🖌 جامعهشناسی در ایران، زمینگیر شده است
🗓 سهشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی ایران دربارهی نگرش و رویکرد زندهیاد #غلامعباس_توسلی در جریان جامعهشناسی ایران | منتشرشده در شمارهی ۷۴۷۱، دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
آنچه زندهیاد غلامعباس توسلی، #جامعهشناس سرشناس را از دیگر جامعهشناسان ایرانی متمایز میکند، این است که وی «جامعهشناسی انتقادی» بود؛ نخست عمقنگری وی و دوم #کنشگری_اجتماعی ایشان حائز اهمیت است. #جامعهشناسی را در یک تقسیمبندی اولیه به جامعهشناسی «پیشاانتقادی» و «انتقادی» میتوان تقسیم کرد. «جامعهشناسی پیشاانتقادی» یک جامعهشناسی محافظهکارانه و کلینگر است که کمتر به «انتقاد» که وظیفهی اصلی جامعهشناسی است، نزدیک است. اما «جامعهشناسی انتقادی» جامعهشناسیای است که علاوه بر اینکه یک جامعهشناس به علم جامعهشناسی احاطه دارد، وظیفهی خودش را پیشروی تا مرز کنشگری هم میداند.
جامعهشناسی انتقادی به شدت نسبت به #نظام_سیاسی نگاه انتقادی دارد و هرچه نظام سیاسی ناکارآمدتر باشد، انتقادها تندتر میشود.
دو وجهی که دکتر توسلی را از دیگران متمایز میکرد، نخست این بود که وی تحصیلکردهی فرانسه بود و در فرانسه حوزهی فلسفه و جامعهشناسی، آمیزهای کارکردی و کاربردی داشت. فرانسه جامعهشناسانی مانند ژورژ گورویچ داشت که نگاه عمیقی به جامعهشناسی و به مجموعهی علل و لایههای تودرتوی علتهای یک پدیدهی اجتماعی داشتند که کمتر در جامعهشناسی فهم میشد؛ در واقع جامعهشناسی فرانسه با فلسفه بــه نحوی درآمیخته بود و جامعهشناسی را عمیق کرده بود و دکتر توسلی دانشآموختهی چنین فضایی بود؛ از اینرو دکتر توسلی دارای «ذهن فلسفی» بود.
در درس «نظریههای جامعهشناسی» که در دانشگاه تهران شاگرد وی بودم، تسلط بیبدیل ایشان در #پدیدارشناسی بر موضوع پیچیدهای که به نظریهی «ادموند هوسرل» مربوط میشد، یا در بحثهایی دربارهی «تالکوت پارسونز» در حوزهی جامعهشناسی آمریکایی که بسیار زیبا ارتباط بین خردهنظامها را بیان میکرد، کاملاً در خاطرم نقش بسته است و این نگاه عمیق، وی را از دیگر استادان این حوزه متمایز میکرد.
دیگر اینکه وی از پیش از #انقلاب در #نهضت_آزادی ایران عضویت داشت و جامعهشناسی را به کنشگری نزدیک کرده بود، بعد از انقلاب هم به سبب این نوع مواجهه در حوزهی کنشگری اجتماعی، به نحوی مؤاخذه شد و در دورهی اول دولت احمدینژاد در دانشگاه تهران مورد بیمهری قرار گرفت.
نکتهی درخور عنایت اینکه متأسفانه در حوزههای جامعهشناختی در ایران ممکن است ما استادتمامهایی داشته باشیم که کتابهای زیادی هم نوشته باشند و در شمار استادان دانشگاههای مطرح مانند دانشگاه تهران هم بوده باشند اما از عمق در تحلیل یا جسارت در بیان برخوردار نباشند. «جامعهشناسی خواندن» با «جامعهشناس شدن» بسیار فاصله دارد؛ بسیاری جامعهشناسی خواندهاند و در نهایت یک معلم سادهی جامعهشناسی شدهاند یا یک گام جلوتر رفتهاند و در حوزهی محلی خودشان ایفای نقش کردهاند؛ اما در سطح وسیع ورود نکردهاند؛ ما بسیار انگشتشمار داریم کسانی که جامعهشناسی را خوب خواندهاند و جامعهشناس واقعی شدهاند و نیز به حوزهی #کنشگری با جرأت و جسارت و با عمقنگری ورود کردهاند؛ شاید بشود گفت اینگونه استادان در ایران به تعداد انگشتان دو دست هم نرسند و این چیزی است که جامعهشناسی را آزار میدهد.
دکتر توسلی تلاش کرد جامعهشناسی را به رسالت اصلی خود نزدیک کند؛ اما باید بگویم که تلاشهای ایشان چندان مثمر در حدی که انتطار میرفت، نشد؛ چون جامعهشناسی در ایران، زمینگیر شده است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۹
📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی ایران دربارهی نگرش و رویکرد زندهیاد #غلامعباس_توسلی در جریان جامعهشناسی ایران | منتشرشده در شمارهی ۷۴۷۱، دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
آنچه زندهیاد غلامعباس توسلی، #جامعهشناس سرشناس را از دیگر جامعهشناسان ایرانی متمایز میکند، این است که وی «جامعهشناسی انتقادی» بود؛ نخست عمقنگری وی و دوم #کنشگری_اجتماعی ایشان حائز اهمیت است. #جامعهشناسی را در یک تقسیمبندی اولیه به جامعهشناسی «پیشاانتقادی» و «انتقادی» میتوان تقسیم کرد. «جامعهشناسی پیشاانتقادی» یک جامعهشناسی محافظهکارانه و کلینگر است که کمتر به «انتقاد» که وظیفهی اصلی جامعهشناسی است، نزدیک است. اما «جامعهشناسی انتقادی» جامعهشناسیای است که علاوه بر اینکه یک جامعهشناس به علم جامعهشناسی احاطه دارد، وظیفهی خودش را پیشروی تا مرز کنشگری هم میداند.
جامعهشناسی انتقادی به شدت نسبت به #نظام_سیاسی نگاه انتقادی دارد و هرچه نظام سیاسی ناکارآمدتر باشد، انتقادها تندتر میشود.
دو وجهی که دکتر توسلی را از دیگران متمایز میکرد، نخست این بود که وی تحصیلکردهی فرانسه بود و در فرانسه حوزهی فلسفه و جامعهشناسی، آمیزهای کارکردی و کاربردی داشت. فرانسه جامعهشناسانی مانند ژورژ گورویچ داشت که نگاه عمیقی به جامعهشناسی و به مجموعهی علل و لایههای تودرتوی علتهای یک پدیدهی اجتماعی داشتند که کمتر در جامعهشناسی فهم میشد؛ در واقع جامعهشناسی فرانسه با فلسفه بــه نحوی درآمیخته بود و جامعهشناسی را عمیق کرده بود و دکتر توسلی دانشآموختهی چنین فضایی بود؛ از اینرو دکتر توسلی دارای «ذهن فلسفی» بود.
در درس «نظریههای جامعهشناسی» که در دانشگاه تهران شاگرد وی بودم، تسلط بیبدیل ایشان در #پدیدارشناسی بر موضوع پیچیدهای که به نظریهی «ادموند هوسرل» مربوط میشد، یا در بحثهایی دربارهی «تالکوت پارسونز» در حوزهی جامعهشناسی آمریکایی که بسیار زیبا ارتباط بین خردهنظامها را بیان میکرد، کاملاً در خاطرم نقش بسته است و این نگاه عمیق، وی را از دیگر استادان این حوزه متمایز میکرد.
دیگر اینکه وی از پیش از #انقلاب در #نهضت_آزادی ایران عضویت داشت و جامعهشناسی را به کنشگری نزدیک کرده بود، بعد از انقلاب هم به سبب این نوع مواجهه در حوزهی کنشگری اجتماعی، به نحوی مؤاخذه شد و در دورهی اول دولت احمدینژاد در دانشگاه تهران مورد بیمهری قرار گرفت.
نکتهی درخور عنایت اینکه متأسفانه در حوزههای جامعهشناختی در ایران ممکن است ما استادتمامهایی داشته باشیم که کتابهای زیادی هم نوشته باشند و در شمار استادان دانشگاههای مطرح مانند دانشگاه تهران هم بوده باشند اما از عمق در تحلیل یا جسارت در بیان برخوردار نباشند. «جامعهشناسی خواندن» با «جامعهشناس شدن» بسیار فاصله دارد؛ بسیاری جامعهشناسی خواندهاند و در نهایت یک معلم سادهی جامعهشناسی شدهاند یا یک گام جلوتر رفتهاند و در حوزهی محلی خودشان ایفای نقش کردهاند؛ اما در سطح وسیع ورود نکردهاند؛ ما بسیار انگشتشمار داریم کسانی که جامعهشناسی را خوب خواندهاند و جامعهشناس واقعی شدهاند و نیز به حوزهی #کنشگری با جرأت و جسارت و با عمقنگری ورود کردهاند؛ شاید بشود گفت اینگونه استادان در ایران به تعداد انگشتان دو دست هم نرسند و این چیزی است که جامعهشناسی را آزار میدهد.
دکتر توسلی تلاش کرد جامعهشناسی را به رسالت اصلی خود نزدیک کند؛ اما باید بگویم که تلاشهای ایشان چندان مثمر در حدی که انتطار میرفت، نشد؛ چون جامعهشناسی در ایران، زمینگیر شده است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Google Docs
دکتر توسلی؛ جامعهشناسی انتقادی، عمیق و کنشگر
| مناظره پیرامون «نقد و ارزیابی نقش جامعهشناسان در ایران، دو منظر متفاوت»
| یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۰
| میهمانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر محمدرضا پویافر
| میزبان:
«اتاق انجمن علمی مجازی #جامعهشناسی» در Clubhouse 👇
https://www.clubhouse.com/event/m2KQAbw4
| تاریخ برگزاری:
چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1xea3pVJu5e7bhDn3r4lZy6ngOu01Bj4E/view
| فایل شنیداری احمد بخارایی: 👇
https://drive.google.com/file/d/1qSNTCzk6aqCpSA-lEXGkD7RMzNJphQRU/view
(با سپاس از کانال @Vortrags برای ضبط)
| احمد بخارایی: بهتازهگی بنا به دعوت «انجمن علمی مجازی جامعهشناسی» که نوپا است و امیدوارم تداوم یابد و از شرایط سکون کنونی، آزرده و خسته نشود در یک مناظره در کلابهاوس شرکت کردم و با رویکرد مقابل خودم که به آقای دکتر پویافر تعلق داشت در موضوع: نقش #جامعهشناسی و #جامعهشناسان (#کنش یا #پایش) به گفتوشنود پرداختیم. در خلال گفتوشنودمان، من به این موضوعها اشاره کردم:
ـ وجود «چهار نسل جامعهشناس» در ایران پس از انقلاب از یک نسل قبل از خودم شامل استادان کلاسیکمحور بنده تا دو نسل بعد از من که عمدتاً (نه علیالاطلاق) یا «مهارتزده» هستند (توسل به تحقیقات کمًی و تکراری) یا پریشان و ناپیوسته به جریان اصیل جامعهشناسی با اتخاذ «مد جامعهشناسی» و ژیژکزده!
ـ تفاوت بین کنشگری اجتماعی با «موضعگیری سیاسی»
ـ انواع سهگانهی جامعهشناسی در سه دسته از جوامع و لزوم همدوشی جامعهشناسی با #کنشگری_اجتماعی در جامعهی ما که «ایدئولوژیکزده» است
ـ لزوم «پروبلماتیک» دیدن ایران در موضوعات تحقیقی و جهتگیریهای اجتماعی جامعهشناسان
ـ جامعهشناسی بدون پژواک در ایران به مثابه «مرگ جامعهشناسی»
ـ لزوم شبیه شدن «جامعهشناس» در ایران به «دونده» در تلفیق دوی ماراتون و جمعی امدادی!
ـ وظیفهی جامعهشناس، نه سوق به سوی انقلاب و نه ایجاد یأس در جامعه است بلکه «پژواک بخشیدن به نتایج تحقیقات پروبلماتیکمحور» به منظور آگاهیبخشی به #جامعه است.
ـ جامعهشناس #کنشگر، فراتر از جامعهشناس کلاسیک، به مثابه «لوکوموتیو برای قطار جامعه» …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۰
| میهمانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر محمدرضا پویافر
| میزبان:
«اتاق انجمن علمی مجازی #جامعهشناسی» در Clubhouse 👇
https://www.clubhouse.com/event/m2KQAbw4
| تاریخ برگزاری:
چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1xea3pVJu5e7bhDn3r4lZy6ngOu01Bj4E/view
| فایل شنیداری احمد بخارایی: 👇
https://drive.google.com/file/d/1qSNTCzk6aqCpSA-lEXGkD7RMzNJphQRU/view
(با سپاس از کانال @Vortrags برای ضبط)
| احمد بخارایی: بهتازهگی بنا به دعوت «انجمن علمی مجازی جامعهشناسی» که نوپا است و امیدوارم تداوم یابد و از شرایط سکون کنونی، آزرده و خسته نشود در یک مناظره در کلابهاوس شرکت کردم و با رویکرد مقابل خودم که به آقای دکتر پویافر تعلق داشت در موضوع: نقش #جامعهشناسی و #جامعهشناسان (#کنش یا #پایش) به گفتوشنود پرداختیم. در خلال گفتوشنودمان، من به این موضوعها اشاره کردم:
ـ وجود «چهار نسل جامعهشناس» در ایران پس از انقلاب از یک نسل قبل از خودم شامل استادان کلاسیکمحور بنده تا دو نسل بعد از من که عمدتاً (نه علیالاطلاق) یا «مهارتزده» هستند (توسل به تحقیقات کمًی و تکراری) یا پریشان و ناپیوسته به جریان اصیل جامعهشناسی با اتخاذ «مد جامعهشناسی» و ژیژکزده!
ـ تفاوت بین کنشگری اجتماعی با «موضعگیری سیاسی»
ـ انواع سهگانهی جامعهشناسی در سه دسته از جوامع و لزوم همدوشی جامعهشناسی با #کنشگری_اجتماعی در جامعهی ما که «ایدئولوژیکزده» است
ـ لزوم «پروبلماتیک» دیدن ایران در موضوعات تحقیقی و جهتگیریهای اجتماعی جامعهشناسان
ـ جامعهشناسی بدون پژواک در ایران به مثابه «مرگ جامعهشناسی»
ـ لزوم شبیه شدن «جامعهشناس» در ایران به «دونده» در تلفیق دوی ماراتون و جمعی امدادی!
ـ وظیفهی جامعهشناس، نه سوق به سوی انقلاب و نه ایجاد یأس در جامعه است بلکه «پژواک بخشیدن به نتایج تحقیقات پروبلماتیکمحور» به منظور آگاهیبخشی به #جامعه است.
ـ جامعهشناس #کنشگر، فراتر از جامعهشناس کلاسیک، به مثابه «لوکوموتیو برای قطار جامعه» …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «در خیانت و سکوت روشنفکران / خوزستان»
| شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| میهمان:
#احمد_بخارایی در گفتوگو با سینماگران و اهل فرهنگ
| میزبان:
اتاق «اندیشهی مخالف من» در Clubhouse:👇
https://www.clubhouse.com/club/اندیشه-مخالف-من
| تاریخ برگزاری:
چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۰
| فایل شنیداری* احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1O7mCWKrR8CbBIbfF_VyDn3B-V4DapPAu/view
*به درخواست میزبان ، فایل کل برنامه در این کانال قرار نگرفته است!
(با سپاس از کانال @Vortrags برای ضبط)
| احمد بخارایی: چندی قبل، در جریان انتشار بیانیهی #سینماگران و نیز #کانون_نویسندگان و گروههای دیگر در #اعتراض به اظهارات وزیر پیشنهادی دولت آقای #رئیسی برای #وزارت_ارشاد بنا به دعوت جمعی از اهالی سینما و هنر در کلابهاوس «اندیشهی مخالف من» به گفتوشنود در موضوع: «سکوت و خیانت #روشنفکران در ایران اکنون» پرداختیم و من به این موارد اشاره کردم:
ـ ویژگیهای نهگانهی روشنفکری
ـ تقسیم روشنفکری به مقولات: ژست، نمایش، نیمهروشنفکر و کامل بودن
ـ ارتباط بین روشنفکری و #کنشگری اجتماعی و نیز نقد #قدرت و #نظام_سیاسی
ـ موانع سهگانهی روشنفکری شامل: ساختار، معرفت و #اپوزیسیون و سیاستزدگی
ـ ویژگیهای ساختاری «گفتمان» و اندیشهسازی خلاق و نقاد
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| میهمان:
#احمد_بخارایی در گفتوگو با سینماگران و اهل فرهنگ
| میزبان:
اتاق «اندیشهی مخالف من» در Clubhouse:👇
https://www.clubhouse.com/club/اندیشه-مخالف-من
| تاریخ برگزاری:
چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۰
| فایل شنیداری* احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1O7mCWKrR8CbBIbfF_VyDn3B-V4DapPAu/view
*به درخواست میزبان ، فایل کل برنامه در این کانال قرار نگرفته است!
(با سپاس از کانال @Vortrags برای ضبط)
| احمد بخارایی: چندی قبل، در جریان انتشار بیانیهی #سینماگران و نیز #کانون_نویسندگان و گروههای دیگر در #اعتراض به اظهارات وزیر پیشنهادی دولت آقای #رئیسی برای #وزارت_ارشاد بنا به دعوت جمعی از اهالی سینما و هنر در کلابهاوس «اندیشهی مخالف من» به گفتوشنود در موضوع: «سکوت و خیانت #روشنفکران در ایران اکنون» پرداختیم و من به این موارد اشاره کردم:
ـ ویژگیهای نهگانهی روشنفکری
ـ تقسیم روشنفکری به مقولات: ژست، نمایش، نیمهروشنفکر و کامل بودن
ـ ارتباط بین روشنفکری و #کنشگری اجتماعی و نیز نقد #قدرت و #نظام_سیاسی
ـ موانع سهگانهی روشنفکری شامل: ساختار، معرفت و #اپوزیسیون و سیاستزدگی
ـ ویژگیهای ساختاری «گفتمان» و اندیشهسازی خلاق و نقاد
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| بیانیهی زنان سینماگر علیه مردان سینماگر در محکومیت «تعدیات و آزار جنسی»، هم «کنش اجتماعی» است و هم کنش اجتماعی «نیست»؛ چهگونه؟!
| یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
| گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «خبرآنلاین» از نشست بررسی ابعاد بیانیهی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر در clubhouse با حضور: احمد بخارایی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، نیره توکلی، سمیه میرشمسی و محمد مهدی عسگرپور | برگزار شده در پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در پنجشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.khabaronline.ir/news/1623273
| فایل شنیداری (احمد بخارایی): 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1XWytyn3XiYy2I7WKwJWB0u3yLdBMjQeq&export=play
| بیانیهی اعتراضی زنان: 👇
https://www.karzar.net/36234
| #احمد_بخارایی: اخیراً به نشستی در کلابهاوس با حضور #زنان_سینماگر در خصوص بیانیهی محکومیت تعدیات و #آزار_جنسی زنان سینماگر از سوی «خبرآنلاین» دعوت شدم که حدود ۳ ساعت به طول انجامید و سهم حرفهای جامعهشناختی حدود ۱۶ دقیقه بود که فایل صوتیاش در این پست است. طبیعتاً در یک فضای هیجانی به سختی میتوان سخن گفت اما تلاشم را کردم تا در زمان کوتاه چند موضوع را مطرح کنم از جمله گفتم:
… حکایت ناشایست بودن #تبعیض جنسیتی، اظهر من الشمس است، بنابراین از زشت بودن و محکومیت این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفقالقول هستیم. پس از این میخواهم سه پرسش مطرح کنم و سپس در حد فهم ناقص خودم به آنها پاسخ گویم که عبارتند از: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای آزار جنسی زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضاکنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «#کنش_اجتماعی» است. ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت یا رویکرد #فمینیستی است. ۳ـ فهم #هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟ …
… به اعتباری میتوان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم میتوان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک کنش اجتماعی بود اما با نگاه عمیقتر میتوان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن، «کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگیهایی است که اینجا کمتر مشاهده میشود. این زوایای چهارگانه معطوف به سه زمان گذشته، حال و آیندهاند از «روندی بودن» تا دارای «پیآمد» تشکیل گروههای پیشرو با محتوای #دیالکتیکی …
… در بیانیه آمده بود که این تبعیضها «سیستماتیک» شده است. استفاده از این کلمه یعنی سیستماتیک، اشاره به ریشهای و نهادینه شدن دارد. حال اگر چنین است پس دیگر بحث «#صاحبان_قدرت» مطرح نیست و همهی مردان سینماگر در هر ردهای، تجاوزگر خواهند بود. نکتهی بعد قضاوتی است که در بیانیه وجود دارد و میگوید «آزارگران به واسطهی شهرت و اعتباری که توسط هوادارانشان به دست آوردهاند، هیچ ترسی از دست بردن به این جرائم ندارند». استفاده از واژههای «هیچ ترسی»، «همه»، «هواداران» و «آزارگران» بار معنایی سنگینی دارد. در واقع اینجا همهی هواداران هم محکوم شدهاند و علاوه بر این موضوع، تمام مردان مورد خطاب قرار گرفتهاند. به انضمام اینکه وقتی بحث خشونت جنسی مطرح میشود، زنان که علیه زنان نیستند. این کلیگوییها و این هجمهی بیقید و شرط به همهی مردان، همان چیزی است که قبلاً از آن به عنوان رویکرد رادیکال در انواع فمینیست از آن یاد کردم که هدفش بیش از تعامل و #کنشگری اجتماعی، نبرد علیه مردان است و باب #دیالکتیک پیشبرنده مسدود و هیجانات، تشدید میشود …
توجه: حکایت آزار جنسی در ایران با محوریت «#مردسالاری» و دفاع از #حقوق_زنان در بستر فرهنگی ـ اجتماعیمان دارای ابعاد پیچیده و ظریفی است که زنان و مردان هوشمند با دقت و تأمل به آن ورود میکنند به گونهای که از سلیقهمحوری و کینهتوزی مبرا است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
| گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «خبرآنلاین» از نشست بررسی ابعاد بیانیهی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر در clubhouse با حضور: احمد بخارایی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، نیره توکلی، سمیه میرشمسی و محمد مهدی عسگرپور | برگزار شده در پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در پنجشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.khabaronline.ir/news/1623273
| فایل شنیداری (احمد بخارایی): 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1XWytyn3XiYy2I7WKwJWB0u3yLdBMjQeq&export=play
| بیانیهی اعتراضی زنان: 👇
https://www.karzar.net/36234
| #احمد_بخارایی: اخیراً به نشستی در کلابهاوس با حضور #زنان_سینماگر در خصوص بیانیهی محکومیت تعدیات و #آزار_جنسی زنان سینماگر از سوی «خبرآنلاین» دعوت شدم که حدود ۳ ساعت به طول انجامید و سهم حرفهای جامعهشناختی حدود ۱۶ دقیقه بود که فایل صوتیاش در این پست است. طبیعتاً در یک فضای هیجانی به سختی میتوان سخن گفت اما تلاشم را کردم تا در زمان کوتاه چند موضوع را مطرح کنم از جمله گفتم:
… حکایت ناشایست بودن #تبعیض جنسیتی، اظهر من الشمس است، بنابراین از زشت بودن و محکومیت این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفقالقول هستیم. پس از این میخواهم سه پرسش مطرح کنم و سپس در حد فهم ناقص خودم به آنها پاسخ گویم که عبارتند از: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای آزار جنسی زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضاکنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «#کنش_اجتماعی» است. ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت یا رویکرد #فمینیستی است. ۳ـ فهم #هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟ …
… به اعتباری میتوان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم میتوان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک کنش اجتماعی بود اما با نگاه عمیقتر میتوان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن، «کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگیهایی است که اینجا کمتر مشاهده میشود. این زوایای چهارگانه معطوف به سه زمان گذشته، حال و آیندهاند از «روندی بودن» تا دارای «پیآمد» تشکیل گروههای پیشرو با محتوای #دیالکتیکی …
… در بیانیه آمده بود که این تبعیضها «سیستماتیک» شده است. استفاده از این کلمه یعنی سیستماتیک، اشاره به ریشهای و نهادینه شدن دارد. حال اگر چنین است پس دیگر بحث «#صاحبان_قدرت» مطرح نیست و همهی مردان سینماگر در هر ردهای، تجاوزگر خواهند بود. نکتهی بعد قضاوتی است که در بیانیه وجود دارد و میگوید «آزارگران به واسطهی شهرت و اعتباری که توسط هوادارانشان به دست آوردهاند، هیچ ترسی از دست بردن به این جرائم ندارند». استفاده از واژههای «هیچ ترسی»، «همه»، «هواداران» و «آزارگران» بار معنایی سنگینی دارد. در واقع اینجا همهی هواداران هم محکوم شدهاند و علاوه بر این موضوع، تمام مردان مورد خطاب قرار گرفتهاند. به انضمام اینکه وقتی بحث خشونت جنسی مطرح میشود، زنان که علیه زنان نیستند. این کلیگوییها و این هجمهی بیقید و شرط به همهی مردان، همان چیزی است که قبلاً از آن به عنوان رویکرد رادیکال در انواع فمینیست از آن یاد کردم که هدفش بیش از تعامل و #کنشگری اجتماعی، نبرد علیه مردان است و باب #دیالکتیک پیشبرنده مسدود و هیجانات، تشدید میشود …
توجه: حکایت آزار جنسی در ایران با محوریت «#مردسالاری» و دفاع از #حقوق_زنان در بستر فرهنگی ـ اجتماعیمان دارای ابعاد پیچیده و ظریفی است که زنان و مردان هوشمند با دقت و تأمل به آن ورود میکنند به گونهای که از سلیقهمحوری و کینهتوزی مبرا است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |