Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
برای اینکه این اثر بخشی متحقق شود، حالا از هر نوع آن که میخواهد باشد، باید چند کار صورت گیرد. میباید یک انتخاب در اول کار انجام بگیرد. میبایستی یک سرمایه گذاری عاطفی در جریان کار صورت پذیرد و نهایتاً یک انتخاب در پایان کار به منصه ظهور برسد و در تمام این مراحل شخص بایستی به عنوان یک سوژه درگیر باشد تا بتواند این سه مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد. این یک اثر بخشی ethic است. مراحلی که باید برسیم به یک اثر بخشی اتیک. حالا یک مثال از فرهنگ خودمان بیاورم که مسأله روشنتر شود. ما در عصری زندگی میکنیم که در تمام جوامع، وقتی میگویم تمام جوامع واقعاً همه جوامع است، مسأله کارآیی تحصیلات از مرحله ابتدایی تا پیشرفتهترین مراحل دانشگاهی به زیر سؤال رفته است. همگان متفق القولند که این کارایی رو به زوال است. در بسیاری از جوامع، تحصیلات، حداقل تا سطوحی از آن اجباری و حتی رایگان است. این تحصیلات در مؤسساتی انجام میگیرد که وظیفهشان انتقال نوعی دانش به کسانی است که به آنها به طور اعم کلمه محصل اطلاق میشود. همه دست اندرکاران عمیقاً تلاش میکنند که به علل این زوال پی ببرند. اما وقتی که در استدلال آنها تعمق کنیم میبینیم که همگیشان جنبههای تکنیکی را مورد بررسی قرار میدهند، علت را در سطح تکنیک جستجو میکنند. تقریباً هیچ کس از خودش سؤال نمیکند که آنهایی که ما تحت نام محصل میشناسیم ممکن است غیر از محصل چیز دیگری هم باشند و فقط محصل نباشند. این مثال که گفتم از فرهنگ خودمان میآورم از این جهت است که در گذشته در کشور ما همیشه تحصیل مورد احترام بوده، مدرسه مورد احترام بوده، نه به معنای خاص امروزیاش، بلکه به معنایی که قبلاً همیشه بوده. قرنها در این مملکت این مدارس وجود داشته و تحصیلات بوده است. این تحصیلات نه اجباری بودند و نه رایگان و فقط افرادی به مدرسه میرفتند که این کار را انتخاب میکردند و نه تنها هیچ اجباری در کار نبود بلکه در بسیاری از موارد آنها مجبور بودند که با خانواده و بستگان خود به ستیز برخیزند تا بتوانند به هدفشان نایل شوند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتخاب #سرمایه_گذاری_عاطفی #تحصیلات
#ابتدایی #دانشگاه #مدرسه #محصل #فرهنگ
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
برای اینکه این اثر بخشی متحقق شود، حالا از هر نوع آن که میخواهد باشد، باید چند کار صورت گیرد. میباید یک انتخاب در اول کار انجام بگیرد. میبایستی یک سرمایه گذاری عاطفی در جریان کار صورت پذیرد و نهایتاً یک انتخاب در پایان کار به منصه ظهور برسد و در تمام این مراحل شخص بایستی به عنوان یک سوژه درگیر باشد تا بتواند این سه مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد. این یک اثر بخشی ethic است. مراحلی که باید برسیم به یک اثر بخشی اتیک. حالا یک مثال از فرهنگ خودمان بیاورم که مسأله روشنتر شود. ما در عصری زندگی میکنیم که در تمام جوامع، وقتی میگویم تمام جوامع واقعاً همه جوامع است، مسأله کارآیی تحصیلات از مرحله ابتدایی تا پیشرفتهترین مراحل دانشگاهی به زیر سؤال رفته است. همگان متفق القولند که این کارایی رو به زوال است. در بسیاری از جوامع، تحصیلات، حداقل تا سطوحی از آن اجباری و حتی رایگان است. این تحصیلات در مؤسساتی انجام میگیرد که وظیفهشان انتقال نوعی دانش به کسانی است که به آنها به طور اعم کلمه محصل اطلاق میشود. همه دست اندرکاران عمیقاً تلاش میکنند که به علل این زوال پی ببرند. اما وقتی که در استدلال آنها تعمق کنیم میبینیم که همگیشان جنبههای تکنیکی را مورد بررسی قرار میدهند، علت را در سطح تکنیک جستجو میکنند. تقریباً هیچ کس از خودش سؤال نمیکند که آنهایی که ما تحت نام محصل میشناسیم ممکن است غیر از محصل چیز دیگری هم باشند و فقط محصل نباشند. این مثال که گفتم از فرهنگ خودمان میآورم از این جهت است که در گذشته در کشور ما همیشه تحصیل مورد احترام بوده، مدرسه مورد احترام بوده، نه به معنای خاص امروزیاش، بلکه به معنایی که قبلاً همیشه بوده. قرنها در این مملکت این مدارس وجود داشته و تحصیلات بوده است. این تحصیلات نه اجباری بودند و نه رایگان و فقط افرادی به مدرسه میرفتند که این کار را انتخاب میکردند و نه تنها هیچ اجباری در کار نبود بلکه در بسیاری از موارد آنها مجبور بودند که با خانواده و بستگان خود به ستیز برخیزند تا بتوانند به هدفشان نایل شوند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتخاب #سرمایه_گذاری_عاطفی #تحصیلات
#ابتدایی #دانشگاه #مدرسه #محصل #فرهنگ
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
وقتی یک جوان روستایی تصمیم میگرفت که کار دهقانی را رها کرده و برای تحصیل علم به یکی از مدارس «قدیمه» که تعدادشان زیاد هم نبود برود، خانوادهاش در واقع یک بازوی کار را از دست میداد. بنابر این از این کار خیلی هم خشنود نبود. این تحصیلات برای این جوان نه تنها رایگان تمام نمیشد بلکه او مجبور بود برای این کار از تمام وجود مایه بگذارد. هنوز هم آثار و بقایای این مدارس در تمام مناطق ایران به چشم میخورد. وقتی که انسان حجرههای تنگ و تاریک و نمور این محصلین یا طلبهها یا هرچه که اسمشان را میگذاریم ببیند به همت آنها پی میبرد. این انتخاب اولشان بود که چطور وارد این سیستم میشدند. این محصلین حالا وارد شدند، وقتی که مبانی اولیه علوم مختلفهای که در برنامه کاریشان بود فرا میگرفتند بعد از یک مقطعی آنها اجازه مییافتند که اساتیدشان را خود انتخاب کنند و از محضر هرکسی که خودشان دوست دارند کسب فیض کنند. آنها گاهی برای این کار صدها فرسنگ راه را با پای پیاده و یا با وسایل انتقال آن زمانها طی میکردند تا به محضر استادی برسند که آوازه او را شنیده بودند، گاه از بلخ تا قونیه، و در بیوگرافی تمام مشاهیرمان که نگاه میکنیم میبینیم این مسافرتها به تکرار انجام شده و این سیر کردنها و حضور در محاضر استادان مختلف بارها اتفاق افتاده است. آیا به نظر شما سرمایه گذاری عاطفی از این گستردهتر هم ممکن است؟ این هم که حالا روند کار، در جریان کار. همیشه بعدش، در آخر کار، حداقل برای آنها که بالاخره به آخر میرسیدند، یک انتخاب نهایی وجود داشت. نه تنها هیچ مقصد از پیش تعیین شدهای وجود نداشت بلکه باید یک انتخاب در آخر کار صورت میگرفت که این انتخاب سرنوشت این سالک را رقم میزد. من کلمه سالک را به کار میبرم چون بعد از طی کردن این همه مراحل مختلف جا دارد اینها را سالک نامید. این انتخابی که در آخر کار صورت میگرفت این بود که حالا با این دانشی که فرا گرفته بودند چه بکنند، چون همگی یک کار نمیکردند.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#روستا #دهقان #جوان #محصل #طلبه #تحصیلات #کار
#مایه #بلخ #قونیه #مایه_گذاشتن
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
وقتی یک جوان روستایی تصمیم میگرفت که کار دهقانی را رها کرده و برای تحصیل علم به یکی از مدارس «قدیمه» که تعدادشان زیاد هم نبود برود، خانوادهاش در واقع یک بازوی کار را از دست میداد. بنابر این از این کار خیلی هم خشنود نبود. این تحصیلات برای این جوان نه تنها رایگان تمام نمیشد بلکه او مجبور بود برای این کار از تمام وجود مایه بگذارد. هنوز هم آثار و بقایای این مدارس در تمام مناطق ایران به چشم میخورد. وقتی که انسان حجرههای تنگ و تاریک و نمور این محصلین یا طلبهها یا هرچه که اسمشان را میگذاریم ببیند به همت آنها پی میبرد. این انتخاب اولشان بود که چطور وارد این سیستم میشدند. این محصلین حالا وارد شدند، وقتی که مبانی اولیه علوم مختلفهای که در برنامه کاریشان بود فرا میگرفتند بعد از یک مقطعی آنها اجازه مییافتند که اساتیدشان را خود انتخاب کنند و از محضر هرکسی که خودشان دوست دارند کسب فیض کنند. آنها گاهی برای این کار صدها فرسنگ راه را با پای پیاده و یا با وسایل انتقال آن زمانها طی میکردند تا به محضر استادی برسند که آوازه او را شنیده بودند، گاه از بلخ تا قونیه، و در بیوگرافی تمام مشاهیرمان که نگاه میکنیم میبینیم این مسافرتها به تکرار انجام شده و این سیر کردنها و حضور در محاضر استادان مختلف بارها اتفاق افتاده است. آیا به نظر شما سرمایه گذاری عاطفی از این گستردهتر هم ممکن است؟ این هم که حالا روند کار، در جریان کار. همیشه بعدش، در آخر کار، حداقل برای آنها که بالاخره به آخر میرسیدند، یک انتخاب نهایی وجود داشت. نه تنها هیچ مقصد از پیش تعیین شدهای وجود نداشت بلکه باید یک انتخاب در آخر کار صورت میگرفت که این انتخاب سرنوشت این سالک را رقم میزد. من کلمه سالک را به کار میبرم چون بعد از طی کردن این همه مراحل مختلف جا دارد اینها را سالک نامید. این انتخابی که در آخر کار صورت میگرفت این بود که حالا با این دانشی که فرا گرفته بودند چه بکنند، چون همگی یک کار نمیکردند.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#روستا #دهقان #جوان #محصل #طلبه #تحصیلات #کار
#مایه #بلخ #قونیه #مایه_گذاشتن
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «استاد در این سیستم نه به عنوان یک عرضه کننده دانش، نه یک بساط زن دانش، نه یک فروشنده دانش بلکه به عنوان «سوژهای که فرض میشود میداند» است که دیت به عمل میزند. حرکت او حرکت یک سوژه است نه یک مهره.» @doostdaran_freudianassociation…
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #اثر_بخشی #ثمر_بخشی #انجمن_جهانی_روانکاوی #اتیک #تراپوتیک #درمان #درمانی #استاد #سوژه #سیستم #دانش #عرضه_کننده #فروشنده #روحی #جسمی #متقاضی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #اثر_بخشی #ثمر_بخشی #انجمن_جهانی_روانکاوی #اتیک #تراپوتیک #درمان #درمانی #استاد #سوژه #سیستم #دانش #عرضه_کننده #فروشنده #روحی #جسمی #متقاضی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
مسلم است استادی هم که نتیجه منطقی این روند است خودش یک محصول اتیک است و نه محصول ontique. او این مراحل دشوار و طولانی را برای این طی نکرده که بتواند در قبالش به یک رفاه مادی افزوده دسترسی پیدا کند. دانش او دانش کارمندی نیست که در مقابل فلان مبلغ ماهیانه، در ازای ۸ ساعت کار روزانه، دو روز تعطیل آخر هفته، یک ماه مرخصی سالیانه و … به دیگری فروخته شود. دانش او ساعت نمیشناسد، تعطیل بردار نیست و مرخصی را اصلاً نمیداند که چی هست. دانش او زندگی اوست و انتقال این دانش هدف اوست. او اگر سالهای عمرش را در راه انتقال این دانش سپری میکند آنها را با احتساب پایه و رتبه و دریافتی بازنشستگی خفیف نمیکند، چرا که دانش او اصلاً یک دانش فروشی نیست. استاد در این سیستم نه به عنوان یک عرضه کننده دانش، نه یک بساط زن دانش، نه یک فروشنده دانش بلکه به عنوان «سوژه ای که فرض میشود میداند»[۳] است که دست به عمل میزند. حرکت او حرکت یک سوژه است نه یک مهره. همه ظواهر، همه صورتکها، همه القاب و عناوین پرطمطراق در این مجموعه به حداقل خود تخفیف پیدا کرده است. آنچه که پس از سالها دود چراغ خوردن در حجرههای تنگ و تاریک و سالها مجاهده در محاضر اساتید مختلف و بر خود هموار کردن رنج سفرهای طاقت فرسا در پهنه گیتی به دست میآید، اگر به دست بیاید، فقط یک کلمه است: اجتهاد، که به هیچ چیز دیگری اشاره نمیکند جز به جد و جهدی که در این راه طولانی صرف شده است و این جد و جهد تمام آن چیزی است که این مجموعه بر اساسش بنا شده و تمام آن چیزی است که ارزش احترام را دارد. حالا این کلمه یعنی اجتهاد را در اختصار کوبندهاش با عناوین پرطمطراق چندین خطی در کارت ویزیت اساتید آخرین مدل امروزی مقایسه کنید، چه احساسی به شما دست میدهد؟ این روند اثر بخشی ethic است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#استاد #اخلاق #رفاه #دانش #کارمند #حجره
#اجتهاد #احساس #احترام #ارزش
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ontique #ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
مسلم است استادی هم که نتیجه منطقی این روند است خودش یک محصول اتیک است و نه محصول ontique. او این مراحل دشوار و طولانی را برای این طی نکرده که بتواند در قبالش به یک رفاه مادی افزوده دسترسی پیدا کند. دانش او دانش کارمندی نیست که در مقابل فلان مبلغ ماهیانه، در ازای ۸ ساعت کار روزانه، دو روز تعطیل آخر هفته، یک ماه مرخصی سالیانه و … به دیگری فروخته شود. دانش او ساعت نمیشناسد، تعطیل بردار نیست و مرخصی را اصلاً نمیداند که چی هست. دانش او زندگی اوست و انتقال این دانش هدف اوست. او اگر سالهای عمرش را در راه انتقال این دانش سپری میکند آنها را با احتساب پایه و رتبه و دریافتی بازنشستگی خفیف نمیکند، چرا که دانش او اصلاً یک دانش فروشی نیست. استاد در این سیستم نه به عنوان یک عرضه کننده دانش، نه یک بساط زن دانش، نه یک فروشنده دانش بلکه به عنوان «سوژه ای که فرض میشود میداند»[۳] است که دست به عمل میزند. حرکت او حرکت یک سوژه است نه یک مهره. همه ظواهر، همه صورتکها، همه القاب و عناوین پرطمطراق در این مجموعه به حداقل خود تخفیف پیدا کرده است. آنچه که پس از سالها دود چراغ خوردن در حجرههای تنگ و تاریک و سالها مجاهده در محاضر اساتید مختلف و بر خود هموار کردن رنج سفرهای طاقت فرسا در پهنه گیتی به دست میآید، اگر به دست بیاید، فقط یک کلمه است: اجتهاد، که به هیچ چیز دیگری اشاره نمیکند جز به جد و جهدی که در این راه طولانی صرف شده است و این جد و جهد تمام آن چیزی است که این مجموعه بر اساسش بنا شده و تمام آن چیزی است که ارزش احترام را دارد. حالا این کلمه یعنی اجتهاد را در اختصار کوبندهاش با عناوین پرطمطراق چندین خطی در کارت ویزیت اساتید آخرین مدل امروزی مقایسه کنید، چه احساسی به شما دست میدهد؟ این روند اثر بخشی ethic است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#استاد #اخلاق #رفاه #دانش #کارمند #حجره
#اجتهاد #احساس #احترام #ارزش
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ontique #ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتیم که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. اگر این حرفه وجود دارد به خاطر این است که به یک نیاز مشخص پاسخ میدهد، به یک تقاضای مشخص. چون این تقاضا وجود دارد، تداوم پیدا میکند و تکرار میشود. در نتیجه حرفه روانکاوی هم وجود دارد و تداوم مییابد. اما به نوبه خود اگر این تقاضای مشخص تداوم دارد و تکرار میشود به خاطر این است که تکیه بر نوعی اثربخشی دارد. از لحاظ منطقی هم نگاه کنیم این اثر بخشی شرط لازم تداوم این تقاضا است، یک ضرورت منطقی است. اثر بخشی در روانکاوی آن چیزی است که بیش از همه خود متقاضیان را بهت زده میکند، زیرا که از لحاظ زمان بندی ظهورش برقآساست. آنچنان برقآساست که ادراک ذهنی آن فقط به صورت تأخیری و دست دوم میسر است.
اثر بخشی در واقع مادر روانکاوی است و از همان اوان کار همراه آن بوده است. اکتشاف فرویدی خود مؤید آن است و برای خود فروید هم اثربخشی روانکاوی با حیرت همراه بوده است. وقتی که او کارش را با گوش کردن آرام و مطیعانه به حرفهای هیستریکها شروع کرد با حیرت تمام متوجه شد که سمپتوم در اثر تعبیر او از بین میرود یا تغییر شکل میدهد. تعبیری که اشاره به نوعی علیت داشت اما علیتی مخفی. این بدین معنی است که سمپتوم خود یک معلول است، معلول یک علیت مخفی و اینکه این علیت در به وجود آوردن سمپتوم ثمربخش بوده و تعبیر با اثر کردن بر روی این علیت مخفی در متحول کردن سمپتوم ثمربخش بوده است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثر_بخش #ثمر_بخش #مادر_روانکاوی #شغل #حرفه
#اکتشاف_فروید #هیستریک #حیرت #سمپتوم
#علت #معلول #علیت #برق_آسا #ادراک #ذهن
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتیم که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. اگر این حرفه وجود دارد به خاطر این است که به یک نیاز مشخص پاسخ میدهد، به یک تقاضای مشخص. چون این تقاضا وجود دارد، تداوم پیدا میکند و تکرار میشود. در نتیجه حرفه روانکاوی هم وجود دارد و تداوم مییابد. اما به نوبه خود اگر این تقاضای مشخص تداوم دارد و تکرار میشود به خاطر این است که تکیه بر نوعی اثربخشی دارد. از لحاظ منطقی هم نگاه کنیم این اثر بخشی شرط لازم تداوم این تقاضا است، یک ضرورت منطقی است. اثر بخشی در روانکاوی آن چیزی است که بیش از همه خود متقاضیان را بهت زده میکند، زیرا که از لحاظ زمان بندی ظهورش برقآساست. آنچنان برقآساست که ادراک ذهنی آن فقط به صورت تأخیری و دست دوم میسر است.
اثر بخشی در واقع مادر روانکاوی است و از همان اوان کار همراه آن بوده است. اکتشاف فرویدی خود مؤید آن است و برای خود فروید هم اثربخشی روانکاوی با حیرت همراه بوده است. وقتی که او کارش را با گوش کردن آرام و مطیعانه به حرفهای هیستریکها شروع کرد با حیرت تمام متوجه شد که سمپتوم در اثر تعبیر او از بین میرود یا تغییر شکل میدهد. تعبیری که اشاره به نوعی علیت داشت اما علیتی مخفی. این بدین معنی است که سمپتوم خود یک معلول است، معلول یک علیت مخفی و اینکه این علیت در به وجود آوردن سمپتوم ثمربخش بوده و تعبیر با اثر کردن بر روی این علیت مخفی در متحول کردن سمپتوم ثمربخش بوده است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثر_بخش #ثمر_بخش #مادر_روانکاوی #شغل #حرفه
#اکتشاف_فروید #هیستریک #حیرت #سمپتوم
#علت #معلول #علیت #برق_آسا #ادراک #ذهن
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «ما در اینجا با دو نوع ثمربخشی سروکار داریم. یک نوع اثربخشی که سمپتوم مولود آن است، معلول آن است، ثمربخشی که سمپتوم را به وجود آورده و دیگر آن ثمربخشی که سبب تحول یا از بین رفتن سمپتوم میشود.» @doostdaran_freudianassociation…
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #اثر_بخشی #ثمر_بخشی #انجمن_جهانی_روانکاوی #درمان #درمانی #معلول #مولود #سمپتوم #تحول #اتیک #تراپوتیک #سیستم #دانش #روحی #جسمی #متقاضی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #اثر_بخشی #ثمر_بخشی #انجمن_جهانی_روانکاوی #درمان #درمانی #معلول #مولود #سمپتوم #تحول #اتیک #تراپوتیک #سیستم #دانش #روحی #جسمی #متقاضی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی-مکتب لکان
پس میبینیم اینکه میگویم اثربخشی مادر روانکاوی است اغراق نیست، دلایل دیگری هم برای آن است. فروید در تلاش برای تکرار کردن این اثربخشی است (اثربخشی که سبب از بین رفتن و تحول سمپتوم میشود)، در تلاش برای توجیه این ثمربخشی و اینکه علتش چیست که روانکاوی را کشف میکند و آن را به صورت یک پراتیک بنا مینهد. بنابراین اول یک اثربخشی به وجود آمد، فروید خواست بداند از کجا آمده، خواست آن را توجیه کند و خواست آن را تکرار کند و دوباره آن را به دست بیاورد. و بدین ترتیب روانکاوی را پایه گذاشت. بنابر این اثربخشی قبل از روانکاوی بوده است. اول آن بوده و بعداً به صورت پراتیک و در نهایت به صورت یک تئوری درآمده است. حالا آنها که از اثربخشی صحبت میکنند علتش در نظر نگرفتن تاریخچه تولد است. وقتی که اثربخشی روانکاوی را زیر سؤال میبرند یا اصلاً سؤالی درباره آن مطرح میشود به نظر میرسد اصلاً نمیدانند که چطور روانکاوی به وجود آمده و چطور متولد شده است؟ فروید به عنوان یک دانشمدار واقعی میبایست توجیهی علمی برای این ثمربخشی پیدا کند و در تلاش برای یافتن توجیه این ثمربخشی بود که به کشف خود یعنی ناخودآگاه نایل شد.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ثمربخشی
#مادر
#سمپتوم
#کشف
#پراتیک
#پایه_گذاری
#تولد #متولد
#دانش_مدار
#توجیه_علمی
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی-مکتب لکان
پس میبینیم اینکه میگویم اثربخشی مادر روانکاوی است اغراق نیست، دلایل دیگری هم برای آن است. فروید در تلاش برای تکرار کردن این اثربخشی است (اثربخشی که سبب از بین رفتن و تحول سمپتوم میشود)، در تلاش برای توجیه این ثمربخشی و اینکه علتش چیست که روانکاوی را کشف میکند و آن را به صورت یک پراتیک بنا مینهد. بنابراین اول یک اثربخشی به وجود آمد، فروید خواست بداند از کجا آمده، خواست آن را توجیه کند و خواست آن را تکرار کند و دوباره آن را به دست بیاورد. و بدین ترتیب روانکاوی را پایه گذاشت. بنابر این اثربخشی قبل از روانکاوی بوده است. اول آن بوده و بعداً به صورت پراتیک و در نهایت به صورت یک تئوری درآمده است. حالا آنها که از اثربخشی صحبت میکنند علتش در نظر نگرفتن تاریخچه تولد است. وقتی که اثربخشی روانکاوی را زیر سؤال میبرند یا اصلاً سؤالی درباره آن مطرح میشود به نظر میرسد اصلاً نمیدانند که چطور روانکاوی به وجود آمده و چطور متولد شده است؟ فروید به عنوان یک دانشمدار واقعی میبایست توجیهی علمی برای این ثمربخشی پیدا کند و در تلاش برای یافتن توجیه این ثمربخشی بود که به کشف خود یعنی ناخودآگاه نایل شد.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ثمربخشی
#مادر
#سمپتوم
#کشف
#پراتیک
#پایه_گذاری
#تولد #متولد
#دانش_مدار
#توجیه_علمی
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
فروید برای توجیه اثربخشی روانکاوی بود که ناخودآگاه را کشف کرد. تمام مقولات بنیادین روانکاوی و اصولاً ساختن کل بدنه نظریات روانکاوی محصول این تلاش فروید برای توجیه کردن علل اثربخشی روانکاوی بودند. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. فروید به مقیاسی که در کار پراتیک خود پیشرفت میکرد و در کار نظریه پردازی و پردازش و ساختن نظریات روانکاوی پیش میرفت متوجه شد که آن ثمربخشی حیرت انگیز اولیه که میتوان اصطلاحاً آن را تراپوتیک نامید به تدریج اهمیت خود را از دست میدهد و رنگ میبازد. وقتی او متوجه این مطلب شد که این ثمربخشی برقآسا و حیرت انگیز اولیه، که فعلاً اسمش را میگذاریم تراپوتیک، کم کم رنگ میبازد تلاش او معطوف به این شد که این پدیده جدید را توجیه کند و آن را تئوریزه کند و در این مرحله بود که فروید ثمربخشی تراپوتیک را رها کرد و در ورای آن به دنبال چیزی گشت که آن را در اصطلاح cause نامید، یعنی اساس قضیه. او فهمید که قضیه چیز دیگری است و این قضیه چیزی است که سمپتوم خود محصول ثمربخشی آن است. گفتم که سمپتوم معلول است. سمپتوم معلول همین قضیه است. این قضیه یک ثمربخشی داشته که ثمربخشیاش منجر به تولید سمپتوم شده. در این صورت سمپتوم آن چیزی نیست که درست کار نمیکند بلکه دقیقاً آن چیزی است که درست کار میکند و اگر در این میان چیزی درست کار نمیکند ثمربخشی با هدف تراپوتیک آن است. چون که سمپتوم معلول یک cause است پس درست کار میکند و هدف تراپوتیک داشتن یعنی اینکه آن قضیه نادیده گرفته شده و اینکه سمپتوم یک معلول است نادیده گرفته شده و اینجاست که درست کار نمیکند، اینجاست که قضیه بر اساس منطق و بر اساس درک علیت سمپتوم انجام نمیگیرد و حالا که فروید به این مرحله رسیده طبیعی است که در این مرحله روانکاوی از محور تراپوتیک به محور اتیک میچرخد.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ناخودآگاه #بنیاد #قضیه #اخلاق #سمپتوم
#علت #معلول #کشف_ناخودآگاه
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#cause
#ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
فروید برای توجیه اثربخشی روانکاوی بود که ناخودآگاه را کشف کرد. تمام مقولات بنیادین روانکاوی و اصولاً ساختن کل بدنه نظریات روانکاوی محصول این تلاش فروید برای توجیه کردن علل اثربخشی روانکاوی بودند. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. فروید به مقیاسی که در کار پراتیک خود پیشرفت میکرد و در کار نظریه پردازی و پردازش و ساختن نظریات روانکاوی پیش میرفت متوجه شد که آن ثمربخشی حیرت انگیز اولیه که میتوان اصطلاحاً آن را تراپوتیک نامید به تدریج اهمیت خود را از دست میدهد و رنگ میبازد. وقتی او متوجه این مطلب شد که این ثمربخشی برقآسا و حیرت انگیز اولیه، که فعلاً اسمش را میگذاریم تراپوتیک، کم کم رنگ میبازد تلاش او معطوف به این شد که این پدیده جدید را توجیه کند و آن را تئوریزه کند و در این مرحله بود که فروید ثمربخشی تراپوتیک را رها کرد و در ورای آن به دنبال چیزی گشت که آن را در اصطلاح cause نامید، یعنی اساس قضیه. او فهمید که قضیه چیز دیگری است و این قضیه چیزی است که سمپتوم خود محصول ثمربخشی آن است. گفتم که سمپتوم معلول است. سمپتوم معلول همین قضیه است. این قضیه یک ثمربخشی داشته که ثمربخشیاش منجر به تولید سمپتوم شده. در این صورت سمپتوم آن چیزی نیست که درست کار نمیکند بلکه دقیقاً آن چیزی است که درست کار میکند و اگر در این میان چیزی درست کار نمیکند ثمربخشی با هدف تراپوتیک آن است. چون که سمپتوم معلول یک cause است پس درست کار میکند و هدف تراپوتیک داشتن یعنی اینکه آن قضیه نادیده گرفته شده و اینکه سمپتوم یک معلول است نادیده گرفته شده و اینجاست که درست کار نمیکند، اینجاست که قضیه بر اساس منطق و بر اساس درک علیت سمپتوم انجام نمیگیرد و حالا که فروید به این مرحله رسیده طبیعی است که در این مرحله روانکاوی از محور تراپوتیک به محور اتیک میچرخد.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ناخودآگاه #بنیاد #قضیه #اخلاق #سمپتوم
#علت #معلول #کشف_ناخودآگاه
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#cause
#ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «لکان بارها صحبت از مثمر بودن سوژه کرد. یعنی اینکه خود سوژه هم نتیجه یک اثربخسی است. او خود ثمره یک رابطه علیتی است. سوژه محصول دلالت است، محصول signification است. به همین دلیل است که لکان میگوید "ناخودآگاه را درمان نمیکنند".»…
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #اثر_بخشی #ثمر_بخشی #انجمن_جهانی_روانکاوی #اتیک #تراپوتیک #درمان #درمانی #ناخودآگاه #سوژه #اثربخشی #رابطه #علیت #دلالت #محصول #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا
#Unconscious
#Signification #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #اثر_بخشی #ثمر_بخشی #انجمن_جهانی_روانکاوی #اتیک #تراپوتیک #درمان #درمانی #ناخودآگاه #سوژه #اثربخشی #رابطه #علیت #دلالت #محصول #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا
#Unconscious
#Signification #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
تقاضا برای روانکاوی هم بر همین اصل استوار است. بر این فرض از طرف متقاضی استوار است که سمپتوم دارای یک علت است، که سمپتوم یک معلول است. این فرض را مشخص کرده که آمده تقاضای روانکاوی کرده و چون میخواهد اینجا صحبت کند و میخواهد از طریق کلام به مقصود برسد، پس این فرض را هم دارد که این علت اساس سمانتیک یا معنایی و مفهومی (مفهومی بهتر است) دارد. ضمناً با تقاضای خود به این مسأله اذعان کرده که او این علت را نمیداند، میداند که علت هست، فرض کرده که علت سمانتیک است ولی اذعان میکند که «من نمیدانم» و مراجعه به روانکاو از این جهت صورت میگیرد و روانکاو از آن جهت به عنوان یک مخاطب ویژه برگزیده میشود که فرض این است که او سوژهای است که علت را میداند یعنی متقاضی فرض میکند که روانکاو علت را میداند. یعنی او «سوژهای که فرض میشود میداند» است. ترانسفرانس محصول استقرار و به رسمیت شناختن این سوژه است، سوژهای که فرض میشود میداند و نه هیچ چیز دیگر. انتقال بنابر این محصول این تقاضاست و شرط لازم برای به جریان انداختن روند روانکاوی اما نه شرط کافی آن. عرصه روانکاوی این امکان را به وجود میآورد که «من نمیدانم» متقاضی تغییر مکان دهد، از محلی به محل دیگر انتقال پیدا کند. سؤال او، ناتوانی او در یافتن پاسخ برای سؤالش به دیگری انتقال پیدا میکند و همین انتقال است که مبنای ترانسفرانس در روانکاوی است. پس واقعاً انتقالی به معنای مکانی صورت میگیرد و آن تبدیل به ترانسفرانس که در روانکاوی اساس کار است میشود. روانکاو حالا از این به بعد مسؤولیت ناتوانی را به عهده دارد و همین امر است که موجب آرامش و تخفیف درد و رنج متقاضی میشود و ثمربخشی برقآسای روانکاوی، آرامش و سبکباری حاصله چیزی نیست جز واگذار کردن بار ناتوانی به «سوژهای که فرض میشود میداند». بنابراین اثربخشی برقآسا محصول برقرار شدن یک ارتباط میان سوژه و دانش است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تقاضا #متقاضی
#سوژه #دانش
#ترانسفرانس #انتقال
#سمپتوم
#معنایی #مفهومی
#پاسخ
#مسئولیت
#ناتوانی #درد #رنج
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Subject_supposed_to_know
#Transference
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
تقاضا برای روانکاوی هم بر همین اصل استوار است. بر این فرض از طرف متقاضی استوار است که سمپتوم دارای یک علت است، که سمپتوم یک معلول است. این فرض را مشخص کرده که آمده تقاضای روانکاوی کرده و چون میخواهد اینجا صحبت کند و میخواهد از طریق کلام به مقصود برسد، پس این فرض را هم دارد که این علت اساس سمانتیک یا معنایی و مفهومی (مفهومی بهتر است) دارد. ضمناً با تقاضای خود به این مسأله اذعان کرده که او این علت را نمیداند، میداند که علت هست، فرض کرده که علت سمانتیک است ولی اذعان میکند که «من نمیدانم» و مراجعه به روانکاو از این جهت صورت میگیرد و روانکاو از آن جهت به عنوان یک مخاطب ویژه برگزیده میشود که فرض این است که او سوژهای است که علت را میداند یعنی متقاضی فرض میکند که روانکاو علت را میداند. یعنی او «سوژهای که فرض میشود میداند» است. ترانسفرانس محصول استقرار و به رسمیت شناختن این سوژه است، سوژهای که فرض میشود میداند و نه هیچ چیز دیگر. انتقال بنابر این محصول این تقاضاست و شرط لازم برای به جریان انداختن روند روانکاوی اما نه شرط کافی آن. عرصه روانکاوی این امکان را به وجود میآورد که «من نمیدانم» متقاضی تغییر مکان دهد، از محلی به محل دیگر انتقال پیدا کند. سؤال او، ناتوانی او در یافتن پاسخ برای سؤالش به دیگری انتقال پیدا میکند و همین انتقال است که مبنای ترانسفرانس در روانکاوی است. پس واقعاً انتقالی به معنای مکانی صورت میگیرد و آن تبدیل به ترانسفرانس که در روانکاوی اساس کار است میشود. روانکاو حالا از این به بعد مسؤولیت ناتوانی را به عهده دارد و همین امر است که موجب آرامش و تخفیف درد و رنج متقاضی میشود و ثمربخشی برقآسای روانکاوی، آرامش و سبکباری حاصله چیزی نیست جز واگذار کردن بار ناتوانی به «سوژهای که فرض میشود میداند». بنابراین اثربخشی برقآسا محصول برقرار شدن یک ارتباط میان سوژه و دانش است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تقاضا #متقاضی
#سوژه #دانش
#ترانسفرانس #انتقال
#سمپتوم
#معنایی #مفهومی
#پاسخ
#مسئولیت
#ناتوانی #درد #رنج
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Subject_supposed_to_know
#Transference
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
لکان میگوید: «انتقال عشقی است که معطوف به دانش است». اثربخشی برقآسا محصول برقرار شدن یک ارتباط میان سوژه و دانش است. دانشی که علت مخفی سمپتوم را در بر میگیرد. پس اثربخشی درمانی در نتیجه چیزی نیست جز اثربخشی برقرار شدن انتقال، همین. و باید تأکید کنم که این اثربخشی الزاماً منجر به یک پسیکانالیز به معنای واقعی نمیشود. این اثربخشی فقط در نتیجه استقرار سوژهای است که فرض میشود میداند و علت العلل ثمربخشی درمانی در پراتیکهای مختلف اعم از شمنیسم [۵] تا انواع روان درمانیها. این آن اثربخشی است که تلقین هم از آن بهره میگیرد. بدیهی است که در تمام این پراتیکها با دقت تمام از نزدیک شدن به آن قضیه اساسی حذر میشود. قضیه اساسی نادیده گرفته شده و از آن پرهیز میشود و همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار خاتمه یافته تلقی میشود. این کاری است که نه تنها از طرف درمانگران و شفاگران صورت میگیرد بلکه بسیاری از بیماران یا متقاضیان هم به آن مبادرت میکنند یعنی همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار را خاتمه یافته تلقی میکنند، چونکه بیماران به نوعی، میتوان گفت «غریزی»، در مییابند که از مرزی به بعد قدم در راه بیبازگشت میگذارند و از گذاشتن قدم در این مرز اجتناب میکنند. آیا میتوان به خاطر این امتناع از آنها خرده گرفت؟ آیا از اینکه آنها به این خوشبختی ناچیز دل خوش میدارند به آنها ایرادی است؟ آیا همه باید ببینند که آسمان در هرکجا آیا همین رنگ است؟ فقط اشکال کار این است که «هرچه زود برآید دیر نپاید» و این تنها دلیلی است که آنالیزان را مجبور میکند از حیطه ثمربخشی تراپوتیک گذشته و به سوی ثمربخشی اتیک گام بردارد و درد و رنج او که در اوان کار کاملاً تخفیف یافته بود به صورت مضاعف برگردد.
❊پایان درسنامه اول دوره اول❊
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتقال #عشق #سوژه #اثربخشی #محصول #بازگشت
#تراپوتیک #اتیک #غریزه #غریزی #اجتناب
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#کلاس_ها_ی_عرصه_فرویدی
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
لکان میگوید: «انتقال عشقی است که معطوف به دانش است». اثربخشی برقآسا محصول برقرار شدن یک ارتباط میان سوژه و دانش است. دانشی که علت مخفی سمپتوم را در بر میگیرد. پس اثربخشی درمانی در نتیجه چیزی نیست جز اثربخشی برقرار شدن انتقال، همین. و باید تأکید کنم که این اثربخشی الزاماً منجر به یک پسیکانالیز به معنای واقعی نمیشود. این اثربخشی فقط در نتیجه استقرار سوژهای است که فرض میشود میداند و علت العلل ثمربخشی درمانی در پراتیکهای مختلف اعم از شمنیسم [۵] تا انواع روان درمانیها. این آن اثربخشی است که تلقین هم از آن بهره میگیرد. بدیهی است که در تمام این پراتیکها با دقت تمام از نزدیک شدن به آن قضیه اساسی حذر میشود. قضیه اساسی نادیده گرفته شده و از آن پرهیز میشود و همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار خاتمه یافته تلقی میشود. این کاری است که نه تنها از طرف درمانگران و شفاگران صورت میگیرد بلکه بسیاری از بیماران یا متقاضیان هم به آن مبادرت میکنند یعنی همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار را خاتمه یافته تلقی میکنند، چونکه بیماران به نوعی، میتوان گفت «غریزی»، در مییابند که از مرزی به بعد قدم در راه بیبازگشت میگذارند و از گذاشتن قدم در این مرز اجتناب میکنند. آیا میتوان به خاطر این امتناع از آنها خرده گرفت؟ آیا از اینکه آنها به این خوشبختی ناچیز دل خوش میدارند به آنها ایرادی است؟ آیا همه باید ببینند که آسمان در هرکجا آیا همین رنگ است؟ فقط اشکال کار این است که «هرچه زود برآید دیر نپاید» و این تنها دلیلی است که آنالیزان را مجبور میکند از حیطه ثمربخشی تراپوتیک گذشته و به سوی ثمربخشی اتیک گام بردارد و درد و رنج او که در اوان کار کاملاً تخفیف یافته بود به صورت مضاعف برگردد.
❊پایان درسنامه اول دوره اول❊
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتقال #عشق #سوژه #اثربخشی #محصول #بازگشت
#تراپوتیک #اتیک #غریزه #غریزی #اجتناب
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#کلاس_ها_ی_عرصه_فرویدی
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Forwarded from انجمن فرویدی
فرزام پروای کلاش درِ انتشارات ققنوس هم مالید!
https://freudianassociation.org/?p=67921
#میترا_کدیور
#انجمن_فرویدی
#روانکاوی #درسنامه
#فروید #لکان
#فرزام_پروا
#سرقت_ادبی
#سرقت_علمی
#انتشارات_ققنوس
#ققنوس
#محمد_صنعتی
#گهر_همایونپور
#اخراجی
#مافیای_روان
#معجون_صن_هما_فر
#مافیا #تاویستوک
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@freudianassociation
https://freudianassociation.org/?p=67921
#میترا_کدیور
#انجمن_فرویدی
#روانکاوی #درسنامه
#فروید #لکان
#فرزام_پروا
#سرقت_ادبی
#سرقت_علمی
#انتشارات_ققنوس
#ققنوس
#محمد_صنعتی
#گهر_همایونپور
#اخراجی
#مافیای_روان
#معجون_صن_هما_فر
#مافیا #تاویستوک
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@freudianassociation
انجمن فرویدی
فرزام پروای کلاش درِ انتشارات ققنوس هم مالید! - انجمن فرویدی
منبع: صفحه اینستاگرام انتشارات ققنوس
Forwarded from انجمن فرویدی
فرزام پروای کلاش و انتشارات ققنوس… در و تختۀ جور!
mashhadiimarjan
“همزمان موجود مفلوک دیگری که مثل همه آدمها برای یافتن راه چاره ای برای تخفیف فلاکت هایش به من مراجعه کرده و سپس سر از کلاس هایم درآورده بود، طبق روال غیر قابل اجتناب یک صنف خاص، هوس روانکاو شدن به سرش می زند و چون مطلقاً چیزی سر کلاس های من دستگیرش نمی شود تصمیم می گیرد به سراغ “پدر خوانده” برود که حرفهای “خلج” ی اش برای هر “خر”ی قابل “فهم!” بود.
اما قسمت خوشمزه این ماجرای – حالا دیگر بسیار تکراری – این بود که “پدر خوانده” از هول حلیم یک راست رفت توی دیگ در حالی که نمی دانست به کدام خدای سومری نیایش کند که چنین موهبتی را نصیبش کرده است. او بقدری در آن دیگ حلیم قلپ قلپ می کرد که به آن بنده خدای وامانده یک شبه همان جایگاهی را اعطا کرد که به آن برده تحت هیپنوز بعد از پانزده سال بردگی شبانروزی اهدا کرده بود!!...
https://freudianassociation.org/?p=67945
#میترا_کدیور
#انجمن_فرویدی
#روانکاوی #درسنامه
#فروید #لکان
#فرزام_پروا
#سرقت_ادبی
#سرقت_علمی
#انتشارات_ققنوس
#ققنوس
#محمد_صنعتی
#گهر_همایونپور
#اخراجی #دزدی
#مافیای_روان
#معجون_صن_هما_فر
#مافیا #تاویستوک
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@freudianassociation
mashhadiimarjan
“همزمان موجود مفلوک دیگری که مثل همه آدمها برای یافتن راه چاره ای برای تخفیف فلاکت هایش به من مراجعه کرده و سپس سر از کلاس هایم درآورده بود، طبق روال غیر قابل اجتناب یک صنف خاص، هوس روانکاو شدن به سرش می زند و چون مطلقاً چیزی سر کلاس های من دستگیرش نمی شود تصمیم می گیرد به سراغ “پدر خوانده” برود که حرفهای “خلج” ی اش برای هر “خر”ی قابل “فهم!” بود.
اما قسمت خوشمزه این ماجرای – حالا دیگر بسیار تکراری – این بود که “پدر خوانده” از هول حلیم یک راست رفت توی دیگ در حالی که نمی دانست به کدام خدای سومری نیایش کند که چنین موهبتی را نصیبش کرده است. او بقدری در آن دیگ حلیم قلپ قلپ می کرد که به آن بنده خدای وامانده یک شبه همان جایگاهی را اعطا کرد که به آن برده تحت هیپنوز بعد از پانزده سال بردگی شبانروزی اهدا کرده بود!!...
https://freudianassociation.org/?p=67945
#میترا_کدیور
#انجمن_فرویدی
#روانکاوی #درسنامه
#فروید #لکان
#فرزام_پروا
#سرقت_ادبی
#سرقت_علمی
#انتشارات_ققنوس
#ققنوس
#محمد_صنعتی
#گهر_همایونپور
#اخراجی #دزدی
#مافیای_روان
#معجون_صن_هما_فر
#مافیا #تاویستوک
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@freudianassociation
انجمن فرویدی
فرزام پروای کلاش و انتشارات ققنوس... در و تختۀ جور! - انجمن فرویدی
mashhadiimarjan “همزمان موجود مفلوک دیگری که مثل همه آدمها برای یافتن راه چاره ای برای تخفیف فلاکت هایش به من مراجعه کرده و سپس سر از کلاس هایم درآورده بود، طبق روال غیر قابل اجتناب یک صنف خاص، هوس روانکاو شدن به سرش می زند و چون مطلقاً چیزی سر کلاس های من…