Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudanassociation 💬👇
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
باید اذعان کنم که برای من هیچ خلاقیتی، هیچ پردازشی، هیچ اثری زیبایی و شکوه طنز را ندارد. اخیراً کشف کردم که این مطلب در مورد کانت هم صادق بوده است. کشفی که باعث شد، دلبستگی و احترامم به او چند برابر بشود. اما گفتار با رفتار متفاوت است که نباید آنها را با هم اشتباه کرد. توضیح میدهم، در گفتار روانکاوی این ابژه
«a»
، یعنی ابژهای که اشتیاق از آن زاییده میشود است که تولید دانش و در نتیجه تولید گفتار میکند....
در گفتار هیستریک این سوژه است که در جایگاه عامل است. گفتم که ابژه
«a»
در هیچ تعریفی نمیگنجد، یعنی چیزی که به طور ذاتی یا بطور
Semantic
سرکش است. وقتی چیزی از لحاظ
Semantic
قابل تعریف نباشد، مترادف آن است که به طور ماهوی سرکش است و خارج از
Norm
، از آنجا که
Norm
ها و هنجارها همگی محصولات گفتار اربابی هستند، برای ابژه
«a»
وقتی که در جایگاه عامل قرار میگیرد، پشیزی نمیارزند. ابژه
«a»
تمام هنجارها را به سخره میگیرد تا حاکمیت خودش را مستقر کند. این است که ابژه
«a»
یک دیکتاتور به معنی واقعی کلمه است. ابژه
«a»
وقتی که در جایگاه عامل قرار میگیرد رفتاری را سبب میشود که میتوان آن را در یک طیف گسترده ارزیابی کرد. میتوان این رفتار را قاطعیت نامید یا اقتدار یا دیکتاتوری. میتوان حتی آن را رفتاری مگالومانیک یا ضد اجتماعی نامید. این رفتار را در یک کلام میتوان این طور خلاصه کرد که غافلگیر کننده است، سؤال برانگیز است و تولید طنز میکند و این دقیقاً همان چیزهایی است که مد نظر است. یعنی خارج شدن از مسیر، پرتاب شدن از موضع مستقر، متزلزل شدن تعاریف ساری و جاری و آبکی و جایگزینی آنها با طنز، یعنی پدیدهای که خودش خارج از
Norm
است. ضمناً ابژه
«a»
هیچگونه امر مطلق را که در گفتار اربابی بسیار هم جدی است به رسمیت نمیشناسد، چه برسد به کاریکاتورهای امر مطلق که در گفتار دانشگاهی وجود دارند، از جمله کشیکهای شما آقایون. در نتیجه وقتی که میگویم نمیتوان با افراد دیگر از همان ابتدا گفتار روانکاوی داشت منظورم تأکید بر این مطلب است که تا وقتی که دیگری متوجه نشده است که این امور مطلق در گفتار روانکاوی به پشیزی نمیارزند، میبایست اول این مطلب را به آن مخاطب نشان داد.
جلسه چهارم دوره اول ۱۰ خرداد ۱۳۸۰
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
.....
#روانکاو#دکتر_میترا_کدیور
#ابژه#اشتیاق#گفتار_روانکاوی#طنز#تولید_دانش#تولید_گفتار#دیکتاتور#زبان
انتخاب متن و تصویر: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
باید اذعان کنم که برای من هیچ خلاقیتی، هیچ پردازشی، هیچ اثری زیبایی و شکوه طنز را ندارد. اخیراً کشف کردم که این مطلب در مورد کانت هم صادق بوده است. کشفی که باعث شد، دلبستگی و احترامم به او چند برابر بشود. اما گفتار با رفتار متفاوت است که نباید آنها را با هم اشتباه کرد. توضیح میدهم، در گفتار روانکاوی این ابژه
«a»
، یعنی ابژهای که اشتیاق از آن زاییده میشود است که تولید دانش و در نتیجه تولید گفتار میکند....
در گفتار هیستریک این سوژه است که در جایگاه عامل است. گفتم که ابژه
«a»
در هیچ تعریفی نمیگنجد، یعنی چیزی که به طور ذاتی یا بطور
Semantic
سرکش است. وقتی چیزی از لحاظ
Semantic
قابل تعریف نباشد، مترادف آن است که به طور ماهوی سرکش است و خارج از
Norm
، از آنجا که
Norm
ها و هنجارها همگی محصولات گفتار اربابی هستند، برای ابژه
«a»
وقتی که در جایگاه عامل قرار میگیرد، پشیزی نمیارزند. ابژه
«a»
تمام هنجارها را به سخره میگیرد تا حاکمیت خودش را مستقر کند. این است که ابژه
«a»
یک دیکتاتور به معنی واقعی کلمه است. ابژه
«a»
وقتی که در جایگاه عامل قرار میگیرد رفتاری را سبب میشود که میتوان آن را در یک طیف گسترده ارزیابی کرد. میتوان این رفتار را قاطعیت نامید یا اقتدار یا دیکتاتوری. میتوان حتی آن را رفتاری مگالومانیک یا ضد اجتماعی نامید. این رفتار را در یک کلام میتوان این طور خلاصه کرد که غافلگیر کننده است، سؤال برانگیز است و تولید طنز میکند و این دقیقاً همان چیزهایی است که مد نظر است. یعنی خارج شدن از مسیر، پرتاب شدن از موضع مستقر، متزلزل شدن تعاریف ساری و جاری و آبکی و جایگزینی آنها با طنز، یعنی پدیدهای که خودش خارج از
Norm
است. ضمناً ابژه
«a»
هیچگونه امر مطلق را که در گفتار اربابی بسیار هم جدی است به رسمیت نمیشناسد، چه برسد به کاریکاتورهای امر مطلق که در گفتار دانشگاهی وجود دارند، از جمله کشیکهای شما آقایون. در نتیجه وقتی که میگویم نمیتوان با افراد دیگر از همان ابتدا گفتار روانکاوی داشت منظورم تأکید بر این مطلب است که تا وقتی که دیگری متوجه نشده است که این امور مطلق در گفتار روانکاوی به پشیزی نمیارزند، میبایست اول این مطلب را به آن مخاطب نشان داد.
جلسه چهارم دوره اول ۱۰ خرداد ۱۳۸۰
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
.....
#روانکاو#دکتر_میترا_کدیور
#ابژه#اشتیاق#گفتار_روانکاوی#طنز#تولید_دانش#تولید_گفتار#دیکتاتور#زبان
انتخاب متن و تصویر: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Video
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
از طریق بیرون کشیدن ابژه ژوئی سانس است که موجود انسانی می تواند به نوعی خوشنودی تأخيری و دست دوم و با این همه بسیار غیر مترقبه دست یابد . این ژوئی سانسی است که هرگز قبل از آن وجود نداشته و لکان آن را «لذت افزوده» می نامد . قبلا گفتیم که این اصطلاح را لکان از تئوری مارکس در مورد ارزش افزوده اقتباس کرده و معتقد است که لذت افزوده در اقتصاد روانی همان نقشی را بازی می کند که ارزش افزوده در اقتصاد بازار .
لذت افزوده عاملی است که گفتار کاپیتالیسم را از نائل شدن به هدف خود كه همانا سوژه يكپارچه است باز می دارد زیرا در جهت معکوس عمل می کند . هر چه داشته ها بیشتر شود کسری لذت هم افزایش می یابد و خوشنودی بیشتر به افول می گراید و از دسترس دورتر می شود .
«برنارد لوکور» می گوید : «گفتار کاپیتالیسم در ساختار خود سیستمی است که به طور عمده بر اساس توزیع دال بنا شده است ، خواه به شکل اطلاعات و خواه به شکل تصاویر ، که بدون وقفه و به طرز سرسام آوری انسانها را مورد تهاجم قرار می دهند . این گفتار همچنین مدام در حال ساختن ماشین های لذت زای پیچیده و پیچیده تر است که انواع و اقسام لذتها را به ارزانی در هر کوی و برزن در اختیار هر کسی قرار می دهند . اما خوشنودی از این دنیای سرسام آور هر روز بیشتر رخت برمی بندد و فلاکت و ادبار دنیای مصرف هم بر همین اساس است . نوعی لذت خواهی و لذت بری دیوانه وار و بدون حد و مرز که هر روز تمنای جدیدتری دارد ، هر روز کالای نوتری را می طلبد و از انبوه کالاهای متعدد جز خاکستری بر جای نمی گذارد . در این گیر و دار خوشنودی و رضایت آن چیزی است که اول از همه تبدیل به خاکستر شده است »
منبع : كتاب مكتب لكان ، روانكاوی در قرن بیست ویکم #دکتر_میترا_کدیور
#كاپيتاليسم#ماركس#ارزش_افزوده#لكان#لذت_افزوده#سوژه#ابژه#دال#گفتار_کاپیتالیسم#مصرف_گرایی#سوژه_یکپارچه#خوشنودی#ساختار#سیستم#لذت#فلاکت#خاکستر
Animator : Matthieu Gueritte
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
از طریق بیرون کشیدن ابژه ژوئی سانس است که موجود انسانی می تواند به نوعی خوشنودی تأخيری و دست دوم و با این همه بسیار غیر مترقبه دست یابد . این ژوئی سانسی است که هرگز قبل از آن وجود نداشته و لکان آن را «لذت افزوده» می نامد . قبلا گفتیم که این اصطلاح را لکان از تئوری مارکس در مورد ارزش افزوده اقتباس کرده و معتقد است که لذت افزوده در اقتصاد روانی همان نقشی را بازی می کند که ارزش افزوده در اقتصاد بازار .
لذت افزوده عاملی است که گفتار کاپیتالیسم را از نائل شدن به هدف خود كه همانا سوژه يكپارچه است باز می دارد زیرا در جهت معکوس عمل می کند . هر چه داشته ها بیشتر شود کسری لذت هم افزایش می یابد و خوشنودی بیشتر به افول می گراید و از دسترس دورتر می شود .
«برنارد لوکور» می گوید : «گفتار کاپیتالیسم در ساختار خود سیستمی است که به طور عمده بر اساس توزیع دال بنا شده است ، خواه به شکل اطلاعات و خواه به شکل تصاویر ، که بدون وقفه و به طرز سرسام آوری انسانها را مورد تهاجم قرار می دهند . این گفتار همچنین مدام در حال ساختن ماشین های لذت زای پیچیده و پیچیده تر است که انواع و اقسام لذتها را به ارزانی در هر کوی و برزن در اختیار هر کسی قرار می دهند . اما خوشنودی از این دنیای سرسام آور هر روز بیشتر رخت برمی بندد و فلاکت و ادبار دنیای مصرف هم بر همین اساس است . نوعی لذت خواهی و لذت بری دیوانه وار و بدون حد و مرز که هر روز تمنای جدیدتری دارد ، هر روز کالای نوتری را می طلبد و از انبوه کالاهای متعدد جز خاکستری بر جای نمی گذارد . در این گیر و دار خوشنودی و رضایت آن چیزی است که اول از همه تبدیل به خاکستر شده است »
منبع : كتاب مكتب لكان ، روانكاوی در قرن بیست ویکم #دکتر_میترا_کدیور
#كاپيتاليسم#ماركس#ارزش_افزوده#لكان#لذت_افزوده#سوژه#ابژه#دال#گفتار_کاپیتالیسم#مصرف_گرایی#سوژه_یکپارچه#خوشنودی#ساختار#سیستم#لذت#فلاکت#خاکستر
Animator : Matthieu Gueritte
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
فروید به این نکته پی برد که سمپتوم یک خطاب است. سمپتوم در تلاش است که چیزی را به کسی بگوید. سمپتوم حقیقت بیمار است. تلاش برای امحاء سمپتوم برای امحاء حقیقت بیمار است. آن کس درصدد است سمپتوم را به هر قیمت درمان کند در واقع کسی است که نمیتواند حقیقت بیمار را تحمل کند و می خواهد به هر ترتیب آن را خفه نماید. او در واقع ناقل گفتار ارباب است که معتقد است هیچ حقیقتی جز حقیقت ارباب وجود ندارد. به همین دلیل است که لکان معتقد است گفتار دانشگاهی در بسیاری از موارد چیزی جز مرکبی برای گفتار ارباب نیست. سمپتوم، اعتراضی است بر سلطه گفتار ارباب، اعتراضی ناتوان و ناممکن. گفتار ارباب و گاهی گفتار دانشگاهی تاب تحمل این اعتراض را ندارند و باید آن را از بین ببرند. باید آن را ((درمان)) کنند.
به نقل از کتاب #مکتب_لکان
(عنوان: رابطه جنسی وجود ندارد)
....
#سمپتوم# حقیقت#گفتار_ارباب#گفتار_دانشگاهی
انتخاب متن و تصویر: پرهام زرگر
@doostdaran_freudianassociation
به نقل از کتاب #مکتب_لکان
(عنوان: رابطه جنسی وجود ندارد)
....
#سمپتوم# حقیقت#گفتار_ارباب#گفتار_دانشگاهی
انتخاب متن و تصویر: پرهام زرگر
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
گفتار روانکاوی در جهت مخالف گفتار اربابی قرار گرفته است. امروزه در پایان قرن بیستم تنها گفتار اربابی باقی مانده گفتار اقتصاد بازار است که در آن همه چیز کالاست، حتی دانش، حتی درمان و همه چیز از مختصات بازار تبعیت می کند. مقوله دانش و مقوله درمان هم باید مشخصات یک کالای ایده آل را داشته باشند و یک کالای ایده آل سه مشخصه دارد:
با هزینه کم تولید می شود،
سریع به دست مصرف کننده می رسد،
سودآوری بالایی برای تولیدکننده دارد.
نه دانش روانکاوی و نه درمان روانکاوی هیچیک در راستای اقتصاد بازار نیست و از مختصات آن تبعیت نمی کند.
به نقل از کتاب؛
مکتب لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#روانکاوی #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #گفتار_اربابی #اقتصاد_بازار #دوستداران_انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
با هزینه کم تولید می شود،
سریع به دست مصرف کننده می رسد،
سودآوری بالایی برای تولیدکننده دارد.
نه دانش روانکاوی و نه درمان روانکاوی هیچیک در راستای اقتصاد بازار نیست و از مختصات آن تبعیت نمی کند.
به نقل از کتاب؛
مکتب لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#روانکاوی #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #گفتار_اربابی #اقتصاد_بازار #دوستداران_انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
برای تخریب درخت تناور روانکاوی، یکی از بهترین راهها، وجود "کرم هایی است که از درون آن را می خورند."
صد سال عقب ماندگی ما از وزیرمان پیداست
نویسنده: زهرا نوعی
متن کامل مقاله در #سایت_انجمن_فرویدی موجود است
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
#میترا_کدیور
#وزارت_بهداشت
#گفتار_دانشگاهی
#مافیای_روان
#کاسبان_روان
#روانکاوی_وحشی
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
برای تخریب درخت تناور روانکاوی، یکی از بهترین راهها، وجود "کرم هایی است که از درون آن را می خورند."
صد سال عقب ماندگی ما از وزیرمان پیداست
نویسنده: زهرا نوعی
متن کامل مقاله در #سایت_انجمن_فرویدی موجود است
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
#میترا_کدیور
#وزارت_بهداشت
#گفتار_دانشگاهی
#مافیای_روان
#کاسبان_روان
#روانکاوی_وحشی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation امروز در پایان قرن بیستم تنها گفتار اربابی باقیمانده. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
۵.مطرح کردن مجدد مقوله صنفی موضوعی است که دکتر کدیور به آن نیز پاسخ داده است: "دلایل دیگری نیز وجود دارند که روانکاوان بعد از فروید را وادار به پشت کردن به او کرد که یکی از آنها انتظارات اقتصاد بازار بود.
گفتار روانکاوی در جهت مخالفت گفتار اربابی قرار گرفته است. امروز در پایان قرن بیستم تنها گفتار اربابی باقیمانده گفتار اقتصاد بازار است که در آن همه چیز کالاست، حتی دانش، حتی درمان و همه چیز از مختصات بازار تبعیت میکند.مقوله دانش و مقوله درمان هم باید مشخصات یک کالای ایده آل را داشته باشند و یک کالای ایده آل سه مشخصه داره: باهزینه کم تولید میشود، سریع بدست مصرف کننده میرسد، سودآوری بالایی برای تولید کننده دارد. نه دانش روانکاوی و نه درمان روانکاوی هیچ یک در راستای اقتصاد بازار نیست و از مختصات آن تبعیت نمی کند." [۲۴]
برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#نه_به_تحریف_کتاب_مکتب_لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #اقتصاد #گفتار_اربابی
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
گفتار روانکاوی در جهت مخالفت گفتار اربابی قرار گرفته است. امروز در پایان قرن بیستم تنها گفتار اربابی باقیمانده گفتار اقتصاد بازار است که در آن همه چیز کالاست، حتی دانش، حتی درمان و همه چیز از مختصات بازار تبعیت میکند.مقوله دانش و مقوله درمان هم باید مشخصات یک کالای ایده آل را داشته باشند و یک کالای ایده آل سه مشخصه داره: باهزینه کم تولید میشود، سریع بدست مصرف کننده میرسد، سودآوری بالایی برای تولید کننده دارد. نه دانش روانکاوی و نه درمان روانکاوی هیچ یک در راستای اقتصاد بازار نیست و از مختصات آن تبعیت نمی کند." [۲۴]
برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#نه_به_تحریف_کتاب_مکتب_لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #اقتصاد #گفتار_اربابی
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
جلسه چهارم دوره اول
(۱۰ خرداد ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتم که در مکتب لکان متقاضی را رد نمیکنند ولی مشتری را چرا. مثال دوستی را در نیویورک آوردم و ملاقاتش را با یک آنالیست لکانی و پذیرفته نشدنش را. و نیز جواب فروید به نامه ورتیس را که انگشت بر صرف نظر کردن او میگذاشت و تشکر میکرد که از ملاقاتش صرف نظر کرده است. در مکتب لکان آن چیزی که قبل از هرچیز مورد بررسی قرار میگیرد همین موضوع تقاضا است و آن چیزی که برای مدرس یا روانکاو در تصمیمش برای پذیرش یا رد یک سوژه اساسی است. وقتی که تقاضا مورد ارزیابی قرار گرفت و صداقت آن به اثبات رسید، سوژه این امکان را خواهد داشت که از تسهیلات و امکانات ویژهای برخوردار بشود و حالا مثالش، گفتم که این اتفاق افتاد، خود خانم جلیلوند اینجا حضور ندارند، به هر دلیل، ایشان از همه تسهیلاتی برخوردار میشوند که همه شما، چون که یک متقاضی واقعی این جوری رفتار میکند. دوست من در نیویورک با این اطمینان نزد آنالیست رفته بود که صد در صد مورد قبول واقع میشود، چون به عنوان یک مشتری رفته بود، در فرهنگ آمریکایی، و ذرهای هم تردید نداشت که ادامه کار فقط و فقط به تصمیم شخص او بستگی دارد و به معنای واقعی کلمه به عنوان یک مشتری رفته بود که کالایی را که آنجا در معرض خرید گذاشته بودند از آن خود بکند، با این استدلال آمریکایی که خب جنس داخل مغازه است و پول توی جیب من، بنابراین دیگر مشکلی نیست. اولین و شاید تنها درس آنالیست به او یک تیپای محکم به ایگویش بود. خانم جلیلوند بر عکس، حرکتی درست برخلاف این داشت او با وجودی که میدانست ممکن است پذیرفته نشود، مراجعه کرد و ایگوی خودش را وجه المصالحه قرار داد و این یعنی متقاضی بودن. در یک روانکاوی آنالیزان مجبور است که بپردازد و پول کمترین و بیارزشترین چیزی است که میپردازد. این واقعیتی است که برای بسیاری به کلی قابل درک نیست، زیرا پول در گفتار اربابی تنها ارزش و معیار تمام ارزشهاست.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#متقاضی #مشتری #پول #گفتار_اربابی
#سوژه #صداقت #تسهیلات #امکانات
#تیپا #ایگو #فروید_لکان_کدیور #مکتب_لکان
انتخاب تصاویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
(۱۰ خرداد ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتم که در مکتب لکان متقاضی را رد نمیکنند ولی مشتری را چرا. مثال دوستی را در نیویورک آوردم و ملاقاتش را با یک آنالیست لکانی و پذیرفته نشدنش را. و نیز جواب فروید به نامه ورتیس را که انگشت بر صرف نظر کردن او میگذاشت و تشکر میکرد که از ملاقاتش صرف نظر کرده است. در مکتب لکان آن چیزی که قبل از هرچیز مورد بررسی قرار میگیرد همین موضوع تقاضا است و آن چیزی که برای مدرس یا روانکاو در تصمیمش برای پذیرش یا رد یک سوژه اساسی است. وقتی که تقاضا مورد ارزیابی قرار گرفت و صداقت آن به اثبات رسید، سوژه این امکان را خواهد داشت که از تسهیلات و امکانات ویژهای برخوردار بشود و حالا مثالش، گفتم که این اتفاق افتاد، خود خانم جلیلوند اینجا حضور ندارند، به هر دلیل، ایشان از همه تسهیلاتی برخوردار میشوند که همه شما، چون که یک متقاضی واقعی این جوری رفتار میکند. دوست من در نیویورک با این اطمینان نزد آنالیست رفته بود که صد در صد مورد قبول واقع میشود، چون به عنوان یک مشتری رفته بود، در فرهنگ آمریکایی، و ذرهای هم تردید نداشت که ادامه کار فقط و فقط به تصمیم شخص او بستگی دارد و به معنای واقعی کلمه به عنوان یک مشتری رفته بود که کالایی را که آنجا در معرض خرید گذاشته بودند از آن خود بکند، با این استدلال آمریکایی که خب جنس داخل مغازه است و پول توی جیب من، بنابراین دیگر مشکلی نیست. اولین و شاید تنها درس آنالیست به او یک تیپای محکم به ایگویش بود. خانم جلیلوند بر عکس، حرکتی درست برخلاف این داشت او با وجودی که میدانست ممکن است پذیرفته نشود، مراجعه کرد و ایگوی خودش را وجه المصالحه قرار داد و این یعنی متقاضی بودن. در یک روانکاوی آنالیزان مجبور است که بپردازد و پول کمترین و بیارزشترین چیزی است که میپردازد. این واقعیتی است که برای بسیاری به کلی قابل درک نیست، زیرا پول در گفتار اربابی تنها ارزش و معیار تمام ارزشهاست.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#متقاضی #مشتری #پول #گفتار_اربابی
#سوژه #صداقت #تسهیلات #امکانات
#تیپا #ایگو #فروید_لکان_کدیور #مکتب_لکان
انتخاب تصاویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور
عنوان: تمدن و پسیکانالیز
...باز همه به مقوله انقلاب رسیدیم. جالب است که گفتار کاپیتالیسم با استناد به این مساله افسارگسیختگی ژوئیسانس در جریان انقلابات، آنها را مذموم دانسته و انقلابیون را تقبیح میکند. باید پرسید چه کسی مسئول انقلابات است؛ انقلابیون یا آنهایی که آنچنان در روند گسترش تمدن مانع میآفرینند که انقلابات را اجتنابناپذیر میسازند؟ آنهایی که فراموش میکننداگر آدمی این همه از خود مایه میگذارد و این همه از خودگذشتگی به خرج میدهد فقط به خاطر این است که بتواند به عدالت دست یابد و در عین حال انسان باقی بماند و بتواند کماکان خواستههای فردی خود را نیز تا حدودی برآورده کند، آیا میتوان از انسانها همه چیزشان را گرفت و هیچ چیز هم در مقابل نپرداخت؟
بازگشت غرایز واپسزده و بازگشت ژوئیسانس میتواند به صورت بی سر و صداتر و در عین حال عمیقتر و فراگیرتر باشد و آن شکلگیری سمپتوم است، ژوئیسانس نهفته در سمپتوم. از لحاظ معیارهای روانکاوی هر چه جامعهای نوروززاتر باشد در تلاش خود برای گسترش فرهنگ و تمدن ناموفقتر است. زیرا که فرهنگ و تمدنی که ظاهراً بدست آمده قادر به مهارکردن ژوئیسانس نبوده و نتوانسته از بازگشت "واپسزده" جلوگیری کند، این بدان معناست که این تمدن بیشتر از آنچه که داده گرفته است.
گفتیم که فروید معتقد است بشر با چشمپوشی از غرایزش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهد و با این کار دست به یک از خودگذشتگی عظیم زده است. این از خودگذشتگی آنچنان عظیم است و آنچنان انسان را از قسمت مهمی از رضایتمندی روانیاش محروم کرده است که نتیجه آن این شده که تعادل روانی آدمی یک تعادل شکننده است. فقط در صورتی که فرهنگ و تمدنی که با چنین بهای گزافی بدست آمده قادر باشد محرومیتهای روانی منتج از این از خودگذشتگی را جبران کند میتوان از به هم خوردن این تعادل شکننده جلوگیری کرد.
برگرفته از: کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور
ویدئو اثری از: Simulation lab
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #سخنرانی #مکتب_لکان #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #فرهنگ #تمدن #پسیکانالیز #انقلاب #انقلابیون #گفتار #کاپیتالیسم #افسارگسیختگی #ژوئی_سانس #عدالت #غریزه #واپس_زده #چشم_پوشی #رضایت_مندی #از_خود_گذشتگی #شکننده #محرومیت #محرومیت_روانی
@doostdaran_freudianassociation
دکتر میترا کدیور
عنوان: تمدن و پسیکانالیز
...باز همه به مقوله انقلاب رسیدیم. جالب است که گفتار کاپیتالیسم با استناد به این مساله افسارگسیختگی ژوئیسانس در جریان انقلابات، آنها را مذموم دانسته و انقلابیون را تقبیح میکند. باید پرسید چه کسی مسئول انقلابات است؛ انقلابیون یا آنهایی که آنچنان در روند گسترش تمدن مانع میآفرینند که انقلابات را اجتنابناپذیر میسازند؟ آنهایی که فراموش میکننداگر آدمی این همه از خود مایه میگذارد و این همه از خودگذشتگی به خرج میدهد فقط به خاطر این است که بتواند به عدالت دست یابد و در عین حال انسان باقی بماند و بتواند کماکان خواستههای فردی خود را نیز تا حدودی برآورده کند، آیا میتوان از انسانها همه چیزشان را گرفت و هیچ چیز هم در مقابل نپرداخت؟
بازگشت غرایز واپسزده و بازگشت ژوئیسانس میتواند به صورت بی سر و صداتر و در عین حال عمیقتر و فراگیرتر باشد و آن شکلگیری سمپتوم است، ژوئیسانس نهفته در سمپتوم. از لحاظ معیارهای روانکاوی هر چه جامعهای نوروززاتر باشد در تلاش خود برای گسترش فرهنگ و تمدن ناموفقتر است. زیرا که فرهنگ و تمدنی که ظاهراً بدست آمده قادر به مهارکردن ژوئیسانس نبوده و نتوانسته از بازگشت "واپسزده" جلوگیری کند، این بدان معناست که این تمدن بیشتر از آنچه که داده گرفته است.
گفتیم که فروید معتقد است بشر با چشمپوشی از غرایزش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهد و با این کار دست به یک از خودگذشتگی عظیم زده است. این از خودگذشتگی آنچنان عظیم است و آنچنان انسان را از قسمت مهمی از رضایتمندی روانیاش محروم کرده است که نتیجه آن این شده که تعادل روانی آدمی یک تعادل شکننده است. فقط در صورتی که فرهنگ و تمدنی که با چنین بهای گزافی بدست آمده قادر باشد محرومیتهای روانی منتج از این از خودگذشتگی را جبران کند میتوان از به هم خوردن این تعادل شکننده جلوگیری کرد.
برگرفته از: کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور
ویدئو اثری از: Simulation lab
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #سخنرانی #مکتب_لکان #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #فرهنگ #تمدن #پسیکانالیز #انقلاب #انقلابیون #گفتار #کاپیتالیسم #افسارگسیختگی #ژوئی_سانس #عدالت #غریزه #واپس_زده #چشم_پوشی #رضایت_مندی #از_خود_گذشتگی #شکننده #محرومیت #محرومیت_روانی
@doostdaran_freudianassociation