Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation برای فروید آینده تمدن، سرنوشت تمدن، به دو نکته بستگی دارد: یکی وجود عدالت و یکی وجود شرایطی که این امکان را بدهد که بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی یک تعادلی ایجاد شود. تاریخ تمدن، تاریخ چشم پوشی مرحله به مرحله بشر از…
منبع:درسنامه های دکتر میترا کدیور
جلسه ششم دوره اول (۵تیر ۱۳۸۰)
از کلاس های عرصه فرویدی مکتب لکان
برگرفته از وبسایت انجمن فرویدی و
تیتر های صفحه اینستاگرم انجمن فرویدی
تصویر اخر از صفحه @hezaroyek.shab
موسیقی:
گریه تار،جلیل شهناز
La Algeria , Yasmin Levy
#دکترمیتراکدیور
#انجمن_فرویدی
#فروید
#لکان
#تمدن
#ژوئی_سانس
#واپس_زنی
#چشمپوشی_از_غرایز
#عدالت
#حکومت_قانون
#مافیای_مازندرانی_های_قوه_قضاییه
#مافیایوزارتبهداشت
#لیبرالیسم_کاذب
#بازپرس_حسینی
#پرونده_سازی
#شهادت_دروغ
#بازگشت_واپسزده
#انقلاب
#قاضی
#ضرب_و_شتم
#بربریت
#دادسرای_کارکنان_دولت
#سیدجوادذبیح_زاده
#من_هم_در_اتاق_بازپرس_حسینی_بودم
#انفجارژوئیسانس
#سمپتوم
#جامعه_اسکیزوفرن
#فرهنگ_تمدن
#حمالی_هیزم_برای_اتش_فرهنگ_و_تمدن
برگرفته از پیج کارگروه لینکدین دوستداران انجمن فرویدی
ساخت ویدئو و انتخاب متن: مائده پورطرق
@doostdaran_freudianassociation
جلسه ششم دوره اول (۵تیر ۱۳۸۰)
از کلاس های عرصه فرویدی مکتب لکان
برگرفته از وبسایت انجمن فرویدی و
تیتر های صفحه اینستاگرم انجمن فرویدی
تصویر اخر از صفحه @hezaroyek.shab
موسیقی:
گریه تار،جلیل شهناز
La Algeria , Yasmin Levy
#دکترمیتراکدیور
#انجمن_فرویدی
#فروید
#لکان
#تمدن
#ژوئی_سانس
#واپس_زنی
#چشمپوشی_از_غرایز
#عدالت
#حکومت_قانون
#مافیای_مازندرانی_های_قوه_قضاییه
#مافیایوزارتبهداشت
#لیبرالیسم_کاذب
#بازپرس_حسینی
#پرونده_سازی
#شهادت_دروغ
#بازگشت_واپسزده
#انقلاب
#قاضی
#ضرب_و_شتم
#بربریت
#دادسرای_کارکنان_دولت
#سیدجوادذبیح_زاده
#من_هم_در_اتاق_بازپرس_حسینی_بودم
#انفجارژوئیسانس
#سمپتوم
#جامعه_اسکیزوفرن
#فرهنگ_تمدن
#حمالی_هیزم_برای_اتش_فرهنگ_و_تمدن
برگرفته از پیج کارگروه لینکدین دوستداران انجمن فرویدی
ساخت ویدئو و انتخاب متن: مائده پورطرق
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر #میترا_کدیور
جلسه ششم دوره اول (۵ تیر ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«آنچه که در یک جامعه به صورت یک تقاضا برای آزادی به ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض بر علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن موجود باشد. و یا ممکن است این تقاضا برای آزادی به علت بقایای شخصیت اولیه این آدم های معترض باشد که توسط تمدن مهار نشده است و در نتیجه به صورت کینه ورزی و عداوت با تمدن بروز می کند»، با کل تمدن.
پس تقاضا برای آزادی دو شکل می تواند داشته باشد، یا در مقابل کاستی ها و نقایص آن است، در مقابل اشکال و صور یک تمدن است و یا اصلاً در مقابل تمدن بطور کلی.
گاه می بینیم که مثلاً یک نوع اعتراضی که در دهه ۱۹۶۰، یک آزادی خواهی، آزادی جویی که در دهه ۱۹۶۰ وجود داشت، آدم می تواند آن را به عنوان اعتراض بر علیه کل تمدن تلقی کند. در حالی که اعتراض های گوناگونی که در جاهای مختلف دنیا صورت می گیرد اینها بر اساس اشکال و صور خاص حاکم بر همانجا است. فروید ادامه می دهد که: «به نظر نمی رسد هیچ چیز قادر باشد که بشر را وادار کند مثل موریانه ها زندگی کند. مسلّم است که او از آزادی های فردی خود دفاع خواهد کرد. و قسمت اعظم از تلاش های بشر به این مسأله اختصاص دارد که به نوعی تعادل بین توقعات تمدن از او و خواسته های خودش دست یابد. شادکامی او به این مسأله بستگی دارد. یکی از مسائلی که سرنوشت تمدن را تعیین می کند همین نکته است که آیا در یک شکل خاصی از تمدن دسترسی به یک چنین تعادلی امکان پذیر است [یا نه؟] یا اینکه هیچگونه آشتی در این تضاد وجود ندارد»، یعنی اینکه شخص بتواند بین خواسته های خودش و توقعات تمدن یک تعادل ایجاد کند.
خب اینجا می رسیم به پایان نقل قول از فروید. دوباره یک جمع بندی کنیم. گفتیم که برای فروید آینده تمدن، سرنوشت تمدن، به دو نکته بستگی دارد: یکی وجود عدالت و یکی وجود شرایطی که این امکان را بدهد که بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی یک تعادلی ایجاد شود...
برگرفته از: سایت #انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#فروید
#لکان
#روانکاو
#روانکاوی
#آزادی
#جامعه
#تقاضا
#عدالت
#بی_عدالتی
#تمدن
#شخصیت
#کینه_ورزی
#کاستی
#نقایص
#اعتراض
#اعتراضات
#آزادی_خواهی
#تعادل
#اعتراضات_سراسری
@doostdaran_freudianassociation
جلسه ششم دوره اول (۵ تیر ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«آنچه که در یک جامعه به صورت یک تقاضا برای آزادی به ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض بر علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن موجود باشد. و یا ممکن است این تقاضا برای آزادی به علت بقایای شخصیت اولیه این آدم های معترض باشد که توسط تمدن مهار نشده است و در نتیجه به صورت کینه ورزی و عداوت با تمدن بروز می کند»، با کل تمدن.
پس تقاضا برای آزادی دو شکل می تواند داشته باشد، یا در مقابل کاستی ها و نقایص آن است، در مقابل اشکال و صور یک تمدن است و یا اصلاً در مقابل تمدن بطور کلی.
گاه می بینیم که مثلاً یک نوع اعتراضی که در دهه ۱۹۶۰، یک آزادی خواهی، آزادی جویی که در دهه ۱۹۶۰ وجود داشت، آدم می تواند آن را به عنوان اعتراض بر علیه کل تمدن تلقی کند. در حالی که اعتراض های گوناگونی که در جاهای مختلف دنیا صورت می گیرد اینها بر اساس اشکال و صور خاص حاکم بر همانجا است. فروید ادامه می دهد که: «به نظر نمی رسد هیچ چیز قادر باشد که بشر را وادار کند مثل موریانه ها زندگی کند. مسلّم است که او از آزادی های فردی خود دفاع خواهد کرد. و قسمت اعظم از تلاش های بشر به این مسأله اختصاص دارد که به نوعی تعادل بین توقعات تمدن از او و خواسته های خودش دست یابد. شادکامی او به این مسأله بستگی دارد. یکی از مسائلی که سرنوشت تمدن را تعیین می کند همین نکته است که آیا در یک شکل خاصی از تمدن دسترسی به یک چنین تعادلی امکان پذیر است [یا نه؟] یا اینکه هیچگونه آشتی در این تضاد وجود ندارد»، یعنی اینکه شخص بتواند بین خواسته های خودش و توقعات تمدن یک تعادل ایجاد کند.
خب اینجا می رسیم به پایان نقل قول از فروید. دوباره یک جمع بندی کنیم. گفتیم که برای فروید آینده تمدن، سرنوشت تمدن، به دو نکته بستگی دارد: یکی وجود عدالت و یکی وجود شرایطی که این امکان را بدهد که بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی یک تعادلی ایجاد شود...
برگرفته از: سایت #انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#فروید
#لکان
#روانکاو
#روانکاوی
#آزادی
#جامعه
#تقاضا
#عدالت
#بی_عدالتی
#تمدن
#شخصیت
#کینه_ورزی
#کاستی
#نقایص
#اعتراض
#اعتراضات
#آزادی_خواهی
#تعادل
#اعتراضات_سراسری
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
چیزی بهنام بحران روانکاوی نمیتواند وجود داشته باشد
نویسنده: مصاحبه با ژاک لکان
ترجمه: محسن ملکی
ایمیلیو گرانزاتو: حرف و حدیث بسیاری در موردِ بحران روانکاوی وجود دارد. میگویند فروید را پشت سر گذاشتهاند، چراکه جامعهی مدرن به این نکته رسیده است که آثار او برای فهم انسان یا تحقیق و تفحص عمیق دربارهی ارتباط انسان با جهان تکافو نمیکند.
ژاک لکان: این حرفها وراجی و یاوهگویی است. اول از همه برویم سراغِ این به اصطلاح بحرانِ روانکاوی. چنین چیزی وجود ندارد، اصلا نمیتواند وجود داشته باشد. روانکاوی هنوز به مرزهای خود نرسیده است. مسائلِ نظری و عملیِ بسیاری مانده که باید کشف شود. در روانکاوی خبری از پاسخهای فوری و فوتی نیست، بلکه باید مدتها با حوصله و عرقریختن بهدنبال پاسخ گشت.
مسألهی بعدی فروید است. چطور میتوان گفت او را پشت سر گذاشتهایم حال آنکه هنوزکامل درکش نکردهایم؟ تنها چیزیکه با اطمینان میدانیم این است که فروید ما را از مسائلی آگاه کرده که کاملاً نو هستند، مسائلیکه پیش از او حتی به ذهن کسی خطور نکرده بود؛ از مسائل مربوط به ناخودآگاه گرفته تا اهمیت جنسیت، از دسترسی به حوزهی نمادین گرفته تا انقیاد در برابرِ قوانین زبان.
آموزهی او خود حقیقت را زیر سوال میبرد؛ این مسأله به تکتک ما مربوط میشود. روانکاوی اصلاً دچار بحران نشده. دوباره میگویم: ما خیلی مانده به فروید برسیم. از اسم او برایِ سرپوش گذاشتن بر خیلی چیزها استفاده شده؛ انحرافات و تقلیدهای درجه دومی بوده که چندان به الگوی فروید وفادار نبودهاند؛ همهی اینها باعث آشوبی شده که منظور و مقصود فروید را در محاق فرو برده است. پس از مرگ او در سال ۱۹۳۹، برخی از شاگردانش هم ادعا کردند که با فروکاستن آموزه های او به یک مشت فرمول مبتذل، شکل دیگری از روانکاوی را در پیش گرفتهاند: تکنیک را بدل به آیین کردند و عمل آنها فقط معطوف به درمان رفتار آدمها بود، آن هم برای اینکه فرد را دوباره با محیط اجتماعیاش سازگار کنند. چنین کاری دقیقاً نفی فروید است: قسمی روانکاویِ دلخوشکننده و رسمی.
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دمثنا
#روانکاوی #میترا_کدیور #روانکاو #فروید #لکان #بحران #بحران_روانکاوی #جامعه_مدرن #انسان #تحقیق #تفحص #ناخودآگاه #جنسیت #تحریف #انحراف #تقلید #حکومت #تعلیم #مطب #مشتری #موفقیت
@doostdaran_freudianassociation
نویسنده: مصاحبه با ژاک لکان
ترجمه: محسن ملکی
ایمیلیو گرانزاتو: حرف و حدیث بسیاری در موردِ بحران روانکاوی وجود دارد. میگویند فروید را پشت سر گذاشتهاند، چراکه جامعهی مدرن به این نکته رسیده است که آثار او برای فهم انسان یا تحقیق و تفحص عمیق دربارهی ارتباط انسان با جهان تکافو نمیکند.
ژاک لکان: این حرفها وراجی و یاوهگویی است. اول از همه برویم سراغِ این به اصطلاح بحرانِ روانکاوی. چنین چیزی وجود ندارد، اصلا نمیتواند وجود داشته باشد. روانکاوی هنوز به مرزهای خود نرسیده است. مسائلِ نظری و عملیِ بسیاری مانده که باید کشف شود. در روانکاوی خبری از پاسخهای فوری و فوتی نیست، بلکه باید مدتها با حوصله و عرقریختن بهدنبال پاسخ گشت.
مسألهی بعدی فروید است. چطور میتوان گفت او را پشت سر گذاشتهایم حال آنکه هنوزکامل درکش نکردهایم؟ تنها چیزیکه با اطمینان میدانیم این است که فروید ما را از مسائلی آگاه کرده که کاملاً نو هستند، مسائلیکه پیش از او حتی به ذهن کسی خطور نکرده بود؛ از مسائل مربوط به ناخودآگاه گرفته تا اهمیت جنسیت، از دسترسی به حوزهی نمادین گرفته تا انقیاد در برابرِ قوانین زبان.
آموزهی او خود حقیقت را زیر سوال میبرد؛ این مسأله به تکتک ما مربوط میشود. روانکاوی اصلاً دچار بحران نشده. دوباره میگویم: ما خیلی مانده به فروید برسیم. از اسم او برایِ سرپوش گذاشتن بر خیلی چیزها استفاده شده؛ انحرافات و تقلیدهای درجه دومی بوده که چندان به الگوی فروید وفادار نبودهاند؛ همهی اینها باعث آشوبی شده که منظور و مقصود فروید را در محاق فرو برده است. پس از مرگ او در سال ۱۹۳۹، برخی از شاگردانش هم ادعا کردند که با فروکاستن آموزه های او به یک مشت فرمول مبتذل، شکل دیگری از روانکاوی را در پیش گرفتهاند: تکنیک را بدل به آیین کردند و عمل آنها فقط معطوف به درمان رفتار آدمها بود، آن هم برای اینکه فرد را دوباره با محیط اجتماعیاش سازگار کنند. چنین کاری دقیقاً نفی فروید است: قسمی روانکاویِ دلخوشکننده و رسمی.
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دمثنا
#روانکاوی #میترا_کدیور #روانکاو #فروید #لکان #بحران #بحران_روانکاوی #جامعه_مدرن #انسان #تحقیق #تفحص #ناخودآگاه #جنسیت #تحریف #انحراف #تقلید #حکومت #تعلیم #مطب #مشتری #موفقیت
@doostdaran_freudianassociation