💌 #اتفاقهای_خوب #حتتما_بخونید
با همون حال، توی چشمهایم
نگاه کرد و گفت: خیر ببینی مادر ...
الهی سلامت باشی که اینطوری
هوای ما رو داری ...
یاد چندسال پیش افتادم ...
همان سالی که سفت و سخت
🍀 مشغول درس خواندن بودم و
میخواستم هرطور شده
همین رشته را بیاورم
آن سال
یکهو وسط کنکور،
از استرس رسیدن به آرزویم ⛅
همه چیز یادم رفت و...
خیلی بیقرار بودم...
🌧 اشکهایم مثل باران میریخت و
فقط با حرفهای امیدبخش مادرم بود که
دوباره از نو، درس خواندن برای
کنکور را شروع کردم
کنکور دوم، با
ذکر و دعا، قلبم آرامتر بود و
🔆 نگذاشتم اتفاق سال قبل بیفتد ...
جواب هم همانی شد که
میخواستم ...
حالا وقتی
🌸 با لباس #پرستاری
با #عشق، به بیمارها کمک میکنم
به این فکر میکنم که حکمت بعضی
دیر شدنها را شاید نفهمیم،
اما خدا کند
هرکسی روزی به آرزویی که دارد برسد . . . 💚💜
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ...🌸
با همون حال، توی چشمهایم
نگاه کرد و گفت: خیر ببینی مادر ...
الهی سلامت باشی که اینطوری
هوای ما رو داری ...
یاد چندسال پیش افتادم ...
همان سالی که سفت و سخت
🍀 مشغول درس خواندن بودم و
میخواستم هرطور شده
همین رشته را بیاورم
آن سال
یکهو وسط کنکور،
از استرس رسیدن به آرزویم ⛅
همه چیز یادم رفت و...
خیلی بیقرار بودم...
🌧 اشکهایم مثل باران میریخت و
فقط با حرفهای امیدبخش مادرم بود که
دوباره از نو، درس خواندن برای
کنکور را شروع کردم
کنکور دوم، با
ذکر و دعا، قلبم آرامتر بود و
🔆 نگذاشتم اتفاق سال قبل بیفتد ...
جواب هم همانی شد که
میخواستم ...
حالا وقتی
🌸 با لباس #پرستاری
با #عشق، به بیمارها کمک میکنم
به این فکر میکنم که حکمت بعضی
دیر شدنها را شاید نفهمیم،
اما خدا کند
هرکسی روزی به آرزویی که دارد برسد . . . 💚💜
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ...🌸