جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.71K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
645 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ جامعه‌ی هیجانی و تمایل به سلبریتی‌ها

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی ایران با احمد بخارایی

🗓 یک‌شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۷، شماره‌ی ۷۰۱۲

#احمد_بخارایی #جامعه #سلبریتی

👈 نمایش گفت‌وگوی منتشر شده
بخشی از این گفت‌وگو:

… هرچه کنش‌های جمعی و فردی به سمت احساس و هیجان متمایل شود عقلانیت در جامعه کم‌تر شده و تمایل مردم به سمت سلبریتی‌ها بیش‌تر خواهد شد …

… رفتارهای هیجانی و احساسی سلبریتی‌ها اغلب مورد اقبال از سوی مردم قرار می‌گیرد و تا زمانی‌که یک سلبریتی در زمینه‌های فرهنگی، پزشکی، سیاسی و ... اظهار نظر می‌کند و مورد اقبال جامعه قرار می‌گیرد و به معنی دیگر لایک می‌خورد طبیعی است که دوباره دست به انجام چنین رفتارهایی بزند و شاهد چنین رفتارهایی از سوی آن‌ها باشیم …

… در زمینه‌ی گروه‌های مرجع در جامعه با بحران روبه‌رو هستیم. گروه مرجع یک دانش‌جو باید اساتید و گروه مرجع دانش‌آموزان باید معلمان آن‌ها باشد، اما آیا واقعاً همینطور است؟ …

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
جای خالی سازمان‌های مردم‌نهاد در همبستگی اجتماعی

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی ایران با احمد بخارایی

🗓 یک‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۸، شماره‌ی ۷۰۲۸

#احمد_بخارایی #جامعه #مدیریت_بحران #سمن

👈 نمایش گفت‌وگوی منتشر شده
بخشی از این گفت‌وگو:

… برآیند من این است که حس همدردی مردم در جریان سیل اخیر شکل عادی داشت، در سطح خرد نشان می‌داد که این حس زیاد تقویت نشده است، چراکه اغلب مردم به‌ویژه در تهران به زندگی روزمره مشغول بودند و جز آه و افسوس کار شاخص دیگری انجام نمی‌دادند …

… در سطح میانه، آن‌طور که انتظار می‌رفت، سازمان‌های مردم‌نهاد و سمن‌ها وارد صحنه نشدند و دچار خلأ بودند، متأسفانه سازمان‌های مردم‌نهاد کم‌رمق و بی‌جان هستند و مشکلات نظام‌مندی بر سر تقویت آنها وجود دارد …

… در سطح کلان نیز متأسفانه همبستگی اجتماعی معناداری وجود ندارد. پایه این همبستگی البته اعتماد اجتماعی است و باید این سؤال را پرسید که میان کنش‌گران اجتماعی و نظام سیاسی تاچه اندازه اعتماد وجود دارد؟ به نظر می‌رسد در سطح نظام سیاسی هم این اعتماد پایین است و اغلب شعارهای کلی داده می‌شود …

… من فکر می‌کنم اغلب کمک‌ها از سوی مردم درگیر در مناطق آسیب دیده صورت گرفت و این همدردی محسوب نمی‌شود و درواقع تنازع بقا و تلاش برای زنده ماندن تعبیر می‌شود. از طرفی این کمک‌رسانی‌ها یک روند طبیعی و حداقلی را طی کرده و نباید از آن ذوق زده شویم. چراکه متأسفانه ما با ابربحران بی‌اعتمادی در جامعه مواجهیم …

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
گروه اجتماعی ایرناپلاس برگزار می‌کند:
نشست «علل و عوامل گسترش خشونت در کشور و راه‌های مهار آن» (ناظر به ترورها و قتل‌های اخیر در کشور)
چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۴ سالن کنفرانس چندرسانه‌ای
عمادالدین باقی/ احمد بخارایی/ شیرین ولی‌پوری، کارشناسان حقوق، جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «گروه اجتماعی ایرناپلاس برگزار می‌کند: نشست «علل و عوامل گسترش خشونت در کشور و راه‌های مهار آن» (ناظر به ترورها و قتل‌های اخیر در کشور) چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۴ سالن کنفرانس چندرسانه‌ای عمادالدین باقی/ احمد بخارایی/ شیرین ولی‌پوری، کارشناسان حقوق، جامعه‌شناسی…»
❇️ خشونتی که عریان شد

📰 یادداشت احمد بخارایی در روزنامه‌ی ایران

🗓 پنج‌شنبه ۱۲ اردی‌بهشت ۱۳۹۸، شماره‌ی ۷۰۴۹

#احمد_بخارایی #جامعه #خشونت

👈 نمایش نوشته‌ی منتشر شده
بخشی از این نوشته:

… خشونت در بین تماشاگران ایرانی یک موضوع خاص و پیچیده محسوب می‌شود. آن چیزی که اخیراً در بازی فوتبال سپاهان- پرسپولیس اتفاق افتاد و در آن حدود ۲۵۰ نفر زخمی و یک نفر بر اثر حمله قلبی درگذشت قبلاً هم کم و بیش، پیش آمده بود و این موضوع تازگی ندارد. موضوع مهم این است که چرا آستانه تحمل مردم در جامعه ما پایین است و شاهد تبدیل شدن سریع تقابلها به خشونت کلامی و فیزیکی هستیم؟ …

… جریان‌های مخفی و پنهانی ای در باشگاه‌های فوتبال وجود دارد که هر از گاهی اخبارشان هم به گوش می‌رسد و ممکن است در ورزشگاه‌ها آشوب ایجاد کنند و حتی در برخی مواقع جریان بازی را تغییر ‌دهند، همین موضوع البته به لایه‌های پنهان ورزش هم رسوخ کرده و موجب درگیری بین بازیکن و مربی شده و در نهایت هم این هوادار است که ضرر می‌کند. البته این فقط در بین هواداران فوتبال نیست بلکه در کل جامعه خشونت مشاهده می‌شود …

… موضوعی که از سوی جامعه‌شناسان بارها و بارها مطرح شده است و آنها هشدار داده اند این است که خشونت در لایه‌های مختلف جامعه در حال رشد است. این خشونت در سه سطح خرد، میان و کلان قابل تحلیل است …

… «سطح خرد» به ناکامی‌های فردی افراد برمی‌گردد. بسیاری از افراد جامعه به ویژه جوانان احساس سرخوردگی و بی‌انگیزگی دارند. باید دقت کنیم که این فرد جزئی از جامعه است. او روزی تماشاگر می‌شود و روزی هم کارمند یا راننده تاکسی. همین فردی که احساس خوبی به محیط اطراف ندارد سرخوردگی و ناراحتی را به جامعه تزریق می‌کند …

… در «سطح میانه» خشونت در لایه های سازمانی و نهادی جامعه خود را پنهان کرده است و بسا از سوی افراد صاحب نفع و نفوذ در رده‌های بالا به جامعه و افراد دیگر سرایت کند …

… «سطح کلان» خشونت هم که این روزها ما شاهد آن هستیم نوعی خشونت ساختاری است که به اشکال نزاع، قتل و خشونت های اجتماعی بروز مییابد. باید مطرح کنم اولین دلیل افزایش خشونت، بیکاری در جامعه است. فرد بیکار احساس سرخوردگی و ناامیدی دارد و این احساس را به خشم تبدیل می‌کند. بنابراین زمانی که فقر و بیکاری در جامعه افزایش پیدا کند طبیعی است که شاهد خشونت در بین خانواده‌ها و فراتر از آن خشونت‌های اجتماعی باشیم …

… البته خانواده به‌عنوان هسته اصلی تشکیل دهنده اجتماعات انسانی در کاهش یا افزایش خشونت نقش بسزایی دارد و همان‌طور که می‌تواند از التهاب در جامعه بکاهد می‌تواند باعث افزایش آن نیز باشد. از این رو مهارت فرزند پروری و مهارت زندگی بسیار قابل توجه است …

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ جامعه‌ی ایرانی «فعلاً» خشن است
گفتاری در:

| نشست «علل و عوامل گسترش خشونت در کشور و راه‌های مهار آن» (ناظر به ترورها و قتل‌های اخیر در کشور)

👥 مهمانان:
عمادالدین باقی، احمد بخارایی، شیرین ولی‌پوری
(کارشناسان حقوق، جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی)

| میزبان: IRNA Plus

🗓 چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #خشونت

👈 نمایش گزارش، بخش ۱

… من وقتی در مورد خشونت فکر می‌کردم به این نتیجه رسیدم که عوامل مؤثر بر خشونت در جامعه‌ی ایران دو دسته هستند: عوامل ایجابی و سلبی. نبود صلح در جامعه یک عامل سلبی برای تشدید خشونت است. این صلح می‌تواند صلح با خود یعنی صلح با درون و صلح با بیرون باشد …

… اگر صلح را مساوی «دوستی» بگیریم، در سه مقوله این «دوستی» قابل تحقق است. ابتدا در رابطه‌ی بین دو جنس که مقدمه‌ی صلح با درون است. جامعه‌ی ما در این‌جا با مشکل اساسی مواجه شده است. یعنی همان غریزه‌ی شهوت و غضب که در صحبت‌های آقای باقی بود. حالا فرض کنید این مشکل، نمود اجتماعی و بیرونی پیدا کند. این جای بحث است که چه‌گونه این میل جنسی در جامعه‌ی ما مهار و مدیریت شده است؟ در مقوله‌ی دوم، دوستی بر اساس «سود» و رقابت اقتصادی است، یعنی همه‌ی رقابت‌های صحیحی که در ضمن دوستی، حساب هزینه و فایده هم هست. آن‌جا هم می‌بینیم که یک نقص و ناکارآمدی اقتصادی در جامعه وجود دارد که ممکن است باعث بروز خشونت‌های اقتصادی شود. در مقوله‌ی سوم دوستی که مبتنی بر «پیوند» است؛ افراد در کنار هم یک هم‌زیستی مسالمت‌آمیز دارند. برای مثال، مشارکت و رقابت سیاسی این‌جا تعریف می‌شود. احساس مشترک هویت ملی با وجود تمایزات قومی و فرهنگی، در این قسم تعریف می‌شود …

| چرا به‌سرعت به الفاظ رکیک و برخورد فیزیکی می‌رسیم؟|
… برای مثال در بازی سپاهان و پرسپولیس که حدود ۲۵۰ نفر زخمی شدند، فحاشی‌ها، اهانت‌های کلامی و رفتاری بین بازیکنان، داور و تماشاگران ردوبدل می‌شود، چرا؟ برای من تحلیل‌هایی که برای این رخداد ارائه می‌شد گاه تعجب‌انگیز بود چون عمدتاً در سطح کلان به این رفتار‌ها توجه نمی‌شد. اینکه هولیگانیسم و اوباشی‌گری در چهار ـ پنج دهه‌ی اخیر در غرب هم اتفاق افتاده است یک بحثی است، اما آن‌چه این رفتار‌ها را در ایران «خاص» می‌کند، پایین بودن آستانه‌ی تحمل است. این چیست که به‌سرعت به الفاظ رکیک و برخورد فیزیکی منتهی می‌شود؟ این خاص جامعه‌ی ما است. …

… من خشونت را در بحث عوامل ایجابی دو دسته در نظر می‌گیرم. یکی عوامل ایجابی که ما مستقیم مشاهده می‌کنیم اما بخش مهم‌تر، عوامل غیرمستقیم خشونت‌زایی در جامعه است که هر کدام از این موارد چه مستقیم و چه غیرمستقیم خودشان باز دو بخش می‌شوند. یک دسته عوامل مبتنی بر فرهنگ هستند. یعنی در یک بستر تاریخی غلتیده و به ما رسیده‌اند. دسته‌ی دوم عواملی هستند مبتنی بر ساختارهای فعلی مانند ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. شما با در نظر گرفتن این تقسیم‌بندی وارد یک عرصه‌‌ی جدیدی از تحلیل می‌شوید. یعنی شما در خود سیستم خشونت را می‌بینید که اسمش را خشونت ایجابی مستقیم برآمده از ساختار اجتماعی می‌گذارم. برای مثال، خشونتی که در قوانین گزینش است، «خشونت گزینشی» است. این‌که شما فرصت برابر و یکسان برای همه‌ی افراد جامعه قائل نشوید خشونت از این‌جا هم شروع می‌شود. این فرد می‌بیند که در مقابل یک سیستم تبعیض‌آمیز قرار گرفته است. این «خشونت گزینشی» یکی از خروجی‌هایش ممکن است در رفتار آن تماشاگر فوتبال هم نمود پیدا کند. این مدل خشونت‌زایی، مانند زنجیره‌ای است که یک حلقه‌ی در آن حلقه‌ی بعدی زنجیره را از سطح خرد تا کلان درست می‌کند و در آخر به دست‌ و پایتان می‌پیچد. در سطح خرد، بازتولید و به سطح کلان برمی‌گردد. حالا این «خشونت گزینشی» در سازمان ورزش این‌گونه نشان داده می‌شود که روابط پنهانی، آلوده، غیررسمی، کثیف و فاسد وجود دارد که نتیجه‌ی آن، روی آن صندلی که تماشاچی نشسته خودش را بازتولید می‌کند …

| قتل طلبه‌ی همدانی گویای یک خشونت کلی و پنهانی |
… قاتل با این کار به یک نماد، یک تفکر و یک سمبل در نظام سیاسی تعرض کرده است، با شخص طلبه که کاری ندارد. بنابراین گویای یک خشونت کلی و پنهانی است که هر لحظه ممکن است شکل وسیع‌ترش سر بیرون بی‌آورد. پس پای نظام سیاسی وسط است؛ قبل از آن، پای نظام فرهنگی هم وسط است. اگر احساس شود خشونت در سطح فردی ناشی از ناکامی است، در سطح میانی ناکارآمدی سازمان‌ها و در سطح کلان قطعاً ناشی از یک التهاب اجتماعی است …

… یکی از انواع خشونت ساختاری در ایران، «دروغ‌گویی ساختاری» است. بزرگان ما در روز روشن، خلاف واقع سخن می‌گویند و تحلیل غیر علمی در سطح وسیع ارائه می‌دهند و اگر کسی بگوید دروغ می‌گویید، او تشویش‌گر اذهان عمومی قلمداد می‌شود و مجرم است …

🎙 | فایل صوتی | فایل ویدئویی | 🎞

👇 بیش‌تر 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ جامعه‌ی ایرانی «فعلاً» خشن است گفتاری در: | نشست «علل و عوامل گسترش خشونت در کشور و راه‌های مهار آن» (ناظر به ترورها و قتل‌های اخیر در کشور) 👥 مهمانان: عمادالدین باقی، احمد بخارایی، شیرین ولی‌پوری (کارشناسان حقوق، جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی) | میزبان: IRNA…»
❇️ نشست «علل و عوامل گسترش خشونت و راه‌های مهار آن» (ناظر به حوادث اخیر)، (بخش دوم)
👥 مهمانان:
عمادالدین باقی، احمد بخارایی، شیرین ولی‌پوری
کارشناسان حقوق، جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی
| میزبان: IRNA
🗓 چهارشنبه ۱۳۹۸/۲/۱۱
#احمد_بخارایی #جامعه #خشونت
👈 گزارش بخش ۲ از ۳

| صوت | ویدئو |

قسمت‌هایی از تحلیل احمد بخارایی:

آنجا که عشق و عقلانیت به حداقل برسد
… در جرم‌شناسی تعریف خاصی از خشونت وجود دارد؛ چیزی که جلوه‌ی بیرونی و شکل کلاسیک دارد، مانند نزاع‌های خیابانی. اما امروز جامعه پیچیدگی خاصی دارد و سیال است، در نتیجه تعاریف باید ریزتر و جزئی‌تر شوند. ۱۶ میلیون پرونده‌ی قضایی داریم و در هر کدام از این‌ها اگر دو نفر هم درگیر باشند، می‌شود ۳۲ میلیون؛ یعنی نزدیک به ۴۰٪ جمعیت کشور. تازه مواردی است که به‌صورت مکتوب درآمده است. یا یک میلیون و ۲۰۰ هزار چک برگشتی داریم (مرداد ۹۶)، این یک خشونت اقتصادی است. ممکن است بگوییم این‌ها جرایم اقتصادی است و خشونت اقتصادی نیست، اما ما جامعه‌شناسانه می‌خواهیم بحث کنیم. اول باید تبیین کنیم تا به علل مشترک برسیم …
… آیا این هفت میلیون ایرانی که در خارج هستند، به خاطر عشق به خارج مهاجرت کرده‌اند؟ آیا شرایط در داخل مهیا است و به‌جای دیگر می‌خواهند بروند؟ خیر! با تعریف من از خشونت؛ یعنی آنجا که عشق و عقلانیت به حداقل برسد. اینجا عامل خشونت، جنبه‌ی سلبی دارد نه ایجابی. چرا که ما یا عشق، یا غضب، یا عقلانیت داریم. حالا اگر عشق یا عقلانیت نباشد، پس خشم و خشونت می‌آید و عامل سلبی برای ایجاد خشونت، وجود دارد. آدم‌هایی که آواره‌ی کشو های دیگر می‌شوند و نام مهاجر برای خود انتخاب می‌کنند تا به یک جای امن برسند، بسیاری بر اساس یک خشم پنهانی می‌روند …
… تفاوت زیادی بین رفتار و کنش وجود دارد. کسانی که خشونت را با آمار و ارقام تعریف می‌کنند، رفتارگونه نگاه می‌کنند. برای مثال، توصیه می‌کنند با فلان زندانی طوری برخورد کنید که دوباره جرمش را تکرار نکند، اما این کنش است، رفتار نیست. یک کنش، دلایل و علل دارد؛ علل در سطح کلان، میانه و خرد؛ علل ساختاری، سازمانی تا گروهی و پیرامونی …

«الگوهای فرامرزی و فرافرهنگی خشونت»
… وقتی علل در بیرون فرد، مساعد است تا فرد دارای موضع شود پس خشم، جنبه‌ی عکس‌العملی پیدا می‌کند. جوانی که از خانه جدا می‌شود و زندگی مجردی برای خودش تشکیل می‌دهد، بخشی از آن خشمی است که بین او و فضای خانواده وجود دارد …
… خشونت جنسی در فرهنگ، ریشه‌ی ساختاری دارد. خیلی از رفتارهای مرد علیه زن در فرهنگ پذیرفته، توصیه و تجویز می‌شود. از تعدد زوجات تا تقسیم میراث و حضانت. این جنبه‌ی ساختاری دارد و در جوانان بازتولید می‌شود …
… در نظام نوینی که مبتنی بر ارتباطات است الگوها گاهی فرامرزی و فرافرهنگی می‌شوند؛ و الگوهای سنتی، خودشان را تحمیل می‌کنند و چون‌ فرد نمی‌تواند از سنت ببرد، خواه‌ناخواه قربانی یک جریان ناقص فرهنگی می‌شود. علاوه بر آن، الگوهای دیگری هم پا به صحنه می‌گذارند. برای مثال، این افراط در مصرف‌گرایی که در خود کشورهای سرمایه‌داری هم به این شیوه دیده نمی‌شود. این خشونت فرد با خودش است. خشونت را در پوشش افراد هم می‌توان دید …

«دچار ابربحران ناکارآمدی هستیم»
… اگر یک خرده‌فرهنگ تحکمی آدرس غلط به خرده‌نظام اجتماعی‌اش بدهد، خرده‌نظام اجتماعی هم آدرس غلط به خرده‌نظام سیاسی می‌دهد و یک نوع بخشی‌نگری به‌جای کل‌نگری روی می‌دهد و یک بخشی نادیده گرفته می‌شوند. در جایی می‌بینید که شما شایستگی‌اش را دارید در شرایط برابر قرار بگیرید و فرصت یکسان برای استخدام شما باشد، اما فرد دیگری به دلایلی نظیر رانت، اعتقاد مذهبی، ارتباط و غیره استخدام می‌شود و کنار زده می‌شوید. فکر می‌کنید که به‌راحتی از این قضیه می‌توان گذشت؟ آرام‌آرام در درون، یک نوع خشم نسبت به سیستم موجود شکل می‌گیرد؛ که به انزوای اجتماعی، بی‌تفاوتی اجتماعی، بی‌اعتمادی و فرار مغزها منجر می‌شود و در سطح کلان‌تر به یک ابَر بحران منجر می‌شود …

«قدرت دچار بحران مشروعیت سیاسی نیست»
… من معتقد نیستم که جامعه‌ی ما دچار بحران مشروعیت سیاسی است، بل‌که در این شرایط فرهنگی اگر رفراندوم برگزار شود، ۵۰ درصد + ۱ نفر کلیت نظام سیاسی حاضر را کم و بیش تأیید می‌کنند. مسأله این است که ما دچار ابربحران ناکارآمدی هستیم. این بدترین حالت ممکن است. ما دچار یک انفعال و پذیرش هستیم؛ و این ابربحران ریشه در خرده‌نظام فرهنگی ما دارد که این خرده‌نظام در نظام سیاسی بازتولید شده و خرده‌نظام اقتصادی ما را هم جهت داده است. ما تابع فرهنگی هستیم که گاه انسان‌ها در آن «مسخ» می‌شوند و عقلانیت به حاشیه می‌رود؛ یعنی فرهنگی ضد توسعه داریم و گاه روشن‌فکران مذهبی هم در این دام گرفتار می‌شوند. خشونت فرهنگی، خشونت اجتماعی را به دنبال دارد …

ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site

بخش ۱ 👇
❇️ شلاق خشونت بر پیکر جامعه

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران از دلایل افزایش نزاع و کاهش شادی در گفت‌وگو با احمد بخارایی، مریم یوسفی، عباس عبدی، ناهید تاج‌الدین، سجاد سالک

🗓 چهارشنبه ۲۵ اردی‌بهشت ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #خشونت #شادی

👈 نمایش گزارش
تحلیل احمد بخارایی:

… تحقق نشاط اجتماعی مانند تمامی پدیده‌های اجتماعی دارای شرایط لازم و شرایط کافی است. شرایط لازم را همانند «عوامل سلبی» می‌دانم یعنی عواملی که نباید وجود داشته باشند و شرایط کافی یعنی عواملی که باید سیاست‌گذاری و ایجاد شوند تا نشاط اجتماعی افزایش یابد ...

… متأسفانه در جامعه‌ی ما «خشونت» موجود است حال آنکه شرط لازم تحقق نشاط اجتماعی، عدم وجود خشونت به عنوان یک «عامل سلبی» است …

… آنچه اهمیت دارد این است که صلح با درون، مقدمه‌ی صلح با بیرون است. اولین گام صلح با درون، گفت‌و‌گو با خود است یعنی آدم‌ها به آرامش درونی و روحی برسند و اگر نرسند خشونت ورزی با خود و دیگران آغاز میشود …

… در جامعه‌ی ما علاوه بر خشونت‌ها و نزاع‌های سطحی در جامعه، در سطح کلان دیگر هم شاهد خشونت ساختاری هستیم. انواع خشونت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را می‌توان از جمله خشونت‌های کلان نام برد …

… یکی از شرایط لازم برای افزایش نشاط اجتماعی نبود خشونت و رفتارهای خشن از سطح خرد تا کلان است. تا وقتی چنین خشونت‌هایی وجود داشته باشد نمی‌توانیم از نشاط اجتماعی صحبت کنیم …

… شاید در لایه های رویین جامعه شاهد شادی‌هایی مانند خندیدن، گردش در پارک‌ها، رفتن به جُنگ‌های شادی، پیک نیک رفتن، دورهمی، خوردن شام در فضاهای بیرون و سفرهای مکرر تفریحی باشیم اما باید تأمل کنیم که چه‌قدر از این شادی‌ها، ریشه‌ای و درونی و نیز، توأم با رضایت از زندگی است؟ …

… برخی سخن‌رانان و تحلیل‌گران سطحی‌نگر، نگاهی سرسری به رفتارهای مردم در جامعه دارند و با طرح الگوی مصرف، نوع غذا خوردن، شلوغی جاده‌های شمال و موارد دیگر، مطرح میکنند که جامعه بانشاط است. چنین نگاهی حتی در میان برخی سیاست‌گذاران هم وجود دارد که قطعاً باید اصلاح شود …

… هر زمان در یک جامعه میزان خشونت، کنترل و در حد منطقی باشد و نه بیش‌تر، آنگاه می‌توانیم از «عوامل ایجابی» صحبت کنیم. عوامل ایجابی برای تحقق نشاط اجتماعی، یعنی مثلاً نورپردازی خیابان‌ها، ساختن سریال‌های خنده‌دار، رفتن به تئاترهای شاد، وجود شادی در مدارس و مواردی دیگر از این دست. وجود تمامی موارد یاد شده می‌تواند نشاط اجتماعی را افزایش دهد به شرطی که خشونت در جامعه، افسار پاره نکرده باشد و الا نهایتاً تا ۱۰ درصد مؤثر است و همیشه خلأ ۹۰ درصدی در نشاط اجتماعی، احساس می‌شود …

… اینجا است که پخش موسیقی‌هایی مانند ترانه‌ی ساسی مانکن ناگهان به یک شاخص تبدیل می‌شود. سؤال اینجا است چرا یک موسیقی که در کالیفرنیا جایی که از آن‌جا برخاسته آن قدر بازتاب ندارد ولی در کشوری که نظام آموزش و پرورش آن پخش چنین موسیقی‌هایی را خلاف قوانین می‌داند، تا این حد آن هم در کلیه‌ی سطوح و سنین جامعه بازتاب پیدا می‌کند؟ یک علت این امر این است که آدم‌ها در معرض بی‌نشاطی هستند و با یک ریتم و یک شعر حتی بی‌مفهوم، احساس نشاط می‌کنند. به نوعی با بحران بی‌نشاطی مواجه هستیم و یک شعر بی‌محتوا می‌تواند همچون قطره‌ای در کام تشنه‌ای باشد …

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ لنگ‌زدن کارشناسان حوزه‌ی سیاست‌گذاری در دو صفت: دقت و جسارت!

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران از «پیشنهاد فعالان سیاسی و اجتماعی به دولت برای دو سال آینده» با یادداشت‌هایی از:

احمد بخارایی، عباس عبدی، فرشته روح‌افزا، صدیقه خدیوی، محمد زینالی اُناری، محمود میرلوحی، اصغر آهنی‌ها، حسین ایمانی جاجرمی، محسن هاشمی، محمود فتوحی، علی شعیبی، علی خدایی، محمد جهانگیری، کوروش محمدی، محمد درویش، مهدی بهلولی، هادی کیادلیری

🗓 یک‌شنبه ۲۹ اردی‌بهشت ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #سیاست #سیاست‌گذاری #ایران

👈 نمایش گزارش
یادداشت احمد بخارایی:

دو نگاه می‌توانیم به موضوع اولویت‌های دولت در ۲ سال آینده داشته باشیم:

ـ یکی این‌که مهم‌ترین موضوعات کشور را به ترتیب نام ببریم و بگوییم در جامعه‌ی ما چند مسئله وجود دارد. در این صورت دوباره به این موضوع برمی‌گردیم که بیکاری و اعتیاد مهم‌ترین اولویت جامعه است. این نگاه با این‌که درست است اما کلی است و برای برنامه‌ریزی مناسب نیست.
ـ بنابراین، نگاهی برای برنامه‌ریزی مناسب است که جزئی و تفصیلی باشد تا بتواند ۳ سطح تحلیل خرد، میانه و کلان را در بر بگیرد.

ـ همچنین، نگاه کارشناسی باید دارای دو ویژگی دقت و جسارت در گفتار باشد که در حال حاضر ما در هر دوی آن لنگ می‌زنیم. درحال حاضر وزارت‌خانه‌ها و شورای اجتماعی وزارت کشور دارای کمیته‌های متعددی در زمینه‌ی آسیب‌شناسی اجتماعی هستند اما آن دو ویژگی را ندارند این سازمان‌ها بنابر نوع تفکر‌شان نمی‌توانند تحلیل درستی از شرایط موجود ارائه کنند. بر همین اساس، معتقدم تا زمانی که سازمان‌ها و کارشناسان ما به قدرت گره خورده‌اند و جسارت کافی ندارند، راه به جایی نخواهیم برد. به همین علت، ما در مقدمه‌ی موضوع لنگ می‌زنیم و تا زمانی که این موضوع را اصلاح نکنیم نمی‌توانیم به نتیجه‌ی درست برسیم. بنابراین، اولین اقدامی که در وضعیت کنونی انجام آن ضروری به نظر می‌رسد آسیب‌شناسی مراکز تحقیقاتی معطوف به سیاست‌گذاری کشور است.

ـ نکته‌ی دیگر آن‌که وقتی که مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای اجتماعی وزارت کشور و مرکز پژوهش‌های مجلس هیچ ارتباطی با مراکز پژوهشی مثل انجمن جامعه‌شناسی ایران و گروه‌های فعال در آن ندارد، چطور توقع داریم در حوزه‌ی اجتماعی موفق عمل کنیم؟

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
⁦🗨️⁩ سلفی می‌گیرم، پس هستم!

📰 گفت‌وگوی خبرگزاری دانش‌جویان با احمد بخارایی

🗓 دوشنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #سلبریتی #هویت

👈 نمایش گزارش در ISNA

گفته‌های احمد بخارایی:

ـ توجه مردم به سلبریتی‌ها و اصولاً هرکس که از جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به آن‌ها برخوردار باشد، طبیعی است اما آن‌چه در این مورد و موارد مشابه اتفاق افتاده نوعی افراط محسوب می‌‌شود.

ـ در یک جامعه تمام رخدادها مانند حلقه‌های یک زنجیره به یکدیگر وصل هستند؛ باید دید زیر پوست جامعه چه رخ می‌دهد که شاهد چنین رفتارهای افراطی‌ای هستیم. در یک جامعه‌ی سالم هرکس به اندازه‌ی تلاش خود پاداش نسبی می‌گیرد؛ از سویی در جامعه‌ای که شایسته‌سالاری وجود ندارد افراد دچار بحران هویت می‌شوند و ممکن است به هر راهی بروند.

ـ آدم‌ها باید در جامعه احساس هویت و بودن داشته باشند، وقتی بستر صحیح برای چنین چیزی وجود نداشته باشد افراد برای دیده‌شدن به دیگران متوسل می‌شوند. وقتی فردی در چنین شرایطی با سلبریتی عکس می‌گیرد می‌خواهد بگوید من هم هستم.

ـ ما در زندگی اجتماعی نیازمند گروه مرجع هستیم که از آن‌ها الگو بگیریم؛ وقتی چنین گروه مرجعی به درستی وجود نداشته باشد دچار بحران هویت می‌شویم و نتیجه‌ی آن سلبریتی‌محوری است.

آیا فراهم‌کردن ساختار و شرایطی برای ملاقات مردم و سلبریتی‌ها به این موضوع کمک می‌کند که دیگر شاهد چنین رفتارهایی در مراسم ترحیم نباشیم؟
ـ در این مورد نیازی به سامان‌دهی دولتی نیست؛ چرا که ممکن است پنج درصد به بهبود این شرایط کمک کند و ما به دنبال چنین درصدی نیستیم. در این زمینه مشکلات ساختاری وجود دارد؛ بنابراین ممکن است در سلبریتی‌ها هم شاهد رفتارهایی از این دست باشیم. سلبریتی‌هایی که مدام دوربین موبایلشان روشن است و از همه‌چیز فیلم و عکس می‌گیرند.

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ اصلاح‌طلبانِ ضد اصلاحات!

#احمد_بخارایی #سیاست #اصلاحات #اصلاح‌طلبان #اصلاح‌طلبان_حکومتی

در «جامعه‌شناسی جنسیت» می‌خوانیم که برخی مادران در خانواده‌ی ایرانی با اتخاذ مواضعی مدافع «پسران»، شکاف جنسیتی را به نفع مردها دامن زده‌اند هر چند همین مادران به عنوان یک «زن» در آتش تبعیض، سوخته‌اند.

داشتم فکر می‌کردم اینک و در زمانه‌ی رویارویی نیروهای سیاسی داخل و خارج، چه نازیبا، «اصلاح‌طلبان حکومتی» در نقش همان «مادر» به «تبعیض ساختاری» در ایران، امکان ادامه‌ی حیات می‌دهند زیرا به واسطه‌ی مواضعی که اتخاذ می‌کنند سایه‌ی امن برای ناکارامدی‌های ساختاری (مانند نظارت استصوابی) ایجاد کرده‌اند. اینان، مصداق «نقض غرض» تحت لوای زیبای وطن‌دوستی هستند یعنی؛ شعاری پسندیده اما پی‌آمدی، ضد اصلاحات! به نظر می‌رسد اندیشه و تفکری مکانیکی دارند و ببن صفر و صد در حرکتند! هر چند امروزه نگاهی مثل نگاه من، برچسب‌های ناگوار فراوان در وادی «هیجانات» می‌خورد اما در فضای عقلانی، بسا قابل تأمل باشد.

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ نشست «طرح تقویت مشارکت اجتماعی دختران تا ۱۲ سال»

#احمد_بخارایی #جامعه #مشارکت_اجتماعی

👥 کارشناسان:
احمد بخارایی، پریسا سادات موسوی، ژاسنت صلیبی، علیرضا حسن‌زاده، فاطمه راکعی

| برگزارکننده: پژوهش‌کده‌ی مطالعات اجتماعیِ پژوهش‌گاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اداره‌ی کل امور بانوان شهرداری تهران

🗓 دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷

👈 گزارش نشست در وب‌گاه پژوهش‌گاه

🎙 | فایل صوتی | فایل ویدئویی | 🎞

بخش‌هایی از سخن‌رانی احمد بخارایی در این نشست:

… شرط اولیه‌ی شکل‌گیری «مشارکت»، اعتقاد به وجود آزادی و برابری در بین انسان‌ها است. ما نمی‌توانیم «جزیره‌ای» به پدیده‌ی مشارکت نگاه کنیم، یعنی نمی‌شود در خانواده، آزادی باشد اما در جامعه نباشد. باید در سطح کلان دید که آیا در یک جامعه‌ای که دعوی مشارکت‌جویی دارد آزادی و برابری وجود دارد یا خیر؟ …

… اگر در یک جامعه، فرهنگ سیّال و فرهنگی که تن به تعامل ندهد وجود نداشته‌باشد و فرهنگ‌های دیگر را « مهاجم» قلمداد کند و وارد تعامل جهانی نشود و رویکرد دیالکتیکی به عناصر فرهنگی‌اش نداشته‌باشد و آماده‌ی پذیرش عناصر مخالف خود نباشد و سنتزی را برنتابد سخن گفتن از آزادی در آن جامعه، «مهمل» است. بدیهی است که «آزادی» در هر جامعه‌ای در بستر فرهنگی اش شکل می گیرد و افسار گسیخته نخواهد بود اگر فرهنگ آن جامعه، دامن گستراند و اهل تسامح باشد و الا آزادی هم افسار پاره می‌کند …

… شرط دوم برای تحقق «مشارکت»، شیوع این آگاهی است که: « مشارکت، یک حق است!» …

… شرط سوم برای تقویت مشارکت شهروندان، «فرآیندی» دیدن آن است. اگر «مشارکت» را در یک بستر مرتبط با اجزای دیگر جامعه نبینیم، «مشارکت»، سطحی است و به نوعی آب در هاون کوبیدن است …

… شرط چهارم ایجاد مشارکت، این است که آن را ماهیتاً و جوهراً، «عمیق» و نیز «گسترده» بدانیم. اگر این‌گونه نباشد علایق دانش‌آموزان و استعداد شهروندان، کشف و درک نمی‌شود و از خودبیگانگی در جامعه تشدید می‌شود …

… هزاران جلسه از نوع نشست امروز در این کشور تشکیل شده است اما چرا جامعه، «آخ» هم نمی‌گوید؟ چرا جامعه حساسیت خودش را از دست داده‌است؟ زیرا ساختار سیاسی نمی‌تواند مدیریت فرهنگی پویایی داشته‌باشد فلذا رسانه و آموزش و پرورش ما بیمار است …

… مؤکداً عرض می‌کنم تقویت میل به مشارکت در بین دانش‌آموزان در سطح «خرد» زمانی معنادار و دارای کارکرد می‌شود که در سطح کلان به ساختارها و ابتدا به ساختار سیاسی توجه شود. اگر شرایط کلی، مهیا شود آن وقت می‌توان در مدارس به تقویت روان‌شناسانه‌ی میل به مشارکت‌جویی دست زد و الا گرفتار دور باطل شده‌ایم …

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ می‌گویند: «جنگ نمی‌شود، نگران نباشید»!

💬 درنگی پیرامون التهاب جنگ در جامعه

#سیاست #ایران #جنگ #ساختار_قدرت #جمهوری_اسلامی #امنیت #امنیت_ملی #حاکمیت #نظام_سیاسی

🖌 #احمد_بخارایی| دانش‌یار جامعه‌شناسی
می گویند:« جنگ نمی شود، نگران نباشید»!
شاید بتوان گفت بی‌معناترین گزاره همین است که گفته می‌شود؛
چون دارای هیچ بار معنایی به طور مشخص نیست. زیرا:

۱ـ منظور از «جنگ» چیست که ادعا می‌شود «نمی‌شود»؟

۲ـ مگر « جنگ» از مقوله‌ی « صندلی و خیار » است که صورت و محتوای آن تقریباً واضح باشد و نیازمند گفت‌وشنود و بحث نباشد؟ مگر مفهوم «جنگ»، یک مفهوم تک‌ساحتی است و دارای مصادیق طیف‌گونه از حداقلی با کم‌ترین خشونت تا حداکثری با بیش‌ترین خشونت، نیست؟

۳ـ به جای آن‌که گفته می‌شود: «نمی‌شود»، چرا درست صحبت نمی‌کنیم و نمی‌گوییم که: «چه می‌شود»؟ اگر کلام ما جنبه‌ی «سلبی» داشته باشد که هنری در کلام نداریم.
یک مسئول سیاسی و یک روشن‌فکر سیاسی، باید بتواند بگوید که در آینده‌ی نزدیک چه سناریوهایی احتمال وقوع بیشتری دارند.

۴ـ چرا گفته نمی‌شود که اگر هم « جنگ» حادث نشود یکی از احتمالات قریب به وقوع، فشار طاقت‌فرسا به آحاد جامعه به مصداق «مرگ تدریجی» است؟

۵ـ چرا گفته نمی‌شود که این فشار به حاکمیت، با شانه‌خالی‌کردنش به سمت مردم روان می‌شود حال آن‌که، نظام سیاسی محل مناقشه است نه مردم؟

۶ـ چرا بحث نمی‌شود که آیا «امنیت ملی» در خطر است یا امنیت بخشی از عناصر ملی یعنی «جمهوری اسلامی» با تفسیر خاص از اسلام؟ یعنی: چرا دفاع از «امنیت ملی» در مقابل بیگانه، تقلیل داده شده است به دفاع از «امنیت جمهوری اسلامی» اما در ظاهر و در تریبون‌ها، توده به دفاع از امنیت ملی، تهییج می شود؟ آیا کی است که نداند میلیون‌ها ایرانی با روند سیاسی کنونی در ایران، زاویه دارند؟

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «🔴 💬 نشست «تبعیض ساختاری در نظام آموزش عالی ایران»»