جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.01K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
| سخن‌رانی احمد بخارایی در نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسبت #روز_جهانی_کارگر | برگزار شده از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران (با همکاری گروه‌های #جامعه‌شناسی_صلح، #جامعه‌شناسی_سیاسی و #جامعه‌شناسی_تفسیری) در ۱۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۳ | با حضور: پرویز صداقت، محمد مال‌جو، احمد بخارایی، بی‌تا مدنی و حسن امیدوار

| آدینه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view

| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view

| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقوله‌ی کار و کارگر می‌توان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:

۱ـ «فهم مشاهده‌ای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا این‌که گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بین‌المللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانه‌زنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.

۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاه‌های بیش از ۳۶ کارگر تشکیل می‌شود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا این‌که پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبه‌ی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمی‌کند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس می‌شود که نامش را «فهم اخلاقی» می‌گذاریم.

۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام می‌برد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای این‌که صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتل‌ها.
در ایران زباله‌گردی و بسیاری از دست‌فروشی‌ها می‌توانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمی‌شود؟

حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شده‌است؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آن‌ها برای کارگران است؟

می‌دانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزش‌گذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو می‌گوید: هر آن‌چه درست است، عادلانه است.

بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه می‌شویم. اما نگاه دیگری می‌گوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبه‌رو هستیم. در «فهم اخلاقی» می‌خواهیم تحلیل کنیم که مقوله‌ی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک می‌شود و چقدر فاصله دارد؟ پس خط‌کش ما در اندازه‌گیری در این‌جا مقوله‌ی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خط‌کش #قانون و آیین‌نامه و قرارداد رسمی!

چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیف‌گرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت می‌داند.
۲ـ فایده‌گرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آن‌جا که در جهت حصول و تولید بزرگ‌ترین خوشی و سعادت برای بزرگ‌ترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد می‌کنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را می‌ستایند.
۳ـ فراطبیعت‌گرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمال‌محوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمال‌گرایی را می‌توان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.

آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه می‌کند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمی‌رسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعه‌بیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
⟩ مبانی جامعه‌شناختی «مقاومت مدنی» و کنش‌گری سلبی
(با تأکید بر انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳)

| سه‌شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳

| نشست «نسبت کنش‌گری مدنی با ساختارهای سیاسی در جامعه» به میزبانی گروه هم‌اندیشی جامعه‌شناسی | برگزار شده در ۶ تیر ۱۴۰۳
https://t.me/hamandishi1401/890

| فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/1uMZHhlZAmlVeFetvxReUVHnFy5zGZ6eF/view?usp=drivesdk

| #احمد_بخارایی: در نشست مجازی «تحلیل رابطه کنش‌گری مدنی با ساختارهای سیاسی در جامعه» به این موضوعات پرداختم:

۱ـ دو نوع کنش عقلانی که #ماکس_وبر مطرح می‌کند شامل: معطوف به هدف و معطوف به ارزش که اولی با پیش‌فرض «هدف وسیله را توجیه می‌کند» ملاکش «درست بودن منطقی» و نتیجه‌گراست اما دومی، ملاکش «خوب بودن ارزشی» و تکلیف‌گرا بر اساس گزاره‌های اخلاقی است.

۲ـ #عدم_مشارکت در #انتخابات_ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ به عنوان یک «کنش عقلانی معطوف به ارزش».

۳ـ انواع کنش مدنی ایجابی و سلبی شامل:

ـ مقاومت منفی (Civil resistance) به معنای ایستادگی بدون خشونت در قالب کوشش‌های سازمان‌دهی شده مانند تحصن و اعتصاب.

ـ #نافرمانی_مدنی (Civil disobedience) در قالب یک کنش قانونی و نه ستیزه‌جویانه.

ـ سرپیچی عمومی به صورت نافرمانی مدنی گسترده در حکومت‌های استبدادی و تک‌حزبی (بنا به قول #لیپست).

۴ـ ویژگی‌های نافرمانی مدنی در نگاه #جان_رالز: زمانی که قوانین مرزهای بی‌عدالتی را درنوردند، #عدالت_نسبی در #جامعه حاکم باشد، نظام فاسد نباشد، حرکتی علنی و مسالمت‌آمیز، اقدام سیاسی خلاف قانون برای ایجاد تغییر در قانون، بر پایه‌ی اخلاق شخصی و آموزه‌های دینی و منافع گروهی نباشد و بالاخره واقع‌گرا باشد.

۵ـ فعّال اجتماعی (Social Activist) و کنش‌گری در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با وظایف: فعالیت سیاسی برای تحقق #عدالت_اجتماعی، آگاه‌سازی و اطلاع‌رسانی نسبت به مسائل اجتماعی، تحقیق و تحلیل داده‌ها، توسعه و اجرای پروژه‌های اجتماعی، نظارت بر فعالیت‌های سازمانی، ایجاد تغییرات قانونی و توجه ویژه به زنان و قشرهای آسیب‌پذیر.

۶ـ چهار نوع حکومت: حکومت دموکراتیک، حکومت توتالیتر و تمامیت‌خواه در مقابل پلورالیزم با یک دیکتاتوری ایدئولوژیک، حکومت اتوریتر و اقتدارگرا با یک دیکتاتوری سیاسی و حکومت فاشیستی.

۷ـ کارآیی و ضرورت «نافرمانی مدنی» و «#مقاومت_مدنی» در ایران کنونی با ساختار «شبه توتالیتر».

۸ـ بی‌معنا بودن «#انتخابات» در حکومت‌هایی که ملی و قانونی تمام‌عیار نیستند و قدرت، از نوع شخصی است و به جای دیوان‌سالاری عقلانی، دیوان‌سالاری باندی و تا حدودی فساد‌آلود وجود دارد.

ضمن پوزش بابت وجود ایراد در فایل شنیداری، لطفاً بشنوید و نقد فرمایید.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |