Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
روانکاوی نام
(۱) یک روش تحقیق در فرایندهای روانی است که از راههای دیگر تقریباً غیر قابل دسترسی هستند،
(۲) یک روش (مبتنی بر آن تحقیقات) برای درمان اختلالات نوروتیک [روان نژندی]،
(۳) یک مجموعه از دانش روانشناختی که بر مبنای این خطوط به دست آمده و تدریجاً در حال تبدیل شدن به یک رشته علمی جدید است.
تقریباً اکثر کسانی که نام روانکاوی را شنیده اند آن را در تعریف دوم و سوم فروید از این دانش می شناسند: یعنی یک روش درمانی و یک رشته علمی جدید. اما برای خود فروید آن چیزی را که در مقام اول جای داده بسیار والاتر و مهم تر بوده است، یعنی: یک روش تحقیق در فرایندهای روانی که – خوب توجه کنید – از راههای دیگر تقریباً غیر قابل دسترسی هستند. البته
در سال ۱۹۲۲
فروید جانب احتیاط را نگه داشته و از واژه “تقریباً” استفاده کرده، ولی امروز، صد سال پس از نوشتن این مقاله، ما به جرات می توانیم واژه “تقریباً” را حذف کنیم و بگوییم “دسترسی به این فرایندهای روانی از راههای دیگرغیر ممکن است”.
.....
سخنرانی #روانکاوی و #دین؛ دکتر #میترا_کدیور
انتخاب متن و تصویر: پرهام زرگر
@doostdaran_freudianassociation
(۱) یک روش تحقیق در فرایندهای روانی است که از راههای دیگر تقریباً غیر قابل دسترسی هستند،
(۲) یک روش (مبتنی بر آن تحقیقات) برای درمان اختلالات نوروتیک [روان نژندی]،
(۳) یک مجموعه از دانش روانشناختی که بر مبنای این خطوط به دست آمده و تدریجاً در حال تبدیل شدن به یک رشته علمی جدید است.
تقریباً اکثر کسانی که نام روانکاوی را شنیده اند آن را در تعریف دوم و سوم فروید از این دانش می شناسند: یعنی یک روش درمانی و یک رشته علمی جدید. اما برای خود فروید آن چیزی را که در مقام اول جای داده بسیار والاتر و مهم تر بوده است، یعنی: یک روش تحقیق در فرایندهای روانی که – خوب توجه کنید – از راههای دیگر تقریباً غیر قابل دسترسی هستند. البته
در سال ۱۹۲۲
فروید جانب احتیاط را نگه داشته و از واژه “تقریباً” استفاده کرده، ولی امروز، صد سال پس از نوشتن این مقاله، ما به جرات می توانیم واژه “تقریباً” را حذف کنیم و بگوییم “دسترسی به این فرایندهای روانی از راههای دیگرغیر ممکن است”.
.....
سخنرانی #روانکاوی و #دین؛ دکتر #میترا_کدیور
انتخاب متن و تصویر: پرهام زرگر
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی
سعدی در اینجا “آدم بودن” را فقط و فقط در ارتباط با بقیه آدمها تعریف کرده.
همین امر به تنهائی نشان می دهد که ما حتی در زمان سعدی هم بسیار از جهان امشاسپندان فاصله گرفته بودیم. از جهانِ امشاسپند بهمن که نگهبان حیوانات است و از جهانِ امشاسپند اسپندار مذ که نگهبان گیاهان.
اما “فطرت” را باید فراتر از آدمی و “علم خود” جستجو کرد. فطرت را باید در “علم وطن” بازیافت و شناخت.
روزی من ظرف آبی را در باغچه ام گذاشتم تا در گرمای تابستان حیواناتی که در اطراف ما و در این شهر وانفسا زندگی می کنند تشنه نمانند. روزهای اول گربه ها آمدند و آب نوشیدند و تک و توکی هم پرنده با ترس و لرز برای نوشیدن آب آمدند. پس از چند روز دیدم غلغله ای از پرندگان در پیرامون این ظرف آب هستند و مضافاً این که بدون ترس مشغول نوشیدن هستند. دو سه روز دیگر آن ظرف آب را زیر نظر گرفتم و دیدم دیگر هیچ گربه ای برای آب نوشیدن از آن ظرف نمی آید. آنجا بود که فهمیدم گربه ها آن ظرف آب را برای پرندگان گذاشته اند و رفته اند. این در حالی است که مطمئنم گربه ها حالا باید راهی طولانی را برای دسترسی به آبی دیگر طی کنند. گربه ها و همه حیوانات دسترسی مستقیمی به ته ته خودشان دارند و علم وطن آنها کامل است!
و وای بر بشر اگر هیچ مذهبی نداشته باشد و نتواند ته ته خودش را در نوک نوک باز یابد.
منبع: برگرفته از وب سایت انجمن فرویدی
متن سخنرانی دکتر میترا کدیور با موضوع «روانکاوی و دین»
.......
#روانکاو#دکتر_میترا_کدیور
#دین#فطرت#علم_وطن#سعدی#بنی_آدم#حیوانات#گیاهان
انتخاب تصویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی
سعدی در اینجا “آدم بودن” را فقط و فقط در ارتباط با بقیه آدمها تعریف کرده.
همین امر به تنهائی نشان می دهد که ما حتی در زمان سعدی هم بسیار از جهان امشاسپندان فاصله گرفته بودیم. از جهانِ امشاسپند بهمن که نگهبان حیوانات است و از جهانِ امشاسپند اسپندار مذ که نگهبان گیاهان.
اما “فطرت” را باید فراتر از آدمی و “علم خود” جستجو کرد. فطرت را باید در “علم وطن” بازیافت و شناخت.
روزی من ظرف آبی را در باغچه ام گذاشتم تا در گرمای تابستان حیواناتی که در اطراف ما و در این شهر وانفسا زندگی می کنند تشنه نمانند. روزهای اول گربه ها آمدند و آب نوشیدند و تک و توکی هم پرنده با ترس و لرز برای نوشیدن آب آمدند. پس از چند روز دیدم غلغله ای از پرندگان در پیرامون این ظرف آب هستند و مضافاً این که بدون ترس مشغول نوشیدن هستند. دو سه روز دیگر آن ظرف آب را زیر نظر گرفتم و دیدم دیگر هیچ گربه ای برای آب نوشیدن از آن ظرف نمی آید. آنجا بود که فهمیدم گربه ها آن ظرف آب را برای پرندگان گذاشته اند و رفته اند. این در حالی است که مطمئنم گربه ها حالا باید راهی طولانی را برای دسترسی به آبی دیگر طی کنند. گربه ها و همه حیوانات دسترسی مستقیمی به ته ته خودشان دارند و علم وطن آنها کامل است!
و وای بر بشر اگر هیچ مذهبی نداشته باشد و نتواند ته ته خودش را در نوک نوک باز یابد.
منبع: برگرفته از وب سایت انجمن فرویدی
متن سخنرانی دکتر میترا کدیور با موضوع «روانکاوی و دین»
.......
#روانکاو#دکتر_میترا_کدیور
#دین#فطرت#علم_وطن#سعدی#بنی_آدم#حیوانات#گیاهان
انتخاب تصویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
متن سخنرانی دکتر میترا کدیور با موضوع «روانکاوی و دین»
سخنرانی ایراد شده به دعوت انجمن فلسفه در دانشگاه شهید بهشتی به تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
اکنون باز می گردیم به پژوهش درباره چیستی دین.
واژه دین از ریشه واژه اوستائی دئنا Daena است. یعنی کلمه دین – که دهها بار در قرآن آمده – در واقع کلمه ای ایرانی است. کلمه ای که آنچنان معرب شده که من هم اینک جمع مکسر آن را در قالب لغت “ادیان” به کار بردم.
اما این واژه ایرانی در زبان ما ایرانی ها و برای ذهن ما ایرانی ها در گذشته های دور چه معنائی داشته؟
واژه دین، همانند بسیاری از واژه های بسیار کهن، همانطور که فروید به آن توجه داده، دارای دو معنای متضاد است. این لغت هم به معنای ژرف ترین ژرفا و هم به معنای بلندترین قله هاست. فروید تعدادی از این واژه ها را در مقاله مشهورش برای ما برشمرده. مقاله Antithetic Meaning of Primal Words منتشر شده در ۱۹۱۰.
ژرف ترین ژرفا: ما هنوز هم در زبان پارسی اصطلاح “تا دینِ کاری را رفتن” را داریم که به معنای رفتن تا ته یک کار یا یک امر است. دین در واقع یعنی تهِ ته.
چه کسی بهتر ازفردوسی بزرگ می دانسته که “کاخ” زبان بسیار ماناتر از هر بنائی است؟ وقتی که می سراید:
پی افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند
بلندترین قله ها: اما این که واژه دین به معنای بلندترین قله هم هست را می توان با کمک نام قله مشهور “دنا” اثبات کرد. بله نام این قله در واقع “دئنا” است. از آن حیرت انگیز تر این که این نکته دو بار قابل اثبات است. بار دوم در نام قله مشهور تر “دئناوند” که امروزه به صورت “دماوند” به کار می رود.
دانش امروز ما به ما این اجازه را نمی دهد که مشخص کنیم “دئنا” و “دئناوند” چه تفاوت هائی با هم دارند همانطور که نمی دانیم کلمات “خدا” و “خداوند” چگونه از یکدیگر تفکیک می شوند. در واقع این دانشی است که از دست رفته و نه این که هنوز به دست نیامده باشد. اما همین دانش از دست رفته – درست همانند هر دانش ناخودآگاه دیگری – زمانی بازیافت خواهد شد اگر… یک روانکاو به آن بپردازد.
می بینید از دین بسیار سخن گفته اند ولی چه کسی تا به امروز به شما گفته که دین یعنی تهِ ته و نوکِ نوک؟ یا چه کسی تا به امروز از نام قله های دنا و دماوند رمز گشائی کرده؟
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
ویدئو اثری از: jstngraphics
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #سخنرانی #روانکاو #روانکاوی #دین #ادیان #مذهب #فلسفه #دانشگاه_شهید_بهشتی #اوستا #اوستائی #قرآن #ژرف #ژرفا #قله #دنا #دئنا #دئناوند #دماوند
@doostdaran_freudianassociation
سخنرانی ایراد شده به دعوت انجمن فلسفه در دانشگاه شهید بهشتی به تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
اکنون باز می گردیم به پژوهش درباره چیستی دین.
واژه دین از ریشه واژه اوستائی دئنا Daena است. یعنی کلمه دین – که دهها بار در قرآن آمده – در واقع کلمه ای ایرانی است. کلمه ای که آنچنان معرب شده که من هم اینک جمع مکسر آن را در قالب لغت “ادیان” به کار بردم.
اما این واژه ایرانی در زبان ما ایرانی ها و برای ذهن ما ایرانی ها در گذشته های دور چه معنائی داشته؟
واژه دین، همانند بسیاری از واژه های بسیار کهن، همانطور که فروید به آن توجه داده، دارای دو معنای متضاد است. این لغت هم به معنای ژرف ترین ژرفا و هم به معنای بلندترین قله هاست. فروید تعدادی از این واژه ها را در مقاله مشهورش برای ما برشمرده. مقاله Antithetic Meaning of Primal Words منتشر شده در ۱۹۱۰.
ژرف ترین ژرفا: ما هنوز هم در زبان پارسی اصطلاح “تا دینِ کاری را رفتن” را داریم که به معنای رفتن تا ته یک کار یا یک امر است. دین در واقع یعنی تهِ ته.
چه کسی بهتر ازفردوسی بزرگ می دانسته که “کاخ” زبان بسیار ماناتر از هر بنائی است؟ وقتی که می سراید:
پی افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند
بلندترین قله ها: اما این که واژه دین به معنای بلندترین قله هم هست را می توان با کمک نام قله مشهور “دنا” اثبات کرد. بله نام این قله در واقع “دئنا” است. از آن حیرت انگیز تر این که این نکته دو بار قابل اثبات است. بار دوم در نام قله مشهور تر “دئناوند” که امروزه به صورت “دماوند” به کار می رود.
دانش امروز ما به ما این اجازه را نمی دهد که مشخص کنیم “دئنا” و “دئناوند” چه تفاوت هائی با هم دارند همانطور که نمی دانیم کلمات “خدا” و “خداوند” چگونه از یکدیگر تفکیک می شوند. در واقع این دانشی است که از دست رفته و نه این که هنوز به دست نیامده باشد. اما همین دانش از دست رفته – درست همانند هر دانش ناخودآگاه دیگری – زمانی بازیافت خواهد شد اگر… یک روانکاو به آن بپردازد.
می بینید از دین بسیار سخن گفته اند ولی چه کسی تا به امروز به شما گفته که دین یعنی تهِ ته و نوکِ نوک؟ یا چه کسی تا به امروز از نام قله های دنا و دماوند رمز گشائی کرده؟
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
ویدئو اثری از: jstngraphics
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #سخنرانی #روانکاو #روانکاوی #دین #ادیان #مذهب #فلسفه #دانشگاه_شهید_بهشتی #اوستا #اوستائی #قرآن #ژرف #ژرفا #قله #دنا #دئنا #دئناوند #دماوند
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
فردا اول مهر است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» بردهام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز میشود. سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه یک ملت، دین یک ملت، دموکراسی یک ملت، آزادی یک ملت و عدالت یک ملت، از اول مهر آغاز میشود. همانگونه که در طبیعتِ زمین، همه چیز از مهر آسمان شروع میشود و بدون خورشید، طبیعت زمین عقیم خواهد ماند، در جامعه انسانی نیز همه چیز از مهر شروع میشود. ماه مهر آغاز کشتوکار در مزرعهی وجود کودکانی است که اگر در دلشان مهر بکاریم، سرنوشتمان مهرآگین خواهد شد…
آی معلمهای عزیز، ما می دانیم که شما در این زنگ زدگی بی تقصیرید شما هم در دام یک نظام تدبیر زنگ زده، گرفتار شدید و زنگ زدید، اما شما مراقب کودکان ما باشید مبادا آنان زنگ بزنند. باور کنید مشق شب شیوه ای زنگ زده است، باور کنید املا مغز کودکان ما را زنگ زده میکند، باور کنید ارزیابی کودکان بر اساس نمره، سمی است که شخصیت کودکان ما را زنگ نمیزند بلکه متلاشی میکند، باور کنید رقابتهایی که بر سر نمره ایجاد میکنید از ترکشهای جنگی مخربتر است. لطف کنید دیگر به کودکان ما درس ندهید. ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم، اما همه چیز بدتر شد. تصادفات رانندگیمان بیشتر شد، ضایعات نانمان بیشتر شد، آلودگی هوایمان بیشتر شد، شکاف طبقاتی مان بیشتر شد، پروندههای دادگستریمان بیشتر شد، تعداد زندانیانمان بیشتر شد و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد. پس دیگر دست از درس دادن بردارید. آموزش کودکان ما ساده است ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم ما اکنون دچار کمبود مفرط آدمهای توانمند هستیم.
پس لطفا به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد بدهید. به آنها گفتوگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را...
ادامه در کامنت اول
محسن رنانی / ۳۱ شهریور ۱۳۹۶
منبع:وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده:فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاو #روانکاوی #روانشناس #روان_شناسی
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#روانکاوی_در_رسانه_ها_و_در_جامعه
#مهر #خورشید #معلم #آموزگار #مدرسه
#رفاه #دین #کلاس #درس
#آفرینش #علم #سرنوشت
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#روانکاوی_در_انجمن_فرویدی
#عشق #عشق_ورزیدن
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
آی معلمهای عزیز، ما می دانیم که شما در این زنگ زدگی بی تقصیرید شما هم در دام یک نظام تدبیر زنگ زده، گرفتار شدید و زنگ زدید، اما شما مراقب کودکان ما باشید مبادا آنان زنگ بزنند. باور کنید مشق شب شیوه ای زنگ زده است، باور کنید املا مغز کودکان ما را زنگ زده میکند، باور کنید ارزیابی کودکان بر اساس نمره، سمی است که شخصیت کودکان ما را زنگ نمیزند بلکه متلاشی میکند، باور کنید رقابتهایی که بر سر نمره ایجاد میکنید از ترکشهای جنگی مخربتر است. لطف کنید دیگر به کودکان ما درس ندهید. ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم، اما همه چیز بدتر شد. تصادفات رانندگیمان بیشتر شد، ضایعات نانمان بیشتر شد، آلودگی هوایمان بیشتر شد، شکاف طبقاتی مان بیشتر شد، پروندههای دادگستریمان بیشتر شد، تعداد زندانیانمان بیشتر شد و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد. پس دیگر دست از درس دادن بردارید. آموزش کودکان ما ساده است ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم ما اکنون دچار کمبود مفرط آدمهای توانمند هستیم.
پس لطفا به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد بدهید. به آنها گفتوگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را...
ادامه در کامنت اول
محسن رنانی / ۳۱ شهریور ۱۳۹۶
منبع:وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده:فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاو #روانکاوی #روانشناس #روان_شناسی
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#روانکاوی_در_رسانه_ها_و_در_جامعه
#مهر #خورشید #معلم #آموزگار #مدرسه
#رفاه #دین #کلاس #درس
#آفرینش #علم #سرنوشت
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#روانکاوی_در_انجمن_فرویدی
#عشق #عشق_ورزیدن
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation