جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۲)

🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دست‌وپا زدن حاکمیت!

🖋 #احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ این روزها خیلی‌ها ابراز نگرانی می‌کنند. از چی؟ از تفاهم‌نامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینی‌ها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راه‌آهن و جاده‌سازی سرمایه‌گذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دسته‌اند و اعتراض‌ها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهم‌نامه، فلذا می‌گویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطه‌ی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال می‌کنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد می‌رساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همه‌ی ملت از سوی حاکمیت #مستبد می‌دانند.

۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهم‌نامه مطلع نیستند کلی‌گویی می‌کنند. بنابراین، این سیاست‌گذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار می‌دهند. چه می‌شود که هر حرکت سیاست‌گذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه می‌شود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهم‌نامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خرده‌نظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوش‌هایش، کر و چشم‌هایش، کور است و واقعیت‌های متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمی‌تواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بی‌زبانی به طرف چینی می‌گویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافق‌نامه امضا کن. خیلی ساده!

۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی می‌کنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفس‌گیر مواجه است. می‌گویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانون‌مندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانون‌مندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانون‌های نیم‌بند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزه‌ی انتخابیه را کسب کرده‌اند نشان می‌دهد و هم‌چنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایت‌بخش نسبی است به گونه‌ای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح می‌دهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دسته‌ای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصه‌ی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گل‌آلود» می‌بینند از آن ماهی می‌گیرند و بر ثروت خود می‌افزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر می‌رسد سه عامل از چهار عامل مشروعیت‌بخش، در صحنه عرض اندام می‌کنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه می‌توان گفت؟

۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را می‌سازند. حالا می‌گویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجه‌ایم!

۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش می‌کند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دل‌سوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود می‌خواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین می‌خرد اما همان ماشین بلای جان فرزند می‌شود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به هم‌نشینی‌های شبانه می‌رود و در دود غرق می‌شود و آن می‌شود که امروز در ایران، «گل‌گشی»، گل می‌کند و هنجار می‌شود! چه رابطه‌ای مشاهده می‌شود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر می‌کند که همه‌ی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همه‌ی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه‌ منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز می‌رود. به نظر می‌رسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آینده‌ای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبه‌ی #قومی و فراگیر پیدا کند!

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۳)

🗓 چهار‌شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران

🖋
#احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ در شطحیات (۲) گفته‌بودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفه‌ی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحران‌‌آفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانون‌مندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفه‌ی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هم‌وزن همه‌ی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیش‌تر توضیح دهم.

۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیده‌ای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و هم‌چنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهر‌ها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را می‌نمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومت‌مداری در ایران با روند #جهانی‌شدن ناساز است.

۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده می‌شود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفته‌اند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده می‌شود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شده‌اند.

۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیم‌سازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسه‌ها را همچنان ارتقاء می‌بخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصص‌محوری» از ترس «تعهد‌محوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کم‌اعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفاده‌ی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخ‌گذشته، شده است.

۲ـ۴ـ به اعتبار پی‌آمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلی‌ها را می‌فشارد در صحنه‌های خالی از محتوا مانند رأی‌دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بی‌کاری بالاست و آزار‌دهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانش‌گاه‌ها، سست و کم‌مایه‌اند،
ـ زندان‌ها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرم‌اند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله می‌شود تا هم‌چنان با کنکاش حوزه‌ی خصوصی، مدار فکری کنش‌گران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آن‌چه هست» (با فرض خوب‌بودن نسبت به برخی کشور‌های کم‌تر توسعه‌یافته) رو به افزایش است.

۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. می‌خواهم بگویم نیمی از این موارد (هشت‌و‌نیم شاخص!) کفایت می‌کند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همه‌ی این موارد هفده‌گانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیش‌کش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز می‌گویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعه‌ای باتلاقی می‌آفریند که حاکمیت هر قدر هم خیر‌خواهانه هر توافق‌نامه‌ای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل می‌شود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۷)

🗓 شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

آغازیدن از «#مرگ»!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

«مرگ» به معنای رفتن یا بازگشتن؟

۱ـ اهالی «#دیانت»، «مرگ» را حلقه‌ای بین «بودن» و «شدن» می‌پندارند. اهالی «بودن»، دنیای خود را تولد و مرگی می‌دانند که «نقدِ بودن» را به چیز دیگری که «شاید» نقدتر یا پندار خودساخته باشد ترجیح نمی‌دهند. «#نقد» را می‌چسبند تا اگر به آن رسیدند شایسته‌گی «نقدتر» را هم داشته‌باشند هر چند صرفاً ذهنی باشد. پس از پایان زندگی که «مرگ» است آغاز می‌کنیم و به امروز ره‌سپار می‌شویم. شروع از پایان ...!

۲ـ «مرگ» را می‌توان پایان همه چیز تلقّی کرد یا معلول تباهی و خرابی بدن دانست. مرگ را می‌توان رهایی روح از قید بدن، پندار کرد تا حرکت جوهری‌اش را ادامه دهد و هم‌چنان «#بدن» را خوار شمرد که در زمان مرگ، کهنه و درمانده شده‌است. «مرگ»، هر چه باشد ترس‌ناک است و برای همین، برخی آن را آغاز فلسفه‌پردازی یا برخی دیگر، علت نهایی ادیان دانسته‌اند. همه این‌ها به این دلیل است که انسان، شاید تنها موجودی است که به حتمی بودن مردنش «#آگاهی» دارد! با «#اضطراب» ناشی از این آگاهی چه باید کرد؟ برخی به همان «نقدتر» که گفتم روی می‌آورند تا آرام شوند و برخی دیگر با ترجیح نقد به نقدتر در «فضای اکنون»، مرگ را آغازی برای بازگشت به عقب و «#آینده» را سکّوی نگاهی به «اکنون» قرار می‌دهند تا به گونه‌ای رفتار کنند که به هنگام مرگ، «#آرامش» را در آغوش گیرند. پس خمیرمایه‌ی فهم مرگ، «آرامش» است.

۳ـ «آرامش» یک تفسیر است، پس یک «دلیل» و امر ذهنی است. چرا کم‌تر در مورد مرگ، گفت‌و‌شنود می‌کنیم؟ زیرا هنوز به «تفسیر»ی از آرامش، دست نیافته‌ایم. چرا از مرگ به عنوان تنها اصل ثابت زندگی، فرار می‌کنیم؟ میرداماد فیلسوف می‌گوید: «تلخی مرگ در ترسیدن از آن است، پس از تلخی مرگ نترسید!» این نترسیدن و آن احساس «آرامش»ی که گفتم چه زمانی حاصل می‌آید؟ آیا این حصول، از جنس «انشا» و توصیه و امر و نهی است یا از جنس «دریافت» و ورود به حواس پنج‌گانه؟ فلاسفه‌ی الهی مانند میردامادها عمدتاً به «انشا» و توصیه‌ی فلسفی روی آورده‌اند و ذهن را متوجه جهان دیگری کرده‌اند. اما فلاسفه‌ی «اکنون‌گرا»، تفسیر مرگ را با تفسیر از «زندگی» پیوند زده‌اند. حال، پای «زندگی» به صحنه باز می‌شود تا آن تفسیر و ترس و آرامش و … باز‌تعریف شوند.

۴ـ «زندگی» چیست؟ از شعر تا شعور می‌توان به آن پاسخ داد. «زندگی» از عشق بخشیدن به آن تا عشق ورزیدن آن به دیگران، جریان دارد. پس هسته‌ی مرکزی زندگی، «#عشق» است. عشق‌ورزی، «چشم تیزبین» و «احساس قوی» می‌خواهد. اگر چنین باشد صدای روییدن چمن هم شنیده می‌شود! «چشم» و «احساس» مگر از لوازم «فهم» نیست؟ اگر هست، پس «مقوله‌ی عشق» با «مقوله‌ی فهم» رابطه‌ی تنگاتنگی دارد. یعنی آن که نمی‌فهمد پس نمی‌تواند عشق بورزد! این معنایش این نیست که آن که می‌فهمد، لزوماً عشق می‌ورزد! پس موضو‌عاتی مانند: عشق، زندگی، فهم و همه‌ی مفاهیمی که «اکنون» را می‌سازند در هم تنیده‌اند.

۵ـ فهم از زندگی، تابع «رضایت» است. شاید هم نه؛ «رضایت»، تابع «فهم از زندگی» است. بل‌که هر دو تابع یکدیگرند! یک «فنر» را از زوایای گوناگون بنگرید. «رضایت»، تابع وضعیت مکانی و زمانی است. در زمان‌های دورتر «رضایت»، ساده بود مانند رضایت از زندگی یک روستایی نسبت به پیرامونش. «اکنون» رضایت چند لایه است. اینک رضایت با «#حیات_اجتماعی» پیوندی گسست‌ناپذیر دارد. حیات اجتماعی برای یک کودک و برای یک نوجوان تا یک کهن‌سال منظره‌های متفاوتی دارد. وقتی سخن از «منظره» می‌شود «انتظارات» و به دنبالش، «#اخلاق» به صحنه می‌آیند. علاوه بر این اختلاف در مناظر و انتظارات، انسانِ امروز فرامکانی است یعنی در فضای مجازی، مرزها را درمی‌نوردد. پس انسان امروز، پیچیده است اما پیچیدگی در عین «سادگی»، زیرا هنوز انسان است و به دنبال «فهم» و تفسیر و هضم زندگی! انسان، گرگ انسان نیست. انسان، عشق انسان است اما اگر این «عشق»، به انسان داده نشود او شاید بشود گرگ دیگری و خشم بورزد تا آنجا که بشود «گرگ خود» و خود را بدرد با چاقو یا مخدّر!

۶ـ «#رضایت_فردی» تابع «#رضایت_اجتماعی» است. رضایت اجتماعی تابع «شرایط اجتماعی» است. شرایط اجتماعی در سه سطح خُرد، میانه و کلان از وضع خانواده تا اوضاع سازمان‌ها و نهایتاً پویایی ساختارها، تابع «#نظام_حکم‌رانی» است. نظام حکم‌رانی تابع «#مشروعیت #قدرت» است. مشروعیت قدرت تابع «پذیرش مردمان» است. پس: «آغاز»، پایان شد و «پایان»، آغاز! یعنی از «رضایت فردی» تا «پذیرش فردی» که به ظاهر،… | ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post_10.html#more

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۲)

🗓 پنج‌شنبه ۹ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

#انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ و پرسش‌های تکراری!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

چرا سؤال‌های تکراری می‌پرسیم؟

۱ـ برخی دوستان و کسانی که مطالب بنده را دنبال می‌کنند از نتایج انتخابات خرداد ۱۴۰۰ می‌پرسند. نگران هستند. ابهام دارند. سردرگم هستند. می‌پرسند که چه خواهد شد و چه باید بکنیم؟ نمی‌دانم این تشویش‌ها برای چیست! مسیر ما مشخص است. سازهای ناهم‌گون داخلی‌ها و خارجی‌ها گوش‌نواز نیست و واضح است که: هر کسی از ظن خود شد یار من ـ از درون من نجست اسرار من!

۲ـ این روزها در داخل تلاش می‌شود تنور انتخابات داغ شود. عزیزانی هم‌چون #تاج‌زاده تلاش می‌کنند در کلاب‌هاوس از مواضع رادیکال خود بگویند. بسیاری دیگر از #اصلاح‌طلبان_حکومتی، او را تک‌نواز می‌خوانند. ایشان از برداشتن گام‌های آرام‌تر سخن می‌گویند و اصرار دارند که ظرفیت #نظام_سیاسی در نظر گرفته شود. #اصول‌گرایان همیشه عزیز هم علاقمندند با زبان #دین و #اعتقادات و سردار سلیمانی با طرفداران‌شان سخن بگویند. عزیزان #اپوزیسیون هم که: «#نه_به_انتخابات»! هر کس در این معرکه کلامی و حرفی و ژستی دارد. داستان چیست؟

۳ـ خرداد ۱۴۰۰ مدت‌ها است که از راه رسیده است از سال ۱۳۸۴ که سید بزرگوار، #خاتمی صحنه را به جناب #احمدی‌نژاد سپرد. از آن زمان، مسیر مشخص شده بود و ابهامی وجود نداشت. پیش‌بینی می‌شد که برنده‌ی انتخابات، احمدی‌نژاد باشد. در سال ۹۲ هم که آقای #روحانی آمد «اهل هوشیاری» می‌دانستند که خیل عظیم استقبال از او در داخل و خارج به نومیدی می‌گراید. چرا؟ زیرا «ساختاری» می‌دیدند!

۴ـ ما در حبس ساختارهای «کم‌کارکرد» هستیم و از همان #قانون_اساسی و در همان مواد ۱ و ۲ این #قانون، رأی خیل «فقهای جامع‌الشرایط» ارجح بر رأی اهالی اندیشه شمرده شده. از این مجمل حدیث مفصل بخوانید، هم‌چنان‌ که ۴۳ سال است همین علما کم و بیش از جانب مردم، #مشروعیت گرفته‌اند. مبارک‌شان باشد: هم به صاحبان #قدرت و هم به مردمی که زیر پرچم ایشان سینه می‌زنند. آنها حق دارند حکومت کنند. واقعاً می‌گویم!

۵ـ خرداد ۱۴۰۰ مدت‌های مدیدی است که از راه رسیده منتها برخی صدای پایش را نشنیده‌اند. اشکال از ایشان است که گوش‌شان سنگین شده است. او آمد و رفت. تاج‌زاده رد صلاحیت شد. #ظریف، تصمیم به کاندیداتوری گرفت. علی لاریجانی هم چپ‌چپ به ظریف نگاه کرد. اصول‌گرایان هم با دو کاندیدا وارد صحنه شدند. یکی، #نظامی و #سپاهی و آن دیگری از اهالی عمامه. در این معرکه، تاج‌زاده نهایتاً گفت: اگر قرار است بین آن اصول‌گرا و این «ظریف» (یا ظریفی دیگر از همان خانواده) یکی انتخاب شود پس من بین متوسط و بد، متوسط را انتخاب خواهم‌کرد هر چند راضی نیستم! این پیام تاج‌زاده در جامعه چنین منعکس شد: بین بد و بدتر، عقل حکم می‌کند که «بد» را انتخاب کنیم … و این‌گونه شد که حدود پنجاه و اندی درصد از صاحبان #رأی در مملکت در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت کردند و نهایتاً در دور دوم با حضور بیشتر منادیان اصلاح‌طلبی، برنده هم از زمره همان «ظریفان» بود و آن کم‌تر از پنجاه درصدی که مشارکت نداشتند برای دیگران شاخ و شانه کشیدند و روز از نو و روزگار از نو …

۶ـ عزیزان، ما نیازمند #رئیس‌جمهور نیستیم، ما نیازمند چیز دیگری هستیم. ما اول باید سخن گفتن و گفت‌و‌شنود و طریق فکر کردن را مرور کنیم و نیز بیاموزیم. …

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت می‌کنم زیرا تحقیر شدم! |

🗓 سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی خشونت در ایران در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۲۳

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

🔍 روزنامه‌ی آفتاب یزد گفت‌و‌گویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه می‌کنید. به نظر می‌رسد بخش‌های ویژه‌ای از گفت‌و‌شنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصه‌ای از بخش‌هایی که در روزنامه منتشر «نشد» را این‌جا می‌آورم و سپس دعوت می‌کنم که فایل شنیداری را اگر علاقه‌مند بودید بشنوید:

… ما و جامعه‌ی ما در کلاس اول گیر کرده‌ایم و سال‌هاست گفته می‌شود که ۲ ضرب در ۲ می‌شود چهار! این تکرار‌ها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خسته‌گی و هزینه‌بری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …

… جامعه‌ی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا می‌زند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی می‌شود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز می‌شود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنه‌ی وسیع سلیقه‌ها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیده‌های نوظهور، کُپ می‌کند و مجبور می‌شود برای برون‌رفت از بن‌بست‌ها، یا #خشونت‌ورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمی‌تواند دیالوگ کند و سریعاً خشم‌‌ناک می‌شود یا به گوشه‌ای می‌خزد …

#دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفت‌و‌گو با آن‌ها ندارد همان‌گونه که چند روز قبل سخن‌گوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأی‌دهنده‌ها در #انتخابات_ریاست‌جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمی‌شود»، ببینید به این واضحی، سخن‌گوی #حاکمیت می‌گوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا می‌خواهیم گفت‌و‌گو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشم‌ناک نشویم؟ …

#هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقب‌مانده‌ی #هویت_دینی و #مذهبی نمی‌گنجد …

#خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاق‌های رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بی‌کاری، #فرد‌گرایی، خود‌خواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسان‌های ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانه‌ی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیب‌پذیر در جامعه، #انسداد_رسانه‌ای در رسانه‌ی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیب‌های_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر می‌رسد برگشت‌ناپذیر شده‌ایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعت‌مان افزوده‌می‌شود …

#طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفته‌اند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروت‌های نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبخت‌تر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقه‌ی کم‌درآمد و فقیر شده‌اند. آیا نمی‌بینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …

… ناهنجاری‌ها در جامعه‌ی ما «#هنجار» شده و ماهم بی‌تفاوت شده‌ایم و این هم از نشانه‌های بارز فروپاشی اجتماعی است …

… از صدر تا ذیل #دروغ می‌گویند و #دروغ‌گویی جنبه‌ی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیس‌جمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امن‌ترین جا برای #سرمایه‌گذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیش‌تر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …

… ما در کف خیابان‌ها به همراه دانشجویان‌مان #جامعه‌شناسی می کنیم. ما از وقایع خبر می‌دهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکرده‌ایم. حالا می‌آیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که با شبکه‌های بیرونی گفت‌وگو نکنیم. مگر می‌شود آلودگی‌ها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد‌ کرد؟ آیا روزنامه‌ها آزادند که حرف‌های ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور می‌شوند که خیلی حرف‌ها را منتشر نکنند و این هم نمونه‌ای است از آن‌ها که دارید می‌خوانید …

… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازه‌ی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| یک فرصت طلایی: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، انتخابات ریاست‌جمهوری

🗓 شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰

🖋️ احمد بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ #شورای_نگهبان در یک خطای تاکتیکی، #جهانگیری و #لاریجانی را #رد_صلاحیت کرد و اگر چنین نمی‌کرد #اصلاح‌طلب‌های_حکومتی با استدلال قدیمی: «انتخاب بین بد و بدتر» (بخوانید: لگدمال کردن عقلانیت شریف) مردم را در دقیقه‌ی نود به سوی صندوق‌های #رأی سوق می‌دادند و برخی مردم هیجانی ما هم احتمالاً در دور دوم، نهایتاً یکی از این دو را در رقابت با #رئیسی برمی‌گزیدند.

۲ـ اینک رئیسی، بی‌رقیب است زیرا #همتی و #مهرعلیزاده قابل سرمایه‌گذاری از سوی جناح #اصلاح‌طلب_حکومتی نیستند. بنابراین رئیسی به احتمال قوی برنده‌ی #انتخابات خواهد بود و اگر هم گروه‌ها و جریان‌هایی با استدلال قدیمی و پوسیده‌ی: «دفع افسد به فاسد» (معادل مفهوم حکایت قدیمی: نه برای حبّ علی، بلکه به جهت بغض معاویه!) مردم را ترغیب کنند به یکی از آن دو کاندیدای نزدیک به جناح #اصلاح‌طلب رأی دهند موفقیتی نخواهند داشت و فقط آمار مشارکت‌جویان را افزایش خواهند داد و صرفاً موجب خوشحالی #رهبر خواهند شد!

۳ـ فرصت طلایی: اینک که «#حاکمیت» به سمت یگانه شدن می‌رود و رؤسای سه قوه، هم‌گون خواهند شد و شاید این روند برای این مردم فلک‌زده، وضعیتی بدتر از این که هست را به دنبال نداشته باشد پس در #خرداد_۱۴۰۰ می‌توان به انتخابات، «#نه» گفت تا شاید در سال ۱۴۰۴ صدای #اعتراض و انتقاد به گوش #قدرت برسد! یادمان باشد #مشارکت بالا در #انتخابات_ریاست‌جمهوری موجب #مقبولیت و #مشروعیت #نظام_حکومتی شیعی‌مسلک در ایران می‌شود و این نمی‌تواند جامعه‌‌ی ما را که در سرازیری #فروپاشی_اجتماعی است نجات دهد. اگر اینک و در خرداد ۱۴۰۰ با #عدم_مشارکت بگویید: «نه»، در سال ۱۴۰۴ که احتمالاً #رهبر_نظام هم در قید حیات نخواهد بود صدای‌تان شنیده خواهد شد. یادمان باشد که پایین‌ترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری به سال ۱۳۷۲ و انتخاب #هاشمی_رفسنجانی با حدود ۵۰ درصد مشارکت افراد واجد رأی مربوط بود ولی در چهار سال بعد از آن یعنی در سال ۱۳۷۶ حدود ۸۰ درصد اعضای #جامعه به صحنه آمدند و جریانی قدرت را در دست گرفت که #حاکمیت و #رهبری، چندان موافق نبودند، #خاتمی را می‌گویم که فرصت‌سوزی هم کرد!

۴ـ اگر جهانگیری #تأیید_صلاحیت می‌شد شاید من هم به‌رغم میل و تصمیم قبلی‌ام و بنا به «دفع رئیسی» در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت می‌کردم اما اینک کوچک‌ترین تردیدی ندارم که «#مشارکت_نکردن» به معنای فرصت دادن به جامعه برای سال ۱۴۰۴ است تا نفسی تازه کند به شرط آن که در این چهار سال صاعقه‌های زمینی و آسمانی گریبان این حاکمیت را نگیرد! ساده گفتم تا ساده گفته باشم، لطفاً اندکی توجه! …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاست‌جمهوری: تشدید #خشونت‌_اجتماعی»

🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی درباره‌ی #خشونت‌ورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۰۳۲

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روز‌نامه‌نگار محترم روزنامه‌ی «آرمان ملی» در خصوص رابطه‌ی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمان‌سوز خشونت‌های اجتماعی گفت‌و‌گویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامه‌های مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوع‌ها اشاره داشتم:

ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایین‌تر آمدن آستانه‌ی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیب‌پذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونه‌ی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشه‌ی خشونت‌های آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاست‌جمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهک‌های #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمی‌کنند و به حال خود رها شده‌اند چه عواقب اجتماعی‌ای‌ دارد و آیا #تن‌فروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسان‌ها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعه‌ی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشه‌دار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخن‌گوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمی‌داند،
ـ عدم درک علمی #اصلاح‌طلب‌های_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصول‌گرایانی که عمدتاً تا نوک بینی‌شان را مشاهده می‌کنند،
ـ امکان‌ناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافت‌کاری‌ها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.

گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی از بخش‌هایی از گفت‌وگو را می‌توانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقه‌مند بودید در اختیار شماست. ‌

| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI

| درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سلامت اجتماعی در تب ۴۰درجه: لزوم تشکل نیروهای «عدالت‌خواه» در داخل

| شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «شرق» با احمد بخارایی در تحلیل شدت و برخورد با #اعتراضات_اجتماعی پیرامون شعار: «#زن_زندگی_آزادی» | منتشرشده در ۱۹ آبان ۱۴۰۱

| متن اولیه‌ی مصاحبه (منتشر نشده):👇
https://docs.google.com/document/d/1sp46wIaIRGwyCyUmD5c85YbKhzCMQ3S9/view

برای باز کردن موارد زیر ممکن است لازم باشد فیلترشکن خاموش شود.
| نمایش گزارش منتشر شده (نسخه‌ی چاپی):👇
https://www.sharghdaily.com/بخش-پی-دی-اف-روزنامه-245/861015-پنجشنبه-آبان-شمار

| نمایش گزارش منتشر شده (ساده):👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-860986

#احمد_بخارایی: گفت‌و‌گویی با روزنامه‌ی شرق داشتم که تاکنون فایل شنیداری‌اش به دستم نرسیده اما متن اولیه‌ی این مصاحبه را این‌جا ملاحظه می‌کنید که حدود ۳۰درصد از مطالب اصلی امکان انتشار نداشت. می‌توان متن منتشره در روزنامه را با متن اولیه مقایسه کرد. البته از کنش‌گری متعهدانه‌ی اهالی مطبوعات صمیمانه تشکر می‌کنم و متوجه هستم که با چه موانع اطلاعاتی ـ امنیتی مواجه هستند. در این گفت‌‌و‌گو به این موضوعات پرداخته‌شد:

۱ـ «#سلامت_اجتماعی» در تب ۴۰درجه،
۲ـ عناصر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مندرج در #اعتراضات دو ماه اخیر،
۳ـ رخ‌نمایی «#وحدت_نسلی» و کاهش #شکاف_نسلی،
۴ـ رخ‌نمایی دو امر متضاد در کف خیابان‌ها از سوی جوانان: اعتماد به نفس و رفتارهای «واکنشی»!،
۵ـ وجود سه وجه زمانی: گذشته، حال و آینده از چهار زاویه: «فاعلیت، شکل، محتوا و کارکرد» در تحلیل رفتار کلامی خشن #جوانان و #دانشجویان،
۶ـ شکل و فرم کلام خشونت‌بار دانش‌جویان در هم‌سویی با شکل و فرم حضور، رفتار و لباس خشن و خوف‌ناک گارد‌های انتظامی مقابله‌کننده،
۷ـ عدم امکان شکل‌گیری گفتمان بین #نظام_حکم‌رانی و مردم به دو علت: «اعتقاد به مبنای #مشروعیت نظام از سوی خدا و نه مردم» و «تلقی تشویش‌گری اذهان عمومی در صورت تحلیل جامعه‌شناختی لایه‌های پنهان آسیب‌زا در جامعه‌ی ولایی»،
۸ـ لزوم تداوم روند #مطالبه‌گری_اجتماعی به منظور عدم بازگشت نظام حکم‌رانی به مواضع قبلی‌اش،
۹ـ لزوم شکل‌گیری #دیالکتیک پویا در درون نظام حکم‌رانی و وجوب تشکل و جدیت نیروهای «عدالت‌خواه» که بیرون از نظام حکم‌رانی یا در حاشیه‌ی تصمیم‌سازی‌ها بوده‌اند به منظور ایجاد اصلاحات اساسی و تحول،
۱۰ـ جمله‌ی آخر در این مصاحبه: «روش‌های خشونت‌بار مقابله با معترضان از سوی نظام حکم‌رانی که منجر به اتخاذ مواضع خشونت‌بار از سوی معترضین نیز خواهد‌ شد به نفع آینده‌ی جامعه نخواهد بود و نگران رخ‌داد مسائلی هستیم که پس از #انقلاب ۵۷ اتفاق افتاد و همه به جان هم افتادند»!

⚠️ بازپخش پست‌ها، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| «#فروپاشی_اجتماعی»، سوار بر شاسی‌بلند به رانندگی مجلسی‌ها!

| پنج‌شنبه ۲۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی تجارت نیوز تجارت فردا با احمد بخارایی درباره‌ی پی‌آمدهای اجتماعی فساد رشوه به نمایندگان مجلس مشهور به «شاسی‌بلندها» | منتشرشده در ۲۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/خودروهای-شاسی-بلند-در-مجلس-اردیبهشت-1402

| #احمد_بخارایی:
… هر پدیده‌ای اگر درسه سطح خرد، میانه و کلان به صورت تلفیقی تحلیل نشود دچار بخشی‌نگری و تقلیل‌گرایی می‌شویم. بر این اساس، تحلیل در سطح خرد این پدیده، نشان می‌دهد که گویی هم اتفاق بزرگی افتاده است، هم نه! اتفاق بزرگی‌ست زیرا قیمت این خودروها در مقایسه با حقوق یک کارگر، معلم، کارمند، کاسب جزء و… رقم قابل توجهی است. پس از این نظر در سطح خرد، اتفاق بزرگی رخ داد.

… از منظر دیگر اتفاق بزرگی نیست، چون یک خودرو، فرد را به اوج نمی‌رساند و این امکانات در جامعه جنبه عام دارد. از این زاویه است که مشاهده می‌کنید در مواجهه با واگذاری خودرو شاسی بلند به نمایندگان موضع‌گیری‌های متضادی صورت گرفت و هر تحلیل‌گری فقط از یک زاویه در سطح خرد به این موضوع داشت.

… در سطح میانه با واحد تحلیل «نهاد»، مجلس جایی است که باید فارغ از گرایش‌ها و ارزش‌های سیاسی در خدمت مردم باشد. اما چه این دوره و چه در ادوار گذشته، نمایندگان نتوانستند در این راستا{فارغ از گرایش سیاسی} عمل کنند. همواره نیروهای رسمی و غیررسمی پشت صحنه در روند قانون‌گذاری تاثیرگذار بودند. نمایندگان مستقل برای فعالیت محدود هستند و تعدادشان هر دوره کمتر می‌شود. این مجلس با مجلس ایده‌آلی که یک نظام اجتماعی نیاز دارد، فاصله زیادی دارد.

… در سال ۹۸ یعنی در آخرین دوره #انتخابات_مجلس از ۳۰ نماینده شهر تهران فقط آقای #قالیباف حدود ۱۴ درصد رأی واجدان اعطای رأی را به خود اختصاص داد و ۲۹ نماینده دیگر حدود هشت درصد آرا را گرفتند. در مجموع در این دوره کمتر از ۴۰ درصد واجدان اعطای رأی در کشور در انتخابات شرکت کردند که این رقم برای نخستین بار بود که در کشور اتفاق می‌افتاد. این نشان‌دهنده بحران #مشارکت_سیاسی و زنگ خطری برای #مشروعیت_سیاسی است.

… در سطح کلان با واحد تحلیل «ساختار»، دیگر منطقی نیست که در یک فضای آلوده، انتظار داشت که جزئی از آن فضا آلوده نشود. وجود #رانت و #فساد پنهان و آشکار و گروه‌های فشار، دیگر غیرقابل انکار است. چقدر گزارش فساد فقط از سوی مراکز مطالعاتی مجلس منتشر شده است؟

… در این ساختار دیگر افشای یک فساد و هضم آن سخت نیست؛ حالا امروز شاسی‌بلند است، فردا یک ماجرای دیگر. در بستری که بسیاری از متخصصان با اعمال فیلتر، امکان ورود به مجلس را ندارند، این امر بدیهی است.

… توجیه فساد با تفسیر در ماجرای اعطای خودروهای شاسی بلند به برخی از نمایندگان، فریدون عباسی، نماینده مجلس گفت: «چرا باید این گدابازی‌ها را درآوریم و به ماشین شاسی بلند گیر بدهیم؟ مگر قیمت ماشین شاسی بلند چقدر است؟» اظهاراتی که به نظر می‌رسد، عادی‌سازی فساد و رانت باشد و مردم هم نباید آن را بزرگ جلوه دهند!

… متأسفانه اهالی سیاست و کسانی که در قدرت هستند، عادت به نگاه تک‌بعدی دارند. نمی‌توانند نگاه جامع به یک پدیده داشته باشند. مجموع همه مواردی که توضیح داده شد، موجب می‌شود که فساد با شکل جدیدش توجیه شود.

… در #نظام_سیاسی ما پس از انقلاب، «تفسیر»، نقش محوری داشته است. زمانی‌که پای تفسیر به میان بیاید، #قانون به حاشیه می‌رود. قانون مانند یک موم در دست مفسر است. بنابراین در ماجراهای این چنینی می‌توانند نمایندگان، خود و مستمعین خود را توجیه کنند.

… گذشته چراغ راه آینده است؛ چه در وجه مثبت و چه منفی. وقوع چنین ماجراهایی ناگهانی نیست. هر چه که امروز می‌بینیم، ادامه راه گذشته است. وقتی در صحنه سیاسی و اجتماعی با سوژه‌های این چنینی مواجه می‌شویم، هر زمان ممکن است نمادها و مصداق‌های جدیدی بروز کند. منظورم این است که باید یک نگاه مفهومی و سوژه‌مآب داشت نه صرفا گاهی توجه خود را به یک مصداق و ابژه خاص معطوف کرد و از لایه‌های پنهان غفلت ورزید.

… متاسفانه نظام سیاسی در ایران بیش از حد وابسته به سیاست‌های رسمی و غیررسمی گروه‌های فشار درحوزه‌های قدرت و اقتصاد است. موضوع‌ها زیاد است؛ یک روز شاسی‌بلند مطرح می‌شود، روز دیگر جلوه‌های دیگر رانت و فساد.

… بی‌اعتمادی #جامعه به #مجلس اما اینکه برای استیضاح یک وزیر، چنین هدایایی داده و گرفته می‌شود، چه تاثیری در اعتماد جامعه به این مجلس و قوانین مصوب آن می‌گذارد؟ آیا می‌توان انتظار داشت که افراد جامعه قوانین این مجلس را به رسمیت بشناسند یا برای آن احترامی قائل باشند؟ | ادامه👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/05/blog-post.html#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| نشست بررسی «افق سیاسی پیش رو و انتخابات مجلس ۱۴۰۲»

| چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲

| گفت‌وگو میان #احمد_بخارایی، #احمد_زیدآبادی و #حسین_قاضیان درباره‌ی آینده‌ی ایران با محوریت انتخابات پیش روی مجلس شورا، برگزار شده در اتاق «طرح نو» در کلاب هاوس | یک‌شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲

| پخش جریان نشست (شنیداری): 👇
https://youtu.be/v7f1T5A8BBc
یا
https://drive.google.com/file/d/1caJG3VAR_pj0hSEJxy9hb9SgQwIe4Ucm/preview

#احمد_بخارایی: در این گفت‌و‌شنود چهار ساعته با مشارکت حاضران به این موضوع‌ها با محوریت انتخابات چند ماه دیگر مجلس شورا پرداختم:

۱ـ بر اساس هر سه رویکرد عمده در #فلسفه_اخلاق_سیاسی، #رأی ندادن #شهروندان در ایران یک #کنش_اخلاقی و مستدل به اندیشه بوده‌است.

۲ـ شرط شرکت بنده در #انتخابات پیش روی #مجلس شورا عبارت از پاسخ‌گویی به این پرسش عدالت‌خواهانه از سوی #نظام_سیاسی است: چگونه و چرا افرادی مانند آقایان #قالی‌باف و #محسن_رضایی (و قس علی‌هذا) طی چند دهه‌ی اخیر به ثروت دست یافته‌اند؟!

۳ـ برا اساس تحلیل روند مشارکت در انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در دوره‌های گذشته، آمار #مشارکت در اسفند ۱۴۰۲ کم‌تر از ۴۰ درصد و موجب تشدید بحران #مشروعیت خواهد بود.

… موارد دیگر عطف به عملیات ناخوشایند #حماس علیه #اسرائیل در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ …

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |