Forwarded from بورس24 | Bourse24
سکه در یک قدمی یک میلیون و سیصد هزار تومان/ تمام بهار 1292000 تومان
@bourse24ir
@bourse24ir
Forwarded from NimaAzadi|نیما آزادی (نیما آزادی)
✅بیچاره بورس بازها
مجبورند غم و غصه همه چی رو بخورند!
اینکه توی آمریکا کی سر کار میاد، برای بورس بازهای ایران مهم تر از مردم آمریکا بود کلینتون بیاد یا این مرتیکه ترامپ🙄
وقتی داشت برجام اتفاق میفتاد چه در تیم قبلی چه در تیم جدید پیگیری سهامداران بورس تهران بیش از جلیلی و ظریف بود گاهی وقت ها یک سری خبرها اول به گوش سهامداران می رسید بعد ظریف می شنید😂
وقتی توی بازار موازی قیمت دلار و سکه میره بالا بورس بازهای تهران حواسشون هست مگه چی شده باید قیمت بره اصلا یک وضعی سایت لایو دیتا بازه همینجوری داره رفرش میشه.🙂
یک زمانی سه شنبه ها جلسات شورای پول و اعتبار برگزار میشد جماعت بورس باز 1-2 روز قبل موضوع جلسه رو می دوسنتند در موردش بحث می کردند حتی یک بار جلسه به هر دلیلی برگزار نمیشد نگرانی شون رو اعلام می کردند.😌
همین اواخر جماعت بورسی خودشون رو به آب و آتش زدند(منجمله خودم) آقا این بیاد بهتره اصلا یک وضعی انگار قراره این بیاد این بشه اون بیاد اون نشه اینقدر برامون مهم بود رفتیم 3 ساعت توی صف رای جو گرفت فکر کردیم شورای شهر هم برامون مهمه یک لیست آوردیم به همه شون از دم رای دادیم هم ژن خوب هم اونی که توصیه شده اش بود...😳😐
آقا اصلا برو بالاتر اصلا جلسه است نرخ سود بانکی ور بیاریم پایین اینقدر برامون مهم بوده رفتیم نشستیم حساب کردیم چقدر پول میاد بیرون میاد سمت بازار یک دو دو تا چهار تا کردیم دیدم سهم ها از همینجا با اون پول 4 برابر میشه اصلا یک وضعی 👻
کسی حس اون بورس باز بورس تهران رو درک نمی کنه که چقدر منتظر بوده امیر پایور بیاد از پشت در هتل خبر بده نتیجه نشست چی بوده و خبر چی بوده که فردا چی بخره یا چی بفروشه....🚶🚶
این روزها میگذره و مردم دارند زندگی شون رو میکنند و ما بورسی ها اندر خم یک کوچه منتظریم ببینیم انتخابات آلمان به کجا میرسه، تعرفه لاستیک به کجا رسید، ریس سازمان غذا و دارو چه گفت، چند تا خونه خالی توی کشور داریم😁 و ........
بنظرم امید به زندگی اگر در آقایون ایرانی حدود 70 و برای خانم ها حدود 73 سال هست این امید برای فعالین بازار سرمایه قاعدتاً باید خیلی کمتر از اینها باشه.....
بی خیال باشیم.... اون چیزی که باید پیش بیاد خودش پیش میاد چه بخوایم چه نخوایم.💙💙💙✅💙💙💙
❤️حافظ یک بیت خیلی خوب داره ❤️
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
@NimaAzaadi
مجبورند غم و غصه همه چی رو بخورند!
اینکه توی آمریکا کی سر کار میاد، برای بورس بازهای ایران مهم تر از مردم آمریکا بود کلینتون بیاد یا این مرتیکه ترامپ🙄
وقتی داشت برجام اتفاق میفتاد چه در تیم قبلی چه در تیم جدید پیگیری سهامداران بورس تهران بیش از جلیلی و ظریف بود گاهی وقت ها یک سری خبرها اول به گوش سهامداران می رسید بعد ظریف می شنید😂
وقتی توی بازار موازی قیمت دلار و سکه میره بالا بورس بازهای تهران حواسشون هست مگه چی شده باید قیمت بره اصلا یک وضعی سایت لایو دیتا بازه همینجوری داره رفرش میشه.🙂
یک زمانی سه شنبه ها جلسات شورای پول و اعتبار برگزار میشد جماعت بورس باز 1-2 روز قبل موضوع جلسه رو می دوسنتند در موردش بحث می کردند حتی یک بار جلسه به هر دلیلی برگزار نمیشد نگرانی شون رو اعلام می کردند.😌
همین اواخر جماعت بورسی خودشون رو به آب و آتش زدند(منجمله خودم) آقا این بیاد بهتره اصلا یک وضعی انگار قراره این بیاد این بشه اون بیاد اون نشه اینقدر برامون مهم بود رفتیم 3 ساعت توی صف رای جو گرفت فکر کردیم شورای شهر هم برامون مهمه یک لیست آوردیم به همه شون از دم رای دادیم هم ژن خوب هم اونی که توصیه شده اش بود...😳😐
آقا اصلا برو بالاتر اصلا جلسه است نرخ سود بانکی ور بیاریم پایین اینقدر برامون مهم بوده رفتیم نشستیم حساب کردیم چقدر پول میاد بیرون میاد سمت بازار یک دو دو تا چهار تا کردیم دیدم سهم ها از همینجا با اون پول 4 برابر میشه اصلا یک وضعی 👻
کسی حس اون بورس باز بورس تهران رو درک نمی کنه که چقدر منتظر بوده امیر پایور بیاد از پشت در هتل خبر بده نتیجه نشست چی بوده و خبر چی بوده که فردا چی بخره یا چی بفروشه....🚶🚶
این روزها میگذره و مردم دارند زندگی شون رو میکنند و ما بورسی ها اندر خم یک کوچه منتظریم ببینیم انتخابات آلمان به کجا میرسه، تعرفه لاستیک به کجا رسید، ریس سازمان غذا و دارو چه گفت، چند تا خونه خالی توی کشور داریم😁 و ........
بنظرم امید به زندگی اگر در آقایون ایرانی حدود 70 و برای خانم ها حدود 73 سال هست این امید برای فعالین بازار سرمایه قاعدتاً باید خیلی کمتر از اینها باشه.....
بی خیال باشیم.... اون چیزی که باید پیش بیاد خودش پیش میاد چه بخوایم چه نخوایم.💙💙💙✅💙💙💙
❤️حافظ یک بیت خیلی خوب داره ❤️
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
@NimaAzaadi
💠 داشتم کتاب دجال نوشته فردریش نیچه فیلسوف آلمانی را میخواندم.
✅ مطلب جالبی نوشته بود: عشق حالتی است که انسان همیشه چیزها را به گونه ای جز آنچه هستند می بینند.
🔴یاد یکی از عادات بد معامله گری به نام تعصب افتادم. وقتی عاشق یک سهم یا صنعتی باشیم, به هیچ کدام از علائم هشدار دهنده توجه نمی کنیم و فقط سعی میکنیم خبرهای خوب را بزرگ و خبرهای بد را نادیده بگیریم. همین رویکرد باعث عدم پایبندی ما به منطق برآمده از استراتژی معاملاتی مان میشود.
⛔️ مراقب این تله ذهنی باشید که به نظر من مهم ترین عامل زیان در بازار است.
✅ مطلب جالبی نوشته بود: عشق حالتی است که انسان همیشه چیزها را به گونه ای جز آنچه هستند می بینند.
🔴یاد یکی از عادات بد معامله گری به نام تعصب افتادم. وقتی عاشق یک سهم یا صنعتی باشیم, به هیچ کدام از علائم هشدار دهنده توجه نمی کنیم و فقط سعی میکنیم خبرهای خوب را بزرگ و خبرهای بد را نادیده بگیریم. همین رویکرد باعث عدم پایبندی ما به منطق برآمده از استراتژی معاملاتی مان میشود.
⛔️ مراقب این تله ذهنی باشید که به نظر من مهم ترین عامل زیان در بازار است.
Forwarded from مرجع صندوق‌‌های سرمایه‌گذاری
اینهایی که برای بچه هاشون کدبورسی گرفتند
احتمالا در جشن یک سالگیشان خواهند گفت:
فرزندم❗️
چند عرضه اولیه
چند روز صف خریدش
و 10 ها صف فروش را دیدی
از این پس همه چیز این بازار تکراریست
احتمالا در جشن یک سالگیشان خواهند گفت:
فرزندم❗️
چند عرضه اولیه
چند روز صف خریدش
و 10 ها صف فروش را دیدی
از این پس همه چیز این بازار تکراریست
Forwarded from Kamyar
عمق كم بازار سرمايه از يكسو و توسعه نيافتگي دانش معامله گري از سوي ديگر باعث شده است كه بازار سرمايه ايران به يكي از عجيب ترين بازارهاي دنيا تبديل شود.
واضح است جامعه اي كه ٨٠٪ از اعضاش حتي يك كتاب در زمينه بازار سرمايه نخوانده اند، در تمام فعاليت هايش در جستجوي ليدر است حتي در معاملاتش.
يعني هرچند وقت يكبار دن كيشوتي را عَلَم مي كند و ناگهان همه ي بازار پشت سر دن كيشوت سهمي را مي خرند و بالا مي روند. تا زماني كه دن كيشوت از اسب بيافتد، لشگر ياران تلو تلو خوران گيج بخورند تا دن كيشوت بعدي ظاهر شود.
در بازار سرمايه ايران ٧٠٪ از صندوق هاي سرمايه گذاري بازدهي كمتر از شاخص دارند. عدم رعايت اصول اخلاقي توسط مديران (مخصوصا تضاد منافع) ، خنده دار بودن قوانين مربوط به اين صندوق ها و عدم تفكر استراتژيك در سازمان بورس باعث شده است مردم بيشتر تمايل داشته باشند به صورت مستقيم سرمايه گذاري كنند و در واقع دن كيشوت مدير سرمايه گذاري هاي گاها بيش از صد نفر است.
در چنين بازاري اگر بيگناهي نتواند بازي را تشخيص دهد، قطعا بازنده خواهد بود.
شايد باور نكنيد ولي در همين بازار سرمايه مديرعامل شركت سرمايه گذاري داريم كه تا همين لحظه حتي يكي از گزارش هاي شش ماهه كدال رو باز نكرده است و با اين حال هر روز فرمان خريد و فروش مي دهد و در مورد پولي كه مال مردم بينواست تصميم مي گيرد.
شايد من بهتر از هركسي بازي هاي اين بازار مكاره را بشناسم. بازاري كه به صورت هماهنگ در يك شب همه كانال ها و سايت ها در مورد سهمي صحبت مي كنند واز فردا مثبت مي شود. بازاري كه ميانگين سرمايه گذاري هايش يك هفته است.
اگر همه ي اينها را مي دانم، ديوانه ام كه خواننده ام را به تحليل دعوت مي كنم؟
نه ديوانه نيستم. اصلا و ابدا. اتفاقا برعكس بهتر از هركسي مي دانم زنده ماندن در اين عرصه قطعا هنر است.
شما را نصيحت نمي كنم. خودم را مي گويم. تحليل براي من مانند جليقه نجات است. قطب نماست. معجوني جادويي است.
تحليل به من كمك مي كند قدرت جريان هاي بازار را تشخيص دهم، صحت شايعات را بسنجم و آينده حركت ها را پيشبيني كنم.
تحليل چيزي است كه مرا اين همه سال زنده نگاه داشته است. جلوي اشتباهاتم را گرفته است و باعث شده است باهوش تر باشم.
كَس من، رانت من، آشناي من در بازار سرمايه تحليل است. بنظر خودم، اين رانت بهترين موهبتي است كه در بازار سهام مي توان داشت.
داستان هاي بازار سرمايه را با اعداد مي توان آزمود. هركس كه خيال مي كند اين قصه بافي ها بي تاثير است يا روزي بي تاثير خواهد بود، خدا از خواب غفلت بيدارش كند. ولي آنكس كه بياموزد داستان ها را مي توان با اعداد آزمود، به سختي شكست بخورد.
خلاصه اش مي كنم:
داستان ها وجود دارند و خواهند داشت. هركس آنها را ناديده بنگارد، به سرمايه اش ظلم كرده است.
زماني باهوش مي شويم كه بتوانيم داستان ها را بسنجيم با درست ها همراه شويم و از غلط ها دوري كنيم.
بايد بدانيم زير رگباري از تبليغات هدفمنديم وهرقدر هم با تجربه باشيم، بازهم احتمال اشتباه وجود دارد.
@kamyariiii
واضح است جامعه اي كه ٨٠٪ از اعضاش حتي يك كتاب در زمينه بازار سرمايه نخوانده اند، در تمام فعاليت هايش در جستجوي ليدر است حتي در معاملاتش.
يعني هرچند وقت يكبار دن كيشوتي را عَلَم مي كند و ناگهان همه ي بازار پشت سر دن كيشوت سهمي را مي خرند و بالا مي روند. تا زماني كه دن كيشوت از اسب بيافتد، لشگر ياران تلو تلو خوران گيج بخورند تا دن كيشوت بعدي ظاهر شود.
در بازار سرمايه ايران ٧٠٪ از صندوق هاي سرمايه گذاري بازدهي كمتر از شاخص دارند. عدم رعايت اصول اخلاقي توسط مديران (مخصوصا تضاد منافع) ، خنده دار بودن قوانين مربوط به اين صندوق ها و عدم تفكر استراتژيك در سازمان بورس باعث شده است مردم بيشتر تمايل داشته باشند به صورت مستقيم سرمايه گذاري كنند و در واقع دن كيشوت مدير سرمايه گذاري هاي گاها بيش از صد نفر است.
در چنين بازاري اگر بيگناهي نتواند بازي را تشخيص دهد، قطعا بازنده خواهد بود.
شايد باور نكنيد ولي در همين بازار سرمايه مديرعامل شركت سرمايه گذاري داريم كه تا همين لحظه حتي يكي از گزارش هاي شش ماهه كدال رو باز نكرده است و با اين حال هر روز فرمان خريد و فروش مي دهد و در مورد پولي كه مال مردم بينواست تصميم مي گيرد.
شايد من بهتر از هركسي بازي هاي اين بازار مكاره را بشناسم. بازاري كه به صورت هماهنگ در يك شب همه كانال ها و سايت ها در مورد سهمي صحبت مي كنند واز فردا مثبت مي شود. بازاري كه ميانگين سرمايه گذاري هايش يك هفته است.
اگر همه ي اينها را مي دانم، ديوانه ام كه خواننده ام را به تحليل دعوت مي كنم؟
نه ديوانه نيستم. اصلا و ابدا. اتفاقا برعكس بهتر از هركسي مي دانم زنده ماندن در اين عرصه قطعا هنر است.
شما را نصيحت نمي كنم. خودم را مي گويم. تحليل براي من مانند جليقه نجات است. قطب نماست. معجوني جادويي است.
تحليل به من كمك مي كند قدرت جريان هاي بازار را تشخيص دهم، صحت شايعات را بسنجم و آينده حركت ها را پيشبيني كنم.
تحليل چيزي است كه مرا اين همه سال زنده نگاه داشته است. جلوي اشتباهاتم را گرفته است و باعث شده است باهوش تر باشم.
كَس من، رانت من، آشناي من در بازار سرمايه تحليل است. بنظر خودم، اين رانت بهترين موهبتي است كه در بازار سهام مي توان داشت.
داستان هاي بازار سرمايه را با اعداد مي توان آزمود. هركس كه خيال مي كند اين قصه بافي ها بي تاثير است يا روزي بي تاثير خواهد بود، خدا از خواب غفلت بيدارش كند. ولي آنكس كه بياموزد داستان ها را مي توان با اعداد آزمود، به سختي شكست بخورد.
خلاصه اش مي كنم:
داستان ها وجود دارند و خواهند داشت. هركس آنها را ناديده بنگارد، به سرمايه اش ظلم كرده است.
زماني باهوش مي شويم كه بتوانيم داستان ها را بسنجيم با درست ها همراه شويم و از غلط ها دوري كنيم.
بايد بدانيم زير رگباري از تبليغات هدفمنديم وهرقدر هم با تجربه باشيم، بازهم احتمال اشتباه وجود دارد.
@kamyariiii
Forwarded from قلمرو مالی (Maysam Radpour)
💠چک برگشتی
🔻یکی از دوستان نزدیکم، مدیرعامل و مالک عمده‌ی شرکتی صنعتی است. دو سال پیش، فرآیند وصول مطالبات شرکت از کارفرمایان به درازا کشید، و شرکت نتوانست وجوه لازم را برای تسویه‌ی بدهی‌های خود فراهم کند. مراجعات مکرر طلبکاران شرکت که اکثراً تأمین‌کنندگان قطعات صنعتی بودند، امان مدیران شرکت را بریده بود. شرکت حتی در پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان نیز با مشکل مواجه شده بود.
🔻دوستم در نهایت تصمیم گرفت جهت تأمین سرمایه در گردش شرکت، آپارتمان شخصی خود را بسی زیر قیمت منصفانه به بنگاه معاملات ملکی بسپارد. سه هفته طول کشید تا اینکه خریداری برای ملک پیدا شد. خریدار شرایط خاص خود را پیشنهاد داد، و دوستم نهایتاً زیر بار رفت. قرار شد یک سوم ارزش توافقی ملک به‌صورت نقدی پرداخت شود، و برای دوسوم باقیمانده یک فقره چک دوماهه از خریدار دریافت شود. مدیرعامل شرکت یک سوم نقد را گرفت و بی‌معطلی به بدهی‌های سررسید گذشته و حقوق معوق کارکنان شرکت زد. البته با این مقدار، تنها بخشی از زخم‌های شرکت التیام یافت.
🔻دو ماه بعد، موعد چک فرارسید و از قضا وجهی در حساب خریدار نبود. تماس‌های مکرر با خریدار در نهایت منجر به تعویض چک قدیمی با یک فقره چک یک‌ماهه شد. موعد دومین چک نیز فرا رسید، و باز هم خبری از پول نبود. این بار دوستم بدون اتلاف وقت، چک را برگشت زد.
از زمانی که او وارد این معامله شد، چه نقش‌ها که برای احیای حقوقش بازی نکرد:
✔️نقش حقوقدان: او ابتدا ناچار بود به اندازه‌ی یک حقوقدان راجع به قانون چک سررشته داشته باشد. رنگ خودکار، نحوه‌ی پر کردن قسمت " در وجه"، جایگاه برگه‌ی چک در دسته چک و ... همگی ممکن است مسأله‌ساز شود.
✔️نقش اعتبارسنج: از آنجا که بانک‌ها برای اعطای دسته‌چک به مشتریانشان عموماً اعتبارسنجی دقیقی نمی‌کنند، او ناگزیر بود از طریق استعلام حساب بانکی خریدار، اعتبار او را را ارزیابی کند. این استعلام‌ها عموماً نه از طریق کانال‌های رسمی، بلکه بر اساس شبکه‌ای از روابط غیررسمی صورت میگیرد که اغلب مردم به آن دسترسی ندارند.
✔️نقش کمین‌کننده: پس از برگشت زدن چک و دریافت حکم جلب از دادگاه، ردّی از خریدار پیدا نشد. دوستم ناچار شد شخصی را برای شناسایی محل‌های احتمالی اقامت او اجیر کند، تا بتواند به‌موقع کلاهبردار را خفت کند، و به پلیس تحویل دهد. دوستم در نهایت موفق نشد.
✔️نقش مفتش: در ادامه او باید فهرستی از اموال صادرکننده‌ی چک را شناسایی و جهت صدور حکم توقیف به دادگاه معرفی می‌کرد. او همانند مفتشان، اموال احتمالی صاحب دسته‌چک را شناسایی کرد، و با توسل به روابط غیررسمی خود، مالکیت آن اموال را موردبررسی قرار داد. بدبختانه خریدار صاحب هیچ‌کدام از آن اموال نبود.
✔️نقش شرخر: در نهایت او مجبور شد شرخری را اجیر کند تا بلکه بتواند از طریق تهدید خانواده‌ی خریدار، حقوق خود را استیفا کند. او هنوز درگیر چکی است که دو سال پیش دریافت کرده است.
نقش‌های متعددی که دوستم بازی کرده بود، زمان و انرژی زیادی از او گرفت. او بسیار خسته بود، و یک‌بار به من گفت در این مملکت قانون چک از حقوق کلاهبرداران حمایت میکند!
⁉️پیش خود فکر می‌کردم چه میشد اگر قانون‌گذار، قانون چک را کمی ساده‌تر و شفاف‌تر بازنویسی می‌کرد؛ چه میشد اگر بانک با آن‌همه اطلاعاتی که در دسترس دارد، در جهت اعتبارسنجی مشتریان بیشتر تلاش می‌کرد.
⁉️روا بود نیروی انتظامی ما بیشتر با مال‌باختگان همکاری می‌کرد، و بدون حضور آنها و بدون نیاز به خواهش و تمنای آنها تنها با دریافت حکم جلب دادگاه در جهت بازداشت کلاهبرداران تلاش می‌کرد؛ چه میشد اگر پلیس برای اجرای قانون چیزی بیش از سرباز وظیفه‌ای که شب قبلش نخوابیده را به مأموریت می‌فرستاد؛ تصور کنید چه میشد اگر به جای سرباز پیاده که کرایه‌ی حمل‌ونقل خود را ندارد، ماشین‌های پرزرق و برق خود را به مصاف کلاهبرداران می‌فرستاد. چه میشد اگر پلیس با آن‌همه اطلاعاتی که دارد، خودش در جهت شناسایی محل اختفای متخلفان تلاش می‌کرد؛ چه میشد اگر دستگاه اجرایی ما نقش "کمین‌کننده" را به شهروندان واگذار نمی‌کرد!
⁉️باز هم چه میشد اگر دستگاه قضائی ما، خودش در مورد اموال صادرکنندگان چک برگشتی کندوکاو می‌کرد؛ چطور میشد اگر نقش مفتش و شرخر را به شهروندان محول نمی‌کرد.
🚩اینها نشد و مردم برای احقاق حقوقشان به جان هم افتادند؛ نشد و ناچار شدند برای استیفای حقوقشان رشوه بپردازند. نشد و احترام از قانونمان رفت؛ نشد و اعتماد از میان مردمانمان رفت.
🚩اینها نشد و متعارف‌ترین سند بانکی، بی‌اعتبار شد؛ نشد و تأمین مالی "سرمایه در گردش" مصیبت‌بار شد. نشد و چه شرکت‌ها رمق از کف دادند؛ نشد و چه خانواده‌ها از نان‌خوردن افتادند.
#محیط_کسب‌وکار
—----------------------------
کانال قلمرو مالی
https://t.me/joinchat/AAAAAER0tXp2CI9rmdreIQ
ارتباط با نویسنده
@MaysamRadpour
🔻یکی از دوستان نزدیکم، مدیرعامل و مالک عمده‌ی شرکتی صنعتی است. دو سال پیش، فرآیند وصول مطالبات شرکت از کارفرمایان به درازا کشید، و شرکت نتوانست وجوه لازم را برای تسویه‌ی بدهی‌های خود فراهم کند. مراجعات مکرر طلبکاران شرکت که اکثراً تأمین‌کنندگان قطعات صنعتی بودند، امان مدیران شرکت را بریده بود. شرکت حتی در پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان نیز با مشکل مواجه شده بود.
🔻دوستم در نهایت تصمیم گرفت جهت تأمین سرمایه در گردش شرکت، آپارتمان شخصی خود را بسی زیر قیمت منصفانه به بنگاه معاملات ملکی بسپارد. سه هفته طول کشید تا اینکه خریداری برای ملک پیدا شد. خریدار شرایط خاص خود را پیشنهاد داد، و دوستم نهایتاً زیر بار رفت. قرار شد یک سوم ارزش توافقی ملک به‌صورت نقدی پرداخت شود، و برای دوسوم باقیمانده یک فقره چک دوماهه از خریدار دریافت شود. مدیرعامل شرکت یک سوم نقد را گرفت و بی‌معطلی به بدهی‌های سررسید گذشته و حقوق معوق کارکنان شرکت زد. البته با این مقدار، تنها بخشی از زخم‌های شرکت التیام یافت.
🔻دو ماه بعد، موعد چک فرارسید و از قضا وجهی در حساب خریدار نبود. تماس‌های مکرر با خریدار در نهایت منجر به تعویض چک قدیمی با یک فقره چک یک‌ماهه شد. موعد دومین چک نیز فرا رسید، و باز هم خبری از پول نبود. این بار دوستم بدون اتلاف وقت، چک را برگشت زد.
از زمانی که او وارد این معامله شد، چه نقش‌ها که برای احیای حقوقش بازی نکرد:
✔️نقش حقوقدان: او ابتدا ناچار بود به اندازه‌ی یک حقوقدان راجع به قانون چک سررشته داشته باشد. رنگ خودکار، نحوه‌ی پر کردن قسمت " در وجه"، جایگاه برگه‌ی چک در دسته چک و ... همگی ممکن است مسأله‌ساز شود.
✔️نقش اعتبارسنج: از آنجا که بانک‌ها برای اعطای دسته‌چک به مشتریانشان عموماً اعتبارسنجی دقیقی نمی‌کنند، او ناگزیر بود از طریق استعلام حساب بانکی خریدار، اعتبار او را را ارزیابی کند. این استعلام‌ها عموماً نه از طریق کانال‌های رسمی، بلکه بر اساس شبکه‌ای از روابط غیررسمی صورت میگیرد که اغلب مردم به آن دسترسی ندارند.
✔️نقش کمین‌کننده: پس از برگشت زدن چک و دریافت حکم جلب از دادگاه، ردّی از خریدار پیدا نشد. دوستم ناچار شد شخصی را برای شناسایی محل‌های احتمالی اقامت او اجیر کند، تا بتواند به‌موقع کلاهبردار را خفت کند، و به پلیس تحویل دهد. دوستم در نهایت موفق نشد.
✔️نقش مفتش: در ادامه او باید فهرستی از اموال صادرکننده‌ی چک را شناسایی و جهت صدور حکم توقیف به دادگاه معرفی می‌کرد. او همانند مفتشان، اموال احتمالی صاحب دسته‌چک را شناسایی کرد، و با توسل به روابط غیررسمی خود، مالکیت آن اموال را موردبررسی قرار داد. بدبختانه خریدار صاحب هیچ‌کدام از آن اموال نبود.
✔️نقش شرخر: در نهایت او مجبور شد شرخری را اجیر کند تا بلکه بتواند از طریق تهدید خانواده‌ی خریدار، حقوق خود را استیفا کند. او هنوز درگیر چکی است که دو سال پیش دریافت کرده است.
نقش‌های متعددی که دوستم بازی کرده بود، زمان و انرژی زیادی از او گرفت. او بسیار خسته بود، و یک‌بار به من گفت در این مملکت قانون چک از حقوق کلاهبرداران حمایت میکند!
⁉️پیش خود فکر می‌کردم چه میشد اگر قانون‌گذار، قانون چک را کمی ساده‌تر و شفاف‌تر بازنویسی می‌کرد؛ چه میشد اگر بانک با آن‌همه اطلاعاتی که در دسترس دارد، در جهت اعتبارسنجی مشتریان بیشتر تلاش می‌کرد.
⁉️روا بود نیروی انتظامی ما بیشتر با مال‌باختگان همکاری می‌کرد، و بدون حضور آنها و بدون نیاز به خواهش و تمنای آنها تنها با دریافت حکم جلب دادگاه در جهت بازداشت کلاهبرداران تلاش می‌کرد؛ چه میشد اگر پلیس برای اجرای قانون چیزی بیش از سرباز وظیفه‌ای که شب قبلش نخوابیده را به مأموریت می‌فرستاد؛ تصور کنید چه میشد اگر به جای سرباز پیاده که کرایه‌ی حمل‌ونقل خود را ندارد، ماشین‌های پرزرق و برق خود را به مصاف کلاهبرداران می‌فرستاد. چه میشد اگر پلیس با آن‌همه اطلاعاتی که دارد، خودش در جهت شناسایی محل اختفای متخلفان تلاش می‌کرد؛ چه میشد اگر دستگاه اجرایی ما نقش "کمین‌کننده" را به شهروندان واگذار نمی‌کرد!
⁉️باز هم چه میشد اگر دستگاه قضائی ما، خودش در مورد اموال صادرکنندگان چک برگشتی کندوکاو می‌کرد؛ چطور میشد اگر نقش مفتش و شرخر را به شهروندان محول نمی‌کرد.
🚩اینها نشد و مردم برای احقاق حقوقشان به جان هم افتادند؛ نشد و ناچار شدند برای استیفای حقوقشان رشوه بپردازند. نشد و احترام از قانونمان رفت؛ نشد و اعتماد از میان مردمانمان رفت.
🚩اینها نشد و متعارف‌ترین سند بانکی، بی‌اعتبار شد؛ نشد و تأمین مالی "سرمایه در گردش" مصیبت‌بار شد. نشد و چه شرکت‌ها رمق از کف دادند؛ نشد و چه خانواده‌ها از نان‌خوردن افتادند.
#محیط_کسب‌وکار
—----------------------------
کانال قلمرو مالی
https://t.me/joinchat/AAAAAER0tXp2CI9rmdreIQ
ارتباط با نویسنده
@MaysamRadpour
Telegram
قلمرو مالی
داستان‌های کوتاه مالی
ارتباط با ادمین
@MaysamRadpour
ارتباط با ادمین
@MaysamRadpour
Forwarded from Kamyar
چند روز پيش، كاملا تصادفي فايل ويديويي را ديدم. اين فيلم درباره ي تحقيقاتي بود كه تاثير پول روي رفتار انسان ها را بررسي مي كرد.
در بخشي از اين فيلم بازي اي طراحي شده بود كه بين دو نفر انجام مي شد. اين بازي به نحوي تنظيم شده بود كه فرد به خصوصي حتما برنده ي بازي باشد. مثلا امتيازهايش دوبرابر حساب مي شد يا با مقدار امتياز بيشتري نسبت به حريف اش بازي را آغاز مي كرد و بطور خلاصه، كاملا يك جانبه برنده ي بازي از قبل مشخص بود.
خود بازيكنان هم اين روند ناعادلانه را مي ديدند و در جريان بودند كه يك طرف ميز، به شدت از طرف ديگر قوي تر است.
بهرحال
بازي كه تمام مي شد، از طرف برنده - كه واضح است با وجود آن همه امتياز كيست- سوالاتي پرسيده مي شد. مثلا احساست طي بازي چطوري بود يا باز هم بازي مي كني يا... .
يكي از سوال هايي كه توجه من را خيلي به خودش جلب كرد اين بود:
دليل پيروزي شما چه بود؟
در پاسخ به اين سوال، شركت كنندگان بطرز شگفت آوري شروع مي كردند در مورد مهارت خود در بازي، تيزهوشي شان و خوش فكري خودشان سخن مي گفتند. با آنكه ميز بازي واضحا ناعادلانه چيده شده بود، هيچكس اشاره نمي كرد كه شرايط محيط جوري بود كه اگر جاي من چوب خشك هم بود اين بازي را پيروز مي شد.
مشابه اين اتفاق شايد بارها و بارها طي روز در اطرافمان رخ دهد. در ورزش، در سياست، در زندگي اجتماعي و... و ذهن برندگان بطور ناخودآگاه دليل پيروزي را غصب كند.
اما در يكجا از زندگي اين سوگيري مي تواند بسيار خطرناك باشد. جايي كه ذهن شما سكان دار كشتي است و نتيجه كارها مستقيما به انديشه شما وابسته است. آنجا بازار مالي است.
هر سرمايه گذار با تجربه اي مي داند هنگام سرمايه گذاري در بهترين حالت ٥٠٪ از عوامل و فاكتورها غيرقابل كنترلند. درك و تحليل ناصحيح از پيروزي ها مي تواند باعث فاجعه بزرگي شود. اين كه در يك بازار صعودي دو سه بار پشت سرهم موفق شديم اصلا معنايش اين نيست كه ما باهوش تر يا با تجربه تر يا پردانش تر از بقيه هستيم. اصلا معنايش اين نيست كه پوزيشن بعدي مان نيز به سود منجر خواهد شد.
اگر به اشتباه، تمام پيروزي ها را به نام خودمان ثبت كنيم، خيلي زود، مجبور به پرداخت تاواني سنگين مي شويم.
شما حتي اگر بهترين ناخداي كشتي هم باشيد، مادامي كه باد نوزد كشتي شما حركت نخواهد كرد. همانقدر كه مهارت شما در كشتي راني اهميت دارد، باد هم اهميت دارد.
به همين ترتيب، شكست ها هم معنايش بي خردي و بي كفايتي سرمايه گذار نيست.
براي يادگيري بايد برد و باخت را بطرز بي رحمانه اي تجزيه و تحليل كرد. بايد نقش هركدام از عوامل را شناخت. بايد از يكايك شان درس گرفت و بخاطر سپرد.
و فراموش نكرد ذهن بطرز شگفت انگيزي توانايي فريب آدمي را دارد.
@kamyariiii
در بخشي از اين فيلم بازي اي طراحي شده بود كه بين دو نفر انجام مي شد. اين بازي به نحوي تنظيم شده بود كه فرد به خصوصي حتما برنده ي بازي باشد. مثلا امتيازهايش دوبرابر حساب مي شد يا با مقدار امتياز بيشتري نسبت به حريف اش بازي را آغاز مي كرد و بطور خلاصه، كاملا يك جانبه برنده ي بازي از قبل مشخص بود.
خود بازيكنان هم اين روند ناعادلانه را مي ديدند و در جريان بودند كه يك طرف ميز، به شدت از طرف ديگر قوي تر است.
بهرحال
بازي كه تمام مي شد، از طرف برنده - كه واضح است با وجود آن همه امتياز كيست- سوالاتي پرسيده مي شد. مثلا احساست طي بازي چطوري بود يا باز هم بازي مي كني يا... .
يكي از سوال هايي كه توجه من را خيلي به خودش جلب كرد اين بود:
دليل پيروزي شما چه بود؟
در پاسخ به اين سوال، شركت كنندگان بطرز شگفت آوري شروع مي كردند در مورد مهارت خود در بازي، تيزهوشي شان و خوش فكري خودشان سخن مي گفتند. با آنكه ميز بازي واضحا ناعادلانه چيده شده بود، هيچكس اشاره نمي كرد كه شرايط محيط جوري بود كه اگر جاي من چوب خشك هم بود اين بازي را پيروز مي شد.
مشابه اين اتفاق شايد بارها و بارها طي روز در اطرافمان رخ دهد. در ورزش، در سياست، در زندگي اجتماعي و... و ذهن برندگان بطور ناخودآگاه دليل پيروزي را غصب كند.
اما در يكجا از زندگي اين سوگيري مي تواند بسيار خطرناك باشد. جايي كه ذهن شما سكان دار كشتي است و نتيجه كارها مستقيما به انديشه شما وابسته است. آنجا بازار مالي است.
هر سرمايه گذار با تجربه اي مي داند هنگام سرمايه گذاري در بهترين حالت ٥٠٪ از عوامل و فاكتورها غيرقابل كنترلند. درك و تحليل ناصحيح از پيروزي ها مي تواند باعث فاجعه بزرگي شود. اين كه در يك بازار صعودي دو سه بار پشت سرهم موفق شديم اصلا معنايش اين نيست كه ما باهوش تر يا با تجربه تر يا پردانش تر از بقيه هستيم. اصلا معنايش اين نيست كه پوزيشن بعدي مان نيز به سود منجر خواهد شد.
اگر به اشتباه، تمام پيروزي ها را به نام خودمان ثبت كنيم، خيلي زود، مجبور به پرداخت تاواني سنگين مي شويم.
شما حتي اگر بهترين ناخداي كشتي هم باشيد، مادامي كه باد نوزد كشتي شما حركت نخواهد كرد. همانقدر كه مهارت شما در كشتي راني اهميت دارد، باد هم اهميت دارد.
به همين ترتيب، شكست ها هم معنايش بي خردي و بي كفايتي سرمايه گذار نيست.
براي يادگيري بايد برد و باخت را بطرز بي رحمانه اي تجزيه و تحليل كرد. بايد نقش هركدام از عوامل را شناخت. بايد از يكايك شان درس گرفت و بخاطر سپرد.
و فراموش نكرد ذهن بطرز شگفت انگيزي توانايي فريب آدمي را دارد.
@kamyariiii
Forwarded from هنر سرمایه گذاری - شهاب موسوی
اگر ده سال پیش 1000 دلار در این شرکت ها سرمایه گذاری می کردید، امروز سرمایه تان چقدر شده بود؟
نکته قابل توجه، بازدهی بیشتر شرکت های خدمات #آنلاین است.
@shahab_bourse
نکته قابل توجه، بازدهی بیشتر شرکت های خدمات #آنلاین است.
@shahab_bourse
Forwarded from NimaAzadi|نیما آزادی (نیما آزادی)
✅باید ببازی!
💥اگر در بازار یک "پلن معاملاتی مکتوب" نداشته باشی و با احساسات معامله می کنی باید ببازی
💥اگر در بازار تصور می کنی با یک غول طرف هستی و باید شکستش بدهی باید ببازی
💥اگر در بازار دنبال راه های میان بر برای موفقیت های بزرگ هستی باید ببازی
💥اگر تصور کردی بدون مراجعه به نیم کرده راست مغز و همینطور هسته مغز موفقیت دست یافتنی است تنها بسنده کنی به نیم کره چپ، باید ببازی
💥اگر راه و رسم پی ریزی پلن مدیریت سرمایه را یاد نگیری باید ببازی
💥اگر یاد نگیری که چگونه پول از بازاری به بازار دیگر حرکت می کند و متدی برای ان طراحی نکند باید ببازی
💰💰این روزها دلایل مختلفی برای باخت وجود دارد اما باخت های قابل مدیریت در آینده آن است که طبق پلن طراحی شده باشد وگرنه هر مدل بخواهی نبرد کنی بی آنکه پیرو سبکی باشی باید ببازی 💰💰
#باید_ببازی
@NimaAzaadi
💥اگر در بازار یک "پلن معاملاتی مکتوب" نداشته باشی و با احساسات معامله می کنی باید ببازی
💥اگر در بازار تصور می کنی با یک غول طرف هستی و باید شکستش بدهی باید ببازی
💥اگر در بازار دنبال راه های میان بر برای موفقیت های بزرگ هستی باید ببازی
💥اگر تصور کردی بدون مراجعه به نیم کرده راست مغز و همینطور هسته مغز موفقیت دست یافتنی است تنها بسنده کنی به نیم کره چپ، باید ببازی
💥اگر راه و رسم پی ریزی پلن مدیریت سرمایه را یاد نگیری باید ببازی
💥اگر یاد نگیری که چگونه پول از بازاری به بازار دیگر حرکت می کند و متدی برای ان طراحی نکند باید ببازی
💰💰این روزها دلایل مختلفی برای باخت وجود دارد اما باخت های قابل مدیریت در آینده آن است که طبق پلن طراحی شده باشد وگرنه هر مدل بخواهی نبرد کنی بی آنکه پیرو سبکی باشی باید ببازی 💰💰
#باید_ببازی
@NimaAzaadi
Forwarded from آکادمی بورسی پشوتن
🔻تحلیل قيمت طلا با كسر تورم
✍️ دکتر محمدحسين اديب
🔹كشورها نمی‌توانند با پول ملی خود با هم تجارت كنند و به يك پول واسطه احتياج دارند. تا سال ١٩٣١ پول واسطه، پول ملی انگليس بود اما از سال ١٩٣١ دلار آمريكا جايگزين پول ملی انگليس شد.
🔹با تعيين دلار به عنوان پول واسطه، اين سوال طرح شد كه چه اعتمادی به دلار هست؟ چرا دنيا بايد به دلار اعتماد كند؟ آيا دلار چيزی بيش از كاغذ است؟ در پاسخ به اين سوال، آمريكا اعلام كرد كه دلار كاغذ نيست و هر كس كه ادعا می‌كند دلار، كاغذ است ٣١ دلار بدهد و يك اونس طلا دريافت كند، پس دلار كاغذ نيست، عين طلاست!
🔹از سال ١٩٣١ تا ١٩٧١ يك اونس طلا ٣١ دلار بود يعنی به مدت ٤٠ سال، ٤٠ سال قيمت طلا ثابت بود!
🔹در سال ١٩٦٨ دوگل رئيس‌جمهور فرانسه در مصاحبه‌ای اظهار داشت مگر آمريكا نمی‌گويد دلار كاغذ نيست بلكه عين طلاست، پس امريكا اين يك ميليارد دلار را با طلا عوض كند! و آمريكا بلافاصله طلا تحويل فرانسه داد، سال بعد همين كار را آلمان ها تكرار كردند و سه ميليارد طلا دريافت كردند و اينجا بود كه روزنامه‌ها نوشتند آمريكا فقط ١٠ ميليارد دلار طلا دارد و اگر اين روند تبديل دلار به طلا ادامه يابد، دیگر طلائی در كار نخواهد بود! و گونه‌ای بی‌اعتمادی نسبت به دلار ايجاد شد.
🔹در سال ١٩٧١ نيكسون رئيس‌جمهور آمريكا اعلام كرد ديگر پشتوانه‌ی دلار، طلا نيست بلكه اقتصاد آمريكاست! و بعد از اين نطق، نقش طلا به عنوان پشتوانه‌ی دلار پايان يافت و طلا شروع كرد به افزايش، افزايش قيمت يك اونس طلا پس از قطع رابطه‌ی طلا به عنوان پشتوانه‌ی دلار آغاز شد.
🔹پس از پايان نقش طلا به عنوان پشتوانه‌ی دلار، مهم‌ترين عاملی كه قيمت طلا را تعيين می‌كند تورم جهانی است، ٢٠دلار امروز به اندازه‌ی يك دلار سال ١٩٣١ در بازار جهانی قدرت خريد دارد. اگر امروز، يك اونس طلا ١٢٨٥ دلار باشد به قيمت‌های ثابت سال ١٩٣١ فقط ٦٤دلار است، يعنی ١٢٨٥ بايد تقسيم بر بيست شود، بنابراين طلا نسبت به سال ١٩٣١ حدود ٤١ برابر نشده بلكه فقط كمی بيش از ٢ برابر شده است.
🔹در پيش‌بينی قيمت هر محصول بايد قیمت را به صورت تورم‌زدائی شده مورد مطالعه قرار داد تا بتوان آينده‌ی آن را پيش‌بينی كرد. اگر حقوق يك كارمند نسبت به گذشته دو برابر شده باشد نبايد گفت حقوق او دو برابر شده بلكه بايد با كسر تورم ديد حقوق او چقدر افزايش يافته است.
🔹يك آپارتمان متر مربعی ١٦/٥ ميليون تومان در نياوران در اسفند ٩١ (اوج قيمت مسكن) خريده شد و همان آپارتمان هفته‌ی گذشته ١٠/٥ ميليون تومان بفروش رفت، اما در اين فاصله در ايران ١٠٢ درصد تورم وجود داشته و با كسر تورم درواقع ۱۰/۵ ميليون تومان فعلی به اندازه ٥/٢٥ ميليون تومان سال ٩١ قدرت خريد دارد. به عبارت ديگر آپارتمان ١٦/٥ ميليون تومانی سال ٩١ با كسر تورم ٥/٢٥ ميليون تومان است يا تقريبا يك سوم شده است!
🔹دلار در آخرين روز اسفند ٩١ حدود ٣٤٠٠ تومان به فروش رفت و تورم ١٠٢ درصد بوده، نسبت به شرايط ثابت اسفند ٩١ اكنون دلار تقريبا ٢٠٥٠ تومان است نه حدود ٤١٠٠ تومان!
🔹پس يك اونس طلا از ٣١دلار در سال ١٩٣١ به ٦٤دلار با لحاظ تورم افزايش يافته است.
@Nahayatnegar_training
✍️ دکتر محمدحسين اديب
🔹كشورها نمی‌توانند با پول ملی خود با هم تجارت كنند و به يك پول واسطه احتياج دارند. تا سال ١٩٣١ پول واسطه، پول ملی انگليس بود اما از سال ١٩٣١ دلار آمريكا جايگزين پول ملی انگليس شد.
🔹با تعيين دلار به عنوان پول واسطه، اين سوال طرح شد كه چه اعتمادی به دلار هست؟ چرا دنيا بايد به دلار اعتماد كند؟ آيا دلار چيزی بيش از كاغذ است؟ در پاسخ به اين سوال، آمريكا اعلام كرد كه دلار كاغذ نيست و هر كس كه ادعا می‌كند دلار، كاغذ است ٣١ دلار بدهد و يك اونس طلا دريافت كند، پس دلار كاغذ نيست، عين طلاست!
🔹از سال ١٩٣١ تا ١٩٧١ يك اونس طلا ٣١ دلار بود يعنی به مدت ٤٠ سال، ٤٠ سال قيمت طلا ثابت بود!
🔹در سال ١٩٦٨ دوگل رئيس‌جمهور فرانسه در مصاحبه‌ای اظهار داشت مگر آمريكا نمی‌گويد دلار كاغذ نيست بلكه عين طلاست، پس امريكا اين يك ميليارد دلار را با طلا عوض كند! و آمريكا بلافاصله طلا تحويل فرانسه داد، سال بعد همين كار را آلمان ها تكرار كردند و سه ميليارد طلا دريافت كردند و اينجا بود كه روزنامه‌ها نوشتند آمريكا فقط ١٠ ميليارد دلار طلا دارد و اگر اين روند تبديل دلار به طلا ادامه يابد، دیگر طلائی در كار نخواهد بود! و گونه‌ای بی‌اعتمادی نسبت به دلار ايجاد شد.
🔹در سال ١٩٧١ نيكسون رئيس‌جمهور آمريكا اعلام كرد ديگر پشتوانه‌ی دلار، طلا نيست بلكه اقتصاد آمريكاست! و بعد از اين نطق، نقش طلا به عنوان پشتوانه‌ی دلار پايان يافت و طلا شروع كرد به افزايش، افزايش قيمت يك اونس طلا پس از قطع رابطه‌ی طلا به عنوان پشتوانه‌ی دلار آغاز شد.
🔹پس از پايان نقش طلا به عنوان پشتوانه‌ی دلار، مهم‌ترين عاملی كه قيمت طلا را تعيين می‌كند تورم جهانی است، ٢٠دلار امروز به اندازه‌ی يك دلار سال ١٩٣١ در بازار جهانی قدرت خريد دارد. اگر امروز، يك اونس طلا ١٢٨٥ دلار باشد به قيمت‌های ثابت سال ١٩٣١ فقط ٦٤دلار است، يعنی ١٢٨٥ بايد تقسيم بر بيست شود، بنابراين طلا نسبت به سال ١٩٣١ حدود ٤١ برابر نشده بلكه فقط كمی بيش از ٢ برابر شده است.
🔹در پيش‌بينی قيمت هر محصول بايد قیمت را به صورت تورم‌زدائی شده مورد مطالعه قرار داد تا بتوان آينده‌ی آن را پيش‌بينی كرد. اگر حقوق يك كارمند نسبت به گذشته دو برابر شده باشد نبايد گفت حقوق او دو برابر شده بلكه بايد با كسر تورم ديد حقوق او چقدر افزايش يافته است.
🔹يك آپارتمان متر مربعی ١٦/٥ ميليون تومان در نياوران در اسفند ٩١ (اوج قيمت مسكن) خريده شد و همان آپارتمان هفته‌ی گذشته ١٠/٥ ميليون تومان بفروش رفت، اما در اين فاصله در ايران ١٠٢ درصد تورم وجود داشته و با كسر تورم درواقع ۱۰/۵ ميليون تومان فعلی به اندازه ٥/٢٥ ميليون تومان سال ٩١ قدرت خريد دارد. به عبارت ديگر آپارتمان ١٦/٥ ميليون تومانی سال ٩١ با كسر تورم ٥/٢٥ ميليون تومان است يا تقريبا يك سوم شده است!
🔹دلار در آخرين روز اسفند ٩١ حدود ٣٤٠٠ تومان به فروش رفت و تورم ١٠٢ درصد بوده، نسبت به شرايط ثابت اسفند ٩١ اكنون دلار تقريبا ٢٠٥٠ تومان است نه حدود ٤١٠٠ تومان!
🔹پس يك اونس طلا از ٣١دلار در سال ١٩٣١ به ٦٤دلار با لحاظ تورم افزايش يافته است.
@Nahayatnegar_training
Forwarded from "یادداشتهای مهدی رباطی"
👁🗨 بودجه سال 1397 کل کشور
💠 امروز رییس جمهور بودجه 300 میلیارد دلاری سال 97 را به مجلس ارائه کرد ، فارغ از نکات مثبت و منفی این لایحه چند موضوع قابل ذکر است که به آن ها فهرست وار اشاره می کنم :
1. رقم نرخ ارز برای سال 97 حدود 3500 تومان در نظر گرفته شده که با رقم واقعی بازار گپ قابل ملاحظه ای دارد ، هر چند ظاهرا دست بانک مرکزی برای فروش ارز در نرخ های بالاتر باز گذاشته شده است.
2. تعرفه واردات خودرو افزایش قابل ملاحظه ای داشته است که دو نتیجه در پی دارد اول سود قابل ملاحظه برای وارداتی که در قبل از این افزایش تعرفه صورت گرفته و دوم ادامه حمایت 40 ساله از صنعت ناکارآمد خودرو در کشور با هزینه های مادی و معنوی مصرف کنندگان.
3. دو بند بالا بوضوح نشان گر علاقه دولت به حفظ مجاری رانت می باشد. ارز دو نرخی با فاصله جدی نسبت به قیمت بازار و تعرفه گذاری جدی ترین عوامل رانت دولتی در اقتصاد ایران بوده و می باشند.
4. یارانه 20 میلیون نفر حذف خواهد شد که در تئوری اقدام قابل تقدیری است ولی اینکه محل هزینه کرد این منابع کجا خواهد بود و آیا مجددا در ساختار ناکارآمد دولتی اقتصاد ایران حیف و میل خواهد شد محل بررسی و تحقیق جدی است.
4. کماکان ترکیب بودجه 70% به نقع شرکت های دولتی و 30% منابع عمومی است که نشان می دهد مثل گذشته بخش اعظم منابع دولتی خرج شرکت هایی می شود که کمترین بهره وری اقتصادی را دارند و علیرغم شعارها و تلاش ها تا کنون هیچ اصلاح و تغییری در این زمینه رخ نداده.
5. با مطالعه گذرای بودجه 97 چیزی که بوضوح خودنمایی می کند نبود تغییر ساختاری در اسکلت و ترکیب کلی بودجه و حفظ رویکردهای پیشین در آیتم های اصلی و حفظ مجاری رانت می باشد.
#اقتصاد_ایران #تحلیل
@m_robatii
💠 امروز رییس جمهور بودجه 300 میلیارد دلاری سال 97 را به مجلس ارائه کرد ، فارغ از نکات مثبت و منفی این لایحه چند موضوع قابل ذکر است که به آن ها فهرست وار اشاره می کنم :
1. رقم نرخ ارز برای سال 97 حدود 3500 تومان در نظر گرفته شده که با رقم واقعی بازار گپ قابل ملاحظه ای دارد ، هر چند ظاهرا دست بانک مرکزی برای فروش ارز در نرخ های بالاتر باز گذاشته شده است.
2. تعرفه واردات خودرو افزایش قابل ملاحظه ای داشته است که دو نتیجه در پی دارد اول سود قابل ملاحظه برای وارداتی که در قبل از این افزایش تعرفه صورت گرفته و دوم ادامه حمایت 40 ساله از صنعت ناکارآمد خودرو در کشور با هزینه های مادی و معنوی مصرف کنندگان.
3. دو بند بالا بوضوح نشان گر علاقه دولت به حفظ مجاری رانت می باشد. ارز دو نرخی با فاصله جدی نسبت به قیمت بازار و تعرفه گذاری جدی ترین عوامل رانت دولتی در اقتصاد ایران بوده و می باشند.
4. یارانه 20 میلیون نفر حذف خواهد شد که در تئوری اقدام قابل تقدیری است ولی اینکه محل هزینه کرد این منابع کجا خواهد بود و آیا مجددا در ساختار ناکارآمد دولتی اقتصاد ایران حیف و میل خواهد شد محل بررسی و تحقیق جدی است.
4. کماکان ترکیب بودجه 70% به نقع شرکت های دولتی و 30% منابع عمومی است که نشان می دهد مثل گذشته بخش اعظم منابع دولتی خرج شرکت هایی می شود که کمترین بهره وری اقتصادی را دارند و علیرغم شعارها و تلاش ها تا کنون هیچ اصلاح و تغییری در این زمینه رخ نداده.
5. با مطالعه گذرای بودجه 97 چیزی که بوضوح خودنمایی می کند نبود تغییر ساختاری در اسکلت و ترکیب کلی بودجه و حفظ رویکردهای پیشین در آیتم های اصلی و حفظ مجاری رانت می باشد.
#اقتصاد_ایران #تحلیل
@m_robatii
Forwarded from NimaAzadi|نیما آزادی (نیما آزادی)
پدیده دست ✋
عموماً یک چیزی در بازار داریم به اسم "دست". وقتی می گویند دست خریده یعنی بازیگر دارد و پر قدرت دارند بازی می کنند. در همه جا دست ها رسانه را هم دارند وقتی دست می خواهد بخرد عموماً جو منفی در بازار زیاد هست و آنگاه که دست برنامه فروش دارد اخبار مثبت پخش می شود. عموماً دست همیشه برخلاف بازار رفتار می کند. گاهی یک دست از یک بازی 200% معادل 150% اش را می گیرد و 50% انتهایی را به عمومی می دهد تا در گزینه بعد بتواند بازی بعدی تعریف کند.
هر گاه داده های تحلیلی شما بیانگر یک رشد خوب هست اما اخبار پیرامونی اش منفی است بیشتر در صدد سرمایه گذاری باشید و بالعکس هر گاه در سقف داده های تحلیلی شما نشان از ریزش داشت به اخبار خوش بی تفاوت باشید.
دست را جدی بگیرید عموماً اگر دستی فعال نشود هر چقدر نشانه های چرخش وجود داشت حرکتی رخ نمی دهد و اگر دست خروج نکند کاهشی هم رخ نمی دهد.
دست ها از جهالت عوام ارتزاق می کنند.
سعی کنیم بازی را یاد بگیریم، دست ها همیشه هستند.
#دست
@NimaAzaadi
عموماً یک چیزی در بازار داریم به اسم "دست". وقتی می گویند دست خریده یعنی بازیگر دارد و پر قدرت دارند بازی می کنند. در همه جا دست ها رسانه را هم دارند وقتی دست می خواهد بخرد عموماً جو منفی در بازار زیاد هست و آنگاه که دست برنامه فروش دارد اخبار مثبت پخش می شود. عموماً دست همیشه برخلاف بازار رفتار می کند. گاهی یک دست از یک بازی 200% معادل 150% اش را می گیرد و 50% انتهایی را به عمومی می دهد تا در گزینه بعد بتواند بازی بعدی تعریف کند.
هر گاه داده های تحلیلی شما بیانگر یک رشد خوب هست اما اخبار پیرامونی اش منفی است بیشتر در صدد سرمایه گذاری باشید و بالعکس هر گاه در سقف داده های تحلیلی شما نشان از ریزش داشت به اخبار خوش بی تفاوت باشید.
دست را جدی بگیرید عموماً اگر دستی فعال نشود هر چقدر نشانه های چرخش وجود داشت حرکتی رخ نمی دهد و اگر دست خروج نکند کاهشی هم رخ نمی دهد.
دست ها از جهالت عوام ارتزاق می کنند.
سعی کنیم بازی را یاد بگیریم، دست ها همیشه هستند.
#دست
@NimaAzaadi
Forwarded from مرجع صندوق‌‌های سرمایه‌گذاری
چند وقتی است بحث ارز های دیجیتالی و در راس انها بیت کوئین یا به قول برخی کارشناسان ملکه بیت ها🙈🙈(شوخی بودا) داغ شده است
هر کدام از عزیزان در خصوص این ارزها این مدت نظرات خودشان را عنوان کردند
♦️یکی از 1000 دلار گفت حباب است تا 20000 هم هشدار داد و تهش گفت دیدید گفتم مراقب باشید
و وقتی بهش گفتند شما که از 1000 دلار میگفتی حبابه
لبخندی زد و گفت:
حرف مرد یکیه😁
ما اینیم خیلی خفنیم💪💪
♦️دیگری گفت کسی را که مجبور نمیکنن در هیچ کجایی اجباری خرید و فروش کند
این نیز(بیت کویین) صرفا برای کسانی که در قیمتهای پایین خریده بودند یک فرصت بود و قطعا کسانی که در قیمتهای پیک قیمتی بر اساس طمع خریدند یک دام ما هم اطلاعاتمان را به اشتراک گذاشتیم سطح اگاهی عمومی را افزایش دهیم
حرفی کاملا درست☝️☝️
اما بنده (مهدی ساسانی)میخوام یک جور دیگر به موضوع نگاه کنم
فرق نمیکند اسم موردی که درآن سرمایه گذاری میکنیم چه باشد
فرقی نمیکند ایران باشد یا چین یا امریکا یا هر نقطه دیگر از جهان
مهم این است سرمایه مال شماست
اگر با شناخت و در قیمتی درست اقدام به خرید و فروش کنید سود میکنید
اگر بدون بررسی و دلیل منطقی وارد معامله ای بشوید
وبعدا متوجه شوید آن قیمت پیک قیمتی بوده
💯قطعا متضرر خواهید بود 💯
حالا در ایران باب است اون بالا وقتی کسی سهمی را بخره
همواره دنبال پیدا کردن مقصری غیر از خودش باشد
یعنی سعی میکند به گونه ای موضوع را پیش ببرد که بگوید اگر دیگران فلان نمی کردند من هم این سهم را در پیک قیمت نمی خریدم
گویا خدا انسان را بدون درک و منطق و قدرت پردازش افریده است
البته این سبک دنبال مقصر گشتن ها باور کنید حتی یک ریال از ضرر فرد ضرر کننده را نیز جبران نمیکند
شما اصلا بر فرض دیگری را هم مقصر ضرر خودتان معرفی کردید
آیا برای شما ضرر جبران میشه؟
جواب ساده است
خیر
نه کسی یک ریال از سودتان را میگیرد
نه کسی وقتی ضرر کنید یک ریال زیانتان را پرداخت میکند
بهترین راه این است 👇👇
تا وقتی نسبت به بازاری که در آن هستید و ماهیت آن اطلاعات کافی ندارید
تا زمانیکه در خصوص سهم مد نظرتان و دلیل رشدش و توجیه رشد بیشترش به نتیجه قاطع از سوی خودتان نرسیده اید
هیچ معامله ای نکنید
بله دوست عزیز با شما هستم
شمایی که فضایی سبز شاخص باعث شده است وارد بازار سرمایه شوی
بله خود شما
اگر به هر دلیل بدون شناخت وآموزش قبلی و بررسی اقدام به معامله کردید
از ابتدا بدانید سودی کنید شانسی بوده و ضرری کنید تصمیم شخصی خودتان بوده که باید عواقبش را نیز بپذیرید
باور کنید اصلا فرقی ندارد
بیت کویین 20000 دلاری خریده باشید یا کپارس و غاذر وفاراک و ......پیک قیمتی
سهم در قیمتهایی که توجیه خرید ندارد بخرید
ضرر میکنید
قطعا به دنبال آموزش و بررسی باشید
فرصت برای معامله کردن همیشه هست
===========
@mehdisasanii
هر کدام از عزیزان در خصوص این ارزها این مدت نظرات خودشان را عنوان کردند
♦️یکی از 1000 دلار گفت حباب است تا 20000 هم هشدار داد و تهش گفت دیدید گفتم مراقب باشید
و وقتی بهش گفتند شما که از 1000 دلار میگفتی حبابه
لبخندی زد و گفت:
حرف مرد یکیه😁
ما اینیم خیلی خفنیم💪💪
♦️دیگری گفت کسی را که مجبور نمیکنن در هیچ کجایی اجباری خرید و فروش کند
این نیز(بیت کویین) صرفا برای کسانی که در قیمتهای پایین خریده بودند یک فرصت بود و قطعا کسانی که در قیمتهای پیک قیمتی بر اساس طمع خریدند یک دام ما هم اطلاعاتمان را به اشتراک گذاشتیم سطح اگاهی عمومی را افزایش دهیم
حرفی کاملا درست☝️☝️
اما بنده (مهدی ساسانی)میخوام یک جور دیگر به موضوع نگاه کنم
فرق نمیکند اسم موردی که درآن سرمایه گذاری میکنیم چه باشد
فرقی نمیکند ایران باشد یا چین یا امریکا یا هر نقطه دیگر از جهان
مهم این است سرمایه مال شماست
اگر با شناخت و در قیمتی درست اقدام به خرید و فروش کنید سود میکنید
اگر بدون بررسی و دلیل منطقی وارد معامله ای بشوید
وبعدا متوجه شوید آن قیمت پیک قیمتی بوده
💯قطعا متضرر خواهید بود 💯
حالا در ایران باب است اون بالا وقتی کسی سهمی را بخره
همواره دنبال پیدا کردن مقصری غیر از خودش باشد
یعنی سعی میکند به گونه ای موضوع را پیش ببرد که بگوید اگر دیگران فلان نمی کردند من هم این سهم را در پیک قیمت نمی خریدم
گویا خدا انسان را بدون درک و منطق و قدرت پردازش افریده است
البته این سبک دنبال مقصر گشتن ها باور کنید حتی یک ریال از ضرر فرد ضرر کننده را نیز جبران نمیکند
شما اصلا بر فرض دیگری را هم مقصر ضرر خودتان معرفی کردید
آیا برای شما ضرر جبران میشه؟
جواب ساده است
خیر
نه کسی یک ریال از سودتان را میگیرد
نه کسی وقتی ضرر کنید یک ریال زیانتان را پرداخت میکند
بهترین راه این است 👇👇
تا وقتی نسبت به بازاری که در آن هستید و ماهیت آن اطلاعات کافی ندارید
تا زمانیکه در خصوص سهم مد نظرتان و دلیل رشدش و توجیه رشد بیشترش به نتیجه قاطع از سوی خودتان نرسیده اید
هیچ معامله ای نکنید
بله دوست عزیز با شما هستم
شمایی که فضایی سبز شاخص باعث شده است وارد بازار سرمایه شوی
بله خود شما
اگر به هر دلیل بدون شناخت وآموزش قبلی و بررسی اقدام به معامله کردید
از ابتدا بدانید سودی کنید شانسی بوده و ضرری کنید تصمیم شخصی خودتان بوده که باید عواقبش را نیز بپذیرید
باور کنید اصلا فرقی ندارد
بیت کویین 20000 دلاری خریده باشید یا کپارس و غاذر وفاراک و ......پیک قیمتی
سهم در قیمتهایی که توجیه خرید ندارد بخرید
ضرر میکنید
قطعا به دنبال آموزش و بررسی باشید
فرصت برای معامله کردن همیشه هست
===========
@mehdisasanii
Forwarded from اتچ بات
👁🗨 بیت کوین
💠 ارزهای رمزگذاری شده الکترونیکی یا "کریپتو کارنسی" ها به عنوان یک پدیده جدید در بازارهای مالی و دنیای تجارت مدتی است که نظر افراد عادی را هم به خود جلب کرده است. دلیل اصلی این جلب توجه هم رشد خیره کننده این دارایی از 1000 دلار به 20000 دلار در مدت در مدت یکسال بود. ضرب المثلی داریم که هر وقت دیدی در تاکسی هم درباره خرید یک دارایی صحبت می کنند موقع فروش آن است و حباب به اوج خود رسیده ، درست مانند بیت کوین 20000 دلاری.
💠 بیت کوین و سایر ارزهای رمزگذاری شده قطعا به عنوان یک ابزار در آینده تبادلات ارزی بین المللی بویژه در "بلک بیزینس" ها جایگاه خواهند داشت ولی طی این مدت هیچگاه توصیه ای به سرمایه گذاری در این ارزها به افرادی که سوال یا مراجعه می کردند نداشتم . به دلیل این که هنوز مبنای مشخصی برای حرکات صعودی و نزولی این مارکت وجود ندارد و این موج آخر صعود هم صرفا به دلیل جریان پول و هیجان ایجاد شده برای خرید بیت کوین بود. در بازار سهام ، ارز و کامودیتی رشد و افت ها دارای مبانی تحلیلی اقتصادی هستند از جمله نرخ بهره ، نرخ ارز ، نرخ تورم، میزان سود آوری و... اما هنوز در بیت کوین ما نمی دانیم بازار چطور کار می کند و هر سرمایه گذاری در این بازار صرفا یک قمار خواهد بود تا زمانی که شاخص های بنیادی قوی برای تحلیل آن در دست داشته باشیم.
💠 تحلیل تکنیکال این جفت ارز نشان می دهد که با تخلیه 40 درصدی حباب در 4 روز گذشته و 4 کندل قدرتمند نزولی فول بادی مواجه بوده ایم که احتمالا سیگنالی برای شروع اصلاح عمیق تر هستند. حمایت 12700 دلار پیش روی بیت کوین است که در صورت شکست آن که به دلیل شتاب اصلاح محتمل است حمایت بعدی 10970 می باشد.
#تحلیل #بازار_مالی
@m_robatii
💠 ارزهای رمزگذاری شده الکترونیکی یا "کریپتو کارنسی" ها به عنوان یک پدیده جدید در بازارهای مالی و دنیای تجارت مدتی است که نظر افراد عادی را هم به خود جلب کرده است. دلیل اصلی این جلب توجه هم رشد خیره کننده این دارایی از 1000 دلار به 20000 دلار در مدت در مدت یکسال بود. ضرب المثلی داریم که هر وقت دیدی در تاکسی هم درباره خرید یک دارایی صحبت می کنند موقع فروش آن است و حباب به اوج خود رسیده ، درست مانند بیت کوین 20000 دلاری.
💠 بیت کوین و سایر ارزهای رمزگذاری شده قطعا به عنوان یک ابزار در آینده تبادلات ارزی بین المللی بویژه در "بلک بیزینس" ها جایگاه خواهند داشت ولی طی این مدت هیچگاه توصیه ای به سرمایه گذاری در این ارزها به افرادی که سوال یا مراجعه می کردند نداشتم . به دلیل این که هنوز مبنای مشخصی برای حرکات صعودی و نزولی این مارکت وجود ندارد و این موج آخر صعود هم صرفا به دلیل جریان پول و هیجان ایجاد شده برای خرید بیت کوین بود. در بازار سهام ، ارز و کامودیتی رشد و افت ها دارای مبانی تحلیلی اقتصادی هستند از جمله نرخ بهره ، نرخ ارز ، نرخ تورم، میزان سود آوری و... اما هنوز در بیت کوین ما نمی دانیم بازار چطور کار می کند و هر سرمایه گذاری در این بازار صرفا یک قمار خواهد بود تا زمانی که شاخص های بنیادی قوی برای تحلیل آن در دست داشته باشیم.
💠 تحلیل تکنیکال این جفت ارز نشان می دهد که با تخلیه 40 درصدی حباب در 4 روز گذشته و 4 کندل قدرتمند نزولی فول بادی مواجه بوده ایم که احتمالا سیگنالی برای شروع اصلاح عمیق تر هستند. حمایت 12700 دلار پیش روی بیت کوین است که در صورت شکست آن که به دلیل شتاب اصلاح محتمل است حمایت بعدی 10970 می باشد.
#تحلیل #بازار_مالی
@m_robatii
Telegram
attach 📎
Forwarded from NimaAzadi|نیما آزادی (نیما آزادی)
🔆 شیپور جنگ در صنعت پتروشیمی ایران نواخته شد؛
معافیت مالیاتی فروش خوراک بین مجتمعی پتروشیمی‌ها لغو میشود/ غول پلیمر ایران خواستار اصلاح قوانین پیش از آغاز جنگ شد
💎 به گزارش انرژی نیوز، از سال 97 معافیت مالیاتی فروش بین مجتمعی، شرکت‌های پتروشیمی یکی پس از دیگری لغو میشود و این بدان معنا است که مجتمع های بالادستی برای فروش خوراک به مجتمع‌های میان دستی و پائین دستی صنعت پتروشیمی باید مالیات بدهند.
💎 بر این اساس، در صورت اخذ مالیات از فروش خوراک بین مجتمعی و معافیت صادرات محصولات پتروشیمی، قطعا مجتمع‌ها صادرات را به عنوان تامین نیاز داخلی در اولویت برنامه‌های تجاری خود قرار می‌دهند و این به معنای نواخته شدن شیپور جنگ تامین خوراک در صنعت پتروشیمی کشور است.
💎 «سید حسن میرافضلی» با بیان اینکه از سال آينده معافيت مالياتي شركت‌هاي پتروشيمي يكي پس از ديگري تمام مي‌شود، گفت: بر اساس ضوابط جدید منافع شركت‌های پتروشیمی در صادرات است زيرا در اين صورت معافيت مالياتي دارند ولي اگر به داخل محصول بدهند بايد ماليات دهند، با اين اوصاف شركت‌هاي بخش پايين دستي صنعت پتروشيمي چه كنند؟
💎 مدیرعامل شرکت پتروشیمی جم با اعلام اینکه سال آينده بحران خواهيم داشت و شركت‌ها زير بار اين مسئله نخواهند رفت كه محصولات را به داخل بدهند مگر اينكه در برنامه ششم توسعه اصلاحاتی اعمال شود، تصریح کرد: در قانون برنامه پنجم توسعه خوراك بين مجتمع‌ها معاف از ماليات بود اگر اين قانون اصلاح نشود، سال آينده بحران بين توليد و مصرف كننده‌هاي پتروشيمي ایجاد خواهد شد.
💎 این مقام مسئول با بیان اینکه توليدكننده ها دليلي براي فروش خوراك به مصرف كنندگان به هر ارزي نخواهند بود زيرا فروش داخل ماليات و هزينه به همراه دارد و صادرات این هزینه‌ها را ندارد، بیان کرد: بنابراين سال آينده دليلي براي تامين خوراك مجتمع‌هاي داخلي وجود ندارد.
💎 وی، ادامه داد: پيشنهاد مي‌كنيم قانون حتما اصلاح شود، در برنامه پنجم توسعه اين موضوع ديده شده بود كه در برنامه ششم حذف شد و بايد سريع متمم بخورد و نمايندگان مجلس مشكل را حل كنند.
💎 میرافضلی با یادآوری اینکه به هر حال اگر قانون اصلاح نشود، اختلافات بين شركت‌هاي پتروشيمي آغاز مي‌شود، تاکید کرد: از سال آینده اينكه با قيمت ارز مبادله اي، FOB منهاي 5 درصد بدهيم و ماليات هم باید پرداخت شود اصلا منطقي نيست و اگر قانون اصلاح نشود، صادرات رويكرد توليد كنندگان در صنعت پتروشيمي كشور خواهد بود.
🛢 منبع: شبکه اطلاع رسانی پتروشیمی ایران (شاپا
@NimaAzaadi
معافیت مالیاتی فروش خوراک بین مجتمعی پتروشیمی‌ها لغو میشود/ غول پلیمر ایران خواستار اصلاح قوانین پیش از آغاز جنگ شد
💎 به گزارش انرژی نیوز، از سال 97 معافیت مالیاتی فروش بین مجتمعی، شرکت‌های پتروشیمی یکی پس از دیگری لغو میشود و این بدان معنا است که مجتمع های بالادستی برای فروش خوراک به مجتمع‌های میان دستی و پائین دستی صنعت پتروشیمی باید مالیات بدهند.
💎 بر این اساس، در صورت اخذ مالیات از فروش خوراک بین مجتمعی و معافیت صادرات محصولات پتروشیمی، قطعا مجتمع‌ها صادرات را به عنوان تامین نیاز داخلی در اولویت برنامه‌های تجاری خود قرار می‌دهند و این به معنای نواخته شدن شیپور جنگ تامین خوراک در صنعت پتروشیمی کشور است.
💎 «سید حسن میرافضلی» با بیان اینکه از سال آينده معافيت مالياتي شركت‌هاي پتروشيمي يكي پس از ديگري تمام مي‌شود، گفت: بر اساس ضوابط جدید منافع شركت‌های پتروشیمی در صادرات است زيرا در اين صورت معافيت مالياتي دارند ولي اگر به داخل محصول بدهند بايد ماليات دهند، با اين اوصاف شركت‌هاي بخش پايين دستي صنعت پتروشيمي چه كنند؟
💎 مدیرعامل شرکت پتروشیمی جم با اعلام اینکه سال آينده بحران خواهيم داشت و شركت‌ها زير بار اين مسئله نخواهند رفت كه محصولات را به داخل بدهند مگر اينكه در برنامه ششم توسعه اصلاحاتی اعمال شود، تصریح کرد: در قانون برنامه پنجم توسعه خوراك بين مجتمع‌ها معاف از ماليات بود اگر اين قانون اصلاح نشود، سال آينده بحران بين توليد و مصرف كننده‌هاي پتروشيمي ایجاد خواهد شد.
💎 این مقام مسئول با بیان اینکه توليدكننده ها دليلي براي فروش خوراك به مصرف كنندگان به هر ارزي نخواهند بود زيرا فروش داخل ماليات و هزينه به همراه دارد و صادرات این هزینه‌ها را ندارد، بیان کرد: بنابراين سال آينده دليلي براي تامين خوراك مجتمع‌هاي داخلي وجود ندارد.
💎 وی، ادامه داد: پيشنهاد مي‌كنيم قانون حتما اصلاح شود، در برنامه پنجم توسعه اين موضوع ديده شده بود كه در برنامه ششم حذف شد و بايد سريع متمم بخورد و نمايندگان مجلس مشكل را حل كنند.
💎 میرافضلی با یادآوری اینکه به هر حال اگر قانون اصلاح نشود، اختلافات بين شركت‌هاي پتروشيمي آغاز مي‌شود، تاکید کرد: از سال آینده اينكه با قيمت ارز مبادله اي، FOB منهاي 5 درصد بدهيم و ماليات هم باید پرداخت شود اصلا منطقي نيست و اگر قانون اصلاح نشود، صادرات رويكرد توليد كنندگان در صنعت پتروشيمي كشور خواهد بود.
🛢 منبع: شبکه اطلاع رسانی پتروشیمی ایران (شاپا
@NimaAzaadi