Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
ظرافت بسیار کردن هنر ندیمان است و عیب حکیمان
نویسنده: ماریه مرادی
.....
فروید، مبدع روانکاوی در پیشگفتار خود بر سخنرانیهای آموزش روانکاوی...میگوید: «انتخاب چنین حرفهای [روانکاوی] هر شانسی که فرد برای موفقیت در دانشگاه میتواند داشته باشد را از بین میبرد و اگر روانکاوی را با کار در مطب آغاز کند، خودش را در جامعهای مییابد که تلاشهایش را نمیفهمند، جامعهای که او را با بی اعتمادی و خصومت نگاه میکند و تمامی ارواح خبیثهای را که درون آن در کمین نشستهاند روانه وی میکند.» وقتی بعد از صد و اندی سال هنوز روانکاوان لکانی در «قرن بیست و یکم»..اذعان میکنند که «روانکاوی هیچ شانسی برای همهگیر شدن ندارد.»..آیا میتوانیم به سادگی از کنار جملات هشدار دهندهی فروید عبور کنیم، نه تنها روانکاوی را «از دورههای تخصصی و فوق تخصصی روانپزشکی»..بدانیم که بر آموزش دانشگاهی و همگانی آن اصرار بورزیم؟ این به هیچ وجه بعید به نظر نمیرسد وقتی معلومات اظهار نظر کنندگان درمورد روانکاوی، محدود به بخشهای اول و نهایتاً دوم انواع کتابهای مرجع نظریههای شخصیت و رواندرمانی دانشگاهی باشد!
فروید بار دیگر در همان سخنرانی غافلگیرمان میکند و بر خلاف تصورات رایج، پزشک بودن را نه تنها مزیتی برای دستیابی به دانش روانکاوی نمیداند که به عنوان محدودیت در نظر میگیرد: «روانکاوی برای دشواری دومیکه در رابطه شما با آن وجود دارد مقصر نیست؛ من باید خودتان را مسؤول بدانم، خانمها و آقایان، مسؤول از این لحاظ که شما دانشجویان پزشکی هستید. آموزشهای قبلی شما جهت خاصی به تفکرتان داده، که باعث دور شدن از روانکاوی میشود. شما آموختهاید که اساس آناتومیکی برای عملکردهای ارگانیسم و اختلالهایش بیابید، آنها را از نظر شیمیایی و فیزیکی توجیه کنید و به شکل بیولوژیک به آنها نگاه کنید. اما هیچ بخشی از توجه شما به زندگی روانی که در آن، با این همه، پیشرفت این ارگانیسم بسیار پیچیده به حد نهاییاش میرسد، متمرکز نشده است»
....
شماره منابع به دلیل اینکه متن بهم نریزد برداشته شد، برای مطالعه متن کامل مقاله به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید
#دانشگاه #پزشکی #فروید
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
نویسنده: ماریه مرادی
.....
فروید، مبدع روانکاوی در پیشگفتار خود بر سخنرانیهای آموزش روانکاوی...میگوید: «انتخاب چنین حرفهای [روانکاوی] هر شانسی که فرد برای موفقیت در دانشگاه میتواند داشته باشد را از بین میبرد و اگر روانکاوی را با کار در مطب آغاز کند، خودش را در جامعهای مییابد که تلاشهایش را نمیفهمند، جامعهای که او را با بی اعتمادی و خصومت نگاه میکند و تمامی ارواح خبیثهای را که درون آن در کمین نشستهاند روانه وی میکند.» وقتی بعد از صد و اندی سال هنوز روانکاوان لکانی در «قرن بیست و یکم»..اذعان میکنند که «روانکاوی هیچ شانسی برای همهگیر شدن ندارد.»..آیا میتوانیم به سادگی از کنار جملات هشدار دهندهی فروید عبور کنیم، نه تنها روانکاوی را «از دورههای تخصصی و فوق تخصصی روانپزشکی»..بدانیم که بر آموزش دانشگاهی و همگانی آن اصرار بورزیم؟ این به هیچ وجه بعید به نظر نمیرسد وقتی معلومات اظهار نظر کنندگان درمورد روانکاوی، محدود به بخشهای اول و نهایتاً دوم انواع کتابهای مرجع نظریههای شخصیت و رواندرمانی دانشگاهی باشد!
فروید بار دیگر در همان سخنرانی غافلگیرمان میکند و بر خلاف تصورات رایج، پزشک بودن را نه تنها مزیتی برای دستیابی به دانش روانکاوی نمیداند که به عنوان محدودیت در نظر میگیرد: «روانکاوی برای دشواری دومیکه در رابطه شما با آن وجود دارد مقصر نیست؛ من باید خودتان را مسؤول بدانم، خانمها و آقایان، مسؤول از این لحاظ که شما دانشجویان پزشکی هستید. آموزشهای قبلی شما جهت خاصی به تفکرتان داده، که باعث دور شدن از روانکاوی میشود. شما آموختهاید که اساس آناتومیکی برای عملکردهای ارگانیسم و اختلالهایش بیابید، آنها را از نظر شیمیایی و فیزیکی توجیه کنید و به شکل بیولوژیک به آنها نگاه کنید. اما هیچ بخشی از توجه شما به زندگی روانی که در آن، با این همه، پیشرفت این ارگانیسم بسیار پیچیده به حد نهاییاش میرسد، متمرکز نشده است»
....
شماره منابع به دلیل اینکه متن بهم نریزد برداشته شد، برای مطالعه متن کامل مقاله به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید
#دانشگاه #پزشکی #فروید
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation نکته جالب توجه این که هیچ کدام از این مکاتب از عنوان روانکاوی دست برنمی دارند. انقلاب فرویدی به این کلمه آن چنان اعتباری بخشیده که دست کشیدن از آن خودکشی محض است. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
نویسنده: زهرا نوعی
....
اما مواجهه روانشناسی با روانکاوی، به گونه ای متفاوت از سایر جامعه علمی و به طور کلی جامعه نبود. فروید به راحتی پیش بینی کرده بود که در زمان های بعدی و مکان های دیگر، این «برخورد» چگونه بروز خواهد کرد؛ «نباید انتظار داشته باشید این اخبار خوشحال کننده را بشنوید که مبارزه بر سر روانکاوی پایان یافته است و به رسمیت شناختن آن به عنوان یک علم و پذیرش آن به عنوان موضوع تدریس در دانشگاه انجامیده است. مبارزه ادامه مییابد، اگرچه در اشکال مؤدبانهتر.
....
با خود فکر می کنم اینکه زمانی روانشناسانی بوده اند که عظمت فروید و روانکاوی را درک نموده و از او دعوت به عمل آورده اند تا برایشان سخنرانی کند، پیشرفت بزرگی برای روانشناسی محسوب می شود. بعد از آن زمان، گویی پسرفت عظیمی رخ داده که دکتر کدیور به شیوایی آن را برایمان بیان کرده اند: «اول پستفرویدیها سبز میشوند، بعداً نئوفرویدیها سر بر میآورند و بعد نوبت به کسانی میرسد که اصلاً فروید را قبول ندارند و او را دِمُده میدانند. اما نکته جالب توجه این که هیچ کدام از این مکاتب از عنوان روانکاوی دست بر نمیدارند. انقلاب فرویدی به این کلمه آنچنان اعتباری بخشیده که دست کشیدن از آن خودکشی محض است.»[۲۶] برای همین است که انجمن روانشناسی ایران هم نمیخواهد از «روانکاوی» «دست بکشد» اما این انجمن باید بداند برای شکل گیری یک «گروه تخصصی»، فقط علاقه! کافی نیست، باید در آن گروه کسانی باشند که «تخصص» موردنظر را داشته باشند و وقتی روانکاوی «تخصصی» نیست که روانشناسان آن را در دوره های آموزشی خود فرا گرفته باشند؛ بهتر است این انجمن «پا را از گلیم خود فراتر نگذارد» و در همان حوزههایی به پژوهش، آموزش و … بپردازد که «تخصص» آن را دارد و به عنوان یک روانشناس به انجمن روانشناسی ایران توصیه می کنم که با همکاری سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به معضلات و مشکلات این رشته در ایران بپردازد و جلوی بازاری شدن هرچه بیشتر این رشته را که به انحطاط اخلاقی آن منجر میشود، بگیرد.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#درک_عظمت_فروید_و_روانکاوی
#دعوت #سخنرانی #پیشرفت_بزرگ
#فروید #مبارزه #علم #دانشگاه
#پست_فرویدی #نئو_فرویدی #انقلاب_فرویدی
#سازمان_نظام_روانشناسی_و_مشاوره
#تخصص
انتخاب تصویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
....
اما مواجهه روانشناسی با روانکاوی، به گونه ای متفاوت از سایر جامعه علمی و به طور کلی جامعه نبود. فروید به راحتی پیش بینی کرده بود که در زمان های بعدی و مکان های دیگر، این «برخورد» چگونه بروز خواهد کرد؛ «نباید انتظار داشته باشید این اخبار خوشحال کننده را بشنوید که مبارزه بر سر روانکاوی پایان یافته است و به رسمیت شناختن آن به عنوان یک علم و پذیرش آن به عنوان موضوع تدریس در دانشگاه انجامیده است. مبارزه ادامه مییابد، اگرچه در اشکال مؤدبانهتر.
....
با خود فکر می کنم اینکه زمانی روانشناسانی بوده اند که عظمت فروید و روانکاوی را درک نموده و از او دعوت به عمل آورده اند تا برایشان سخنرانی کند، پیشرفت بزرگی برای روانشناسی محسوب می شود. بعد از آن زمان، گویی پسرفت عظیمی رخ داده که دکتر کدیور به شیوایی آن را برایمان بیان کرده اند: «اول پستفرویدیها سبز میشوند، بعداً نئوفرویدیها سر بر میآورند و بعد نوبت به کسانی میرسد که اصلاً فروید را قبول ندارند و او را دِمُده میدانند. اما نکته جالب توجه این که هیچ کدام از این مکاتب از عنوان روانکاوی دست بر نمیدارند. انقلاب فرویدی به این کلمه آنچنان اعتباری بخشیده که دست کشیدن از آن خودکشی محض است.»[۲۶] برای همین است که انجمن روانشناسی ایران هم نمیخواهد از «روانکاوی» «دست بکشد» اما این انجمن باید بداند برای شکل گیری یک «گروه تخصصی»، فقط علاقه! کافی نیست، باید در آن گروه کسانی باشند که «تخصص» موردنظر را داشته باشند و وقتی روانکاوی «تخصصی» نیست که روانشناسان آن را در دوره های آموزشی خود فرا گرفته باشند؛ بهتر است این انجمن «پا را از گلیم خود فراتر نگذارد» و در همان حوزههایی به پژوهش، آموزش و … بپردازد که «تخصص» آن را دارد و به عنوان یک روانشناس به انجمن روانشناسی ایران توصیه می کنم که با همکاری سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به معضلات و مشکلات این رشته در ایران بپردازد و جلوی بازاری شدن هرچه بیشتر این رشته را که به انحطاط اخلاقی آن منجر میشود، بگیرد.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#درک_عظمت_فروید_و_روانکاوی
#دعوت #سخنرانی #پیشرفت_بزرگ
#فروید #مبارزه #علم #دانشگاه
#پست_فرویدی #نئو_فرویدی #انقلاب_فرویدی
#سازمان_نظام_روانشناسی_و_مشاوره
#تخصص
انتخاب تصویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
متن سخنرانی دکتر میترا کدیور با موضوع «روانکاوی و دین»
سخنرانی ایراد شده به دعوت انجمن فلسفه در دانشگاه شهید بهشتی به تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
اکنون باز می گردیم به پژوهش درباره چیستی دین.
واژه دین از ریشه واژه اوستائی دئنا Daena است. یعنی کلمه دین – که دهها بار در قرآن آمده – در واقع کلمه ای ایرانی است. کلمه ای که آنچنان معرب شده که من هم اینک جمع مکسر آن را در قالب لغت “ادیان” به کار بردم.
اما این واژه ایرانی در زبان ما ایرانی ها و برای ذهن ما ایرانی ها در گذشته های دور چه معنائی داشته؟
واژه دین، همانند بسیاری از واژه های بسیار کهن، همانطور که فروید به آن توجه داده، دارای دو معنای متضاد است. این لغت هم به معنای ژرف ترین ژرفا و هم به معنای بلندترین قله هاست. فروید تعدادی از این واژه ها را در مقاله مشهورش برای ما برشمرده. مقاله Antithetic Meaning of Primal Words منتشر شده در ۱۹۱۰.
ژرف ترین ژرفا: ما هنوز هم در زبان پارسی اصطلاح “تا دینِ کاری را رفتن” را داریم که به معنای رفتن تا ته یک کار یا یک امر است. دین در واقع یعنی تهِ ته.
چه کسی بهتر ازفردوسی بزرگ می دانسته که “کاخ” زبان بسیار ماناتر از هر بنائی است؟ وقتی که می سراید:
پی افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند
بلندترین قله ها: اما این که واژه دین به معنای بلندترین قله هم هست را می توان با کمک نام قله مشهور “دنا” اثبات کرد. بله نام این قله در واقع “دئنا” است. از آن حیرت انگیز تر این که این نکته دو بار قابل اثبات است. بار دوم در نام قله مشهور تر “دئناوند” که امروزه به صورت “دماوند” به کار می رود.
دانش امروز ما به ما این اجازه را نمی دهد که مشخص کنیم “دئنا” و “دئناوند” چه تفاوت هائی با هم دارند همانطور که نمی دانیم کلمات “خدا” و “خداوند” چگونه از یکدیگر تفکیک می شوند. در واقع این دانشی است که از دست رفته و نه این که هنوز به دست نیامده باشد. اما همین دانش از دست رفته – درست همانند هر دانش ناخودآگاه دیگری – زمانی بازیافت خواهد شد اگر… یک روانکاو به آن بپردازد.
می بینید از دین بسیار سخن گفته اند ولی چه کسی تا به امروز به شما گفته که دین یعنی تهِ ته و نوکِ نوک؟ یا چه کسی تا به امروز از نام قله های دنا و دماوند رمز گشائی کرده؟
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
ویدئو اثری از: jstngraphics
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #سخنرانی #روانکاو #روانکاوی #دین #ادیان #مذهب #فلسفه #دانشگاه_شهید_بهشتی #اوستا #اوستائی #قرآن #ژرف #ژرفا #قله #دنا #دئنا #دئناوند #دماوند
@doostdaran_freudianassociation
سخنرانی ایراد شده به دعوت انجمن فلسفه در دانشگاه شهید بهشتی به تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
اکنون باز می گردیم به پژوهش درباره چیستی دین.
واژه دین از ریشه واژه اوستائی دئنا Daena است. یعنی کلمه دین – که دهها بار در قرآن آمده – در واقع کلمه ای ایرانی است. کلمه ای که آنچنان معرب شده که من هم اینک جمع مکسر آن را در قالب لغت “ادیان” به کار بردم.
اما این واژه ایرانی در زبان ما ایرانی ها و برای ذهن ما ایرانی ها در گذشته های دور چه معنائی داشته؟
واژه دین، همانند بسیاری از واژه های بسیار کهن، همانطور که فروید به آن توجه داده، دارای دو معنای متضاد است. این لغت هم به معنای ژرف ترین ژرفا و هم به معنای بلندترین قله هاست. فروید تعدادی از این واژه ها را در مقاله مشهورش برای ما برشمرده. مقاله Antithetic Meaning of Primal Words منتشر شده در ۱۹۱۰.
ژرف ترین ژرفا: ما هنوز هم در زبان پارسی اصطلاح “تا دینِ کاری را رفتن” را داریم که به معنای رفتن تا ته یک کار یا یک امر است. دین در واقع یعنی تهِ ته.
چه کسی بهتر ازفردوسی بزرگ می دانسته که “کاخ” زبان بسیار ماناتر از هر بنائی است؟ وقتی که می سراید:
پی افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند
بلندترین قله ها: اما این که واژه دین به معنای بلندترین قله هم هست را می توان با کمک نام قله مشهور “دنا” اثبات کرد. بله نام این قله در واقع “دئنا” است. از آن حیرت انگیز تر این که این نکته دو بار قابل اثبات است. بار دوم در نام قله مشهور تر “دئناوند” که امروزه به صورت “دماوند” به کار می رود.
دانش امروز ما به ما این اجازه را نمی دهد که مشخص کنیم “دئنا” و “دئناوند” چه تفاوت هائی با هم دارند همانطور که نمی دانیم کلمات “خدا” و “خداوند” چگونه از یکدیگر تفکیک می شوند. در واقع این دانشی است که از دست رفته و نه این که هنوز به دست نیامده باشد. اما همین دانش از دست رفته – درست همانند هر دانش ناخودآگاه دیگری – زمانی بازیافت خواهد شد اگر… یک روانکاو به آن بپردازد.
می بینید از دین بسیار سخن گفته اند ولی چه کسی تا به امروز به شما گفته که دین یعنی تهِ ته و نوکِ نوک؟ یا چه کسی تا به امروز از نام قله های دنا و دماوند رمز گشائی کرده؟
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
ویدئو اثری از: jstngraphics
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #سخنرانی #روانکاو #روانکاوی #دین #ادیان #مذهب #فلسفه #دانشگاه_شهید_بهشتی #اوستا #اوستائی #قرآن #ژرف #ژرفا #قله #دنا #دئنا #دئناوند #دماوند
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
سخنرانیهای آشنایی با روانکاوی
سخنرانی ۳۴
توضیحات، کاربردها و راهکارها
زیگموند فروید (۱۹۳۳)
[این مقاله توسط مرجان پشت مشهدی، خدیجه فدائی، پرویز دباغی و فرزام پروا ترجمه و زیر نظر دکتر میترا کدیور در جلسات مورخ ۸۴/۲/۳- ۸۴/۲/۱۰- ۸۴/۲/۲۴- ۸۴/۲/۳۱ و ۸۴/۳/۷ کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان ایشان تصحیح گردیده است.]
اما نباید انتظار داشته باشید این اخبار خوشحال کننده را بشنوید که مبارزه بر سر روانکاوی پایان یافته است و به، به رسمیت شناختن آن به عنوان یک علم و پذیرش آن به عنوان موضوع تدریس در دانشگاه انجامیده است. مبارزه ادامه مییابد، اگرچه در اشکال مؤدبانهتر. آنچه باز هم تازه است این است که نوعی لایه محافظ (buffer layer) در جامعه علمی بین روانکاوی و مخالفاناش شکل گرفته است. این، شامل افرادی است که اعتبار بعضی قسمتهای روانکاوی را قبول میکنند و ویژگیهای جالبتر موضوع را میپذیرند، اما از سوی دیگر قسمتهای دیگر آن را رد میکنند، واقعیتی که نمیتوانند با صدای بلند آن را ابراز کنند. این آسان نیست حدس بزنیم چه چیز انتخاب آنها را در این مسأله تعیین میکند. به نظر میرسد این به احساسات شخصی بستگی دارد. یکی با سکسوالیته مخالفت میکند، دیگری با ناخودآگاه؛ آنچه بخصوص رد میشود حقیقت سمبولیسم است. اگرچه ساختار روانکاوی هنوز کامل نشده، آن در هر حال، حتی امروز، یک واحد است که اجزایش نمیتوانند به دلخواه هر کسی که از راه میرسد از هم جدا شوند: اما به نظر میرسد این التقاطیها این حقیقت را نادیده میگیرند. من هرگز این دریافت را نداشتهام که این پیروان نصفه نیمه (نیم بند) رد کردنشان را بر اساس آزمایش (آزمودن) حقایق بنا کردهاند. برخی افراد ممتاز هم در این طبقه جای میگیرند. آنها، مطمئناً، با این واقعیت که وقت و علاقهشان به چیزهای دیگر تعلق دارد توجیه میشوند – چیزهایی که دقیقاً در چیره شدن در آنها پیشرفتهای زیادی داشتهاند. اما در این مورد بهتر نبود قضاوت خود را به حال تعلیق در میآوردند تا این که تا این اندازه متعصبانه جانبداری کنند؟ من یک بار موفق شدم با یکی از این مردان بزرگ مکالمه سریعی داشته باشم. او یک منتقد مشهور بود که جریانهای معنوی زمان خود را با فهم مهربانانه و نفوذ پیامبرانه دنبال کرده بود.
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: وب سایت انجمن فرویدی
....
موسیقی آذری اثر: رامیز قلی اف
انتخاب متن و ویدئو: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#مبارزه#روانکاو#روانکاوی#دانشگاه#درس
#سکسوالیته#ناخودآگاه#سمبل
#مادر#پدر#واپس_زنی#التقاطی#قضاوت
#فروید#لکان#کدیور#دکتر_میترا_کدیور
@doostdaran_freudianassociation
سخنرانی ۳۴
توضیحات، کاربردها و راهکارها
زیگموند فروید (۱۹۳۳)
[این مقاله توسط مرجان پشت مشهدی، خدیجه فدائی، پرویز دباغی و فرزام پروا ترجمه و زیر نظر دکتر میترا کدیور در جلسات مورخ ۸۴/۲/۳- ۸۴/۲/۱۰- ۸۴/۲/۲۴- ۸۴/۲/۳۱ و ۸۴/۳/۷ کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان ایشان تصحیح گردیده است.]
اما نباید انتظار داشته باشید این اخبار خوشحال کننده را بشنوید که مبارزه بر سر روانکاوی پایان یافته است و به، به رسمیت شناختن آن به عنوان یک علم و پذیرش آن به عنوان موضوع تدریس در دانشگاه انجامیده است. مبارزه ادامه مییابد، اگرچه در اشکال مؤدبانهتر. آنچه باز هم تازه است این است که نوعی لایه محافظ (buffer layer) در جامعه علمی بین روانکاوی و مخالفاناش شکل گرفته است. این، شامل افرادی است که اعتبار بعضی قسمتهای روانکاوی را قبول میکنند و ویژگیهای جالبتر موضوع را میپذیرند، اما از سوی دیگر قسمتهای دیگر آن را رد میکنند، واقعیتی که نمیتوانند با صدای بلند آن را ابراز کنند. این آسان نیست حدس بزنیم چه چیز انتخاب آنها را در این مسأله تعیین میکند. به نظر میرسد این به احساسات شخصی بستگی دارد. یکی با سکسوالیته مخالفت میکند، دیگری با ناخودآگاه؛ آنچه بخصوص رد میشود حقیقت سمبولیسم است. اگرچه ساختار روانکاوی هنوز کامل نشده، آن در هر حال، حتی امروز، یک واحد است که اجزایش نمیتوانند به دلخواه هر کسی که از راه میرسد از هم جدا شوند: اما به نظر میرسد این التقاطیها این حقیقت را نادیده میگیرند. من هرگز این دریافت را نداشتهام که این پیروان نصفه نیمه (نیم بند) رد کردنشان را بر اساس آزمایش (آزمودن) حقایق بنا کردهاند. برخی افراد ممتاز هم در این طبقه جای میگیرند. آنها، مطمئناً، با این واقعیت که وقت و علاقهشان به چیزهای دیگر تعلق دارد توجیه میشوند – چیزهایی که دقیقاً در چیره شدن در آنها پیشرفتهای زیادی داشتهاند. اما در این مورد بهتر نبود قضاوت خود را به حال تعلیق در میآوردند تا این که تا این اندازه متعصبانه جانبداری کنند؟ من یک بار موفق شدم با یکی از این مردان بزرگ مکالمه سریعی داشته باشم. او یک منتقد مشهور بود که جریانهای معنوی زمان خود را با فهم مهربانانه و نفوذ پیامبرانه دنبال کرده بود.
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: وب سایت انجمن فرویدی
....
موسیقی آذری اثر: رامیز قلی اف
انتخاب متن و ویدئو: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#مبارزه#روانکاو#روانکاوی#دانشگاه#درس
#سکسوالیته#ناخودآگاه#سمبل
#مادر#پدر#واپس_زنی#التقاطی#قضاوت
#فروید#لکان#کدیور#دکتر_میترا_کدیور
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
برای اینکه این اثر بخشی متحقق شود، حالا از هر نوع آن که میخواهد باشد، باید چند کار صورت گیرد. میباید یک انتخاب در اول کار انجام بگیرد. میبایستی یک سرمایه گذاری عاطفی در جریان کار صورت پذیرد و نهایتاً یک انتخاب در پایان کار به منصه ظهور برسد و در تمام این مراحل شخص بایستی به عنوان یک سوژه درگیر باشد تا بتواند این سه مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد. این یک اثر بخشی ethic است. مراحلی که باید برسیم به یک اثر بخشی اتیک. حالا یک مثال از فرهنگ خودمان بیاورم که مسأله روشنتر شود. ما در عصری زندگی میکنیم که در تمام جوامع، وقتی میگویم تمام جوامع واقعاً همه جوامع است، مسأله کارآیی تحصیلات از مرحله ابتدایی تا پیشرفتهترین مراحل دانشگاهی به زیر سؤال رفته است. همگان متفق القولند که این کارایی رو به زوال است. در بسیاری از جوامع، تحصیلات، حداقل تا سطوحی از آن اجباری و حتی رایگان است. این تحصیلات در مؤسساتی انجام میگیرد که وظیفهشان انتقال نوعی دانش به کسانی است که به آنها به طور اعم کلمه محصل اطلاق میشود. همه دست اندرکاران عمیقاً تلاش میکنند که به علل این زوال پی ببرند. اما وقتی که در استدلال آنها تعمق کنیم میبینیم که همگیشان جنبههای تکنیکی را مورد بررسی قرار میدهند، علت را در سطح تکنیک جستجو میکنند. تقریباً هیچ کس از خودش سؤال نمیکند که آنهایی که ما تحت نام محصل میشناسیم ممکن است غیر از محصل چیز دیگری هم باشند و فقط محصل نباشند. این مثال که گفتم از فرهنگ خودمان میآورم از این جهت است که در گذشته در کشور ما همیشه تحصیل مورد احترام بوده، مدرسه مورد احترام بوده، نه به معنای خاص امروزیاش، بلکه به معنایی که قبلاً همیشه بوده. قرنها در این مملکت این مدارس وجود داشته و تحصیلات بوده است. این تحصیلات نه اجباری بودند و نه رایگان و فقط افرادی به مدرسه میرفتند که این کار را انتخاب میکردند و نه تنها هیچ اجباری در کار نبود بلکه در بسیاری از موارد آنها مجبور بودند که با خانواده و بستگان خود به ستیز برخیزند تا بتوانند به هدفشان نایل شوند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتخاب #سرمایه_گذاری_عاطفی #تحصیلات
#ابتدایی #دانشگاه #مدرسه #محصل #فرهنگ
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
برای اینکه این اثر بخشی متحقق شود، حالا از هر نوع آن که میخواهد باشد، باید چند کار صورت گیرد. میباید یک انتخاب در اول کار انجام بگیرد. میبایستی یک سرمایه گذاری عاطفی در جریان کار صورت پذیرد و نهایتاً یک انتخاب در پایان کار به منصه ظهور برسد و در تمام این مراحل شخص بایستی به عنوان یک سوژه درگیر باشد تا بتواند این سه مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد. این یک اثر بخشی ethic است. مراحلی که باید برسیم به یک اثر بخشی اتیک. حالا یک مثال از فرهنگ خودمان بیاورم که مسأله روشنتر شود. ما در عصری زندگی میکنیم که در تمام جوامع، وقتی میگویم تمام جوامع واقعاً همه جوامع است، مسأله کارآیی تحصیلات از مرحله ابتدایی تا پیشرفتهترین مراحل دانشگاهی به زیر سؤال رفته است. همگان متفق القولند که این کارایی رو به زوال است. در بسیاری از جوامع، تحصیلات، حداقل تا سطوحی از آن اجباری و حتی رایگان است. این تحصیلات در مؤسساتی انجام میگیرد که وظیفهشان انتقال نوعی دانش به کسانی است که به آنها به طور اعم کلمه محصل اطلاق میشود. همه دست اندرکاران عمیقاً تلاش میکنند که به علل این زوال پی ببرند. اما وقتی که در استدلال آنها تعمق کنیم میبینیم که همگیشان جنبههای تکنیکی را مورد بررسی قرار میدهند، علت را در سطح تکنیک جستجو میکنند. تقریباً هیچ کس از خودش سؤال نمیکند که آنهایی که ما تحت نام محصل میشناسیم ممکن است غیر از محصل چیز دیگری هم باشند و فقط محصل نباشند. این مثال که گفتم از فرهنگ خودمان میآورم از این جهت است که در گذشته در کشور ما همیشه تحصیل مورد احترام بوده، مدرسه مورد احترام بوده، نه به معنای خاص امروزیاش، بلکه به معنایی که قبلاً همیشه بوده. قرنها در این مملکت این مدارس وجود داشته و تحصیلات بوده است. این تحصیلات نه اجباری بودند و نه رایگان و فقط افرادی به مدرسه میرفتند که این کار را انتخاب میکردند و نه تنها هیچ اجباری در کار نبود بلکه در بسیاری از موارد آنها مجبور بودند که با خانواده و بستگان خود به ستیز برخیزند تا بتوانند به هدفشان نایل شوند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتخاب #سرمایه_گذاری_عاطفی #تحصیلات
#ابتدایی #دانشگاه #مدرسه #محصل #فرهنگ
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation