Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation زنان و مردان حرف می زنند، آنها در دنیای گفتمان ها زندگی می کنند؛ این موضوعی تعیین کننده است. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
مصاحبه با ژک-الن میلر
برگردان سارا سمیعی
هانا وار: در مورد فانتسم مردانه چطور؟
ژک الن میلر: در مورد مردان فانتسم در لحظهی وقوع عشق، نقش مهمی دارد. مثال کلاسیک را لکان تفسیر کرده است. همان مثالی که از رمان گوته میآورد و شور و اشتیاقی که وِرتِر جوان در نخستین دیدار با شارلوت در خود احساس میکند که در حال شیر دادن به کودکی بود که در آغوش داشت. در اینجا ویژگی مادرانهی زن موجب بروز عشق شده است. مثال دیگر را از تجربیات بالینی خودم میآورم. رئیسی که حدودا پنجاه سال داشت، از میان داوطلبانی که برای شغل منشیگری نزد او آمده بودند، به زن جوان بیست سالهای درجا ابراز عشق کرده بود. او از خود میپرسید که چه چیز او را وادار به این کار کرده است؟ بنابراین برای مشاوره نزد من آمد. طی جلسات روانکاوی او علت را کشف کرد: این مرد در آن زن جوان، خصایل خود در ۲۰ سالگی را کشف کرده بود و رفتاری را که در نخستین مصاحبهی شغلی از خود بروز داده بود. میشود گفت که او در واقع عاشق خودش شده بود. در این دو مثل میتوان دو نظریهی متمایز فروید را مشاهده کرد: ما کسی را دوست داریم که حمایتمان میکند: در این دو مثال این فرد: یا مادر است یا تصویری خودشیفته از خویش.
هانا وار: انگار ما عروسکهای خیمهشب بازی هستیم!
ژک–الن میلر: نه! بین یک زن معین و یک مرد معین، هیچ چیز از قبل نوشته نشده است، هیچ قطبنما و راهنمایی در کار نیست، هیچ رابطهای از پیش شکل نگرفته است. آشنایی یک زن و مرد، مثل آنچه بین اسپرماتوزویید و تخمک رخ میدهد، برنامریزی شده نیست و هیچ چیز هم به ژنها مرتبط نیست. زنان و مردان حرف میزنند، آنها در دنیای گفتمانها زندگی میکنند، این موضوعی تعیینکننده است. سازوکار عشق به فرهنگ محیط بسیار حساس است. هر تمدن را با ساختارهایی که برای رابطهی بین دو جنس تعیین میکند، میتوان بازشناخت. در جوامع لیبرال غربی که در عین جوامعی تجاری و حقوقیاند، رابطهی بین دو جنس از شکل «یکه» به شکل «چندگانه» در حال تغییر است. الگوی ایدهآل «عشق بزرگ سراسر زندگی» بهتدریج صحنه را به قرارملاقاتهای سریع و عشقهای فوری و سناریوهای جدیدِ عشقهای آلترناتیو، متوالی و حتی همزمان واگذار میکند.
هاناوار: پس تکلیف عشق طولانی چه می شود؟ عشق ابدی؟
ژک الن میلر: بالزاک گفته است:
«هر اشتیاقی که ابدی نباشد زشت است.» اما آیا اشتیاق یک رابطه می تواند در تمام طول زندگی همواره حفظ شود؟ یک مرد هر چه بیشتر خود را وقف تنها یک زن می کند، آن زن بیشتر برای او دلالت مادرانه می یابد: و بیشتر از آنکه دوستش بدارد برایش متعالی و غیر قابل دستیابی می شود...
منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#ژک_الن_میلر #هاناوار #لکان #گوته #بالزاک
#عشق #شور #اشتیاق #فرهنگ #گفت_و_گو #دوست
#مادر #خودشیفته #لیبرال #غربی #آلترناتیو #عشق_ابدی #مادرانه #متعالی
انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
برگردان سارا سمیعی
هانا وار: در مورد فانتسم مردانه چطور؟
ژک الن میلر: در مورد مردان فانتسم در لحظهی وقوع عشق، نقش مهمی دارد. مثال کلاسیک را لکان تفسیر کرده است. همان مثالی که از رمان گوته میآورد و شور و اشتیاقی که وِرتِر جوان در نخستین دیدار با شارلوت در خود احساس میکند که در حال شیر دادن به کودکی بود که در آغوش داشت. در اینجا ویژگی مادرانهی زن موجب بروز عشق شده است. مثال دیگر را از تجربیات بالینی خودم میآورم. رئیسی که حدودا پنجاه سال داشت، از میان داوطلبانی که برای شغل منشیگری نزد او آمده بودند، به زن جوان بیست سالهای درجا ابراز عشق کرده بود. او از خود میپرسید که چه چیز او را وادار به این کار کرده است؟ بنابراین برای مشاوره نزد من آمد. طی جلسات روانکاوی او علت را کشف کرد: این مرد در آن زن جوان، خصایل خود در ۲۰ سالگی را کشف کرده بود و رفتاری را که در نخستین مصاحبهی شغلی از خود بروز داده بود. میشود گفت که او در واقع عاشق خودش شده بود. در این دو مثل میتوان دو نظریهی متمایز فروید را مشاهده کرد: ما کسی را دوست داریم که حمایتمان میکند: در این دو مثال این فرد: یا مادر است یا تصویری خودشیفته از خویش.
هانا وار: انگار ما عروسکهای خیمهشب بازی هستیم!
ژک–الن میلر: نه! بین یک زن معین و یک مرد معین، هیچ چیز از قبل نوشته نشده است، هیچ قطبنما و راهنمایی در کار نیست، هیچ رابطهای از پیش شکل نگرفته است. آشنایی یک زن و مرد، مثل آنچه بین اسپرماتوزویید و تخمک رخ میدهد، برنامریزی شده نیست و هیچ چیز هم به ژنها مرتبط نیست. زنان و مردان حرف میزنند، آنها در دنیای گفتمانها زندگی میکنند، این موضوعی تعیینکننده است. سازوکار عشق به فرهنگ محیط بسیار حساس است. هر تمدن را با ساختارهایی که برای رابطهی بین دو جنس تعیین میکند، میتوان بازشناخت. در جوامع لیبرال غربی که در عین جوامعی تجاری و حقوقیاند، رابطهی بین دو جنس از شکل «یکه» به شکل «چندگانه» در حال تغییر است. الگوی ایدهآل «عشق بزرگ سراسر زندگی» بهتدریج صحنه را به قرارملاقاتهای سریع و عشقهای فوری و سناریوهای جدیدِ عشقهای آلترناتیو، متوالی و حتی همزمان واگذار میکند.
هاناوار: پس تکلیف عشق طولانی چه می شود؟ عشق ابدی؟
ژک الن میلر: بالزاک گفته است:
«هر اشتیاقی که ابدی نباشد زشت است.» اما آیا اشتیاق یک رابطه می تواند در تمام طول زندگی همواره حفظ شود؟ یک مرد هر چه بیشتر خود را وقف تنها یک زن می کند، آن زن بیشتر برای او دلالت مادرانه می یابد: و بیشتر از آنکه دوستش بدارد برایش متعالی و غیر قابل دستیابی می شود...
منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#ژک_الن_میلر #هاناوار #لکان #گوته #بالزاک
#عشق #شور #اشتیاق #فرهنگ #گفت_و_گو #دوست
#مادر #خودشیفته #لیبرال #غربی #آلترناتیو #عشق_ابدی #مادرانه #متعالی
انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «تصور نمیکنم هیچ واژهای به اندازه «مقاومت» در ادبیات روانکاوی و روانکاوانه تکرار شده باشد و همین طور تصور نمیکنم هیچ واژهای مبهم تر از آن در این ادبیات وجود داشته باشد.» @doostdaran_freudianassociation 💬👇
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #اشتیاق #مایه_گذاشتن #وقت #انرژی #پول #وجود #آنالیز #آنالیزان #مقاومت #آنافروید #دوست #دشمن #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Resistance #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #اشتیاق #مایه_گذاشتن #وقت #انرژی #پول #وجود #آنالیز #آنالیزان #مقاومت #آنافروید #دوست #دشمن #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Resistance #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «میشود در مقابل روانکاوی چهار طرز برخورد داشت: میتوان با آن موافق بود ولی از خود مایه نگذاشت. یا اینکه با آن مخالف بود ولی از خود مایه گذاشت. میتوان با آن موافق بود و از خود مایه گذاشت و یا با آن مخالف بود و از خود مایه…
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #اشتیاق #مایه_گذاشتن #وقت #انرژی #پول #وجود #آنالیز #آنالیزان #دوست #دشمن #جسور #موافق #مخالف #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #اشتیاق #مایه_گذاشتن #وقت #انرژی #پول #وجود #آنالیز #آنالیزان #دوست #دشمن #جسور #موافق #مخالف #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
اولین دسته (یعنی کسانی که موافق روانکاوی هستند ولی از خودشان مایه نمیگذارند) را میتوان دوستان بی مایه نامید. و دسته دوم (کسانی که مخالف روانکاوی هستند و از خودشان مایه میگذارند) را میتوان دشمنان جسور روانکاوی نامید. خود شما ترجیح میدهید دوستان بی مایه شما بیشتر باشد یا دشمنان جسور شما؟
خوشبختانه روانکاوی دوستان جسور زیادی هم دارد وگرنه هیچ وقت صد ساله نمیشد. حالا اگر همین محور را پیش بگیریم یک مقایسه دیگر هم در مقابل ما گشوده میشود. مقایسه کسانی است که با استفاده از نام روانکاوی کلاشی میکنند و کسانی که جداً و متعصبانه با روانکاوی مخالفت میکنند. به نظر شما کدام دسته بیشتر به روانکاوی ضربه میزنند؟ آنهایی که مانند کرمی از درون آن را میخورند یا آنهایی که از خارج به آن ضربه میزنند؟ به نظر من بدون تلاش آن کرمها که از داخل آن درخت تناور را میخورند این ضررهای خارجی نمیتوانند هیچ گونه صدمه ای به این بدنه عظیم وارد کنند. نکته جالب و حایز اهمیت این که در میان دسته اول (کسانی که با نام روانکاوی کلاشی میکنند) بسیاری از دوستان روانکاوی وجود دارند که عملاً هم قصد کلاشی ندارند یا حداقل در ابتدای کار این قصد را نداشتند و در اینجاست که به یکی از مهمترین فصلها در روانکاوی میرسیم و آن هم مقوله اخلاق در روانکاوی است. اصولاً از نظر لکان تعریف روانکاو در مبحث ethique است نه در مبحث ontique یعنی که تعریف روانکاوی در مبحث اخلاق است نه در مبحث وجود. لکان معتقد است که «چیزی به نام وجود روانکاو وجود ندارد» و این هم موضوع دیگری است که جای غور و تفکر بسیار دارد و بعداً به آن میپردازیم. اگر من امروز به خودم بی پروا اجازه میدهم که چنین بی پروا از شما بپرسم که دوستان بی مایه را ترجیح میدهید یا دشمنان جسور را به خاطر این است که به برکت تعالیم لکان و شعار «بازگشت به فروید» او امروز روانکاوی از موضع پرقدرتی برخوردار است.
ادامه در کامنت اول..
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #درخت_تناور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور #قدرت
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
اولین دسته (یعنی کسانی که موافق روانکاوی هستند ولی از خودشان مایه نمیگذارند) را میتوان دوستان بی مایه نامید. و دسته دوم (کسانی که مخالف روانکاوی هستند و از خودشان مایه میگذارند) را میتوان دشمنان جسور روانکاوی نامید. خود شما ترجیح میدهید دوستان بی مایه شما بیشتر باشد یا دشمنان جسور شما؟
خوشبختانه روانکاوی دوستان جسور زیادی هم دارد وگرنه هیچ وقت صد ساله نمیشد. حالا اگر همین محور را پیش بگیریم یک مقایسه دیگر هم در مقابل ما گشوده میشود. مقایسه کسانی است که با استفاده از نام روانکاوی کلاشی میکنند و کسانی که جداً و متعصبانه با روانکاوی مخالفت میکنند. به نظر شما کدام دسته بیشتر به روانکاوی ضربه میزنند؟ آنهایی که مانند کرمی از درون آن را میخورند یا آنهایی که از خارج به آن ضربه میزنند؟ به نظر من بدون تلاش آن کرمها که از داخل آن درخت تناور را میخورند این ضررهای خارجی نمیتوانند هیچ گونه صدمه ای به این بدنه عظیم وارد کنند. نکته جالب و حایز اهمیت این که در میان دسته اول (کسانی که با نام روانکاوی کلاشی میکنند) بسیاری از دوستان روانکاوی وجود دارند که عملاً هم قصد کلاشی ندارند یا حداقل در ابتدای کار این قصد را نداشتند و در اینجاست که به یکی از مهمترین فصلها در روانکاوی میرسیم و آن هم مقوله اخلاق در روانکاوی است. اصولاً از نظر لکان تعریف روانکاو در مبحث ethique است نه در مبحث ontique یعنی که تعریف روانکاوی در مبحث اخلاق است نه در مبحث وجود. لکان معتقد است که «چیزی به نام وجود روانکاو وجود ندارد» و این هم موضوع دیگری است که جای غور و تفکر بسیار دارد و بعداً به آن میپردازیم. اگر من امروز به خودم بی پروا اجازه میدهم که چنین بی پروا از شما بپرسم که دوستان بی مایه را ترجیح میدهید یا دشمنان جسور را به خاطر این است که به برکت تعالیم لکان و شعار «بازگشت به فروید» او امروز روانکاوی از موضع پرقدرتی برخوردار است.
ادامه در کامنت اول..
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #درخت_تناور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور #قدرت
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
به همین دلیل است که لکان اعلام میکند که «روانکاو فقط از خودش اجازه میگیرد».
دو نفر از شما از کسی صحبت کردید که مدت ۱۰ـ۸ سال در خارج از کشور روانکاوی شده ولی با این همه معتقد است که هنوز نمیتواند به عنوان یک روانکاو عمل کند. حالا با استناد به مقوله اتیک شاید بتوانیم یک جوابی برای این پدیده پیدا کنیم. حتی اگر این شخص در مکتب لکان آنالیز نشده باشد که احتمالاً هم نشده است، این بدان معنی نیست که مقوله اتیک هیچ گاه در چشم اندازش قرار نگرفته، هیچ گاه در افق دیدش قرار نگرفته، فقط میشود به عنوان هیپوتز عنوان کرد که این مقوله، یعنی اتیک، هنوز به نتیجه گیری نهایی خودش نرسیده و شاید هم هیچ وقت نرسد. باز هم میشود به عنوان هیپوتز مطرح کرد که اگر چشم انداز نتیجه گیری نهایی وجود داشت، این شخص در حال حاضر در حال ادامه روانکاوی خود بود و اینجا نبود. این مسأله یعنی عدم وجود یک چشم انداز، یکی از دلایل عمده قطع زودرس روانکاوی است. حالا درست است که ۱۰ـ۸ سال طول کشیده ولی وقتی که روانکاوی به نقطه نهایی خودش نرسد این به معنی قطع شدن آن است. بنابراین من تأکید میکنم که تنها چشم اندازی که در مکتب لکان برای روند روانکاوی وجود دارد چشم انداز اتیک است، همین و بس.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #اخلاق #اتیک
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #چشم_انداز
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ethique
#ontique
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
به همین دلیل است که لکان اعلام میکند که «روانکاو فقط از خودش اجازه میگیرد».
دو نفر از شما از کسی صحبت کردید که مدت ۱۰ـ۸ سال در خارج از کشور روانکاوی شده ولی با این همه معتقد است که هنوز نمیتواند به عنوان یک روانکاو عمل کند. حالا با استناد به مقوله اتیک شاید بتوانیم یک جوابی برای این پدیده پیدا کنیم. حتی اگر این شخص در مکتب لکان آنالیز نشده باشد که احتمالاً هم نشده است، این بدان معنی نیست که مقوله اتیک هیچ گاه در چشم اندازش قرار نگرفته، هیچ گاه در افق دیدش قرار نگرفته، فقط میشود به عنوان هیپوتز عنوان کرد که این مقوله، یعنی اتیک، هنوز به نتیجه گیری نهایی خودش نرسیده و شاید هم هیچ وقت نرسد. باز هم میشود به عنوان هیپوتز مطرح کرد که اگر چشم انداز نتیجه گیری نهایی وجود داشت، این شخص در حال حاضر در حال ادامه روانکاوی خود بود و اینجا نبود. این مسأله یعنی عدم وجود یک چشم انداز، یکی از دلایل عمده قطع زودرس روانکاوی است. حالا درست است که ۱۰ـ۸ سال طول کشیده ولی وقتی که روانکاوی به نقطه نهایی خودش نرسد این به معنی قطع شدن آن است. بنابراین من تأکید میکنم که تنها چشم اندازی که در مکتب لکان برای روند روانکاوی وجود دارد چشم انداز اتیک است، همین و بس.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #اخلاق #اتیک
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #چشم_انداز
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ethique
#ontique
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «بسیاری از مخالفهای متعصب در واقع با دسته اول یعنی با کلاش ها مخالفت می کنند نه با خود روانکاوی. چون آنها (مخالفین متعصب) روانکاوی را در لباسی که این اشخاص به تنش کردند می بینند و از ماهیت واقعی روانکاوی هیچگونه اطلاعی ندارند.»…
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #وقت #انرژی #پول #وجود #اشتیاق #مایه_گذاشتن #متعصب #کلاش #شیاد #آنالیز #آنالیزان #دوست #دشمن #موافق #مخالف #جسور #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #وقت #انرژی #پول #وجود #اشتیاق #مایه_گذاشتن #متعصب #کلاش #شیاد #آنالیز #آنالیزان #دوست #دشمن #موافق #مخالف #جسور #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation