Doostdaran_freudianassociation
Video
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
علم در تلاش دیکته کردن آنچه صلاح ماست باعث می شود که هر چه دانش پیشتر رود سوژه کمرنگ تر شده و بیشتر در خدمت کامل کردن دانش قرار گیرد. دانش در قدرت دارای عواقبی بر روی ژوئی سانس و بر روی راهکارهای شکست آن است. به عنوان مثال درمان در پزشکی نه تنها بتدریج خالی از کلام، بلکه بتدریج خالی از بدن نیز می شود و جسم جای خود را به مولکول می دهد. هرچه آزمایشهای تکمیلی افزایش می یابند زمان سپری شده با بیمار و ارتباط کلامی با او کاهش می یابد. در حیطه عدالت قانون مبتنی بر سودمندی می شود. سوژه در نظم عمومی حل می گردد. امتناع از به رسمیت شناختن تفاوتها منجر به یکنواخت سازی وسیع می گردد. همین اتفاق در بقیه زمینه ها از قبیل آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست و... نیز رخ می دهد. فرد که این چنین از هرگونه ویژگی سوژه تخلیه می شود پاسخ می دهد: اعمال خشونت آمیزی که بی دلیل بودن و بی هدف بودنشان مهم ترین ویژگی آنهااست، اعتیاد، انحرافاتی با ساختار جدید، بزهکاری و...
عصر ارتباطات و پدیده جهانی شدن پیامدهای خاص خود را دارد که از جمله آگاهی پاره پاره، هویت سازی های تقلبی، غیر واقعی بودن برداشت ها و خودداری از تفکر را می توان نام برد. اربابی ناشناس از طریق وسایل ارتباط جمعی برای هر چیز مُدلی ارائه می دهد: مدل رفتار، مدل گفتار، مدل آراستگی، مدل موفقیت، مدل زندگی، و در این میان این اشتیاق است که هر چه بیشتر از خود بیگانه می شود.
به نقل از کتاب #مکتب_لکان
(عنوان: هیستریك های امروزی)
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#علم#دانش#قدرت#پزشکی#بدن#جسم#ارتباط_کلامی
#عدالت#سودمندی#اعتیاد#انحراف#بزهکاری#هویت_ سازی#مُدل
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
علم در تلاش دیکته کردن آنچه صلاح ماست باعث می شود که هر چه دانش پیشتر رود سوژه کمرنگ تر شده و بیشتر در خدمت کامل کردن دانش قرار گیرد. دانش در قدرت دارای عواقبی بر روی ژوئی سانس و بر روی راهکارهای شکست آن است. به عنوان مثال درمان در پزشکی نه تنها بتدریج خالی از کلام، بلکه بتدریج خالی از بدن نیز می شود و جسم جای خود را به مولکول می دهد. هرچه آزمایشهای تکمیلی افزایش می یابند زمان سپری شده با بیمار و ارتباط کلامی با او کاهش می یابد. در حیطه عدالت قانون مبتنی بر سودمندی می شود. سوژه در نظم عمومی حل می گردد. امتناع از به رسمیت شناختن تفاوتها منجر به یکنواخت سازی وسیع می گردد. همین اتفاق در بقیه زمینه ها از قبیل آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست و... نیز رخ می دهد. فرد که این چنین از هرگونه ویژگی سوژه تخلیه می شود پاسخ می دهد: اعمال خشونت آمیزی که بی دلیل بودن و بی هدف بودنشان مهم ترین ویژگی آنهااست، اعتیاد، انحرافاتی با ساختار جدید، بزهکاری و...
عصر ارتباطات و پدیده جهانی شدن پیامدهای خاص خود را دارد که از جمله آگاهی پاره پاره، هویت سازی های تقلبی، غیر واقعی بودن برداشت ها و خودداری از تفکر را می توان نام برد. اربابی ناشناس از طریق وسایل ارتباط جمعی برای هر چیز مُدلی ارائه می دهد: مدل رفتار، مدل گفتار، مدل آراستگی، مدل موفقیت، مدل زندگی، و در این میان این اشتیاق است که هر چه بیشتر از خود بیگانه می شود.
به نقل از کتاب #مکتب_لکان
(عنوان: هیستریك های امروزی)
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#علم#دانش#قدرت#پزشکی#بدن#جسم#ارتباط_کلامی
#عدالت#سودمندی#اعتیاد#انحراف#بزهکاری#هویت_ سازی#مُدل
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
اولین دسته (یعنی کسانی که موافق روانکاوی هستند ولی از خودشان مایه نمیگذارند) را میتوان دوستان بی مایه نامید. و دسته دوم (کسانی که مخالف روانکاوی هستند و از خودشان مایه میگذارند) را میتوان دشمنان جسور روانکاوی نامید. خود شما ترجیح میدهید دوستان بی مایه شما بیشتر باشد یا دشمنان جسور شما؟
خوشبختانه روانکاوی دوستان جسور زیادی هم دارد وگرنه هیچ وقت صد ساله نمیشد. حالا اگر همین محور را پیش بگیریم یک مقایسه دیگر هم در مقابل ما گشوده میشود. مقایسه کسانی است که با استفاده از نام روانکاوی کلاشی میکنند و کسانی که جداً و متعصبانه با روانکاوی مخالفت میکنند. به نظر شما کدام دسته بیشتر به روانکاوی ضربه میزنند؟ آنهایی که مانند کرمی از درون آن را میخورند یا آنهایی که از خارج به آن ضربه میزنند؟ به نظر من بدون تلاش آن کرمها که از داخل آن درخت تناور را میخورند این ضررهای خارجی نمیتوانند هیچ گونه صدمه ای به این بدنه عظیم وارد کنند. نکته جالب و حایز اهمیت این که در میان دسته اول (کسانی که با نام روانکاوی کلاشی میکنند) بسیاری از دوستان روانکاوی وجود دارند که عملاً هم قصد کلاشی ندارند یا حداقل در ابتدای کار این قصد را نداشتند و در اینجاست که به یکی از مهمترین فصلها در روانکاوی میرسیم و آن هم مقوله اخلاق در روانکاوی است. اصولاً از نظر لکان تعریف روانکاو در مبحث ethique است نه در مبحث ontique یعنی که تعریف روانکاوی در مبحث اخلاق است نه در مبحث وجود. لکان معتقد است که «چیزی به نام وجود روانکاو وجود ندارد» و این هم موضوع دیگری است که جای غور و تفکر بسیار دارد و بعداً به آن میپردازیم. اگر من امروز به خودم بی پروا اجازه میدهم که چنین بی پروا از شما بپرسم که دوستان بی مایه را ترجیح میدهید یا دشمنان جسور را به خاطر این است که به برکت تعالیم لکان و شعار «بازگشت به فروید» او امروز روانکاوی از موضع پرقدرتی برخوردار است.
ادامه در کامنت اول..
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #درخت_تناور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور #قدرت
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
اولین دسته (یعنی کسانی که موافق روانکاوی هستند ولی از خودشان مایه نمیگذارند) را میتوان دوستان بی مایه نامید. و دسته دوم (کسانی که مخالف روانکاوی هستند و از خودشان مایه میگذارند) را میتوان دشمنان جسور روانکاوی نامید. خود شما ترجیح میدهید دوستان بی مایه شما بیشتر باشد یا دشمنان جسور شما؟
خوشبختانه روانکاوی دوستان جسور زیادی هم دارد وگرنه هیچ وقت صد ساله نمیشد. حالا اگر همین محور را پیش بگیریم یک مقایسه دیگر هم در مقابل ما گشوده میشود. مقایسه کسانی است که با استفاده از نام روانکاوی کلاشی میکنند و کسانی که جداً و متعصبانه با روانکاوی مخالفت میکنند. به نظر شما کدام دسته بیشتر به روانکاوی ضربه میزنند؟ آنهایی که مانند کرمی از درون آن را میخورند یا آنهایی که از خارج به آن ضربه میزنند؟ به نظر من بدون تلاش آن کرمها که از داخل آن درخت تناور را میخورند این ضررهای خارجی نمیتوانند هیچ گونه صدمه ای به این بدنه عظیم وارد کنند. نکته جالب و حایز اهمیت این که در میان دسته اول (کسانی که با نام روانکاوی کلاشی میکنند) بسیاری از دوستان روانکاوی وجود دارند که عملاً هم قصد کلاشی ندارند یا حداقل در ابتدای کار این قصد را نداشتند و در اینجاست که به یکی از مهمترین فصلها در روانکاوی میرسیم و آن هم مقوله اخلاق در روانکاوی است. اصولاً از نظر لکان تعریف روانکاو در مبحث ethique است نه در مبحث ontique یعنی که تعریف روانکاوی در مبحث اخلاق است نه در مبحث وجود. لکان معتقد است که «چیزی به نام وجود روانکاو وجود ندارد» و این هم موضوع دیگری است که جای غور و تفکر بسیار دارد و بعداً به آن میپردازیم. اگر من امروز به خودم بی پروا اجازه میدهم که چنین بی پروا از شما بپرسم که دوستان بی مایه را ترجیح میدهید یا دشمنان جسور را به خاطر این است که به برکت تعالیم لکان و شعار «بازگشت به فروید» او امروز روانکاوی از موضع پرقدرتی برخوردار است.
ادامه در کامنت اول..
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #درخت_تناور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور #قدرت
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation