🗓 دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۳ | سومین مکث:
آشفتگی و بیعدالتی قضایی
⟩⟩ ۱ـ در یادداشت ۱ از این مجموعه با عنوان: «نخستین مکث: فروکاهش جمهوری اسلامی» یادآور شدم که «#جمهوریت» با تعریف: اکثریتگرایی، به: «حاکمیت» فروکاهش یافته است که بنا به اصول ۲، ۹۸ و ۹۹ قانون اساسی اجرای قانون، همواره وابسته به نظر فقها و اعضای #شورای_نگهبان بوده است و نیز «اسلامیت» هم به «#تشیع با تفسیر ویژه» فروکاهش یافته است. بنابراین با تقلیل «#جمهوری_اسلامی» موعود در سال ۱۳۵۸ به «#حاکمیت_شیعی»، گویا یک دگردیسی اتفاق افتاده است.
⟩⟩ ۲ـ در یادداشت ۲ از این مجموعه با عنوان: «دومین مکث: فروکاهش مفاهیم سهگانهی: امنیت، اقتدار و وحدت ملی» یادآور شدم که دو عنصر اصلی در تعریف «#وحدت_ملی» یعنی: «همه» و «اراده»، به: «برخی» و «تصمیم سهامداران در قدرت» تقلیل یافته است و نیز دو عنصر اصلی «#اقتدار_ملی» یعنی: «مشروعیت» و «اعتماد»، به: «مشروعسازی با زور» و «عادت دادن به پذیرش قدرت» فروکاهش یافتهاست و ایضاً دو عنصر اصلی «#امنیت_ملی» یعنی: «حفاظت» و «منافع»، به: «حراست از قدرت به رغم افزایش تهدیدات خارجی» و «منافع جناحی» تقلیل یافته است.
⟩⟩ ۳ـ اینک به نظر میرسد #نظام_قضایی در ایران که جایگاه ویژهای در روندهای مذکور در بندهای ۱ و ۲ داشته است بیش از پیش با آشفتگی مواجه است. این روزها دیده میشود که #نظام_سیاسی کنونی حاکم در ایران برای مبارزه و رویارویی با مخالفانش در خارج کشور به خانوادههایشان در داخل حمله میکند مانند آنچه بر سر خانوادهی #مسیح_علینژاد آوردهاند که البته بر سر دیگر خانوادهها هم کم و بیش آورده بودند. آیا او نارضایتی «ایجاد» میکند یا نارضایتیها را «مانیتور» و برجسته میسازد؟ علاوه بر این، سیل دستگیریها و احکام سنگین برای #فعالان_کارگری و نیز برای فعالان حوزههای مجازی حکایت از یک #بیعدالتی عریان دارد. به نظر نمیرسد اینگونه رویهها جنبهی اتفاقی داشته باشد بلکه در باورهای سیاسی حاکمیت ریشه دوانده است.
⟩⟩ ۴ـ یکی از بسترسازهای بیعدالتی، مجلس شورای اسلامی است بهگونهای که برای افزایش #سن_ازدواج دختران کودک از پانزده سال به شانزده سال، چند سال است فراکسیون #زنان مجلس با احتیاط و رعب، پیشنهادی به کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس داده اما موافقت نشده است حال آنکه حتی در کشور خشکمغزی مانند #عربستان_سعودی هم اینک حداقل سن ازدواج دختران شانزده سال است. از سوی دیگر در همین کمیسیون در مرداد ماه امسال تصویب میشود که: «طبق مادهی ۲ الحاقی به #قانون_مجازات_اسلامی، بدعتگذاری و تحریف در #دین_اسلام یا ارتکاب هر فعالیت آموزشی یا تبلیغی انحرافی دیگر مغایر یا مخل به #شرع مقدس #اسلام در فضای واقعی یا مجازی یا ایجاد تسلط روانی و جسمی بر انسان در قالب #فرقه یا هر گروه مجرمانهی سازمان یافتهی دیگر، #جرم محسوب میشود و رفتار مرتکب، چنانچه مشمول حد نباشد به حبس و جزای نقدی درجهی پنج یا یکی از دو مجازات و همچنین محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم میشود». اینگونه باب نوینی در داوری برای فعالیتهای اجتماعی و انتقادی نسبت به حاکمیت شیعی گشوده شده است تا #قاضی با تشخیص خود به هر انتقادی نسبت به باورگرایی مذهبی، برچسب «#فرقهگرایی» بزند. در ادامهی همین مصوبهی کمیسیون مجلس آمده: «به منظور تشخیص و تعیین مصادیق فرقهها و گروهها و جریانات انحرافی و تکفیری و افعال مجرمانه موضوع این ماده، قاضی نظر کارشناسی #وزارت_اطلاعات را به عنوان مسئول مبارزه با گروهها و فرقههای انحرافی، تکفیری و ضاله و حسب مورد، نظر مدیریت #حوزه_علمیه_قم را اخذ خواهد کرد»! در ادامهی این مادهی الحاقی، ذیل تبصرهای اشاره شده است که نگارش، انتشار و در دسترس قراردادن کتب و مجلات و مقالات در فضای حقیقی یا مجازی و استفاده از شبکههای اجتماعی و ماهوارهای و سایر وسایل ارتباط جمعی در اجرای افعال مجرمانهی موضوع این ماده، جرم محسوب میشود. بر این اساس اینک من هم که دست به قلم دارم مجرمم. حال چهگونه میتوان در انتخابات اسفند ۱۳۹۸ مشارکت کرد و این رویه را استحکام بخشید؟!
* تا انتخابات هر هفته یک دلیل #اجتماعی برای درنگکردن بیان خواهد شد. نگاه یک #جامعه_شناس، معطوف به کارکردهای یک #نظام_اجتماعی است و بر این اساس، هر نوع #نظام_سیاسی که دارای کارکرد برای همهی قشرها باشد دارای اعتبار است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۳ | سومین مکث:
آشفتگی و بیعدالتی قضایی
⟩⟩ ۱ـ در یادداشت ۱ از این مجموعه با عنوان: «نخستین مکث: فروکاهش جمهوری اسلامی» یادآور شدم که «#جمهوریت» با تعریف: اکثریتگرایی، به: «حاکمیت» فروکاهش یافته است که بنا به اصول ۲، ۹۸ و ۹۹ قانون اساسی اجرای قانون، همواره وابسته به نظر فقها و اعضای #شورای_نگهبان بوده است و نیز «اسلامیت» هم به «#تشیع با تفسیر ویژه» فروکاهش یافته است. بنابراین با تقلیل «#جمهوری_اسلامی» موعود در سال ۱۳۵۸ به «#حاکمیت_شیعی»، گویا یک دگردیسی اتفاق افتاده است.
⟩⟩ ۲ـ در یادداشت ۲ از این مجموعه با عنوان: «دومین مکث: فروکاهش مفاهیم سهگانهی: امنیت، اقتدار و وحدت ملی» یادآور شدم که دو عنصر اصلی در تعریف «#وحدت_ملی» یعنی: «همه» و «اراده»، به: «برخی» و «تصمیم سهامداران در قدرت» تقلیل یافته است و نیز دو عنصر اصلی «#اقتدار_ملی» یعنی: «مشروعیت» و «اعتماد»، به: «مشروعسازی با زور» و «عادت دادن به پذیرش قدرت» فروکاهش یافتهاست و ایضاً دو عنصر اصلی «#امنیت_ملی» یعنی: «حفاظت» و «منافع»، به: «حراست از قدرت به رغم افزایش تهدیدات خارجی» و «منافع جناحی» تقلیل یافته است.
⟩⟩ ۳ـ اینک به نظر میرسد #نظام_قضایی در ایران که جایگاه ویژهای در روندهای مذکور در بندهای ۱ و ۲ داشته است بیش از پیش با آشفتگی مواجه است. این روزها دیده میشود که #نظام_سیاسی کنونی حاکم در ایران برای مبارزه و رویارویی با مخالفانش در خارج کشور به خانوادههایشان در داخل حمله میکند مانند آنچه بر سر خانوادهی #مسیح_علینژاد آوردهاند که البته بر سر دیگر خانوادهها هم کم و بیش آورده بودند. آیا او نارضایتی «ایجاد» میکند یا نارضایتیها را «مانیتور» و برجسته میسازد؟ علاوه بر این، سیل دستگیریها و احکام سنگین برای #فعالان_کارگری و نیز برای فعالان حوزههای مجازی حکایت از یک #بیعدالتی عریان دارد. به نظر نمیرسد اینگونه رویهها جنبهی اتفاقی داشته باشد بلکه در باورهای سیاسی حاکمیت ریشه دوانده است.
⟩⟩ ۴ـ یکی از بسترسازهای بیعدالتی، مجلس شورای اسلامی است بهگونهای که برای افزایش #سن_ازدواج دختران کودک از پانزده سال به شانزده سال، چند سال است فراکسیون #زنان مجلس با احتیاط و رعب، پیشنهادی به کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس داده اما موافقت نشده است حال آنکه حتی در کشور خشکمغزی مانند #عربستان_سعودی هم اینک حداقل سن ازدواج دختران شانزده سال است. از سوی دیگر در همین کمیسیون در مرداد ماه امسال تصویب میشود که: «طبق مادهی ۲ الحاقی به #قانون_مجازات_اسلامی، بدعتگذاری و تحریف در #دین_اسلام یا ارتکاب هر فعالیت آموزشی یا تبلیغی انحرافی دیگر مغایر یا مخل به #شرع مقدس #اسلام در فضای واقعی یا مجازی یا ایجاد تسلط روانی و جسمی بر انسان در قالب #فرقه یا هر گروه مجرمانهی سازمان یافتهی دیگر، #جرم محسوب میشود و رفتار مرتکب، چنانچه مشمول حد نباشد به حبس و جزای نقدی درجهی پنج یا یکی از دو مجازات و همچنین محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم میشود». اینگونه باب نوینی در داوری برای فعالیتهای اجتماعی و انتقادی نسبت به حاکمیت شیعی گشوده شده است تا #قاضی با تشخیص خود به هر انتقادی نسبت به باورگرایی مذهبی، برچسب «#فرقهگرایی» بزند. در ادامهی همین مصوبهی کمیسیون مجلس آمده: «به منظور تشخیص و تعیین مصادیق فرقهها و گروهها و جریانات انحرافی و تکفیری و افعال مجرمانه موضوع این ماده، قاضی نظر کارشناسی #وزارت_اطلاعات را به عنوان مسئول مبارزه با گروهها و فرقههای انحرافی، تکفیری و ضاله و حسب مورد، نظر مدیریت #حوزه_علمیه_قم را اخذ خواهد کرد»! در ادامهی این مادهی الحاقی، ذیل تبصرهای اشاره شده است که نگارش، انتشار و در دسترس قراردادن کتب و مجلات و مقالات در فضای حقیقی یا مجازی و استفاده از شبکههای اجتماعی و ماهوارهای و سایر وسایل ارتباط جمعی در اجرای افعال مجرمانهی موضوع این ماده، جرم محسوب میشود. بر این اساس اینک من هم که دست به قلم دارم مجرمم. حال چهگونه میتوان در انتخابات اسفند ۱۳۹۸ مشارکت کرد و این رویه را استحکام بخشید؟!
* تا انتخابات هر هفته یک دلیل #اجتماعی برای درنگکردن بیان خواهد شد. نگاه یک #جامعه_شناس، معطوف به کارکردهای یک #نظام_اجتماعی است و بر این اساس، هر نوع #نظام_سیاسی که دارای کارکرد برای همهی قشرها باشد دارای اعتبار است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس: 👈 . https://t.me/drbokharaei | . www.dr-bokharaei.com | . #انتخابات #انتخابات_مجلس #جمهوری_اسلامی #نظام_سیاسی…
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
🗓 دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۵ | پنجمین مکث:
استدلال ناصحیح اصلاحطلبها
⟩⟩ ۱ـ در مکثهای یک تا چهار به جنبههای «محتوایی» دلایل عدم مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ پرداختم و اشاره داشتم به فروکاهشهای گستردهی عناصر اصلی در #نظام_سیاسی که در سالهای پس از انقلاب انتظار میرفت تحقق یابد اما به شدت «نزول» کردهاست و به عنوان مثال، این عناصر عبارت بودند از: تقلیل «#جمهوریت» به «#حاکمیت»، تقلیل «ارادهی همگان» به «ارادهی سهامداران در قدرت»، تقلیل «#مشروعیت» به «مشروعسازی با اجبار»، تقلیل «منافع همگان» به «منافع جناحی» و در نهایت، ایجاد تزلزل محتوایی در مفاهیمی مانند: #امنیت، #وحدت و #اقتدار ملی! پس از آن در یادداشتهای بعدی به موضوع «آشفتگی قضایی» و هجوم به خانوادههای متهمین و نیز تدوین قوانینی که بسیاری نگاههای منتقدانه را «جرم سیاسی» تلقی میکند پرداختم و در آخرین یادداشت به تعریف «#اپوزیسیون» اشاره کردم و نتیجه گرفتم که اپوزیسیون بودن منتقدان اجتماعی مثل نگارنده، متفاوت از اپوزیسیون بودن از نوع سیاسی است. اینک و در «مکث پنجم» به «روش» انتقاد جدی به روند موجود در مقام یک اپوزیسیون اجتماعی میپردازم.
⟩⟩ ۲ـ آقای بهزاد نبوی از چهرههای قدیمی و شناختهشدهی اصلاحطلب، بهتازگی در یادداشتی که در شبکههای مجازی هم منتشر شد نگاشته بود: « هیچ دفاعی از اصلاحات ندارم اما با کنارگذاشتن گزینههای دیگر به آن میرسم». ایشان در این استدلال از «برهان خلف» سود جسته است و در ادامه مینویسد: « سه راه برای تغییر وضع موجود کشور بیشتر نمیشناسم. یک راه #انقلاب است، یک راه #دخالت_خارجی و یک راه هم #اصلاحات است که از سال ۷۶ به بعد بیشتر تئوریزه شد». بهزاد نبوی در جای دیگری در همین یادداشت، منظور خود از «دخالت خارجی» را «حمله ترامپ به ایران» بیان میکند. ایشان در تعریف «اصلاحات» میگوید: «اصلاحات یعنی تغییر وضع موجود به وضع مطلوب با حفظ چارچوب وضع موجود به عکس انقلاب که میگوید این چارچوب را تخریب کن و دوباره بساز» و در نهایت نتیجه میگیرد که: «قهر و تحریم صندوق رآی به صلاح نیست مگر اینکه شرایط سیاستورزی وجود نداشته باشد» و نیز متذکر میشود که: «البته شاید برخی بدشان نیاید که مشارکت، پایین باشد یا بگویند در انتخابات شرکت نمیکنیم تا مشروعیت نظام را به چالش بکشند اما هیچوقت مشارکت زیر ۵۰ درصد نبوده است».
⟩⟩ ۳ـ کلام و استدلال آقای بهزاد نبوی نزد #اصلاحطلبان، جنبهی عام دارد و عمدهی استدلالهای رایج در دفاع از مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ بر محورهایی استوار است که ایشان به آنها اشاره کرده است.
⟩⟩ ۴ـ به ایشان و دیگر اصلاحطلبان عرض میشود که محصورکردن راههای تغییر وضع موجود به «سه» راهی که متذکر شدهاید برگرفته از یک رویکرد «مکانیکی» است حال آنکه جوامع و روند تغییرات در آنها جنبه «ارگانیکی» و سیّال و تلفیق روشی دارند. راه چهارمی که میتوان تصور کرد این است که «دخالت خارجی» را به «حمله ترامپ به ایران» خلاصه نکنیم و آن مفهوم را به این معنای جزئی تقلیل ندهیم و آن «دخالت» را که فعلاً جنبهی اقتصادی دارد به عنوان یک عنصر فشارآور و زمینهساز برای سرعت گرفتن روند تغییرات در نظر بگیریم. بر این اساس، نوع چهارم تغییر اینگونه خواهدبود که «با استفاده از فرصت پیشآمده با کنشگری جمعی اعتراضی، روند اصلاحات اساسی را با عدم مشارکت در انتخابات، سرعت ببخشیم و فرصتسوزی نکنیم».
⟩⟩ ۵ـ چه کسی گفته است که «اصلاحات» لزوماً به معنای «حفظ چارچوب وضع موجود» است آنگونه که آقای نبوی مدعی شدهاست؟ «اصلاحات حداکثری» و اساسی در یک جامعه پس از رخداد «#انسداد_اجتماعی» دقیقاً به معنای نقد جدّی چارچوب موجود است و نه البته «تخریب»! عرض کردم که نگاه ایشان و اصلاحطلبان حکومتی عمدتاً جنبهی «مکانیکی» دارد و فاقد عناصر «ارگانیکی» است که در آن نگاه، سیّالیت در #خیزش_اجتماعی و جهتگیریهای متنوع، لحاظ نمیشود و در نهایت به «خود ترمیمی» جریان خیزش اجتماعی، اعتقادی وجود ندارد و نیز نگاه مرزبندی شده و انجمادی به روش ها و سناریوها در آینده دارد. این رویکرد عقب مانده، به خطا میاندیشد. 👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۵ | پنجمین مکث:
استدلال ناصحیح اصلاحطلبها
⟩⟩ ۱ـ در مکثهای یک تا چهار به جنبههای «محتوایی» دلایل عدم مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ پرداختم و اشاره داشتم به فروکاهشهای گستردهی عناصر اصلی در #نظام_سیاسی که در سالهای پس از انقلاب انتظار میرفت تحقق یابد اما به شدت «نزول» کردهاست و به عنوان مثال، این عناصر عبارت بودند از: تقلیل «#جمهوریت» به «#حاکمیت»، تقلیل «ارادهی همگان» به «ارادهی سهامداران در قدرت»، تقلیل «#مشروعیت» به «مشروعسازی با اجبار»، تقلیل «منافع همگان» به «منافع جناحی» و در نهایت، ایجاد تزلزل محتوایی در مفاهیمی مانند: #امنیت، #وحدت و #اقتدار ملی! پس از آن در یادداشتهای بعدی به موضوع «آشفتگی قضایی» و هجوم به خانوادههای متهمین و نیز تدوین قوانینی که بسیاری نگاههای منتقدانه را «جرم سیاسی» تلقی میکند پرداختم و در آخرین یادداشت به تعریف «#اپوزیسیون» اشاره کردم و نتیجه گرفتم که اپوزیسیون بودن منتقدان اجتماعی مثل نگارنده، متفاوت از اپوزیسیون بودن از نوع سیاسی است. اینک و در «مکث پنجم» به «روش» انتقاد جدی به روند موجود در مقام یک اپوزیسیون اجتماعی میپردازم.
⟩⟩ ۲ـ آقای بهزاد نبوی از چهرههای قدیمی و شناختهشدهی اصلاحطلب، بهتازگی در یادداشتی که در شبکههای مجازی هم منتشر شد نگاشته بود: « هیچ دفاعی از اصلاحات ندارم اما با کنارگذاشتن گزینههای دیگر به آن میرسم». ایشان در این استدلال از «برهان خلف» سود جسته است و در ادامه مینویسد: « سه راه برای تغییر وضع موجود کشور بیشتر نمیشناسم. یک راه #انقلاب است، یک راه #دخالت_خارجی و یک راه هم #اصلاحات است که از سال ۷۶ به بعد بیشتر تئوریزه شد». بهزاد نبوی در جای دیگری در همین یادداشت، منظور خود از «دخالت خارجی» را «حمله ترامپ به ایران» بیان میکند. ایشان در تعریف «اصلاحات» میگوید: «اصلاحات یعنی تغییر وضع موجود به وضع مطلوب با حفظ چارچوب وضع موجود به عکس انقلاب که میگوید این چارچوب را تخریب کن و دوباره بساز» و در نهایت نتیجه میگیرد که: «قهر و تحریم صندوق رآی به صلاح نیست مگر اینکه شرایط سیاستورزی وجود نداشته باشد» و نیز متذکر میشود که: «البته شاید برخی بدشان نیاید که مشارکت، پایین باشد یا بگویند در انتخابات شرکت نمیکنیم تا مشروعیت نظام را به چالش بکشند اما هیچوقت مشارکت زیر ۵۰ درصد نبوده است».
⟩⟩ ۳ـ کلام و استدلال آقای بهزاد نبوی نزد #اصلاحطلبان، جنبهی عام دارد و عمدهی استدلالهای رایج در دفاع از مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ بر محورهایی استوار است که ایشان به آنها اشاره کرده است.
⟩⟩ ۴ـ به ایشان و دیگر اصلاحطلبان عرض میشود که محصورکردن راههای تغییر وضع موجود به «سه» راهی که متذکر شدهاید برگرفته از یک رویکرد «مکانیکی» است حال آنکه جوامع و روند تغییرات در آنها جنبه «ارگانیکی» و سیّال و تلفیق روشی دارند. راه چهارمی که میتوان تصور کرد این است که «دخالت خارجی» را به «حمله ترامپ به ایران» خلاصه نکنیم و آن مفهوم را به این معنای جزئی تقلیل ندهیم و آن «دخالت» را که فعلاً جنبهی اقتصادی دارد به عنوان یک عنصر فشارآور و زمینهساز برای سرعت گرفتن روند تغییرات در نظر بگیریم. بر این اساس، نوع چهارم تغییر اینگونه خواهدبود که «با استفاده از فرصت پیشآمده با کنشگری جمعی اعتراضی، روند اصلاحات اساسی را با عدم مشارکت در انتخابات، سرعت ببخشیم و فرصتسوزی نکنیم».
⟩⟩ ۵ـ چه کسی گفته است که «اصلاحات» لزوماً به معنای «حفظ چارچوب وضع موجود» است آنگونه که آقای نبوی مدعی شدهاست؟ «اصلاحات حداکثری» و اساسی در یک جامعه پس از رخداد «#انسداد_اجتماعی» دقیقاً به معنای نقد جدّی چارچوب موجود است و نه البته «تخریب»! عرض کردم که نگاه ایشان و اصلاحطلبان حکومتی عمدتاً جنبهی «مکانیکی» دارد و فاقد عناصر «ارگانیکی» است که در آن نگاه، سیّالیت در #خیزش_اجتماعی و جهتگیریهای متنوع، لحاظ نمیشود و در نهایت به «خود ترمیمی» جریان خیزش اجتماعی، اعتقادی وجود ندارد و نیز نگاه مرزبندی شده و انجمادی به روش ها و سناریوها در آینده دارد. این رویکرد عقب مانده، به خطا میاندیشد. 👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . #انتخابات_مجلس #انتخابات…
❇️ #خشونت علیه #زنان، خشونت علیه #انسانیت
🗓 آدینه ۱۵ آذر ۱۳۹۸
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در خبرآنلاین، منتشرشده در سهشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸
👈 نمایش یادداشت:
… زنان از کودکی تا میانسالی متأثر از خشونتهای سلبی و ایجابی هستند که در این میان ساختارهای فرهنگی بسیار اهمیت دارند. عبور از این سطح از خشونت به ایجاد آگاهی و پهن کردن چتر امنیت نیاز دارد …
… #خشونت_علیه_زنان، گاه جنبهی عام دارد یعنی بطور مشخص فقط درمورد زنی که #ازدواج کرده نیست. خشونت علیه زنان سن و سال هم نمیشناسد و یک کودک یا یک زن سالمند هم به طریقی در معرض خشونت است.
یک دختر کودک، در معرض خشونت از نوع ایجابی است، ایجابی به این معنا که اتفاق میافتد، مانند سوءاستفادههایی که در خصوص ایفای نقشها در مورد آنها وجود دارد، در محیط #آموزش_و_پرورش با آموزشهایی مواجه هستند که به #تبعیض_جنسیتی دامن میزند، تا دوران نوجوانی و جوانی که مورد سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند.
در سنین بالاتر خشونت، جنبهی سلبی پیدا میکند. جنبهی سلبی به این معنا که چیزهایی نیست اما باید باشد، از قبیل مراقبتهای بهداشتی برای سالمندان. در نتیجه دختر از دوران کودکی تا زنی که #سالمند میشود به نحوی در معرض خشونتها از نوع ایجابی تا سلبی قرار میگیرد که انواع مادی و غیر مادی دارد. ابعاد مادی که شکل اقتصادی دارند و ابعاد غیر مادی مانند #خشونتهای_جنسی …
… آنچه که مهم است توجه به این است که باید و میتوان یک پدیده را در سه سطح بررسی و تحلیل کرد. سطح خرد، میانه و کلان. اینکه گفته میشود فرد مورد سوءاستفادهی جنسی قرار میگیرد، در سطح خرد است و اینکه مورد سوءاستفادهی اقتصادی قرار میگیرد در سطح میانه است، مانند دستمزدهای کمتر که به آنها تعلق میگیرد. اما شکل مهم سطح کلان است. بخش زیادی از وزن یک #آسیب_اجتماعی را در سطح کلان باید جستوجو کرد …
… در سطح کلان ما با ساختارهای فرهنگی مواجه هستیم. خشونت مردان علیه زنان و خشونت زنان علیه زنان، همگی متوجه همین ساختار فرهنگی و نیز شامل الگوهای مردسالارانه است. حال زمانیکه یک #ساختار_فرهنگی خودش را به #جامعه تحمیل میکند از روی اجبار زنها به آن جلب میشوند و #مردسالاری به نحوی تداوم پیدا میکند. حال خروجی این وضعیت، کاهش اعتماد به نفس است …
… فراتر آنکه، آسیبرسان بودن این ساختارهای فرهنگی گریبان هر زن و مرد را میگیرد، ما با خشونت علیه انسانیت مواجه هستیم. امروز تحت این ساختار فرهنگی هر دو جنس از این عزت نفس دور میمانند. بنابراین برای رهایی از خشونت علیه زنان ما باید به رفع خشونت علیه انسانیت بپردازیم …
… اما اینکه چه میشود این خشونت پایدار باقی میماند یا اینکه چرا زن متأثر از خشونت، وضعیت خود را رها نمیکند، علت اول «عدم آگاهی» است. گاهی زنان خشونت را به عنوان یک امر، باور دارند و باید دربارهی آن آگاهی داده بشود. وقتی خشونت حس نشود، آنگاه اتفاق میافتد، بنابراین باید در خصوص وجود انواع خشونت آگاه بشوند و اینکه کدام کلام یا رفتار، معنای خشونت دارد یا ندارد. بنابراین فردی که مورد خشونت قرار میگیرد از این وضعیت آگاه نیست که بخواهد از آن بیرون بیاید. رسانهها و آموزش و پرورش باید در این خصوص آگاهی های لازم را بدهند …
… گام دوم بعد از حس کردن خشونت بهواسطهی آگاهی، این است که فرد میخواهد از این وضعیت خارج شود. نبود چتر امنیت مناسب باعث میشود فرد شرایط بد را به بدتر ترجیح بدهد. فرد احساس میکند اگر در شرایط خشونت باقی بماند شرایط بهتری دارد. نبود #امنیت_روانی و نبود #امنیت_اقتصادی، باعث میشود زن، بودن در وضعیت خشونت را ترجیح بدهد …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۱۵ آذر ۱۳۹۸
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در خبرآنلاین، منتشرشده در سهشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸
👈 نمایش یادداشت:
… زنان از کودکی تا میانسالی متأثر از خشونتهای سلبی و ایجابی هستند که در این میان ساختارهای فرهنگی بسیار اهمیت دارند. عبور از این سطح از خشونت به ایجاد آگاهی و پهن کردن چتر امنیت نیاز دارد …
… #خشونت_علیه_زنان، گاه جنبهی عام دارد یعنی بطور مشخص فقط درمورد زنی که #ازدواج کرده نیست. خشونت علیه زنان سن و سال هم نمیشناسد و یک کودک یا یک زن سالمند هم به طریقی در معرض خشونت است.
یک دختر کودک، در معرض خشونت از نوع ایجابی است، ایجابی به این معنا که اتفاق میافتد، مانند سوءاستفادههایی که در خصوص ایفای نقشها در مورد آنها وجود دارد، در محیط #آموزش_و_پرورش با آموزشهایی مواجه هستند که به #تبعیض_جنسیتی دامن میزند، تا دوران نوجوانی و جوانی که مورد سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند.
در سنین بالاتر خشونت، جنبهی سلبی پیدا میکند. جنبهی سلبی به این معنا که چیزهایی نیست اما باید باشد، از قبیل مراقبتهای بهداشتی برای سالمندان. در نتیجه دختر از دوران کودکی تا زنی که #سالمند میشود به نحوی در معرض خشونتها از نوع ایجابی تا سلبی قرار میگیرد که انواع مادی و غیر مادی دارد. ابعاد مادی که شکل اقتصادی دارند و ابعاد غیر مادی مانند #خشونتهای_جنسی …
… آنچه که مهم است توجه به این است که باید و میتوان یک پدیده را در سه سطح بررسی و تحلیل کرد. سطح خرد، میانه و کلان. اینکه گفته میشود فرد مورد سوءاستفادهی جنسی قرار میگیرد، در سطح خرد است و اینکه مورد سوءاستفادهی اقتصادی قرار میگیرد در سطح میانه است، مانند دستمزدهای کمتر که به آنها تعلق میگیرد. اما شکل مهم سطح کلان است. بخش زیادی از وزن یک #آسیب_اجتماعی را در سطح کلان باید جستوجو کرد …
… در سطح کلان ما با ساختارهای فرهنگی مواجه هستیم. خشونت مردان علیه زنان و خشونت زنان علیه زنان، همگی متوجه همین ساختار فرهنگی و نیز شامل الگوهای مردسالارانه است. حال زمانیکه یک #ساختار_فرهنگی خودش را به #جامعه تحمیل میکند از روی اجبار زنها به آن جلب میشوند و #مردسالاری به نحوی تداوم پیدا میکند. حال خروجی این وضعیت، کاهش اعتماد به نفس است …
… فراتر آنکه، آسیبرسان بودن این ساختارهای فرهنگی گریبان هر زن و مرد را میگیرد، ما با خشونت علیه انسانیت مواجه هستیم. امروز تحت این ساختار فرهنگی هر دو جنس از این عزت نفس دور میمانند. بنابراین برای رهایی از خشونت علیه زنان ما باید به رفع خشونت علیه انسانیت بپردازیم …
… اما اینکه چه میشود این خشونت پایدار باقی میماند یا اینکه چرا زن متأثر از خشونت، وضعیت خود را رها نمیکند، علت اول «عدم آگاهی» است. گاهی زنان خشونت را به عنوان یک امر، باور دارند و باید دربارهی آن آگاهی داده بشود. وقتی خشونت حس نشود، آنگاه اتفاق میافتد، بنابراین باید در خصوص وجود انواع خشونت آگاه بشوند و اینکه کدام کلام یا رفتار، معنای خشونت دارد یا ندارد. بنابراین فردی که مورد خشونت قرار میگیرد از این وضعیت آگاه نیست که بخواهد از آن بیرون بیاید. رسانهها و آموزش و پرورش باید در این خصوص آگاهی های لازم را بدهند …
… گام دوم بعد از حس کردن خشونت بهواسطهی آگاهی، این است که فرد میخواهد از این وضعیت خارج شود. نبود چتر امنیت مناسب باعث میشود فرد شرایط بد را به بدتر ترجیح بدهد. فرد احساس میکند اگر در شرایط خشونت باقی بماند شرایط بهتری دارد. نبود #امنیت_روانی و نبود #امنیت_اقتصادی، باعث میشود زن، بودن در وضعیت خشونت را ترجیح بدهد …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
خبرآنلاین
خشونت علیه زنان، خشونت علیه انسانیت
زنان از کودکی تا به میانسالی متاثر از خشونتهای سلبی و ایجابی هستند که در این میان ساختارهای فرهنگی بسیار اهمیت دارند. عبور از این سطح از خشونت به ایجاد آگاهی و پهن کردن چتر امنیت نیاز دارد.
❇️ #شرکتنکردن در #انتخابات به عنوان یک «مواجههی سلبی» کنشگرانه، جمعی و آگاهانه است
🗓 دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۸
نشست «نسبت #خشونت_سیاسی و بیاشتهایی #شرکت_در_انتخابات»
| سخنرانان:
دکتر مقصود فراستخواه
دکتر پروانه سلحشوری
دکتر احمد بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه علمی تخصصی جامعهشناسی صلح)
🗓 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸
🏛 مکان: باشگاه اندیشه
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… دقیقاً در چهلویک سال پیش در چنین روزی یعنی در شانزده بهمن ۱۳۵۷ حکم تشکیل دولت موقت از سوی شورای انقلاب با مرجعیت آقای خمینی به مهندس بازرگان چنین بود که: «بر حسب «#حق_شرعی» و «#حق_قانونی» … به شما تشکیل دولت موقت را حکم مینمایم …». این «حق شرعی» با آن «حق قانونی» در این چهلویک سال در تعارض بود و امروز به اوج شکاف بین این دو رسیدهایم …
… داستان از تعارض بین دو «#حق» آغاز شد که تقدم با «حق شرعی» بودهاست و «حق قانونی» جنبه صوری و نمایشی داشته است …
… جلوهی برجسته و پر رنگ «حق شرعی»، نظارت استصوابی است که امروز بیرحمانه حتی خودیها را هم میزند …
… #خشونت_سیاسی در حکومتهای ایدئولوژیک از نوع آسمانی، نوع سوم خشونت سیاسی و عمیقترین آن است که نیاز به مبانی مستدل و چارچوب تئوریک و علمی برای اعمال اقتدار و قدرت احساس نمیکنند و حق حاکمیت را از ماوراء اخذ میکنند …
… در جامعهی ایران با «#حاکمیت_شیعی»، #آزادی و #امنیت و فرصتهای اجتماعی برای بخشی از جامعه تضمین شده است …
… #خشونت در سطح خرد در کف خیابانها و در خانوادهها در خشونت مرد علیه زن و والدین علیه فرزندان، معلول وجود خشونت در سطح میانی و در سازمانها است که نمونهاش وجود #خشونت_اقتصادی در بانکها و ادارات مالیات و غیره است و این خشونت در سطح میانی، معلول خشونت در سطح کلان در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است …
… مثال بارز #خشونت_اجتماعی در سطح میانی، وجود تبعیض و حذف در نهاد #دانشگاه است که امروز یقهی من را به این نحو میگیرد که از ورود به مرکز دکترای #دانشگاه_پیام_نور به دلیل وجود مواضع آزاد، جلوگیری میشود و ضمن اخراج از شورای تخصصی گروه جامعهشناسی، تدریس در مقطع دکترا هم برای من ممنوع شده است …
… رقیقترین، مسالمتآمیزترین، متعهدانهترین و اثرگذارترین روش اصلاح #جامعه با توجه به وجود «#ابربحران_ناکارآمدی» در #ایران امروز که ماهیتاً با دههها و سالهای گذشته تفاوت دارد و نودونه درجه حرارت دیده است این است که در انتخابات دوم اسفند ۹۸ «مواجههی سلبی» داشتهباشیم یعنی مشارکت نکنیم و اجازه دهیم رقیب به ریاست آقایان قالیباف و جلیلی، هنرنمایی کنند …
… #عدم_شرکت_در_انتخابات به عنوان یک «مواجههی سلبی» دارای سه ویژگی است: کنشگرانه است، جمعی است و آگاهانه است …
… یک ماهیت «دینمحور» که در بسیاری از اوقات «عقلانیتستیز» هم بوده خمیرمایهی مشترک همه دولتها از #هاشمی و #خاتمی تا #احمدینژاد و #روحانی بوده است …
… پس از برداشتن «گام اول» که «مواجههی سلبی» در #انتخابات است و با از بین رفتن «امید کاذب» که همواره اصلاحطلبهای درون #حاکمیت وعده میدادند «گام دوم» متولد میشود که به نفع دین و دولت و مردم خواهد بود …
… مقایسهی ایران با یمن و سوریه و عراق و افغانستان، یک #مغالطه است. ایران، ایران است با #تاریخ و #فرهنگ خاص خود …
🎙 صوت: بخارایی | کل برنامه
🎞 ویدئو*: بخارایی | کل برنامه
*برای تماشا از ایران فیلترشکن باید روشن باشد!
🖼 Photo clip
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۸
نشست «نسبت #خشونت_سیاسی و بیاشتهایی #شرکت_در_انتخابات»
| سخنرانان:
دکتر مقصود فراستخواه
دکتر پروانه سلحشوری
دکتر احمد بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه علمی تخصصی جامعهشناسی صلح)
🗓 تاریخ برگزاری: چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸
🏛 مکان: باشگاه اندیشه
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… دقیقاً در چهلویک سال پیش در چنین روزی یعنی در شانزده بهمن ۱۳۵۷ حکم تشکیل دولت موقت از سوی شورای انقلاب با مرجعیت آقای خمینی به مهندس بازرگان چنین بود که: «بر حسب «#حق_شرعی» و «#حق_قانونی» … به شما تشکیل دولت موقت را حکم مینمایم …». این «حق شرعی» با آن «حق قانونی» در این چهلویک سال در تعارض بود و امروز به اوج شکاف بین این دو رسیدهایم …
… داستان از تعارض بین دو «#حق» آغاز شد که تقدم با «حق شرعی» بودهاست و «حق قانونی» جنبه صوری و نمایشی داشته است …
… جلوهی برجسته و پر رنگ «حق شرعی»، نظارت استصوابی است که امروز بیرحمانه حتی خودیها را هم میزند …
… #خشونت_سیاسی در حکومتهای ایدئولوژیک از نوع آسمانی، نوع سوم خشونت سیاسی و عمیقترین آن است که نیاز به مبانی مستدل و چارچوب تئوریک و علمی برای اعمال اقتدار و قدرت احساس نمیکنند و حق حاکمیت را از ماوراء اخذ میکنند …
… در جامعهی ایران با «#حاکمیت_شیعی»، #آزادی و #امنیت و فرصتهای اجتماعی برای بخشی از جامعه تضمین شده است …
… #خشونت در سطح خرد در کف خیابانها و در خانوادهها در خشونت مرد علیه زن و والدین علیه فرزندان، معلول وجود خشونت در سطح میانی و در سازمانها است که نمونهاش وجود #خشونت_اقتصادی در بانکها و ادارات مالیات و غیره است و این خشونت در سطح میانی، معلول خشونت در سطح کلان در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است …
… مثال بارز #خشونت_اجتماعی در سطح میانی، وجود تبعیض و حذف در نهاد #دانشگاه است که امروز یقهی من را به این نحو میگیرد که از ورود به مرکز دکترای #دانشگاه_پیام_نور به دلیل وجود مواضع آزاد، جلوگیری میشود و ضمن اخراج از شورای تخصصی گروه جامعهشناسی، تدریس در مقطع دکترا هم برای من ممنوع شده است …
… رقیقترین، مسالمتآمیزترین، متعهدانهترین و اثرگذارترین روش اصلاح #جامعه با توجه به وجود «#ابربحران_ناکارآمدی» در #ایران امروز که ماهیتاً با دههها و سالهای گذشته تفاوت دارد و نودونه درجه حرارت دیده است این است که در انتخابات دوم اسفند ۹۸ «مواجههی سلبی» داشتهباشیم یعنی مشارکت نکنیم و اجازه دهیم رقیب به ریاست آقایان قالیباف و جلیلی، هنرنمایی کنند …
… #عدم_شرکت_در_انتخابات به عنوان یک «مواجههی سلبی» دارای سه ویژگی است: کنشگرانه است، جمعی است و آگاهانه است …
… یک ماهیت «دینمحور» که در بسیاری از اوقات «عقلانیتستیز» هم بوده خمیرمایهی مشترک همه دولتها از #هاشمی و #خاتمی تا #احمدینژاد و #روحانی بوده است …
… پس از برداشتن «گام اول» که «مواجههی سلبی» در #انتخابات است و با از بین رفتن «امید کاذب» که همواره اصلاحطلبهای درون #حاکمیت وعده میدادند «گام دوم» متولد میشود که به نفع دین و دولت و مردم خواهد بود …
… مقایسهی ایران با یمن و سوریه و عراق و افغانستان، یک #مغالطه است. ایران، ایران است با #تاریخ و #فرهنگ خاص خود …
🎙 صوت: بخارایی | کل برنامه
🎞 ویدئو*: بخارایی | کل برنامه
*برای تماشا از ایران فیلترشکن باید روشن باشد!
🖼 Photo clip
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
نشست نسبت خشونت سیاسی و بیاشتهایی شرکت در انتخابات
| سخنان #احمد_بخارایی + پاسخ به پرسشها
| ویدئوی کامل و کل برنامه: https://youtu.be/YO1SQZAsIlQ
| دیگر سخنرانان:
دکتر #مقصود_فراستخواه
دکتر #پروانه_سلحشوری
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه صلح)
| دبیر نشست:
دکتر حسن امیدوار
🗓 تاریخ: چهارشنبه…
| ویدئوی کامل و کل برنامه: https://youtu.be/YO1SQZAsIlQ
| دیگر سخنرانان:
دکتر #مقصود_فراستخواه
دکتر #پروانه_سلحشوری
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه صلح)
| دبیر نشست:
دکتر حسن امیدوار
🗓 تاریخ: چهارشنبه…
❇️ #احتکار معلول احساس عدم #امنیت
🗓 سهشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸
📰 گزارش پایگاه خبری و تحلیلی همستان دربارهی احتکار در شرایط بحرانی #جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی ، عماد افروغ و هادی معتمد | منتشرشده در چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
⟩⟩ … اعضای جامعه مشاهده میکنند که معیار معقول و منطقی برای مراودات و کنشگریهای اجتماعی، ارتقا و تعاملات اجتماعی و همچنین نظام تشویق و تنبیه عادلانه و منطقی وجود ندارد. پس احساس عدم امنیت دقیقاً ازاینجا پدید میآید. احساس عدم امنیت، رابطهی مستقیمی با ناامیدی یا کمامیدی نسبت به آینده دارد. وقتی فردی درس میخواند، امید ندارد شغلی داشته باشد و اگر شغلی داشته باشد امیدی ندارد درآمد لازم را داشته باشد، این ناامیدیها، حس عدم امنیت را تقویت میکند …
⟩⟩ … الگوی رفتاری یک کاسب در احتکار، برگرفته از الگوی رفتاری سازمانهای بالاتر است. این موضوع به این بازمیگردد که چارچوب و منطقی در نظام بالاتر وجود ندارد. در حقیقت «الناس علی دین الملوکهم»، مردم بر رویه و روش ملوک و صاحبان قدرت خود هستند …
⟩⟩ … در این بحث و تحلیل، نباید محدود به رفتار مغازهدار که احتکار و گرانکردن بخشی از رفتارشان است، شد، بلکه الگویی بالاتر و کلیتر وجود دارد. مثل داستان دلار که در بازار آزاد احتکار آن وسیعتر است. دولت نیز بازار دلار را تعقیب میکند، اگر قیمت بالا رود دولت نیز از این بازار استفاده میکند و احتکارگر برتر میشود. چرا برتر؟ چون هم قدرت دارد و هم دلار بیشتری در اختیار دارد و میتواند بازار را جهت دهد و به تمام این بحثها دامن میزند که مردم احساس عدم امنیت کنند و فکر کنند پایشان روی پوست خربزه است. مردم در این شرایط سعی میکنند پای خود را جای سفت بگذارند. جای سفت یعنی دلار، طلا و مواد غذایی میخرند و احتکار میکنند. این شرایط یعنی ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی که در جامعه بهطور مداوم قویتر میشود …
⟩⟩ … در این مدت چه میزان گروههای داوطلب پا به صحنه گذاشتند؟ چند نفر تحت عنوان گروه داوطلب به صحنه آمدند تا موضوع را حل کنند؟ در حقیقت همه میگویند کلاهمان را بگیریم باد نبرد. در خانه بنشینیم تا اتفاقی برایمان نیافتد. این موضوع فقط مختص خانواده نیست، دولت هم همین رویه را دنبال میکند. دولت هم هیچ عملی انجام نمیدهد، فعلاً تعطیل است؛ ولی این گام اول است بقیهی گامها چه میشود؟ بنابراین همهی حلقهها بههمپیوسته است مثل یک زنجیره. من نگاهم یک نگاه جامعه شناختی است و در نظام اجتماعی، خرده نظام سیاسی خیلی نقش دارد. از دید جامعهشناسی سیستماتیک و نظاممند، مدیریت کلان کشور در ایجاد و تقویت احساس امنیت نقش منحصربهفرد و بیبدیلی دارد؛ یعنی هیچ جانشینی نداریم که نظام سیاسی را رها کنیم متأسفانه ما در سرچشمهی نظام سیاسی مشکل اساسی داریم و بعدازآن هم آب جریان پیدا میکند و آب آلوده است و هر روز هم بهگونهای خود را نشان میدهد. از بین راه نمیتوان آلودگی را پاک کرد …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸
📰 گزارش پایگاه خبری و تحلیلی همستان دربارهی احتکار در شرایط بحرانی #جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی ، عماد افروغ و هادی معتمد | منتشرشده در چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
⟩⟩ … اعضای جامعه مشاهده میکنند که معیار معقول و منطقی برای مراودات و کنشگریهای اجتماعی، ارتقا و تعاملات اجتماعی و همچنین نظام تشویق و تنبیه عادلانه و منطقی وجود ندارد. پس احساس عدم امنیت دقیقاً ازاینجا پدید میآید. احساس عدم امنیت، رابطهی مستقیمی با ناامیدی یا کمامیدی نسبت به آینده دارد. وقتی فردی درس میخواند، امید ندارد شغلی داشته باشد و اگر شغلی داشته باشد امیدی ندارد درآمد لازم را داشته باشد، این ناامیدیها، حس عدم امنیت را تقویت میکند …
⟩⟩ … الگوی رفتاری یک کاسب در احتکار، برگرفته از الگوی رفتاری سازمانهای بالاتر است. این موضوع به این بازمیگردد که چارچوب و منطقی در نظام بالاتر وجود ندارد. در حقیقت «الناس علی دین الملوکهم»، مردم بر رویه و روش ملوک و صاحبان قدرت خود هستند …
⟩⟩ … در این بحث و تحلیل، نباید محدود به رفتار مغازهدار که احتکار و گرانکردن بخشی از رفتارشان است، شد، بلکه الگویی بالاتر و کلیتر وجود دارد. مثل داستان دلار که در بازار آزاد احتکار آن وسیعتر است. دولت نیز بازار دلار را تعقیب میکند، اگر قیمت بالا رود دولت نیز از این بازار استفاده میکند و احتکارگر برتر میشود. چرا برتر؟ چون هم قدرت دارد و هم دلار بیشتری در اختیار دارد و میتواند بازار را جهت دهد و به تمام این بحثها دامن میزند که مردم احساس عدم امنیت کنند و فکر کنند پایشان روی پوست خربزه است. مردم در این شرایط سعی میکنند پای خود را جای سفت بگذارند. جای سفت یعنی دلار، طلا و مواد غذایی میخرند و احتکار میکنند. این شرایط یعنی ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی که در جامعه بهطور مداوم قویتر میشود …
⟩⟩ … در این مدت چه میزان گروههای داوطلب پا به صحنه گذاشتند؟ چند نفر تحت عنوان گروه داوطلب به صحنه آمدند تا موضوع را حل کنند؟ در حقیقت همه میگویند کلاهمان را بگیریم باد نبرد. در خانه بنشینیم تا اتفاقی برایمان نیافتد. این موضوع فقط مختص خانواده نیست، دولت هم همین رویه را دنبال میکند. دولت هم هیچ عملی انجام نمیدهد، فعلاً تعطیل است؛ ولی این گام اول است بقیهی گامها چه میشود؟ بنابراین همهی حلقهها بههمپیوسته است مثل یک زنجیره. من نگاهم یک نگاه جامعه شناختی است و در نظام اجتماعی، خرده نظام سیاسی خیلی نقش دارد. از دید جامعهشناسی سیستماتیک و نظاممند، مدیریت کلان کشور در ایجاد و تقویت احساس امنیت نقش منحصربهفرد و بیبدیلی دارد؛ یعنی هیچ جانشینی نداریم که نظام سیاسی را رها کنیم متأسفانه ما در سرچشمهی نظام سیاسی مشکل اساسی داریم و بعدازآن هم آب جریان پیدا میکند و آب آلوده است و هر روز هم بهگونهای خود را نشان میدهد. از بین راه نمیتوان آلودگی را پاک کرد …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ نقش تعیینکنندهی حکومت در عدم تحول فرهنگی
🗓 سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» دربارهی ریشههای #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… پدیدههایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیدههایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاعرسانی میشوند. مادری که کودکش آزار میدهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشیهایی که در جامعه مشاهده میکنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتارهای ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول میکند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینهی بالای زندگی، میزان بیکاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف میشوند …
… شرط کافی برای بروز پدیدههای نامطلوب و آسیبها و خشونتهای اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودکآزاری مادر در اینستاگرام میتوان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه میکنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه میبینند؟ چه رابطهای بین خود و فرزندشان تعریف میکنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزهی فرهنگ میگنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …
…مسئلهی دیگر توسعهنیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شدهایم و الگوهای رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشیهای مختلف، و سایر آسیبها و خشونتهای اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیینکننده را ایفا میکند. برنامهریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانهها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت میشوند و این انحصار را در رسانهها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان میدهد. یعنی در این کانونها نیز صداهایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت مییابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …
… #نظام_آموزشی کشور، کتابهای درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعهپذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت میکند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را میسازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیازهای جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به همنوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف میشوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #همزیستی_مسالمتآمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعهشناسی مشاهده میکنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیضهای قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بیاعتمادی نسبت به آیندهی خود را ندارد و کمتر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشینگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه میکند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش مییابد، آنچنانکه در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کردهاند، این مسائل در کنار بیکاری، کمرنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بینالمللی ناموفق، بخشینگری و غیره همگی نشاندهندهی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بیمعنا میشود …
… #بیهنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمیکنند. اما در خانوادههای امروزی و بهویژه در نسل جوان شاهد بیهنجاری و بیالگویی هستیم، گویی این خانوادها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همهی این موارد برونداد مجموعهی یک نظام بیمار است …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» دربارهی ریشههای #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… پدیدههایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیدههایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاعرسانی میشوند. مادری که کودکش آزار میدهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشیهایی که در جامعه مشاهده میکنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتارهای ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول میکند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینهی بالای زندگی، میزان بیکاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف میشوند …
… شرط کافی برای بروز پدیدههای نامطلوب و آسیبها و خشونتهای اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودکآزاری مادر در اینستاگرام میتوان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه میکنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه میبینند؟ چه رابطهای بین خود و فرزندشان تعریف میکنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزهی فرهنگ میگنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …
…مسئلهی دیگر توسعهنیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شدهایم و الگوهای رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشیهای مختلف، و سایر آسیبها و خشونتهای اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیینکننده را ایفا میکند. برنامهریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانهها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت میشوند و این انحصار را در رسانهها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان میدهد. یعنی در این کانونها نیز صداهایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت مییابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …
… #نظام_آموزشی کشور، کتابهای درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعهپذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت میکند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را میسازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیازهای جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به همنوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف میشوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #همزیستی_مسالمتآمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعهشناسی مشاهده میکنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیضهای قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بیاعتمادی نسبت به آیندهی خود را ندارد و کمتر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشینگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه میکند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش مییابد، آنچنانکه در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کردهاند، این مسائل در کنار بیکاری، کمرنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بینالمللی ناموفق، بخشینگری و غیره همگی نشاندهندهی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بیمعنا میشود …
… #بیهنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمیکنند. اما در خانوادههای امروزی و بهویژه در نسل جوان شاهد بیهنجاری و بیالگویی هستیم، گویی این خانوادها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همهی این موارد برونداد مجموعهی یک نظام بیمار است …
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
⚠️ هشدار به تداوم سانسور
🗓 پنجشنبه ۵ تیر ۱۳۹۹
📻 گفتوگوی رادیو فردا با #احمد_بخارایی دربارهی بیانیهی هشدار به تداوم سانسور با امضای ۳۰۰ تن از پژوهشگران، نویسندهگان و هنرمندان | پخششده در برنامهی مجلهی شامگاهی، سهشنبه ۳ تیر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
📜 بیانیه:
بیش از صد سال است که ملت ایران برای دستیابی به آزادیهای مدنی و در بلندای آن، آزادی بیان، تلاشها و رشادتهای فراوان کرده است و در این راه، بسیاری رنج کشیدند و جان باختهاند.
آزادی بیان، نقد را به ارمغان میآورد و پویایی و توسعهی جامعه در گسترهی نقد ممکن میگردد. #انتقاد و #آزادی_بیان، حق همگان است. حبسِ آزادی بیان و اعمال #سانسور و نیز محاصره کنشگرانِ اجتماعی راه #فساد را برای متخلفان هموار میسازد؛ از اینرو ایستادگی در برابر سانسور، گونهای مبارزه با نادانی و تباهی است و تندادن به سانسور، فساد و ناهنجاری را فراگیر میکند.
#هنرمندان، #جامعهشناسان، #فیلمسازان، #روزنامهنگاران و #کنشگران_اجتماعی ازجمله چشمان مراقب و چراغهای هشدار جامعه هستند که با رویکرد چارهاندیشی و تدبیر، آسیبها و کاستیها را بیان میکنند. هیچ خردمندی این مراقبان هوشیار را در بند و محصور نمیکند.
این پندار که هر نقدی به ساختارها، «اقدام علیه #امنیت_ملی» است، مبنای علمی ندارد و مغایر حق آزادی بیان و مصداق سانسور است. بهتحقیق این سانسور و کنترل محتواست که امنیت ملی را به خطر میاندازد و ناامنی، بیاعتمادی و ناهنجاریها را گسترش میدهد.
ما هشدار میدهیم، در شرایطی که با این همه ناکارآمدی و فسادِ ساختاری روبرو هستیم، چنانچه مقامات ارشد در بدنه نظام، اصول مهم آزادیهای مدنی از آن جمله، آزادی بیان را نادیده بگیرند و پیوسته با رویکردی تمامیتخواهانه راه هرگونه انتقاد و پرسشگری را به بهانهی اقدام علیه امنیت ملی مسدود کنند، تصلب و خاماندیشی در قالب #جهل_مقدس به نهادینه شدن فساد میانجامد و بیش از پیش موجبات ناامیدی مردم #ایران فراهم میشود. بیگمان این همه به فروپاشی بزرگ اجتماعی خواهد انجامید.
جمعی از هنرمندان، پژوهشگران علوم انسانی، نویسندهگان، سینماگران و روزنامهنگاران
خرداد ۱۳۹۹
بخشی از امضاکنندهگان:
رسول آبادیان - علیرضا آبیز - داوود آجرلو - فرهنگ آدمیت - علیرضا آدینه آرانی - سحر آزاد - گیسو آزادروش - طلا آزادروش - علی آزادی - حمیدرضا آشتیانیپور - محمد آشور - شمس آقاجانی - وحید آقاجانی - محرم آقازاده - حسن آقاکریمی - الهام آقالری - مجید آقایی - مصطفی آلاحمد - پگاه آهنگرانی - محمود آیدن - فرزانه ابراهیمزاده - عرفان ابراهیمی - سعید ابراهیمیفر - سپیده ابطحی - شهرام ابوالقاسمی - شهرام اشرف ابیانه - نگین احتسابیان - محمد احسانی - کامیل احمدی - بابک احمدی - امیر احمدیآریان - آرش اسحاقی - محمد سام اسدی - مهدی اسدی - مصطفی اسدی ـ جمال اسکویی - حمید اسلامیراد - اشکان اشکانی - مازیار اعتمادی - سحر اعلایی - احمد افشار - محبوبه افشاری - مهناز افضلی - فرهاد اکبرزاده - جهانگیر الماسی - مهدی رئیسالمحدثین - محسن الوانساز - نرگس الیکایی - همایون امامی - رضا امیرصالحی - هوشیار انصاریفر - مریم اورنگ - مهدی ایلبیگی - علی باباچاهی - سودابه باباگپ - حسین باختری - مسعود باستانی - محمود باقری - احمد بخارایی - سعید برآبادی - نظام بهرامیکمیل - ایمان بهروزی - مسعود بیزارگیتی - فرزاد پاک - عاطفه پاکبازنیا - ژینوس پدرام - امیر قشلاقی پریدری - پویا پورامین - امین پوربرقی - محمدرضا پورجعفری - علی پیروز - مجید پیلافکن - محمد تاجیک - نادره ترکمانی - فاضل ترکمن - رویا تفتی - ناصر تقویان - هادی تقیزاده - آرش تنهایی - فرزاد توحیدی - علی ثباتی - بابک جائز - افسانه جابری - فرخنده جبارزادگان - سپیده جدیری - محمد جعفری - فرزاد جعفری - حمید جعفری - جمیله جلیلزاده - ستار جلیلزاده - پویا جمالی - پگاه جمالی - هادی جمالی - کاوه جوادیه - محمد جواهرکلام - منصور چمنی - مسیح حاتمی - زانیار حسامی - فاطمه حسنپور - سمیه کاظمیحسنوند - مریم حسینزاده - شاپور حسینی - آتبین حسینی - شوکا حسینی - سهیلا حقیقت - منیژه حکمت - مریوان حلبچهای - محمد حمزهای - سلمان حمزهپور - عزیزالله حمیدنژاد - قباد حیدر - فرهنگ خاتمی - مصطفى خرقهپوش - گیتی خزاعی - امیرحسین خورشیدفر - احسان دادرس - احمد درخشان - علی درخشنده - شهرام درویش - فرید دغاغله - ابراهیم دمشناس - بهزاد دوران - امیرحسین دیباج - علی ذاکری - مریم رئیسدانا - محمد راسخفر - علیرضا رجایی - محمود رحمانی - مهشید رحیمتبری
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۵ تیر ۱۳۹۹
📻 گفتوگوی رادیو فردا با #احمد_بخارایی دربارهی بیانیهی هشدار به تداوم سانسور با امضای ۳۰۰ تن از پژوهشگران، نویسندهگان و هنرمندان | پخششده در برنامهی مجلهی شامگاهی، سهشنبه ۳ تیر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
📜 بیانیه:
بیش از صد سال است که ملت ایران برای دستیابی به آزادیهای مدنی و در بلندای آن، آزادی بیان، تلاشها و رشادتهای فراوان کرده است و در این راه، بسیاری رنج کشیدند و جان باختهاند.
آزادی بیان، نقد را به ارمغان میآورد و پویایی و توسعهی جامعه در گسترهی نقد ممکن میگردد. #انتقاد و #آزادی_بیان، حق همگان است. حبسِ آزادی بیان و اعمال #سانسور و نیز محاصره کنشگرانِ اجتماعی راه #فساد را برای متخلفان هموار میسازد؛ از اینرو ایستادگی در برابر سانسور، گونهای مبارزه با نادانی و تباهی است و تندادن به سانسور، فساد و ناهنجاری را فراگیر میکند.
#هنرمندان، #جامعهشناسان، #فیلمسازان، #روزنامهنگاران و #کنشگران_اجتماعی ازجمله چشمان مراقب و چراغهای هشدار جامعه هستند که با رویکرد چارهاندیشی و تدبیر، آسیبها و کاستیها را بیان میکنند. هیچ خردمندی این مراقبان هوشیار را در بند و محصور نمیکند.
این پندار که هر نقدی به ساختارها، «اقدام علیه #امنیت_ملی» است، مبنای علمی ندارد و مغایر حق آزادی بیان و مصداق سانسور است. بهتحقیق این سانسور و کنترل محتواست که امنیت ملی را به خطر میاندازد و ناامنی، بیاعتمادی و ناهنجاریها را گسترش میدهد.
ما هشدار میدهیم، در شرایطی که با این همه ناکارآمدی و فسادِ ساختاری روبرو هستیم، چنانچه مقامات ارشد در بدنه نظام، اصول مهم آزادیهای مدنی از آن جمله، آزادی بیان را نادیده بگیرند و پیوسته با رویکردی تمامیتخواهانه راه هرگونه انتقاد و پرسشگری را به بهانهی اقدام علیه امنیت ملی مسدود کنند، تصلب و خاماندیشی در قالب #جهل_مقدس به نهادینه شدن فساد میانجامد و بیش از پیش موجبات ناامیدی مردم #ایران فراهم میشود. بیگمان این همه به فروپاشی بزرگ اجتماعی خواهد انجامید.
جمعی از هنرمندان، پژوهشگران علوم انسانی، نویسندهگان، سینماگران و روزنامهنگاران
خرداد ۱۳۹۹
بخشی از امضاکنندهگان:
رسول آبادیان - علیرضا آبیز - داوود آجرلو - فرهنگ آدمیت - علیرضا آدینه آرانی - سحر آزاد - گیسو آزادروش - طلا آزادروش - علی آزادی - حمیدرضا آشتیانیپور - محمد آشور - شمس آقاجانی - وحید آقاجانی - محرم آقازاده - حسن آقاکریمی - الهام آقالری - مجید آقایی - مصطفی آلاحمد - پگاه آهنگرانی - محمود آیدن - فرزانه ابراهیمزاده - عرفان ابراهیمی - سعید ابراهیمیفر - سپیده ابطحی - شهرام ابوالقاسمی - شهرام اشرف ابیانه - نگین احتسابیان - محمد احسانی - کامیل احمدی - بابک احمدی - امیر احمدیآریان - آرش اسحاقی - محمد سام اسدی - مهدی اسدی - مصطفی اسدی ـ جمال اسکویی - حمید اسلامیراد - اشکان اشکانی - مازیار اعتمادی - سحر اعلایی - احمد افشار - محبوبه افشاری - مهناز افضلی - فرهاد اکبرزاده - جهانگیر الماسی - مهدی رئیسالمحدثین - محسن الوانساز - نرگس الیکایی - همایون امامی - رضا امیرصالحی - هوشیار انصاریفر - مریم اورنگ - مهدی ایلبیگی - علی باباچاهی - سودابه باباگپ - حسین باختری - مسعود باستانی - محمود باقری - احمد بخارایی - سعید برآبادی - نظام بهرامیکمیل - ایمان بهروزی - مسعود بیزارگیتی - فرزاد پاک - عاطفه پاکبازنیا - ژینوس پدرام - امیر قشلاقی پریدری - پویا پورامین - امین پوربرقی - محمدرضا پورجعفری - علی پیروز - مجید پیلافکن - محمد تاجیک - نادره ترکمانی - فاضل ترکمن - رویا تفتی - ناصر تقویان - هادی تقیزاده - آرش تنهایی - فرزاد توحیدی - علی ثباتی - بابک جائز - افسانه جابری - فرخنده جبارزادگان - سپیده جدیری - محمد جعفری - فرزاد جعفری - حمید جعفری - جمیله جلیلزاده - ستار جلیلزاده - پویا جمالی - پگاه جمالی - هادی جمالی - کاوه جوادیه - محمد جواهرکلام - منصور چمنی - مسیح حاتمی - زانیار حسامی - فاطمه حسنپور - سمیه کاظمیحسنوند - مریم حسینزاده - شاپور حسینی - آتبین حسینی - شوکا حسینی - سهیلا حقیقت - منیژه حکمت - مریوان حلبچهای - محمد حمزهای - سلمان حمزهپور - عزیزالله حمیدنژاد - قباد حیدر - فرهنگ خاتمی - مصطفى خرقهپوش - گیتی خزاعی - امیرحسین خورشیدفر - احسان دادرس - احمد درخشان - علی درخشنده - شهرام درویش - فرید دغاغله - ابراهیم دمشناس - بهزاد دوران - امیرحسین دیباج - علی ذاکری - مریم رئیسدانا - محمد راسخفر - علیرضا رجایی - محمود رحمانی - مهشید رحیمتبری
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
هشدار به تداوم سانسور
گفتوگوی رادیو فردا با احمد بخارایی دربارهی بیانیهی هشدار به تداوم سانسور با امضای ۳۰۰ تن از پژوهشگران، نویسندهگان و هنرمندان | پخششده در برنامهی مجلهی شامگاهی، دوشنبه ۲ تیر ۱۳۹۹
بیش از صد سال است که ملت ایران برای دستیابی به آزادیهای مدنی و در…
بیش از صد سال است که ملت ایران برای دستیابی به آزادیهای مدنی و در…
❇️ چالش خانههای کوچک
🗓 شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی، مصطفا اقلیما و وحید شالچی دربارهی پیشنهاد خانههای با متراژ کوچک | منتشرشده در شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۷۹۸۴
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… با توجه به ریشهی انتخاب این طرحها و محل الگوبرداری آنها بهتر میتوانیم پیآمدها و کارکردهای مثبت و منفی آن را تحلیل کنیم. پیشنهاد ساختن خانههای ۲۵متری الگوبرداری از کشورهایی مثل ژاپن است. مثلاً در توکیو خانههای کوچک زیاد است؛ خانههای کوچک ۳۵ تا ۴۰متری که یک زوج با بچه در آنها زندگی میکنند. این خانهها در چنین کشورهایی کاربرد دارند چون آنجا فرهنگ زندگی براساس زندگی بیرون از خانه است و فقط درگیری شغلی ندارند؛ بلکه محل استراحت و تفریح آنها هم اغلب بیرون از خانه است و خانه فقط خوابگاه است، اما در این نوع فرهنگها معنادار است. موضوع دیگر علاوه بر #فرهنگ، #درآمد است. در چنین کشورهایی مسکن ۲۰ تا ۳۰درصد هزینههای آنها را شامل میشود و بیرون از خانه آنقدر از همه لحاظ امکانات وجود دارد که افراد میتوانند به آرامش نسبی برسند و وقتی وارد خانه میشوند کارکرد حداقلی برایشان دارد. یعنی خارج از خانه میتوانند از امکانات خوبی مانند ماشین خوب، پوشاک مناسب یا رستورانها و مکانهای تفریحی استفاده کنند و این تبدیل به فرهنگ و عادت شده است؛ الگوی رفتاری طبقهی متوسط هم زندگیکردن به این سبک است که داشتن خانهی کوچک را بد نمیدانند. ما در ایران چنین فرهنگ و افکاری نداریم و نمیتوانیم در چنین خانههایی آرامش داشته باشیم …
… این نوع زندگی و داشتن خانههای خیلی کوچک در ایران موفق نمیشود؛ چون بخش عمدهی زندگی ما داخل #خانه میگذرد و معمولاً بیرون از خانه نمیتوانیم آنگونه که میخواهیم از #آزادی و #آرامش برخوردار باشیم. افراد بیشتر در مجامع خصوصی و در خانهی خود احساس #امنیت میکنند؛ چون از لحاظ فرهنگی به حداقل زندگی عادت نکردهایم و بیشتر اهل تظاهر و فخرفروشی به یکدیگر و تجمل هستیم. از متراژ خانه، دکور و مبلمان خانه گرفته تا نوع گوشی و ماشینمان برای نمایش به دیگران برایمان مهم است. چون متأسفانه فرهنگ ما تکاملیافته نیست. در ایران فشار مالی روی بسیاری از جوانها زیاد است، اغلب کار یا درآمد خوبی ندارند بنابراین به ناچار و به جبر و اجبار مجبور به استفاده از خانههای کوچک میشوند. در واقع زندگی در چنین خانههایی در ایران انتخابی فرهنگی نیست؛ بلکه از سر اجبار است. متأسفانه در ایران وقتی کسی مجبور میشود در خانههای کوچک زندگی کند به او برچسبهای نامناسب و منفی میزنند که ناشی از تکاملنیافتگی فرهنگی است …
… بدون زیرساخت فرهنگی، الگوبرداری غلطی از کشورهای پیشرفته میشود این کار جنبهی تسکین مقطعی برای مشکلی اساسی است که فقط بهطور موقت آرام و مهار میشود.
به این ترتیب و با چنین راهکارهایی به #حاشیهنشینی دامنزده میشود، فقر فرهنگی و #شکاف_طبقاتی تثبیت میشود و طبقهی فرودست هم بهطور موقت آرام و راضی نگه داشته میشوند. در چنین مواقعی طبقهی فرادست از چنین جریانهایی سوءاستفاده میکنند و خیلی زود طرح ساخت خانههای کوچک هم تبدیل به دلالبازی میشود؛ ضمن اینکه خیلی از افراد کمدرآمد هم همچنان قدرت خرید همین خانهها را هم نخواهند داشت. اگر هم بعضی افراد کمدرآمد بتوانند چنین خانههایی تهیه کنند زندگیشان همراه با آرامش و رضایت نیست؛ چون زیرساخت فرهنگی زندگی در خانههای خیلی کوچک در جوامعی مانند ایران وجود ندارد. اما کارکرد مثبت آن مانند انتخاب بین مرگ و تب است؛ ضمن اینکه اگر همین تب هم درست درمان نشود شاید منجر به مرگ شود …
… دادن وامهایی که ۷۰ تا ۹۰درصد ارزش ملک را شامل میشوند در واقع ارائهی تسهیلات است نه وامهایی با بهرههای بالا که نمیتواند مشکلی را حل کند. در بسیاری از کشورها وام مسکن با بهرهی ۳درصدی به افراد واجد شرایط تعلق میگیرد و افراد میتوانند خانه بخرند. با پیشنهادهایی که تمام جوانب آنها بررسی نشدهاند نمیتوانیم به موفق شدن آنها اعتمادی داشته باشیم، چون خیلی زود تبدیل به الگوی مصرفی میشوند که تبعیض و اختلاف طبقاتی بههمراه خواهد داشت. هنگامی هم که اختلاف طبقاتی در جامعه تصویب و عادی شود جامعه بیش از پیش در سراشیبی فروپاشی قرار میگیرد. برای رسیدن به راه حل درست و کارساز باید با کارشناسان و متخصصان در اینباره بحث و مشورت شود، با استفاده از تجارب و آگاهیهای آنان میتوان به راهکارهای عملی دست یافت که در درازمدت و بهتدریج مشکل بهطور ریشهای حل شود؛ نه فقط در ظاهر و کوتاهمدت …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی، مصطفا اقلیما و وحید شالچی دربارهی پیشنهاد خانههای با متراژ کوچک | منتشرشده در شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۷۹۸۴
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… با توجه به ریشهی انتخاب این طرحها و محل الگوبرداری آنها بهتر میتوانیم پیآمدها و کارکردهای مثبت و منفی آن را تحلیل کنیم. پیشنهاد ساختن خانههای ۲۵متری الگوبرداری از کشورهایی مثل ژاپن است. مثلاً در توکیو خانههای کوچک زیاد است؛ خانههای کوچک ۳۵ تا ۴۰متری که یک زوج با بچه در آنها زندگی میکنند. این خانهها در چنین کشورهایی کاربرد دارند چون آنجا فرهنگ زندگی براساس زندگی بیرون از خانه است و فقط درگیری شغلی ندارند؛ بلکه محل استراحت و تفریح آنها هم اغلب بیرون از خانه است و خانه فقط خوابگاه است، اما در این نوع فرهنگها معنادار است. موضوع دیگر علاوه بر #فرهنگ، #درآمد است. در چنین کشورهایی مسکن ۲۰ تا ۳۰درصد هزینههای آنها را شامل میشود و بیرون از خانه آنقدر از همه لحاظ امکانات وجود دارد که افراد میتوانند به آرامش نسبی برسند و وقتی وارد خانه میشوند کارکرد حداقلی برایشان دارد. یعنی خارج از خانه میتوانند از امکانات خوبی مانند ماشین خوب، پوشاک مناسب یا رستورانها و مکانهای تفریحی استفاده کنند و این تبدیل به فرهنگ و عادت شده است؛ الگوی رفتاری طبقهی متوسط هم زندگیکردن به این سبک است که داشتن خانهی کوچک را بد نمیدانند. ما در ایران چنین فرهنگ و افکاری نداریم و نمیتوانیم در چنین خانههایی آرامش داشته باشیم …
… این نوع زندگی و داشتن خانههای خیلی کوچک در ایران موفق نمیشود؛ چون بخش عمدهی زندگی ما داخل #خانه میگذرد و معمولاً بیرون از خانه نمیتوانیم آنگونه که میخواهیم از #آزادی و #آرامش برخوردار باشیم. افراد بیشتر در مجامع خصوصی و در خانهی خود احساس #امنیت میکنند؛ چون از لحاظ فرهنگی به حداقل زندگی عادت نکردهایم و بیشتر اهل تظاهر و فخرفروشی به یکدیگر و تجمل هستیم. از متراژ خانه، دکور و مبلمان خانه گرفته تا نوع گوشی و ماشینمان برای نمایش به دیگران برایمان مهم است. چون متأسفانه فرهنگ ما تکاملیافته نیست. در ایران فشار مالی روی بسیاری از جوانها زیاد است، اغلب کار یا درآمد خوبی ندارند بنابراین به ناچار و به جبر و اجبار مجبور به استفاده از خانههای کوچک میشوند. در واقع زندگی در چنین خانههایی در ایران انتخابی فرهنگی نیست؛ بلکه از سر اجبار است. متأسفانه در ایران وقتی کسی مجبور میشود در خانههای کوچک زندگی کند به او برچسبهای نامناسب و منفی میزنند که ناشی از تکاملنیافتگی فرهنگی است …
… بدون زیرساخت فرهنگی، الگوبرداری غلطی از کشورهای پیشرفته میشود این کار جنبهی تسکین مقطعی برای مشکلی اساسی است که فقط بهطور موقت آرام و مهار میشود.
به این ترتیب و با چنین راهکارهایی به #حاشیهنشینی دامنزده میشود، فقر فرهنگی و #شکاف_طبقاتی تثبیت میشود و طبقهی فرودست هم بهطور موقت آرام و راضی نگه داشته میشوند. در چنین مواقعی طبقهی فرادست از چنین جریانهایی سوءاستفاده میکنند و خیلی زود طرح ساخت خانههای کوچک هم تبدیل به دلالبازی میشود؛ ضمن اینکه خیلی از افراد کمدرآمد هم همچنان قدرت خرید همین خانهها را هم نخواهند داشت. اگر هم بعضی افراد کمدرآمد بتوانند چنین خانههایی تهیه کنند زندگیشان همراه با آرامش و رضایت نیست؛ چون زیرساخت فرهنگی زندگی در خانههای خیلی کوچک در جوامعی مانند ایران وجود ندارد. اما کارکرد مثبت آن مانند انتخاب بین مرگ و تب است؛ ضمن اینکه اگر همین تب هم درست درمان نشود شاید منجر به مرگ شود …
… دادن وامهایی که ۷۰ تا ۹۰درصد ارزش ملک را شامل میشوند در واقع ارائهی تسهیلات است نه وامهایی با بهرههای بالا که نمیتواند مشکلی را حل کند. در بسیاری از کشورها وام مسکن با بهرهی ۳درصدی به افراد واجد شرایط تعلق میگیرد و افراد میتوانند خانه بخرند. با پیشنهادهایی که تمام جوانب آنها بررسی نشدهاند نمیتوانیم به موفق شدن آنها اعتمادی داشته باشیم، چون خیلی زود تبدیل به الگوی مصرفی میشوند که تبعیض و اختلاف طبقاتی بههمراه خواهد داشت. هنگامی هم که اختلاف طبقاتی در جامعه تصویب و عادی شود جامعه بیش از پیش در سراشیبی فروپاشی قرار میگیرد. برای رسیدن به راه حل درست و کارساز باید با کارشناسان و متخصصان در اینباره بحث و مشورت شود، با استفاده از تجارب و آگاهیهای آنان میتوان به راهکارهای عملی دست یافت که در درازمدت و بهتدریج مشکل بهطور ریشهای حل شود؛ نه فقط در ظاهر و کوتاهمدت …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ رفتار هیجانی مردم در بازار سرمایه و بورس، ریشه در نبود احساس امنیت دارد!
🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی تأثیر بازارهای سرمایه بر سلامت روان خانوادهها در گفتوگو با #احمد_بخارایی، مصطفی آبروشن و سمیرا طاووسی | منتشرشده در پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۲۰۵۷
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از گفته من:
… «#انسجام_اجتماعی بهطور جدی در خطر است.» چیزی که انسجام اجتماعی را قوت میبخشد #امید به آینده است. اگر آدمها احساس کنند که آیندهی نزدیکشان یعنی همین فردا تا آینده میانهشان که ١٠ سال دیگر است تا آیندهی دورشان که به فرزندشان تعلق میگیرد تا حدودی قابل پیشبینی است، امید به آینده خواهند داشت. پدیدههای اجتماعی در بستر تاریخی جریان پیدا کردهاند تا به امروز …
… «نمیتوان با شعار افراد را به آینده امیدوار کرد، حتی در سطح خُرد هم شعارها کارایی خود را از دست داده اند.» احساس امنیت نکردن، واقعیت این روزهای #اجتماعات #ایران است؛ احساسی که جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به خود دیده است. احساس #امنیت نکردن در بُعد اجتماعی این میشود که افراد نسبت به ایفای نقششان براساس تواناییها اطمینان ندارند. «به هر چیزی چنگ میزنند تا از دیگران عقب نمانند.» …
… «وقتی اهداف مقبول اجتماعی را مطرح میکنیم، اما ابزار مورد نیاز را در اختیار آعضای جامعه قرار نمیدهیم، افراد، میانبر را انتخاب میکنند؛ مبحثی در #جامعهشناسی_انحرافات.» …
… آشفتگی، آشفتگی میآورد. هیجانی بودن این بازار بورس قابل پیشبینی بود، اما شهروندان از سر ناچاری رو به آن آوردهبودند …
ً… #اقتصاد و بیثباتیاش پا به خانهها گذاشته و چندوقتی است بیشتر خانههای شهر، محلی برای گفتن از #بازار #بورس، اعداد و ارقام #ارز و #طلا شده است. افراد #خانواده دور هم مینشینند و از احتمالات بازار #مسکن و #خودرو میگویند؛ از اینکه مبادا بورس ریزش کند و #دلار بیش از این، خود را بالا بکشد. چندوقتی است تلاطم بازار بورس و نوسانگیری ارز، خانوادهها را سوار موج کرده تا همراه با این بالا و پایین شدنها، درصد بالایی از #استرس، ترس و هیجانات منفی را تجربه کنند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی تأثیر بازارهای سرمایه بر سلامت روان خانوادهها در گفتوگو با #احمد_بخارایی، مصطفی آبروشن و سمیرا طاووسی | منتشرشده در پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۲۰۵۷
👈 نمایش گزارش
🔍 بخشهایی از گفته من:
… «#انسجام_اجتماعی بهطور جدی در خطر است.» چیزی که انسجام اجتماعی را قوت میبخشد #امید به آینده است. اگر آدمها احساس کنند که آیندهی نزدیکشان یعنی همین فردا تا آینده میانهشان که ١٠ سال دیگر است تا آیندهی دورشان که به فرزندشان تعلق میگیرد تا حدودی قابل پیشبینی است، امید به آینده خواهند داشت. پدیدههای اجتماعی در بستر تاریخی جریان پیدا کردهاند تا به امروز …
… «نمیتوان با شعار افراد را به آینده امیدوار کرد، حتی در سطح خُرد هم شعارها کارایی خود را از دست داده اند.» احساس امنیت نکردن، واقعیت این روزهای #اجتماعات #ایران است؛ احساسی که جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به خود دیده است. احساس #امنیت نکردن در بُعد اجتماعی این میشود که افراد نسبت به ایفای نقششان براساس تواناییها اطمینان ندارند. «به هر چیزی چنگ میزنند تا از دیگران عقب نمانند.» …
… «وقتی اهداف مقبول اجتماعی را مطرح میکنیم، اما ابزار مورد نیاز را در اختیار آعضای جامعه قرار نمیدهیم، افراد، میانبر را انتخاب میکنند؛ مبحثی در #جامعهشناسی_انحرافات.» …
… آشفتگی، آشفتگی میآورد. هیجانی بودن این بازار بورس قابل پیشبینی بود، اما شهروندان از سر ناچاری رو به آن آوردهبودند …
ً… #اقتصاد و بیثباتیاش پا به خانهها گذاشته و چندوقتی است بیشتر خانههای شهر، محلی برای گفتن از #بازار #بورس، اعداد و ارقام #ارز و #طلا شده است. افراد #خانواده دور هم مینشینند و از احتمالات بازار #مسکن و #خودرو میگویند؛ از اینکه مبادا بورس ریزش کند و #دلار بیش از این، خود را بالا بکشد. چندوقتی است تلاطم بازار بورس و نوسانگیری ارز، خانوادهها را سوار موج کرده تا همراه با این بالا و پایین شدنها، درصد بالایی از #استرس، ترس و هیجانات منفی را تجربه کنند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ رویآوردن مردم به خریدن #سلاح نشان از فروپاشی اجتماعی است!
🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق دربارهی رویآوردن مردم به خریدن سلاح در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی آبروشن | منتشرشده در دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۸۰۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… #احساس_امنیت و تلاش برای کسب #هویت دو عامل بزرگی است که اعضای یک #جامعه را به جهات مختلف اجتماعی سوق میدهد؛ به این معنا که اگر احساس #امنیت بالا باشد و روند هویتیابی، روندی منطقی و سهل باشد، افراد طبیعتاً کمتر به کجرویها و هنجاریشکنیها روی میآورند و زندگی کموبیش معمولیای خواهند داشت. معمولی هم به معنای #مشارکت در جامعه، رضایت نسبی از امروز و امید معمول نسبت به آینده است. اما اگر احساس امنیت در جامعهای کاهش پیدا کند و روند هویتیابی با مانع مواجه شود، افراد بر اساس تئورهای جامعهشناختی به سمت #انحرافات_اجتماعی روی میآورند …
… انحرافات هم انواع و اقسام دارد؛ به عنوان مثال وقتی در جامعهای این احساس ایجاد شود که فرصت برابر وجود ندارد، ممکن است افرادی به ابداع و نوآوری از نوع منفی روی بیاورند. این ابداع و نوآوری به این معناست که افراد از راههای غیررایج و غیرمعمول استفاده میکنند تا به اهداف باارزش در جامعه دست پیدا کنند. به عنوان مثال در داستان #فساد، ماجرا به این صورت است که وقتی کارمندی نمیتواند به اهداف تعریفشده در جامعه که حالت سرمایهدارانه دارد (ماشین خوب، ویلای خوب، محل زندگی خوب و …) برسد، میانبرها را تعریف میکند و انحراف شکل میگیرد و این ریشهی فساد در جامعه است …
… افرادی که نمیتوانند در مسیر ابداعی به اهداف دارای ارزش در جامعه دست پیدا کنند، به "انزوا" میروند یا "طغیان" میکنند که این دو هم از ریشههای انحرافات اجتماعی است. افرادی که نمیتوانند از مسیرهای رایج پیش بروند ممکن است منزوی شوند. این منزویها که افسرده نیز میشوند، روی به #خودکشی یا اعتیاد میآورند. دستهای دیگر هم روی به ابداع و خلق وسایل و اهداف جدید میاورند و به اصطلاح "طغیانگر" میشوند. این طغیانگرها وقتی میبینند نمیتوانند با سلاح سرد به هدف خود برسند بسا سراغ سلاح گرم بروند؛ یعنی احساس ناامنی و تنهایی میکنند و چتر حمایتی جامعه را بالای سر خود نمیبینند و در این میان افراد هرکدام به سمتوسویی از انحرافات اجتماعی میروند. این انحرافات میتواند #دزدی، خودکشی، #طلاق و #خشونت باشد که الآن شاهدیم در همهی این انحرافات آمار در حال افزایش است. تردیدی نیست که اینک #فروپاشی_اجتماعی در جامعه شکل گرفته و در حال شدتگرفتن است و بنابراین این انحرافات هم با بگیروببند حل نمیشود بهویژه آنکه خشونت زیاد با مردم، موجب تشویق مردم به دفاع از خود میشود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شرق دربارهی رویآوردن مردم به خریدن سلاح در گفتوگو با #احمد_بخارایی و مصطفی آبروشن | منتشرشده در دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۸۰۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… #احساس_امنیت و تلاش برای کسب #هویت دو عامل بزرگی است که اعضای یک #جامعه را به جهات مختلف اجتماعی سوق میدهد؛ به این معنا که اگر احساس #امنیت بالا باشد و روند هویتیابی، روندی منطقی و سهل باشد، افراد طبیعتاً کمتر به کجرویها و هنجاریشکنیها روی میآورند و زندگی کموبیش معمولیای خواهند داشت. معمولی هم به معنای #مشارکت در جامعه، رضایت نسبی از امروز و امید معمول نسبت به آینده است. اما اگر احساس امنیت در جامعهای کاهش پیدا کند و روند هویتیابی با مانع مواجه شود، افراد بر اساس تئورهای جامعهشناختی به سمت #انحرافات_اجتماعی روی میآورند …
… انحرافات هم انواع و اقسام دارد؛ به عنوان مثال وقتی در جامعهای این احساس ایجاد شود که فرصت برابر وجود ندارد، ممکن است افرادی به ابداع و نوآوری از نوع منفی روی بیاورند. این ابداع و نوآوری به این معناست که افراد از راههای غیررایج و غیرمعمول استفاده میکنند تا به اهداف باارزش در جامعه دست پیدا کنند. به عنوان مثال در داستان #فساد، ماجرا به این صورت است که وقتی کارمندی نمیتواند به اهداف تعریفشده در جامعه که حالت سرمایهدارانه دارد (ماشین خوب، ویلای خوب، محل زندگی خوب و …) برسد، میانبرها را تعریف میکند و انحراف شکل میگیرد و این ریشهی فساد در جامعه است …
… افرادی که نمیتوانند در مسیر ابداعی به اهداف دارای ارزش در جامعه دست پیدا کنند، به "انزوا" میروند یا "طغیان" میکنند که این دو هم از ریشههای انحرافات اجتماعی است. افرادی که نمیتوانند از مسیرهای رایج پیش بروند ممکن است منزوی شوند. این منزویها که افسرده نیز میشوند، روی به #خودکشی یا اعتیاد میآورند. دستهای دیگر هم روی به ابداع و خلق وسایل و اهداف جدید میاورند و به اصطلاح "طغیانگر" میشوند. این طغیانگرها وقتی میبینند نمیتوانند با سلاح سرد به هدف خود برسند بسا سراغ سلاح گرم بروند؛ یعنی احساس ناامنی و تنهایی میکنند و چتر حمایتی جامعه را بالای سر خود نمیبینند و در این میان افراد هرکدام به سمتوسویی از انحرافات اجتماعی میروند. این انحرافات میتواند #دزدی، خودکشی، #طلاق و #خشونت باشد که الآن شاهدیم در همهی این انحرافات آمار در حال افزایش است. تردیدی نیست که اینک #فروپاشی_اجتماعی در جامعه شکل گرفته و در حال شدتگرفتن است و بنابراین این انحرافات هم با بگیروببند حل نمیشود بهویژه آنکه خشونت زیاد با مردم، موجب تشویق مردم به دفاع از خود میشود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
روزنامه شرق
فروش سلاح؛ تحویل درِ منزل
❇️ احساسات منفی عامل #گسست_اجتماعی
🗓 سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در هفتهنامهی تجارت فردا دربارهی کاهش #تابآوری در جامعه در پی عصبانیت، غم و اضطراب بالا | منتشرشده در شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴
🖌 بررسی اخیر مؤسسهی نظرسنجی گالوپ حکایت از #ناشاد بودن ایرانیان دارد. قبلاً هم این مؤسسه در نظرسنجیهایش بر بالا بودن میزان #عصبانیت، نگرانی، #استرس و تجربههای منفی در میان ایرانیان دست گذاشته است. آیا ایرانیان مردم ناشادیاند؟ آیا عصبانی و خشمگیناند و استرس و اضطراب فراوانی تجربه میکنند؟ باید گفت که موضوع ناشادی آن روی سکهی #خشونت و نداشتن #احساس_امنیت است. این دو عنصر نقش برجستهای در ایجاد احساس ناشادی دارند. یکی جنبهی مادی دارد و دیگری جنبهی غیرمادی. شاید پیش از پرداختن به موضوع خوب باشد مثالی بزنم دربارهی فردی که لکنت زبان دارد. این فرد از تکلم خوبی برخوردار نیست و گاهی برای رساندن منظورش عصبانی و دچار اضطراب میشود و زمانی که نمیتواند ارتباط کلامی با جهان اطرافش برقرار کند، به ناچار از حرکات دست و پا استفاده میکند و در مرحلهی بعدی ممکن است دست به خشونت بزند و برافروخته شود. بنابراین میبینیم فردی که نمیتواند حرفش را به دیگری برساند چهقدر عصبی میشود. حالا اگر بخواهیم موضوع را در سطح کلان ببینیم میتوان متوجه شد که چه اتفاقاتی رخ میدهد تا #ناشادی و اضطراب جنبهی عمومی پیدا میکند.
احساس #شادی افراد برمیگردد به اینکه آنها چهقدر در جامعه احساس میکنند میتوانند حرف بزنند و دوم چقدر این حرف قابل شنیدن و در مرحلهی بعد قابل اجرا است. در جامعهای که مردم احساس میکنند حرفشان قابل بیان کردن نیست، یعنی تشکلی ندارند که حرفشان را بزنند مثل یک حزب که نمایندهیشان است یا یک گروه اجتماعی که میتواند منتقلکنندهی نظرات آنها باشد، آن زمان است که احساس ناشادی، عصبانیت و نگرانی به آنها دست میدهد. در جامعهی پویا که گروههای اجتماعی و احزاب فعالاند و مشارکت افراد را فرامیخوانند، #توسعه امکانپذیر است و احساسات منفی به تدریج کم میشود. اما در جامعهی ما مسألهای که وجود دارد این است که افراد جامعه احساس میکنند نمیتوانند متکلم خوبی باشند و شنوندهی خوبی هم ندارند. یعنی ارگان و ساختاری که علاقهمند به شنیدن حرفهای آنها باشد کمتر وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد تضمینی وجود ندارد که برای این حرفها اعتبار و ارزش آنچنانی قائل باشند. بنابراین جامعه با یک لکنت مواجه میشود. در این شرایط افراد جامعه مستعد برخورداری از اضطراب، ناشادی و عصبانیتاند که همهی اینها یک «احساس» هستند.
نگاهی به سبک زندگی ایرانیان نشان میدهد که آنها به شدت اهل مهمانی گرفتناند، آمار سفر بالا است و تا چند روز تعطیل میشود جادهها قفل میشوند حتی در دورهی شیوع ویروس #کرونا که توصیه بر انجامنشدن سفر است باز هم شاهد بودیم که چه میزان به جادهها رفتند.
خورد و خوراکشان خوب است و از میزان قابل توجهی تنقلات و نوشابه و … استفاده میکنند. همهی آنچه وجود دارد به ظاهر نشان میدهد که باید جامعهی شادی داشته باشیم چرا که این عوامل باید شادیآور باشند اما متأسفانه شاهد هستیم که آن «حس» شادبودن و آن احساس رضایت وجود ندارد. چرا که شادی حس است نه یک عامل مادی. در کنار #خشونتورزی ناشی از دیدهنشدن در #جامعه، احساس نبود #امنیت قرار میگیرد که یک عامل مادی است. امیدواری نسبت به آینده در بحث #اشتغال و درآمد و پاسخگویی به نیازهای اولیهی زندگی از این بخش نشأت میگیرد. گفته میشود فقر میتواند منجر به کفر شود. فقر به معنی همان پاسخنگرفتن برای نیازهای اولیهی زندگی است. در جنبهی دینی آن منجر به کفر میشود و در بعد اجتماعی، رفتارهای غیراخلاقی را سبب میشود. زمانی که فرد این اطمینان را ندارد که اگر درس شغلی در انتظارش است، بخواند حتماً زمانی که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بیکارند، تولید ناشادی و اضطراب صورت میگیرد. حالا همین دو عنصر را در کنار هم قرار بدهیم، نتیجهاش میشود احساس ناشادی و عصبانیت و نگرانی مردم. نگاهی به همین نظرسنجیهای بینالمللی نشان میدهد که ایران در کنار کشورهایی قرار گرفته که از نظر فرهنگ و منابع مالی و درآمدی بسیار متفاوت با کشور ما و کمتر از ما هستند … | ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در هفتهنامهی تجارت فردا دربارهی کاهش #تابآوری در جامعه در پی عصبانیت، غم و اضطراب بالا | منتشرشده در شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۴
🖌 بررسی اخیر مؤسسهی نظرسنجی گالوپ حکایت از #ناشاد بودن ایرانیان دارد. قبلاً هم این مؤسسه در نظرسنجیهایش بر بالا بودن میزان #عصبانیت، نگرانی، #استرس و تجربههای منفی در میان ایرانیان دست گذاشته است. آیا ایرانیان مردم ناشادیاند؟ آیا عصبانی و خشمگیناند و استرس و اضطراب فراوانی تجربه میکنند؟ باید گفت که موضوع ناشادی آن روی سکهی #خشونت و نداشتن #احساس_امنیت است. این دو عنصر نقش برجستهای در ایجاد احساس ناشادی دارند. یکی جنبهی مادی دارد و دیگری جنبهی غیرمادی. شاید پیش از پرداختن به موضوع خوب باشد مثالی بزنم دربارهی فردی که لکنت زبان دارد. این فرد از تکلم خوبی برخوردار نیست و گاهی برای رساندن منظورش عصبانی و دچار اضطراب میشود و زمانی که نمیتواند ارتباط کلامی با جهان اطرافش برقرار کند، به ناچار از حرکات دست و پا استفاده میکند و در مرحلهی بعدی ممکن است دست به خشونت بزند و برافروخته شود. بنابراین میبینیم فردی که نمیتواند حرفش را به دیگری برساند چهقدر عصبی میشود. حالا اگر بخواهیم موضوع را در سطح کلان ببینیم میتوان متوجه شد که چه اتفاقاتی رخ میدهد تا #ناشادی و اضطراب جنبهی عمومی پیدا میکند.
احساس #شادی افراد برمیگردد به اینکه آنها چهقدر در جامعه احساس میکنند میتوانند حرف بزنند و دوم چقدر این حرف قابل شنیدن و در مرحلهی بعد قابل اجرا است. در جامعهای که مردم احساس میکنند حرفشان قابل بیان کردن نیست، یعنی تشکلی ندارند که حرفشان را بزنند مثل یک حزب که نمایندهیشان است یا یک گروه اجتماعی که میتواند منتقلکنندهی نظرات آنها باشد، آن زمان است که احساس ناشادی، عصبانیت و نگرانی به آنها دست میدهد. در جامعهی پویا که گروههای اجتماعی و احزاب فعالاند و مشارکت افراد را فرامیخوانند، #توسعه امکانپذیر است و احساسات منفی به تدریج کم میشود. اما در جامعهی ما مسألهای که وجود دارد این است که افراد جامعه احساس میکنند نمیتوانند متکلم خوبی باشند و شنوندهی خوبی هم ندارند. یعنی ارگان و ساختاری که علاقهمند به شنیدن حرفهای آنها باشد کمتر وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد تضمینی وجود ندارد که برای این حرفها اعتبار و ارزش آنچنانی قائل باشند. بنابراین جامعه با یک لکنت مواجه میشود. در این شرایط افراد جامعه مستعد برخورداری از اضطراب، ناشادی و عصبانیتاند که همهی اینها یک «احساس» هستند.
نگاهی به سبک زندگی ایرانیان نشان میدهد که آنها به شدت اهل مهمانی گرفتناند، آمار سفر بالا است و تا چند روز تعطیل میشود جادهها قفل میشوند حتی در دورهی شیوع ویروس #کرونا که توصیه بر انجامنشدن سفر است باز هم شاهد بودیم که چه میزان به جادهها رفتند.
خورد و خوراکشان خوب است و از میزان قابل توجهی تنقلات و نوشابه و … استفاده میکنند. همهی آنچه وجود دارد به ظاهر نشان میدهد که باید جامعهی شادی داشته باشیم چرا که این عوامل باید شادیآور باشند اما متأسفانه شاهد هستیم که آن «حس» شادبودن و آن احساس رضایت وجود ندارد. چرا که شادی حس است نه یک عامل مادی. در کنار #خشونتورزی ناشی از دیدهنشدن در #جامعه، احساس نبود #امنیت قرار میگیرد که یک عامل مادی است. امیدواری نسبت به آینده در بحث #اشتغال و درآمد و پاسخگویی به نیازهای اولیهی زندگی از این بخش نشأت میگیرد. گفته میشود فقر میتواند منجر به کفر شود. فقر به معنی همان پاسخنگرفتن برای نیازهای اولیهی زندگی است. در جنبهی دینی آن منجر به کفر میشود و در بعد اجتماعی، رفتارهای غیراخلاقی را سبب میشود. زمانی که فرد این اطمینان را ندارد که اگر درس شغلی در انتظارش است، بخواند حتماً زمانی که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بیکارند، تولید ناشادی و اضطراب صورت میگیرد. حالا همین دو عنصر را در کنار هم قرار بدهیم، نتیجهاش میشود احساس ناشادی و عصبانیت و نگرانی مردم. نگاهی به همین نظرسنجیهای بینالمللی نشان میدهد که ایران در کنار کشورهایی قرار گرفته که از نظر فرهنگ و منابع مالی و درآمدی بسیار متفاوت با کشور ما و کمتر از ما هستند … | ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
Ahmad Bokharaei
Ahmed Bokharai - sociologist, writer and researcher
Director of Political Sociology Department and former Director of Social Issues and Damages Department
In the Iran Sociology Association
Director of Political Sociology Department and former Director of Social Issues and Damages Department
In the Iran Sociology Association
| #درنگ | پاییز #پژوهش
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
🖋 #احمد_بخارایی:
میگویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خواندهاند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنیبخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشستهاست! امروز چه شدهاست که سایهها، «آفتاب» را به بند کشیدهاند؟ چه شدهاست که دلمان از غم و سرمان از درد آکنده شدهاست؟ چرا امروز، «پژوهش»، پنج پاره شده و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رفستیزی، میدان گرفته و سطحینگری گسترده شده و «و»حشت از رأی قاضیهای حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»یچ آذرخشی، نویدمان نمیدهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواختهمیشود؟ میخواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گرانسنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهشگران به چالش کشیدهشوند و پژوهشگری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر میکنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ بردهاند و در پای سنّت کور، قربانی کردهاند تا در سایهاش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علمستیز بپردازند بیهوده است. یک صغیر، چگونه میتواند از معانی عالی درکی داشتهباشد؟ چرا صغیر ماندهایم؟ میخواستم به روش پژوهش #جامعهشناس و #مردمشناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعهشناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روشهای ترکیبی متشکّل از تئوری، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها میتواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانهای بر روی آب» و «خانهای با در باز» به ترتیب از #ازدواج مشوّش «موقت» و ازدواج مسئلهساز «سفید» مبتنی بر پژوهشهایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر میکنم و پیشتر نمیروم و بیشتر نمیگویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضیهایش. اینان اندیشه را به مسلخ بردهاند. میخواستم از لزوم رسوخ به لایههای زیرین سطحها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمولشان در پژوهشهای اصیل به نقل از انسانشناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش میکنم: چه سودی دارد در جامعهای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهشگری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش میرود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و همچنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت میکند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمیاندیشند و ذوب در #ولایت نشدهاند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شدهاست»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلولبندها بزرگ نشدهاند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهشگران و روشنفکران آزاداندیش در این دیار سنّتمحور از نوع تحرّکناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبهها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ میبرد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نامهای خانمها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاههای آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب میکنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیتشناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقهای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقالهاش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دستگیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
🖋 #احمد_بخارایی:
میگویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خواندهاند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنیبخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشستهاست! امروز چه شدهاست که سایهها، «آفتاب» را به بند کشیدهاند؟ چه شدهاست که دلمان از غم و سرمان از درد آکنده شدهاست؟ چرا امروز، «پژوهش»، پنج پاره شده و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رفستیزی، میدان گرفته و سطحینگری گسترده شده و «و»حشت از رأی قاضیهای حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»یچ آذرخشی، نویدمان نمیدهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواختهمیشود؟ میخواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گرانسنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهشگران به چالش کشیدهشوند و پژوهشگری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر میکنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ بردهاند و در پای سنّت کور، قربانی کردهاند تا در سایهاش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علمستیز بپردازند بیهوده است. یک صغیر، چگونه میتواند از معانی عالی درکی داشتهباشد؟ چرا صغیر ماندهایم؟ میخواستم به روش پژوهش #جامعهشناس و #مردمشناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعهشناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روشهای ترکیبی متشکّل از تئوری، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها میتواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانهای بر روی آب» و «خانهای با در باز» به ترتیب از #ازدواج مشوّش «موقت» و ازدواج مسئلهساز «سفید» مبتنی بر پژوهشهایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر میکنم و پیشتر نمیروم و بیشتر نمیگویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضیهایش. اینان اندیشه را به مسلخ بردهاند. میخواستم از لزوم رسوخ به لایههای زیرین سطحها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمولشان در پژوهشهای اصیل به نقل از انسانشناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش میکنم: چه سودی دارد در جامعهای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهشگری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش میرود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و همچنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت میکند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمیاندیشند و ذوب در #ولایت نشدهاند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شدهاست»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلولبندها بزرگ نشدهاند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهشگران و روشنفکران آزاداندیش در این دیار سنّتمحور از نوع تحرّکناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبهها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ میبرد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نامهای خانمها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاههای آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب میکنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیتشناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقهای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقالهاش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دستگیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
📺 روشنگویی احمد بخارایی دربارهی عدم حضور در برنامهی «ساعت پرسش» از تلویزیون «منوتو»
| دقت:
دیشب (۴ بهمن ۱۳۹۹) کانال تلویزیونی «#منوتو» در برنامهی «ساعت پرسش» پیرامون «چگونگی و چرایی روند تحولات آتی در ایران» از ساعت یازده تا دوازدهونیم شب که «پخش زنده» بود از من (#احمد_بخارایی) هم دعوت کرده بود در برنامه و در گفتوشنود شرکت کنم. مشاهده کردم که در ابتدای برنامه از سوی مجری اعلام شد که از من دعوت شده اما به دلیل «نگرانیهای امنیتی» دعوت را نپذیرفتهام. یادآور می شوم:
۱ـ اندکی دلخور شدم که «واقعیت»، دگرگون شده بود. لازم به ذکر است تهیهکنندهی محترم برنامه، وقتی چینش قطعی میهمانان (خانم رویا حکاکیان، آقایان زرتشت احمدی راغب، حسن داعی و سعید قاسمینژاد) را دیروز ساعاتی قبل از شروع برنامه به من اعلام کرد، تفصیلاً و تلفنی برای ایشان توضیح دادم که اگر در یک فضای علمی و واقعبینانه گفتوشنود صورت نپذیرد سه آفت پدیدار میشود: اول اینکه در اثر تکرار کلیات و عدم وجود یک تحلیل علمی و عمیق، بیننده خسته میشود و دوم اینکه با چینشی که صورت گرفته فضای غالب به چهار موضع سیاسی که قبلاً مکرراً اعلام موضع کردهاند تعلق دارد و در این چینش، تحلیل جامعهشناختی از سوی من دارای پژواک قابل توجهی نخواهدبود و سوم این که در چنین فضاهایی، نقد من نسبت به برخی استدلالها و تاکتیکهای مطروحهی حاضران در نشست که عمدتاً دارای مواضع رادیکال هستند، ممکن است به ذهن بیننده این شائبه را ایجاد کند که من «مدافع مواضع #جمهوری_اسلامی» هستم و این سومی چیزی است که به شدت از آن پرهیز دارم.
۲ـ در گفتوگوهای داخلی و خارجی مکرراً و تفصیلاً گفتهام که اینک «#حاکمیت_شیعی» در ایران با «#فروپاشی_اجتماعی» مواجه شده است و فقط در دو برنامهی مستقل و مفصل با آقای عنایت فانی در برنامهی «به عبارت دیگر» در «بیبیسی فارسی» در این موضوع، گفتوشنود داشتهام. حالا دیشب دیدم که نگرانی اصلی من در خصوص «اتهام خوردن به دفاع از جمهوری اسلامی» تبدیل به «نگرانیهای امنیتی» شد!
۳ـ نمیخواهم بگویم اینجا در #امنیت هستیم چون متأسفانه مشاهده میشود که افراد بسیاری در اثر ارتکاب یک کنش مدنی معمولی، دستگیر و زندانی میشوند و حتی #پژوهشگران از ترکشهای امنیتی در امان نیستند اما میخواستم بگویم صادقانه برخوردکردن از سوی همهی ما اعم از رسانههای داخل و خارج مهم است، زیرا در بستر تحولات آتی در ایران، همهی ما دارای نقشهای بیبدیلی خواهیم بود.
۴ـ در هر صورت برنامهی دیشب آغاز شد و دیدم جناب صادق زیباکلام از ایران به جای من جایگزین در برنامه شدند و در پایان ملاحظه شد که پیشبینی اولیهی من خیلی بیپایه نبوده و از دل این مباحث کلی، چیزی بیرون نمیآید که بیننده را به سوی مطلب نوینی سوق دهد. باز هم همان کلیات و …!
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| دقت:
دیشب (۴ بهمن ۱۳۹۹) کانال تلویزیونی «#منوتو» در برنامهی «ساعت پرسش» پیرامون «چگونگی و چرایی روند تحولات آتی در ایران» از ساعت یازده تا دوازدهونیم شب که «پخش زنده» بود از من (#احمد_بخارایی) هم دعوت کرده بود در برنامه و در گفتوشنود شرکت کنم. مشاهده کردم که در ابتدای برنامه از سوی مجری اعلام شد که از من دعوت شده اما به دلیل «نگرانیهای امنیتی» دعوت را نپذیرفتهام. یادآور می شوم:
۱ـ اندکی دلخور شدم که «واقعیت»، دگرگون شده بود. لازم به ذکر است تهیهکنندهی محترم برنامه، وقتی چینش قطعی میهمانان (خانم رویا حکاکیان، آقایان زرتشت احمدی راغب، حسن داعی و سعید قاسمینژاد) را دیروز ساعاتی قبل از شروع برنامه به من اعلام کرد، تفصیلاً و تلفنی برای ایشان توضیح دادم که اگر در یک فضای علمی و واقعبینانه گفتوشنود صورت نپذیرد سه آفت پدیدار میشود: اول اینکه در اثر تکرار کلیات و عدم وجود یک تحلیل علمی و عمیق، بیننده خسته میشود و دوم اینکه با چینشی که صورت گرفته فضای غالب به چهار موضع سیاسی که قبلاً مکرراً اعلام موضع کردهاند تعلق دارد و در این چینش، تحلیل جامعهشناختی از سوی من دارای پژواک قابل توجهی نخواهدبود و سوم این که در چنین فضاهایی، نقد من نسبت به برخی استدلالها و تاکتیکهای مطروحهی حاضران در نشست که عمدتاً دارای مواضع رادیکال هستند، ممکن است به ذهن بیننده این شائبه را ایجاد کند که من «مدافع مواضع #جمهوری_اسلامی» هستم و این سومی چیزی است که به شدت از آن پرهیز دارم.
۲ـ در گفتوگوهای داخلی و خارجی مکرراً و تفصیلاً گفتهام که اینک «#حاکمیت_شیعی» در ایران با «#فروپاشی_اجتماعی» مواجه شده است و فقط در دو برنامهی مستقل و مفصل با آقای عنایت فانی در برنامهی «به عبارت دیگر» در «بیبیسی فارسی» در این موضوع، گفتوشنود داشتهام. حالا دیشب دیدم که نگرانی اصلی من در خصوص «اتهام خوردن به دفاع از جمهوری اسلامی» تبدیل به «نگرانیهای امنیتی» شد!
۳ـ نمیخواهم بگویم اینجا در #امنیت هستیم چون متأسفانه مشاهده میشود که افراد بسیاری در اثر ارتکاب یک کنش مدنی معمولی، دستگیر و زندانی میشوند و حتی #پژوهشگران از ترکشهای امنیتی در امان نیستند اما میخواستم بگویم صادقانه برخوردکردن از سوی همهی ما اعم از رسانههای داخل و خارج مهم است، زیرا در بستر تحولات آتی در ایران، همهی ما دارای نقشهای بیبدیلی خواهیم بود.
۴ـ در هر صورت برنامهی دیشب آغاز شد و دیدم جناب صادق زیباکلام از ایران به جای من جایگزین در برنامه شدند و در پایان ملاحظه شد که پیشبینی اولیهی من خیلی بیپایه نبوده و از دل این مباحث کلی، چیزی بیرون نمیآید که بیننده را به سوی مطلب نوینی سوق دهد. باز هم همان کلیات و …!
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ مطالباتی که آرزو شدند!
🗓 آدینه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از واکنشها به سامانهی ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۲۳
👈 نمایش گزارش
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه:
… «#آرزو» جنبهی مفهومی، اما «#مطالبهگری» جنبهی مصداقی دارد … ممکن است کسی بگوید من آرزوی «برقراری #آزادی» را دارم این ذهن، معطوف به #ساختار_سیاسی است، وقتی از او بپرسیم پس چه مطالبهای داری؟ میگوید من خواستار داشتن #حزب و #مشارکت_سیاسی هستم …
… در #طبقه_متوسط، کم و زیاد خواستههایشان یک خمیرمایهی اجتماعی دارد … اگر این آرزوها را در حوالی خیابان شوش سنجش کنیم متوجه تفاوت معناداری خواهیم شد. بخش بزرگ این تفاوتها به #پایگاه_اجتماعی و اقتصادی مردم برمیگردد. من وقتی پیامها در سامانه را میخواندم یک نفر از امیرآباد نوشته بود فرهنگسرا و امکانات فرهنگی میخواهیم، این فرد در طبقهی متوسط است، طبقهی متوسط هم بهدنبال افزایش #سرمایه_اجتماعی است …
… در جامعهی ما که بسیاری از افراد از #حقوق اولیهی خودشان در بعضی جاها محروماند، آرزوهایشان در حد همین حقوق اولیه است. یعنی آرزوهای کوتاه مدت و معطوف به مسائل اقتصادی که میبایست جلوتر بهآن پاسخ داده میشد. اگر قبلاً به نیازهای اولیه و ثانویه پاسخ داده میشد طبیعی بود آرزوی افراد، کمی درازمدتتر، ایدهآلتر و جنبهی بهترشدن داشته باشد. اما وقتی درجایی در گامهای اولیه درجا میزنیم آرزوهای آدمها همینقدر نزدیک و کوتاه مدت میشود …
… «مطالبهگری» عامل پویایی #جامعه است …
… مشخصاً آدمهایی که چشمانداز دوری ندارند و عادت کردهاند در زندگی روزمره غرق شوند «آرزوها»یشان شبیه «مطالبات» بعضاً دم دستی است. بهقدری محروم بوده که یک مطالبهی کوچک را به عنوان آرزو مطرح میکند، این اتفاق بسیار جای تحلیل دارد، بنابراین باید گفت «#مطالبات» لباس تحقق «آرزوها» است …
… برای یک کسی که در #جنوب_شهر زندگی میکند و درگیر پاسخگویی به نیازهای اولیهاش است که دیگر آسفالت خوب اولویت نخست او نیست، او آرزو دارد یک شب را با خوشی به بستر برود. همانطور که گفتم اصلاً آروزها با توجه به #پایگاه_اقتصادی و اجتماعی، متفاوت است. اما طبقهی بالای جامعه وقتی آرزو میکند نیمه شب، موقع برگشت به خانه #امنیت داشته باشد یعنی این اهل دیر آمدن است، اهل تفریح کردن است. شما بروید در جنوب شهر بررسی کنید، آرزوهایشان موارد دم دستی است، او اصلاً نگران آسفالت است؟ جنوب شهری آرزو دارد شب به فرزندش غذای خوب بدهد. حالا شما میخواهید سر این مسئله با مردم چالش کنید که این «آرزو» نیست، «#مطالبه» است؟ خیر، این کار مردم نیست، این ما محققان هستیم که باید تحلیل کنیم چرا آرزوی اینها به این حد تقلیل پیدا کرده که در حد یک مطالبه شده است …
… ما در تحلیل محتوای پیامهای #شهروندان در سامانهی #شهرداری لازم است یک جدول دوازده خانهای را در نظر داشتهباشیم. احتمالاً هر چه به جنوب شهر و طبقهی سه نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات، بیشتر رنگ و بوی اقتصادی و کوتاهمدت به خود میگیرند و هر چه به طبقهی مرفه و یک نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات جنبهی اقتصادی اما درازمدتتر پیدا میکنند و در این میان، اعضای طبقهی متوسط در مناطقی مانند یوسفآباد و امیرآباد به خواستههایی با محتوای فرهنگی ـ اجتماعی در بازهی میانمدت نزدیک میشوند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از واکنشها به سامانهی ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۲۳
👈 نمایش گزارش
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه:
… «#آرزو» جنبهی مفهومی، اما «#مطالبهگری» جنبهی مصداقی دارد … ممکن است کسی بگوید من آرزوی «برقراری #آزادی» را دارم این ذهن، معطوف به #ساختار_سیاسی است، وقتی از او بپرسیم پس چه مطالبهای داری؟ میگوید من خواستار داشتن #حزب و #مشارکت_سیاسی هستم …
… در #طبقه_متوسط، کم و زیاد خواستههایشان یک خمیرمایهی اجتماعی دارد … اگر این آرزوها را در حوالی خیابان شوش سنجش کنیم متوجه تفاوت معناداری خواهیم شد. بخش بزرگ این تفاوتها به #پایگاه_اجتماعی و اقتصادی مردم برمیگردد. من وقتی پیامها در سامانه را میخواندم یک نفر از امیرآباد نوشته بود فرهنگسرا و امکانات فرهنگی میخواهیم، این فرد در طبقهی متوسط است، طبقهی متوسط هم بهدنبال افزایش #سرمایه_اجتماعی است …
… در جامعهی ما که بسیاری از افراد از #حقوق اولیهی خودشان در بعضی جاها محروماند، آرزوهایشان در حد همین حقوق اولیه است. یعنی آرزوهای کوتاه مدت و معطوف به مسائل اقتصادی که میبایست جلوتر بهآن پاسخ داده میشد. اگر قبلاً به نیازهای اولیه و ثانویه پاسخ داده میشد طبیعی بود آرزوی افراد، کمی درازمدتتر، ایدهآلتر و جنبهی بهترشدن داشته باشد. اما وقتی درجایی در گامهای اولیه درجا میزنیم آرزوهای آدمها همینقدر نزدیک و کوتاه مدت میشود …
… «مطالبهگری» عامل پویایی #جامعه است …
… مشخصاً آدمهایی که چشمانداز دوری ندارند و عادت کردهاند در زندگی روزمره غرق شوند «آرزوها»یشان شبیه «مطالبات» بعضاً دم دستی است. بهقدری محروم بوده که یک مطالبهی کوچک را به عنوان آرزو مطرح میکند، این اتفاق بسیار جای تحلیل دارد، بنابراین باید گفت «#مطالبات» لباس تحقق «آرزوها» است …
… برای یک کسی که در #جنوب_شهر زندگی میکند و درگیر پاسخگویی به نیازهای اولیهاش است که دیگر آسفالت خوب اولویت نخست او نیست، او آرزو دارد یک شب را با خوشی به بستر برود. همانطور که گفتم اصلاً آروزها با توجه به #پایگاه_اقتصادی و اجتماعی، متفاوت است. اما طبقهی بالای جامعه وقتی آرزو میکند نیمه شب، موقع برگشت به خانه #امنیت داشته باشد یعنی این اهل دیر آمدن است، اهل تفریح کردن است. شما بروید در جنوب شهر بررسی کنید، آرزوهایشان موارد دم دستی است، او اصلاً نگران آسفالت است؟ جنوب شهری آرزو دارد شب به فرزندش غذای خوب بدهد. حالا شما میخواهید سر این مسئله با مردم چالش کنید که این «آرزو» نیست، «#مطالبه» است؟ خیر، این کار مردم نیست، این ما محققان هستیم که باید تحلیل کنیم چرا آرزوی اینها به این حد تقلیل پیدا کرده که در حد یک مطالبه شده است …
… ما در تحلیل محتوای پیامهای #شهروندان در سامانهی #شهرداری لازم است یک جدول دوازده خانهای را در نظر داشتهباشیم. احتمالاً هر چه به جنوب شهر و طبقهی سه نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات، بیشتر رنگ و بوی اقتصادی و کوتاهمدت به خود میگیرند و هر چه به طبقهی مرفه و یک نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات جنبهی اقتصادی اما درازمدتتر پیدا میکنند و در این میان، اعضای طبقهی متوسط در مناطقی مانند یوسفآباد و امیرآباد به خواستههایی با محتوای فرهنگی ـ اجتماعی در بازهی میانمدت نزدیک میشوند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |