Forwarded from کانال رسمی پسرونه حرمامامرضاعلیهالسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلمی از نگاه خرمای اربعین
خرمایی که تا توان داشت توان زائران شد و حالا که هسته مانده زیر پای عابران ذکر میگوید.
#اربعین
@pesar_razavi
پسرونه
خرمایی که تا توان داشت توان زائران شد و حالا که هسته مانده زیر پای عابران ذکر میگوید.
#اربعین
@pesar_razavi
پسرونه
#خاطرات_خدمت #اربعین
1⃣قسمت اول👇👇
ساعت🕙 یک ربع به دوازدهِ شب بود. باید کم کم درمانگاه را تعطیل میکردیم. از راه که رسید، گفت حالش خیلی بد است و دیگر نمیتواند راه برود. پرسیدم پاهایت تاول هم زده؟ گفت نه. اسمش را نوشتم و گفتم برود توی اتاق پزشک.
چند دقیقهی بعد بیرون آمد و نشست روی صندلی. خواهرش رفت و داروهایش💊 را از داروخانه تحویل گرفت. دکتر جندقی برایش سرم تجویز کرده بود. خودش میگفت دو سه روز چیزی نخورده است. بدنش آنقدر کمآب شده بود که حد نداشت. یکی از پرستارها گفت خیلی بد رگ است، یعنی رگ دستش به این آسانی ها پیدا نمیشود.
خانم احمدی و حسیننژاد آمدند بالای سرش و با خنده و شوخی آرامَش کردند تا بتوانند رگش را بگیرند و سرم را وصل کنند. خواهرش با همان لهجهی عربی گفت:
She has pain.
یعنی دردش آمده است. اشاره کردیم که چیزی نیست و الان حالش بهتر میشود.
زینب گفت: بپرس سردش نیست؟
به انگلیسی گفتم اگر سردش شده، روی پاهایش پتو بیندازم. سرش را به نشانهی تایید تکان داد.
اسمش آیه بود. همان موقع هم که داشتم اسمش را توی لیست پذیرش📝 مینوشتم خندیدم و گفتم توی ایران خیلیها اسمشان آیه است، تازه ما آیه را با اسامی دیگر هم ترکیب میکنیم، مثل آیهزهرا.
بیست و سه ساله بود و آن طور که خودش میگفت لیسانس آزمایشگاه داشت و توی یکی از دانشگاههای نجف تدریس میکرد. برایم عجیب بود یک دختر بیست و سه ساله عراقی با مدرک لیسانس توی دانشگاه🎓 تدریس کند. گفتم لابد مدرس کالج یا دبیرستان است و اشتباهی میگوید استاد دانشگاه است. سوالاتم را دقیقتر پرسیدم و فهمیدم دانشجوهایش هم سن و سال خودش هستند. مجرد هم بود. شنیده بودم که دختران عرب را معمولا" توی سیزده چهارده سالگی شوهر میدهند، گاهی حتی زودتر. پرسیدم چرا تا به حال ازدواج💝 نکردهای؟
گفت خواستگار زیاد داشتهام، اما هیچ کدامشان با معیارهایی که من در نظر دارم یکی نبوده اند. حرفهایمان ادامهدار شد و فهمیدم یک خواستگار🌹 آبادانی هم دارد که به قول خودش کاراکترش را میپسندد اما نمیتواند با شرایطش کنار بیاید.
وقتی فهمید از قم آمده ایم خیلی خوشحال شد. گفت سلامش را به حضرت معصومه(س)✨ برسانیم. خودش میگفت زیاد ایران آمده است. قم و شیراز و مشهد و اصفهان را خوب میشناخت. حتی گفت چند سال پیش وقتی چشمهایش به عمل لیزر نیاز داشته است، دکترهای عراقی گفته اند فقط باید بروی ایران و چشمهایت را پیش یک پزشک ایرانی عمل کنی. گفتیم اگر دوباره به ایران سفر کرد و مسافر قم شد، حتما" به ما هم سر بزند. سر تکان داد و گفت: هر وقت آمدید نجف، در خدمت هستیم.🍃
درمانگاه خلوت بود و منتظر بودیم مراجعهها تمام شوند و برویم استراحت کنیم. آن قدر حرف زدیم و خندیدیم تا سرُم آیه تمام شد. خندید و گفت از بس سرگرم شده که نفهمیده زمان چطور گذشته است. دکتر گفت بپرسید اگر هنوز حالش خوب نیست، داروهای دیگری هم برایش تجویز کند. لبخند زد☺️ و گفت خیلی بهتر شده است.
🔹ادامه دارد...
🏴دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
1⃣قسمت اول👇👇
ساعت🕙 یک ربع به دوازدهِ شب بود. باید کم کم درمانگاه را تعطیل میکردیم. از راه که رسید، گفت حالش خیلی بد است و دیگر نمیتواند راه برود. پرسیدم پاهایت تاول هم زده؟ گفت نه. اسمش را نوشتم و گفتم برود توی اتاق پزشک.
چند دقیقهی بعد بیرون آمد و نشست روی صندلی. خواهرش رفت و داروهایش💊 را از داروخانه تحویل گرفت. دکتر جندقی برایش سرم تجویز کرده بود. خودش میگفت دو سه روز چیزی نخورده است. بدنش آنقدر کمآب شده بود که حد نداشت. یکی از پرستارها گفت خیلی بد رگ است، یعنی رگ دستش به این آسانی ها پیدا نمیشود.
خانم احمدی و حسیننژاد آمدند بالای سرش و با خنده و شوخی آرامَش کردند تا بتوانند رگش را بگیرند و سرم را وصل کنند. خواهرش با همان لهجهی عربی گفت:
She has pain.
یعنی دردش آمده است. اشاره کردیم که چیزی نیست و الان حالش بهتر میشود.
زینب گفت: بپرس سردش نیست؟
به انگلیسی گفتم اگر سردش شده، روی پاهایش پتو بیندازم. سرش را به نشانهی تایید تکان داد.
اسمش آیه بود. همان موقع هم که داشتم اسمش را توی لیست پذیرش📝 مینوشتم خندیدم و گفتم توی ایران خیلیها اسمشان آیه است، تازه ما آیه را با اسامی دیگر هم ترکیب میکنیم، مثل آیهزهرا.
بیست و سه ساله بود و آن طور که خودش میگفت لیسانس آزمایشگاه داشت و توی یکی از دانشگاههای نجف تدریس میکرد. برایم عجیب بود یک دختر بیست و سه ساله عراقی با مدرک لیسانس توی دانشگاه🎓 تدریس کند. گفتم لابد مدرس کالج یا دبیرستان است و اشتباهی میگوید استاد دانشگاه است. سوالاتم را دقیقتر پرسیدم و فهمیدم دانشجوهایش هم سن و سال خودش هستند. مجرد هم بود. شنیده بودم که دختران عرب را معمولا" توی سیزده چهارده سالگی شوهر میدهند، گاهی حتی زودتر. پرسیدم چرا تا به حال ازدواج💝 نکردهای؟
گفت خواستگار زیاد داشتهام، اما هیچ کدامشان با معیارهایی که من در نظر دارم یکی نبوده اند. حرفهایمان ادامهدار شد و فهمیدم یک خواستگار🌹 آبادانی هم دارد که به قول خودش کاراکترش را میپسندد اما نمیتواند با شرایطش کنار بیاید.
وقتی فهمید از قم آمده ایم خیلی خوشحال شد. گفت سلامش را به حضرت معصومه(س)✨ برسانیم. خودش میگفت زیاد ایران آمده است. قم و شیراز و مشهد و اصفهان را خوب میشناخت. حتی گفت چند سال پیش وقتی چشمهایش به عمل لیزر نیاز داشته است، دکترهای عراقی گفته اند فقط باید بروی ایران و چشمهایت را پیش یک پزشک ایرانی عمل کنی. گفتیم اگر دوباره به ایران سفر کرد و مسافر قم شد، حتما" به ما هم سر بزند. سر تکان داد و گفت: هر وقت آمدید نجف، در خدمت هستیم.🍃
درمانگاه خلوت بود و منتظر بودیم مراجعهها تمام شوند و برویم استراحت کنیم. آن قدر حرف زدیم و خندیدیم تا سرُم آیه تمام شد. خندید و گفت از بس سرگرم شده که نفهمیده زمان چطور گذشته است. دکتر گفت بپرسید اگر هنوز حالش خوب نیست، داروهای دیگری هم برایش تجویز کند. لبخند زد☺️ و گفت خیلی بهتر شده است.
🔹ادامه دارد...
🏴دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
#خاطرات_خدمت #اربعین
2⃣قسمت دوم
برایم عجیب بود🤔 بین عراقیهایی که هر روز برای پانسمان میآمدند یکی بتواند این قدر خوب انگلیسی صحبت کند. بچهها میخندیدند😅 و میگفتند معلوم است چقدر ذوقزده ای که یک نفر را پیدا کردهای تا با او انگلیسی صحبت کنی. خندیدم😄 و گفتم: معلوم است که خوشحالم! آدم مگر چقدر میتواند عربی بگوید و عربی بشنود و عربی بفهمد و عربی نفهمد؟ بالاخره که خسته میشود. همین که میتوانم بیشتر از چهار کلمهی تلگرافی با یک زائر غیر ایرانی حرف بزنم غنیمت است!
هفت روزی میشد که توی موکب حضرت فاطمه معصومه(س)🌟 مستقر شده بودیم و اکثر بیمارانی که میآمدند و زخمهایشان را مرهم میگذاشتند یا ایرانی بودند یا عراقی. ایرانیها🇮🇷 را میتوانستی از شمال و جنوب و شرق و غرب ببینی که عصا به دست و خمیده از نجف راه گرفته بودند سمت حرم. عشق حسین هم که انگار سن و سال و شرط و شروط نمیشناخت.
عراقیها اکثرا" از نجف و کربلا و ناصریه و بصره و بغداد میآمدند و به لهجهی غلیظ محلی صحبت میکردند. تا دلت هم میخواست بین کلماتشان از حروف گچ پژ استفاده میکردند. یادم هست یک روز اسم یکی از مراجعین عرب را نوشتم✍ که فامیلیاش با حرف چ شروع میشد. پرسیدم اصالتا" عراقی هستید⁉️ گفت بله. خندیدم😌 و گفتم پس چرا فامیلیتان با چ شروع میشود؟ ریز ریز خندید و گفت: "ما اَدری والا!". یعنی "نمیدونم والا!"
گفتم: تفضل گعدی؛ یعنی بفرمایید بنشینید.
و بعد فکر کردم به همین واژهی گعدی، که اصلا" شبیه لغات عربی نبود، اما محلیها از آن استفاده میکردند و من هم به تقلید از خودشان آن را لا به لای حرفهایم میآوردم.🍃
اصلا" از هر طرف که به این سفر نگاه میکنم خرق عادت است. از زبان عربهای محلی که همهی قانون و قاعدهها را میشکند گرفته تا پذیرایی مجانیِ موکبهای مسیر حیدریه از زائران حسین💥 که اصلا" با خلق و خوی منفعتطلبِ آدمی سازگاری ندارد. از زائران هفتاد هشتاد ساله و بیماران فشارخونی و دیابتی و باردار گرفته تا کادر پزشکی هلال احمر که کاملا" داوطلبانه آمدهاند گوشهی اتاقهای چندوجبی مستقر شدهاند و با صبر و حوصله روی زخمهای پیادهی اربعین مرهم میگذارند.🌷
از هر طرف که به جاده نگاه میکنم انگار دستی روی شانهی جمعیت کشیده میشود و دردهایشان را تسکین میدهد. از هر طرف که نگاه میکنم انگار چتری☂ روی سر پیادهها میآید و سایهی عنایت اباعبدالله✨ را به عدد آدمها تکثیر میکند.
یک نفر میگفت اگر همین جمعیت راه بیفتد و برود سمت اسرائیل، بند و بساط صهیونیست از بیخ و بن کنده میشود. راست میگفت. خیلی راست میگفت.
آخر من از هر طرف که به جاده نگاه میکنم، این راه از همهی راههای جهان، به ظهور💫 مولایمان نزدیکتر است.
✅خیلی نزدیک...💐💐
🔹پایان
🏴دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
2⃣قسمت دوم
برایم عجیب بود🤔 بین عراقیهایی که هر روز برای پانسمان میآمدند یکی بتواند این قدر خوب انگلیسی صحبت کند. بچهها میخندیدند😅 و میگفتند معلوم است چقدر ذوقزده ای که یک نفر را پیدا کردهای تا با او انگلیسی صحبت کنی. خندیدم😄 و گفتم: معلوم است که خوشحالم! آدم مگر چقدر میتواند عربی بگوید و عربی بشنود و عربی بفهمد و عربی نفهمد؟ بالاخره که خسته میشود. همین که میتوانم بیشتر از چهار کلمهی تلگرافی با یک زائر غیر ایرانی حرف بزنم غنیمت است!
هفت روزی میشد که توی موکب حضرت فاطمه معصومه(س)🌟 مستقر شده بودیم و اکثر بیمارانی که میآمدند و زخمهایشان را مرهم میگذاشتند یا ایرانی بودند یا عراقی. ایرانیها🇮🇷 را میتوانستی از شمال و جنوب و شرق و غرب ببینی که عصا به دست و خمیده از نجف راه گرفته بودند سمت حرم. عشق حسین هم که انگار سن و سال و شرط و شروط نمیشناخت.
عراقیها اکثرا" از نجف و کربلا و ناصریه و بصره و بغداد میآمدند و به لهجهی غلیظ محلی صحبت میکردند. تا دلت هم میخواست بین کلماتشان از حروف گچ پژ استفاده میکردند. یادم هست یک روز اسم یکی از مراجعین عرب را نوشتم✍ که فامیلیاش با حرف چ شروع میشد. پرسیدم اصالتا" عراقی هستید⁉️ گفت بله. خندیدم😌 و گفتم پس چرا فامیلیتان با چ شروع میشود؟ ریز ریز خندید و گفت: "ما اَدری والا!". یعنی "نمیدونم والا!"
گفتم: تفضل گعدی؛ یعنی بفرمایید بنشینید.
و بعد فکر کردم به همین واژهی گعدی، که اصلا" شبیه لغات عربی نبود، اما محلیها از آن استفاده میکردند و من هم به تقلید از خودشان آن را لا به لای حرفهایم میآوردم.🍃
اصلا" از هر طرف که به این سفر نگاه میکنم خرق عادت است. از زبان عربهای محلی که همهی قانون و قاعدهها را میشکند گرفته تا پذیرایی مجانیِ موکبهای مسیر حیدریه از زائران حسین💥 که اصلا" با خلق و خوی منفعتطلبِ آدمی سازگاری ندارد. از زائران هفتاد هشتاد ساله و بیماران فشارخونی و دیابتی و باردار گرفته تا کادر پزشکی هلال احمر که کاملا" داوطلبانه آمدهاند گوشهی اتاقهای چندوجبی مستقر شدهاند و با صبر و حوصله روی زخمهای پیادهی اربعین مرهم میگذارند.🌷
از هر طرف که به جاده نگاه میکنم انگار دستی روی شانهی جمعیت کشیده میشود و دردهایشان را تسکین میدهد. از هر طرف که نگاه میکنم انگار چتری☂ روی سر پیادهها میآید و سایهی عنایت اباعبدالله✨ را به عدد آدمها تکثیر میکند.
یک نفر میگفت اگر همین جمعیت راه بیفتد و برود سمت اسرائیل، بند و بساط صهیونیست از بیخ و بن کنده میشود. راست میگفت. خیلی راست میگفت.
آخر من از هر طرف که به جاده نگاه میکنم، این راه از همهی راههای جهان، به ظهور💫 مولایمان نزدیکتر است.
✅خیلی نزدیک...💐💐
🔹پایان
🏴دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
♨️دقایقی پیش بینالحرمین
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری❣ برسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد...
#اربعین
🏴دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری❣ برسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد...
#اربعین
🏴دخترونه حرم امام رضاعلیه السلام
t.me/joinchat/CV6mzj5nQlqtLULJeMERkw
💌 #راه_حسینی
امروز
۲۸ رجب
سالروز حرکت امام حسین (ع)
از مدینه به مکه بود ⛅
از امروز
ماجرای کربلا
محکمتر از قبل پیش رفت،
تا راه عشق برقرار و استوار بمونه ...
اگه
آرزوی بینالحرمین داری ❤
اگه دلت برای مسیر اربعین تنگه،
قلبت رو با یه حدیث زیبا
تا کربلا پر بده 🕊
💫امام حسین (ع) فرمودند:
«از ستم کردن بر كسی كه جز
خداوند بزرگ، مددكاری ندارد،
پرهيز كن» 🌸🍃
📗 بحارالانوار. ج ۷۵. ص ۱۱۸
دخترونه رضوی
@dokhtar_razavi
#شب_جمعه #کربلا #امام_حسین #عاشورا #محرم #اربعین #بین_الحرمین
امروز
۲۸ رجب
سالروز حرکت امام حسین (ع)
از مدینه به مکه بود ⛅
از امروز
ماجرای کربلا
محکمتر از قبل پیش رفت،
تا راه عشق برقرار و استوار بمونه ...
اگه
آرزوی بینالحرمین داری ❤
اگه دلت برای مسیر اربعین تنگه،
قلبت رو با یه حدیث زیبا
تا کربلا پر بده 🕊
💫امام حسین (ع) فرمودند:
«از ستم کردن بر كسی كه جز
خداوند بزرگ، مددكاری ندارد،
پرهيز كن» 🌸🍃
📗 بحارالانوار. ج ۷۵. ص ۱۱۸
دخترونه رضوی
@dokhtar_razavi
#شب_جمعه #کربلا #امام_حسین #عاشورا #محرم #اربعین #بین_الحرمین
🍁 #قدم_قدم_تا_مشهد
اولین بار بود که
میخواستم این مسیر را
پیاده بیایم
راه، سرد بود و خاکآلود
راستش کمی نگران بودم ... ⛅
آن روز
کولهام را که روی دوشم انداختم
تصمیم گرفتم در راه، قرآن بخوانم و
هدیهاش کنم به امام رئوف 💚
هنوز چند قدم پیشتر نرفته بودم که
آرام آرام، مسیرمان پر شد از
زن و مرد و پیر و جوان
خیلیها مثل من #اربعین، کربلا نرفته بودند؛
من قرآن میخوندم و عطر اسپند و گلاب
حالم را خوبِ خوب کرده بود 💤
پیادهروی از شهر ما تا مشهد،
چند ساعتی طول میکشید
و من
هیــچوقت
اولین لحظهای که بعد از آنهمه راه
از دور، چشمم به #گنبد افتاد را
از یاد نخواهم برد ... 🌸🍃
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
اولین بار بود که
میخواستم این مسیر را
پیاده بیایم
راه، سرد بود و خاکآلود
راستش کمی نگران بودم ... ⛅
آن روز
کولهام را که روی دوشم انداختم
تصمیم گرفتم در راه، قرآن بخوانم و
هدیهاش کنم به امام رئوف 💚
هنوز چند قدم پیشتر نرفته بودم که
آرام آرام، مسیرمان پر شد از
زن و مرد و پیر و جوان
خیلیها مثل من #اربعین، کربلا نرفته بودند؛
من قرآن میخوندم و عطر اسپند و گلاب
حالم را خوبِ خوب کرده بود 💤
پیادهروی از شهر ما تا مشهد،
چند ساعتی طول میکشید
و من
هیــچوقت
اولین لحظهای که بعد از آنهمه راه
از دور، چشمم به #گنبد افتاد را
از یاد نخواهم برد ... 🌸🍃
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
Forwarded from کانال رسمی حرم مطهر امام رضا علیه السلام
🔻 دلتان را به حرم متصل نگه دارید...
#پوشش_زنده برنامه های حرم مطهر رضوی در روز #اربعین
📺 پخش همزمان در صفحه اینستاگرام حرم مطهر رضوی به آدرس
https://www.instagram.com/razavi_aqr_ir/
و صفحه روبیکای حرم مطهر رضوی به آدرس
https://rubika.ir/razavi_aqr_ir
◾️لبیک یا حسین
(اجتماع عزاداران در روز اربعین حسینی)
🔸مرثیهسرایی
🔸قرائت زیارت اربعین
🔸سخنرانی
🔸قرائت زیارت وارث
◾️سلسةالذهب
(ویژهبرنامه عزاداری دهه آخر صفر)
🔸قرائت قرآن
🔸سخنرانی
🔸مرثیهسرایی و عزاداری
لیست کامل برنامه های امروز
https://t.me/AkhbarHaramRazavi/13298
◾️در حرم باشید...
🆔 https://t.me/joinchat/AAAAADwA9TQmkMyVg1FI2g
#پوشش_زنده برنامه های حرم مطهر رضوی در روز #اربعین
📺 پخش همزمان در صفحه اینستاگرام حرم مطهر رضوی به آدرس
https://www.instagram.com/razavi_aqr_ir/
و صفحه روبیکای حرم مطهر رضوی به آدرس
https://rubika.ir/razavi_aqr_ir
◾️لبیک یا حسین
(اجتماع عزاداران در روز اربعین حسینی)
🔸مرثیهسرایی
🔸قرائت زیارت اربعین
🔸سخنرانی
🔸قرائت زیارت وارث
◾️سلسةالذهب
(ویژهبرنامه عزاداری دهه آخر صفر)
🔸قرائت قرآن
🔸سخنرانی
🔸مرثیهسرایی و عزاداری
لیست کامل برنامه های امروز
https://t.me/AkhbarHaramRazavi/13298
◾️در حرم باشید...
🆔 https://t.me/joinchat/AAAAADwA9TQmkMyVg1FI2g
Forwarded from کانال رسمی گزیده مراسم حرم امام رضا علیهالسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زنده_از_حرم
💠علت حکومت کردن یزیدیان جهالت و گمراهی مردم بود
🎙آیت الله علم الهدی
#پوشش_زنده روز #اربعین
✅کانال مراسم حرم امام رضا علیه السلام
@Razavi_Marasem
💠علت حکومت کردن یزیدیان جهالت و گمراهی مردم بود
🎙آیت الله علم الهدی
#پوشش_زنده روز #اربعین
✅کانال مراسم حرم امام رضا علیه السلام
@Razavi_Marasem
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🤔جزء کدوم دستهای؟
😇 راهی کربلا هستی و داری کولهات رو میبندی؟
یا
🥲نتونستی راهی بشی و دلت رو فرستادی اربعین؟
❤️ اگه جزء دسته اولی؛
حتما در طول مسیر علاوه بر دعا برای
سلامتی و ظهور آقا امام زمان(عج)، برای رفقا و دخترونهایهایی که
دلشون الان تو مسیر #اربعین هست ولی به هردلیلی امسال
نتونستن راهی این سفر بشن، دعا کن و یادت نره عکس و فیلم برامون ارسال کنی...
💔 اگه جزء دسته دومی؛
همراه ما بمون و حال و هوای #کربلا رو از اینجا دنبال کن 😍
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
😇 راهی کربلا هستی و داری کولهات رو میبندی؟
یا
🥲نتونستی راهی بشی و دلت رو فرستادی اربعین؟
حتما در طول مسیر علاوه بر دعا برای
سلامتی و ظهور آقا امام زمان(عج)، برای رفقا و دخترونهایهایی که
دلشون الان تو مسیر #اربعین هست ولی به هردلیلی امسال
نتونستن راهی این سفر بشن، دعا کن و یادت نره عکس و فیلم برامون ارسال کنی...
همراه ما بمون و حال و هوای #کربلا رو از اینجا دنبال کن 😍
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا بانوان برای سفر اربعین دستوری دارند؟
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
#حرم #اربعین #ریلز #امام_حسین #کربلا
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
#حرم #اربعین #ریلز #امام_حسین #کربلا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقصد این راه از اول معلومه
آغوشه عشقه...
زمان به احترام ایستاده
تمام جمعیت در حرکت...
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
#ریلز #استوری #اربعین #کربلا
آغوشه عشقه...
زمان به احترام ایستاده
تمام جمعیت در حرکت...
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
#ریلز #استوری #اربعین #کربلا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راستی
از حرم و کرب و بلایت
چه خبر؟؟
جای خالی مرا
میشود آنجا حس کرد؟!😔
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
#کربلا #اربعین #ریلز #استوری
از حرم و کرب و بلایت
چه خبر؟؟
جای خالی مرا
میشود آنجا حس کرد؟!😔
🧕کانال دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 🖤 ━┛
#کربلا #اربعین #ریلز #استوری