Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation روانکاوی به یک سوژه اجازه می دهد تا آنچه را باعث شده عاشق شود، یا آنچه میل او به دیگری را به وجود آورده، قاب بندی و بیان کند. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
نویسنده: ژک الن میلر
ترجمه: محسن منجی
عشق در روانکاوی انتقال نامیده میشود.
خودِ مفهوم عشق؛ آنچه این مفهوم را در روانکاوی مسألهدار میکند، زیر سلطهی مفهوم و پروبلماتیک انتقال است. از این منظر ظاهراً عشق چیزی جز یک جابهجایی، جز یک اشتباه نیست. من کسی را دوست دارم چون فرد دیگری را دوست دارم. به همین دلیل است که در روانکاوی عشق با یک عدمِ اصالت معین و قطعی، مشخص میشود. حتا بهنظر میرسد روانکاوی از عشق ارزش زدایی میکند، بهنظر میرسد روانکاوی به نوعی موجب تنزلِ مقامِ زندگی عاشقانه میشود. تجربهی عشق چیزی همچون گم کردنِ خود در یک هزارتو است. عشق خصلتی هزارتویی دارد. فرد در مسیرهای عشق راه خود را پیدا نمیکند؛ فرد خودش را پیدا نمیکند.
باوجود این، روانکاوی راه عشق را در پیش میگیرد. هیچ تحلیل یا روانکاویای بدون انتقال نمیتواند وجود داشته باشد. آن توصیهی تکنیکیِ روانکاوان پست-فرویدی را به یادآورید که طبق آن روانکاو از عمل تفسیر تا زمان به وجود آمدن انتقال خودداری میکند.
عمل روانکاو خودش به خصلت اتوماتیک و خودکار عشق مشروعیت میدهد و آن را بهکار میگیرد. عشق مبتنی بر انتقال به صورت منظم، در وضعیت روانکاوانه پدیدار میشود. عنصر جدیدی که روانکاوی به پروبلماتیک عشق اضافه میکند دقیقا ایده و مفهوم خصلت اتوماتیک عشق است. دوست داشته شدن برای روانکاو بودن کافی است.
در عشق عنصری پیشامدی( امکانِ خاص) وجود دارد. عشق، متکی بر مواجهههایی شانسی است، با استفاده از اصطلاحات ارسطو میتوان گفت: در عشق نوعی بخت (tyche) وجود دارد، «مواجههای شانسی». اما روانکاوی به عنصر ضروری دیگری هم در عشق مشروعیت میبخشد، عنصریکه در تقابل با شانس است :مکانیسم خودکار عشق(“automaton” ، واجد چنین معانیای هم هست:ماشین، ماشینوارگی، خود-عملگری، خودکاری، و البته نوعی بیاحساسی. م. م)
بزرگترین اکتشافات روانکاوی در مورد عشق به این قلمروتعلق دارند.روانکاوی به یک سوژه اجازه میدهد تا آنچه را باعث شده عاشق شود، یا آنچه میل او به دیگری را به وجود آورده، قاببندی و بیان کند. فروید این علت را «شرط عشق» مینامید.(Liebes Bedingung)
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#انتقال #عشق #عاشق #اکتشاف #مواجهه #بخت
انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
موزیک ویدئو: آثار ونگوگ
@doostdaran_freudianassociation
ترجمه: محسن منجی
عشق در روانکاوی انتقال نامیده میشود.
خودِ مفهوم عشق؛ آنچه این مفهوم را در روانکاوی مسألهدار میکند، زیر سلطهی مفهوم و پروبلماتیک انتقال است. از این منظر ظاهراً عشق چیزی جز یک جابهجایی، جز یک اشتباه نیست. من کسی را دوست دارم چون فرد دیگری را دوست دارم. به همین دلیل است که در روانکاوی عشق با یک عدمِ اصالت معین و قطعی، مشخص میشود. حتا بهنظر میرسد روانکاوی از عشق ارزش زدایی میکند، بهنظر میرسد روانکاوی به نوعی موجب تنزلِ مقامِ زندگی عاشقانه میشود. تجربهی عشق چیزی همچون گم کردنِ خود در یک هزارتو است. عشق خصلتی هزارتویی دارد. فرد در مسیرهای عشق راه خود را پیدا نمیکند؛ فرد خودش را پیدا نمیکند.
باوجود این، روانکاوی راه عشق را در پیش میگیرد. هیچ تحلیل یا روانکاویای بدون انتقال نمیتواند وجود داشته باشد. آن توصیهی تکنیکیِ روانکاوان پست-فرویدی را به یادآورید که طبق آن روانکاو از عمل تفسیر تا زمان به وجود آمدن انتقال خودداری میکند.
عمل روانکاو خودش به خصلت اتوماتیک و خودکار عشق مشروعیت میدهد و آن را بهکار میگیرد. عشق مبتنی بر انتقال به صورت منظم، در وضعیت روانکاوانه پدیدار میشود. عنصر جدیدی که روانکاوی به پروبلماتیک عشق اضافه میکند دقیقا ایده و مفهوم خصلت اتوماتیک عشق است. دوست داشته شدن برای روانکاو بودن کافی است.
در عشق عنصری پیشامدی( امکانِ خاص) وجود دارد. عشق، متکی بر مواجهههایی شانسی است، با استفاده از اصطلاحات ارسطو میتوان گفت: در عشق نوعی بخت (tyche) وجود دارد، «مواجههای شانسی». اما روانکاوی به عنصر ضروری دیگری هم در عشق مشروعیت میبخشد، عنصریکه در تقابل با شانس است :مکانیسم خودکار عشق(“automaton” ، واجد چنین معانیای هم هست:ماشین، ماشینوارگی، خود-عملگری، خودکاری، و البته نوعی بیاحساسی. م. م)
بزرگترین اکتشافات روانکاوی در مورد عشق به این قلمروتعلق دارند.روانکاوی به یک سوژه اجازه میدهد تا آنچه را باعث شده عاشق شود، یا آنچه میل او به دیگری را به وجود آورده، قاببندی و بیان کند. فروید این علت را «شرط عشق» مینامید.(Liebes Bedingung)
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#انتقال #عشق #عاشق #اکتشاف #مواجهه #بخت
انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
موزیک ویدئو: آثار ونگوگ
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتیم که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. اگر این حرفه وجود دارد به خاطر این است که به یک نیاز مشخص پاسخ میدهد، به یک تقاضای مشخص. چون این تقاضا وجود دارد، تداوم پیدا میکند و تکرار میشود. در نتیجه حرفه روانکاوی هم وجود دارد و تداوم مییابد. اما به نوبه خود اگر این تقاضای مشخص تداوم دارد و تکرار میشود به خاطر این است که تکیه بر نوعی اثربخشی دارد. از لحاظ منطقی هم نگاه کنیم این اثر بخشی شرط لازم تداوم این تقاضا است، یک ضرورت منطقی است. اثر بخشی در روانکاوی آن چیزی است که بیش از همه خود متقاضیان را بهت زده میکند، زیرا که از لحاظ زمان بندی ظهورش برقآساست. آنچنان برقآساست که ادراک ذهنی آن فقط به صورت تأخیری و دست دوم میسر است.
اثر بخشی در واقع مادر روانکاوی است و از همان اوان کار همراه آن بوده است. اکتشاف فرویدی خود مؤید آن است و برای خود فروید هم اثربخشی روانکاوی با حیرت همراه بوده است. وقتی که او کارش را با گوش کردن آرام و مطیعانه به حرفهای هیستریکها شروع کرد با حیرت تمام متوجه شد که سمپتوم در اثر تعبیر او از بین میرود یا تغییر شکل میدهد. تعبیری که اشاره به نوعی علیت داشت اما علیتی مخفی. این بدین معنی است که سمپتوم خود یک معلول است، معلول یک علیت مخفی و اینکه این علیت در به وجود آوردن سمپتوم ثمربخش بوده و تعبیر با اثر کردن بر روی این علیت مخفی در متحول کردن سمپتوم ثمربخش بوده است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثر_بخش #ثمر_بخش #مادر_روانکاوی #شغل #حرفه
#اکتشاف_فروید #هیستریک #حیرت #سمپتوم
#علت #معلول #علیت #برق_آسا #ادراک #ذهن
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتیم که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. اگر این حرفه وجود دارد به خاطر این است که به یک نیاز مشخص پاسخ میدهد، به یک تقاضای مشخص. چون این تقاضا وجود دارد، تداوم پیدا میکند و تکرار میشود. در نتیجه حرفه روانکاوی هم وجود دارد و تداوم مییابد. اما به نوبه خود اگر این تقاضای مشخص تداوم دارد و تکرار میشود به خاطر این است که تکیه بر نوعی اثربخشی دارد. از لحاظ منطقی هم نگاه کنیم این اثر بخشی شرط لازم تداوم این تقاضا است، یک ضرورت منطقی است. اثر بخشی در روانکاوی آن چیزی است که بیش از همه خود متقاضیان را بهت زده میکند، زیرا که از لحاظ زمان بندی ظهورش برقآساست. آنچنان برقآساست که ادراک ذهنی آن فقط به صورت تأخیری و دست دوم میسر است.
اثر بخشی در واقع مادر روانکاوی است و از همان اوان کار همراه آن بوده است. اکتشاف فرویدی خود مؤید آن است و برای خود فروید هم اثربخشی روانکاوی با حیرت همراه بوده است. وقتی که او کارش را با گوش کردن آرام و مطیعانه به حرفهای هیستریکها شروع کرد با حیرت تمام متوجه شد که سمپتوم در اثر تعبیر او از بین میرود یا تغییر شکل میدهد. تعبیری که اشاره به نوعی علیت داشت اما علیتی مخفی. این بدین معنی است که سمپتوم خود یک معلول است، معلول یک علیت مخفی و اینکه این علیت در به وجود آوردن سمپتوم ثمربخش بوده و تعبیر با اثر کردن بر روی این علیت مخفی در متحول کردن سمپتوم ثمربخش بوده است.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثر_بخش #ثمر_بخش #مادر_روانکاوی #شغل #حرفه
#اکتشاف_فروید #هیستریک #حیرت #سمپتوم
#علت #معلول #علیت #برق_آسا #ادراک #ذهن
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation