمی‌دهید، این یک نوع از خودبیگانگی است، چرا که احساس کم‌اثر بودن دارد. این‌که من جامعه‌شناس سکوت کنم و بی‌تفاوت باشم و بگویم دیگر تریبونی برای حرف زدن ندارم و دیگر به من فرصت ایفای نقش نمی‌دهند بنابراین کنار بنشینم، این به آن معنا نیست که نقش خودم و بحث خودم را فراموش کرده ام، بل‌که نشسته‌ام تا در اولین فرصتی که پیش آید به صحنه برگردم. پس «تبخیر»، شکل‌گیری یک ابر متراکم آماده‌ی باریدن و طغیان را به دنبال دارد …

… آدم‌های تحصیل‌کرده عمدتاً انسان‌های مدرن هستند، چرا که کسی که تحصیل کرده عادت دارد که واقع‌گرا باشد، یعنی بر اساس تجربه، تعقل، اندیشه و خردورزی به یک چیز باور پیدا کند. او از الگوهای سنتی که بیش‌تر به دنبال «تبعیت» و «مرید و مرادی» هستند، دوری می‌جوید …

… این بی‌تفاوتی اجتماعی، احساس کم‌اثر بودن، احساس بی‌نقش بودن، به معنای تسلیم شدن نیست، به معنای آتش زیر خاکستر است …

… این هنرمند، این دانش‌گاهی، این معلم، بخشی از روحانیت که تحول‌خواه هستند، بی‌تفاوت نیستند، بلکه موانعی بر سر راه است که نمی‌توانند ایفای نقش کنند …

… مشکل خاص جامعه‌ی ما این است که با موانع بزرگ و عمیق روبه‌رو هستیم یعنی «جهل مرکب» در میان صاحبان قدرت، یعنی این که «نمی‌دانند و نمی‌دانند که نمی‌دانند» …

… جامعه‌ای توسعه‌یافته می‌شود که در آن انسان‌های «نو» شکل بگیرند، یکی از ویژگی‌های انسان‌های نو این است که تقدیرگرا نباشند و به اثرگذاری خودشان معتقد باشند. فرهنگ آمیخته با قدرت سیاسی در کشور ما دنبال تقدیرگرایی است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۳)

🗓 شنبه ۱۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

#روز_جهانی_کارگر و #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

امروز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ و روز اول ماه می، روز جهانی کسانی است که بیش از همه مورد غفلت قرار گرفته‌اند.

۱ـ این روزها در کلاب‌هاوس‌ها عزیزان راست و چپ دل خوش کرده‌اند که با حضور حدود ۲۰ هزار مشارکت‌جو، کاندیداهای #ریاست‌جمهوری به طرح مباحث می‌پردازند تا بسا تنور انتخابات خرداد داغ‌تر شود. دیشب هم آقای #جهانگیری و فردا هم شاید دوباره آقای #تاج‌زاده و شاید اندکی بعد باز هم خانم #فائزه_هاشمی! از سوی دیگر #دل‌واپسان #ولایت نیز سخنان کلاب‌هاوسی می‌پراکنند. دوستان چند بار بنده را به #کلاب‌هاوس دعوت کردند اما احساس کردم جنبه‌ی هیجانی و فرصت‌سوزش نسبت به جنبه‌ی دیالکتیکی‌اش می چربد فلذا تاکنون علاقه‌ای در خود ندیدم که در آن‌جا گذران وقت کنم. قبل از این تقریباً این عزیزانی که اینک در #کلاب‌هاوس سخن می‌گویند از گفت‌و‌شنود چالشی پرهیز کرده بودند. می‌گویید: نه! بروید و از ایشان بخواهید که دیالکتیکی وارد گفت‌و‌شنود شوند تا هر دو سوی مناظره از فرصت هم‌گون برای بحث برخوردار باشند. آن‌وقت می‌بینید که ما به «منبر» عادت کرده‌ایم هم راست و هم چپ‌مان.

۲ـ به نظر می‌رسد مسئله‌ی اصلی در جامعه‌ی ما وجود «#تبعیض» است. این تبعیض در ابعاد اجتماعی و اقتصادی، بیش‌تر برجسته است. امروز #روز_کارگر است و یک پرسش اساسی وجود دارد که «تبعیض» را به چالش می‌کشاند و آن آین که: توزیع ناعادلانه‌ی #ثروت و پول در جامعه‌ی ما که منجر به #اختلاف_طبقاتی آزاردهنده شده است در کجای برنامه‌های کاندیداها قرار دارد؟ چرا یک سری شعارهای تکراری تحویل مردم داده می‌شود؟ مگر این قضایای سیاسی که جناب ظریف در آن فایل صوتی مطرح کرده‌است خیلی تازگی دارد و مگر بارها و مکرراً نسبت به وجود تعارضات جدی در عرصه‌ی سیاست‌گذاری خارجی گفته نشده بود؟ فرض کنید گردش به سمت آمریکا یا روسیه یا متوازن باشد، حال اگر همین منش مدیریتی و همین ساختارهای بیمار حقوقی و سیاسی تداوم داشته باشد واقعاً چه تفاوتی می‌کند؟ چرا در این گفت‌‌و‌گوهای تبلیغاتی در کلاب‌هاوس به مسائل اصلی پرداخته نمی‌شود؟ داستان «#مالکیت_خصوصی» چیست؟ افسارش را کجا و کی و چگونه کاندیداها می‌خواهند بکشند؟ مگر جز این است که در جامعه‌ای که مالکیت خصوصی افسار گسیخته وجود داشته باشد حتی «#آزادی» هم بی‌ارزش است و مگر جز این است که «آزادی» هم از سوی صاحبان پول و قدرت جهت داده می‌شود؟ پس اگر ما «آزادی» را به شمای کاندیدا ببخشاییم شما چه طرحی برای حکایت افسار گسیخته‌ی «مالکیت خصوصی» دارید؟

۳ـ در اصل ۲۲ #قانون_اساسی آمده که: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرّض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند». حالا این «#قانون» آیا تاکنون متعرض همه مواردی که در آن اشاره شده، شده است؟ پاسخ: بله، آنجا که «قدرت» و #امر_سیاسی به چالش کشیده شده و نقد شده. مثلاً مصادره‌ی اموال بهایی‌ها یا ممنوع‌المعامله شدن #فعالان_سیاسی یا مواردی از این دست. اما آیا این همه افرادی که «یک شبه ره صد ساله رفته‌اند»، یعنی همان نوکیسه‌گان و این همه #فاصله_طبقاتی که موجب این‌همه ناراحتی و افسرده‌گی و نومیدی و فساد و جرم و مهم‌تر از همه «رخ‌داد یک امر غیر اخلاقی و غیر انسانی» شده‌است دُم به تله‌ی «قانون» داده‌اند؟ پاسخ: خیر. چرا؟ زیرا در اصل ۴۷ قانون اساسی آمده: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین می‌کند». حالا مشکل شد دو تا: معنای «مشروع» و وضوح «قانون»! باز هم جلوتر می‌رویم. در بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی در بخش اول در مورد راه تشخیص کرامت و آزادی اعضای جامعه‌ی ایران آمده: «اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرائط بر اساس کتاب و سنت معصومین»! عزیزان من این مجموعه تفاسیر این جماعت مدعی فقاهت یک فضاحت سنگین در این ۴۳ سال به بار آورده، حال شما از این جماعت انتطار دارید که معنای مفاهیم کلیدی مانند «مالکیت خصوصی» را مشخص کنند؟ این‌ها آمده بودند که #مستضعفین را به بالا بکشند یا این‌که «#مستکبر» کنند؟ علی‌الظاهر، نقض غرض صورت پذیرفته. به نظر نمی‌رسد این جماعت بتوانند کاری کنند چون در ثروت و قدرت آن‌چنان غرقند که از بیرون آب، خبر ندارند!

۴ـ روز جهانی #کارگر است. اختلاف طبقات در ایران بی‌داد می‌کند. افراد سود‌جو اعم از ریش‌دار و بی‌ریش، صحنه را برای عرض اندام و لگد‌پراکنی کاملاً مساعد دیده‌اند و این حکایت از سال ۱۳۶۷ بیش‌تر شدت گرفت. «کارگر» کجا قرار دارد؟ معنای…| ادامه👉

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فقر اقتصادی: طبقه نوکیسه و انتخابات ریاست جمهوری |

🗓 پنج‌شنبه ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی معیشت مردم و انتخابات در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۲۴۸

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آن‌ها در روزنامه منتشر «نشد»:

… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمی‌زنند و احساس می‌شود که تذکر نسبت به اوضاع اسف‌بار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقه‌ی زبان آن‌هاست. آن‌ها اعم از راست و چپ و میانه‌رو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. این‌ها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشه‌ای ندارند. این‌ها نمی‌فهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهک‌های ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …

… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناح‌های سیاسی است و همه‌ی این‌ها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آن‌ها نقش داشته‌اند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …

… توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بی‌کاری، محصول سیاسی‌بازی جریان‌های حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همه‌ی آن‌ها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بوده‌است مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکل‌گیری نظام #سرمایه‌داری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …

… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصله‌ی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین می‌شود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند می‌خورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …

… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …

… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته می‌شود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهک‌های ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمی‌کنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زباله‌گرد و آن #زن #تن‌فروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع می‌سوزد در این دو دهک واقع است …

… همه جا تبعیض است از کارخانه و دست‌مزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه‌ راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناح‌ها هستند و حرفی برای گفتن دارند …

روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفت‌وگو با شبکه‌های خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفت‌و‌گو نکنم. به ایشان گفتم آن‌چه من می‌گویم تحلیل‌ها از جامعه‌ای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیل‌های اجتماعی را بگیرند خودشان و خانواده‌شان هم آسیب خواهند‌دید و نیز گفتم در جامعه‌ای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روز‌نامه‌هایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرف‌مان را بزنیم؟ آیا خفه‌خوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهد‌کرد؟!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#درنگ | چشم‌ها را باز کنید و گوش‌ها را شنوا: نتایج #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰

| یک‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰

#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

خسته‌اید و اطاله‌ی کلام، شایسته نیست. روزهاست در خوف و رجاء به سر می‌برید و اینک تصویر فردایی مبهم در ذهن‌تان رژه می‌رود. خسته‌اید از دیروز و امروز و فردای ناآمده! #انتخابات ۲۸ خرداد ریاست جمهوری به پایان رسید. نتایجی به دست آمد که برخی اهالی واقع‌گرا در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی_سیاسی پیش‌بینی کرده‌بودند و من هم آن‌چه پیش از این تحلیل کرده‌بودم رخ داد و تقریباً همانی شد که گفته بودیم. اگر می‌گویم «پیش‌بینی»، منظور این است که گوش‌های کر و چشم‌های تارنگر از این به بعد بیش‌تر دقت کنند و الّا تحلیل روند #رفتار_رأی‌دهی، یک #پژوهش معمول در #جامعه‌شناسی علمی (نه جامعه‌شناسی در چارچوب #تعصبات_دینی یا جامعه‌شناسی وابسته به #قدرت!) است. از ۷ فروردین سال جاری در سلسله مطالبی با عنوان «#شطحیّات_اجتماعی» از انتخابات نوشتم تا شماره‌ی ۱۳ در #روز_کارگر در ۱۱ اردیبهشت. در آن سلسله یادداشت‌ها در 👈اولین شماره از ترسیم آشفته‌حالی #اصلاح‌طلبان در انتخابات، آغاز کردم و در👈 آخرین شماره به اختلاف و #تبعیض_طبقاتی و اثرش در انتخابات به مناسبت روز بزرگ «#کارگر» در ایران پرداختم. پس از آن در گفت‌و گو با روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها از علل و عوامل مؤثر بر انتخاباتی که پیش رو داشتیم گفتم که برخی مطالب چاپ شد و بسیاری، #سانسور می‌شد اما نوارهای صوتی کامل در کانال تلگرامی‌ام موجود است. نهایتاً در روز شنبه ۲۲ خرداد در 👈گفت‌و گو با روزنامه‌ی «آرمان ملی» به تفصیل متذکر شدم که کاندیداها از فهم #مسائل_اجتماعی عاجزند و با #عدم_مشارکت جدّی #شهروندان در انتخابات و نیز با رویکرد و عملکرد مجموعه‌ی #حاکمیت_سیاسی در ایران، «خشونت اجتماعی را پس از انتخابات ریاست جمهوری» افزون خواهد‌ کرد. در👈 مطلب تحلیلی دیگری در تاریخ ۲۶ خرداد و دو روز قبل از روز انتخابات در روزنامه‌ی «جهان صنعت» در یک جدولی با عنوان«تحلیل جامعه‌شناختی رفتار رأی‌دهی» به نتایج احتمالی انتخابات در دو روز بعد یعنی روز جمعه ۲۸ خرداد اشاره کردم و گفتم که این انتخابات به دوره‌ی ششم در سال ۱۳۷۲ شبیه است که پایین‌ترین میزان #مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی را به دلیل وجود فضای بسته‌ی سیاسی و تبعیض طبقاتی در بر داشت و آقای #هاشمی_رفسنجانی با کسب ۶۳ درصد آراء معادل ۳۲ درصد کل واجدان رأی، پیروز انتخابات شد. اینک هم آقای #رئیسی تقریبا با کسب ۶۲ درصد آراء واریزی معادل ۳۰ درصد کل واجدان رأی، پیروز انتخابات شد. در آن‌جا گفتم که هر چند رأی سفیدی‌ها در آن دوره حدود ۲ درصد مشارکت‌جویان بود اما در این دوره بیش‌تر خواهد شد زیرا عامل «ترس» نسبت به عدم مهر در شناس‌نامه در این دوره زیاد است و از سوی دیگر برخی از اصلاح‌طلب‌های حکومتی به اعطای رأی سفید روی خواهند آورد. در آن دوره و در سال ۷۲ حدود ۲ درصد آراء مأخوذه شامل رأی‌های باطله بود اینک در روز جمعه ۲۸ خرداد هم شاهد بودیم که حدود ۱۴ درصد آراء واریزی معادل ۷ درصد کل واجدین رأی، شامل سفیدها و باطل‌ها بود (البته رسماً اعلام شد که آمار رأی‌های باطله ۳/۷۲۶/۰۰۰ معادل ۱۲/۸ درصد آراء ‌مأخوذه بوده اما با یک جمع و تفریق ساده از جمع آراء کاندیداها با احتساب ۲۸/۹۳۳/۰۰۰ رأی دهنده به عدد ۴/۱۵۰/۰۰۰ رأی باطله می‌رسیم). بنابراین بعد از آقای رئیسی و در رتبه‌ی دوم و جلوتر از آراء آقای #محسن_رضایی، آراء باطله قرار دارد و این بی‌سابقه است و پر از معنا! در آن جدول و قبل از انتخابات گفته بودم که مجموع رآی #اصول‌گرایان حامی ولایت با #اصلاح‌طلبان_حکومتی و "رأی اولی‌"های هیجان‌زده و شهروندان نگران نسبت به عدم مهر در شناس‌نامه در کنار مردمی که باری به هر جهت، رأی می‌دهند و نگران معیشت‌شان هم هستند به علاوه آن‌چه گفته شده بود مبنی بر: «عدم شرکت در انتخابات، گناه کبیره است» (همه‌ی هستی و قوای دینی!)، آمار شرکت‌کنندگان در حدود ۴۴درصد کل واجدان رأی خواهد بود و تا حدودی پیش‌بینی من درست بود و چنین شد و آمار کل مشارکت‌کنندگان در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ معادل ۴۸/۸ درصد شد. در 👈یادداشت دیگری در ۲۷ خرداد و یک روز قبل از انتخابات خطاب به اهالی اندیشه (مانند آقایان #عبدالکریم_سروش و #مصطفی_ملکیان) و اهالی سیاست (مانند آقایان سید #محمد_خاتمی، #بهزاد_نبوی و #محسن_آرمین) که از آقای #همتی حمایت کرده بودند متذکر شدم که به خطا فکر می‌کنید که گروه مرجع رأی‌دهنده‌ها هستید و آقای همتی رأی قابل توجهی نخواهد داشت و گفتم که ای کاش آبی به چشمان‌تان …| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| اعتراضیه‌ی زنان سینماگر ـ آزار جنسی ـ مردستیزی ـ رادیکالیسم

| چهارشنبه ۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| | گزارش روزنامه‌ی مردم‌سالاری از صحبت‌های احمد بخارایی در نشست کلاب‌هاوسی بررسی ابعاد بیانیه‌ی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر به میزبانی خبرآنلاین | برگزار شده در پنج‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در یک‌شنبه ۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.mardomsalari.ir/images/magazine/0001/files/atfl00005702-0009.jpg

| فایل شنیداری (احمد بخارایی): 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1XWytyn3XiYy2I7WKwJWB0u3yLdBMjQeq&export=play

| #احمد_بخارایی: قبل از هر چیز در ابتدا باید مشخص شود که واحد اصلی تحلیل و سوال این جلسه چیست؟
بیانیه است؟ بحث #جنسیت_زدگی در #جامعه است یا دفاع از #حقوق #زنان؟ ملاحظه می شود که دوستان از هر دری سخنی می گویند و این شاید مناسب یک نشست علمی نباشد، اما من حسب عنوان اصلی این نشست و موضوعی که بر اساس آن دعوت به حضور شده ام می خواهم خود بیانیه را مورد بررسی قرار دهیم، چرا که بحث جنسیت زندگی و فراگیری آن کاملا روشن است و این ماجرا از سینما گرفته تا دانشگاه همه جا وجود دارد.

«نمی دانم آیا لازم است از دیدگاه #جامعه‌شناسی به ماجرا بپردازم یا خیر و ممکن است صحبت های من خیلی خوشایند برخی افراد نباشد، به ویژه بین سینماگران که ممکن است میانمان زبان تخصصی مشترک کمتری وجود داشته باشد و همین باعث سخت تر شدن ماجرا می شود.»

داستان #تبعیض_جنسیتی أظهر من الشمس است، پس از زشت بودن و محکوم بودن این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفق القول هستیم، پس از این می خواهم سه پرسش مطرح کنم و در حد فهم خودم به آنها پاسخ گویم که عبارتند: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای تعرض جنسی به زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضا کنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «کنش اجتماعی است؟ ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت با رویکرد فمینیستی است. ۳- فهم هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟»

«این که این بیانیه #کنش بود یا خیر؟ یک سوال است. به اعتباری می توان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم می توان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک #کنش_اجتماعی بود اما با نگاه عمیق تر می توان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگی هایی است که اینجا کمتر مشاهده می شود، در منظر نخست، یک کنش اجتماعی در یک بستر مشخص از گذشته تا حال می ماند به زمان اکنون رسیده و زمینه بروز واضحی دارد، در منظر دوم، یک کنش اجتماعی دارای صورت» و قالب هنجارمند و تا حدودی مبتنی بر ادبیات علمی است، در منظر سوم یا نگاه محتوایی، یک کنش اجتماعی دربردارنده #دیالکتیک و نیز علاوه برآن، زمینه ساز کنش متقابل است در مناظر چهارم، پیامد یک کنش اجتماعی، شکل گیری گروه های کنش گر بعدی و در یک برایند قرار می گیرد. از این رواید صدور بیانیه با محتوای خاصش، شاید یک کنش اجتماعی تلقی شود. چون این کارزار قرار است ادامه پیدا کند و این اتفاق خیلی خوبی است، بین عنصر آگاهی در بین زنان سینماگر و دنبال کنندگان آنها باید افزایش پیدا کند. تلاش من در طرح پرسش نخست و پاسخ گویی در جهت نقد بیانیه، به قصد تکمیل این مسیر و قرار گرفتن این گونه حرکت ها در ریل کنش گری اجتماعی است.»

معمولا افرادی که در سینما حاضر می شوند از قشر متوسط هستند که به دنبال کسب پایگاه اجتماعی اند. زنان سینماگر هم با پول و شهرت پیوند خورده اند پس این بیانیه دارای رویکرد مارکسیستی در دفاع از حقوق زنان #کارگر و ستمدیده اقتصادی نیست. از سوی دیگر، رویکرد سوسیالیستی هم ندارد زیرا هدفش معطوف به سینما و محدود است مشخصا #فمینیست #لیبرال که دنبال اصلاح قوانين است هم نیست زیرا لحن بیانیه فراتر از بحث قانون و یک حرکت نرم و محافظه کارانه است.

من فکر می کنم این حرکت بیشتر مربوط به یک فمینیست رادیکال از نوع خاص می شود. این برداشت من از رویکرد رادیکال بودن نگاه #فمینیستی در این بیانیه به پاسخ پرسش سوم من مبنی بر فهم #هرمنوتیکی از محتوای بیانی هم مربوط می شود، در پاسخ به پرسش سوم باید بگویم من بیانیه را مطالعه کردم، از کلماتی چون قدری، توهین، تحقیر و تهدید استفاده شده بود که در جامعه ما هر صاحب قدرتی از آن استفاده می‌کند. حتی ما که در دانشگاه هستیم آن را حس می‌کنیم. | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/04/blog-post_27.html?#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| کارگزاران #نظام_سیاسی، لطفاً بخوانند!

| چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲

| #احمد_بخارایی: عزیزانم، هر چند مسائل و مصائب امروز جامعه‌ی ایران وضوح دارد اما در لزوم بازنمایی و تکرار تحلیل‌شان نباید تردید کرد. حیات اجتماعی تک تک ما مشروط به #کنش‌گری و #مطالبه‌گری بنا به موقعیت‌مان است. یک دانش‌آموخته‌ی #علوم_اجتماعی نباید سکوت و مماشات کند و یک #صنعت‌گر یا #کارگر هم بنا به سهم اجتماعی‌اش باید مرتب بگوید و بخواهد. فقط کسانی سکوت می‌کنند که یا علم کافی ندارند یا منافع شخصی خود را پیوند خورده با نابسامانی‌های موجود می‌بینند و نان در چرک‌آبه خون #جامعه فرو می‌برند تا بیش‌تر بیندوزند و دمی در این دنیا بیش‌تر بیاسایند و چقدر حقیرند!

دکتر #فریبا_نظری دو مطلب اخیرش خواندنی است، حکایت دو امر اقتصادی و اجتماعی: #بیکاری کارگران #داروگر و مرگ مظلومانه یک #معترض به نام #ابوالفضل_امیرعطایی … دو روی یک سکه … لطفاً بخوانید:

زخم‌هایی که فراموش نمی‌شوند ! 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/924

«تعطیلی کارخانه‌جات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانواده‌های‌شان»: 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/926

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سخن‌رانی احمد بخارایی در نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسبت #روز_جهانی_کارگر | برگزار شده از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران (با همکاری گروه‌های #جامعه‌شناسی_صلح، #جامعه‌شناسی_سیاسی و #جامعه‌شناسی_تفسیری) در ۱۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۳ | با حضور: پرویز صداقت، محمد مال‌جو، احمد بخارایی، بی‌تا مدنی و حسن امیدوار

| آدینه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view

| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view

| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقوله‌ی کار و کارگر می‌توان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:

۱ـ «فهم مشاهده‌ای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا این‌که گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بین‌المللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانه‌زنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.

۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاه‌های بیش از ۳۶ کارگر تشکیل می‌شود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا این‌که پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبه‌ی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمی‌کند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس می‌شود که نامش را «فهم اخلاقی» می‌گذاریم.

۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام می‌برد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای این‌که صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتل‌ها.
در ایران زباله‌گردی و بسیاری از دست‌فروشی‌ها می‌توانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمی‌شود؟

حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شده‌است؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آن‌ها برای کارگران است؟

می‌دانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزش‌گذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو می‌گوید: هر آن‌چه درست است، عادلانه است.

بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه می‌شویم. اما نگاه دیگری می‌گوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبه‌رو هستیم. در «فهم اخلاقی» می‌خواهیم تحلیل کنیم که مقوله‌ی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک می‌شود و چقدر فاصله دارد؟ پس خط‌کش ما در اندازه‌گیری در این‌جا مقوله‌ی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خط‌کش #قانون و آیین‌نامه و قرارداد رسمی!

چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیف‌گرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت می‌داند.
۲ـ فایده‌گرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آن‌جا که در جهت حصول و تولید بزرگ‌ترین خوشی و سعادت برای بزرگ‌ترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد می‌کنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را می‌ستایند.
۳ـ فراطبیعت‌گرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمال‌محوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمال‌گرایی را می‌توان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.

آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه می‌کند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمی‌رسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعه‌بیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |