Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation نگاه جامعه مردسالار، حقیقتا «باخت» و «خسران» را به میانجی سرکوب میل بر زنان به شکلی مضاعف تحمیل می کند. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
بحران جنسی و داده های اقتصادی
نادر فتورهچی
١- اگر «بحران جنسی» را به دادههای اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن است. به این معنا، ما در کنار «مارکس»، به «فروید» نیز به شدت نیاز داریم.
٢-برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمیتوان تنها بر اساس گزارههای سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در میماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.
٣- جامعهای که از «بحران جنسی» رنج میبرد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج میبرد.
۴- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از«بحران جنسی»ست. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمانیافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.
......
١١-جداسازی همهجانبه وسرکوب سازمان یافته میل، زنان رابه «ابژه جنسی» مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفتهاند. بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمانیافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور میکنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را به دست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و …
در مقابل این احساس «باخت» و «خسران»، نوعى احساس «بُرد» و «زرنگى» نیز در مردان دیده مى شود. مضاف بر آنکه نگاه جامعه مردسالار، حقیقتا «باخت» و «خسران» را به میانجى سرکوب میل بر زنان به شکلى مضاعف تحمیل مى کند.
١٢- جداسازی همهجانبه و سرکوب سازمان یافته میل، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضتکشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته. «زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، ولع عجیب برای «بیشتر داشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و … را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.
......
١۵- در جامعهای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» میبینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل میشود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمانیافته میل است.
.......
برای مطالعه متن کامل به
#سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#فروید #لکان #روانکاو #روانکاوی #بحران_جنسی #لاکچری #ابژه_جنسی #بیماران_جنسی #جداسازی_جنسیتی #زنان #كالا #مردان #خريدار #زن_ستیزی #تعرضات_كلامی_فیزیکی
Theater: Kontakthof / Pina Bausch
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی
@doostdaran_freudianassociation
نادر فتورهچی
١- اگر «بحران جنسی» را به دادههای اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن است. به این معنا، ما در کنار «مارکس»، به «فروید» نیز به شدت نیاز داریم.
٢-برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمیتوان تنها بر اساس گزارههای سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در میماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.
٣- جامعهای که از «بحران جنسی» رنج میبرد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج میبرد.
۴- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از«بحران جنسی»ست. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمانیافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.
......
١١-جداسازی همهجانبه وسرکوب سازمان یافته میل، زنان رابه «ابژه جنسی» مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفتهاند. بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمانیافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور میکنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را به دست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و …
در مقابل این احساس «باخت» و «خسران»، نوعى احساس «بُرد» و «زرنگى» نیز در مردان دیده مى شود. مضاف بر آنکه نگاه جامعه مردسالار، حقیقتا «باخت» و «خسران» را به میانجى سرکوب میل بر زنان به شکلى مضاعف تحمیل مى کند.
١٢- جداسازی همهجانبه و سرکوب سازمان یافته میل، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضتکشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته. «زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، ولع عجیب برای «بیشتر داشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و … را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.
......
١۵- در جامعهای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» میبینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل میشود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمانیافته میل است.
.......
برای مطالعه متن کامل به
#سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#فروید #لکان #روانکاو #روانکاوی #بحران_جنسی #لاکچری #ابژه_جنسی #بیماران_جنسی #جداسازی_جنسیتی #زنان #كالا #مردان #خريدار #زن_ستیزی #تعرضات_كلامی_فیزیکی
Theater: Kontakthof / Pina Bausch
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
انجمن فرویدی اجازه نخواهد داد سیب سرخ روانکاوی به دست چلاق انجمن روانشناسان بیفتد
نویسنده: زهرا محمودی
ویراستار: مهین نصیر
روانشناسی با شکایت بیماران و ابراز عواطف و هیجانات آنها سروکار دارد. اما در روانکاوی «اگر بیمار فقط راجع به عواطف و احساسات خود صحبت کند از جایگاه حقیقی خود دور شده است جایگاه حقیقی سوژه در کلمه است. روانکاوی مطلقا یک دفتر خاطرات خصوصی راجع به عواطف و هیجانات نیست… مشکل بیمار، یعنی حقیقت سمپتوم در ناخودآگاه است و هیچکس جز خود او به این حقیقت دسترسی ندارد. حقیقت در کلماتی است که سوژه ادا می کند ولی خودش آنها را نمی شنود. حقیقت سوژه در هیچ کتاب و هیچ جزوه ای نوشته نشده است و فقط از خلال گفته های او به بیرون تراوش می کند، و تنها کسی می تواند این حقیقت را بگیرد که خود را در جایگاه صوری یک ایده آل قرار ندهد و فرض نکند به خاطر مدارجی که پیموده است حقیقت سوژه را بهتر از خودش می داند. » [۱۲]
در روانشناسی صحبت از سلامت و رفتار نابهنجار و اختلالات روانی و DSMها است، در حالی که در روانکاوی صحبت از «سمپتوم» [۱۳] است؛ «ماده ای که سمپتوم را می سازد همان ماده ای است که ناخودآگاه را می سازد و این به گفته فروید و لکان چیزی جز مادیت دال نیست.» [۱۴] به همین دلیل در روانکاوی «امحاء سمپتوم» وجود ندارد. چون سمپتومها دارای معنا هستند و نیت و قصدی را دنبال می کنند. «امحاء سمپتوم» یعنی «تلاش برای امحاء حقیقت بیمار» [۱۵] «در نوروز، راهکار آنالیز سمپتوم است و در پسیکوز، راهکار علاج از طریق به وجود آوردن سمپتوم» [۱۶]
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
ویدئو اثری از: Hayden Zezula
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #روانکاو #روانکاوی #انجمن_روانشناسان #روانشناس #انجمن #روانشناسی #بیماران #بیمار #شکایت #عواطف #هیجانات #احساسات #خاطرات #دفتر_خاطرات #حقیقت #سمپتوم #ناخودآگاه #سوژه #جایگاه #سلامتی #سلامت #رفتار #رفتار_نابهنجار #اختلالات روانی #DSM #DSM_5 #فروید #لکان
@doostdaran_freudianassociation
نویسنده: زهرا محمودی
ویراستار: مهین نصیر
روانشناسی با شکایت بیماران و ابراز عواطف و هیجانات آنها سروکار دارد. اما در روانکاوی «اگر بیمار فقط راجع به عواطف و احساسات خود صحبت کند از جایگاه حقیقی خود دور شده است جایگاه حقیقی سوژه در کلمه است. روانکاوی مطلقا یک دفتر خاطرات خصوصی راجع به عواطف و هیجانات نیست… مشکل بیمار، یعنی حقیقت سمپتوم در ناخودآگاه است و هیچکس جز خود او به این حقیقت دسترسی ندارد. حقیقت در کلماتی است که سوژه ادا می کند ولی خودش آنها را نمی شنود. حقیقت سوژه در هیچ کتاب و هیچ جزوه ای نوشته نشده است و فقط از خلال گفته های او به بیرون تراوش می کند، و تنها کسی می تواند این حقیقت را بگیرد که خود را در جایگاه صوری یک ایده آل قرار ندهد و فرض نکند به خاطر مدارجی که پیموده است حقیقت سوژه را بهتر از خودش می داند. » [۱۲]
در روانشناسی صحبت از سلامت و رفتار نابهنجار و اختلالات روانی و DSMها است، در حالی که در روانکاوی صحبت از «سمپتوم» [۱۳] است؛ «ماده ای که سمپتوم را می سازد همان ماده ای است که ناخودآگاه را می سازد و این به گفته فروید و لکان چیزی جز مادیت دال نیست.» [۱۴] به همین دلیل در روانکاوی «امحاء سمپتوم» وجود ندارد. چون سمپتومها دارای معنا هستند و نیت و قصدی را دنبال می کنند. «امحاء سمپتوم» یعنی «تلاش برای امحاء حقیقت بیمار» [۱۵] «در نوروز، راهکار آنالیز سمپتوم است و در پسیکوز، راهکار علاج از طریق به وجود آوردن سمپتوم» [۱۶]
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
ویدئو اثری از: Hayden Zezula
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #روانکاو #روانکاوی #انجمن_روانشناسان #روانشناس #انجمن #روانشناسی #بیماران #بیمار #شکایت #عواطف #هیجانات #احساسات #خاطرات #دفتر_خاطرات #حقیقت #سمپتوم #ناخودآگاه #سوژه #جایگاه #سلامتی #سلامت #رفتار #رفتار_نابهنجار #اختلالات روانی #DSM #DSM_5 #فروید #لکان
@doostdaran_freudianassociation