💌 #یه_سلام_دوباره
رنگش حسابی پریده بود...
⛅ با یه حال عجیب
از این طرف
به اون طرف رواق میدویید
سمت یکی از خادما رفت
منم کنارش رفتم بلکه کمکی کنم
_ ببخشید... یه دختربچه چهارساله ندیدین...؟
غزال... لباسش صورتی بود،
🌻 یه گل سر آبی هم به موهاش بود...
منتظر نموندم،
قدمهام رو تند کرد و
🌿 سمت صحن رفت... فکر کردم
شاید سرگرمِ بازی با بچههاست...
...حدسم درست بود
توی صحن
بی خیال دلواپسی مادرش
با بچهها مشغول دیدن کبوترا بود... 🕊
اون روز
🎀 غزال کوچولو رو که
پیش مادرش آوردم،
یه شادی عجیب
توی قلب همه نشست...
اینجا چقدر هوای هم رو داشتن
حس و حال زیارت رو قشنگتر میکنه . . .
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 محدثه خمّر
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
رنگش حسابی پریده بود...
⛅ با یه حال عجیب
از این طرف
به اون طرف رواق میدویید
سمت یکی از خادما رفت
منم کنارش رفتم بلکه کمکی کنم
_ ببخشید... یه دختربچه چهارساله ندیدین...؟
غزال... لباسش صورتی بود،
🌻 یه گل سر آبی هم به موهاش بود...
منتظر نموندم،
قدمهام رو تند کرد و
🌿 سمت صحن رفت... فکر کردم
شاید سرگرمِ بازی با بچههاست...
...حدسم درست بود
توی صحن
بی خیال دلواپسی مادرش
با بچهها مشغول دیدن کبوترا بود... 🕊
اون روز
🎀 غزال کوچولو رو که
پیش مادرش آوردم،
یه شادی عجیب
توی قلب همه نشست...
اینجا چقدر هوای هم رو داشتن
حس و حال زیارت رو قشنگتر میکنه . . .
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 محدثه خمّر
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
💌 #یه_سلام_دوباره
من که چیزی نگفتم...
چی شد که دلش گرفت...
همهش توی همین فکر بودم
💚 تا اینکه مادر
برام گفت که برای زهرا
موضوعی پیش اومده بود و
حالا با حرف من، یاداوری شده بود
راستش عجیب بود...
زهرا که راحت حرفهاش رو
به من میگفت...
اما چرا این رو نگفته بود...
🌿 فهمیدم ناراحته اما نمیخواد
درمورد این موضوع، با کسی چیزی بگه...
💕 برای همین بود که
چادرم رو سر کردم و راهی حرم شدم...
نمیدونستم دقیقا برای رفع چی
دعا کنم
اما میدونستم
امام رضا(ع) خبر دارند...
برای همین، فقط همین رو گفتم:
😇 آقای مهربونم، خودتون چاره کنین...
هم مشکل زهرا رو، هم مشکل همه عاشقاتون رو...
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 ج.بهنام
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
من که چیزی نگفتم...
چی شد که دلش گرفت...
همهش توی همین فکر بودم
💚 تا اینکه مادر
برام گفت که برای زهرا
موضوعی پیش اومده بود و
حالا با حرف من، یاداوری شده بود
راستش عجیب بود...
زهرا که راحت حرفهاش رو
به من میگفت...
اما چرا این رو نگفته بود...
🌿 فهمیدم ناراحته اما نمیخواد
درمورد این موضوع، با کسی چیزی بگه...
💕 برای همین بود که
چادرم رو سر کردم و راهی حرم شدم...
نمیدونستم دقیقا برای رفع چی
دعا کنم
اما میدونستم
امام رضا(ع) خبر دارند...
برای همین، فقط همین رو گفتم:
😇 آقای مهربونم، خودتون چاره کنین...
هم مشکل زهرا رو، هم مشکل همه عاشقاتون رو...
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 ج.بهنام
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
💌 #یه_سلام_دوباره
از حرفش خندهام گرفته بود 😅
خواهر کوچیکه را میگویم
پا توی یه کفش کرده بود
که برویم کبوتربازی
آخر مگر همینطوری
میشود با کبوترها بازی کرد؟
خادمها چه میگویند؟😁
سمت گنبدند...
چطوری برای تو بیاورمشان پایین؟ 🙃
خلاصه که
🌿 مامانخانم رفته بود زیارت و
من باید حضرتوالا را سرگرم میکردم...
آن روز، با هم از این صحن
به آن صحن، دنبالِ
یک کبوترِ صمیمیِ "نپر سمت گنبد" بودیم 😊
کنار حوض صحن آزادی بود که
🕊 چندتا کبوترِ مورد نظر
یافت شدند...
ثمین، با آنها بازی میکرد
من، رو به ضریح، دل داده بودم
به بابای مهربان... به امام رضای خوبم... 😍❤
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 ج.بهنام
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸
از حرفش خندهام گرفته بود 😅
خواهر کوچیکه را میگویم
پا توی یه کفش کرده بود
که برویم کبوتربازی
آخر مگر همینطوری
میشود با کبوترها بازی کرد؟
خادمها چه میگویند؟😁
سمت گنبدند...
چطوری برای تو بیاورمشان پایین؟ 🙃
خلاصه که
🌿 مامانخانم رفته بود زیارت و
من باید حضرتوالا را سرگرم میکردم...
آن روز، با هم از این صحن
به آن صحن، دنبالِ
یک کبوترِ صمیمیِ "نپر سمت گنبد" بودیم 😊
کنار حوض صحن آزادی بود که
🕊 چندتا کبوترِ مورد نظر
یافت شدند...
ثمین، با آنها بازی میکرد
من، رو به ضریح، دل داده بودم
به بابای مهربان... به امام رضای خوبم... 😍❤
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 ج.بهنام
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸
💌 #یه_سلام_دوباره
به خودم قول دادم...
همین که توی کمدم بماند و
✋ دستش نزنم...
راستش
برای من که وقتی
روسری میخرم روزی ده بار
با آن، خودم را توی آینه میبینم
این، کار آسانی نبود...
اما قول دادم به خودم...
اردوی دانشجویی نزدیک بود و
دلم میخواست هرطور که شده
💕 برای مشهد ثبتنام کنم
زمانش معلوم نبود...
اما این روسری
باید میماند تا اولین زیارت...
🔆 آن روز
چند دقیقه مانده به اینکه
همگی سمت باب الرضا راه بیفتیم،
سراغ ساکم رفتم
چشمم که به روسری افتاد
ناخوداگاه لبخند شوق روی لبم نشست
💚 یک روسری سبز ساده بود...
اما از حرم که برگشتم، شده بود
یک روسری سبز،
با عطر حرم،
که انگار ردِ پرِ فرشتهها
روی تارو پودش باقی مانده بود . . . 😇
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 م. انتظاری
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
به خودم قول دادم...
همین که توی کمدم بماند و
✋ دستش نزنم...
راستش
برای من که وقتی
روسری میخرم روزی ده بار
با آن، خودم را توی آینه میبینم
این، کار آسانی نبود...
اما قول دادم به خودم...
اردوی دانشجویی نزدیک بود و
دلم میخواست هرطور که شده
💕 برای مشهد ثبتنام کنم
زمانش معلوم نبود...
اما این روسری
باید میماند تا اولین زیارت...
🔆 آن روز
چند دقیقه مانده به اینکه
همگی سمت باب الرضا راه بیفتیم،
سراغ ساکم رفتم
چشمم که به روسری افتاد
ناخوداگاه لبخند شوق روی لبم نشست
💚 یک روسری سبز ساده بود...
اما از حرم که برگشتم، شده بود
یک روسری سبز،
با عطر حرم،
که انگار ردِ پرِ فرشتهها
روی تارو پودش باقی مانده بود . . . 😇
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 م. انتظاری
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
💌 #یه_سلام_دوباره
مثلا یک شعر بخوانم...😍
نه نه... یک متن سادهی قشنگ...😌
نه... متن که نمیشود!
یک جمله عاشقانهی خوب...😇
نه.... اصلا حرفهایم را بنویسم...🤔
بعد از ایــــنهمه دوری
حالا که قرار شده بود مشهد برویم
🔆 دلم میخواست اولین بار
که روبروی ضریح میروم،
یک طور ویژه
به امام خوبم سلام بدهم...
توی ذهنم کلی جمله آماده کردم...
اما آن روز
همین که چشمم به ضریح افتاد
همه چیز عوض شد...
چشمهایم آنقدر
بارانی شد که دیگر
⛅ نمیتوانستم چیزی بگویم...
🌿 با همان چشم پر از اشک
عــاشقانهتر از همیشه
فقط همین را گفتم: سلام آقا...
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 فاطمه سادات علوی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸
مثلا یک شعر بخوانم...😍
نه نه... یک متن سادهی قشنگ...😌
نه... متن که نمیشود!
یک جمله عاشقانهی خوب...😇
نه.... اصلا حرفهایم را بنویسم...🤔
بعد از ایــــنهمه دوری
حالا که قرار شده بود مشهد برویم
🔆 دلم میخواست اولین بار
که روبروی ضریح میروم،
یک طور ویژه
به امام خوبم سلام بدهم...
توی ذهنم کلی جمله آماده کردم...
اما آن روز
همین که چشمم به ضریح افتاد
همه چیز عوض شد...
چشمهایم آنقدر
بارانی شد که دیگر
⛅ نمیتوانستم چیزی بگویم...
🌿 با همان چشم پر از اشک
عــاشقانهتر از همیشه
فقط همین را گفتم: سلام آقا...
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 فاطمه سادات علوی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸
💌 #یه_سلام_دوباره
از اولش هم میدانستم
💕 با سمیه که زیارت بروم
اوضاع همین است...
کلا دختر پر شور و حالیست
برعکسِ من که عــاشق سکوتم،
او دلش میخواهد یک بند حرف بزنیم 😬
توی حرم، از لحظهی ورود،
شروع کرد به خاطره گفتن و
فلان سال که آمدیم،
فلان خادم این را گفت و
فلان اتفاق برایمان افتاد و...
😶 ... من هم فقط گوش میدادم ...
چند قدم مانده به ضریح
رسیده بودیم به خاطرهاش از
یک زائر ناشنوا که...
خودش انگار به فکر فرورفت
گفت: چقدر زیارتش معصومانه بود...
انگار امام رضا(ع) را عاشقانهتر میدید...
حرف زدنش با امام(ع) فرق داشت...😢
چند دقیقه بعد
💚 روبروی ضریح
صدای جمعیت بود و
سکوت ما دو نفر...
سکوتی پر از اشک...
سکوتی پر از حرف....
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 ج.بهنام
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
از اولش هم میدانستم
💕 با سمیه که زیارت بروم
اوضاع همین است...
کلا دختر پر شور و حالیست
برعکسِ من که عــاشق سکوتم،
او دلش میخواهد یک بند حرف بزنیم 😬
توی حرم، از لحظهی ورود،
شروع کرد به خاطره گفتن و
فلان سال که آمدیم،
فلان خادم این را گفت و
فلان اتفاق برایمان افتاد و...
😶 ... من هم فقط گوش میدادم ...
چند قدم مانده به ضریح
رسیده بودیم به خاطرهاش از
یک زائر ناشنوا که...
خودش انگار به فکر فرورفت
گفت: چقدر زیارتش معصومانه بود...
انگار امام رضا(ع) را عاشقانهتر میدید...
حرف زدنش با امام(ع) فرق داشت...😢
چند دقیقه بعد
💚 روبروی ضریح
صدای جمعیت بود و
سکوت ما دو نفر...
سکوتی پر از اشک...
سکوتی پر از حرف....
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف ✋🌸
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 ج.بهنام
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
💌 #یه_سلام_دوباره
- مگه چند سالته دخترم...؟ 😊
+ بهم میاد چند سالم باشه؟ 😌
- هفده، هجده...،
فکر کنم همسن دختر خودم باشی...
سن و سالمون با هم فرق داشت
اما یه شباهت داشتیم؛ اینکه
اون خانم، بدون دخترش
به حرم اومده بود و
من بدون مادرم...
برای همین، توی رواق،
🌿 با هم دوست شدیم و همراه
اون روز
مادرانه، بهم برای زیارت
چند سفارش کرد؛ مثلا همین که
توی حرم چه نمازی بخونم و
💕 چه دعایی کنم
منم با دل و جون، حرفها رو میشنیدم
موقع خداحافظی از هم،
🌸 از توی جانماز گلگلی قشنگش،
یه تسبیح سفید برداشت و
بهم هدیه داد...
اون تسبیح
هنوز توی جانمازم هست
برای همینه که همیشه وقت نماز
به یاد و دعاگوی اون مادر مهربونم . . . 😍💚
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 سارا یوسفی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
- مگه چند سالته دخترم...؟ 😊
+ بهم میاد چند سالم باشه؟ 😌
- هفده، هجده...،
فکر کنم همسن دختر خودم باشی...
سن و سالمون با هم فرق داشت
اما یه شباهت داشتیم؛ اینکه
اون خانم، بدون دخترش
به حرم اومده بود و
من بدون مادرم...
برای همین، توی رواق،
🌿 با هم دوست شدیم و همراه
اون روز
مادرانه، بهم برای زیارت
چند سفارش کرد؛ مثلا همین که
توی حرم چه نمازی بخونم و
💕 چه دعایی کنم
منم با دل و جون، حرفها رو میشنیدم
موقع خداحافظی از هم،
🌸 از توی جانماز گلگلی قشنگش،
یه تسبیح سفید برداشت و
بهم هدیه داد...
اون تسبیح
هنوز توی جانمازم هست
برای همینه که همیشه وقت نماز
به یاد و دعاگوی اون مادر مهربونم . . . 😍💚
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 سارا یوسفی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
💌 #یه_سلام_دوباره
خب... برای من که
اولین بار توی ماه رمضان
به حرم آمده بودم
خیلی چیزها عجیب بود...
هر طرف که میرفتم
حال و هوای روزهداری پیدا بود؛
🔆 گوشه به گوشه،
صدای دعاهای رمضان میآمد
همین که از رواق بیرون آمدم
گروهی از زائرها را دیدم که
همراه هم و
با حس و حالی قشنگ
مشغول قرآن خواندن بودند...
💚 اجازه گرفتم و کنارشان نشستم
حس میکنم
آن روز، زیبایی کلام خدا را
با قلبم حس میکردم
و با دلم میشنیدم
از هر آیه
این سخن خدا را که:
بندهی خوبم، دوستت دارم.... 🌸🌿
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 سارا یوسفی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
خب... برای من که
اولین بار توی ماه رمضان
به حرم آمده بودم
خیلی چیزها عجیب بود...
هر طرف که میرفتم
حال و هوای روزهداری پیدا بود؛
🔆 گوشه به گوشه،
صدای دعاهای رمضان میآمد
همین که از رواق بیرون آمدم
گروهی از زائرها را دیدم که
همراه هم و
با حس و حالی قشنگ
مشغول قرآن خواندن بودند...
💚 اجازه گرفتم و کنارشان نشستم
حس میکنم
آن روز، زیبایی کلام خدا را
با قلبم حس میکردم
و با دلم میشنیدم
از هر آیه
این سخن خدا را که:
بندهی خوبم، دوستت دارم.... 🌸🌿
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 سارا یوسفی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
💌 #یه_سلام_دوباره
محکم گفت:
«من هم میخواهم بیایم!»
قرارمان این نبود...
قرار بود من و مامان و
بابا، راهی مشهد باشیم و
⛅ فاطمه پیش خانومجان بمانند
فاطمه همین چند هفته پیش
🌱 با مدرسهشان به مشهد رفته بود و
خانومجان هم که با این پادردش
نمیشد زیارت بیاید...
... خلاصه که
پایش را کرد توی یک کفش
که الّا و بِالله من هم باید بیایم...!
خانمجان اصرار فاطمه را که دید،
از بابا خواست که او را
همراهمان ببریم؛
اما کمی که گذشت
🍃 نظرش عوض شد...
نظرش درمورد اینکه خودش نیاید...😬
همین اصرار فاطمه باعث شد که
💕 همگی همراه خانومجان
راهی مشهد شویم...
آن سال
همهمان خادم بودیم؛
💚 خادم زائر ویژهی امام رضا(ع)
یعنی مادربزرگ که قلبش
مثل آینه، پاک است...
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 سعیده عربباصری
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
محکم گفت:
«من هم میخواهم بیایم!»
قرارمان این نبود...
قرار بود من و مامان و
بابا، راهی مشهد باشیم و
⛅ فاطمه پیش خانومجان بمانند
فاطمه همین چند هفته پیش
🌱 با مدرسهشان به مشهد رفته بود و
خانومجان هم که با این پادردش
نمیشد زیارت بیاید...
... خلاصه که
پایش را کرد توی یک کفش
که الّا و بِالله من هم باید بیایم...!
خانمجان اصرار فاطمه را که دید،
از بابا خواست که او را
همراهمان ببریم؛
اما کمی که گذشت
🍃 نظرش عوض شد...
نظرش درمورد اینکه خودش نیاید...😬
همین اصرار فاطمه باعث شد که
💕 همگی همراه خانومجان
راهی مشهد شویم...
آن سال
همهمان خادم بودیم؛
💚 خادم زائر ویژهی امام رضا(ع)
یعنی مادربزرگ که قلبش
مثل آینه، پاک است...
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 سعیده عربباصری
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
💌 #یه_سلام_دوباره
همین روزها بود که
با قطار راهی مشهد شدیم
مادرم خیلی دلش میخواست
شبهای قدر،
🌿 توی حرم باشیم...
میگفت اینجا فرشتهها نزدیکترند...
از قطار که پیاده شدیم،
حمید، یکنفره ساک را برداشت و
تا رسیدن به اتاقی که
برای این چندروز گرفته بودیم
🌸 مراقب بود توی مسیر اذیت نشویم
توی حرم هم
هوای همهمان را داشت...
کمحرفتر و مهربانتر شده بود...
اصلا حال و هوای برادرجان
🌻 با همیشه فرق داشت...
آن روز
توی مسیر برگشت از حرم
از بین حرفهایش، راز این حال و
هوا را فهمیدم...
💕 داشت خودش را
برای شب قدر آماده میکرد...
میخواست گرد و غبار دلش را بگیرد...
میخواست با دل پاک، آماده گفتگو با خدا شود....
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 م. انتظاری
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
همین روزها بود که
با قطار راهی مشهد شدیم
مادرم خیلی دلش میخواست
شبهای قدر،
🌿 توی حرم باشیم...
میگفت اینجا فرشتهها نزدیکترند...
از قطار که پیاده شدیم،
حمید، یکنفره ساک را برداشت و
تا رسیدن به اتاقی که
برای این چندروز گرفته بودیم
🌸 مراقب بود توی مسیر اذیت نشویم
توی حرم هم
هوای همهمان را داشت...
کمحرفتر و مهربانتر شده بود...
اصلا حال و هوای برادرجان
🌻 با همیشه فرق داشت...
آن روز
توی مسیر برگشت از حرم
از بین حرفهایش، راز این حال و
هوا را فهمیدم...
💕 داشت خودش را
برای شب قدر آماده میکرد...
میخواست گرد و غبار دلش را بگیرد...
میخواست با دل پاک، آماده گفتگو با خدا شود....
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 م. انتظاری
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
💌 #یه_سلام_دوباره
میگفت:
راستش داستان من
با خیلیهای دیگر فرق میکند!
😢 من اصلا این نبودم...
برای اردوی مشهد که
🌿 ثبتنام میکردند، من هم
با چند نفر دیگر
برای تفریح و سرگرمی!
اسممان را نوشتیم و راهی شدیم
آن شب
🌙 توی خلوت خودم در حرم بود که
بعد از شنیدن آن روضهی قشنگ
حال و هوایم تغییر کرد...
میان گریههایم
به
امام رضا(ع)
چند تا قول دادم...
قول دادم برگردم... از راهی که رفته بودم...
از مسیری که چندوقتی بود به آن عادت کرده بودم...
این مدتِ دوری را
⛅ تحمل کردم و حالا بعد از دو سال
دوباره به مشهد آمدهام که
به امام(ع)
بگویم
پای عهدی که بستم ایستادهام...✋
بگویم ممنون که دست من را هم گرفتید . . . 💚
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 م. سعیدی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
میگفت:
راستش داستان من
با خیلیهای دیگر فرق میکند!
😢 من اصلا این نبودم...
برای اردوی مشهد که
🌿 ثبتنام میکردند، من هم
با چند نفر دیگر
برای تفریح و سرگرمی!
اسممان را نوشتیم و راهی شدیم
آن شب
🌙 توی خلوت خودم در حرم بود که
بعد از شنیدن آن روضهی قشنگ
حال و هوایم تغییر کرد...
میان گریههایم
به
امام رضا(ع)
چند تا قول دادم...
قول دادم برگردم... از راهی که رفته بودم...
از مسیری که چندوقتی بود به آن عادت کرده بودم...
این مدتِ دوری را
⛅ تحمل کردم و حالا بعد از دو سال
دوباره به مشهد آمدهام که
به امام(ع)
بگویم
پای عهدی که بستم ایستادهام...✋
بگویم ممنون که دست من را هم گرفتید . . . 💚
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
📷 م. سعیدی
#چهارشنبههای_امام_رضایی
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸