Doostdaran_freudianassociation
Photo
جلسه چهارم دوره اول
(۱۰ خرداد ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتم که در مکتب لکان متقاضی را رد نمیکنند ولی مشتری را چرا. مثال دوستی را در نیویورک آوردم و ملاقاتش را با یک آنالیست لکانی و پذیرفته نشدنش را. و نیز جواب فروید به نامه ورتیس را که انگشت بر صرف نظر کردن او میگذاشت و تشکر میکرد که از ملاقاتش صرف نظر کرده است. در مکتب لکان آن چیزی که قبل از هرچیز مورد بررسی قرار میگیرد همین موضوع تقاضا است و آن چیزی که برای مدرس یا روانکاو در تصمیمش برای پذیرش یا رد یک سوژه اساسی است. وقتی که تقاضا مورد ارزیابی قرار گرفت و صداقت آن به اثبات رسید، سوژه این امکان را خواهد داشت که از تسهیلات و امکانات ویژهای برخوردار بشود و حالا مثالش، گفتم که این اتفاق افتاد، خود خانم جلیلوند اینجا حضور ندارند، به هر دلیل، ایشان از همه تسهیلاتی برخوردار میشوند که همه شما، چون که یک متقاضی واقعی این جوری رفتار میکند. دوست من در نیویورک با این اطمینان نزد آنالیست رفته بود که صد در صد مورد قبول واقع میشود، چون به عنوان یک مشتری رفته بود، در فرهنگ آمریکایی، و ذرهای هم تردید نداشت که ادامه کار فقط و فقط به تصمیم شخص او بستگی دارد و به معنای واقعی کلمه به عنوان یک مشتری رفته بود که کالایی را که آنجا در معرض خرید گذاشته بودند از آن خود بکند، با این استدلال آمریکایی که خب جنس داخل مغازه است و پول توی جیب من، بنابراین دیگر مشکلی نیست. اولین و شاید تنها درس آنالیست به او یک تیپای محکم به ایگویش بود. خانم جلیلوند بر عکس، حرکتی درست برخلاف این داشت او با وجودی که میدانست ممکن است پذیرفته نشود، مراجعه کرد و ایگوی خودش را وجه المصالحه قرار داد و این یعنی متقاضی بودن. در یک روانکاوی آنالیزان مجبور است که بپردازد و پول کمترین و بیارزشترین چیزی است که میپردازد. این واقعیتی است که برای بسیاری به کلی قابل درک نیست، زیرا پول در گفتار اربابی تنها ارزش و معیار تمام ارزشهاست.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#متقاضی #مشتری #پول #گفتار_اربابی
#سوژه #صداقت #تسهیلات #امکانات
#تیپا #ایگو #فروید_لکان_کدیور #مکتب_لکان
انتخاب تصاویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
(۱۰ خرداد ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
گفتم که در مکتب لکان متقاضی را رد نمیکنند ولی مشتری را چرا. مثال دوستی را در نیویورک آوردم و ملاقاتش را با یک آنالیست لکانی و پذیرفته نشدنش را. و نیز جواب فروید به نامه ورتیس را که انگشت بر صرف نظر کردن او میگذاشت و تشکر میکرد که از ملاقاتش صرف نظر کرده است. در مکتب لکان آن چیزی که قبل از هرچیز مورد بررسی قرار میگیرد همین موضوع تقاضا است و آن چیزی که برای مدرس یا روانکاو در تصمیمش برای پذیرش یا رد یک سوژه اساسی است. وقتی که تقاضا مورد ارزیابی قرار گرفت و صداقت آن به اثبات رسید، سوژه این امکان را خواهد داشت که از تسهیلات و امکانات ویژهای برخوردار بشود و حالا مثالش، گفتم که این اتفاق افتاد، خود خانم جلیلوند اینجا حضور ندارند، به هر دلیل، ایشان از همه تسهیلاتی برخوردار میشوند که همه شما، چون که یک متقاضی واقعی این جوری رفتار میکند. دوست من در نیویورک با این اطمینان نزد آنالیست رفته بود که صد در صد مورد قبول واقع میشود، چون به عنوان یک مشتری رفته بود، در فرهنگ آمریکایی، و ذرهای هم تردید نداشت که ادامه کار فقط و فقط به تصمیم شخص او بستگی دارد و به معنای واقعی کلمه به عنوان یک مشتری رفته بود که کالایی را که آنجا در معرض خرید گذاشته بودند از آن خود بکند، با این استدلال آمریکایی که خب جنس داخل مغازه است و پول توی جیب من، بنابراین دیگر مشکلی نیست. اولین و شاید تنها درس آنالیست به او یک تیپای محکم به ایگویش بود. خانم جلیلوند بر عکس، حرکتی درست برخلاف این داشت او با وجودی که میدانست ممکن است پذیرفته نشود، مراجعه کرد و ایگوی خودش را وجه المصالحه قرار داد و این یعنی متقاضی بودن. در یک روانکاوی آنالیزان مجبور است که بپردازد و پول کمترین و بیارزشترین چیزی است که میپردازد. این واقعیتی است که برای بسیاری به کلی قابل درک نیست، زیرا پول در گفتار اربابی تنها ارزش و معیار تمام ارزشهاست.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#متقاضی #مشتری #پول #گفتار_اربابی
#سوژه #صداقت #تسهیلات #امکانات
#تیپا #ایگو #فروید_لکان_کدیور #مکتب_لکان
انتخاب تصاویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
چیزی بهنام بحران روانکاوی نمیتواند وجود داشته باشد
نویسنده: مصاحبه با ژاک لکان
ترجمه: محسن ملکی
ایمیلیو گرانزاتو: حرف و حدیث بسیاری در موردِ بحران روانکاوی وجود دارد. میگویند فروید را پشت سر گذاشتهاند، چراکه جامعهی مدرن به این نکته رسیده است که آثار او برای فهم انسان یا تحقیق و تفحص عمیق دربارهی ارتباط انسان با جهان تکافو نمیکند.
ژاک لکان: این حرفها وراجی و یاوهگویی است. اول از همه برویم سراغِ این به اصطلاح بحرانِ روانکاوی. چنین چیزی وجود ندارد، اصلا نمیتواند وجود داشته باشد. روانکاوی هنوز به مرزهای خود نرسیده است. مسائلِ نظری و عملیِ بسیاری مانده که باید کشف شود. در روانکاوی خبری از پاسخهای فوری و فوتی نیست، بلکه باید مدتها با حوصله و عرقریختن بهدنبال پاسخ گشت.
مسألهی بعدی فروید است. چطور میتوان گفت او را پشت سر گذاشتهایم حال آنکه هنوزکامل درکش نکردهایم؟ تنها چیزیکه با اطمینان میدانیم این است که فروید ما را از مسائلی آگاه کرده که کاملاً نو هستند، مسائلیکه پیش از او حتی به ذهن کسی خطور نکرده بود؛ از مسائل مربوط به ناخودآگاه گرفته تا اهمیت جنسیت، از دسترسی به حوزهی نمادین گرفته تا انقیاد در برابرِ قوانین زبان.
آموزهی او خود حقیقت را زیر سوال میبرد؛ این مسأله به تکتک ما مربوط میشود. روانکاوی اصلاً دچار بحران نشده. دوباره میگویم: ما خیلی مانده به فروید برسیم. از اسم او برایِ سرپوش گذاشتن بر خیلی چیزها استفاده شده؛ انحرافات و تقلیدهای درجه دومی بوده که چندان به الگوی فروید وفادار نبودهاند؛ همهی اینها باعث آشوبی شده که منظور و مقصود فروید را در محاق فرو برده است. پس از مرگ او در سال ۱۹۳۹، برخی از شاگردانش هم ادعا کردند که با فروکاستن آموزه های او به یک مشت فرمول مبتذل، شکل دیگری از روانکاوی را در پیش گرفتهاند: تکنیک را بدل به آیین کردند و عمل آنها فقط معطوف به درمان رفتار آدمها بود، آن هم برای اینکه فرد را دوباره با محیط اجتماعیاش سازگار کنند. چنین کاری دقیقاً نفی فروید است: قسمی روانکاویِ دلخوشکننده و رسمی.
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دمثنا
#روانکاوی #میترا_کدیور #روانکاو #فروید #لکان #بحران #بحران_روانکاوی #جامعه_مدرن #انسان #تحقیق #تفحص #ناخودآگاه #جنسیت #تحریف #انحراف #تقلید #حکومت #تعلیم #مطب #مشتری #موفقیت
@doostdaran_freudianassociation
نویسنده: مصاحبه با ژاک لکان
ترجمه: محسن ملکی
ایمیلیو گرانزاتو: حرف و حدیث بسیاری در موردِ بحران روانکاوی وجود دارد. میگویند فروید را پشت سر گذاشتهاند، چراکه جامعهی مدرن به این نکته رسیده است که آثار او برای فهم انسان یا تحقیق و تفحص عمیق دربارهی ارتباط انسان با جهان تکافو نمیکند.
ژاک لکان: این حرفها وراجی و یاوهگویی است. اول از همه برویم سراغِ این به اصطلاح بحرانِ روانکاوی. چنین چیزی وجود ندارد، اصلا نمیتواند وجود داشته باشد. روانکاوی هنوز به مرزهای خود نرسیده است. مسائلِ نظری و عملیِ بسیاری مانده که باید کشف شود. در روانکاوی خبری از پاسخهای فوری و فوتی نیست، بلکه باید مدتها با حوصله و عرقریختن بهدنبال پاسخ گشت.
مسألهی بعدی فروید است. چطور میتوان گفت او را پشت سر گذاشتهایم حال آنکه هنوزکامل درکش نکردهایم؟ تنها چیزیکه با اطمینان میدانیم این است که فروید ما را از مسائلی آگاه کرده که کاملاً نو هستند، مسائلیکه پیش از او حتی به ذهن کسی خطور نکرده بود؛ از مسائل مربوط به ناخودآگاه گرفته تا اهمیت جنسیت، از دسترسی به حوزهی نمادین گرفته تا انقیاد در برابرِ قوانین زبان.
آموزهی او خود حقیقت را زیر سوال میبرد؛ این مسأله به تکتک ما مربوط میشود. روانکاوی اصلاً دچار بحران نشده. دوباره میگویم: ما خیلی مانده به فروید برسیم. از اسم او برایِ سرپوش گذاشتن بر خیلی چیزها استفاده شده؛ انحرافات و تقلیدهای درجه دومی بوده که چندان به الگوی فروید وفادار نبودهاند؛ همهی اینها باعث آشوبی شده که منظور و مقصود فروید را در محاق فرو برده است. پس از مرگ او در سال ۱۹۳۹، برخی از شاگردانش هم ادعا کردند که با فروکاستن آموزه های او به یک مشت فرمول مبتذل، شکل دیگری از روانکاوی را در پیش گرفتهاند: تکنیک را بدل به آیین کردند و عمل آنها فقط معطوف به درمان رفتار آدمها بود، آن هم برای اینکه فرد را دوباره با محیط اجتماعیاش سازگار کنند. چنین کاری دقیقاً نفی فروید است: قسمی روانکاویِ دلخوشکننده و رسمی.
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دمثنا
#روانکاوی #میترا_کدیور #روانکاو #فروید #لکان #بحران #بحران_روانکاوی #جامعه_مدرن #انسان #تحقیق #تفحص #ناخودآگاه #جنسیت #تحریف #انحراف #تقلید #حکومت #تعلیم #مطب #مشتری #موفقیت
@doostdaran_freudianassociation