Forwarded from قلمرو مالی (Maysam Radpour)
💠چک برگشتی
🔻یکی از دوستان نزدیکم، مدیرعامل و مالک عمدهی شرکتی صنعتی است. دو سال پیش، فرآیند وصول مطالبات شرکت از کارفرمایان به درازا کشید، و شرکت نتوانست وجوه لازم را برای تسویهی بدهیهای خود فراهم کند. مراجعات مکرر طلبکاران شرکت که اکثراً تأمینکنندگان قطعات صنعتی بودند، امان مدیران شرکت را بریده بود. شرکت حتی در پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان نیز با مشکل مواجه شده بود.
🔻دوستم در نهایت تصمیم گرفت جهت تأمین سرمایه در گردش شرکت، آپارتمان شخصی خود را بسی زیر قیمت منصفانه به بنگاه معاملات ملکی بسپارد. سه هفته طول کشید تا اینکه خریداری برای ملک پیدا شد. خریدار شرایط خاص خود را پیشنهاد داد، و دوستم نهایتاً زیر بار رفت. قرار شد یک سوم ارزش توافقی ملک بهصورت نقدی پرداخت شود، و برای دوسوم باقیمانده یک فقره چک دوماهه از خریدار دریافت شود. مدیرعامل شرکت یک سوم نقد را گرفت و بیمعطلی به بدهیهای سررسید گذشته و حقوق معوق کارکنان شرکت زد. البته با این مقدار، تنها بخشی از زخمهای شرکت التیام یافت.
🔻دو ماه بعد، موعد چک فرارسید و از قضا وجهی در حساب خریدار نبود. تماسهای مکرر با خریدار در نهایت منجر به تعویض چک قدیمی با یک فقره چک یکماهه شد. موعد دومین چک نیز فرا رسید، و باز هم خبری از پول نبود. این بار دوستم بدون اتلاف وقت، چک را برگشت زد.
از زمانی که او وارد این معامله شد، چه نقشها که برای احیای حقوقش بازی نکرد:
✔️نقش حقوقدان: او ابتدا ناچار بود به اندازهی یک حقوقدان راجع به قانون چک سررشته داشته باشد. رنگ خودکار، نحوهی پر کردن قسمت " در وجه"، جایگاه برگهی چک در دسته چک و ... همگی ممکن است مسألهساز شود.
✔️نقش اعتبارسنج: از آنجا که بانکها برای اعطای دستهچک به مشتریانشان عموماً اعتبارسنجی دقیقی نمیکنند، او ناگزیر بود از طریق استعلام حساب بانکی خریدار، اعتبار او را را ارزیابی کند. این استعلامها عموماً نه از طریق کانالهای رسمی، بلکه بر اساس شبکهای از روابط غیررسمی صورت میگیرد که اغلب مردم به آن دسترسی ندارند.
✔️نقش کمینکننده: پس از برگشت زدن چک و دریافت حکم جلب از دادگاه، ردّی از خریدار پیدا نشد. دوستم ناچار شد شخصی را برای شناسایی محلهای احتمالی اقامت او اجیر کند، تا بتواند بهموقع کلاهبردار را خفت کند، و به پلیس تحویل دهد. دوستم در نهایت موفق نشد.
✔️نقش مفتش: در ادامه او باید فهرستی از اموال صادرکنندهی چک را شناسایی و جهت صدور حکم توقیف به دادگاه معرفی میکرد. او همانند مفتشان، اموال احتمالی صاحب دستهچک را شناسایی کرد، و با توسل به روابط غیررسمی خود، مالکیت آن اموال را موردبررسی قرار داد. بدبختانه خریدار صاحب هیچکدام از آن اموال نبود.
✔️نقش شرخر: در نهایت او مجبور شد شرخری را اجیر کند تا بلکه بتواند از طریق تهدید خانوادهی خریدار، حقوق خود را استیفا کند. او هنوز درگیر چکی است که دو سال پیش دریافت کرده است.
نقشهای متعددی که دوستم بازی کرده بود، زمان و انرژی زیادی از او گرفت. او بسیار خسته بود، و یکبار به من گفت در این مملکت قانون چک از حقوق کلاهبرداران حمایت میکند!
⁉️پیش خود فکر میکردم چه میشد اگر قانونگذار، قانون چک را کمی سادهتر و شفافتر بازنویسی میکرد؛ چه میشد اگر بانک با آنهمه اطلاعاتی که در دسترس دارد، در جهت اعتبارسنجی مشتریان بیشتر تلاش میکرد.
⁉️روا بود نیروی انتظامی ما بیشتر با مالباختگان همکاری میکرد، و بدون حضور آنها و بدون نیاز به خواهش و تمنای آنها تنها با دریافت حکم جلب دادگاه در جهت بازداشت کلاهبرداران تلاش میکرد؛ چه میشد اگر پلیس برای اجرای قانون چیزی بیش از سرباز وظیفهای که شب قبلش نخوابیده را به مأموریت میفرستاد؛ تصور کنید چه میشد اگر به جای سرباز پیاده که کرایهی حملونقل خود را ندارد، ماشینهای پرزرق و برق خود را به مصاف کلاهبرداران میفرستاد. چه میشد اگر پلیس با آنهمه اطلاعاتی که دارد، خودش در جهت شناسایی محل اختفای متخلفان تلاش میکرد؛ چه میشد اگر دستگاه اجرایی ما نقش "کمینکننده" را به شهروندان واگذار نمیکرد!
⁉️باز هم چه میشد اگر دستگاه قضائی ما، خودش در مورد اموال صادرکنندگان چک برگشتی کندوکاو میکرد؛ چطور میشد اگر نقش مفتش و شرخر را به شهروندان محول نمیکرد.
🚩اینها نشد و مردم برای احقاق حقوقشان به جان هم افتادند؛ نشد و ناچار شدند برای استیفای حقوقشان رشوه بپردازند. نشد و احترام از قانونمان رفت؛ نشد و اعتماد از میان مردمانمان رفت.
🚩اینها نشد و متعارفترین سند بانکی، بیاعتبار شد؛ نشد و تأمین مالی "سرمایه در گردش" مصیبتبار شد. نشد و چه شرکتها رمق از کف دادند؛ نشد و چه خانوادهها از نانخوردن افتادند.
#محیط_کسبوکار
—----------------------------
کانال قلمرو مالی
https://t.me/joinchat/AAAAAER0tXp2CI9rmdreIQ
ارتباط با نویسنده
@MaysamRadpour
🔻یکی از دوستان نزدیکم، مدیرعامل و مالک عمدهی شرکتی صنعتی است. دو سال پیش، فرآیند وصول مطالبات شرکت از کارفرمایان به درازا کشید، و شرکت نتوانست وجوه لازم را برای تسویهی بدهیهای خود فراهم کند. مراجعات مکرر طلبکاران شرکت که اکثراً تأمینکنندگان قطعات صنعتی بودند، امان مدیران شرکت را بریده بود. شرکت حتی در پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان نیز با مشکل مواجه شده بود.
🔻دوستم در نهایت تصمیم گرفت جهت تأمین سرمایه در گردش شرکت، آپارتمان شخصی خود را بسی زیر قیمت منصفانه به بنگاه معاملات ملکی بسپارد. سه هفته طول کشید تا اینکه خریداری برای ملک پیدا شد. خریدار شرایط خاص خود را پیشنهاد داد، و دوستم نهایتاً زیر بار رفت. قرار شد یک سوم ارزش توافقی ملک بهصورت نقدی پرداخت شود، و برای دوسوم باقیمانده یک فقره چک دوماهه از خریدار دریافت شود. مدیرعامل شرکت یک سوم نقد را گرفت و بیمعطلی به بدهیهای سررسید گذشته و حقوق معوق کارکنان شرکت زد. البته با این مقدار، تنها بخشی از زخمهای شرکت التیام یافت.
🔻دو ماه بعد، موعد چک فرارسید و از قضا وجهی در حساب خریدار نبود. تماسهای مکرر با خریدار در نهایت منجر به تعویض چک قدیمی با یک فقره چک یکماهه شد. موعد دومین چک نیز فرا رسید، و باز هم خبری از پول نبود. این بار دوستم بدون اتلاف وقت، چک را برگشت زد.
از زمانی که او وارد این معامله شد، چه نقشها که برای احیای حقوقش بازی نکرد:
✔️نقش حقوقدان: او ابتدا ناچار بود به اندازهی یک حقوقدان راجع به قانون چک سررشته داشته باشد. رنگ خودکار، نحوهی پر کردن قسمت " در وجه"، جایگاه برگهی چک در دسته چک و ... همگی ممکن است مسألهساز شود.
✔️نقش اعتبارسنج: از آنجا که بانکها برای اعطای دستهچک به مشتریانشان عموماً اعتبارسنجی دقیقی نمیکنند، او ناگزیر بود از طریق استعلام حساب بانکی خریدار، اعتبار او را را ارزیابی کند. این استعلامها عموماً نه از طریق کانالهای رسمی، بلکه بر اساس شبکهای از روابط غیررسمی صورت میگیرد که اغلب مردم به آن دسترسی ندارند.
✔️نقش کمینکننده: پس از برگشت زدن چک و دریافت حکم جلب از دادگاه، ردّی از خریدار پیدا نشد. دوستم ناچار شد شخصی را برای شناسایی محلهای احتمالی اقامت او اجیر کند، تا بتواند بهموقع کلاهبردار را خفت کند، و به پلیس تحویل دهد. دوستم در نهایت موفق نشد.
✔️نقش مفتش: در ادامه او باید فهرستی از اموال صادرکنندهی چک را شناسایی و جهت صدور حکم توقیف به دادگاه معرفی میکرد. او همانند مفتشان، اموال احتمالی صاحب دستهچک را شناسایی کرد، و با توسل به روابط غیررسمی خود، مالکیت آن اموال را موردبررسی قرار داد. بدبختانه خریدار صاحب هیچکدام از آن اموال نبود.
✔️نقش شرخر: در نهایت او مجبور شد شرخری را اجیر کند تا بلکه بتواند از طریق تهدید خانوادهی خریدار، حقوق خود را استیفا کند. او هنوز درگیر چکی است که دو سال پیش دریافت کرده است.
نقشهای متعددی که دوستم بازی کرده بود، زمان و انرژی زیادی از او گرفت. او بسیار خسته بود، و یکبار به من گفت در این مملکت قانون چک از حقوق کلاهبرداران حمایت میکند!
⁉️پیش خود فکر میکردم چه میشد اگر قانونگذار، قانون چک را کمی سادهتر و شفافتر بازنویسی میکرد؛ چه میشد اگر بانک با آنهمه اطلاعاتی که در دسترس دارد، در جهت اعتبارسنجی مشتریان بیشتر تلاش میکرد.
⁉️روا بود نیروی انتظامی ما بیشتر با مالباختگان همکاری میکرد، و بدون حضور آنها و بدون نیاز به خواهش و تمنای آنها تنها با دریافت حکم جلب دادگاه در جهت بازداشت کلاهبرداران تلاش میکرد؛ چه میشد اگر پلیس برای اجرای قانون چیزی بیش از سرباز وظیفهای که شب قبلش نخوابیده را به مأموریت میفرستاد؛ تصور کنید چه میشد اگر به جای سرباز پیاده که کرایهی حملونقل خود را ندارد، ماشینهای پرزرق و برق خود را به مصاف کلاهبرداران میفرستاد. چه میشد اگر پلیس با آنهمه اطلاعاتی که دارد، خودش در جهت شناسایی محل اختفای متخلفان تلاش میکرد؛ چه میشد اگر دستگاه اجرایی ما نقش "کمینکننده" را به شهروندان واگذار نمیکرد!
⁉️باز هم چه میشد اگر دستگاه قضائی ما، خودش در مورد اموال صادرکنندگان چک برگشتی کندوکاو میکرد؛ چطور میشد اگر نقش مفتش و شرخر را به شهروندان محول نمیکرد.
🚩اینها نشد و مردم برای احقاق حقوقشان به جان هم افتادند؛ نشد و ناچار شدند برای استیفای حقوقشان رشوه بپردازند. نشد و احترام از قانونمان رفت؛ نشد و اعتماد از میان مردمانمان رفت.
🚩اینها نشد و متعارفترین سند بانکی، بیاعتبار شد؛ نشد و تأمین مالی "سرمایه در گردش" مصیبتبار شد. نشد و چه شرکتها رمق از کف دادند؛ نشد و چه خانوادهها از نانخوردن افتادند.
#محیط_کسبوکار
—----------------------------
کانال قلمرو مالی
https://t.me/joinchat/AAAAAER0tXp2CI9rmdreIQ
ارتباط با نویسنده
@MaysamRadpour
Telegram
قلمرو مالی
داستانهای کوتاه مالی
ارتباط با ادمین
@MaysamRadpour
ارتباط با ادمین
@MaysamRadpour