❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| مظلومان #کارتنخواب، قربانی جهل #حاکمیت و سکوت ما!
| سهشنبه ۷ دی ۱۴۰۰
| گزارش روزنامهی «همشهری» از وضعیت گرمخانهها در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، شمارهی ۸۳۹۸
| نمایش گزارش:👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/149196
| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/158WfvaHVfe2TEFjmAf5eHOHuXrM8_iFH/view
| احمد بخارایی: دیروز متن کوتاهی در «روز(ی!)نامهی همشهری» از من چاپ شد که خلاصهی بیخاصیت گفتوگوی مفصلی بود که در مورد کارتنخوابها و لزوم تأسیس گرمخانهها صورت گرفته بود. از دیروز تا امروز فکر میکردم که چهگونه بگویم که چه وضعیت اسفباری داریم و چگونه روزنامهها با «مرگ نسبی» مواجه شدهاند (به رغم وجود اهالی مسئول و روشنضمیر در رسانهها) و چهگونه ترسیم کنم که این نظام #حکمرانی در حق همه از جمله «#دین» چه جفایی کرده است که بسا التیامبخش هم نباشد. تصمیم گرفتم مانند همیشه ابتدا فایل شنیداری را اینجا قرار دهم تا بدون #سانسور، بشنوید و با متن منتشر شده مقایسه کنید و علاوه بر آن به زودی ویدئویی در این خصوص تهیه خواهم کرد و به نظرتان خواهم رساند. و اما در گفتوگوی دیروز اشاره داشتم به:
۱ـ آگاهی همهگان حتی رانندگان «تحصیلناکردهی تاکسی» نسبت به لزوم وجود گرمخانه و سوپ داغ و #مددکار_اجتماعی برای کارتنخوابها در دل زمستان، اما وظیفهی من #جامعهشناس و شمای #روزنامهنگار چیست؟!،
۲ـ پیوستهگی زنجیرهای پدیدارها و نمودهای اجتماعی منفی مانند #کارتنخوابی، #اعتیاد، #کار_کودکان، #تکدیگری محترمانه(!) #دستفروشان در متروها، #زندانیان قربانی در زندانها و ...،
۳ـ بیمعنا و بیفایده بودن نگاه «آسیبشناسانه» به انحرافات و بیهنجاریها در ایران به دلیل وجود ساختارهای ناکارآمد که مثالش مانند تجویز قرص آرامبخش برای بیمار سرطانی است،
۴ـ #کولبران در کردستان و قاچاقچیان مواد و سوخت در سیستان و بلوچستان به عنوان حلقههای دیگری در زنجیرهی مسائلی که محصول وجود ناکارآمدی اقتصادی ریشهدار در نظام حکمرانی است،
۵ـ لزوم وجود #سازمانهای_مردمنهاد در مواجهه با مسائلی مانند کارتنخوابی اما وجود نگاه #امنیتی ـ #اطلاعاتی که #NGO ها را زمینگیر کرده است،
۶ـ انتظار نابهجا و جاهلانهی #نظام_سیاسی از خیریهها و سازمانهای مردمنهاد مبنی بر اعلام سرسپردگی نسبت به تمامیت #نظام_حکمرانی و بالا بردن پرچم حمایت از #ولایت_فقیه، حال آن که بسیاری از داوطلبان ارائهی خدمت در این گروهها و سازمانهای غیر دولتی، تحصیلکرده و اهل نقادی و نیز منتقد به ناکارآمدی نظام سیاسیاند،
۷ـ افزایش #انحرافات و تعمیق #مسائل_اجتماعی از زمان دولت هاشمی #رفسنجانی تاکنون با تشدید #فاصله_طبقاتی و توزیع ناعادلانهی «ثروت» و «فرصت» با حمایت تفاسیر مذهبی از «مالکیت» و «گزینش».
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سهشنبه ۷ دی ۱۴۰۰
| گزارش روزنامهی «همشهری» از وضعیت گرمخانهها در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، شمارهی ۸۳۹۸
| نمایش گزارش:👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/149196
| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/158WfvaHVfe2TEFjmAf5eHOHuXrM8_iFH/view
| احمد بخارایی: دیروز متن کوتاهی در «روز(ی!)نامهی همشهری» از من چاپ شد که خلاصهی بیخاصیت گفتوگوی مفصلی بود که در مورد کارتنخوابها و لزوم تأسیس گرمخانهها صورت گرفته بود. از دیروز تا امروز فکر میکردم که چهگونه بگویم که چه وضعیت اسفباری داریم و چگونه روزنامهها با «مرگ نسبی» مواجه شدهاند (به رغم وجود اهالی مسئول و روشنضمیر در رسانهها) و چهگونه ترسیم کنم که این نظام #حکمرانی در حق همه از جمله «#دین» چه جفایی کرده است که بسا التیامبخش هم نباشد. تصمیم گرفتم مانند همیشه ابتدا فایل شنیداری را اینجا قرار دهم تا بدون #سانسور، بشنوید و با متن منتشر شده مقایسه کنید و علاوه بر آن به زودی ویدئویی در این خصوص تهیه خواهم کرد و به نظرتان خواهم رساند. و اما در گفتوگوی دیروز اشاره داشتم به:
۱ـ آگاهی همهگان حتی رانندگان «تحصیلناکردهی تاکسی» نسبت به لزوم وجود گرمخانه و سوپ داغ و #مددکار_اجتماعی برای کارتنخوابها در دل زمستان، اما وظیفهی من #جامعهشناس و شمای #روزنامهنگار چیست؟!،
۲ـ پیوستهگی زنجیرهای پدیدارها و نمودهای اجتماعی منفی مانند #کارتنخوابی، #اعتیاد، #کار_کودکان، #تکدیگری محترمانه(!) #دستفروشان در متروها، #زندانیان قربانی در زندانها و ...،
۳ـ بیمعنا و بیفایده بودن نگاه «آسیبشناسانه» به انحرافات و بیهنجاریها در ایران به دلیل وجود ساختارهای ناکارآمد که مثالش مانند تجویز قرص آرامبخش برای بیمار سرطانی است،
۴ـ #کولبران در کردستان و قاچاقچیان مواد و سوخت در سیستان و بلوچستان به عنوان حلقههای دیگری در زنجیرهی مسائلی که محصول وجود ناکارآمدی اقتصادی ریشهدار در نظام حکمرانی است،
۵ـ لزوم وجود #سازمانهای_مردمنهاد در مواجهه با مسائلی مانند کارتنخوابی اما وجود نگاه #امنیتی ـ #اطلاعاتی که #NGO ها را زمینگیر کرده است،
۶ـ انتظار نابهجا و جاهلانهی #نظام_سیاسی از خیریهها و سازمانهای مردمنهاد مبنی بر اعلام سرسپردگی نسبت به تمامیت #نظام_حکمرانی و بالا بردن پرچم حمایت از #ولایت_فقیه، حال آن که بسیاری از داوطلبان ارائهی خدمت در این گروهها و سازمانهای غیر دولتی، تحصیلکرده و اهل نقادی و نیز منتقد به ناکارآمدی نظام سیاسیاند،
۷ـ افزایش #انحرافات و تعمیق #مسائل_اجتماعی از زمان دولت هاشمی #رفسنجانی تاکنون با تشدید #فاصله_طبقاتی و توزیع ناعادلانهی «ثروت» و «فرصت» با حمایت تفاسیر مذهبی از «مالکیت» و «گزینش».
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
attach 📎
| نشست «مشروطه و ایران امروز»
| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱
| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلابهاوس «گروه جامعهشناسی سیاسی» انجمن جامعهشناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.
| سخنرانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.
| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit
| گزارش در روزنامهی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386
| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play
| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبیهای دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق میافتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبیسازی» ناشی از سیاستهای غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزهجو است که #جامعه را خسته و خشونتطلب میکند.
۲ـ ریشههای تاریخی دوقطبیهای موجود، در سه بند: «زمینهها»، «سوژهها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینهها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق میکنند عبارتند از: «سیاستهای منطقهای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غربگرایی نخبگانی با برونداد عقلانیشدن، انفعال نیروهای فیمابین از جمله طبقهی متوسط که نحیف و بیپژواک شدهاند و نیز عناصر اقتصادی».
۳ـ سوژهها»یی که در دوقطبیشدن مورد توجه قرار میگیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمانگرایی و واقعگرایی، تنشزدایی یا تنشزایی، درونگرایی یا برونگرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».
۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبیسازی جامعه عبارتند از: رخنمایی رابطهی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخشهای فعال جامعه را به مرور از خود دور میکند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنهی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعفهای سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیتهای اجتماعی است مانند دامنگرفتن مهاجرتها که اینک میلیونها ایرانی #مهاجرت یا فرار کردهاند و میلیونها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.
۵ـ شش دوقطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پیآمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سالهای دور و نزدیک را از قاجار ترکزبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفویها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کردهبودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکمرانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیمشان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشتهباشند. ۵ـ دوقطبیهای «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبیهای ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».
۶ـ کم رمقی لوازم ششگانهی توسعهی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمانها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزمهای حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیشزدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چارچوبهای نهادی و قانونی».
۷ـ تعارض و ستیز #مشروطهخواهان و #مشروعهخواهان مانند #شیخ_فضلالله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریانهای تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدینشاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱
| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلابهاوس «گروه جامعهشناسی سیاسی» انجمن جامعهشناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.
| سخنرانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.
| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit
| گزارش در روزنامهی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386
| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play
| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبیهای دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق میافتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبیسازی» ناشی از سیاستهای غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزهجو است که #جامعه را خسته و خشونتطلب میکند.
۲ـ ریشههای تاریخی دوقطبیهای موجود، در سه بند: «زمینهها»، «سوژهها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینهها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق میکنند عبارتند از: «سیاستهای منطقهای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غربگرایی نخبگانی با برونداد عقلانیشدن، انفعال نیروهای فیمابین از جمله طبقهی متوسط که نحیف و بیپژواک شدهاند و نیز عناصر اقتصادی».
۳ـ سوژهها»یی که در دوقطبیشدن مورد توجه قرار میگیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمانگرایی و واقعگرایی، تنشزدایی یا تنشزایی، درونگرایی یا برونگرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».
۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبیسازی جامعه عبارتند از: رخنمایی رابطهی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخشهای فعال جامعه را به مرور از خود دور میکند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنهی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعفهای سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیتهای اجتماعی است مانند دامنگرفتن مهاجرتها که اینک میلیونها ایرانی #مهاجرت یا فرار کردهاند و میلیونها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.
۵ـ شش دوقطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پیآمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سالهای دور و نزدیک را از قاجار ترکزبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفویها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کردهبودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکمرانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیمشان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشتهباشند. ۵ـ دوقطبیهای «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبیهای ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».
۶ـ کم رمقی لوازم ششگانهی توسعهی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمانها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزمهای حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیشزدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چارچوبهای نهادی و قانونی».
۷ـ تعارض و ستیز #مشروطهخواهان و #مشروعهخواهان مانند #شیخ_فضلالله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریانهای تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدینشاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| خشم علیه #روحانیت_شیعه، دو سناریو: ۱ـ با هدایت گروههای داخل قدرت و ۲ـ خودجوشی مردم، یا تلفیق این دو عامل!؟
| سهشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی دیدهبان ایران با احمد بخارایی دربارهی خشم مردم از روحانیت | منتشرشده در ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-154129
#احمد_بخارایی: از دو زاویه میتوان به این خشم نگاه کرد؛ یک اینکه #تضاد_منافع بین گروههای داخل ممکن است به نفع یکی از طرفین شکل گیرد و اینگونه رفتارها مدیریت شود و طرف دیگر امتیاز گیرد. کمااینکه الان هم مشاهده میکنید که به دنبال مطالبهگریهایی که مردم در کف خیابان داشتند، پیامشان را کم و بیش به داخل مجموعه نظام سیاسی منتقل کردند. داخل مجموعه نظام سیاسی هم افراد، سلایق و گروههای متضادی وجود دارد. برخی از آنها پیام مردم را کم و بیش دریافت کردهاند و حتی برخی از آنها تا حدودی با مواضع مردم هم موافق هستند. اما گروههای مقابلشان در داخل قدرت، به دلایل مختلفی که ممکن است بحث #قدرت و #ثروت و #ایدئولوژی یا آمیختهای از آنها باشد، در مقابل گروهی که پیام مردم را دریافت کرده است، میایستد.
… چه بسا برخی از این حرکت هایی که شما میفرمایید"مردم" انجام میدهند، از یک زاویه ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه، سازماندهی شده تا اهرم فشاری علیه بخش دیگری در داخل نظام سیاسی باشد. اما از زاویه دیگر اگر بپذیریم که مرجع انجام دهنده بخشی از این رفتارها واقعا مردم هستند، با این مقدمه توضیح میدهم که با انسجام اجتماعی ارتباط پیدا میکند.
… انسجام اجتماعی به معنای این است که همه گروهها، سلیقهها و به طور کل همه مردمی که داخل نظام اجتماعی هستند، مشارکت داده شوند و به بازی گرفته شوند تا در نهایت آن انسجام اجتماعی ایجاد شود. ما از سال ۵۸ به بعد شاهد بودیم که یک نوع بخشینگری و مرزبندی بین مومن و غیر مومن، مسلمان و غیرمسلمان، شیعه و غیر شیعه ایجاد شد که ناشی از #نظام_سیاسی ایدئولوژیک است. این مرزبندی در گزیشهایی که افراد برای ادامه تحصیل، اشتغال یا مواردی از این قبیل مراجعه میکردند، اعمال شد. از همانجا این زاویه شکل گرفت و دو جبهه "خودی و غیرخودی" پررنگ و پررنگتر شد تا اینکه در این چهار دهه اخیر فاصله و شکاف زیادتر شد.
… طبیعتا گروههایی که به حاشیه رانده شدهاند، به جایی رسیدند که احساس میکنند دیگر صدایشان به گوش صاحبان قدرت نمیرسد. از سوی دیگر صاحبان قدرت هم در میان خودشان توزیع قدرت و ثروت را دارند و گاه بر سر منافع با هم چالش پیدا میکنند حال وقتی گروه خودی و غیرخودی تشکیل شود، توزیع قدرت و ثروت هم عمدتا محدود به همان خودیها خواهد بود. به بیانی دیگر تبعیضهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به نحوی نهادینه شده است. در این شرایط مظهر و نماد نظام سیاسی- ایدئولوژیک، #روحانیت است.
… ما در راس کشور #ولایت_فقیه را میبینیم که یک شخص روحانی است؛ همچنین نهادها و سازمانهای قدرتمندی از جمله #مجلس_خبرگان، شورای نظارت بر #قانون_اساسی و در همه مناصبی که کلیدی هستند، روحانیونی از جانب رهبری منصوب شدهاند.
… با این تفاسیر دیگر یک گزینه برای قشرهایی از مردم باقی میماند و آن هم متاسفانه رفتار و زبان خشونتبار است. حال این #خشونت یک زمان در قالب #عمامهپرانی، یک زمان در قالب اهانتهای کلامی و زمان دیگر در قالب حذف فیزیکی طرف مقابل نمود پیدا میکند.
… این روند قابل پیشبینی بود و بارها جامعهشناسان هشدار دادند که اینگونه تقابل بخشی از نظام سیاسی با بخشی از مردم سرانجام خوبی نخواهد داشت. حال یکی فرار را بر قرار ترجیح میدهد و از کشور میرود، یکی دست به حذف فیزیکی خود میزند و #خودکشی میکند، دیگری ممکن است به انزوا برود و با مواد مخدر سرش را گرم کند و یکی دیگر هم ممکن است دست به طغیان و خشونت بزند. اینها مواردی است که از نظر #جامعهشناسی و تئوریسینهایی نظیر #رابرت_مرتن پیشبینی میشد و برای فهم و تحلیل مسئله دشواری نبود.
… فردی که احساس میکند غیر خودی است، با #بیحجابی دارد فریاد میزند و مطالبات دیگرش را بیان میکند
… ما یک سرچشمهای داریم که نظام سیاسی ایدئولوژیکی به نام #جمهوری_اسلامی است. این سرچشمه وقتی میجوشد، در شعبههای مختلفی جریان پیدا میکند. شما هر نماد و رفتار سیاسی و حکومتی را که میبینید در واقع شعبههای نظام سیاسی است که تمام آنها به سرچشمه وصل میشود. همین موضوع #حجاب را در نظر بگیرید؛ | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/11/blog-post_25.html?#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سهشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی دیدهبان ایران با احمد بخارایی دربارهی خشم مردم از روحانیت | منتشرشده در ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-154129
#احمد_بخارایی: از دو زاویه میتوان به این خشم نگاه کرد؛ یک اینکه #تضاد_منافع بین گروههای داخل ممکن است به نفع یکی از طرفین شکل گیرد و اینگونه رفتارها مدیریت شود و طرف دیگر امتیاز گیرد. کمااینکه الان هم مشاهده میکنید که به دنبال مطالبهگریهایی که مردم در کف خیابان داشتند، پیامشان را کم و بیش به داخل مجموعه نظام سیاسی منتقل کردند. داخل مجموعه نظام سیاسی هم افراد، سلایق و گروههای متضادی وجود دارد. برخی از آنها پیام مردم را کم و بیش دریافت کردهاند و حتی برخی از آنها تا حدودی با مواضع مردم هم موافق هستند. اما گروههای مقابلشان در داخل قدرت، به دلایل مختلفی که ممکن است بحث #قدرت و #ثروت و #ایدئولوژی یا آمیختهای از آنها باشد، در مقابل گروهی که پیام مردم را دریافت کرده است، میایستد.
… چه بسا برخی از این حرکت هایی که شما میفرمایید"مردم" انجام میدهند، از یک زاویه ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه، سازماندهی شده تا اهرم فشاری علیه بخش دیگری در داخل نظام سیاسی باشد. اما از زاویه دیگر اگر بپذیریم که مرجع انجام دهنده بخشی از این رفتارها واقعا مردم هستند، با این مقدمه توضیح میدهم که با انسجام اجتماعی ارتباط پیدا میکند.
… انسجام اجتماعی به معنای این است که همه گروهها، سلیقهها و به طور کل همه مردمی که داخل نظام اجتماعی هستند، مشارکت داده شوند و به بازی گرفته شوند تا در نهایت آن انسجام اجتماعی ایجاد شود. ما از سال ۵۸ به بعد شاهد بودیم که یک نوع بخشینگری و مرزبندی بین مومن و غیر مومن، مسلمان و غیرمسلمان، شیعه و غیر شیعه ایجاد شد که ناشی از #نظام_سیاسی ایدئولوژیک است. این مرزبندی در گزیشهایی که افراد برای ادامه تحصیل، اشتغال یا مواردی از این قبیل مراجعه میکردند، اعمال شد. از همانجا این زاویه شکل گرفت و دو جبهه "خودی و غیرخودی" پررنگ و پررنگتر شد تا اینکه در این چهار دهه اخیر فاصله و شکاف زیادتر شد.
… طبیعتا گروههایی که به حاشیه رانده شدهاند، به جایی رسیدند که احساس میکنند دیگر صدایشان به گوش صاحبان قدرت نمیرسد. از سوی دیگر صاحبان قدرت هم در میان خودشان توزیع قدرت و ثروت را دارند و گاه بر سر منافع با هم چالش پیدا میکنند حال وقتی گروه خودی و غیرخودی تشکیل شود، توزیع قدرت و ثروت هم عمدتا محدود به همان خودیها خواهد بود. به بیانی دیگر تبعیضهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به نحوی نهادینه شده است. در این شرایط مظهر و نماد نظام سیاسی- ایدئولوژیک، #روحانیت است.
… ما در راس کشور #ولایت_فقیه را میبینیم که یک شخص روحانی است؛ همچنین نهادها و سازمانهای قدرتمندی از جمله #مجلس_خبرگان، شورای نظارت بر #قانون_اساسی و در همه مناصبی که کلیدی هستند، روحانیونی از جانب رهبری منصوب شدهاند.
… با این تفاسیر دیگر یک گزینه برای قشرهایی از مردم باقی میماند و آن هم متاسفانه رفتار و زبان خشونتبار است. حال این #خشونت یک زمان در قالب #عمامهپرانی، یک زمان در قالب اهانتهای کلامی و زمان دیگر در قالب حذف فیزیکی طرف مقابل نمود پیدا میکند.
… این روند قابل پیشبینی بود و بارها جامعهشناسان هشدار دادند که اینگونه تقابل بخشی از نظام سیاسی با بخشی از مردم سرانجام خوبی نخواهد داشت. حال یکی فرار را بر قرار ترجیح میدهد و از کشور میرود، یکی دست به حذف فیزیکی خود میزند و #خودکشی میکند، دیگری ممکن است به انزوا برود و با مواد مخدر سرش را گرم کند و یکی دیگر هم ممکن است دست به طغیان و خشونت بزند. اینها مواردی است که از نظر #جامعهشناسی و تئوریسینهایی نظیر #رابرت_مرتن پیشبینی میشد و برای فهم و تحلیل مسئله دشواری نبود.
… فردی که احساس میکند غیر خودی است، با #بیحجابی دارد فریاد میزند و مطالبات دیگرش را بیان میکند
… ما یک سرچشمهای داریم که نظام سیاسی ایدئولوژیکی به نام #جمهوری_اسلامی است. این سرچشمه وقتی میجوشد، در شعبههای مختلفی جریان پیدا میکند. شما هر نماد و رفتار سیاسی و حکومتی را که میبینید در واقع شعبههای نظام سیاسی است که تمام آنها به سرچشمه وصل میشود. همین موضوع #حجاب را در نظر بگیرید؛ | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/11/blog-post_25.html?#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
دیدبان ایران
چرا مردم از روحانیت خشمگین هستند؟/ بخارایی، جامعهشناس: خشم مردم از ایدئولوژی طبقه حاکم در قالب عمامه پرانی و حذف فیزیکی نمود پیدا…
احمد بخارایی، مدیر گروه جامعهشناسی سیاسی در انجمن جامعهشناسی ایران در تحلیل خود از علت خشم مردم نسبت به قشر روحانیت، به دیدهبان ایران گفت: گروههایی که به حاشیه رانده شدهاند، به جایی رسیدند که احساس میکنند دیگر صدایشان به گوش صاحبان قدرت نمیرسد. از…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM