Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation هر کسی از درون فانتاسم خودش با واقعیت برخورد می کند. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
جلسه دهم دوره اول (۲ امرداد ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
.........
پاسخ به پرسشها
از نظر روانکاوی سلامت روانی نداریم تأکید کردهام که سمپتوم ضروری است و هر بشری سمپتومی دارد و سمپتوم یک راه نجات، یک راه چاره است که در آن بعد واقع توسط بعد سمبولیک احاطه میشود و این وقتی است که بعد سمبولیک درست کار میکند. سمپتوم نوروتیک بر اساس نوع خاصی است و سمپتوم پسیکوتیک، چون بعد سمبولیک درست کار نمیکند، نوع دیگری است که حالا به آن خواهیم پرداخت. ولی بالاخره برای این که بشر بتواند جوری با بعد واقع کنار بیاید، نیاز به سمپتوم دارد. حالا بر این اساس که این سمپتوم از نام پدر استفاده کرده باشد یا نکرده باشد، طبیعت ساختاری افراد فرق میکند. برای فروید اصلاً چیزی به نام reality testing وجود ندارد. در روانکاوی چیزی به نام reality وجود ندارد. خوب است که شما به همان مقاله «واقعیت و عینیت در روانکاوی» مراجعه کنید. از دست دادن احساس reality در نوروز و پسیکوز، که در هر دو مختل است، زمانی نوشته شده است که هنوز فروید به چیزی به عنوان سلامت روانی معتقد بوده است. امروز که ما به چنین چیزی معتقد نیستیم. یعنی در همه مردم reality testing مختل است. و در روانکاوی اصل بر این است که از درون فانتاسم با واقعیت برخورد میکنیم. هر کسی از درون فانتاسم خودش با واقعیت برخورد میکند. پس این reality testing یک کریتری است که در روانکاوی اصلاً ارزشی ندارد.
.......
برای مطالعه متن کامل به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#فروید #لکان #روانکاو #روانکاوی #ناخودآگاه #بعد_سمبولیک #بعد_واقع #سوژه #نوروز #پسیکوز #ژوئی_سانس #اشتیاق #واقعیت #ابژه_a #فانتاسم #سمپتوم #لاکان #روانکاوی_لکان #طبیعت_ساختاری #میترا_کدیور
فیلم: «نظم/ همه چیز روبراه است-سهراب شهیدثالث»
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
.........
پاسخ به پرسشها
از نظر روانکاوی سلامت روانی نداریم تأکید کردهام که سمپتوم ضروری است و هر بشری سمپتومی دارد و سمپتوم یک راه نجات، یک راه چاره است که در آن بعد واقع توسط بعد سمبولیک احاطه میشود و این وقتی است که بعد سمبولیک درست کار میکند. سمپتوم نوروتیک بر اساس نوع خاصی است و سمپتوم پسیکوتیک، چون بعد سمبولیک درست کار نمیکند، نوع دیگری است که حالا به آن خواهیم پرداخت. ولی بالاخره برای این که بشر بتواند جوری با بعد واقع کنار بیاید، نیاز به سمپتوم دارد. حالا بر این اساس که این سمپتوم از نام پدر استفاده کرده باشد یا نکرده باشد، طبیعت ساختاری افراد فرق میکند. برای فروید اصلاً چیزی به نام reality testing وجود ندارد. در روانکاوی چیزی به نام reality وجود ندارد. خوب است که شما به همان مقاله «واقعیت و عینیت در روانکاوی» مراجعه کنید. از دست دادن احساس reality در نوروز و پسیکوز، که در هر دو مختل است، زمانی نوشته شده است که هنوز فروید به چیزی به عنوان سلامت روانی معتقد بوده است. امروز که ما به چنین چیزی معتقد نیستیم. یعنی در همه مردم reality testing مختل است. و در روانکاوی اصل بر این است که از درون فانتاسم با واقعیت برخورد میکنیم. هر کسی از درون فانتاسم خودش با واقعیت برخورد میکند. پس این reality testing یک کریتری است که در روانکاوی اصلاً ارزشی ندارد.
.......
برای مطالعه متن کامل به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#فروید #لکان #روانکاو #روانکاوی #ناخودآگاه #بعد_سمبولیک #بعد_واقع #سوژه #نوروز #پسیکوز #ژوئی_سانس #اشتیاق #واقعیت #ابژه_a #فانتاسم #سمپتوم #لاکان #روانکاوی_لکان #طبیعت_ساختاری #میترا_کدیور
فیلم: «نظم/ همه چیز روبراه است-سهراب شهیدثالث»
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation از نظر روانکاوی سلامت روانی نداریم. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
از نظر روانکاوی سلامت روانی نداریم تأکید کردهام که سمپتوم ضروری است و هر بشری سمپتومی دارد و سمپتوم یک راه نجات، یک راه چاره است که در آن بعد واقع توسط بعد سمبولیک احاطه میشود و این وقتی است که بعد سمبولیک درست کار میکند. سمپتوم نوروتیک بر اساس نوع خاصی است و سمپتوم پسیکوتیک، چون بعد سمبولیک درست کار نمیکند، نوع دیگری است که حالا به آن خواهیم پرداخت. ولی بالاخره برای این که بشر بتواند جوری با بعد واقع کنار بیاید، نیاز به سمپتوم دارد. حالا بر این اساس که این سمپتوم از نام پدر استفاده کرده باشد یا نکرده باشد، طبیعت ساختاری افراد فرق میکند. برای فروید اصلاً چیزی به نام reality testing وجود ندارد. در روانکاوی چیزی به نام reality وجود ندارد. خوب است که شما به همان مقاله «واقعیت و عینیت در روانکاوی» مراجعه کنید. از دست دادن احساس reality در نوروز و پسیکوز، که در هر دو مختل است، زمانی نوشته شده است که هنوز فروید به چیزی به عنوان سلامت روانی معتقد بوده است. امروز که ما به چنین چیزی معتقد نیستیم. یعنی در همه مردم reality testing مختل است. و در روانکاوی اصل بر این است که از درون فانتاسم با واقعیت برخورد میکنیم. هر کسی از درون فانتاسم خودش با واقعیت برخورد میکند. پس این reality testing یک کریتری است که در روانکاوی اصلاً ارزشی ندارد.
برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور #روانکاوی #سمپتوم #سمبولیک #نوروتیک #فانتاسم #واقعیت #عینیت
انتخاب متن وتصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور #روانکاوی #سمپتوم #سمبولیک #نوروتیک #فانتاسم #واقعیت #عینیت
انتخاب متن وتصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation انتقال بخشی از ساختار اصلی گفتار است. اگرچه روانکاوی حلّ رابطه انتقالیِ خاصِ ایجاد شده با آنالیست است، اما انتقال خودش بعد از آنالیز باقی می ماند. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
انتقال بخشی از ساختار اصلی گفتار است. اگر چه روانکاوی حلّ رابطه انتقالیِ خاصِ ایجاد شده با آنالیست است، اما انتقال خودش بعد از آنالیز باقی میماند. سایر مفاهیم غلط در مورد پایان روانکاوی که لکان آنها را ترک کرده است، عبارتند از، نیرومندسازی Ego، انطباق با واقعیت، و خوشبختی. پایان آنالیز ناپدیدی سمپتوم نیست، بهبودی یک بیماری بنیادی نیست، چون آنالیز اساساً یک فرآیند درمانی نیست بلکه جستجویی برای حقیقت است، و حقیقت غالباً سودمند نیست. این موضوعی است که قبلاً راجع به آن صحبت کردیم، و الان نیز گفتیم که لکان پایان روانکاوی را در خوشبختی نمیداند. سعدی هم این حرف را زده است، مارکس هم گفته است، فروید هم گفته است، و هر کدام به نوعی. تازه در پایان روانکاوی است که آدم میرسد به این گفته سعدی:
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
و لکان میگوید: تا وقتی این همه فلاکت و شوربختی وجود دارد، صحبت کردن از خوشبختی فردی بدون خوشبختی همگانی قباحت است، و فروید میگوید که در پایان روانکاوی فلاکت هیستریک در شوربختی عمومی حل میشود.
Happiness
به معنای خوشبختی است. رضایت درونی در پایان روانکاوی را آدم از همان میگیرد که خودش ایدهآل خودش بشود. یعنی به ابژه «a » خودش دست پیدا کرده و دیگر مجبور نباشد با گفتار اربابی بالا و پائین بپرد. حالا دیگر یک جایی قرار میگیرد، همان جا هست، با همان کنار آمده است و با همان هم خوشحال است. این یک نوع خوشبختی است که آدم از آن بالا و پایین رفتن هایی که در گفتار اربابی مجبور هست انجام بدهد، خلاصی مییابد. منتهی درنهایت برای این چهار نفر که اسم بردم و برای هر آدمی که در تاریخ و فرهنگ بشر حرفی برای گفتن داشته است، همیشه این موضوع مطرح بوده است که هیچ کس نمیتواند حسابش را از حساب بقیه آدمها جدا کند، و این کار اصلاً امکانپذیر نیست. بنابراین تا وقتی که در این دنیائیم و این همه فلاکت و بدبختی و شوربختی وجود دارد، صحبت از خوشبختی فردی همانطور که لکان میگوید قباحت است.
در بقیه مکاتب روانکاوی و همینطور رواندرمانیها، به اصطلاح دستیابی به نوعی خوشبختی و ارضا را هدف قرار داده اند که این همان چیزی است که هرگز از ذهن فروید در نرفته و لکان با آن مبارزه میکند، و همان چیزی است که امکانپذیر نیست.
موضوع پایان روانکاوی آن چیزی است که به ما نشان می دهد راه کجاست. یعنی وقتی هدف مشخص شد، وقتی پایان معلوم شد کجاست، مسیر هم مشخص می شود و اینکه چگونه باید رفت تا به آن مقصد رسید و قرار است به چه چیزی دست پیدا کنیم. و ما مدام برمی گردیم به این نکته که اخلاق روانکاوی این است که آنالیست، آنالیزان را هدایت کند به نقطه ای که بتواند به ابژه a خودش دست پیدا کند و از گفتار اربابی خارج شود و سوبژکتیویته اش مستعفی بشود. در پایان روانکاوی، شخص با خودش همانند سازی می کند و این به معنای دستیابی به تفاوت مطلق است.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#مفاهیم_غلط #پایان_روانکاوی #واقعیت #خوشبختی #لکان #فروید
#سعدی
🎼(The First Love) by Ramiz Guliyev
Thir
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
و لکان میگوید: تا وقتی این همه فلاکت و شوربختی وجود دارد، صحبت کردن از خوشبختی فردی بدون خوشبختی همگانی قباحت است، و فروید میگوید که در پایان روانکاوی فلاکت هیستریک در شوربختی عمومی حل میشود.
Happiness
به معنای خوشبختی است. رضایت درونی در پایان روانکاوی را آدم از همان میگیرد که خودش ایدهآل خودش بشود. یعنی به ابژه «a » خودش دست پیدا کرده و دیگر مجبور نباشد با گفتار اربابی بالا و پائین بپرد. حالا دیگر یک جایی قرار میگیرد، همان جا هست، با همان کنار آمده است و با همان هم خوشحال است. این یک نوع خوشبختی است که آدم از آن بالا و پایین رفتن هایی که در گفتار اربابی مجبور هست انجام بدهد، خلاصی مییابد. منتهی درنهایت برای این چهار نفر که اسم بردم و برای هر آدمی که در تاریخ و فرهنگ بشر حرفی برای گفتن داشته است، همیشه این موضوع مطرح بوده است که هیچ کس نمیتواند حسابش را از حساب بقیه آدمها جدا کند، و این کار اصلاً امکانپذیر نیست. بنابراین تا وقتی که در این دنیائیم و این همه فلاکت و بدبختی و شوربختی وجود دارد، صحبت از خوشبختی فردی همانطور که لکان میگوید قباحت است.
در بقیه مکاتب روانکاوی و همینطور رواندرمانیها، به اصطلاح دستیابی به نوعی خوشبختی و ارضا را هدف قرار داده اند که این همان چیزی است که هرگز از ذهن فروید در نرفته و لکان با آن مبارزه میکند، و همان چیزی است که امکانپذیر نیست.
موضوع پایان روانکاوی آن چیزی است که به ما نشان می دهد راه کجاست. یعنی وقتی هدف مشخص شد، وقتی پایان معلوم شد کجاست، مسیر هم مشخص می شود و اینکه چگونه باید رفت تا به آن مقصد رسید و قرار است به چه چیزی دست پیدا کنیم. و ما مدام برمی گردیم به این نکته که اخلاق روانکاوی این است که آنالیست، آنالیزان را هدایت کند به نقطه ای که بتواند به ابژه a خودش دست پیدا کند و از گفتار اربابی خارج شود و سوبژکتیویته اش مستعفی بشود. در پایان روانکاوی، شخص با خودش همانند سازی می کند و این به معنای دستیابی به تفاوت مطلق است.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#مفاهیم_غلط #پایان_روانکاوی #واقعیت #خوشبختی #لکان #فروید
#سعدی
🎼(The First Love) by Ramiz Guliyev
Thir
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
عنوان: روانکاوی در مکتب لکان: یک مقدمه
برگرفته از کتاب: مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم) نوشتهٔ دكتر میترا کدیور
تأثیر افکار فروید و لکان در شاخه های مختلف علوم انسانی، در ادبیات و هنر، در فلسفه و نقد ادبی غیر قابل انکار است و حتی فیزیکدانانی نظیر بوهر، پالی و جوردان به تقارنهایی که بین فیزیک کوانتومی و روانکاوی وجود دارد اشاره کرده اند.
برای درک واقعی فروید باید سالها تلاش، صرف وقت و انرژی کرد. برای درک لکان از آن هم بیشتر. یکی از پیش شرط های درک لکان آشنایی کامل با فروید است. اما لکان به اندیشه های فروید اکتفا نکرد و خود چندان بر آن افزود که روانکاوی، خود به صورت یک گفتار کامل و جامع، ورای تمام گفتارها و تأثیرگذار بر تمام آنها درآمد.
لکان به خاطر «بدعت»هایش از طرف بنیادگرایان طرد گردید ولی این باعث نشد که دنیای خارج از محدوده تنگ کارگزاران درمان نسبت به افکار و اندیشه های او بی تفاوت بماند.
از زمانی که لکان تئوری زبان شناسی «سوسور» را وارونه کرد و از آن عنصر اولیه اشتیاق را بیرون کشید دیگر نویسندگان مثل قبل نمی نویسند.
از زمانی که او تئوریِ نگاه را معکوس کرد دیگر هنرمندان مثل قبل نمی آفرینند:
«اشیاء به من نگاه می کنند و با این همه من آنها را می بینم... در اینجا چیزی از نگاه حذف شده است، حذف این واقعیت که نگاه نه تنها می نگرد بلکه نشان می دهد.»،
و این واقعیت، جایگاه و دیدگاه هنرمند و منتقد هر دو را تغییر می دهد.
برگرفته از: کتاب مکتب لکان
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#مکتب_لکان #میترا_کدیور #فروید #لکان #روانکاوی #ادبیات #هنر #فلسفه #نقد_ادبی #فیزیک #فیزیکدان #بوهر #پالی #سوسور #فیزیک_کوانتومی #کوانتوم #اشتیاق #هنرمندان #هنرمند #تئوری #زبان_شناسی #واقعیت #جایگاه #دیدگاه #منتقد #نویسندگان
@doostdaran_freudianassociation
برگرفته از کتاب: مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم) نوشتهٔ دكتر میترا کدیور
تأثیر افکار فروید و لکان در شاخه های مختلف علوم انسانی، در ادبیات و هنر، در فلسفه و نقد ادبی غیر قابل انکار است و حتی فیزیکدانانی نظیر بوهر، پالی و جوردان به تقارنهایی که بین فیزیک کوانتومی و روانکاوی وجود دارد اشاره کرده اند.
برای درک واقعی فروید باید سالها تلاش، صرف وقت و انرژی کرد. برای درک لکان از آن هم بیشتر. یکی از پیش شرط های درک لکان آشنایی کامل با فروید است. اما لکان به اندیشه های فروید اکتفا نکرد و خود چندان بر آن افزود که روانکاوی، خود به صورت یک گفتار کامل و جامع، ورای تمام گفتارها و تأثیرگذار بر تمام آنها درآمد.
لکان به خاطر «بدعت»هایش از طرف بنیادگرایان طرد گردید ولی این باعث نشد که دنیای خارج از محدوده تنگ کارگزاران درمان نسبت به افکار و اندیشه های او بی تفاوت بماند.
از زمانی که لکان تئوری زبان شناسی «سوسور» را وارونه کرد و از آن عنصر اولیه اشتیاق را بیرون کشید دیگر نویسندگان مثل قبل نمی نویسند.
از زمانی که او تئوریِ نگاه را معکوس کرد دیگر هنرمندان مثل قبل نمی آفرینند:
«اشیاء به من نگاه می کنند و با این همه من آنها را می بینم... در اینجا چیزی از نگاه حذف شده است، حذف این واقعیت که نگاه نه تنها می نگرد بلکه نشان می دهد.»،
و این واقعیت، جایگاه و دیدگاه هنرمند و منتقد هر دو را تغییر می دهد.
برگرفته از: کتاب مکتب لکان
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#مکتب_لکان #میترا_کدیور #فروید #لکان #روانکاوی #ادبیات #هنر #فلسفه #نقد_ادبی #فیزیک #فیزیکدان #بوهر #پالی #سوسور #فیزیک_کوانتومی #کوانتوم #اشتیاق #هنرمندان #هنرمند #تئوری #زبان_شناسی #واقعیت #جایگاه #دیدگاه #منتقد #نویسندگان
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسینهایی که کار لکان را ادامه میدهد، معتقد است که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد.» @doostdaran_freudianassociation 💬👇
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #تئوریسین #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #انجمن_جهانی_روانکاوی #شغل #حرفه #فعالیت #نیاز #درخواست #واقعیت #واقعیت_اجتماعی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #ژک_الن_میلر #میترا_کدیور #تئوریسین #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #انجمن_جهانی_روانکاوی #شغل #حرفه #فعالیت #نیاز #درخواست #واقعیت #واقعیت_اجتماعی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation