125-morvarid.pdf
5.8 MB
📗تقدیم به مرواریدهای شهر✨
تهیه و تولید:
معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
@dokhtar_razavi
تهیه و تولید:
معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
@dokhtar_razavi
📚کتاب 57 ریشتر
ويژهنامه سی و هشتمين بهار انقلاب
✅همراه با مسابقه
#یار_مهربان
دخترونه نورالهدی
@dokhtar_razavi
ويژهنامه سی و هشتمين بهار انقلاب
✅همراه با مسابقه
#یار_مهربان
دخترونه نورالهدی
@dokhtar_razavi
57.pdf
13.2 MB
⏬دانلود 📗کتاب 57 ریشتر
ويژهنامه سی و هشتمين بهار انقلاب
تهيه و توليد: اداره توليدات فرهنگی آستان قدس رضوی
✅همراه با مسابقه
#یار_مهربان
دخترونه نورالهدی
@dokhtar_razavi
ويژهنامه سی و هشتمين بهار انقلاب
تهيه و توليد: اداره توليدات فرهنگی آستان قدس رضوی
✅همراه با مسابقه
#یار_مهربان
دخترونه نورالهدی
@dokhtar_razavi
تصاویری از زوایای اخلاقی زندگی✨حضرت فاطمه سلام الله علیها✨
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی حرم امام رضا علیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
فایل دانلود👇👇
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی حرم امام رضا علیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
فایل دانلود👇👇
چند تابلو برای نصب.pdf
16.5 MB
📗چند تابلو برای نصب✨
تهیه و تولید:
معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
تهیه و تولید:
معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
🔷🔹مسابقه فرهنگی «بانوی بینشان»
🏴ویژه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام
✅همراه با مسابقه
دریافت کتاب:
📙 t.me/dokhtar_razavi/1380
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
🏴ویژه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام
✅همراه با مسابقه
دریافت کتاب:
📙 t.me/dokhtar_razavi/1380
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
بانوی بی نشان.pdf
3.8 MB
⏪دانلود کتاب «بانوی بینشان»
ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ همراه با مسابقه
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ همراه با مسابقه
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
🔷🔹دكتر پرونده را بست به #ارمیا نگاه كرد
-آقای ارمیا درست گفتم؟حالتان چه طور است؟
-این وظیفهی شماست كه بفرمایید حالم چهطور است وگرنه من همان جا هم گفتم نه بد نه خوب
-خوب شما دوستی را از دست دادید. خیلی به تان نزدیك بود نه؟
-مصطفا! نه! اصلا به من نزدیك نبود اگر نزدیك بود كه من الان اینجا نبودم من هم شهید🌹 شده بودم. مصطفا كجا و من كجا؟! او یك مرد بود بزرگ بود. البته من هم بزرگ میشوم ...
-ببخشید وسط حرفتان میآیم اما خود این بزرگشدن خیلی خوب است ما به این حالت امیدوار كننده✨ میگوییم...
-شما هم ببخشید وسط حرفتان میآیم من بزرگ میشدم، اما مثل ناخن. من را كند و رفت
دكتر بغضش را نیمه كاره خورد.
-پس بنویسیم شهید خیلی هم به شما نزدیك نبود.
#ارمیا
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی حرم امام رضا علیه السلام
-آقای ارمیا درست گفتم؟حالتان چه طور است؟
-این وظیفهی شماست كه بفرمایید حالم چهطور است وگرنه من همان جا هم گفتم نه بد نه خوب
-خوب شما دوستی را از دست دادید. خیلی به تان نزدیك بود نه؟
-مصطفا! نه! اصلا به من نزدیك نبود اگر نزدیك بود كه من الان اینجا نبودم من هم شهید🌹 شده بودم. مصطفا كجا و من كجا؟! او یك مرد بود بزرگ بود. البته من هم بزرگ میشوم ...
-ببخشید وسط حرفتان میآیم اما خود این بزرگشدن خیلی خوب است ما به این حالت امیدوار كننده✨ میگوییم...
-شما هم ببخشید وسط حرفتان میآیم من بزرگ میشدم، اما مثل ناخن. من را كند و رفت
دكتر بغضش را نیمه كاره خورد.
-پس بنویسیم شهید خیلی هم به شما نزدیك نبود.
#ارمیا
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی حرم امام رضا علیه السلام
🔷🔹راوی این داستان، «لبابه» همسر حضرت عباس(ع) است.
مهربانتر❣ از مادر، محرمتر از خواهر، مقاومتر از کوه، زیباتر از حور و روحنوازتر از نسیم صبح... این صفات نادره، تنها چند شاخه گل🌹 از گلستان وجود مادر همسرم، فاطمه امالبنین است.
آن قدر مؤدب و محجوب و آرام است که جز به وقت ضرورت سخن نمیگوید و در عین هیمنه و شکوهمندی، چنان لطیف و نجیب است که بیترس از ملامت و سرزنش، میتوانی ساعتها🕓 با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی.
وقتی همسرم💍 عباس، با لبخند از سختگیریهای مادرش در تربیت فرزندان میگفت و میگفت که مادرش نخستین مربی شمشیرزنی🗡 و تیراندازی🏹 او و برادرانش بوده، نمیتوانستم به خود بقبولانم که این فرشته✨ مجسم و این تندیس بینقص لطافت و زنانگی، نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد...
📗نام کتاب: ماه به روایت آه
نویسنده: ابولفضل زرویی نصرآباد
نویسنده✍ در این کتاب کوشیده تا از زبان دوازده راوی، ناگفتههایی از قبل و بعد از شهادت پرچمدار کربلا را با امانتداری، و پرهیز از اغراق، روایت کند.
▪️سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد▪️
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
مهربانتر❣ از مادر، محرمتر از خواهر، مقاومتر از کوه، زیباتر از حور و روحنوازتر از نسیم صبح... این صفات نادره، تنها چند شاخه گل🌹 از گلستان وجود مادر همسرم، فاطمه امالبنین است.
آن قدر مؤدب و محجوب و آرام است که جز به وقت ضرورت سخن نمیگوید و در عین هیمنه و شکوهمندی، چنان لطیف و نجیب است که بیترس از ملامت و سرزنش، میتوانی ساعتها🕓 با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی.
وقتی همسرم💍 عباس، با لبخند از سختگیریهای مادرش در تربیت فرزندان میگفت و میگفت که مادرش نخستین مربی شمشیرزنی🗡 و تیراندازی🏹 او و برادرانش بوده، نمیتوانستم به خود بقبولانم که این فرشته✨ مجسم و این تندیس بینقص لطافت و زنانگی، نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد...
📗نام کتاب: ماه به روایت آه
نویسنده: ابولفضل زرویی نصرآباد
نویسنده✍ در این کتاب کوشیده تا از زبان دوازده راوی، ناگفتههایی از قبل و بعد از شهادت پرچمدار کربلا را با امانتداری، و پرهیز از اغراق، روایت کند.
▪️سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد▪️
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
همه افراد خانه ما، وقتی میخواهند بخوابند حتما یک کتاب📗 کنار دستشان است. من فکر میکنم که همه خانوادههای ایرانی💫 باید اینگونه باشند.
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLUL
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLUL
🔷🔹«از روزی که در ۶ سالگی روضهی مشک و سقا را از پدرم شنیدم تا زمانی که دستم به داس و خوشههای گندم🌾 گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس علیهالسلام رسیدم. اتفاقی نبود. در دفتر💫 تقدیر الهی همهچیز حساب و کتاب داشت که با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس یگان رزمی استان همدان –انصارالحسن علیهالسلام - به نوکری گردان حضرت ابالفضل علیهالسلام منصوب شدم و تشنه آب، آب حیاتی که هنوز از مشک اباالفضل علیهالسلام میریخت و به تاریخ آبرو✨ میداد.»
📚کتاب «آب هرگز نمیمیرد» در بردارنده خاطرات جانباز و پیشکسوت دوران دفاع مقدس حاج میرزا محمد سلگی است که با استفاده از تاریخ شفاهی و با انجام مصاحبههایی🎤 در چندین فصل به نگارش سردار حمید حسام و مصاحبهگری جمشید طالبی و حمید حسام از انتشارات صریر به انتشار رسیده است.💐💐
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
📚کتاب «آب هرگز نمیمیرد» در بردارنده خاطرات جانباز و پیشکسوت دوران دفاع مقدس حاج میرزا محمد سلگی است که با استفاده از تاریخ شفاهی و با انجام مصاحبههایی🎤 در چندین فصل به نگارش سردار حمید حسام و مصاحبهگری جمشید طالبی و حمید حسام از انتشارات صریر به انتشار رسیده است.💐💐
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
Forwarded from 💌 دخترونه حرم امام رضا علیهالسلام
📗#بخوانید چهل حدیث از #امام_باقر(ع)
بیکران حکمت چهل حدیث از امام محمد باقر علیه السلام
🔸فرمت:PDF
🔸حجم : 585 کیلوبایت
#یار_مهربان
کانال دخترونه حرم امام رضا(ع)
بیکران حکمت چهل حدیث از امام محمد باقر علیه السلام
🔸فرمت:PDF
🔸حجم : 585 کیلوبایت
#یار_مهربان
کانال دخترونه حرم امام رضا(ع)
#یه_قاچ_کتاب
تا حالا شده دلتان بخواهد چیزی که هستید نباشید؟ مثلا دلتان بخواهد به جای یک دختر لباس گل گلی پوش تبدیل به یک پسر با تیپ اسپورت بشوید؟ یا اگر یک پسرید بشوید شبیه قهرمانان توی فیلمها؟ مثلا سوپرمن و بت من با کلی کارهای عجیب و غریب؟🙄
😜هستی قصه ما یک دختر بسیار جسور و بازیگوش است که از قضا اصلا از دختر بودن خودش راضی نیست و هر کاری میکند که بیشتر و بیشر شیه پسرها بشود..
💣 اما با شروع جنگ اتفاقات غیرمنتظرهای میافتد که زندگیاش را از این رو به آن رو میکند و هستی قصه ما به شخصیت واقعی خودش میرسد.
✏️ فرهاد حسنزاده از آن نویسندگان خیلی خوب کودک و نوجوان است با کلی جایزههای داخلی و خارجی که با نوشتهایش دست آدم را میگیرد و درست میبرد و میگذارد وسط یک ماجرای خیلی جذاب و قشنگ!
با هر سن و سالی که هستید اگر یک رمان به درد بخور و حال خوب کن آن هم از جنس ایرانیاش🇮🇷 میخواهید "هستی" را از دست ندهید.
چند خطی هم بخوانید از شروع کتاب خوب هستی:
"دستم شکسته بود. دست شکستهام توی گچ بود و از گردنم آویزان. تازه، درد⚡️ هم میکرد. ولی جرات جیک زدن نداشتم، از ترس بابا. بابا هم جیک نمیزد، به جایش غلغل میکرد. عینهو دیگ آبجوشی که آبش از کنارههای درش بزند بیرون، جیزجیز جوش میزد و راه میرفت. آنقدر عصبانی😡 بود که اگر تمام نخلستانهای آبادان و خرمشهر را هم به نامش میکردی، خوشحال نمیشد. حتی اگر تمام کشتیها و لنجهای بندر را میدادی، یا حتی...
«بیا دیگه اِدبار!»
هر کس نمیدانست فکر میکرد اسم من ادبار است. اسمم ادبار نبود و میدانستم معنیاش خوب نبود. من هم یواش راه میرفتم. چون میترسیدم. میترسیدم از پلهها بیفتم و دوباره شر به پا شود. دلم نمیخواست باز بروم توی اتاق گچ و دکتر آن یکی دستم را هم گچ بگیرد. بابا پایین پلهها ایستاد و نگاهم کرد. آفتاب☀️ دم ظهر چشمهاش را تنگ کرده بود. عینک دودیاش🕶 را یادش رفته بود بیاورد. سفیدی تخم چشمهاش معلوم نبود ولی میدانستم چهقدر از دیدنم برزخ است. همان طور که بدجور نگاهم میکرد، گفت: «بذار برسیم خونه، بلالت میکنم.»
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
تا حالا شده دلتان بخواهد چیزی که هستید نباشید؟ مثلا دلتان بخواهد به جای یک دختر لباس گل گلی پوش تبدیل به یک پسر با تیپ اسپورت بشوید؟ یا اگر یک پسرید بشوید شبیه قهرمانان توی فیلمها؟ مثلا سوپرمن و بت من با کلی کارهای عجیب و غریب؟🙄
😜هستی قصه ما یک دختر بسیار جسور و بازیگوش است که از قضا اصلا از دختر بودن خودش راضی نیست و هر کاری میکند که بیشتر و بیشر شیه پسرها بشود..
💣 اما با شروع جنگ اتفاقات غیرمنتظرهای میافتد که زندگیاش را از این رو به آن رو میکند و هستی قصه ما به شخصیت واقعی خودش میرسد.
✏️ فرهاد حسنزاده از آن نویسندگان خیلی خوب کودک و نوجوان است با کلی جایزههای داخلی و خارجی که با نوشتهایش دست آدم را میگیرد و درست میبرد و میگذارد وسط یک ماجرای خیلی جذاب و قشنگ!
با هر سن و سالی که هستید اگر یک رمان به درد بخور و حال خوب کن آن هم از جنس ایرانیاش🇮🇷 میخواهید "هستی" را از دست ندهید.
چند خطی هم بخوانید از شروع کتاب خوب هستی:
"دستم شکسته بود. دست شکستهام توی گچ بود و از گردنم آویزان. تازه، درد⚡️ هم میکرد. ولی جرات جیک زدن نداشتم، از ترس بابا. بابا هم جیک نمیزد، به جایش غلغل میکرد. عینهو دیگ آبجوشی که آبش از کنارههای درش بزند بیرون، جیزجیز جوش میزد و راه میرفت. آنقدر عصبانی😡 بود که اگر تمام نخلستانهای آبادان و خرمشهر را هم به نامش میکردی، خوشحال نمیشد. حتی اگر تمام کشتیها و لنجهای بندر را میدادی، یا حتی...
«بیا دیگه اِدبار!»
هر کس نمیدانست فکر میکرد اسم من ادبار است. اسمم ادبار نبود و میدانستم معنیاش خوب نبود. من هم یواش راه میرفتم. چون میترسیدم. میترسیدم از پلهها بیفتم و دوباره شر به پا شود. دلم نمیخواست باز بروم توی اتاق گچ و دکتر آن یکی دستم را هم گچ بگیرد. بابا پایین پلهها ایستاد و نگاهم کرد. آفتاب☀️ دم ظهر چشمهاش را تنگ کرده بود. عینک دودیاش🕶 را یادش رفته بود بیاورد. سفیدی تخم چشمهاش معلوم نبود ولی میدانستم چهقدر از دیدنم برزخ است. همان طور که بدجور نگاهم میکرد، گفت: «بذار برسیم خونه، بلالت میکنم.»
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
#یه_قاچ_کتاب
فکر میکنید وسط جنگ و در شرایط سخت و حساس، بامزه ترین و پر ماجراترین گردان چه جور جایی میتواند باشد؟🤔
یوسف، شخصیت اصلی داستان، به دلیل اینکه یک خمپاره 120 میلیمتری نزدیکش فرود آمد و بدنش پر از ترکش شد، هجده ماه در بیمارستان بستری بود.
هیچ دکتری انتظار نداشت یوسف با آن همه جراحت زنده بماند ولی او در کمال ناباوری متخصصان زنده ماند و دوباره به جبهه برگشت.
اما فکر میکنید او با آن بدن درب و داغانش میتوانست دوباره مثل قبل خدمت کند و بجنگد؟
طبیعتا نه! و به همین دلیل فرماندهان صلاح دانستند تا مسئولیت گردان جدیدی را به یوسف واگذار کنند. به این ترتیب یوسف مسئولیت یکی از گردان های مهم تدارکاتی را به عهده گرفت:
گردان قاطرچی ها!😳
بنا شد تا یوسف با کمک دوستانش با چند راس قاطر، وسایل مورد نیاز را به سربازان برساند!
كوسه جنوب، بروسلی، تورنادو، رخش و قاطرهای بامزه ی دیگر در گردان قاطرچی ها با ماجراهای هیجان انگیز منتظر شما هستند تا با مطالعه ی یکی از بهترین عنواین طنز دفاع مقدس برای نوجوانان لذت ببرید.
📗گردان قاطرچی ها
✍️نویسنده: داوود امیریان
🔸کتاب با این جملات شروع می شود:
"میگن توی جهنم مارغاشیه چنان بلایی سر اهالی نامحترم اونجا میاره که ملت از دستش به عقرب های جرار پناه می برند. ماهم داریم از دست سیاوش تبریزی به این سرنوشت شوم دچار می شیم! یه ذره بچه اس! اما کل گردان از دستش بیچاره و عاجز شدن. فوقِ فوق اش ۱۴ سالشه. گیرم خودش ادعا میکنه هفده سالشه. هم من و هم شما و تمام مسئولین اعزام نیرو میدونیم که صدی، نودِ این بچه رزمنده ها، با دست بردن توی شناسنامه و هزار جعل سند و رضایت نامه تونستن خودشون رو به جبهه برسونن..."
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضا(ع)
فکر میکنید وسط جنگ و در شرایط سخت و حساس، بامزه ترین و پر ماجراترین گردان چه جور جایی میتواند باشد؟🤔
یوسف، شخصیت اصلی داستان، به دلیل اینکه یک خمپاره 120 میلیمتری نزدیکش فرود آمد و بدنش پر از ترکش شد، هجده ماه در بیمارستان بستری بود.
هیچ دکتری انتظار نداشت یوسف با آن همه جراحت زنده بماند ولی او در کمال ناباوری متخصصان زنده ماند و دوباره به جبهه برگشت.
اما فکر میکنید او با آن بدن درب و داغانش میتوانست دوباره مثل قبل خدمت کند و بجنگد؟
طبیعتا نه! و به همین دلیل فرماندهان صلاح دانستند تا مسئولیت گردان جدیدی را به یوسف واگذار کنند. به این ترتیب یوسف مسئولیت یکی از گردان های مهم تدارکاتی را به عهده گرفت:
گردان قاطرچی ها!😳
بنا شد تا یوسف با کمک دوستانش با چند راس قاطر، وسایل مورد نیاز را به سربازان برساند!
كوسه جنوب، بروسلی، تورنادو، رخش و قاطرهای بامزه ی دیگر در گردان قاطرچی ها با ماجراهای هیجان انگیز منتظر شما هستند تا با مطالعه ی یکی از بهترین عنواین طنز دفاع مقدس برای نوجوانان لذت ببرید.
📗گردان قاطرچی ها
✍️نویسنده: داوود امیریان
🔸کتاب با این جملات شروع می شود:
"میگن توی جهنم مارغاشیه چنان بلایی سر اهالی نامحترم اونجا میاره که ملت از دستش به عقرب های جرار پناه می برند. ماهم داریم از دست سیاوش تبریزی به این سرنوشت شوم دچار می شیم! یه ذره بچه اس! اما کل گردان از دستش بیچاره و عاجز شدن. فوقِ فوق اش ۱۴ سالشه. گیرم خودش ادعا میکنه هفده سالشه. هم من و هم شما و تمام مسئولین اعزام نیرو میدونیم که صدی، نودِ این بچه رزمنده ها، با دست بردن توی شناسنامه و هزار جعل سند و رضایت نامه تونستن خودشون رو به جبهه برسونن..."
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضا(ع)
#یه_قاچ_کتاب 📗
فكر ميكنم اين روزها هر جايی كه باشيد و در هر سن و سالی، حتما به لطف تبليغات وسيع و كتابها و انيميشنهای مختلف تنتن را ميشناسيد و دست كم اسمش را شنيدهايد.
اما اينبار اتفاق تازهتری در راه است! تنتن ماجراهایش در سرزمین افسانهها و قصههای مغرب را پشت سر گذاشته و حالا ميخواهد وارد افسانههای مشرق زمين بشود، قصههای آن ها را نيز تصرف كند و قهرمان💪 كل دنيا باشد!
بنابراين سفر شروع ميشود و تنتن و دوستانش _كاپيتان هادوك و ميلو_ با کشتی🛥 به سمت مشرق حرکت میکنند. اما او نميداند كه تصرف قصههای ما آنقدرها هم که فکرش را میکند راحت نیست!
چرا❓
چون از همان ابتدا سندباد تلاش میکند جلوی تنتن را بگیرد! او اول از راه مذاکره وارد ميشود، ولی کمکم کار به جاهای باریک میکشد و هر دو گروه مجبور میشوند از دوستان دیگرشان هم کمک بگیرند. به اين ترتيب پای سوپرمن، تارزان، علاءالدین، رستم، پهلوان پنبه و... هم به اين داستان هیجانانگيز باز ميشود.
فکر میکنید کدام گروه موفق میشود؟ آيا تنتن دست از سر قصههای ما بر ميدارد⁉️
👌توصیه میکنم كتاب تنتن و سندباد نوشتهی محمد ميركيانی را از دست ندهيد.
🔹رهبر عزیزمان حضرت آیت الله خامنهای هم در یادداشتی کتاب تنتن و سندباد را به همه توصیه کردهاند:
"من هم همین قصه را همیشه تعریف میکردم. حیف که خیلیها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد. شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تنتن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که یک نسخه این کتاب را به همه بچهها بدهم...."💐💐
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضا(ع)
فكر ميكنم اين روزها هر جايی كه باشيد و در هر سن و سالی، حتما به لطف تبليغات وسيع و كتابها و انيميشنهای مختلف تنتن را ميشناسيد و دست كم اسمش را شنيدهايد.
اما اينبار اتفاق تازهتری در راه است! تنتن ماجراهایش در سرزمین افسانهها و قصههای مغرب را پشت سر گذاشته و حالا ميخواهد وارد افسانههای مشرق زمين بشود، قصههای آن ها را نيز تصرف كند و قهرمان💪 كل دنيا باشد!
بنابراين سفر شروع ميشود و تنتن و دوستانش _كاپيتان هادوك و ميلو_ با کشتی🛥 به سمت مشرق حرکت میکنند. اما او نميداند كه تصرف قصههای ما آنقدرها هم که فکرش را میکند راحت نیست!
چرا❓
چون از همان ابتدا سندباد تلاش میکند جلوی تنتن را بگیرد! او اول از راه مذاکره وارد ميشود، ولی کمکم کار به جاهای باریک میکشد و هر دو گروه مجبور میشوند از دوستان دیگرشان هم کمک بگیرند. به اين ترتيب پای سوپرمن، تارزان، علاءالدین، رستم، پهلوان پنبه و... هم به اين داستان هیجانانگيز باز ميشود.
فکر میکنید کدام گروه موفق میشود؟ آيا تنتن دست از سر قصههای ما بر ميدارد⁉️
👌توصیه میکنم كتاب تنتن و سندباد نوشتهی محمد ميركيانی را از دست ندهيد.
🔹رهبر عزیزمان حضرت آیت الله خامنهای هم در یادداشتی کتاب تنتن و سندباد را به همه توصیه کردهاند:
"من هم همین قصه را همیشه تعریف میکردم. حیف که خیلیها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد. شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تنتن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که یک نسخه این کتاب را به همه بچهها بدهم...."💐💐
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضا(ع)
بدترين تنبلي
Khamenei.ir
♨️به این فکر کردی بدترین تنبلی چیه؟🙄🤔
🌀بفرست برای رفقات تا اونا هم بدونن😍
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
🌀بفرست برای رفقات تا اونا هم بدونن😍
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
ریا😉 نباشه، من یه زمانی واسه خودم برو بیایی داشتم. مردم صف میکشیدن واسه خریدنم. بعدم که صاحبم منُ هدیه🎁 داد به کتابخونهی مدرسه، مینشستم روی طبقهی دوم کتابخونه و منتظر میموندم تا بچهها منُ امانت بگیرن و ببرن خونهشون🏡. ماشالا هزار ماشالا خیلی هم خوب ازم پذیرایی میکردن. یکی روم چایی☕️ میریخت، یکی بستنی🍦، یکی خورشت قیمه. ولی هر چی که بود بازم یه صفای خاصی داشت. همین که انگشتای مهربون و نرم یه نفر صفحههامُ ورق میزد حالم خوب میشد. همین که میدیدم یکی پا به پای حرفام میخنده😄 و گریه میکنه😓، دلم خوش میشد که هنوزم به یه دردی میخورم.
اما الان چی⁉️
خدا شاهده دلم میخواد یه کاغذ بچسبونم روی جلدم بگم تو رو خدا بیاین منُ ببرین بهم خورشت و چایی و بستنی بدین! باور کنین راضیام! حاضرم اون بلاها سرم بیاد اما یکی منُ بخونه.
مردم تحمل ندارن یه نفر یه روز باهاشون قهر کنه. زود غمگین میشن. زود افسردگی میگیرن. اون وقت من به کی بگم که چهار ماهه هیچکی نیومده منُ امانت بگیره؟
الهی موریانه بیاد منُ بخوره که اینقدر حرص نخورم از دستتون. الهی از همین طبقهی دوم کتابخونه شترق بیفتم رو زمین و خاکِ زمین بره توی حلقم، ولی گرد فراموشی نشینه رو جلدم.🍂
نمیدونین فراموشی چقدر درد داره. 📗کتاب اگه توی دست خواننده ورق ورق بشه بهتر از اینه که سالم و دست نخورده بشینه یه گوشه و غمباد بگیره.
خودتون دوست دارین یه عالمه حرف نگفته تلنبار بشه توی دلتون💗 و هیچکی نباشه که بهتون گوش بده؟
بیزحمت اگه چشمای مبارکتون اذیت نمیشه یه سر به کتابخونه بزنین و منُ نجات بدین. نذارین از غصه بمیرم.
باور کنین کتابا هم مثل آدما دلشون میخواد با یکی حرف بزنن. حرفاشونُ جدی بگیرین. شاید یه روزی شما هم حرفاتونُ به یه 📕کتاب بزنین و همهی مردم دنیا صداتونُ بشنون.
کتابا مثل ضبط صوت میمونن. هم خوب حرف میزنن، هم خوب به خاطر میسپارن. حرفای نویسنده رو ضبط میکنن و همون شکلی تحویلتون میدن.
حیف نیست قدر امانتداری شونُ ندونین؟
منُ جدی بگیرین رفقا. باور کنید تا عمر دارم به جونتون دعا میکنم.🙏💐💐
#کتاب
#کتابخوانی
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
اما الان چی⁉️
خدا شاهده دلم میخواد یه کاغذ بچسبونم روی جلدم بگم تو رو خدا بیاین منُ ببرین بهم خورشت و چایی و بستنی بدین! باور کنین راضیام! حاضرم اون بلاها سرم بیاد اما یکی منُ بخونه.
مردم تحمل ندارن یه نفر یه روز باهاشون قهر کنه. زود غمگین میشن. زود افسردگی میگیرن. اون وقت من به کی بگم که چهار ماهه هیچکی نیومده منُ امانت بگیره؟
الهی موریانه بیاد منُ بخوره که اینقدر حرص نخورم از دستتون. الهی از همین طبقهی دوم کتابخونه شترق بیفتم رو زمین و خاکِ زمین بره توی حلقم، ولی گرد فراموشی نشینه رو جلدم.🍂
نمیدونین فراموشی چقدر درد داره. 📗کتاب اگه توی دست خواننده ورق ورق بشه بهتر از اینه که سالم و دست نخورده بشینه یه گوشه و غمباد بگیره.
خودتون دوست دارین یه عالمه حرف نگفته تلنبار بشه توی دلتون💗 و هیچکی نباشه که بهتون گوش بده؟
بیزحمت اگه چشمای مبارکتون اذیت نمیشه یه سر به کتابخونه بزنین و منُ نجات بدین. نذارین از غصه بمیرم.
باور کنین کتابا هم مثل آدما دلشون میخواد با یکی حرف بزنن. حرفاشونُ جدی بگیرین. شاید یه روزی شما هم حرفاتونُ به یه 📕کتاب بزنین و همهی مردم دنیا صداتونُ بشنون.
کتابا مثل ضبط صوت میمونن. هم خوب حرف میزنن، هم خوب به خاطر میسپارن. حرفای نویسنده رو ضبط میکنن و همون شکلی تحویلتون میدن.
حیف نیست قدر امانتداری شونُ ندونین؟
منُ جدی بگیرین رفقا. باور کنید تا عمر دارم به جونتون دعا میکنم.🙏💐💐
#کتاب
#کتابخوانی
#یار_مهربان
دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
Forwarded from 💌 دخترونه حرم امام رضا علیهالسلام
40hadis-Emam-askari.pdf
567 KB
📗خورشید در حصار
با موضوع:
چهل حدیث از #امام_حسن_عسکری علیهالسلام
ترجمه و تدوین:
اداره تولیدات فرهنگی آستان قدس رضوی
#یار_مهربان
کانال دخترونه حرم امام رضا(ع)
@dokhtar_razavi
با موضوع:
چهل حدیث از #امام_حسن_عسکری علیهالسلام
ترجمه و تدوین:
اداره تولیدات فرهنگی آستان قدس رضوی
#یار_مهربان
کانال دخترونه حرم امام رضا(ع)
@dokhtar_razavi
Forwarded from 💌 دخترونه حرم امام رضا علیهالسلام
doresmat.pdf
4.2 MB
📗کتاب «دُرِّ عصمت »
نگاهی بر زندگانی حضرت فاطمه معصومه(س)
نویسنده: علی اشرف عبدی
ناشر: انتشارات زائر - آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س)
#یار_مهربان
🏴کانالدخترونهحرمامامرضا(ع)
@dokhtar_razavi
نگاهی بر زندگانی حضرت فاطمه معصومه(س)
نویسنده: علی اشرف عبدی
ناشر: انتشارات زائر - آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س)
#یار_مهربان
🏴کانالدخترونهحرمامامرضا(ع)
@dokhtar_razavi
Forwarded from 💌 دخترونه حرم امام رضا علیهالسلام
🔷🔹راوی این داستان، «لبابه» همسر حضرت عباس(ع) است.
مهربانتر❣ از مادر، محرمتر از خواهر، مقاومتر از کوه، زیباتر از حور و روحنوازتر از نسیم صبح... این صفات نادره، تنها چند شاخه گل🌹 از گلستان وجود مادر همسرم، فاطمه امالبنین است.
آن قدر مؤدب و محجوب و آرام است که جز به وقت ضرورت سخن نمیگوید و در عین هیمنه و شکوهمندی، چنان لطیف و نجیب است که بیترس از ملامت و سرزنش، میتوانی ساعتها🕓 با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی.
وقتی همسرم💍 عباس، با لبخند از سختگیریهای مادرش در تربیت فرزندان میگفت و میگفت که مادرش نخستین مربی شمشیرزنی🗡 و تیراندازی🏹 او و برادرانش بوده، نمیتوانستم به خود بقبولانم که این فرشته✨ مجسم و این تندیس بینقص لطافت و زنانگی، نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد...
📗نام کتاب: ماه به روایت آه
نویسنده: ابولفضل زرویی نصرآباد
نویسنده✍ در این کتاب کوشیده تا از زبان دوازده راوی، ناگفتههایی از قبل و بعد از شهادت پرچمدار کربلا را با امانتداری، و پرهیز از اغراق، روایت کند.
▪️سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد▪️
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی
مهربانتر❣ از مادر، محرمتر از خواهر، مقاومتر از کوه، زیباتر از حور و روحنوازتر از نسیم صبح... این صفات نادره، تنها چند شاخه گل🌹 از گلستان وجود مادر همسرم، فاطمه امالبنین است.
آن قدر مؤدب و محجوب و آرام است که جز به وقت ضرورت سخن نمیگوید و در عین هیمنه و شکوهمندی، چنان لطیف و نجیب است که بیترس از ملامت و سرزنش، میتوانی ساعتها🕓 با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی.
وقتی همسرم💍 عباس، با لبخند از سختگیریهای مادرش در تربیت فرزندان میگفت و میگفت که مادرش نخستین مربی شمشیرزنی🗡 و تیراندازی🏹 او و برادرانش بوده، نمیتوانستم به خود بقبولانم که این فرشته✨ مجسم و این تندیس بینقص لطافت و زنانگی، نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد...
📗نام کتاب: ماه به روایت آه
نویسنده: ابولفضل زرویی نصرآباد
نویسنده✍ در این کتاب کوشیده تا از زبان دوازده راوی، ناگفتههایی از قبل و بعد از شهادت پرچمدار کربلا را با امانتداری، و پرهیز از اغراق، روایت کند.
▪️سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد▪️
#یار_مهربان
کانال دخترونه نورالهدی