جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.01K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت در عدم تحول فرهنگی

🗓 سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» درباره‌ی ریشه‌های #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… پدیده‌هایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیده‌هایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاع‌رسانی می‌شوند. مادری که کودکش آزار می‌دهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشی‌هایی که در جامعه مشاهده می‌کنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتار‌های ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول می‌کند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینه‌ی بالای زندگی، میزان بی‌کاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف می‌شوند …

… شرط کافی برای بروز پدیده‌های نامطلوب و آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودک‌آزاری مادر در اینستاگرام می‌توان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه می‌کنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه می‌بینند؟ چه رابطه‌ای بین خود و فرزندشان تعریف می‌کنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزه‌ی فرهنگ می‌گنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …

…مسئله‌ی دیگر توسعه‌نیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شده‌ایم و الگو‌های رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشی‌های مختلف، و سایر آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیین‌کننده را ایفا می‌کند. برنامه‌ریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانه‌ها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت می‌شوند و این انحصار را در رسانه‌ها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان می‌دهد. یعنی در این کانون‌ها نیز صدا‌هایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت می‌یابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …

#نظام_آموزشی کشور، کتاب‌های درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعه‌پذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت می‌کند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را می‌سازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیاز‌های جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به هم‌نوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف می‌شوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #هم‌زیستی_مسالمت‌آمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعه‌شناسی مشاهده می‌کنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیض‌‌های قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بی‌اعتمادی نسبت به آینده‌ی خود را ندارد و کم‌تر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشی‌نگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه می‌کند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش می‌یابد، آن‌چنان‌که در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کرده‌اند، این مسائل در کنار بی‌کاری، کم‌رنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بین‌المللی ناموفق، بخشی‌نگری و غیره همگی نشان‌دهنده‌ی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بی‌معنا می‌شود …

#بی‌هنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمی‌کنند. اما در خانواده‌های امروزی و به‌ویژه در نسل جوان شاهد بی‌هنجاری و بی‌الگویی هستیم، گویی این خانواد‌ها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همه‌ی این موارد برون‌داد مجموعه‌ی یک نظام بیمار است …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ سرگشتگی زنان مهاجر در تهران

🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی هم‌دلی درباره‌ی انگیزه‌ها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۱۸

👈 نمایش گزارش:

🖌 پانسیون‌ها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آن‌ها برچسبی زده شده است. مانند آن‌هایی که #طلاق گرفته‌اند یا که برچسب «#بیوه» خورده‌اند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسب‌هایی مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خرده‌فرهنگ ادامه‌ی حیات برایش غیرممکن می‌شود. در این موارد همان دافعه‌ی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر می‌کند.

گروه دوم کسانی هستند که جاذبه‌ی تهران و شهرهای بزرگ باعث می‌شود از محل اولیه‌ی زندگی‌شان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیل‌کرده‌ها در این گروه قرار می‌گیرند. آن‌ها به امید دست‌یابی به #شغل مناسب مهاجرت می‌کنند.

گروه سوم هم کسانی‌اند که نه آن‌چنان گرفتار دافعه‌ی شهرستان و نه مجذوب جاذبه‌ی تهران هستند، آن‌ها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم می‌گیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازه‌ای در زندگی‌شان بی‌افتد. به عبارتی خودشان را به باد می‌سپارند و تصوری از آینده‌ی خودشان ندارند.

این سه گروه از زنان دست به مهاجرت می‌زنند، اما همه‌ی آن‌ها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران می‌آیند به دلیل وضعیت آشفته و شکننده‌ای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها می‌شوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را هم‌سو با تخصصی که دارد پیدا نمی‌کند، به‌ویژه که آن‌ها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژه‌ای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کم‌تری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیش‌تری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبه‌رو می‌شوند.

در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد می‌شود و زن‌های #مهاجر به اهداف خود نمی‌رسند، افراد را می‌توان به پنج گروه تقسیم کرد. عده‌ای از آن‌ها که با بی‌کاری یا #حقوق کم روبه‌رو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آن‌ها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبه‌روشدن با مشکلات به‌واسطه‌ی آشنایی که با زن‌های دیگر پیدا می‌کنند به راه‌های ناصواب کشیده می‌شوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تن‌فروشی.

گروه سوم که از جمله گروه‌های خوش‌شانس هستند ممکن است این‌جا #ازدواج کنند یا می‌توانند ارتباط به‌تری را با جنس مخالف برقرار کنند. این‌که سرنوشت این شکل از ازدواج‌ها و رابطه‌ها چه‌قدر می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد باز هم جای بحث دارد.

گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آن‌ها راه بازگشت به شهرستان‌شان را ندارند، چرا که احتمالاً پل‌های پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده می‌بینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آن‌ها خوش‌بینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق می‌گیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجاره‌ی ماهانه در #پانسیون می‌کنند و با یک زندگی فلاکت‌بار و با تقریباً حداقل‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصص‌هایی که ممکن است به شغل مورد علاقه‌ی‌شان دست پیدا کنند که این گروه انگشت‌شمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بی‌سامان و آشفته هستند مهاجرت می‌کنند به‌ویژه آن‌هایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار می‌گیرند و حذف می‌شوند. این زنان گاهی به حاشیه‌ی شهرها کشیده می‌شوند و مشکلات‌شان به واسطه‌ی آشنایی با خرده‌فرهنگ‌های جدید بیش‌تر و بیش‌تر می‌شوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطه‌ی همنشینی‌ها و ارتباطاتی که پیدا کرده‌اند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعه‌یافته گذاشت، بنابراین بیش‌تر از قبل مورد #آزار_روحی قرار می‌گیرند. این تأسف‌بار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگ‌زدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت می‌شوند، آن‌ها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب می‌کنند که گاهی شرایط بدتر برای‌شان اتفاق می‌افتد.

⚠️ بازپخش پست‌ها با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
❇️ نشست «عروس‌های مرده در فضای مجازی» (#سحر_تبر و دیگران) | میهمانان: دکتر شیرین ولی‌پوری دکتر محمود رئوفی دکتر فردین علی‌خواه سارا باقری محمد زینالی | مدیر نشست: دکتر احمد بخارایی | برگزارکننده: انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی) …
❇️ یا بمیریم یا مشهور شویم!

🗓 چهارشنبه ۳ دی ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران از نشست «عروس‌های مرده در فضای مجازی» با حضور جامعه‌شناسان و حقوق‌دانان (شیرین ولی‌پوری، محمود رئوفی، فردین علی‌خواه، سارا باقری، محمد زینالی و #احمد_بخارایی) در انجمن جامعه‌شناسی ایران | منتشرشده در شماره‌ی ۷۵۲۴، چهارشنبه ۳ دی ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش
بخشی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… شاهد شکل‌گیری نوعی واقعیت‌ اجتماعی هستیم. دو گروه از رده‌ی سنی #نوجوان و #جوان در #فضای_مجازی مانند #اینستاگرام فعالیت می‌کنند. «واینرها» (کسانی که با تولید محتوای طنز در اینستاگرام مشغول به‌کار هستند) با حال و هوای کمیک می‌آیند و «شاخ‌ها» که سلبریتی‌هایی هستند با هدف افزایش دنبال‌کننده …

#فاطمه_خویشوند (#سحر_تبر) که ابتدا #واینر و بعد تبدیل به #شاخ اینستاگرام شد ۱۸ ساله بود که در مهر ۹۸ دست‌گیر و در آذر ۹۹ به ۱۰ سال #زندان محکوم شد و البته فعلاً با قید #وثیقه آزاد است، امیدواریم #قوه_قضائیه در حکم این فرد تجدید نظر کند. او به #اتهام #افساد_فی‌الارض دست‌گیر شده و جوانی بود که با گرافیک در فضای مجازی فعالیت می‌کرد و از شخصیت اصلی کارتون عروس مرده انیمیشنی که کاندیدای اسکار هم شده بود، تقلید می‌کرد. شرایط در جامعه‌ی ما به‌گونه‌ای است که افرادی مانند سحر تبر کم نیستند. باید دید آیا این #هنجارشکنی است یا #هنجارسازی؟ …

… در فضای مجازی، بخش اصلی واقعیات اجتماعی که به حاشیه رانده شده بازتاب داده می‌شود زیرا در #جامعه امکان حضور فعال نوجوانان و جوانان، کم‌تر امکان‌پذیر است …

| گزارش انجمن جامعه‌شناسی ایران

| پخش رسانه‌ی این نشست:
صوت | ویدئو

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| اعمال فشارهای روانی و اجتماعی عامل پیری جمعیت است / پیر کردن جمعیت غیر عادی است نه پیر شدن!

| دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی پایگاه خبری تحلیلی رکنا با احمد بخارایی درباره‌ی فشارهای روانی و اجتماعی | منتشرشده در ۱ بهمن ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.rokna.net/fa/tiny/news-861981

| بخشی از صحبت #احمد_بخارایی: در ایران و با توجه به #نظام_سیاسی و شرایطی که در این چند دهه #جامعه با آن مواجه بوده است، باعث شده که #جمعیت به سمت پیر شدن اجباری پیش برود و این، بیش از حدی که انتظار می‌رفت بود که می‌گوییم: پیر کردن جمعیت! #هنجارشکنی و تقابل با الگوهای سنتی، تا یک حدی در جامعه‌ای که در حال گذار به سمت مدرن شدن است منطقی تلقی می‌شود؛ اما وقتی این مهم بیش از حد و تبدیل به شرایط #آنومیک و #بی‌هنجارانه (شرایطی که افراد در خلأ به سر می‌برند) می‌شود، نشان از شرایط و فشارهای بیرونی است. اجبار، همان چیزی است که #نظام_حکم‌رانی به نحوی در جامعه حاکم کرده است و بیش از حدی که انتظار می‌رفت این شرایط به جامعه فشار می‌آورد به طوری که نتایج آن را در انواع #آسیب‌های_اجتماعی مشاهده می‌کنید.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| قمار و شانس و تقدیرگرایی: آفت جامعه‌ی ایران اسلامی!

| یک‌شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی استقبال مردم از قمار و لاتاری | منتشرشده در ۱۵ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/training/سایت-لاتاری-لوتوچی-قانونی-است؟

علاقه افراد یک جامعه را به انواع #قمار و #لاتاری می‌توان از چهار زاویه تحلیل کرد؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی.

این رفتار در وهله نخست جنبه فرهنگی و تاریخی دارد. همان نگاهی که افراد را به سمت فالگیری سوق می‌دهد، می‌تواند ریشه گرایش به سمت قمار و لاتاری باشد. در واقع هر دو، ریشه در تقدیرگرایی دارند.

از زاویه نگاه نخست یعنی هنجاری، فرهنگ ایرانی در دو بخش عرفی و اعتقادی بستر مناسبی برای سوق دادن افراد به سمت اموری چون #فالگیری، قمار و لاتاری است. چرا که افراد آماده سپردن خود به دست شانس و تقدیر هستند.

در مورد زاویه دوم یعنی بعد اجتماعی این گرایش‌ها جامعه، آیینه افراد حاضر در آن است و اهدافی را در خود نهادینه کرده که غالب مردم برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنند. بر همین اساس، جامعه ایرانی-اسلامی امروزه برای کسب #قدرت و #ثروت ارزش زیادی قائل است و به کسانی که توانسته‌اند به این موفقیت‌ها دست پیدا کنند، احترام می‌گذارد. در کنار این موضوع باید واقعیت دیگری را نیز در نظر گرفت؛ در همین #جامعه #شکاف_طبقاتی نیز نهادینه شده و در طول سالیان گذشته عمیق‌تر شده است.

در این شرایط طبیعی است که افراد به دنبال راه‌هایی باشند که دستیابی آنها را به ارزش‌های ثروت و قدرت، تسهیل کند. به ویژه که ابزار لازم برای پیشرفت، به دلیل همان شکاف طبقانی و توزیع نابرابر فرصت‌ها به راحتی در دسترس همه قشرها نیست و انواع تبعیض‌ها در دستیابی به فرصت‌ها را می‌توان در جامعه دید. در چنین شرایطی نیز بار دیگر شیوه‌های مختلف قمار و لاتاری که همه بر مبنای شانس و اقبال هستند مورد توجه افراد قرار می‌گیرند تا به هر طریقی به همان اهدافی دست یابند که در این جامعه نهادینه شده‌.

در بعد سوم یعنی اقتصادی در جامعه‌ای که از یک سو آمار #بیکاری در آن بالاست و از سوی دیگر، افراد زیادی در مشاغلی غیر از تحصیلات و مهارت‌های خود فعالیت می‌کنند، طبیعی است که گروهی از افراد برای کسب درآمد و رسیدن به ثروت به راه‌های مبتنی بر قمار روی بیاورند تا بتوانند به نحوی سرگرم باشند.

بعد چهارم موضوع از نیاز افراد هر جامعه به امیدوار بودن در مورد آینده نشات می‌گیرد. اگر مردم احساس کنند بدون امید در خلاء رها شده‌اند، به سمت روزمره‌گرایی و #هنجارشکنی می‌روند و باری به هر جهت رفتار می‌کنند. علاقه به قمار و لاتاری نیز از همین مسائل ناشی می‌شود. حتی در قالبی دیگر، در سال‌های گذشته اشخاصی حاضر شدند همه سرمایه و اموال خود را به پول تبدیل و آن را در بورس سرمایه‌گذاری کنند. هر چند بورس قالبی مدرن و به روز دارد اما در اقتصاد بیمار و غیرقابل پیش‌بینی ایران، رفتار این افراد را نیز می‌توان بر مبنای همان ناامیدی نسبت به آینده و گرایش به شانس و قمار ارزیابی کرد.
این موضوع جنبه سیاسی نیز دارد؛ چرا که افراد امید چندانی به توان مدیریتی مسئولان برای رفع مشکلات و چالش‌ها ندارند.

در جامعه‌ای که گرفتار چنین مسائلی شده باشد، انسان مدرنی که ویژگی‌های لازم را برای توسعه داشته باشد شکل نمی‌گیرد. چنین جامعه‌ای یا عقبگرد خواهد داشت یا در بهترین حالت به صورت مداوم درجا می‌زند.

نتیجه این وضعیت #فروپاشی_اجتماعی است چرا که جوهره وجود افراد آماده توسعه و پیشرفت نیست. هر چه تاثیر چهار بعد مورد اشاره افزایش یابد و فروپاشی اجتماعی تعمیق شود، اصلاح وضعیت نیز مشکل‌تر می‌شود.

محدودیتی در این مورد وجود ندارد و هر گروه ممکن است به شیوه‌ای به سمت #تقدیرگرایی بروند. برای مثال افراد تحصیل‌کرده‌تر ممکن است جذب مواردی مانند لاتاری یا بازار بیمار بورس شوند و جوان‌ترها به رمزارزها گرایش پیدا می‌کنند‌. گروه‌های سنتی هم بسته به موقعیت خود همچنان جذب اموری چون فالگیری و انواع قمار می‌شوند.

تحلیل سطحی از این پدیده می‌تواند باعث اتخاذ رویکردهای اشتباه همچون برخوردهای صرف قهری و انتظامی شود؛ گسترش قمار و لاتاری موضوعی فرهنگی و اجتماعی است و باید به صورت ریشه‌ای آن را تحلیل کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |