❇️ تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید میکند
📰 گفتوگوی روزنامهی اطلاعات با #احمد_بخارایی
🗓 چهارشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۸
#جامعه #اقتصاد #کمک #فلسفه #مشارکت_اجتماعی #جامعه_شناسی #جامعهشناسی #دولت #طبقه #طبقه_اقتصادی #طبقه_اجتماعی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این گفتوگو:
… فلسفه مانند نوری است که مسیر را روشن می کند ولی برای پرواز به دو بال جامعه شناسی نیازمند است. انفکاک میان این دو باعث شده است که هیچکدام کارآیی لازم را نداشته باشند …
… در فلسفه نسبت به موضوعات اخلاقی چهار رویکرد داریم: اول رویکرد شهودگرایی است، که یکسری از امور (از جمله «کمک کردن») را بدیهی و خوب میدانیم و همهی فرهنگها آن را قبول دارند. در رویکرد دوم یعنی «احساسگرایی»، در ما حس خوب و رضایتمند ایجاد می شود و تلویحن به ما میگوید که: «اهل کمک کردن باش». رویکرد سوم، «هدایتگرایی» است که بر اساس آن ما اجازه داریم که حکم کنیم و بگوییم «تو باید به دیگران کمک کنی». از اینجا به بعد، فلسفه به سمت جامعه شناسی میرود.
رویکرد چهارم در فلسفهی اخلاق که بیشتر با جامعهشناسی پیوند دارد «توصیف گرایی» است. در این رویکرد، فلسفه وارد حیطهی جامعهشناسی میشود و گزاره های: «کمک کردن خوب است» و «باید کمک کنی»، در صورتی نمود عملی خواهند داشت که جامعه بتواند روند کمک کردن را تعریف کند و سپس این رفتار را ارزیابی کرده و سیاست های تشویقی برای آن در نظر بگیرد. یعنی گزارههای اخلاقی در درازمدت در جامعه پدیدار شده و عمیقتر و گستردهتر میشوند. در این حالت است که یک جامعهی اخلاقی خواهیم داشت …
… در نظام اجتماعی نمیتوان خردهنظام سیاسی را حذف کرد و نقش آن را نادیده گرفت. نمیتوان تنها از اشخاص انتظار داشت که کمک کنند، بدون آنکه دولت هیچ بستر سازماندهی شدهای برای آن فراهم کرده باشد …
رفع تعارضات اجتماعی از طریق تعامل اجتماعی
… مارکس میگفت تضاد طبقاتی برای جامعه خوب نیست یعنی فاصله طبقاتی زیادی بین آحاد جامعه وجود داشته باشد و طبقهی مرفه بگوید «به من چه»! این یعنی سلطه ی «من»، سلطهی طبقه و سلطه خانواده و قوم بر قشر ضعیف و نیازمند. این تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید میکند …
… وقتی دولت به قشر آسیبپذیر توجه دارد، شهروندان هم این رفتار را تکرار میکنند. بهجای تعارض طبقاتی به تعامل طبقاتی باید روی آوریم. آن نگاه سوسیالیستی که میگوید همهی آحاد جامعه باید در یک سطح زندگی کنند، نوعی توهم است. در رویکرد تعاملی باید به قشر ضعیفتر توجه کنیم و نیازش را برآورده سازیم. این نیاز، میتواند صرفا مادی نباشد. مثلن باید آن کارگر زن را هم نسبت به همکار مرد خود و دستمزد کمتری که دریافت میکند و در حقش اجحاف میشود و تبعیض جنسیتی و از رشد بازماندن او را هم مشاهده کرد ...
مشارکت اجتماعی، شرط لازم برای تعامل
… مشارکت اجتماعی دو سطح دارد، یکی داوطلبانه و دیگری دعوت است که چهار شرط دارد: اول آنکه فرد به «آزادی» اعتقاد داشته باشد. دوم آنکه افراد آگاه باشند که مشارکت اجتماعی حق آنها است. سوم آنکه مشارکت را باید به شکل فرآیندی ببینیم نه به شکل جزیرهای و تکهپاره و چهارم آنکه مشارکت اجتماعی باید در هر مقولهای عمیق بوده و وسیع باشد و همهی حوزهها را در بر بگیرد. نظام سیاسی نباید با نگاه امنیتی مانعی برای این مشارکت ایجاد کند وگرنه مشارکت شکل نمیگیرد و گزارههای اخلاقی هم تحقق نمییابند و ما میگوییم در جامعه همه نسبت به همنوع و هموطن خود بیتفاوت شدهاند …
آموزش، شرط کافی برای تعامل
… برداشتن «موانع»، شرط لازم برای رفع تعارضات اجتماعی و پیادهسازی اخلاق در جامعه است ولی یک شرط کافی هم داریم که باید محقق شود. باید مردم آگاه شوند که مشارکت اجتماعی «حق» آنها است. این آگاهی از «آموزش» ایجاد میشود. در این حالت است که کلیت جامعه با تدابیر نظام سیاسی، به سمت کم تر شدن فاصله طبقاتی پیش میرود و آن حس بیتفاوتی، کمرنگ شده و همدلی و همراهی، بستری برای ظهور پیدا میکنند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📰 گفتوگوی روزنامهی اطلاعات با #احمد_بخارایی
🗓 چهارشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۸
#جامعه #اقتصاد #کمک #فلسفه #مشارکت_اجتماعی #جامعه_شناسی #جامعهشناسی #دولت #طبقه #طبقه_اقتصادی #طبقه_اجتماعی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این گفتوگو:
… فلسفه مانند نوری است که مسیر را روشن می کند ولی برای پرواز به دو بال جامعه شناسی نیازمند است. انفکاک میان این دو باعث شده است که هیچکدام کارآیی لازم را نداشته باشند …
… در فلسفه نسبت به موضوعات اخلاقی چهار رویکرد داریم: اول رویکرد شهودگرایی است، که یکسری از امور (از جمله «کمک کردن») را بدیهی و خوب میدانیم و همهی فرهنگها آن را قبول دارند. در رویکرد دوم یعنی «احساسگرایی»، در ما حس خوب و رضایتمند ایجاد می شود و تلویحن به ما میگوید که: «اهل کمک کردن باش». رویکرد سوم، «هدایتگرایی» است که بر اساس آن ما اجازه داریم که حکم کنیم و بگوییم «تو باید به دیگران کمک کنی». از اینجا به بعد، فلسفه به سمت جامعه شناسی میرود.
رویکرد چهارم در فلسفهی اخلاق که بیشتر با جامعهشناسی پیوند دارد «توصیف گرایی» است. در این رویکرد، فلسفه وارد حیطهی جامعهشناسی میشود و گزاره های: «کمک کردن خوب است» و «باید کمک کنی»، در صورتی نمود عملی خواهند داشت که جامعه بتواند روند کمک کردن را تعریف کند و سپس این رفتار را ارزیابی کرده و سیاست های تشویقی برای آن در نظر بگیرد. یعنی گزارههای اخلاقی در درازمدت در جامعه پدیدار شده و عمیقتر و گستردهتر میشوند. در این حالت است که یک جامعهی اخلاقی خواهیم داشت …
… در نظام اجتماعی نمیتوان خردهنظام سیاسی را حذف کرد و نقش آن را نادیده گرفت. نمیتوان تنها از اشخاص انتظار داشت که کمک کنند، بدون آنکه دولت هیچ بستر سازماندهی شدهای برای آن فراهم کرده باشد …
رفع تعارضات اجتماعی از طریق تعامل اجتماعی
… مارکس میگفت تضاد طبقاتی برای جامعه خوب نیست یعنی فاصله طبقاتی زیادی بین آحاد جامعه وجود داشته باشد و طبقهی مرفه بگوید «به من چه»! این یعنی سلطه ی «من»، سلطهی طبقه و سلطه خانواده و قوم بر قشر ضعیف و نیازمند. این تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید میکند …
… وقتی دولت به قشر آسیبپذیر توجه دارد، شهروندان هم این رفتار را تکرار میکنند. بهجای تعارض طبقاتی به تعامل طبقاتی باید روی آوریم. آن نگاه سوسیالیستی که میگوید همهی آحاد جامعه باید در یک سطح زندگی کنند، نوعی توهم است. در رویکرد تعاملی باید به قشر ضعیفتر توجه کنیم و نیازش را برآورده سازیم. این نیاز، میتواند صرفا مادی نباشد. مثلن باید آن کارگر زن را هم نسبت به همکار مرد خود و دستمزد کمتری که دریافت میکند و در حقش اجحاف میشود و تبعیض جنسیتی و از رشد بازماندن او را هم مشاهده کرد ...
مشارکت اجتماعی، شرط لازم برای تعامل
… مشارکت اجتماعی دو سطح دارد، یکی داوطلبانه و دیگری دعوت است که چهار شرط دارد: اول آنکه فرد به «آزادی» اعتقاد داشته باشد. دوم آنکه افراد آگاه باشند که مشارکت اجتماعی حق آنها است. سوم آنکه مشارکت را باید به شکل فرآیندی ببینیم نه به شکل جزیرهای و تکهپاره و چهارم آنکه مشارکت اجتماعی باید در هر مقولهای عمیق بوده و وسیع باشد و همهی حوزهها را در بر بگیرد. نظام سیاسی نباید با نگاه امنیتی مانعی برای این مشارکت ایجاد کند وگرنه مشارکت شکل نمیگیرد و گزارههای اخلاقی هم تحقق نمییابند و ما میگوییم در جامعه همه نسبت به همنوع و هموطن خود بیتفاوت شدهاند …
آموزش، شرط کافی برای تعامل
… برداشتن «موانع»، شرط لازم برای رفع تعارضات اجتماعی و پیادهسازی اخلاق در جامعه است ولی یک شرط کافی هم داریم که باید محقق شود. باید مردم آگاه شوند که مشارکت اجتماعی «حق» آنها است. این آگاهی از «آموزش» ایجاد میشود. در این حالت است که کلیت جامعه با تدابیر نظام سیاسی، به سمت کم تر شدن فاصله طبقاتی پیش میرود و آن حس بیتفاوتی، کمرنگ شده و همدلی و همراهی، بستری برای ظهور پیدا میکنند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
دانشیار جامعهشناسی | تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارائهشده هستم. با سپاس: 👇 | https://t.me/drbokharaei | www.dr-bokharaei.com | . ❇️ تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی…
📺 #کارگران در تنگنا
🗓 آدینه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📡 گزارش اتاق خبر منوتو از وضعیت کارگران ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | پخش شده در بخش خبری ساعت ۲۱ آدینه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
… در سال ۹۶ #خط_فقر برای یک خانوار ۴ نفره در شهرهای بزرگ، پنجمیلیون تومان درآمد ماهانه بود و اینک در سال ۹۹ حدود هشت ـ نه میلیون تومان است …
… امروزه تعریف «#طبقه_کارگر» تغییر کرده و شامل بسیاری از افراد طبقهی متوسط و حتی #زنان سرپرست خانوار که در منازل به کار نظافت مشغولند و کودکان کار و غیره هم علاوه بر کارگران حوزهی صنعت میشود …
🗓 آدینه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📡 گزارش اتاق خبر منوتو از وضعیت کارگران ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | پخش شده در بخش خبری ساعت ۲۱ آدینه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
… در سال ۹۶ #خط_فقر برای یک خانوار ۴ نفره در شهرهای بزرگ، پنجمیلیون تومان درآمد ماهانه بود و اینک در سال ۹۹ حدود هشت ـ نه میلیون تومان است …
… امروزه تعریف «#طبقه_کارگر» تغییر کرده و شامل بسیاری از افراد طبقهی متوسط و حتی #زنان سرپرست خانوار که در منازل به کار نظافت مشغولند و کودکان کار و غیره هم علاوه بر کارگران حوزهی صنعت میشود …
YouTube
تحلیل وضعیت کارگران ایران
گفتوگوی اتاق خبر منوتو با احمد بخارایی به مناسبت #روز_کارگر | پخش شده در آدینه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
❇️ #طبقه_متوسط،آتش زیر خاکستر است
🗓 سهشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی لزوم بازتعریف «طبقه» و موانع کنشگری «طبقهی متوسط» در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۳۹
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… مفهوم «طبقهی اجتماعی» مانند بسیاری از مفاهیم دیگر لزوماً باید بازتعریف شود. در قرن نوزدهم مفهوم #طبقه در تئوری #مارکس به شکل تضاد طبقاتی مطرح شد، یعنی تمایز بین دو طبقهی #فرودست و #فرادست که #کارگر و #سرمایهداری نمایندهی آن بودند و بیشتر طبقه یک صورتبندی اقتصادی داشت. اما به مرور زمان با تغییر شکل تولید، بزرگترشدن شهرها و شکلگیری نیروهای خدمات شهری، طبقهی متوسطی پدیدار شد که لزوماً نباید در تعریف آن، فقط دنبال عوامل اقتصادی بود …
… اینک بین «طبقه» و «پایگاه اجتماعی» یک درهمآمیختگی مفهومی میبینید، چیزی که در برونداد آن «طبقه» یک زاویهی اجتماعی هم علاوه بر اقتصادی دارد …
… افراد مندرج در #طبقه_متوسط به لحاظ فکری «رو به جلو»، «نو» و «آیندهنگر» هستند، اصطلاحاً «سنتگریز» هستند، یعنی آهستهآهسته «طبقه» یک رنگ و بوی محتوایی پیدا کرده است …
… شما یک تحصیلکردهی بیکار را فرض کنید، کسی که دکترا گرفته ولی بیکار است و به عبارتی صفر ریال درآمد دارد. ممکن است این فرد از منظر اقتصادی جزء دهکهای یک یا دو تعریف شود، اما در واقع جزء «طبقهی متوسط» است.
بنابراین «طبقهی اجتماعی ـ اقتصادی متوسط» تعریف سیالی دارد …
… اینکه گفته میشود امروز در ایران، طبقهی متوسط زائل شده یا من میگویم «تبخیر» شده، این با توجه به مفهومی از طبقه است که بیشتر رنگ و بوی اقتصادی دارد و عمدتاً کسانی که در دهکهای ۵ تا ۷ تعریف میشدند، به دهکهای ۱ تا ۴ نزول کرده اند …
… در زمان پهلوی، شکلگیری نظام اداری متناسب با نیازهایش بود و کارمندانش را در سطح متوسط نگاه میداشت اما بعد از #انقلاب بزرگشدن نظام اداری متناسب با نیازها نبود، بلکه متناسب با ارتباطها بود. بنابراین شما الآن شاهد یک حاکمیت بزرگ با حقوقبگیران وسیع هستید که مانند «دریاچهای با عمق یکوجب» است و تعداد زیادی حقوقبگیر وجود دارد، اما تقریباً همهی اینها در دهکهای ۱ تا ۴ قرار دارند. یعنی طبقهی متوسط همانطور که گفتم «تبخیر» شده است …
… اگر گفته میشود این طبقهی متوسط «بیتفاوت» شده و این بیتفاوتی تبدیل به ویژگی ذاتی آن شده است، این غلط است. نگاه کنید؛ بیتفاوتی جایی است که اثربخشی وجود نداشته باشد، یعنی شما دو دفعه کاری انجام میدهید و میبینید که اثری نداشته، دیگر آن را انجام نمیدهید، این یک نوع از خودبیگانگی است، چرا که احساس کماثر بودن دارد. اینکه من جامعهشناس سکوت کنم و بیتفاوت باشم و بگویم دیگر تریبونی برای حرف زدن ندارم و دیگر به من فرصت ایفای نقش نمیدهند بنابراین کنار بنشینم، این به آن معنا نیست که نقش خودم و بحث خودم را فراموش کرده ام، بلکه نشستهام تا در اولین فرصتی که پیش آید به صحنه برگردم. پس «تبخیر»، شکلگیری یک ابر متراکم آمادهی باریدن و طغیان را به دنبال دارد …
… آدمهای تحصیلکرده عمدتاً انسانهای مدرن هستند، چرا که کسی که تحصیل کرده عادت دارد که واقعگرا باشد، یعنی بر اساس تجربه، تعقل، اندیشه و خردورزی به یک چیز باور پیدا کند. او از الگوهای سنتی که بیشتر به دنبال «تبعیت» و «مرید و مرادی» هستند، دوری میجوید …
… این بیتفاوتی اجتماعی، احساس کماثر بودن، احساس بینقش بودن، به معنای تسلیم شدن نیست، به معنای آتش زیر خاکستر است …
… این هنرمند، این دانشگاهی، این معلم، بخشی از روحانیت که تحولخواه هستند، بیتفاوت نیستند، بلکه موانعی بر سر راه است که نمیتوانند ایفای نقش کنند …
… مشکل خاص جامعهی ما این است که با موانع بزرگ و عمیق روبهرو هستیم یعنی «جهل مرکب» در میان صاحبان قدرت، یعنی این که «نمیدانند و نمیدانند که نمیدانند» …
… جامعهای توسعهیافته میشود که در آن انسانهای «نو» شکل بگیرند، یکی از ویژگیهای انسانهای نو این است که تقدیرگرا نباشند و به اثرگذاری خودشان معتقد باشند. فرهنگ آمیخته با قدرت سیاسی در کشور ما دنبال تقدیرگرایی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی لزوم بازتعریف «طبقه» و موانع کنشگری «طبقهی متوسط» در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۳۹
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… مفهوم «طبقهی اجتماعی» مانند بسیاری از مفاهیم دیگر لزوماً باید بازتعریف شود. در قرن نوزدهم مفهوم #طبقه در تئوری #مارکس به شکل تضاد طبقاتی مطرح شد، یعنی تمایز بین دو طبقهی #فرودست و #فرادست که #کارگر و #سرمایهداری نمایندهی آن بودند و بیشتر طبقه یک صورتبندی اقتصادی داشت. اما به مرور زمان با تغییر شکل تولید، بزرگترشدن شهرها و شکلگیری نیروهای خدمات شهری، طبقهی متوسطی پدیدار شد که لزوماً نباید در تعریف آن، فقط دنبال عوامل اقتصادی بود …
… اینک بین «طبقه» و «پایگاه اجتماعی» یک درهمآمیختگی مفهومی میبینید، چیزی که در برونداد آن «طبقه» یک زاویهی اجتماعی هم علاوه بر اقتصادی دارد …
… افراد مندرج در #طبقه_متوسط به لحاظ فکری «رو به جلو»، «نو» و «آیندهنگر» هستند، اصطلاحاً «سنتگریز» هستند، یعنی آهستهآهسته «طبقه» یک رنگ و بوی محتوایی پیدا کرده است …
… شما یک تحصیلکردهی بیکار را فرض کنید، کسی که دکترا گرفته ولی بیکار است و به عبارتی صفر ریال درآمد دارد. ممکن است این فرد از منظر اقتصادی جزء دهکهای یک یا دو تعریف شود، اما در واقع جزء «طبقهی متوسط» است.
بنابراین «طبقهی اجتماعی ـ اقتصادی متوسط» تعریف سیالی دارد …
… اینکه گفته میشود امروز در ایران، طبقهی متوسط زائل شده یا من میگویم «تبخیر» شده، این با توجه به مفهومی از طبقه است که بیشتر رنگ و بوی اقتصادی دارد و عمدتاً کسانی که در دهکهای ۵ تا ۷ تعریف میشدند، به دهکهای ۱ تا ۴ نزول کرده اند …
… در زمان پهلوی، شکلگیری نظام اداری متناسب با نیازهایش بود و کارمندانش را در سطح متوسط نگاه میداشت اما بعد از #انقلاب بزرگشدن نظام اداری متناسب با نیازها نبود، بلکه متناسب با ارتباطها بود. بنابراین شما الآن شاهد یک حاکمیت بزرگ با حقوقبگیران وسیع هستید که مانند «دریاچهای با عمق یکوجب» است و تعداد زیادی حقوقبگیر وجود دارد، اما تقریباً همهی اینها در دهکهای ۱ تا ۴ قرار دارند. یعنی طبقهی متوسط همانطور که گفتم «تبخیر» شده است …
… اگر گفته میشود این طبقهی متوسط «بیتفاوت» شده و این بیتفاوتی تبدیل به ویژگی ذاتی آن شده است، این غلط است. نگاه کنید؛ بیتفاوتی جایی است که اثربخشی وجود نداشته باشد، یعنی شما دو دفعه کاری انجام میدهید و میبینید که اثری نداشته، دیگر آن را انجام نمیدهید، این یک نوع از خودبیگانگی است، چرا که احساس کماثر بودن دارد. اینکه من جامعهشناس سکوت کنم و بیتفاوت باشم و بگویم دیگر تریبونی برای حرف زدن ندارم و دیگر به من فرصت ایفای نقش نمیدهند بنابراین کنار بنشینم، این به آن معنا نیست که نقش خودم و بحث خودم را فراموش کرده ام، بلکه نشستهام تا در اولین فرصتی که پیش آید به صحنه برگردم. پس «تبخیر»، شکلگیری یک ابر متراکم آمادهی باریدن و طغیان را به دنبال دارد …
… آدمهای تحصیلکرده عمدتاً انسانهای مدرن هستند، چرا که کسی که تحصیل کرده عادت دارد که واقعگرا باشد، یعنی بر اساس تجربه، تعقل، اندیشه و خردورزی به یک چیز باور پیدا کند. او از الگوهای سنتی که بیشتر به دنبال «تبعیت» و «مرید و مرادی» هستند، دوری میجوید …
… این بیتفاوتی اجتماعی، احساس کماثر بودن، احساس بینقش بودن، به معنای تسلیم شدن نیست، به معنای آتش زیر خاکستر است …
… این هنرمند، این دانشگاهی، این معلم، بخشی از روحانیت که تحولخواه هستند، بیتفاوت نیستند، بلکه موانعی بر سر راه است که نمیتوانند ایفای نقش کنند …
… مشکل خاص جامعهی ما این است که با موانع بزرگ و عمیق روبهرو هستیم یعنی «جهل مرکب» در میان صاحبان قدرت، یعنی این که «نمیدانند و نمیدانند که نمیدانند» …
… جامعهای توسعهیافته میشود که در آن انسانهای «نو» شکل بگیرند، یکی از ویژگیهای انسانهای نو این است که تقدیرگرا نباشند و به اثرگذاری خودشان معتقد باشند. فرهنگ آمیخته با قدرت سیاسی در کشور ما دنبال تقدیرگرایی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ بحران #طبقه_متوسط: خروش پنهان
🗓 چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی «اصفهان زیبا» دربارهی وضعیت «طبقهی متوسط» در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۸۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… در گذشته، شاخصهای اقتصادی و درآمد در تعریف طبقهی متوسط اعتبار داشت؛ ولی اکنون طبقهی متوسط رنگ و بوی اجتماعی هم پیدا کرده است …
… اکنون با توجه به خط فقر شهری، یک استاد دانشگاه که ۱۰ میلیون تومان حقوق ماهانه میگیرد، تقریباً در مرز #خط_فقر است؛ ولی همین استاد دانشگاه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارای پایگاهی است که او را در طبقهی متوسط میتوان تعریف کرد …
… طبقهی متوسط بالقوه و بالفعل و طبقهی متوسط ذهنی و عینی باید از هم تفکیک شوند. یک استاد دانشگاه یا یک هنرمند به لحاظ ذهنی متعلق به طبقهی متوسط است و به لحاظ عینی و چهارچوب اقتصادی در طبقهی پایین قرار میگیرد …
… اگر طبقهی متوسط ضعیف شود، جوامع درجا میزنند و افراد #جامعه هم از حرکت بازمیایستند. جامعهای که درجا میزند و رشد اقتصادی و فرهنگی سالم ندارد، فرد هم درجا میزند. زمانی که پویایی اجتماعی نباشد، پویایی فردی هم از بین میرود …
… افسردگی، احساس بیتفاوتی، روآوردن به جرائم و انحرافات، اعتیاد، خودکشی، گسیختگی خانواده ها و طلاق عاطفی، سرقت و رشوه هم از پیآمدهای اجتماعی فروپاشی طبقهی متوسط است زیرا چنین جامعه ای فاقد گروه های منتقد و ناظر بر جریانات مانند اهالی مطبوعات و احزاب است …
… اگر اهالی رسانه، دانشگاهیان، صاحبان فکر و نظر که از طبقهی متوسط هستند نتوانند ایفای نقش کنند، جامعه دچار خسران میشود. طبقهی متوسط طبقهی نقاد است. اگر #اقتصاد، افسارگسیخته شود، این طبقه با نقد میتواند قطار جامعه را به ریل اصلی خودش هدایت کند …
… اگر یک استاد دانشگاه به طبقهی پایین سقوط کند، یادش نمیرود چه نقشی باید ایفا میکرده؛ چون هویت او است. افراد در جامعه به دنبال کسب #هویت هستند. وقتی این امکان برایشان فراهم نشود، بهاجبار در حاشیه قرار میگیرند و دچار #بحران_هویت میشوند که زیر پوست روانی این افراد، وقتی بحران هویت انباشته میشود بهصورت خشم و خروش اجتماعی خودش را نشان میدهد …
… بخشی از طبقهی متوسط که پس از #انقلاب با #قدرت ارتباط نزدیک ایجاد کردند، طبقهی نوکیسهای را شکل دادند و صعود طبقاتی داشتند. از آنجا که فرصت عادلانه برای همه مهیا نشد و گزینشها در سازمانها فرصتها را بین خودیها تقسیم کردند و این افراد که متخصص و قابلاطمینان نبودند و درک علمی بالایی نداشتند جامعه را به بیراهه بردهاند و هنوز تداوم دارد …
… اکنون طبقهی متوسط خالی از محتوا است و اگر نتواند بهدرستی ایفای نقش کند، خروجی آن آتشفشانی میشود که فوران خواهد کرد. بسیاری از تحلیلگران درخصوص آیندهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه هشدار دادهاند. اگرچه این خطرات ازلحاظ اقتصادی ملموس شده؛ اما ازلحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هنوز کاملا آشکار نشده است …
… طی سه یا چهارماه آینده، #بحران_اقتصادی گریبانگیر #جامعه میشود و با انرژی نهفتهای که به واسطهی #سرکوب طبقهی متوسط شکل گرفته پیوند میخورد و به شکل #اعتراض بروز میکند. شرایط متزلزل است و این تزلزل جنبهی عینی و ملموس پیدا میکند. قضیه جدی است …
… همانطور که در #انتخابات #مجلس_یازدهم در دوم اسفند ۹۸ هم دیدیم، تأثیر این سرکوبی در فرآیند #انتخابات_ریاست_جمهوری هم ادامه خواهد داشت و با بحران #مشارکت مواجه خواهیم شد. بر اساس آمارهای رسمی حدود ۴۰ درصد واجدین راأی در این انتخابات شرکت کردند که #آمار واقعی بسی کمتر از این باشد …
… اینطور نیست که به گفتهی برخی اقتصاددانان همچون آقای #محسن_رنانی، تجربهی انتخابات سال ۸۸ در انتخابات ۱۴۰۰ تکرار شود. در سال ۸۸، درصد مشارکت مردم بالا بود. در #انتخابات_ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ درصد مشارکت افت میکند و شکل برجستهتر انتخابات دوم اسفند سال ۹۸ خواهد بود، این یعنی بحران #مشروعیت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی «اصفهان زیبا» دربارهی وضعیت «طبقهی متوسط» در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۳۷۸۴
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… در گذشته، شاخصهای اقتصادی و درآمد در تعریف طبقهی متوسط اعتبار داشت؛ ولی اکنون طبقهی متوسط رنگ و بوی اجتماعی هم پیدا کرده است …
… اکنون با توجه به خط فقر شهری، یک استاد دانشگاه که ۱۰ میلیون تومان حقوق ماهانه میگیرد، تقریباً در مرز #خط_فقر است؛ ولی همین استاد دانشگاه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارای پایگاهی است که او را در طبقهی متوسط میتوان تعریف کرد …
… طبقهی متوسط بالقوه و بالفعل و طبقهی متوسط ذهنی و عینی باید از هم تفکیک شوند. یک استاد دانشگاه یا یک هنرمند به لحاظ ذهنی متعلق به طبقهی متوسط است و به لحاظ عینی و چهارچوب اقتصادی در طبقهی پایین قرار میگیرد …
… اگر طبقهی متوسط ضعیف شود، جوامع درجا میزنند و افراد #جامعه هم از حرکت بازمیایستند. جامعهای که درجا میزند و رشد اقتصادی و فرهنگی سالم ندارد، فرد هم درجا میزند. زمانی که پویایی اجتماعی نباشد، پویایی فردی هم از بین میرود …
… افسردگی، احساس بیتفاوتی، روآوردن به جرائم و انحرافات، اعتیاد، خودکشی، گسیختگی خانواده ها و طلاق عاطفی، سرقت و رشوه هم از پیآمدهای اجتماعی فروپاشی طبقهی متوسط است زیرا چنین جامعه ای فاقد گروه های منتقد و ناظر بر جریانات مانند اهالی مطبوعات و احزاب است …
… اگر اهالی رسانه، دانشگاهیان، صاحبان فکر و نظر که از طبقهی متوسط هستند نتوانند ایفای نقش کنند، جامعه دچار خسران میشود. طبقهی متوسط طبقهی نقاد است. اگر #اقتصاد، افسارگسیخته شود، این طبقه با نقد میتواند قطار جامعه را به ریل اصلی خودش هدایت کند …
… اگر یک استاد دانشگاه به طبقهی پایین سقوط کند، یادش نمیرود چه نقشی باید ایفا میکرده؛ چون هویت او است. افراد در جامعه به دنبال کسب #هویت هستند. وقتی این امکان برایشان فراهم نشود، بهاجبار در حاشیه قرار میگیرند و دچار #بحران_هویت میشوند که زیر پوست روانی این افراد، وقتی بحران هویت انباشته میشود بهصورت خشم و خروش اجتماعی خودش را نشان میدهد …
… بخشی از طبقهی متوسط که پس از #انقلاب با #قدرت ارتباط نزدیک ایجاد کردند، طبقهی نوکیسهای را شکل دادند و صعود طبقاتی داشتند. از آنجا که فرصت عادلانه برای همه مهیا نشد و گزینشها در سازمانها فرصتها را بین خودیها تقسیم کردند و این افراد که متخصص و قابلاطمینان نبودند و درک علمی بالایی نداشتند جامعه را به بیراهه بردهاند و هنوز تداوم دارد …
… اکنون طبقهی متوسط خالی از محتوا است و اگر نتواند بهدرستی ایفای نقش کند، خروجی آن آتشفشانی میشود که فوران خواهد کرد. بسیاری از تحلیلگران درخصوص آیندهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه هشدار دادهاند. اگرچه این خطرات ازلحاظ اقتصادی ملموس شده؛ اما ازلحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هنوز کاملا آشکار نشده است …
… طی سه یا چهارماه آینده، #بحران_اقتصادی گریبانگیر #جامعه میشود و با انرژی نهفتهای که به واسطهی #سرکوب طبقهی متوسط شکل گرفته پیوند میخورد و به شکل #اعتراض بروز میکند. شرایط متزلزل است و این تزلزل جنبهی عینی و ملموس پیدا میکند. قضیه جدی است …
… همانطور که در #انتخابات #مجلس_یازدهم در دوم اسفند ۹۸ هم دیدیم، تأثیر این سرکوبی در فرآیند #انتخابات_ریاست_جمهوری هم ادامه خواهد داشت و با بحران #مشارکت مواجه خواهیم شد. بر اساس آمارهای رسمی حدود ۴۰ درصد واجدین راأی در این انتخابات شرکت کردند که #آمار واقعی بسی کمتر از این باشد …
… اینطور نیست که به گفتهی برخی اقتصاددانان همچون آقای #محسن_رنانی، تجربهی انتخابات سال ۸۸ در انتخابات ۱۴۰۰ تکرار شود. در سال ۸۸، درصد مشارکت مردم بالا بود. در #انتخابات_ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ درصد مشارکت افت میکند و شکل برجستهتر انتخابات دوم اسفند سال ۹۸ خواهد بود، این یعنی بحران #مشروعیت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 فروکاهش #طبقه_متوسط به دهکهای پایینتر با افزایش بحران مسکن
📡 گفتوگوی* تلویزیون فارسی بیبیسی با #احمد_بخارایی دربارهی تأثیر افزایش قیمت مسکن بر طبقهی متوسط | پخششده در برنامهی شصتدقیقه، یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
*این گفتوگو به علت اختلال در تماس تلفنی نیمهکاره ماند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📡 گفتوگوی* تلویزیون فارسی بیبیسی با #احمد_بخارایی دربارهی تأثیر افزایش قیمت مسکن بر طبقهی متوسط | پخششده در برنامهی شصتدقیقه، یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲
*این گفتوگو به علت اختلال در تماس تلفنی نیمهکاره ماند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
افزایش قیمت مسکن؛ آیا طبقه متوسط ایران ضعیفتر میشود؟ شصت دقیقه ۲۵ خرداد
اگر به رهن یا اجاره بها در ایران، خصوصا تهران نگاه کنیم تلاطمی را در بازار مسکن می بینیم که باعث حیرت می شود. مثلا اگر کسی پارسال برای اجاره یک واحد مسکونی د...
❇️ افشای فساد، از بیاعتمادی مردم تا مصلحتنگری جامعهشناسان!
🗓 یکشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی فراتیتر با #احمد_بخارایی دربارهی طرح افشای فساد (در مجلس) | منتشرشده در شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… پیشفرض لازم برای برقراری یک ارتباط دوسویه، #اعتماد است، این اعتماد دو سویه در سطح خرد مانند ارتباط بین پدر و پسر یا مادر و دختر است. اگر اعتماد باشد، ارتباط معقول برقرار میشود و اگر نباشد، ارتباطات، پراکنده و بینتیجه است. این ارتباط در سطح میانه و سازمانها هم حائز اهمیت است. زمانی ارتباط در سازمانها از طریق مردم شکل میگیرد که احساس شود، مورد توجه هستند. این احساس هم زمانی شکل میگیرد که به مجموعه اعتماد داشته باشند. در سطح کلان شاهد تصمیم #مجلس_شورای_اسلامی پیرامون طرح #سوتزنی هستیم. مخاطب این طرح کسانی هستند که از آنها درخواستی شده است. زمانی پاسخ درست به این درخواست داده میشود که اعتماد به این مجموعه شکل گیرد …
… نکته مهم این است که اعتماد پایین است و در اسفند ۱۳۹۸ هم حدود ۴۰ درصد واجدین اعطای رأی در ایران در انتخابات شرکت کردند. اولین بار است که در ۴۰ سال اخیر کمتر از ۵۰ درصد واجدین در انتخابات مشارکت میکنند. این به معنای کماعتمادی #مردم به #مجلس است. زمانی که #قوه_مقننه با #مشروعیت پایین مواجه است چگونه قانونی مصوب میشود که نیازمند پاسخ از مردم است؟ بستر لازم برای این طرح که اعتماد است، موجود نیست. در یک جامعهی سالم و درست است که اعتماد برقرار هست و نقش مردم محترم شمرده میشود. در نهایت هم #مشارکت در اینگونه طرحها شکل خواهد گرفت و مردم کموکاستها را در این زمان به مقامات بالاتر اطلاع خواهند داد. این موضوع هم محدود به بحث #فساد نیست و در همهی دنیا هم شاهد اثرگذاری اینگونه طرحها هستیم. بعضی وقتها یک بحث خوب و مناسب ممکن است بد مطرح شود. از دل این #قانون ممکن است این موضوع بیرون بیاید که افرادی با دشمنی نسبت به دیگران از این فرصت سوءاستفاده کنند. در صورتی که بخواهند روزنههای فساد و رانتخواری را کشف کنند، به راحتی با سیستم اطلاعاتی ما این موضوع شدنی است …
… طرح این موضوع برای ورود مردم نوعی تهییج تودهای است که در فضای بیاعتمادی شکل میگیرد. این کار در فضای اعتمادی قابل دفاع میشود. در فضای بیاعتمادی این جنس رفتارها جنس هیجان تودهای است. این اقدامات برای همراه کردن تودهها است. به لحاظ #جامعهشناسی محبوبیت لازمهاش اعتماد است. لازمهی جذب اعتماد اجتماعی هم دوری از مرزبندی خودی و غیرخودی است یعنی احترام برای همه قائل بودن. مجلسی که با مشروعیت پایین مواجه است، به دنبال ایجاد پایگاه مردمی است. این قانون هم مثل خیلی از قوانین در لابهلای دیگر قوانین دفن خواهد شد …
… تشویق مالی، یک حمایت حداقلی از «سوتزن» است. اگر فرد بر اساس احساس مسئولیتش با ارزش بالا، کاری را انجام دهد اما صرفا با تشویق حداقلی مواجه شود، احساس میکند ارزش کارش، کم جلوه کردهاست و این ارزشگذاری تا جایی پایین میآید که با اسکناس و ریال کمارزش مبادله میشود و درنهایت ارزش سوتزن آنقدر کم قلمداد میشود که با ریال جابهجا میشود. انجام این روند نه احساس خوب در فرد سوتزن و نه احساس خوب در #جامعه ایجاد میکند …
… اینک در یک شرایط بیهنجاری به سر میبریم . در خیلی از نهادها زمانی که از فساد یک زیردست با مدیر صحبت میشود، با واکنش خوبی مواجه نمیشویم و مدیر نسبت به افشای فساد تسامح میکند. جامعه افسارگسیخته شده است. در حال حاضر #نظام_پلیسی به اینگونه نیست که مو را از ماست بیرون بکشد …
… بسیاری از جامعهشناسان دچار بیتفاوتی و مصلحتنگری شدهاند. در ایران جامعهشناسانی که تحلیل عمیقتر دارند، کمتر تریبون دارند. بسیاری از جامعهشناسها نون را به نرخ روز میخورند و در یک فضای ترس به سر میبرند. با تبخیر شدن #طبقه_متوسط در جامعه مواجه هستیم …
… گذشته چراغ راه آینده است و در ظاهر با طرحی ایده.آل مواجه هستیم. ممکن است در ظاهر حاشیهی امن و حمایت از #خبرنگار را ایجاد کند، اما در عمل خبرنگاران متعهد ما در نقطهی مقابل #قدرت قرار میگیرند؛ زیرا قدرت از نظر جامعهشناسی با یک ابربحران مواجه است. در این زمان خبرنگار له خواهد شد. احساس امنیت نخواهد کرد و افشاگری صرفا در ظاهر مورد حمایت قرار میگیرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی فراتیتر با #احمد_بخارایی دربارهی طرح افشای فساد (در مجلس) | منتشرشده در شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… پیشفرض لازم برای برقراری یک ارتباط دوسویه، #اعتماد است، این اعتماد دو سویه در سطح خرد مانند ارتباط بین پدر و پسر یا مادر و دختر است. اگر اعتماد باشد، ارتباط معقول برقرار میشود و اگر نباشد، ارتباطات، پراکنده و بینتیجه است. این ارتباط در سطح میانه و سازمانها هم حائز اهمیت است. زمانی ارتباط در سازمانها از طریق مردم شکل میگیرد که احساس شود، مورد توجه هستند. این احساس هم زمانی شکل میگیرد که به مجموعه اعتماد داشته باشند. در سطح کلان شاهد تصمیم #مجلس_شورای_اسلامی پیرامون طرح #سوتزنی هستیم. مخاطب این طرح کسانی هستند که از آنها درخواستی شده است. زمانی پاسخ درست به این درخواست داده میشود که اعتماد به این مجموعه شکل گیرد …
… نکته مهم این است که اعتماد پایین است و در اسفند ۱۳۹۸ هم حدود ۴۰ درصد واجدین اعطای رأی در ایران در انتخابات شرکت کردند. اولین بار است که در ۴۰ سال اخیر کمتر از ۵۰ درصد واجدین در انتخابات مشارکت میکنند. این به معنای کماعتمادی #مردم به #مجلس است. زمانی که #قوه_مقننه با #مشروعیت پایین مواجه است چگونه قانونی مصوب میشود که نیازمند پاسخ از مردم است؟ بستر لازم برای این طرح که اعتماد است، موجود نیست. در یک جامعهی سالم و درست است که اعتماد برقرار هست و نقش مردم محترم شمرده میشود. در نهایت هم #مشارکت در اینگونه طرحها شکل خواهد گرفت و مردم کموکاستها را در این زمان به مقامات بالاتر اطلاع خواهند داد. این موضوع هم محدود به بحث #فساد نیست و در همهی دنیا هم شاهد اثرگذاری اینگونه طرحها هستیم. بعضی وقتها یک بحث خوب و مناسب ممکن است بد مطرح شود. از دل این #قانون ممکن است این موضوع بیرون بیاید که افرادی با دشمنی نسبت به دیگران از این فرصت سوءاستفاده کنند. در صورتی که بخواهند روزنههای فساد و رانتخواری را کشف کنند، به راحتی با سیستم اطلاعاتی ما این موضوع شدنی است …
… طرح این موضوع برای ورود مردم نوعی تهییج تودهای است که در فضای بیاعتمادی شکل میگیرد. این کار در فضای اعتمادی قابل دفاع میشود. در فضای بیاعتمادی این جنس رفتارها جنس هیجان تودهای است. این اقدامات برای همراه کردن تودهها است. به لحاظ #جامعهشناسی محبوبیت لازمهاش اعتماد است. لازمهی جذب اعتماد اجتماعی هم دوری از مرزبندی خودی و غیرخودی است یعنی احترام برای همه قائل بودن. مجلسی که با مشروعیت پایین مواجه است، به دنبال ایجاد پایگاه مردمی است. این قانون هم مثل خیلی از قوانین در لابهلای دیگر قوانین دفن خواهد شد …
… تشویق مالی، یک حمایت حداقلی از «سوتزن» است. اگر فرد بر اساس احساس مسئولیتش با ارزش بالا، کاری را انجام دهد اما صرفا با تشویق حداقلی مواجه شود، احساس میکند ارزش کارش، کم جلوه کردهاست و این ارزشگذاری تا جایی پایین میآید که با اسکناس و ریال کمارزش مبادله میشود و درنهایت ارزش سوتزن آنقدر کم قلمداد میشود که با ریال جابهجا میشود. انجام این روند نه احساس خوب در فرد سوتزن و نه احساس خوب در #جامعه ایجاد میکند …
… اینک در یک شرایط بیهنجاری به سر میبریم . در خیلی از نهادها زمانی که از فساد یک زیردست با مدیر صحبت میشود، با واکنش خوبی مواجه نمیشویم و مدیر نسبت به افشای فساد تسامح میکند. جامعه افسارگسیخته شده است. در حال حاضر #نظام_پلیسی به اینگونه نیست که مو را از ماست بیرون بکشد …
… بسیاری از جامعهشناسان دچار بیتفاوتی و مصلحتنگری شدهاند. در ایران جامعهشناسانی که تحلیل عمیقتر دارند، کمتر تریبون دارند. بسیاری از جامعهشناسها نون را به نرخ روز میخورند و در یک فضای ترس به سر میبرند. با تبخیر شدن #طبقه_متوسط در جامعه مواجه هستیم …
… گذشته چراغ راه آینده است و در ظاهر با طرحی ایده.آل مواجه هستیم. ممکن است در ظاهر حاشیهی امن و حمایت از #خبرنگار را ایجاد کند، اما در عمل خبرنگاران متعهد ما در نقطهی مقابل #قدرت قرار میگیرند؛ زیرا قدرت از نظر جامعهشناسی با یک ابربحران مواجه است. در این زمان خبرنگار له خواهد شد. احساس امنیت نخواهد کرد و افشاگری صرفا در ظاهر مورد حمایت قرار میگیرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
📺 پیآمدهای شکاف طبقاتی در ایران
🗓 پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسننیا دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی چشمانداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… "#ضریب_جینی" نمیتواند #بیعدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برههی زمانی را نشان میدهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بیکاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک میشود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیبرسان است …
… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …
… در یک جامعهی دو قطبی با حذف طبقهی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکسالعملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف میشوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …
… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانشگاهها هم در مرز خط فقر قرار دارند …
… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمیتواند به شرایط مطلوب بازگردد. عملکرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون ایران اینترنشنال با #احمد_بخارایی و آرش حسننیا دربارهی #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در توزیع #درآمد و #ثروت | پخششده در برنامهی چشمانداز، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت
بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
… "#ضریب_جینی" نمیتواند #بیعدالتی در #جامعه را ترسیم کند و فقط توزیع نابرابر درآمد در یک برههی زمانی را نشان میدهد. ضریب جینی در ترکیه و آمریکا مانند ایران نزدیک ۴۰ صدم است اما نرخ ستورم در آمریکا حدود ۳ درصد و نرخ #بیکاری حدود ۸ درصد است و این ارقام برای ترکیه به ترتیب ۱۲ و ۱۳ درصد است اما برای ایران به حدود ۳۰ درصد در هر مورد نزدیک میشود. "فلاکت و بدبختی اجتماعی" حاصل جمع نرخ #بیکاری و تورم است که در ایران آسیبرسان است …
… نابرابری زیاد طبقاتی در ایران منجر به شکاف طبقاتی و حذف #طبقه_متوسط و دوقطبی شدن جامعه شده است …
… در یک جامعهی دو قطبی با حذف طبقهی متوسط، بسیاری از مجرمان و منحرفان اجتماعی در یک شرایط انفعالی و عکسالعملی مجبور به ارتکاب مجدد #جرم و انحراف میشوند و گاه برای رسیدن به "اهداف مقبول اجتماعی" راهی جز ارتکاب جرم ندارند …
… از سال ۹۲ به این طرف با افزایش نرخ ارز و طلا و مسکن، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند …
… در شهرهای بزرگ مانند تهران #خط_فقر برای یک خانوار چهار نفره حدود ۹ میلیون تومان در ماه است و حتی اعضای هیأت علمی دانشگاهها هم در مرز خط فقر قرار دارند …
… یک جامعه مانند یک بدن، اگر فرسوده و فرتوت شود نمیتواند به شرایط مطلوب بازگردد. عملکرد صاحبان #قدرت و #نظام_سیاسی در ایران به نحوی است که بسا در آینده هم نتوان آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را به سهولت جبران کرد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
Iran International ایران اینترنشنال
احمد بخارایی، جامعهشناس در برنامه چشم انداز میگوید: وقتی ثروتاندوزی در جامعه یک هدف خوب شمرده میشود، طبعا شهروندان و نیروهای اجتماعی تلاش میکنند که به این هدف مقدس برسند.
@iranintltv
@iranintltv
❇️ استیصال اجتماعی: شغلهای اجباری
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ مطالباتی که آرزو شدند!
🗓 آدینه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از واکنشها به سامانهی ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۲۳
👈 نمایش گزارش
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه:
… «#آرزو» جنبهی مفهومی، اما «#مطالبهگری» جنبهی مصداقی دارد … ممکن است کسی بگوید من آرزوی «برقراری #آزادی» را دارم این ذهن، معطوف به #ساختار_سیاسی است، وقتی از او بپرسیم پس چه مطالبهای داری؟ میگوید من خواستار داشتن #حزب و #مشارکت_سیاسی هستم …
… در #طبقه_متوسط، کم و زیاد خواستههایشان یک خمیرمایهی اجتماعی دارد … اگر این آرزوها را در حوالی خیابان شوش سنجش کنیم متوجه تفاوت معناداری خواهیم شد. بخش بزرگ این تفاوتها به #پایگاه_اجتماعی و اقتصادی مردم برمیگردد. من وقتی پیامها در سامانه را میخواندم یک نفر از امیرآباد نوشته بود فرهنگسرا و امکانات فرهنگی میخواهیم، این فرد در طبقهی متوسط است، طبقهی متوسط هم بهدنبال افزایش #سرمایه_اجتماعی است …
… در جامعهی ما که بسیاری از افراد از #حقوق اولیهی خودشان در بعضی جاها محروماند، آرزوهایشان در حد همین حقوق اولیه است. یعنی آرزوهای کوتاه مدت و معطوف به مسائل اقتصادی که میبایست جلوتر بهآن پاسخ داده میشد. اگر قبلاً به نیازهای اولیه و ثانویه پاسخ داده میشد طبیعی بود آرزوی افراد، کمی درازمدتتر، ایدهآلتر و جنبهی بهترشدن داشته باشد. اما وقتی درجایی در گامهای اولیه درجا میزنیم آرزوهای آدمها همینقدر نزدیک و کوتاه مدت میشود …
… «مطالبهگری» عامل پویایی #جامعه است …
… مشخصاً آدمهایی که چشمانداز دوری ندارند و عادت کردهاند در زندگی روزمره غرق شوند «آرزوها»یشان شبیه «مطالبات» بعضاً دم دستی است. بهقدری محروم بوده که یک مطالبهی کوچک را به عنوان آرزو مطرح میکند، این اتفاق بسیار جای تحلیل دارد، بنابراین باید گفت «#مطالبات» لباس تحقق «آرزوها» است …
… برای یک کسی که در #جنوب_شهر زندگی میکند و درگیر پاسخگویی به نیازهای اولیهاش است که دیگر آسفالت خوب اولویت نخست او نیست، او آرزو دارد یک شب را با خوشی به بستر برود. همانطور که گفتم اصلاً آروزها با توجه به #پایگاه_اقتصادی و اجتماعی، متفاوت است. اما طبقهی بالای جامعه وقتی آرزو میکند نیمه شب، موقع برگشت به خانه #امنیت داشته باشد یعنی این اهل دیر آمدن است، اهل تفریح کردن است. شما بروید در جنوب شهر بررسی کنید، آرزوهایشان موارد دم دستی است، او اصلاً نگران آسفالت است؟ جنوب شهری آرزو دارد شب به فرزندش غذای خوب بدهد. حالا شما میخواهید سر این مسئله با مردم چالش کنید که این «آرزو» نیست، «#مطالبه» است؟ خیر، این کار مردم نیست، این ما محققان هستیم که باید تحلیل کنیم چرا آرزوی اینها به این حد تقلیل پیدا کرده که در حد یک مطالبه شده است …
… ما در تحلیل محتوای پیامهای #شهروندان در سامانهی #شهرداری لازم است یک جدول دوازده خانهای را در نظر داشتهباشیم. احتمالاً هر چه به جنوب شهر و طبقهی سه نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات، بیشتر رنگ و بوی اقتصادی و کوتاهمدت به خود میگیرند و هر چه به طبقهی مرفه و یک نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات جنبهی اقتصادی اما درازمدتتر پیدا میکنند و در این میان، اعضای طبقهی متوسط در مناطقی مانند یوسفآباد و امیرآباد به خواستههایی با محتوای فرهنگی ـ اجتماعی در بازهی میانمدت نزدیک میشوند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از واکنشها به سامانهی ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۲۳
👈 نمایش گزارش
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه:
… «#آرزو» جنبهی مفهومی، اما «#مطالبهگری» جنبهی مصداقی دارد … ممکن است کسی بگوید من آرزوی «برقراری #آزادی» را دارم این ذهن، معطوف به #ساختار_سیاسی است، وقتی از او بپرسیم پس چه مطالبهای داری؟ میگوید من خواستار داشتن #حزب و #مشارکت_سیاسی هستم …
… در #طبقه_متوسط، کم و زیاد خواستههایشان یک خمیرمایهی اجتماعی دارد … اگر این آرزوها را در حوالی خیابان شوش سنجش کنیم متوجه تفاوت معناداری خواهیم شد. بخش بزرگ این تفاوتها به #پایگاه_اجتماعی و اقتصادی مردم برمیگردد. من وقتی پیامها در سامانه را میخواندم یک نفر از امیرآباد نوشته بود فرهنگسرا و امکانات فرهنگی میخواهیم، این فرد در طبقهی متوسط است، طبقهی متوسط هم بهدنبال افزایش #سرمایه_اجتماعی است …
… در جامعهی ما که بسیاری از افراد از #حقوق اولیهی خودشان در بعضی جاها محروماند، آرزوهایشان در حد همین حقوق اولیه است. یعنی آرزوهای کوتاه مدت و معطوف به مسائل اقتصادی که میبایست جلوتر بهآن پاسخ داده میشد. اگر قبلاً به نیازهای اولیه و ثانویه پاسخ داده میشد طبیعی بود آرزوی افراد، کمی درازمدتتر، ایدهآلتر و جنبهی بهترشدن داشته باشد. اما وقتی درجایی در گامهای اولیه درجا میزنیم آرزوهای آدمها همینقدر نزدیک و کوتاه مدت میشود …
… «مطالبهگری» عامل پویایی #جامعه است …
… مشخصاً آدمهایی که چشمانداز دوری ندارند و عادت کردهاند در زندگی روزمره غرق شوند «آرزوها»یشان شبیه «مطالبات» بعضاً دم دستی است. بهقدری محروم بوده که یک مطالبهی کوچک را به عنوان آرزو مطرح میکند، این اتفاق بسیار جای تحلیل دارد، بنابراین باید گفت «#مطالبات» لباس تحقق «آرزوها» است …
… برای یک کسی که در #جنوب_شهر زندگی میکند و درگیر پاسخگویی به نیازهای اولیهاش است که دیگر آسفالت خوب اولویت نخست او نیست، او آرزو دارد یک شب را با خوشی به بستر برود. همانطور که گفتم اصلاً آروزها با توجه به #پایگاه_اقتصادی و اجتماعی، متفاوت است. اما طبقهی بالای جامعه وقتی آرزو میکند نیمه شب، موقع برگشت به خانه #امنیت داشته باشد یعنی این اهل دیر آمدن است، اهل تفریح کردن است. شما بروید در جنوب شهر بررسی کنید، آرزوهایشان موارد دم دستی است، او اصلاً نگران آسفالت است؟ جنوب شهری آرزو دارد شب به فرزندش غذای خوب بدهد. حالا شما میخواهید سر این مسئله با مردم چالش کنید که این «آرزو» نیست، «#مطالبه» است؟ خیر، این کار مردم نیست، این ما محققان هستیم که باید تحلیل کنیم چرا آرزوی اینها به این حد تقلیل پیدا کرده که در حد یک مطالبه شده است …
… ما در تحلیل محتوای پیامهای #شهروندان در سامانهی #شهرداری لازم است یک جدول دوازده خانهای را در نظر داشتهباشیم. احتمالاً هر چه به جنوب شهر و طبقهی سه نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات، بیشتر رنگ و بوی اقتصادی و کوتاهمدت به خود میگیرند و هر چه به طبقهی مرفه و یک نزدیک میشویم آرزوها و مطالبات جنبهی اقتصادی اما درازمدتتر پیدا میکنند و در این میان، اعضای طبقهی متوسط در مناطقی مانند یوسفآباد و امیرآباد به خواستههایی با محتوای فرهنگی ـ اجتماعی در بازهی میانمدت نزدیک میشوند …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست دو ساعته دربارهی #فروپاشی_اجتماعی و #جنبشهای_اجتماعی آتی در #ایران
🗓 یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰
| میهمان:
#احمد_بخارایی
| میزبان:
کارگروه اجتماعی «مجمع دانشآموختهگان #دانشگاه_صنعتی_شریف»
| تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰
| مکان: Skype
در این گفتوشنود، به این محورها پرداختم:
۱ـ «#جنبشهای_اجتماعی» دارای خشونتهای پنهان و آشکار از شکل حداقلی تا حداکثری در قالب انواع دگرگونیهای: انقلابی، تحولجویانه، اصلاحات و رستگاریبخش به دو صورت «سلبی» و «ایجابی» هستند.
۲ـ «#نافرمانی_مدنی» دارای عناصر چهارگانه از جمله: انتقام نگرفتن، عصبانی نشدن و تسلیم داوطلبانهی #کنشگران به #مأموران_حکومتی است که با توجه به روحیات و اخلاقیات ما ایرانیان و نیز با توجه به وجود فضای به شدت امنیتی و بیرحم در ایران امکان وقوع ندارد.
۳ـ از میان سه رویکرد به «#جنبشهای_اجتماعی»، رویکرد «#جامعه_مدنی» و آنچه امثال #آلن_تورن، #هابرماس و #مانوئل_کاستلز به دنبالش بودهاند در شرایط کنونی ایران امکان تحقق ندارد زیرا بنا به نگاه کاستلز، «#جامعه_شبکهای» با «قدرت هویتبخش» باید تعامل داشتهباشد حال آنکه در ایران این گونه نیست.
۴ـ رویکرد «نهادی» به «جنبشهای اجتماعی» بنا به نظر #سیدنی_تارو عمدتاً در میان اقلیتهای منسجم مانند مهاجران کُرد در لندن یا الجزایریها در فرانسه شکل گرفتهاست و بر این اساس بسا در آیندهای نه چندان دور متأسفانه شاهد جنبشهای خشونتبار قومی در ایران باشیم.
۵ـ رویکرد «#رفتارگرایی» به جنبشهای اجتماعی بنا به نگاه #هربرت_بلومر در «#برساخت اعیان ذهنی» است پس وظیفهی ما در شرایط انسداد سیاسی در ایران، همین مطالبهگریهای فردی و گاه پر هزینه است.
۶ـ بنا به وجود رابطهی #اعتقادی بین تعداد قابل توجهی از مردم با #نظام_حکمرانی، #فروپاشی_سیاسی در ایران زمانبر خواهدبود اما اکنون فروپاشی اجتماعی در وضعیت بحرانی است.
۷ـ یکی از نشانههای «فروپاشی اجتماعی» دود شدن و به هوا رفتن #طبقه_متوسط است که گویا کارخانهای فاقد سوخت است. محو طبقهی متوسط، ایران را دو قطبی و رویارو کرده و اینک حدود ۸۰ درصد مردم در طبقهی #فقیر تعریف میشوند. تورم حدود ۴۰ درصدی در ایران و نیز هزینههای خوراکی و آشامیدنی طبقهی مرفه #جامعه که حدود ده برابر #طبقه_فقیر و هزینههای تفریح و حمل و نقل و ارتباطات ثروتمندان که بیش از پنجاه برابر طبقهی فقیر است نشان از فروپاشی اجتماعی دارد.
۸ـ ایران، یک «#جامعه_سیاسی» است که با استفادهی ابزاری از «#عقلانیت»، استراتژیاش حفظ #قدرت به هر قیمتی است. در ایران، «جامعهی مدنی» کمرنگ است و تقویت پیوندهای متقابل بین مردم و نظام در اولویت قرار ندارد. بر همین اساس ارکان جامعهی مدنی مانند #تشکلها و #انجمنهای_غیر_دولتی کمتوانند.
۹ـ نقطهی «#امید_اجتماعی» در ایران آتی، فروریختن سمبلهای قدرتمند اعتقادی و رهبری است. پس از آن دوره، نزاعهای خشونتبار بین دیندارانی که اینک ثروتمند هم شدهاند با نیروهای مدافع جامعهی مدنی شدت خواهد گرفت.
| پخش رسانه:
ـ شنیداری 👉
ـ خواندنی 👉 (متن خلاصهی این نشست در پیوست این پست برگرفته از کانال مجمع دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شریف 👉)
به زودی متن کامل این گفتوشنود، منتشر خواهد شد.
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰
| میهمان:
#احمد_بخارایی
| میزبان:
کارگروه اجتماعی «مجمع دانشآموختهگان #دانشگاه_صنعتی_شریف»
| تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰
| مکان: Skype
در این گفتوشنود، به این محورها پرداختم:
۱ـ «#جنبشهای_اجتماعی» دارای خشونتهای پنهان و آشکار از شکل حداقلی تا حداکثری در قالب انواع دگرگونیهای: انقلابی، تحولجویانه، اصلاحات و رستگاریبخش به دو صورت «سلبی» و «ایجابی» هستند.
۲ـ «#نافرمانی_مدنی» دارای عناصر چهارگانه از جمله: انتقام نگرفتن، عصبانی نشدن و تسلیم داوطلبانهی #کنشگران به #مأموران_حکومتی است که با توجه به روحیات و اخلاقیات ما ایرانیان و نیز با توجه به وجود فضای به شدت امنیتی و بیرحم در ایران امکان وقوع ندارد.
۳ـ از میان سه رویکرد به «#جنبشهای_اجتماعی»، رویکرد «#جامعه_مدنی» و آنچه امثال #آلن_تورن، #هابرماس و #مانوئل_کاستلز به دنبالش بودهاند در شرایط کنونی ایران امکان تحقق ندارد زیرا بنا به نگاه کاستلز، «#جامعه_شبکهای» با «قدرت هویتبخش» باید تعامل داشتهباشد حال آنکه در ایران این گونه نیست.
۴ـ رویکرد «نهادی» به «جنبشهای اجتماعی» بنا به نظر #سیدنی_تارو عمدتاً در میان اقلیتهای منسجم مانند مهاجران کُرد در لندن یا الجزایریها در فرانسه شکل گرفتهاست و بر این اساس بسا در آیندهای نه چندان دور متأسفانه شاهد جنبشهای خشونتبار قومی در ایران باشیم.
۵ـ رویکرد «#رفتارگرایی» به جنبشهای اجتماعی بنا به نگاه #هربرت_بلومر در «#برساخت اعیان ذهنی» است پس وظیفهی ما در شرایط انسداد سیاسی در ایران، همین مطالبهگریهای فردی و گاه پر هزینه است.
۶ـ بنا به وجود رابطهی #اعتقادی بین تعداد قابل توجهی از مردم با #نظام_حکمرانی، #فروپاشی_سیاسی در ایران زمانبر خواهدبود اما اکنون فروپاشی اجتماعی در وضعیت بحرانی است.
۷ـ یکی از نشانههای «فروپاشی اجتماعی» دود شدن و به هوا رفتن #طبقه_متوسط است که گویا کارخانهای فاقد سوخت است. محو طبقهی متوسط، ایران را دو قطبی و رویارو کرده و اینک حدود ۸۰ درصد مردم در طبقهی #فقیر تعریف میشوند. تورم حدود ۴۰ درصدی در ایران و نیز هزینههای خوراکی و آشامیدنی طبقهی مرفه #جامعه که حدود ده برابر #طبقه_فقیر و هزینههای تفریح و حمل و نقل و ارتباطات ثروتمندان که بیش از پنجاه برابر طبقهی فقیر است نشان از فروپاشی اجتماعی دارد.
۸ـ ایران، یک «#جامعه_سیاسی» است که با استفادهی ابزاری از «#عقلانیت»، استراتژیاش حفظ #قدرت به هر قیمتی است. در ایران، «جامعهی مدنی» کمرنگ است و تقویت پیوندهای متقابل بین مردم و نظام در اولویت قرار ندارد. بر همین اساس ارکان جامعهی مدنی مانند #تشکلها و #انجمنهای_غیر_دولتی کمتوانند.
۹ـ نقطهی «#امید_اجتماعی» در ایران آتی، فروریختن سمبلهای قدرتمند اعتقادی و رهبری است. پس از آن دوره، نزاعهای خشونتبار بین دیندارانی که اینک ثروتمند هم شدهاند با نیروهای مدافع جامعهی مدنی شدت خواهد گرفت.
| پخش رسانه:
ـ شنیداری 👉
ـ خواندنی 👉 (متن خلاصهی این نشست در پیوست این پست برگرفته از کانال مجمع دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شریف 👉)
به زودی متن کامل این گفتوشنود، منتشر خواهد شد.
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
🌺 رسانهی خبری نشست شریف 📣
نشست سوم
✌️کارگروه جنبش اجتماعی
📚 ( کار، بحث و نظر)
✍گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان
🌺 با حضور دکتر احمد بخارایی 🌺
در سومین نشست گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان شریف در خصوص موضوع جنبش های اجتماعی در مورخه ۲۶ فروردین ماه، جلسه ای با حضور دکتر احمد بخارائی،…
✌️کارگروه جنبش اجتماعی
📚 ( کار، بحث و نظر)
✍گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان
🌺 با حضور دکتر احمد بخارایی 🌺
در سومین نشست گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان شریف در خصوص موضوع جنبش های اجتماعی در مورخه ۲۶ فروردین ماه، جلسه ای با حضور دکتر احمد بخارائی،…