Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «بسیاری از مخالفهای متعصب در واقع با دسته اول یعنی با کلاش ها مخالفت می کنند نه با خود روانکاوی. چون آنها (مخالفین متعصب) روانکاوی را در لباسی که این اشخاص به تنش کردند می بینند و از ماهیت واقعی روانکاوی هیچگونه اطلاعی ندارند.»…
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #وقت #انرژی #پول #وجود #اشتیاق #مایه_گذاشتن #متعصب #کلاش #شیاد #آنالیز #آنالیزان #دوست #دشمن #موافق #مخالف #جسور #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
منبع: وبسایت انجمن فرویدی
گردآورنده: مریم دمثنا
#فروید #لکان #میترا_کدیور #روانکاوی #روانکاوی_لکانی #روانکاو #درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #کلاسهای_عرصه_فرویدی_مکتب_لکان #وقت #انرژی #پول #وجود #اشتیاق #مایه_گذاشتن #متعصب #کلاش #شیاد #آنالیز #آنالیزان #دوست #دشمن #موافق #مخالف #جسور #فر_ایران_را_می_ستائیم #اینترنت_برای_میترا #Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
روانکاوی خودش مولود اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹ است. اگر روانکاوی با mysticisme و obscurantisme میانهای داشت در قرون وسطی متولد میشد نه همزمان با حلول قرن بیستم. یک روز در کنفرانس همکاری حضور داشتم و یکی از حاضرین در جلسه به عنوان پرسش یا بهتر است بگویم به عنوان انتقاد مطرح کرد که روانکاوی برای همه نیست و دلایلاش این بود که به طور فردی انجام میگیرد، زمان زیادی طول میکشد، مخارجش زیاد است و اینکه تعداد روانکاوان کم است و تعداد بیماران زیاد. همکارم پاسخ لازم را داد که البته پاسخ لکانی نبود. پاسخ لکانی این است که درست است که روانکاوی برای همه نیست اما نه به آن دلایل. روانکاوی برای همه نیست چونکه برای انجام دادن آن داشتن تفکر و ذهنیت قرن بیستمی الزامی است. روانکاوی محصول قرن ۲۰ است. محصول اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹. تمام آن چیزی که قرن ۱۹ از علوم تصفیه کرده و به قرن ۲۰ رسیده منجر به تولد روانکاوی شده است. علوم دیگری هم همزمان با روانکاوی متولد شده است. من نمیگویم که وقتی تمام آنها جمع شدند به تولد روانکاوی منجر شدند، زبان شناسی هم همان وقت، فیزیک کوانتومی هم همان وقت متولد شدند. بله روانکاوی مولود قرن بیستم است. بنابراین برای انجام دادن آن شخص باید دارای تفکر قرن بیستم باشد. تنها به این دلیل که شخص در قرن ۲۰ یا الان قرن ۲۱ زندگی میکند و از تکنولوژی این قرن بهره میگیرد و دست بر قضا کامپیوترش هم به اینترنت متصل است نمیشود استنتاج کرد که او از تفکر و ذهنیت قرن ۲۰ برخوردار است. حالا برایتان توضیح میدهم.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اعتلا #تزکیه #قرون_وسطی
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
روانکاوی خودش مولود اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹ است. اگر روانکاوی با mysticisme و obscurantisme میانهای داشت در قرون وسطی متولد میشد نه همزمان با حلول قرن بیستم. یک روز در کنفرانس همکاری حضور داشتم و یکی از حاضرین در جلسه به عنوان پرسش یا بهتر است بگویم به عنوان انتقاد مطرح کرد که روانکاوی برای همه نیست و دلایلاش این بود که به طور فردی انجام میگیرد، زمان زیادی طول میکشد، مخارجش زیاد است و اینکه تعداد روانکاوان کم است و تعداد بیماران زیاد. همکارم پاسخ لازم را داد که البته پاسخ لکانی نبود. پاسخ لکانی این است که درست است که روانکاوی برای همه نیست اما نه به آن دلایل. روانکاوی برای همه نیست چونکه برای انجام دادن آن داشتن تفکر و ذهنیت قرن بیستمی الزامی است. روانکاوی محصول قرن ۲۰ است. محصول اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹. تمام آن چیزی که قرن ۱۹ از علوم تصفیه کرده و به قرن ۲۰ رسیده منجر به تولد روانکاوی شده است. علوم دیگری هم همزمان با روانکاوی متولد شده است. من نمیگویم که وقتی تمام آنها جمع شدند به تولد روانکاوی منجر شدند، زبان شناسی هم همان وقت، فیزیک کوانتومی هم همان وقت متولد شدند. بله روانکاوی مولود قرن بیستم است. بنابراین برای انجام دادن آن شخص باید دارای تفکر قرن بیستم باشد. تنها به این دلیل که شخص در قرن ۲۰ یا الان قرن ۲۱ زندگی میکند و از تکنولوژی این قرن بهره میگیرد و دست بر قضا کامپیوترش هم به اینترنت متصل است نمیشود استنتاج کرد که او از تفکر و ذهنیت قرن ۲۰ برخوردار است. حالا برایتان توضیح میدهم.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اعتلا #تزکیه #قرون_وسطی
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«به هر دری زدن» یک اصطلاح نسبتاً رایج بین آنالیزانها است زیرا که آنها آن را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند و دقیقاً به این دلیل که هر دری را زدند و از تمام آنها ناامید شدند که بالاخره سر از دفتر کار روانکاو درآوردند، توجه کنید که من نمیگویم مطب بلکه دفتر کار روانکاو چون روانکاوی با طبابت زمین تا آسمان متفاوت است. بله این آنالیزانها همه درها را زدند و از همه آنها ناامید شدند وگرنه اگر دری در این میان برای آنها کارساز بود همانجا متوقف میشدند و هیچ وقت هم گذرشان به دفتر روانکاو نمیافتاد. آن درهایی که آنالیزانها همه را زدند و ازشان ناامید شدند، درهایی هستند که در طول تاریخ یکی یکی به وجود آمدند و مدتی هم کارساز بودهاند و زمانی که عملاً کارایی خود را از دست دادند جای خود را به در بعدی دادند. روانکاوی در این صورت محصول عدم کارایی تاریخی تمام درهای سلف است و اگر روانکاوی کارآیی خودش را حفظ نکند ناچار جای خود را به در بعدی خواهد داد و یا اگر استحاله شود، ناگزیر ابنای بشر به درهای قبلی رو خواهند آورد، حالا با چه میزان موفقیت و کامیابی این خود مقوله دیگری است. حال اگر شخص یکی از این درهای متعدد را بزند و کامیابی را که به دنبالش است از این در به دست بیاورد بدین معنی است که این شخص به راه حلی که از لحاظ تاریخی منقضی شده اکتفا کرده و به همان دلخوش است یعنی که ذهنیت او هم عصر این مرحله تاریخی منقضی شده است. اکنون اگر بر حسب تصادف و به دلایل متعدد که یکی از آنها میتواند ارجاع از جانب یک متخصص و یا توصیه دوست و آشنا باشد این شخص از دفتر کار روانکاو سر در بیاورد، به نظر شما آیا میشود برای او یک روانکاوی موفق انجام داد؟ کسی که قاعدتاً میتوانسته به یکی از آن درهایی که از لحاظ تاریخی منقضی شده دلخوش باشد و هنوز آن ذهنیت قرن بیستمی را ندارد، میشود رویش روانکاوی انجام داد؟ اگر جواب به طور قطع منفی نباشد قطعاً جای تردید دارد.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اقتصاد #سیاست #تاریخ
#مطب #دفتر_کار #روانکاوی #طبابت #تاریخچه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«به هر دری زدن» یک اصطلاح نسبتاً رایج بین آنالیزانها است زیرا که آنها آن را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند و دقیقاً به این دلیل که هر دری را زدند و از تمام آنها ناامید شدند که بالاخره سر از دفتر کار روانکاو درآوردند، توجه کنید که من نمیگویم مطب بلکه دفتر کار روانکاو چون روانکاوی با طبابت زمین تا آسمان متفاوت است. بله این آنالیزانها همه درها را زدند و از همه آنها ناامید شدند وگرنه اگر دری در این میان برای آنها کارساز بود همانجا متوقف میشدند و هیچ وقت هم گذرشان به دفتر روانکاو نمیافتاد. آن درهایی که آنالیزانها همه را زدند و ازشان ناامید شدند، درهایی هستند که در طول تاریخ یکی یکی به وجود آمدند و مدتی هم کارساز بودهاند و زمانی که عملاً کارایی خود را از دست دادند جای خود را به در بعدی دادند. روانکاوی در این صورت محصول عدم کارایی تاریخی تمام درهای سلف است و اگر روانکاوی کارآیی خودش را حفظ نکند ناچار جای خود را به در بعدی خواهد داد و یا اگر استحاله شود، ناگزیر ابنای بشر به درهای قبلی رو خواهند آورد، حالا با چه میزان موفقیت و کامیابی این خود مقوله دیگری است. حال اگر شخص یکی از این درهای متعدد را بزند و کامیابی را که به دنبالش است از این در به دست بیاورد بدین معنی است که این شخص به راه حلی که از لحاظ تاریخی منقضی شده اکتفا کرده و به همان دلخوش است یعنی که ذهنیت او هم عصر این مرحله تاریخی منقضی شده است. اکنون اگر بر حسب تصادف و به دلایل متعدد که یکی از آنها میتواند ارجاع از جانب یک متخصص و یا توصیه دوست و آشنا باشد این شخص از دفتر کار روانکاو سر در بیاورد، به نظر شما آیا میشود برای او یک روانکاوی موفق انجام داد؟ کسی که قاعدتاً میتوانسته به یکی از آن درهایی که از لحاظ تاریخی منقضی شده دلخوش باشد و هنوز آن ذهنیت قرن بیستمی را ندارد، میشود رویش روانکاوی انجام داد؟ اگر جواب به طور قطع منفی نباشد قطعاً جای تردید دارد.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اقتصاد #سیاست #تاریخ
#مطب #دفتر_کار #روانکاوی #طبابت #تاریخچه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسینهایی که کار لکان را ادامه میدهد، معتقد است که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. ممکن است بتوان مجموعه مقولات روانکاوی را بیهوده تلقی کرد، تئوری آن را بیارزش دانست، تمام آنچه را که روانکاوی به آن میپردازد، آنها را توسعه میدهد، غنی میکند یا برعکس غیر اساسی میداند و از گردونه حذف میکند، میتوان تمام آنها را نفی کرد. به عقیده او میتوان ناخودآگاه را، سائق را، تعبیر را، تکرار را تمام این مقولات مهم و اساسی روانکاوی را به عنوان ناواقعیتهایی مردود دانست اما حرفه روانکاوی به عنوان یک واقعیت اجتماعی کماکان وجود دارد و این واقعیت اجتماعی یک واقعیتی است که به نیاز مشخصی پاسخ میدهد، یا بهتر است بگویم به یک درخواست مشخص پاسخ میدهد. در اینجا میرسیم به مقوله معروف و اساسی عرضه و تقاضا در علم اقتصاد. چونکه تقاضایی است، پس عرضهای هم وجود دارد و این تقاضا خودش منتج است از یک نیاز، به یک اشتیاق. در یک طرف تقاضا برای روانکاوی داریم و در طرف دیگر عرضه روانکاوی و مجموعه این دو را باید در چهارچوب خاصی مورد مطالعه قرار داد که این چهارچوب را میتوان وضعیت فعلی تمدن و ناخشنودی در آن دانست. من در اینجا اشارهام به عنوان کتاب فروید است به نام «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. بنابراین در مورد روانکاوی سه نوع واقعیت وجود دارد؛ تقاضا، حرفه و ناخشنودی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#ژک_الن_میلر #انجمن_جهانی_روانکاوی
#شغل #حرفه_فعالیت #تئوری #توسعه
#ناخودآگاه #سائق #تعبیر #تکرار #اجمتماع
#عرضه #تقاضا
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسینهایی که کار لکان را ادامه میدهد، معتقد است که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. ممکن است بتوان مجموعه مقولات روانکاوی را بیهوده تلقی کرد، تئوری آن را بیارزش دانست، تمام آنچه را که روانکاوی به آن میپردازد، آنها را توسعه میدهد، غنی میکند یا برعکس غیر اساسی میداند و از گردونه حذف میکند، میتوان تمام آنها را نفی کرد. به عقیده او میتوان ناخودآگاه را، سائق را، تعبیر را، تکرار را تمام این مقولات مهم و اساسی روانکاوی را به عنوان ناواقعیتهایی مردود دانست اما حرفه روانکاوی به عنوان یک واقعیت اجتماعی کماکان وجود دارد و این واقعیت اجتماعی یک واقعیتی است که به نیاز مشخصی پاسخ میدهد، یا بهتر است بگویم به یک درخواست مشخص پاسخ میدهد. در اینجا میرسیم به مقوله معروف و اساسی عرضه و تقاضا در علم اقتصاد. چونکه تقاضایی است، پس عرضهای هم وجود دارد و این تقاضا خودش منتج است از یک نیاز، به یک اشتیاق. در یک طرف تقاضا برای روانکاوی داریم و در طرف دیگر عرضه روانکاوی و مجموعه این دو را باید در چهارچوب خاصی مورد مطالعه قرار داد که این چهارچوب را میتوان وضعیت فعلی تمدن و ناخشنودی در آن دانست. من در اینجا اشارهام به عنوان کتاب فروید است به نام «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. بنابراین در مورد روانکاوی سه نوع واقعیت وجود دارد؛ تقاضا، حرفه و ناخشنودی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#ژک_الن_میلر #انجمن_جهانی_روانکاوی
#شغل #حرفه_فعالیت #تئوری #توسعه
#ناخودآگاه #سائق #تعبیر #تکرار #اجمتماع
#عرضه #تقاضا
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
علاوه بر این برای اینکه روانکاوی امکان وجود داشته باشد باید یک سری شرایطی برایش فراهم شود که همانطور که قبلاً مطرح شد آنها را میتوان شرایط تاریخی اجتماعی نامید. اولین شرط، شرط epistemologique است یعنی که علوم باید به حد خاصی از تکامل خودشان رسیده باشند و سوژه علوم تولید شده باشد. دوم شرایط اخلاقی یا ethique است و سوم شرایط سیاسی یا politique. در مورد شرایط سیاسی توضیح بدهم که روانکاوی برای ادامه حیات احتیاج به وجود نوعی دموکراسی و نوعی لیبرالیسم دارد. تجربه تاریخی نشان داده که روانکاوی در کشورهای کمونیستی و در کشورهایی که در آنها رژیمهای خودکامه سر کارند شانس زیادی برای زندگی ندارد. این سه شرط الزاماتی هستند که میتوان آنها را الزامات civilization نامید و به هیچ وجه نمیتوان آنها را نادیده گرفت یا دور زد. اما هرچند هم که این الزامات ریشهای باشند باز هم مسأله دیگری مطرح است. روانکاوی تجربه سوژه است و این مهمترین نکته است. این تجربه چگونه آغاز میشود؟
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تاریخ #اجتماع #علم #علوم #تکامل #سوژه #اخلاق
#دموکراسی #لیبرالیسم #کمونیسم #کشور #تجربه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
علاوه بر این برای اینکه روانکاوی امکان وجود داشته باشد باید یک سری شرایطی برایش فراهم شود که همانطور که قبلاً مطرح شد آنها را میتوان شرایط تاریخی اجتماعی نامید. اولین شرط، شرط epistemologique است یعنی که علوم باید به حد خاصی از تکامل خودشان رسیده باشند و سوژه علوم تولید شده باشد. دوم شرایط اخلاقی یا ethique است و سوم شرایط سیاسی یا politique. در مورد شرایط سیاسی توضیح بدهم که روانکاوی برای ادامه حیات احتیاج به وجود نوعی دموکراسی و نوعی لیبرالیسم دارد. تجربه تاریخی نشان داده که روانکاوی در کشورهای کمونیستی و در کشورهایی که در آنها رژیمهای خودکامه سر کارند شانس زیادی برای زندگی ندارد. این سه شرط الزاماتی هستند که میتوان آنها را الزامات civilization نامید و به هیچ وجه نمیتوان آنها را نادیده گرفت یا دور زد. اما هرچند هم که این الزامات ریشهای باشند باز هم مسأله دیگری مطرح است. روانکاوی تجربه سوژه است و این مهمترین نکته است. این تجربه چگونه آغاز میشود؟
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تاریخ #اجتماع #علم #علوم #تکامل #سوژه #اخلاق
#دموکراسی #لیبرالیسم #کمونیسم #کشور #تجربه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در ابتدای کار پس یک درخواست درمان وجود دارد ولی خیلی زود تبدیل به یک تفحص میشود. میتوان این تفحص را تفحص حقیقت نامید، تفحص حقیقت اشتیاق. در عین حال میتوانیم همانطور که میلر گفته است در مورد همه این واژهها تردید داشته باشیم، در مورد واژه تفحص، اشتیاق، حقیقت و … اما نمیتوان در مورد آنچه که در نهایت کار به دست میآید تردید کرد.
آنچه در نهایت کار به دست میآید به نظر لکان وجود زدایی[۱] است که در واقع میتوانیم بگوییم یک توهم زدایی واقعی است. توجه کنیم که وجود زدایی با بیوجودی [۲] کاملاً متفاوت است. پیشوند de در فرانسه به معنی برداشتن، گرفتن، تخلیه کردن، به هم زدن است و این نئولوژیسم لکان نوعی گرفتن، برداشتن و تخلیه کردن و به هم زدن وجود را القا میکند که به خوبی کاری که در روانکاوی انجام میگیرد را نشان میدهد.
در واقع روانکاوی بادکنک imaginaire را سوراخ میکند و وجودی را که در آن سرمایه گذاری شده خالی میکند، از بسیاری از چیزها جز صورتکی باقی نمیگذارد، و تمام ظواهر را که جزء وجود نیستند و حتی در نقطه مقابل آن هستند به عدم میکشاند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#درخواست #درمان #تفحص #حقیقت #اشتیاق #واژه
#وجود_زدایی #توهم_زدایی #صورتک #نقاب #عدم
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور #میلر
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#imaginaire
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در ابتدای کار پس یک درخواست درمان وجود دارد ولی خیلی زود تبدیل به یک تفحص میشود. میتوان این تفحص را تفحص حقیقت نامید، تفحص حقیقت اشتیاق. در عین حال میتوانیم همانطور که میلر گفته است در مورد همه این واژهها تردید داشته باشیم، در مورد واژه تفحص، اشتیاق، حقیقت و … اما نمیتوان در مورد آنچه که در نهایت کار به دست میآید تردید کرد.
آنچه در نهایت کار به دست میآید به نظر لکان وجود زدایی[۱] است که در واقع میتوانیم بگوییم یک توهم زدایی واقعی است. توجه کنیم که وجود زدایی با بیوجودی [۲] کاملاً متفاوت است. پیشوند de در فرانسه به معنی برداشتن، گرفتن، تخلیه کردن، به هم زدن است و این نئولوژیسم لکان نوعی گرفتن، برداشتن و تخلیه کردن و به هم زدن وجود را القا میکند که به خوبی کاری که در روانکاوی انجام میگیرد را نشان میدهد.
در واقع روانکاوی بادکنک imaginaire را سوراخ میکند و وجودی را که در آن سرمایه گذاری شده خالی میکند، از بسیاری از چیزها جز صورتکی باقی نمیگذارد، و تمام ظواهر را که جزء وجود نیستند و حتی در نقطه مقابل آن هستند به عدم میکشاند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#درخواست #درمان #تفحص #حقیقت #اشتیاق #واژه
#وجود_زدایی #توهم_زدایی #صورتک #نقاب #عدم
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور #میلر
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#imaginaire
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در واقع میتوان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتکها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش میگذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را میتوان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا میکند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چونکه همانطور که هیستریک به ما نشان میدهد، سوژه با کمبودش همانند سازی میکند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع میکند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی مینامد که در آخر روانکاوی اتفاق میافتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشههای سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتکها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در واقع میتوان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتکها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش میگذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را میتوان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا میکند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چونکه همانطور که هیستریک به ما نشان میدهد، سوژه با کمبودش همانند سازی میکند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع میکند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی مینامد که در آخر روانکاوی اتفاق میافتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشههای سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتکها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
وقتی یک جوان روستایی تصمیم میگرفت که کار دهقانی را رها کرده و برای تحصیل علم به یکی از مدارس «قدیمه» که تعدادشان زیاد هم نبود برود، خانوادهاش در واقع یک بازوی کار را از دست میداد. بنابر این از این کار خیلی هم خشنود نبود. این تحصیلات برای این جوان نه تنها رایگان تمام نمیشد بلکه او مجبور بود برای این کار از تمام وجود مایه بگذارد. هنوز هم آثار و بقایای این مدارس در تمام مناطق ایران به چشم میخورد. وقتی که انسان حجرههای تنگ و تاریک و نمور این محصلین یا طلبهها یا هرچه که اسمشان را میگذاریم ببیند به همت آنها پی میبرد. این انتخاب اولشان بود که چطور وارد این سیستم میشدند. این محصلین حالا وارد شدند، وقتی که مبانی اولیه علوم مختلفهای که در برنامه کاریشان بود فرا میگرفتند بعد از یک مقطعی آنها اجازه مییافتند که اساتیدشان را خود انتخاب کنند و از محضر هرکسی که خودشان دوست دارند کسب فیض کنند. آنها گاهی برای این کار صدها فرسنگ راه را با پای پیاده و یا با وسایل انتقال آن زمانها طی میکردند تا به محضر استادی برسند که آوازه او را شنیده بودند، گاه از بلخ تا قونیه، و در بیوگرافی تمام مشاهیرمان که نگاه میکنیم میبینیم این مسافرتها به تکرار انجام شده و این سیر کردنها و حضور در محاضر استادان مختلف بارها اتفاق افتاده است. آیا به نظر شما سرمایه گذاری عاطفی از این گستردهتر هم ممکن است؟ این هم که حالا روند کار، در جریان کار. همیشه بعدش، در آخر کار، حداقل برای آنها که بالاخره به آخر میرسیدند، یک انتخاب نهایی وجود داشت. نه تنها هیچ مقصد از پیش تعیین شدهای وجود نداشت بلکه باید یک انتخاب در آخر کار صورت میگرفت که این انتخاب سرنوشت این سالک را رقم میزد. من کلمه سالک را به کار میبرم چون بعد از طی کردن این همه مراحل مختلف جا دارد اینها را سالک نامید. این انتخابی که در آخر کار صورت میگرفت این بود که حالا با این دانشی که فرا گرفته بودند چه بکنند، چون همگی یک کار نمیکردند.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#روستا #دهقان #جوان #محصل #طلبه #تحصیلات #کار
#مایه #بلخ #قونیه #مایه_گذاشتن
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
وقتی یک جوان روستایی تصمیم میگرفت که کار دهقانی را رها کرده و برای تحصیل علم به یکی از مدارس «قدیمه» که تعدادشان زیاد هم نبود برود، خانوادهاش در واقع یک بازوی کار را از دست میداد. بنابر این از این کار خیلی هم خشنود نبود. این تحصیلات برای این جوان نه تنها رایگان تمام نمیشد بلکه او مجبور بود برای این کار از تمام وجود مایه بگذارد. هنوز هم آثار و بقایای این مدارس در تمام مناطق ایران به چشم میخورد. وقتی که انسان حجرههای تنگ و تاریک و نمور این محصلین یا طلبهها یا هرچه که اسمشان را میگذاریم ببیند به همت آنها پی میبرد. این انتخاب اولشان بود که چطور وارد این سیستم میشدند. این محصلین حالا وارد شدند، وقتی که مبانی اولیه علوم مختلفهای که در برنامه کاریشان بود فرا میگرفتند بعد از یک مقطعی آنها اجازه مییافتند که اساتیدشان را خود انتخاب کنند و از محضر هرکسی که خودشان دوست دارند کسب فیض کنند. آنها گاهی برای این کار صدها فرسنگ راه را با پای پیاده و یا با وسایل انتقال آن زمانها طی میکردند تا به محضر استادی برسند که آوازه او را شنیده بودند، گاه از بلخ تا قونیه، و در بیوگرافی تمام مشاهیرمان که نگاه میکنیم میبینیم این مسافرتها به تکرار انجام شده و این سیر کردنها و حضور در محاضر استادان مختلف بارها اتفاق افتاده است. آیا به نظر شما سرمایه گذاری عاطفی از این گستردهتر هم ممکن است؟ این هم که حالا روند کار، در جریان کار. همیشه بعدش، در آخر کار، حداقل برای آنها که بالاخره به آخر میرسیدند، یک انتخاب نهایی وجود داشت. نه تنها هیچ مقصد از پیش تعیین شدهای وجود نداشت بلکه باید یک انتخاب در آخر کار صورت میگرفت که این انتخاب سرنوشت این سالک را رقم میزد. من کلمه سالک را به کار میبرم چون بعد از طی کردن این همه مراحل مختلف جا دارد اینها را سالک نامید. این انتخابی که در آخر کار صورت میگرفت این بود که حالا با این دانشی که فرا گرفته بودند چه بکنند، چون همگی یک کار نمیکردند.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#روستا #دهقان #جوان #محصل #طلبه #تحصیلات #کار
#مایه #بلخ #قونیه #مایه_گذاشتن
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
مسلم است استادی هم که نتیجه منطقی این روند است خودش یک محصول اتیک است و نه محصول ontique. او این مراحل دشوار و طولانی را برای این طی نکرده که بتواند در قبالش به یک رفاه مادی افزوده دسترسی پیدا کند. دانش او دانش کارمندی نیست که در مقابل فلان مبلغ ماهیانه، در ازای ۸ ساعت کار روزانه، دو روز تعطیل آخر هفته، یک ماه مرخصی سالیانه و … به دیگری فروخته شود. دانش او ساعت نمیشناسد، تعطیل بردار نیست و مرخصی را اصلاً نمیداند که چی هست. دانش او زندگی اوست و انتقال این دانش هدف اوست. او اگر سالهای عمرش را در راه انتقال این دانش سپری میکند آنها را با احتساب پایه و رتبه و دریافتی بازنشستگی خفیف نمیکند، چرا که دانش او اصلاً یک دانش فروشی نیست. استاد در این سیستم نه به عنوان یک عرضه کننده دانش، نه یک بساط زن دانش، نه یک فروشنده دانش بلکه به عنوان «سوژه ای که فرض میشود میداند»[۳] است که دست به عمل میزند. حرکت او حرکت یک سوژه است نه یک مهره. همه ظواهر، همه صورتکها، همه القاب و عناوین پرطمطراق در این مجموعه به حداقل خود تخفیف پیدا کرده است. آنچه که پس از سالها دود چراغ خوردن در حجرههای تنگ و تاریک و سالها مجاهده در محاضر اساتید مختلف و بر خود هموار کردن رنج سفرهای طاقت فرسا در پهنه گیتی به دست میآید، اگر به دست بیاید، فقط یک کلمه است: اجتهاد، که به هیچ چیز دیگری اشاره نمیکند جز به جد و جهدی که در این راه طولانی صرف شده است و این جد و جهد تمام آن چیزی است که این مجموعه بر اساسش بنا شده و تمام آن چیزی است که ارزش احترام را دارد. حالا این کلمه یعنی اجتهاد را در اختصار کوبندهاش با عناوین پرطمطراق چندین خطی در کارت ویزیت اساتید آخرین مدل امروزی مقایسه کنید، چه احساسی به شما دست میدهد؟ این روند اثر بخشی ethic است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#استاد #اخلاق #رفاه #دانش #کارمند #حجره
#اجتهاد #احساس #احترام #ارزش
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ontique #ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
مسلم است استادی هم که نتیجه منطقی این روند است خودش یک محصول اتیک است و نه محصول ontique. او این مراحل دشوار و طولانی را برای این طی نکرده که بتواند در قبالش به یک رفاه مادی افزوده دسترسی پیدا کند. دانش او دانش کارمندی نیست که در مقابل فلان مبلغ ماهیانه، در ازای ۸ ساعت کار روزانه، دو روز تعطیل آخر هفته، یک ماه مرخصی سالیانه و … به دیگری فروخته شود. دانش او ساعت نمیشناسد، تعطیل بردار نیست و مرخصی را اصلاً نمیداند که چی هست. دانش او زندگی اوست و انتقال این دانش هدف اوست. او اگر سالهای عمرش را در راه انتقال این دانش سپری میکند آنها را با احتساب پایه و رتبه و دریافتی بازنشستگی خفیف نمیکند، چرا که دانش او اصلاً یک دانش فروشی نیست. استاد در این سیستم نه به عنوان یک عرضه کننده دانش، نه یک بساط زن دانش، نه یک فروشنده دانش بلکه به عنوان «سوژه ای که فرض میشود میداند»[۳] است که دست به عمل میزند. حرکت او حرکت یک سوژه است نه یک مهره. همه ظواهر، همه صورتکها، همه القاب و عناوین پرطمطراق در این مجموعه به حداقل خود تخفیف پیدا کرده است. آنچه که پس از سالها دود چراغ خوردن در حجرههای تنگ و تاریک و سالها مجاهده در محاضر اساتید مختلف و بر خود هموار کردن رنج سفرهای طاقت فرسا در پهنه گیتی به دست میآید، اگر به دست بیاید، فقط یک کلمه است: اجتهاد، که به هیچ چیز دیگری اشاره نمیکند جز به جد و جهدی که در این راه طولانی صرف شده است و این جد و جهد تمام آن چیزی است که این مجموعه بر اساسش بنا شده و تمام آن چیزی است که ارزش احترام را دارد. حالا این کلمه یعنی اجتهاد را در اختصار کوبندهاش با عناوین پرطمطراق چندین خطی در کارت ویزیت اساتید آخرین مدل امروزی مقایسه کنید، چه احساسی به شما دست میدهد؟ این روند اثر بخشی ethic است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#استاد #اخلاق #رفاه #دانش #کارمند #حجره
#اجتهاد #احساس #احترام #ارزش
#مکتب_لکان #آنالیزان
#دانش #سالک #سعدی
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ontique #ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
فروید برای توجیه اثربخشی روانکاوی بود که ناخودآگاه را کشف کرد. تمام مقولات بنیادین روانکاوی و اصولاً ساختن کل بدنه نظریات روانکاوی محصول این تلاش فروید برای توجیه کردن علل اثربخشی روانکاوی بودند. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. فروید به مقیاسی که در کار پراتیک خود پیشرفت میکرد و در کار نظریه پردازی و پردازش و ساختن نظریات روانکاوی پیش میرفت متوجه شد که آن ثمربخشی حیرت انگیز اولیه که میتوان اصطلاحاً آن را تراپوتیک نامید به تدریج اهمیت خود را از دست میدهد و رنگ میبازد. وقتی او متوجه این مطلب شد که این ثمربخشی برقآسا و حیرت انگیز اولیه، که فعلاً اسمش را میگذاریم تراپوتیک، کم کم رنگ میبازد تلاش او معطوف به این شد که این پدیده جدید را توجیه کند و آن را تئوریزه کند و در این مرحله بود که فروید ثمربخشی تراپوتیک را رها کرد و در ورای آن به دنبال چیزی گشت که آن را در اصطلاح cause نامید، یعنی اساس قضیه. او فهمید که قضیه چیز دیگری است و این قضیه چیزی است که سمپتوم خود محصول ثمربخشی آن است. گفتم که سمپتوم معلول است. سمپتوم معلول همین قضیه است. این قضیه یک ثمربخشی داشته که ثمربخشیاش منجر به تولید سمپتوم شده. در این صورت سمپتوم آن چیزی نیست که درست کار نمیکند بلکه دقیقاً آن چیزی است که درست کار میکند و اگر در این میان چیزی درست کار نمیکند ثمربخشی با هدف تراپوتیک آن است. چون که سمپتوم معلول یک cause است پس درست کار میکند و هدف تراپوتیک داشتن یعنی اینکه آن قضیه نادیده گرفته شده و اینکه سمپتوم یک معلول است نادیده گرفته شده و اینجاست که درست کار نمیکند، اینجاست که قضیه بر اساس منطق و بر اساس درک علیت سمپتوم انجام نمیگیرد و حالا که فروید به این مرحله رسیده طبیعی است که در این مرحله روانکاوی از محور تراپوتیک به محور اتیک میچرخد.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ناخودآگاه #بنیاد #قضیه #اخلاق #سمپتوم
#علت #معلول #کشف_ناخودآگاه
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#cause
#ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
فروید برای توجیه اثربخشی روانکاوی بود که ناخودآگاه را کشف کرد. تمام مقولات بنیادین روانکاوی و اصولاً ساختن کل بدنه نظریات روانکاوی محصول این تلاش فروید برای توجیه کردن علل اثربخشی روانکاوی بودند. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. فروید به مقیاسی که در کار پراتیک خود پیشرفت میکرد و در کار نظریه پردازی و پردازش و ساختن نظریات روانکاوی پیش میرفت متوجه شد که آن ثمربخشی حیرت انگیز اولیه که میتوان اصطلاحاً آن را تراپوتیک نامید به تدریج اهمیت خود را از دست میدهد و رنگ میبازد. وقتی او متوجه این مطلب شد که این ثمربخشی برقآسا و حیرت انگیز اولیه، که فعلاً اسمش را میگذاریم تراپوتیک، کم کم رنگ میبازد تلاش او معطوف به این شد که این پدیده جدید را توجیه کند و آن را تئوریزه کند و در این مرحله بود که فروید ثمربخشی تراپوتیک را رها کرد و در ورای آن به دنبال چیزی گشت که آن را در اصطلاح cause نامید، یعنی اساس قضیه. او فهمید که قضیه چیز دیگری است و این قضیه چیزی است که سمپتوم خود محصول ثمربخشی آن است. گفتم که سمپتوم معلول است. سمپتوم معلول همین قضیه است. این قضیه یک ثمربخشی داشته که ثمربخشیاش منجر به تولید سمپتوم شده. در این صورت سمپتوم آن چیزی نیست که درست کار نمیکند بلکه دقیقاً آن چیزی است که درست کار میکند و اگر در این میان چیزی درست کار نمیکند ثمربخشی با هدف تراپوتیک آن است. چون که سمپتوم معلول یک cause است پس درست کار میکند و هدف تراپوتیک داشتن یعنی اینکه آن قضیه نادیده گرفته شده و اینکه سمپتوم یک معلول است نادیده گرفته شده و اینجاست که درست کار نمیکند، اینجاست که قضیه بر اساس منطق و بر اساس درک علیت سمپتوم انجام نمیگیرد و حالا که فروید به این مرحله رسیده طبیعی است که در این مرحله روانکاوی از محور تراپوتیک به محور اتیک میچرخد.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ناخودآگاه #بنیاد #قضیه #اخلاق #سمپتوم
#علت #معلول #کشف_ناخودآگاه
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#cause
#ethic
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
لکان میگوید: «انتقال عشقی است که معطوف به دانش است». اثربخشی برقآسا محصول برقرار شدن یک ارتباط میان سوژه و دانش است. دانشی که علت مخفی سمپتوم را در بر میگیرد. پس اثربخشی درمانی در نتیجه چیزی نیست جز اثربخشی برقرار شدن انتقال، همین. و باید تأکید کنم که این اثربخشی الزاماً منجر به یک پسیکانالیز به معنای واقعی نمیشود. این اثربخشی فقط در نتیجه استقرار سوژهای است که فرض میشود میداند و علت العلل ثمربخشی درمانی در پراتیکهای مختلف اعم از شمنیسم [۵] تا انواع روان درمانیها. این آن اثربخشی است که تلقین هم از آن بهره میگیرد. بدیهی است که در تمام این پراتیکها با دقت تمام از نزدیک شدن به آن قضیه اساسی حذر میشود. قضیه اساسی نادیده گرفته شده و از آن پرهیز میشود و همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار خاتمه یافته تلقی میشود. این کاری است که نه تنها از طرف درمانگران و شفاگران صورت میگیرد بلکه بسیاری از بیماران یا متقاضیان هم به آن مبادرت میکنند یعنی همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار را خاتمه یافته تلقی میکنند، چونکه بیماران به نوعی، میتوان گفت «غریزی»، در مییابند که از مرزی به بعد قدم در راه بیبازگشت میگذارند و از گذاشتن قدم در این مرز اجتناب میکنند. آیا میتوان به خاطر این امتناع از آنها خرده گرفت؟ آیا از اینکه آنها به این خوشبختی ناچیز دل خوش میدارند به آنها ایرادی است؟ آیا همه باید ببینند که آسمان در هرکجا آیا همین رنگ است؟ فقط اشکال کار این است که «هرچه زود برآید دیر نپاید» و این تنها دلیلی است که آنالیزان را مجبور میکند از حیطه ثمربخشی تراپوتیک گذشته و به سوی ثمربخشی اتیک گام بردارد و درد و رنج او که در اوان کار کاملاً تخفیف یافته بود به صورت مضاعف برگردد.
❊پایان درسنامه اول دوره اول❊
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتقال #عشق #سوژه #اثربخشی #محصول #بازگشت
#تراپوتیک #اتیک #غریزه #غریزی #اجتناب
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#کلاس_ها_ی_عرصه_فرویدی
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
لکان میگوید: «انتقال عشقی است که معطوف به دانش است». اثربخشی برقآسا محصول برقرار شدن یک ارتباط میان سوژه و دانش است. دانشی که علت مخفی سمپتوم را در بر میگیرد. پس اثربخشی درمانی در نتیجه چیزی نیست جز اثربخشی برقرار شدن انتقال، همین. و باید تأکید کنم که این اثربخشی الزاماً منجر به یک پسیکانالیز به معنای واقعی نمیشود. این اثربخشی فقط در نتیجه استقرار سوژهای است که فرض میشود میداند و علت العلل ثمربخشی درمانی در پراتیکهای مختلف اعم از شمنیسم [۵] تا انواع روان درمانیها. این آن اثربخشی است که تلقین هم از آن بهره میگیرد. بدیهی است که در تمام این پراتیکها با دقت تمام از نزدیک شدن به آن قضیه اساسی حذر میشود. قضیه اساسی نادیده گرفته شده و از آن پرهیز میشود و همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار خاتمه یافته تلقی میشود. این کاری است که نه تنها از طرف درمانگران و شفاگران صورت میگیرد بلکه بسیاری از بیماران یا متقاضیان هم به آن مبادرت میکنند یعنی همین که اثرات درمانی ظاهر شدند کار را خاتمه یافته تلقی میکنند، چونکه بیماران به نوعی، میتوان گفت «غریزی»، در مییابند که از مرزی به بعد قدم در راه بیبازگشت میگذارند و از گذاشتن قدم در این مرز اجتناب میکنند. آیا میتوان به خاطر این امتناع از آنها خرده گرفت؟ آیا از اینکه آنها به این خوشبختی ناچیز دل خوش میدارند به آنها ایرادی است؟ آیا همه باید ببینند که آسمان در هرکجا آیا همین رنگ است؟ فقط اشکال کار این است که «هرچه زود برآید دیر نپاید» و این تنها دلیلی است که آنالیزان را مجبور میکند از حیطه ثمربخشی تراپوتیک گذشته و به سوی ثمربخشی اتیک گام بردارد و درد و رنج او که در اوان کار کاملاً تخفیف یافته بود به صورت مضاعف برگردد.
❊پایان درسنامه اول دوره اول❊
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتقال #عشق #سوژه #اثربخشی #محصول #بازگشت
#تراپوتیک #اتیک #غریزه #غریزی #اجتناب
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#کلاس_ها_ی_عرصه_فرویدی
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation