❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
🗓 دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۱۰ | دهمین مکث:
«خشم و خون»
در دل «خروش و خون» و در سومین روز اعتراضات خشمناک آبان ۹۸ این قلم مینویسد.
⟩⟩ ۱ـ صبح پنجشنبهی گذشته مورخ ۲۳ آبان ۱۳۹۸ یعنی یک روز پیش از سهمیهبندی و افزایش نرخ #بنزین به یک جمع خصوصی پانزده نفره متشکّل از ده جامعهشناس حوزهی انحرافات اجتماعی و پنج فرد میزبان به دعوت سازمان اجتماعی #وزارت_کشور با میانجیگری یک پژوهشگاه در موضوع «علل و عوامل #خشونتورزی در #جامعه» به گفتوشنود دعوت شده بودیم. در این نشست سه ساعته، ده #جامعه_شناس شامل پژوهشگرانی مانند آقایان #سعید_مدنی، #حسن_سراجزاده، #عباس_عبدی و نیز دیگر خانمها و آقایان از اعضای هیأت علمی دانشگاههای الزّهرا، شهید بهشتی و علامه طباطبایی حضور داشتند. یکی از اعضای گروه پنجنفرهی میزبان که علیالظّاهر دکترای جامعهشناسی هم داشت و مسئول یکی از سازمانهای نظرسنجی وابسته به حکومت نیز بود در ابتدای جلسه عنوان داشت که «ما تاکنون هر چه جامعهشناس دعوت و از آنها راهکار پیرامون کنترل و کاهش خشونت اجتماعی طلب کردهایم عمدتاً از وجود ساختارهای بیمار در جامعه سخن گفتهاند. حال فرض کنید ما با این مباحث آشنا هستیم. اینک بگویید برای جامعهی ما که دچار تب چهل درجه است چه باید کرد؟»
⟩⟩ ۲ـ وقتی نوبت به من رسید حدود پانزده دقیقه حرفهایی زدم که برخوردار از محورهای شش گانه زیر بود:
⟩ اول ـ جامعهی ما دچار «#مرگ_اجتماعی» شده است نه آنکه تب چهلدرجه داشته باشد و پیشفرض آن «جامعهشناس محترم درون حاکمیتی» اشتباه، فلذا پرسشش هم غلط است و پرسش غلط، پاسخ ندارد.
⟩ دوم ـ یک جامعهشناس فارغ از ارزشهای سوگیرانه و مذهبمحور در ایران مانند یک پزشک نیست که نسخهپیچ برای سرماخوردگی باشد بلکه در مقام «تحلیل» حتماً به «ساختارها» توجه دارد و پس از تحلیل جامعهشناسانه است که یک «سیاستگذار» با تکیه بر این تحلیلهای کلان در سطوح میانه و خُرد به تدوین سیاست، میتواند بپردازد. پس آن دسته از جامعهشناسانی که میخواهند برای کاهش «تب» در یک «جامعهی مرده» نسخه بپیچند خود بسا مصداق یک «جامعهشناس مرده» باشند.
⟩ سوم ـ آنچه در سالهای گذشته بارها گفته بودیم شنیده نشد و آنچه هم که امروز میگوییم دیر شنیده خواهد شد. «خشونت» در جامعهی ما به شکل «هرم» از رأس، جریان یافته و به سطح قاعدهی هرم جاری شده و مردم را در بر گرفته است.
⟩ چهارم ـ در ایران، #ساختار_سیاسی «خشونتزا» است و در «#ساختار_حقوقی» و #قانون_اساسی با قانونمندشدن مرز میان خودی و غیرخودی و تبعیض، «خشونت» نهادینه و در #ساختار_اقتصادی که خشونتآفرین است بازتولید شده است.
⟩ پنجم ـ لازم است مسئلهی «#خشونت» در جامعه، «#برساخت» (#reconstruction) و از سوی رسانهها «بازنمایی» شود تا «وجود» خشونت اجتماعی علاوه بر جنبهی «عینی»، برخوردار از جنبه «ذهنی» شود. پس از این مرحله، امکانپذیر است که به عنوان یک «مسئله» به روش دیالکتیکی و آزاد به بحث پیرامون «#خشونت_اجتماعی» بنشینیم.
⟩ ششم ـ در جامعهای که جامعهشناسانش اجازهی حضور آزاد در صداوسیمایش را ندارند و در جامعهای که روزنامهها و جرایدش اجازهی نشر آزاد تحلیلها را ندارند «#خشونت» در ابعاد وسیعش به زیر پوست شهرها و به لایههای پنهان جامعه نفوذ میکند و به شکلهای آسیبرسان در سطوح مختلف جامعه و تعاملات اجتماعی ظاهر میشود.
⟩⟩ ۳ـ هنوز از آن نشست بیش از بیستوچهار ساعت نگذشته بود که با اعلان سهمیهبندی و گرانشدن بنزین شاهد خشونتورزی معترضان بودیم و مشخص شد که کدام نگاه و چه تحلیلی از وضعیت فعلی جامعه صحیحتر به نظر میرسد. اینک پرسش این است که: آیا این خشمها فقط به «افزایش نرخ بنزین» یا به مجموع خشمهای نهفته و فروخورده در بین قشرهای مختلف جامعه مربوط میشود؟! هر چند پاسخ این پرسش را میدانید اما در «مکث»های بعدی به آن خواهم پرداخت.
⟩⟩ ۴ـ اینجا و اینک در «دهمین مکث» برای شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ یادآوری میشود که «نشاید» نظامی (بخوانید: بینظمی اجتماعی) تقویت شود که «خشونت» را نهادینه کرده است و #اصلاحطلب و اصولگرایش، «تدبیر بروز خشم» را نمیدانند و نظام را به «ناکارآمدی اجتماعی» و فرزندان شما و من را به لبهی پرتگاه سوق دادهاند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۱۰ | دهمین مکث:
«خشم و خون»
در دل «خروش و خون» و در سومین روز اعتراضات خشمناک آبان ۹۸ این قلم مینویسد.
⟩⟩ ۱ـ صبح پنجشنبهی گذشته مورخ ۲۳ آبان ۱۳۹۸ یعنی یک روز پیش از سهمیهبندی و افزایش نرخ #بنزین به یک جمع خصوصی پانزده نفره متشکّل از ده جامعهشناس حوزهی انحرافات اجتماعی و پنج فرد میزبان به دعوت سازمان اجتماعی #وزارت_کشور با میانجیگری یک پژوهشگاه در موضوع «علل و عوامل #خشونتورزی در #جامعه» به گفتوشنود دعوت شده بودیم. در این نشست سه ساعته، ده #جامعه_شناس شامل پژوهشگرانی مانند آقایان #سعید_مدنی، #حسن_سراجزاده، #عباس_عبدی و نیز دیگر خانمها و آقایان از اعضای هیأت علمی دانشگاههای الزّهرا، شهید بهشتی و علامه طباطبایی حضور داشتند. یکی از اعضای گروه پنجنفرهی میزبان که علیالظّاهر دکترای جامعهشناسی هم داشت و مسئول یکی از سازمانهای نظرسنجی وابسته به حکومت نیز بود در ابتدای جلسه عنوان داشت که «ما تاکنون هر چه جامعهشناس دعوت و از آنها راهکار پیرامون کنترل و کاهش خشونت اجتماعی طلب کردهایم عمدتاً از وجود ساختارهای بیمار در جامعه سخن گفتهاند. حال فرض کنید ما با این مباحث آشنا هستیم. اینک بگویید برای جامعهی ما که دچار تب چهل درجه است چه باید کرد؟»
⟩⟩ ۲ـ وقتی نوبت به من رسید حدود پانزده دقیقه حرفهایی زدم که برخوردار از محورهای شش گانه زیر بود:
⟩ اول ـ جامعهی ما دچار «#مرگ_اجتماعی» شده است نه آنکه تب چهلدرجه داشته باشد و پیشفرض آن «جامعهشناس محترم درون حاکمیتی» اشتباه، فلذا پرسشش هم غلط است و پرسش غلط، پاسخ ندارد.
⟩ دوم ـ یک جامعهشناس فارغ از ارزشهای سوگیرانه و مذهبمحور در ایران مانند یک پزشک نیست که نسخهپیچ برای سرماخوردگی باشد بلکه در مقام «تحلیل» حتماً به «ساختارها» توجه دارد و پس از تحلیل جامعهشناسانه است که یک «سیاستگذار» با تکیه بر این تحلیلهای کلان در سطوح میانه و خُرد به تدوین سیاست، میتواند بپردازد. پس آن دسته از جامعهشناسانی که میخواهند برای کاهش «تب» در یک «جامعهی مرده» نسخه بپیچند خود بسا مصداق یک «جامعهشناس مرده» باشند.
⟩ سوم ـ آنچه در سالهای گذشته بارها گفته بودیم شنیده نشد و آنچه هم که امروز میگوییم دیر شنیده خواهد شد. «خشونت» در جامعهی ما به شکل «هرم» از رأس، جریان یافته و به سطح قاعدهی هرم جاری شده و مردم را در بر گرفته است.
⟩ چهارم ـ در ایران، #ساختار_سیاسی «خشونتزا» است و در «#ساختار_حقوقی» و #قانون_اساسی با قانونمندشدن مرز میان خودی و غیرخودی و تبعیض، «خشونت» نهادینه و در #ساختار_اقتصادی که خشونتآفرین است بازتولید شده است.
⟩ پنجم ـ لازم است مسئلهی «#خشونت» در جامعه، «#برساخت» (#reconstruction) و از سوی رسانهها «بازنمایی» شود تا «وجود» خشونت اجتماعی علاوه بر جنبهی «عینی»، برخوردار از جنبه «ذهنی» شود. پس از این مرحله، امکانپذیر است که به عنوان یک «مسئله» به روش دیالکتیکی و آزاد به بحث پیرامون «#خشونت_اجتماعی» بنشینیم.
⟩ ششم ـ در جامعهای که جامعهشناسانش اجازهی حضور آزاد در صداوسیمایش را ندارند و در جامعهای که روزنامهها و جرایدش اجازهی نشر آزاد تحلیلها را ندارند «#خشونت» در ابعاد وسیعش به زیر پوست شهرها و به لایههای پنهان جامعه نفوذ میکند و به شکلهای آسیبرسان در سطوح مختلف جامعه و تعاملات اجتماعی ظاهر میشود.
⟩⟩ ۳ـ هنوز از آن نشست بیش از بیستوچهار ساعت نگذشته بود که با اعلان سهمیهبندی و گرانشدن بنزین شاهد خشونتورزی معترضان بودیم و مشخص شد که کدام نگاه و چه تحلیلی از وضعیت فعلی جامعه صحیحتر به نظر میرسد. اینک پرسش این است که: آیا این خشمها فقط به «افزایش نرخ بنزین» یا به مجموع خشمهای نهفته و فروخورده در بین قشرهای مختلف جامعه مربوط میشود؟! هر چند پاسخ این پرسش را میدانید اما در «مکث»های بعدی به آن خواهم پرداخت.
⟩⟩ ۴ـ اینجا و اینک در «دهمین مکث» برای شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ یادآوری میشود که «نشاید» نظامی (بخوانید: بینظمی اجتماعی) تقویت شود که «خشونت» را نهادینه کرده است و #اصلاحطلب و اصولگرایش، «تدبیر بروز خشم» را نمیدانند و نظام را به «ناکارآمدی اجتماعی» و فرزندان شما و من را به لبهی پرتگاه سوق دادهاند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . در دل «خروش و خون» و در سومین…
❇️ نگاه امنیتی به سمنها سبب کاهش مشارکت داوطلبانه میشود!
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ پژوهش و تحقیق به فعالیت لاکچری تبدیل شده است!
🗓 سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران از نشست «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی» با حضور جامعهشناسان (مقصود فراستخواه، حسن محدثی، سید جواد میری و #احمد_بخارایی) در انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی) | منتشرشده در شمارهی ۷۵۵۱، سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… معضل پژوهش و مسائلی که گریبان #دانشگاه را گرفته نمیتوان نادیده انگاشت، وقتی صحبت از موانع #پژوهش در ایران به میان میآید، مشاهده میشود که برخی افراد و متخصصین و نقادان به سطح تحلیل «میانه» سوق پیدا میکنند و انگار از وسط راه معضل را میبینند و سپس به تدوین و تبیین مینشینند و مثل همیشه بحث حمایتهای مالی یا مسألهی تجهیزات و امکانات مطرح میشود و حتی در این زمینه معضل ضعف #مدیریت و مسألهی بیارتباطی مراکز پژوهشی یا حرف از نبودن اشتراک بین محورهای پژوهشی با سیاستگذاری هم مطرح میشود، لذا مشاهده میکنیم که از «کنشگر خلاق» در سطح خرد و الزامات ساختاری آن در عرصهی پژوهش سخنی به میان نمیآید، چرا یک #پژوهشگر در یک #جامعه آنطور که باید و شاید از #خلاقیت برخوردار نیست؟ هدف این است که رابطه بین پژوهشهای اجتماعی و به دنبال آن #موانع_سیاسی در سطح کلان در این نشست تحلیل شود، بهطور کلی روند تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه با روند پژوهش همسو نیست و گاه ضدیت دارد و شاهد کمارتباطی و گاهی بیارتباطی بین سیاستگذاری و پژوهشهای اجتماعی هستیم. محرمانه تلقیشدن برخی #مسائل_اجتماعی و پشتکردن به نتایج تحقیقاتی که از سوی پژوهشگران مستقل انجام میشود و گاه حبس آنان از مسائلی است که ریشه در #ساختار_سیاسی دارد …
| پخش رسانهی این نشست:
صوت | ویدئو
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران از نشست «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی» با حضور جامعهشناسان (مقصود فراستخواه، حسن محدثی، سید جواد میری و #احمد_بخارایی) در انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی) | منتشرشده در شمارهی ۷۵۵۱، سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… معضل پژوهش و مسائلی که گریبان #دانشگاه را گرفته نمیتوان نادیده انگاشت، وقتی صحبت از موانع #پژوهش در ایران به میان میآید، مشاهده میشود که برخی افراد و متخصصین و نقادان به سطح تحلیل «میانه» سوق پیدا میکنند و انگار از وسط راه معضل را میبینند و سپس به تدوین و تبیین مینشینند و مثل همیشه بحث حمایتهای مالی یا مسألهی تجهیزات و امکانات مطرح میشود و حتی در این زمینه معضل ضعف #مدیریت و مسألهی بیارتباطی مراکز پژوهشی یا حرف از نبودن اشتراک بین محورهای پژوهشی با سیاستگذاری هم مطرح میشود، لذا مشاهده میکنیم که از «کنشگر خلاق» در سطح خرد و الزامات ساختاری آن در عرصهی پژوهش سخنی به میان نمیآید، چرا یک #پژوهشگر در یک #جامعه آنطور که باید و شاید از #خلاقیت برخوردار نیست؟ هدف این است که رابطه بین پژوهشهای اجتماعی و به دنبال آن #موانع_سیاسی در سطح کلان در این نشست تحلیل شود، بهطور کلی روند تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه با روند پژوهش همسو نیست و گاه ضدیت دارد و شاهد کمارتباطی و گاهی بیارتباطی بین سیاستگذاری و پژوهشهای اجتماعی هستیم. محرمانه تلقیشدن برخی #مسائل_اجتماعی و پشتکردن به نتایج تحقیقاتی که از سوی پژوهشگران مستقل انجام میشود و گاه حبس آنان از مسائلی است که ریشه در #ساختار_سیاسی دارد …
| پخش رسانهی این نشست:
صوت | ویدئو
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ مطالباتی که آرزو شدند!
🗓 آدینه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از واکنشها به سامانهی ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۲۳
👈 نمایش گزارش
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه:
… «#آرزو» جنبهی مفهومی، اما «#مطالبهگری» جنبهی مصداقی دارد … ممکن است کسی بگوید من آرزوی «برقراری #آزادی» را دارم این ذهن، معطوف به #ساختار_سیاسی است، وقتی از او بپرسیم پس چه مطالبهای داری؟ میگوید من خواستار داشتن #حزب و #مشارکت_سیاسی هستم …
… در #طبقه_متوسط، کم و زیاد خواستههایشان یک خمیرمایهی اجتماعی دارد … اگر این آرزوها را در حوالی خیابان شوش سنجش کنیم متوجه تفاوت معناداری خواهیم شد. بخش بزرگ این تفاوتها به #پایگاه_اجتماعی و اقتصادی مردم برمیگردد. من وقتی پیامها در سامانه را میخواندم یک نفر از امیرآباد نوشته بود فرهنگسرا و امکانات فرهنگی میخواهیم، این فرد در طبقهی متوسط است، طبقهی متوسط هم بهدنبال افزایش #سرمایه_اجتماعی است …
… در جامعهی ما که بسیاری از افراد از #حقوق اولیهی خودشان در بعضی جاها محروماند، آرزوهایشان در حد همین حقوق اولیه است. یعنی آرزوهای کوتاه مدت و معطوف به مسائل اقتصادی که میبایست جلوتر بهآن پاسخ داده میشد. اگر قبلاً به نیازهای اولیه و ثانویه پاسخ داده میشد طبیعی بود آرزوی افراد، کمی درازمدتتر، ایدهآلتر و جنبهی بهترشدن داشته باشد. اما وقتی درجایی در گامهای اولیه درجا میزنیم آرزوهای آدمها همینقدر نزدیک و کوتاه مدت میشود …
… «مطالبهگری» عامل پویایی #جامعه است …
… مشخصاً آدمهایی که چشمانداز دوری ندارند و عادت کردهاند در زندگی روزمره غرق شوند «آرزوها»یشان شبیه «مطالبات» بعضاً دم دستی است. بهقدری محروم بوده که یک مطالبهی کوچک را به عنوان آرزو مطرح میکند، این اتفاق بسیار جای تحلیل دارد، بنابراین باید گفت «#مطالبات» لباس تحقق «آرزوها» است …
… برای یک کسی که در #جنوب_شهر زندگی میکند و درگیر پاسخگویی به نیازهای اولیهاش است که دیگر آسفالت خوب اولویت نخست او نیست، او آرزو دارد یک شب را با خوشی به بستر برود. همانطور که گفتم اصلاً آروزها با توجه به #پایگاه_اقتصادی و اجتماعی، متفاوت است. اما طبقهی بالای جامعه وقتی آرزو میکند نیمه شب، موقع برگشت به خانه #امنیت داشته باشد یعنی این اهل دیر آمدن است، اهل تفریح کردن است. شما بروید در جنوب شهر بررسی کنید، آرزوهایشان موارد دم دستی است، او اصلاً نگران آسفالت است؟ جنوب شهری آرزو دارد شب به فرزندش غذای خوب بدهد. حالا شما میخواهید سر این مسئله با مردم چالش کنید که این «آرزو» نیست، «#مطالبه» است؟ خیر، این کار مردم نیست، این ما محققان هستیم که باید تحلیل کنیم چرا آرزوی اینها به این حد تقلیل پیدا کرده که در حد یک مطالبه شده است …
… ما در تحلیل محتوای پیامهای #شهروندان در سامانهی #شهرداری لازم است یک جدول دوازده خانهای را در نظر داشتهباشیم. احتمالاً هر چه به جنوب شهر و طبقهی سه نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات، بیشتر رنگ و بوی اقتصادی و کوتاهمدت به خود میگیرند و هر چه به طبقهی مرفه و یک نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات جنبهی اقتصادی اما درازمدتتر پیدا میکنند و در این میان، اعضای طبقهی متوسط در مناطقی مانند یوسفآباد و امیرآباد به خواستههایی با محتوای فرهنگی ـ اجتماعی در بازهی میانمدت نزدیک میشوند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از واکنشها به سامانهی ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۲۳
👈 نمایش گزارش
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه:
… «#آرزو» جنبهی مفهومی، اما «#مطالبهگری» جنبهی مصداقی دارد … ممکن است کسی بگوید من آرزوی «برقراری #آزادی» را دارم این ذهن، معطوف به #ساختار_سیاسی است، وقتی از او بپرسیم پس چه مطالبهای داری؟ میگوید من خواستار داشتن #حزب و #مشارکت_سیاسی هستم …
… در #طبقه_متوسط، کم و زیاد خواستههایشان یک خمیرمایهی اجتماعی دارد … اگر این آرزوها را در حوالی خیابان شوش سنجش کنیم متوجه تفاوت معناداری خواهیم شد. بخش بزرگ این تفاوتها به #پایگاه_اجتماعی و اقتصادی مردم برمیگردد. من وقتی پیامها در سامانه را میخواندم یک نفر از امیرآباد نوشته بود فرهنگسرا و امکانات فرهنگی میخواهیم، این فرد در طبقهی متوسط است، طبقهی متوسط هم بهدنبال افزایش #سرمایه_اجتماعی است …
… در جامعهی ما که بسیاری از افراد از #حقوق اولیهی خودشان در بعضی جاها محروماند، آرزوهایشان در حد همین حقوق اولیه است. یعنی آرزوهای کوتاه مدت و معطوف به مسائل اقتصادی که میبایست جلوتر بهآن پاسخ داده میشد. اگر قبلاً به نیازهای اولیه و ثانویه پاسخ داده میشد طبیعی بود آرزوی افراد، کمی درازمدتتر، ایدهآلتر و جنبهی بهترشدن داشته باشد. اما وقتی درجایی در گامهای اولیه درجا میزنیم آرزوهای آدمها همینقدر نزدیک و کوتاه مدت میشود …
… «مطالبهگری» عامل پویایی #جامعه است …
… مشخصاً آدمهایی که چشمانداز دوری ندارند و عادت کردهاند در زندگی روزمره غرق شوند «آرزوها»یشان شبیه «مطالبات» بعضاً دم دستی است. بهقدری محروم بوده که یک مطالبهی کوچک را به عنوان آرزو مطرح میکند، این اتفاق بسیار جای تحلیل دارد، بنابراین باید گفت «#مطالبات» لباس تحقق «آرزوها» است …
… برای یک کسی که در #جنوب_شهر زندگی میکند و درگیر پاسخگویی به نیازهای اولیهاش است که دیگر آسفالت خوب اولویت نخست او نیست، او آرزو دارد یک شب را با خوشی به بستر برود. همانطور که گفتم اصلاً آروزها با توجه به #پایگاه_اقتصادی و اجتماعی، متفاوت است. اما طبقهی بالای جامعه وقتی آرزو میکند نیمه شب، موقع برگشت به خانه #امنیت داشته باشد یعنی این اهل دیر آمدن است، اهل تفریح کردن است. شما بروید در جنوب شهر بررسی کنید، آرزوهایشان موارد دم دستی است، او اصلاً نگران آسفالت است؟ جنوب شهری آرزو دارد شب به فرزندش غذای خوب بدهد. حالا شما میخواهید سر این مسئله با مردم چالش کنید که این «آرزو» نیست، «#مطالبه» است؟ خیر، این کار مردم نیست، این ما محققان هستیم که باید تحلیل کنیم چرا آرزوی اینها به این حد تقلیل پیدا کرده که در حد یک مطالبه شده است …
… ما در تحلیل محتوای پیامهای #شهروندان در سامانهی #شهرداری لازم است یک جدول دوازده خانهای را در نظر داشتهباشیم. احتمالاً هر چه به جنوب شهر و طبقهی سه نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات، بیشتر رنگ و بوی اقتصادی و کوتاهمدت به خود میگیرند و هر چه به طبقهی مرفه و یک نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات جنبهی اقتصادی اما درازمدتتر پیدا میکنند و در این میان، اعضای طبقهی متوسط در مناطقی مانند یوسفآباد و امیرآباد به خواستههایی با محتوای فرهنگی ـ اجتماعی در بازهی میانمدت نزدیک میشوند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کارکرد مثبت ساسی مانکن!
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش نشست «ساسیها، معترض یا برساخته؟ #ابژه یا #سوژه؟»
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| افسردگی سیاسی و انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ |
🗓 سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی جهان صنعت دربارهی انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۷۳۱
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامهی جهان صنعت که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
| دیروز با روزنامه جهان صنعت گفتوگو داشتم. طبق معمول، بخشی از صحبتها منتشر شد و طبق معمول، شرط اولیهی مصاحبهام دریافت نوار صوتی و پخش آن در کانال تلگرامم بود تا شما عزیزان از همهی صحبتم آگاه شوید. اینک بخشهایی از گفته من در آن نوار و سپس دعوت شما به شنیدن نوار:
… فراز و فرودها در روابط خارجی و #آمریکا و داستان #غنیسازی_اورانیوم، تعیین کنندهی اصلی سیاستهای داخلی و نیز رفتار رأیدهی بوده است …
… نبود #احزاب و گروههای #فعال_سیاسی و تقسیم #قدرت در چهار دههی گذشته بین دو دستهی #اصلاحطلب و #اصولگرا، امروزه #جامعه را با «#افسردگی_سیاسی» مواجه ساخته …
… #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ شباهت زیادی به ششمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در سال ۱۳۷۲ دارد که از بین چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده ۳ نفر همسو بودند و آقای #احمد_توکلی رقیب اصلی آقای #هاشمی بود. آن #انتخابات با کمترین میزان مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی، بیحالترین انتخابات ریاستجمهوری در دوازده دورهی گذشته بود و تفاوت کاندیداها، معنادار نبود. اینک هم چنین است و تفاوت معناداری بین کاندیداهای اصلاح طلب از آقایان #جهانگیری و #هاشمی و #همتی تا #لاریجانی مشاهده نمیکنید و حتی بین اینها و کاندیداهای اصولگرا هم تفاوت معناداری وجود ندارد چون اساساً در جای دیگری تصمیمات اخذ میشود و مابقی خدمه و حشمهی #رهبری هستند بر اساس #قانون_اساسی …
… در سال ۷۶ و در هفتمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری شاهد مشارکت ۸۰ درصدی بودیم که گویی فنری که در سال ۷۲ جمع شدهبود در سال ۷۶ رها شد. بر این اساس شاید در سال ۱۴۰۴ چنین اتفاقی بیفتد و این هم بستگی به عواملی مانند در قید حیات بودن یا نبودن رهبری و نیز برخی حوادث خاص داخلی و خارجی دارد که در صحنه سیاسی، ایران از حوادث و عوامل خاص تأثیرپذیر بوده است …
… دغدغههای مردم به مسائل معیشتی و اقتصادی و سپس به #حقوق_بشر و #آزادی مربوط است اما در شعارها و حرفهای کاندیداها تحلیل عمیقی از این دغدغهها وجود ندارد و اساساً کاندیداها در دنیای دیگری سیر میکنند و ممکن است توان درک و فهم عمیقی نسبت به عواقب خوفناک #اختلاف_طبقاتی و #فروپاشی_اجتماعی ناشی از روند گذشته اعم از دولت های #هاشمی و #خاتمی و #احمدینژاد و #روحانی، نداشته باشند …
… #تاجزاده هم که رادیکال است #رد_صلاحیت میشود و اگر هم نشود در این #ساختار_سیاسی نمیتواند کاری انجام دهد هر چند ممکن است یک گام به پیش باشد …
… کدام کاندیدا عمیقاً متوجه میشود که دهکهای ناتوان اقتصادی یک تا سه دارای بیش از ۷۰ درصد افراد آسیبپذیری است که از حمایت قانونی برخوردار نیستند؟! …
… منظور من از «مردم» کسانی هستند که معتقد به #عدالت اجتماعیاند نه افراد مندرج در طبقهی #نوکیسه و نه معتقدان به #دین که بنا به اعتقاد دینی در انتخابات شرکت میکنند و فاقد تحلیل عقلانی هستند و عمدتاً تا نوک بینی خود را میبینند و نه کسانی که فرصتطلب هستند و با تظاهر و دروغ، خود را مدافع نظام جا میزنند …
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی جهان صنعت دربارهی انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۷۳۱
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامهی جهان صنعت که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
| دیروز با روزنامه جهان صنعت گفتوگو داشتم. طبق معمول، بخشی از صحبتها منتشر شد و طبق معمول، شرط اولیهی مصاحبهام دریافت نوار صوتی و پخش آن در کانال تلگرامم بود تا شما عزیزان از همهی صحبتم آگاه شوید. اینک بخشهایی از گفته من در آن نوار و سپس دعوت شما به شنیدن نوار:
… فراز و فرودها در روابط خارجی و #آمریکا و داستان #غنیسازی_اورانیوم، تعیین کنندهی اصلی سیاستهای داخلی و نیز رفتار رأیدهی بوده است …
… نبود #احزاب و گروههای #فعال_سیاسی و تقسیم #قدرت در چهار دههی گذشته بین دو دستهی #اصلاحطلب و #اصولگرا، امروزه #جامعه را با «#افسردگی_سیاسی» مواجه ساخته …
… #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ شباهت زیادی به ششمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در سال ۱۳۷۲ دارد که از بین چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده ۳ نفر همسو بودند و آقای #احمد_توکلی رقیب اصلی آقای #هاشمی بود. آن #انتخابات با کمترین میزان مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی، بیحالترین انتخابات ریاستجمهوری در دوازده دورهی گذشته بود و تفاوت کاندیداها، معنادار نبود. اینک هم چنین است و تفاوت معناداری بین کاندیداهای اصلاح طلب از آقایان #جهانگیری و #هاشمی و #همتی تا #لاریجانی مشاهده نمیکنید و حتی بین اینها و کاندیداهای اصولگرا هم تفاوت معناداری وجود ندارد چون اساساً در جای دیگری تصمیمات اخذ میشود و مابقی خدمه و حشمهی #رهبری هستند بر اساس #قانون_اساسی …
… در سال ۷۶ و در هفتمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری شاهد مشارکت ۸۰ درصدی بودیم که گویی فنری که در سال ۷۲ جمع شدهبود در سال ۷۶ رها شد. بر این اساس شاید در سال ۱۴۰۴ چنین اتفاقی بیفتد و این هم بستگی به عواملی مانند در قید حیات بودن یا نبودن رهبری و نیز برخی حوادث خاص داخلی و خارجی دارد که در صحنه سیاسی، ایران از حوادث و عوامل خاص تأثیرپذیر بوده است …
… دغدغههای مردم به مسائل معیشتی و اقتصادی و سپس به #حقوق_بشر و #آزادی مربوط است اما در شعارها و حرفهای کاندیداها تحلیل عمیقی از این دغدغهها وجود ندارد و اساساً کاندیداها در دنیای دیگری سیر میکنند و ممکن است توان درک و فهم عمیقی نسبت به عواقب خوفناک #اختلاف_طبقاتی و #فروپاشی_اجتماعی ناشی از روند گذشته اعم از دولت های #هاشمی و #خاتمی و #احمدینژاد و #روحانی، نداشته باشند …
… #تاجزاده هم که رادیکال است #رد_صلاحیت میشود و اگر هم نشود در این #ساختار_سیاسی نمیتواند کاری انجام دهد هر چند ممکن است یک گام به پیش باشد …
… کدام کاندیدا عمیقاً متوجه میشود که دهکهای ناتوان اقتصادی یک تا سه دارای بیش از ۷۰ درصد افراد آسیبپذیری است که از حمایت قانونی برخوردار نیستند؟! …
… منظور من از «مردم» کسانی هستند که معتقد به #عدالت اجتماعیاند نه افراد مندرج در طبقهی #نوکیسه و نه معتقدان به #دین که بنا به اعتقاد دینی در انتخابات شرکت میکنند و فاقد تحلیل عقلانی هستند و عمدتاً تا نوک بینی خود را میبینند و نه کسانی که فرصتطلب هستند و با تظاهر و دروغ، خود را مدافع نظام جا میزنند …
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
گفتوگوی روزنامهی جهان صنعت با احمد بخارایی
بازتاب در ایران اینترنشنال
#انتخابات #انتخابات_ریاستجمهوری #رأی
#انتخابات #انتخابات_ریاستجمهوری #رأی
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاستجمهوری: تشدید #خشونت_اجتماعی»
🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آرمان ملی دربارهی #خشونتورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۰۳۲
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهنگار محترم روزنامهی «آرمان ملی» در خصوص رابطهی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمانسوز خشونتهای اجتماعی گفتوگویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامههای مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوعها اشاره داشتم:
ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایینتر آمدن آستانهی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیبپذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونهی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشهی خشونتهای آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاستجمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهکهای #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمیکنند و به حال خود رها شدهاند چه عواقب اجتماعیای دارد و آیا #تنفروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسانها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعهی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشهدار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخنگوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمیداند،
ـ عدم درک علمی #اصلاحطلبهای_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصولگرایانی که عمدتاً تا نوک بینیشان را مشاهده میکنند،
ـ امکانناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافتکاریها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.
گزارش روزنامهی آرمان ملی از بخشهایی از گفتوگو را میتوانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقهمند بودید در اختیار شماست.
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI
| درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آرمان ملی دربارهی #خشونتورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۰۳۲
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهنگار محترم روزنامهی «آرمان ملی» در خصوص رابطهی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمانسوز خشونتهای اجتماعی گفتوگویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامههای مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوعها اشاره داشتم:
ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایینتر آمدن آستانهی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیبپذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونهی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشهی خشونتهای آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاستجمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهکهای #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمیکنند و به حال خود رها شدهاند چه عواقب اجتماعیای دارد و آیا #تنفروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسانها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعهی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشهدار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخنگوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمیداند،
ـ عدم درک علمی #اصلاحطلبهای_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصولگرایانی که عمدتاً تا نوک بینیشان را مشاهده میکنند،
ـ امکانناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافتکاریها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.
گزارش روزنامهی آرمان ملی از بخشهایی از گفتوگو را میتوانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقهمند بودید در اختیار شماست.
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI
| درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| ابربحران «تناقض بین مدرنیته و مذهبگرایی»: آیندهی ایران!
| شنبه ۲ امرداد ۱۴۰۰
| گفتوشنود دکتر احمد بخارایی و دکتر عباس نعیمی جورشری، در نشست «بررسی گسلهای اجتماعی» از رشتهبرنامهی گفتوگو با جامعهشناسان انصاف نیوز | برگزار شده در یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
| ویدئو: YouTube | Instagram 👉
| فایل شنیداری👉
| در ۲۰ تیر ۱۴۰۰ با سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز، یک گفتوشنود صریح اینستاگرامی در موضوع «حال و آیندهی جامعهی ایران» داشتم. این سایت اقدام به گفتوشنود با #جامعهشناسان کرده و قبل از من با سه عزیز یعنی آقایان: حسن محدثی، سعید مدنی و سید جواد میری صحبت کرده بود. امیدوارم این نشستها که به همت آقای دکتر نعیمی آغاز شده تداوم یابد. در این گفتوشنود ۸۰دقیقهای اشاره کردم،
ـ به: وجود «تناقض» بین #مدرنیته و مذهبگرایی در ایران به عنوان تنها «#ابربحران»،
ـ به: شکاف آشتیناپذیر بین دو طبقهی #فرادست و #فرودست در ایران و تبخیر #طبقه_متوسط، هم به عنوان «علت» بحرانهای بعدی و هم «معلول» ناکارآمدی #نظام_سیاسی،
ـ به: «اختلال در #نظام_اجتماعی کنونی» ایران حتی از منظر #جامعهشناسی محافظهکارانه پارسونزی چه رسد به منظر انتقادی نومارکسیستی،
ـ به: «گریزناپذیری» وقوع #انقلاب_اسلامی در سال ۵۷ به دنبال مجموعه عواملی که خمیرمایهاش «رویکرد ارتجاعی دینی» بود،
ـ به: رخنمایی «#خشونت» در ایران به عنوان «محصول تحقیر شدن» در جریان «#هویتیابی» قشرهای اجتماعی،
ـ به: چرایی «نفی آرزوهای لازمی که افلاطون در کتاب #جمهور میگوید» از سوی حکومت شیعیمسلک در ایران،
ـ به: وجود «چهار نسل #جامعهشناس در ایران» پس از انقلاب و گفتوشنود ضعیف آنها با هم و نشاندهشدن عمدتاً «#جامعهسنجی» بهجای «جامعهشناسی»،
ـ به: تحلیل روند انتخابات اخیر #ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ و اشاره به «پیشبینی نتایج» آن در نوشتهها و گفتوگوهایم در قبل از #انتخابات در موضوع کمّ و کیف «#عدم_مشارکت»،
ـ به: فشار «#وزارت_اطلاعات» به من و بسا دیگر جامعهشناسها برای عدم گفتوگو با رسانههای بیرونی و دعوت به خفهخوان گرفتن و «نگرانی #حاکمیت» نسبت به طرح و تحلیل «مسائل اجتماعی» بیش از طرح مسائل سیاسی به عنوان واقعیتهای فراگیر پیرامونی و نیز سانسور بخشهای اصلی تحلیل در روزنامههای کشور که ترسان و لرزان هستند،
ـ به: آیندهی ایران و نقش بیبدیل عوامل ویژه در روند تحولات آتی مانند در قید حیات نبودن رهبری در سطح «خُرد» و وجود رسانهها و اپوزیسیون متشکل از خیل عظیم پناهندگان و فراریدادهشدهها در سطح «میانه» و محاسبات بینالمللی در سطح «کلان»،
ـ به: «#فروپاشی_اجتماعی» به عنوان «عامل زمینهای» در تحولات قریبالوقوع،
ـ به: پاسخ به پرسش چه باید کرد؟ و لزوم «#کنشگری_فردی» به نحو «ایجابی» و «#نافرمانی_مدنی» به نحو «سلبی» به عنوان #کنشگری_جمعی به قصد رساندن پیام به صاحبان قدرت در شرايطی که گوشهای حاکمیت کر شدهاست،
- و به: …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| شنبه ۲ امرداد ۱۴۰۰
| گفتوشنود دکتر احمد بخارایی و دکتر عباس نعیمی جورشری، در نشست «بررسی گسلهای اجتماعی» از رشتهبرنامهی گفتوگو با جامعهشناسان انصاف نیوز | برگزار شده در یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
| ویدئو: YouTube | Instagram 👉
| فایل شنیداری👉
| در ۲۰ تیر ۱۴۰۰ با سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز، یک گفتوشنود صریح اینستاگرامی در موضوع «حال و آیندهی جامعهی ایران» داشتم. این سایت اقدام به گفتوشنود با #جامعهشناسان کرده و قبل از من با سه عزیز یعنی آقایان: حسن محدثی، سعید مدنی و سید جواد میری صحبت کرده بود. امیدوارم این نشستها که به همت آقای دکتر نعیمی آغاز شده تداوم یابد. در این گفتوشنود ۸۰دقیقهای اشاره کردم،
ـ به: وجود «تناقض» بین #مدرنیته و مذهبگرایی در ایران به عنوان تنها «#ابربحران»،
ـ به: شکاف آشتیناپذیر بین دو طبقهی #فرادست و #فرودست در ایران و تبخیر #طبقه_متوسط، هم به عنوان «علت» بحرانهای بعدی و هم «معلول» ناکارآمدی #نظام_سیاسی،
ـ به: «اختلال در #نظام_اجتماعی کنونی» ایران حتی از منظر #جامعهشناسی محافظهکارانه پارسونزی چه رسد به منظر انتقادی نومارکسیستی،
ـ به: «گریزناپذیری» وقوع #انقلاب_اسلامی در سال ۵۷ به دنبال مجموعه عواملی که خمیرمایهاش «رویکرد ارتجاعی دینی» بود،
ـ به: رخنمایی «#خشونت» در ایران به عنوان «محصول تحقیر شدن» در جریان «#هویتیابی» قشرهای اجتماعی،
ـ به: چرایی «نفی آرزوهای لازمی که افلاطون در کتاب #جمهور میگوید» از سوی حکومت شیعیمسلک در ایران،
ـ به: وجود «چهار نسل #جامعهشناس در ایران» پس از انقلاب و گفتوشنود ضعیف آنها با هم و نشاندهشدن عمدتاً «#جامعهسنجی» بهجای «جامعهشناسی»،
ـ به: تحلیل روند انتخابات اخیر #ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ و اشاره به «پیشبینی نتایج» آن در نوشتهها و گفتوگوهایم در قبل از #انتخابات در موضوع کمّ و کیف «#عدم_مشارکت»،
ـ به: فشار «#وزارت_اطلاعات» به من و بسا دیگر جامعهشناسها برای عدم گفتوگو با رسانههای بیرونی و دعوت به خفهخوان گرفتن و «نگرانی #حاکمیت» نسبت به طرح و تحلیل «مسائل اجتماعی» بیش از طرح مسائل سیاسی به عنوان واقعیتهای فراگیر پیرامونی و نیز سانسور بخشهای اصلی تحلیل در روزنامههای کشور که ترسان و لرزان هستند،
ـ به: آیندهی ایران و نقش بیبدیل عوامل ویژه در روند تحولات آتی مانند در قید حیات نبودن رهبری در سطح «خُرد» و وجود رسانهها و اپوزیسیون متشکل از خیل عظیم پناهندگان و فراریدادهشدهها در سطح «میانه» و محاسبات بینالمللی در سطح «کلان»،
ـ به: «#فروپاشی_اجتماعی» به عنوان «عامل زمینهای» در تحولات قریبالوقوع،
ـ به: پاسخ به پرسش چه باید کرد؟ و لزوم «#کنشگری_فردی» به نحو «ایجابی» و «#نافرمانی_مدنی» به نحو «سلبی» به عنوان #کنشگری_جمعی به قصد رساندن پیام به صاحبان قدرت در شرايطی که گوشهای حاکمیت کر شدهاست،
- و به: …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
نشست «بررسی گسلهای اجتماعی» در جامعهی ایران
| میهمان: احمد بخارایی | میزبان: عباس نعیمی | برگزارکننده: انصاف نیوز | تاریخ: ۲۰ تیر ۱۴۰۰ |
www.dr-bokharaei.com | t.me/dr_bokharaei
#جامعهشناسان #فروپاشی_اجتماعی #ساختار_سیاسی
https://youtu.be/EviZoE6X2bk?start=1245&end=1418
https://youtu.be/EviZoE…
www.dr-bokharaei.com | t.me/dr_bokharaei
#جامعهشناسان #فروپاشی_اجتماعی #ساختار_سیاسی
https://youtu.be/EviZoE6X2bk?start=1245&end=1418
https://youtu.be/EviZoE…
| «افزایش حاشیهنشینی و مهاجرتهای درون شهری!»
| دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱
| #احمد_بخارایی: این گفتگو در مورد افزایش #حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ با سایت خبری - تحلیلی فرارو دو هفته پیش انجام شد اما به دلایلی که برایم مبهم است منتشر نشد!
«هر فرد متأثر از #طبقه_اجتماعی است که در آن زندگی می کند و الگوهای رفتاری خود را از آن می گیرد. الگوهایی از جمله مصرف، سبک زندگی، نوع معاشرت و گروه معاشران. زمانی که تنزل طبقه بر اساس فشار بیرونی و ناخواسته رخ دهد مورد رضایت فرد نیست و فرد در یک نارضایتی مداوم به سر میبرد و این حالت در شرایطی تشدید میشود. این نارضایتی مداوم میتواند در نهایت منجر به استرس و افسردگی فردی شود که با گسترش آن به #افسردگی_اجتماعی ختم میشود.» …
«میزان مصرف داروهای آرامبخش نشانهی بروز و ظهور افسردگی جمعی در #جامعه است.» …
آن چه این نارضایتی را افزایش داده و به آن ضریب می دهد، وجود #تبعیض در جامعه است. تبعیض در توزیع نابرابر فرصتها منجر به تبعیض در توزیع ثروت و در نهایت تبعیض در توزیع #قدرت میشود که خروجی آن تبعیض در جامعه در سطح گسترده است که با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است یعنی در خانههایی شبیه به قصر یا خودروهای لوکسی که در خیابانهای شمال شهر تردد میکنند.
#خشونت سیاه و سفید در کمین جامعه:
وجود و شیوع برابری در جامعه به صورت تام و تمام از محالات است، اما تعمیق نابرابری و تبعیض منجر به دو شیوهی رفتاری خواهد شد که هیچ کدام آیندهی خوشایندی به دنبال نخواهد داشت …
در جامعهای سرشار از تبعیض و #نابرابری فرد یا منفعل و منزوی میشود که آثار آن مانند #اعتیاد، سرخوردگی و #خودکشی قابل مشاهده است که نشانههای ایزوله شدن اجتماعی است یا رفتارهای پرخاشگرانه بروز میکنند که میتواند اشکال مختلفی داشته باشد …
تمایل افراطگونه به عملهای زیبایی یا رفتارهایی که برای نمایش در جامعه انجام میشود از اثرات نادیده گرفته شدن است …
همچنین بروز خلاف و #فساد در مشاغل خرد نوعی از خشونت است که متناسب با سن و شغل افراد انجام میشود …
#طلاق نیز از دیگر آثار و تبعات خشونت است …
بازتولید ساختار متعفن و پرفساد، در #ساختار_سیاسی هم قابل مشاهده است. فسادی که به قدرت نیز نفوذ میکند …
مسائل اجتماعی ریزریز رخ میدهند و در طول تولد و رشد یک نسل ابتدا چراغ میزنند و نشانههای خود را بروز میدهند تا در نهایت به شکل کامل عیان می شوند. این بروز کلی، رویداد و پدیدهای یکباره نیست، اگر چه مخرب است، اما مانند سیل و زلزله در کسری از ثانیه ظاهر نمیشوند، چنان که با سرعت و حدت هم قابل اصلاح و بازسازی نیست …
آن چه در خصوص تغییر طبقهی اجتماعی به صورت ناخواسته یا با فشار بیرونی از آن نام برده شد حاصل فضایی پرتبعیض است و میتواند منجر به #فروپاشی_اجتماعی شود …
در چنین جوامعی احساس پیوستگی و پویایی دیده نمیشود و در مقابل، خودخواهی افراد بیشتر به چشم میآید. به عنوان مثال در جوامع پویا و همدل، NGOها بخشی از فعالیتهای اجتماعی خدماتدهی را انجام میدهند و تعداد آنها نشاندهندهی همان پویایی است. عدم حضور آنها در جوامعی مانند ایران معنادار است …
فروپاشی اجتماعی طیف گونه است که از کم تا زیاد را در بر میگیرد. این طیفها قابلیت متراکم شدن دارند مانند بهمنی که از یک کوه پایین میآید …
این طیفها در همهی جوامع وجود دارند و دیده میشوند اما گستردگی و عمق آنها مهم است. افزایش آنها نیاز به هشدار دارد به این معنا که در شرایطی امکان بازگشت به دوره سلامت و احیا وجود ندارد و زمانی که در همهی ارکان ریشه بگیرند و گسترده شوند مانند بیماری بدخیم که مدام متاستاز میدهند و باید با تأسف به این تحلیل رفتگی نگاه کرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱
| #احمد_بخارایی: این گفتگو در مورد افزایش #حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ با سایت خبری - تحلیلی فرارو دو هفته پیش انجام شد اما به دلایلی که برایم مبهم است منتشر نشد!
«هر فرد متأثر از #طبقه_اجتماعی است که در آن زندگی می کند و الگوهای رفتاری خود را از آن می گیرد. الگوهایی از جمله مصرف، سبک زندگی، نوع معاشرت و گروه معاشران. زمانی که تنزل طبقه بر اساس فشار بیرونی و ناخواسته رخ دهد مورد رضایت فرد نیست و فرد در یک نارضایتی مداوم به سر میبرد و این حالت در شرایطی تشدید میشود. این نارضایتی مداوم میتواند در نهایت منجر به استرس و افسردگی فردی شود که با گسترش آن به #افسردگی_اجتماعی ختم میشود.» …
«میزان مصرف داروهای آرامبخش نشانهی بروز و ظهور افسردگی جمعی در #جامعه است.» …
آن چه این نارضایتی را افزایش داده و به آن ضریب می دهد، وجود #تبعیض در جامعه است. تبعیض در توزیع نابرابر فرصتها منجر به تبعیض در توزیع ثروت و در نهایت تبعیض در توزیع #قدرت میشود که خروجی آن تبعیض در جامعه در سطح گسترده است که با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است یعنی در خانههایی شبیه به قصر یا خودروهای لوکسی که در خیابانهای شمال شهر تردد میکنند.
#خشونت سیاه و سفید در کمین جامعه:
وجود و شیوع برابری در جامعه به صورت تام و تمام از محالات است، اما تعمیق نابرابری و تبعیض منجر به دو شیوهی رفتاری خواهد شد که هیچ کدام آیندهی خوشایندی به دنبال نخواهد داشت …
در جامعهای سرشار از تبعیض و #نابرابری فرد یا منفعل و منزوی میشود که آثار آن مانند #اعتیاد، سرخوردگی و #خودکشی قابل مشاهده است که نشانههای ایزوله شدن اجتماعی است یا رفتارهای پرخاشگرانه بروز میکنند که میتواند اشکال مختلفی داشته باشد …
تمایل افراطگونه به عملهای زیبایی یا رفتارهایی که برای نمایش در جامعه انجام میشود از اثرات نادیده گرفته شدن است …
همچنین بروز خلاف و #فساد در مشاغل خرد نوعی از خشونت است که متناسب با سن و شغل افراد انجام میشود …
#طلاق نیز از دیگر آثار و تبعات خشونت است …
بازتولید ساختار متعفن و پرفساد، در #ساختار_سیاسی هم قابل مشاهده است. فسادی که به قدرت نیز نفوذ میکند …
مسائل اجتماعی ریزریز رخ میدهند و در طول تولد و رشد یک نسل ابتدا چراغ میزنند و نشانههای خود را بروز میدهند تا در نهایت به شکل کامل عیان می شوند. این بروز کلی، رویداد و پدیدهای یکباره نیست، اگر چه مخرب است، اما مانند سیل و زلزله در کسری از ثانیه ظاهر نمیشوند، چنان که با سرعت و حدت هم قابل اصلاح و بازسازی نیست …
آن چه در خصوص تغییر طبقهی اجتماعی به صورت ناخواسته یا با فشار بیرونی از آن نام برده شد حاصل فضایی پرتبعیض است و میتواند منجر به #فروپاشی_اجتماعی شود …
در چنین جوامعی احساس پیوستگی و پویایی دیده نمیشود و در مقابل، خودخواهی افراد بیشتر به چشم میآید. به عنوان مثال در جوامع پویا و همدل، NGOها بخشی از فعالیتهای اجتماعی خدماتدهی را انجام میدهند و تعداد آنها نشاندهندهی همان پویایی است. عدم حضور آنها در جوامعی مانند ایران معنادار است …
فروپاشی اجتماعی طیف گونه است که از کم تا زیاد را در بر میگیرد. این طیفها قابلیت متراکم شدن دارند مانند بهمنی که از یک کوه پایین میآید …
این طیفها در همهی جوامع وجود دارند و دیده میشوند اما گستردگی و عمق آنها مهم است. افزایش آنها نیاز به هشدار دارد به این معنا که در شرایطی امکان بازگشت به دوره سلامت و احیا وجود ندارد و زمانی که در همهی ارکان ریشه بگیرند و گسترده شوند مانند بیماری بدخیم که مدام متاستاز میدهند و باید با تأسف به این تحلیل رفتگی نگاه کرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist