💌 #روزهای_خوب
سر کوچه یه مغازه کوچیک داشت؛
یه مغازه کوچیک که
دیوارهاش
سالها قبل رنگ شده بود و
🎀 وسیلههایی که میفروخت،
خیلی هم خوشرنگ یا مارک نبودند
اما فقط محلهی ما نه...
حتی از محلههای دیگه برای خرید،
به اونجا میومدند
و برای همین، همیشه
آقای موسوی سرش شلوغ بود؛
💜 حتی توی روزهای تعطیل عید...
یادمه آقاجون میگفت:
این مرد،
هرچی داره از
برکتِ اخلاق خوبشه؛ از
🍀 برکت لبخندی که روی لبهاشه
به قولِ
امام صادق (ع) که:
#حسن_الخلق_یزید_فی_الرزق
اخلاق خوب، رزق آدم رو زیاد میکنه . . . 🌸🌸
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
سر کوچه یه مغازه کوچیک داشت؛
یه مغازه کوچیک که
دیوارهاش
سالها قبل رنگ شده بود و
🎀 وسیلههایی که میفروخت،
خیلی هم خوشرنگ یا مارک نبودند
اما فقط محلهی ما نه...
حتی از محلههای دیگه برای خرید،
به اونجا میومدند
و برای همین، همیشه
آقای موسوی سرش شلوغ بود؛
💜 حتی توی روزهای تعطیل عید...
یادمه آقاجون میگفت:
این مرد،
هرچی داره از
برکتِ اخلاق خوبشه؛ از
🍀 برکت لبخندی که روی لبهاشه
به قولِ
امام صادق (ع) که:
#حسن_الخلق_یزید_فی_الرزق
اخلاق خوب، رزق آدم رو زیاد میکنه . . . 🌸🌸
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن ... 🌸🌸
🍃 #پا_به_پای_مقتل ۱۸ #حتما_بخونین
هنگام بازگشت به مدینه بود که
امّ کلثوم(ع) با اشک فرمود:
ای شهر جدّ ما
⛅ به استقبال ما نیا...
ما کولهباری از اندوه داریم...
ای #رسول_خدا
حسینات را شهید کردند و
مراعات حال ما را نکردند...
ای #فاطمه جان
🍁 دخترانت را به اسارت بردند
ای #حسن جان
برادرت گرفتار بیابانها شد و
پرندگان، بر تن بی سرش نوحه کردند...
🔆 امام سجاد(ع)
نزدیک مدینه از اسب پیاده شدند؛
بار و بنه را زمین گذاشتند؛
زنان را پیاده کردند و
به بشیر بن حذلم فرمودند:
... در مصیبت پدرم، شعری بگو ...
بشیر میگفت:
من شعر میخواندم و
آنان، بلند بلند میگریستند . . . 💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله_ع ✋❤
_ این داستان ادامه دارد
📷 ج. بهنام
📗 چهل مقتل با حسین(ع). رنجبران
دخترونه حرم رضوی
❣ @dokhtar_razavi
🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن و یار مجازی حرم باش...
هنگام بازگشت به مدینه بود که
امّ کلثوم(ع) با اشک فرمود:
ای شهر جدّ ما
⛅ به استقبال ما نیا...
ما کولهباری از اندوه داریم...
ای #رسول_خدا
حسینات را شهید کردند و
مراعات حال ما را نکردند...
ای #فاطمه جان
🍁 دخترانت را به اسارت بردند
ای #حسن جان
برادرت گرفتار بیابانها شد و
پرندگان، بر تن بی سرش نوحه کردند...
🔆 امام سجاد(ع)
نزدیک مدینه از اسب پیاده شدند؛
بار و بنه را زمین گذاشتند؛
زنان را پیاده کردند و
به بشیر بن حذلم فرمودند:
... در مصیبت پدرم، شعری بگو ...
بشیر میگفت:
من شعر میخواندم و
آنان، بلند بلند میگریستند . . . 💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله_ع ✋❤
_ این داستان ادامه دارد
📷 ج. بهنام
📗 چهل مقتل با حسین(ع). رنجبران
دخترونه حرم رضوی
❣ @dokhtar_razavi
🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهایمون دعوت کن و یار مجازی حرم باش...