🔼🔼🔼۲
#داستان_یازده: عاقبت ضحاک و فریدون

داستانهای بخش #پهلوانی شاهنامه
#داستان_دوازده: فرزندان فریدون (ایرج، تور، سلم) و شکل گیری ایران و توران
#داستان_سیزده: منوچهر و نریمان
#داستان_چهارده: سام و روایت فرزندش زال و سیمرغ
#داستان_پانزده: خردمندی سیندخت و ازدواج زال و رودابه
#داستان_شانزده: اولین نام جویی رستم در دژ سپید
#داستان_هفتده: رخشِ رستم
⚔آغاز مرحله دوم نبرد های ایران توران⚔
#داستان_هجده: پادشاهی نوذر و شکست سنگین ایرانیان
#داستان_نوزده: آرش کمانگیر (خارج از شاهنامه)
#داستان_بیست: ضد حمله زال قارن و قباد و عقب نشینی توران
#داستان_بیست_و_یک: پادشاهی زوطهماسپ
#داستان_بیست_دو: پادشاهی گرشاسپ
#داستان_بیست_و_سه: پادشاهی کیقباد
#داستان_بیست_و_چهار: پادشاهی کی‌کاووس و کم خردی های او (تخت پرنده)
#داستان_بیست_و_پنج: حمله سنگین کیکاوس به سرزمین مازنداران
#داستان_بیست_و_شش: هفت خان رستم
#داستان_بیست_و_هفت: رزم رستم کاووس با شاه هاماوران
#داستان_بیست_و_هشت :رستم و سهراب
#داستان_بیست_و_نه: داستان سیاوش و سودابه
#داستان_سی: پناهندگی سیاوش به توران
#داستان_سی_و_یک: سوگ سیاوش
#داستان_سی_و_دو: کاموش کشانی و خاقان چین
#داستان_سی_و_سه: ماموریت هفت ساله گیو برای یافتن کیخسرو
#داستان_سی_و_چهار: چالش های پادشاهی کیخسرو
#داستان_سی_و_پنج: رستم و اکوان دیو
#داستان_سی_و_شش: بیژن منیژه بخش اول
#داستان_سی_و_هفت: بیژن و منیژه بخش دوم
#داستان_سی_وهشت: سرنوشت تامل برانگیز فرود

#داستان_سی_و_نه: نبرد بزرگ دوازده رخ

#داستان_چهل: سرنوشت افراسیاب

#داستان_چهل_و_یک: سرنوشت کیخسرو و پهلوانان او

#داستان_چهل_و_دو: فرمانروابی لهراسپ

#داستان_چهل_و_سه: گشتاسپ و دختر قیصر روم

#داستان_چهل_و_چهار: پادشاهای گشتاسپ و فرزند دلیرش اسفندیار

#داستان_چهل_و_پنج: درخشش شمشیر

#داستان_چهل_و_شش: از بهشت تا گنبدان دژ

🔽🔽🔽
2⃣9⃣1⃣

🔼🔼🔼۳
#داستان_چهل_و_هفت: حمله سنگین تورانیان به فرماندهی ارجاسپ
#داستان_چهل_و_هشت: هفت خان اسفندیار
#داستان_چهل_و_نه: فتح رویین دژ

#داستان_پنجاه: نبرد رستم و اسفندیار

#داستان_پنجاه_و_یکم: رستم و شغاد
داستان های بخش #تاریخی شاهنامه

#داستان_پنجاه_و_دو: بهمن

#داستان_پنجاه_و_سه: همای چهرزاد

#داستان_پنجاه_و_چهار: داراب

#داستان_پنجاه_و_پنج: دارای داراب

#داستان_پنجاه_و_شش: اسکندر

#داستان_پنجاه_و_هفت: پادشاهی اشکانیان

#داستان_پنجاه_هشت: اردشیر

#داستان_پنجاه_و_نه: شاپور پسر اردشیر

#داستان_شصت: اورمزد

#داستان_شصت_و_یک: بهرام اورمزد

#داستان_شصت_و_دو: بهرام

#داستان_شصت_و_سه: بهرام بهرامیان

#داستان_شصت_و_چهار: نرسی بهرام

#داستان_شصت_و_پنج: اورمزد نرسی

#داستان_شصت_و_شش: شاپور ذوالاکتاف

#داستان_شصت_و_هفت: پادشاهی اردشیر نکوکار

#داستان_شصت_و_هشت : شاپور سوم

#داستان_شصت_و_نه: بهرام شاپور

#داستان_هفتاد: یزدگرد بزه‌گر

#داستان_هفتاد_و_یک: بهرام گور

#داستان_هفتاد_و_دو: یزدگرد

#داستان_هفتاد_و_سه: قباد

#داستان_هفتاد_و_چهار: کسری نوشین روان(انوشیروان)

#داستان_هفتاد_و_پنج: هرمزد

#داستان_هفتاد_و_شش: خسرو پرویز

#داستان_هفتاد_و_هفت: شیرویه

#داستان_هفتاد_و_هشت: اردشیر شیروی

#داستان_هفتاد_و_نه: فرایین

#داستان_هشتاد: پوران دخت

#داستان_هشتاد_و_یک: آزرم دخت

#داستان_هشتاد_و_دو: فرخ زاد

#داستان_هشتاد_و_سه: یزدگرد

آشنایی با مجموعه کامل داستان های شاهنامه
2⃣9⃣2⃣
👇👇👇

امروز رام ایزد در #گاهشمار_زرتشتی (مزدیسنی ) فرخنده باد .رام ایزد یکی از ۴ روز نَبُر است که مزدیسنان به باور ترادادی خویش از خوردن خوراک گوشت‌دار پرهیز می کنند.
برای اطلاعات بیشتر به آدرس زیر بروید
https://t.me/dobest/11526

#رام_ایزد

واژه‌ی رام به معنای آرام، خوشحال، فرمان بردار آمده‌است و هنوز هم این واژه به همین صورت یا به صورت رامش در معنی صلح و شادی و سازش به کار می‌رود. ایزد رام در آیین مزدیسنی، پاسدار و موکّل روز بیست و یکم هر ماه خورشیدی است و در اوستا با صفت «بخشنده ی چراگاه و اغذیه‌ی خوب» از وی یاد شده‌است. هم چنین در این آیین گل خیری زرد رنگ به این ایزد ویژه  شده‌ است.

رام یا ایزد رام، که در اوستا به صورت رامه یا رامن آمده و در زبان پهلوی به صورت رامشن یا همان رام خوانده شده‌است، در آیین زرتشت یکی از ایزدان یا فروزه‌ی در خور نیایش است. این ایزد که آن را وای وه نیز گفته‌اند، بر روز بیست و یکم هر ماه که آن را رام روز می‌نامند، موکّل است. چهارمین روز نَبُر یا پرهیز از خوردن گوشت است.
🔽🔽🔽
9⃣2⃣8⃣

🔼🔼🔼۲
در کنار بهمن (وهمن یا وهومن از امشاسپندان) سه دستیار او قرار می‌گیرند که نخستین آن ها ماه، دومین گؤشورون و سومین رام است که قرینه ی وای محسوب می‌شود و در زندگی پس از مرگ نقش خاصی را ایفا می‌نماید. در واقع در زندگی پس از مرگ، رام به ارواح نیکوکار و عادل مدد می‌رساند تا مشکلات و موانع را پشت سر بگذارند. رام یکی از جنبه‌های زمان نیز به شمار می‌رود او نخستین پزشک مینوی است که چاره و درمان دردها به دست او سپرده شده است.

 فردوسی می‌سراید :

ترا روز رام از جهان رام باد
همان باد را با تو آرام باد.
9⃣2⃣9⃣
👇👇👇

داستان‌های #شاهنامه
این بخش : #نوذر
#بخش_دهم (رسیدن زال به مدد مهراب)
زال با لشگری جنگ‌جوی به سوی مهراب روی نهاد و چون او را هم‌چنان پابرجای و خردمند دید، به مهراب گفت :«ای مرد هشیار! اکنون من شبانه به جنگ ایشان می‌روم تا آگاه شوند که من با دلی پر از کین بازآمده‌ام.» آنگاه کمانی بزرگ به بازو درافکند و تیری هم‌چون شاخه‌ی درخت بر آن نهاد و بنگریست تا پهلوانان تورانی در کجایند.
فرستاده نزدیک دستان رسید
به کردار آتش دلش بردمی
سوی گرد مهراب بنهاد روی
همی تاخت با لشکری جنگجوی
چو مهراب را پای بر جای دید
به سرش اندرون دانش و رای دید
به دل گفت کاکنون ز لشکر چه باک
چه پیشم خزروان چه یک مشت خاک
سه تیر به سه‌جا در آن لشگرگاه پرتاب کرد. در سپاه توران خروشی برخاست. لیک نمی‌دانستند که آن تیر از کجا بود. چون روز فرا رسید، تورانیان انجمن کردند و گفتند :«این تیر زال است و بس! هیچ‌کس را یاری راندن چنین تیری در کمان نیست.» شماساس به خزروان گفت :«اگر این رزم را این‌چنین بیهوده نمی‌انگاشتی، اکنون نه از مهراب و نه از زال نشانی نبود و ما را رنج نمی‌رسید.»
کمانی به بازو در افگند سخت
یکی تیر برسان شاخ درخت
🔽🔽🔽
2⃣9⃣3⃣

🔼🔼🔼۲
نگه کرد تا جای گردان کجاست
خدنگی به چرخ اندرون راند راست
بینداخت سه جای سه چوبه تیر
برآمد خروشیدن دار و گیر
چو شب روز شد انجمن شد سپاه
بران تیر کردند هر کس نگاه
بگفتند کاین تیر زال است و بس
نراند چنین در کمان تیر کس
بانگ از دشت برخاست و خروش کوس و کرنای و زنگ و درای هندی در شهر برآمد. زال به شتاب ساز نبرد پوشید و سوار اسپ شد. سپاهیانش نیز پر پشت زین اسپ‌هاشان نشستند. سپاه ایران و توران برابر هم ایستادند و خزروان با گرز و سپر سوی زال تاخت و جوشن (زره) زال را با گرز شکست. زال بازگشت و گبر (نوعی لباس جنگ) پوشید و گرز پدر را به دست گرفت و هم‌چون شیر، به جنگ آمد.
عمودی بزد بر بر روشنش
گسسته شد آن نامور جوشنش
چو شد تافته شاه زابلستان
برفتند گردان کابلستان
یکی درع پوشید زال دلیر
به جنگ اندر آمد به کردار شیر
بدست اندرون داشت گرز پدر
سرش گشته پر خشم و پر خون جگر
زال و خزروان برابر هم ایستادند. زال ناگهان با گرز چنان بر سر خزروان زد که خزروان بمرد و زال به پیش سپاه آمد. شماساس خواست تا به جنگ زال رود لیک از شدت خشم، نتوانست. زال، کلباد را در میان سپاهیان بیافت ولی کلباد خودش را از زال پنهان کرد. زال نیز با تیری او را بزد و کلباد نیز کشته شد.
بزد بر سرش گرزهٔ گاورنگ
زمین شد ز خونش چو پشت پلنگ
به گرد اندرون یافت کلباد را
به گردن برآورد پولاد را
چو شمشیرزن گرز دستان بدید
همی کرد ازو خویشتن ناپدید
کمان را به زه کرد زال سوار
خدنگی بدو اندرون راند خوار
میانش ابا کوهه‌ی زین بدوخت
سپه را به کلباد بر دل بسوخت
شماساس سخت بترسید و با تنی چند از سپاهیان، سوی افراسیاب رفت. چون شماساس به بیابان رسید، قارن که پسر ویسه را کشته بود و بر لشگر ویسه چیره آمده بود، ایشان را بدید و شناخت. پس به سپاهیانش فرمان داد که با نیزه به جنگ سپاه شماساس تورانی روند و نابودشان کنند. بدین‌سان، ایرانیان بیشتر سپاه تورانی را کشتند و تنها شماساس و چند تن دیگر توانستند بگریزند.
بدانست قارن که ایشان کیند
ز زاولستان ساخته بر چیند
بزد نای رویین و بگرفت راه
به پیش سپاه اندر آمد سپاه
ازان لشکر خسته و بسته مرد
به خورشید تابان برآورد گرد
گریزان شماساس با چند مرد
برفتند ازان تیره گرد نبرد
2⃣9⃣4⃣
👇👇👇

🔥 🔥🔥
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#نماز_نیایش_گاتهایی
، سخنرانی روانشاد موبد رستم شهزادی
اشتراک = آگاهی✌
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
https://t.me/canbest #click
🌏 #پرتو_اشا 📚
درگاه تلگرام 👆
@voice_insight
👁👁 #چشم_دل ❤️
پبج اینستا🖕

#خود_پذیری به معنای پذیرش ماهیت وجودی خود شماست.

این که با خود مهربان باشید. بپذیرید که یک انسانید، بنابراین کامل نیستید، به خود اجازه رویا رویی با دردسرها، اشتباه کردن و درس گرفتن از آنها را بدهید.
خود پذیری یعنی درگیر قضاوت های ذهنی خود، چه قضاوتهای خوب و چه قضاوتهای بد ، نشوید.
به جای این که خود را قضاوت کنید، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و تمام تلاشتان را بکنید تا به شخصیت مطلوب خود نزدیک شوید. ذهنتان داستان ها و حکایات نامحدودی را در باره شما خواهد گفت، اما نباید باورشان کنید.

از کتاب تله شادمانی اثر راس هریس
t.me/dobest

#آرام_شدن_ذهن
روش علمی برای آرام شدن ذهن
آیا به آرامش ذهن نیاز دارید؟ روش هایی برای آرام شدن ذهن وجود دارند که سخت نیست و به شما کمک می کند تا آرامش ذهن خود را بدست آورید و در در هر زمانی آماده باشید.
برای آرام کردن ذهن، می توان مدیتیشن، فعالیت های سالم تر مانند ورزش یا فعالیت های آرامش بخش مانند گوش دادن به موسیقی و استفاده از محرک های اضطراب، مانند شبکه های اجتماعی را کاهش داد. هنگامی که روش هایی را می یابید که به آرام شدن ذهن شما کمک می کند، سعی کنید اغلب آن ها را انجام دهید.
با زمزمه گاتها همراه با بوی عو و کندر بر آتش و در محیط آرام ،ذهن آرامش میپذیرد
https://t.me/dobest

امروز؛به روزِ فیروز و فرخ،
روز: « باد» ایزد
به #گاهشمار_زرتشتی (مَزديَسنا) پیروز باشید.برای اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه کنید .
https://t.me/dobest/11542

#باد_ایزد

«باد»، نام بیست‌ و‌دومین روز ماه در گاهشمار زرتشتی است. باد، به چم هوا است. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است. در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویشکاری هر انسان است.

در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است. ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است. در اوستای سی‌روزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.

ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. نماد این روز در دین زرتشتی گل « بادرنگ بویه» است.” وای یا وایو ”باد” چهره‌ای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد می‌گذرد. او نیکوکار است وددر عین‌حال می‌تواند با نیروی ویران گر خود همه‌ چیز و همه ‌کس را نابود سازد.

در ادبیات پهلوی دارای دو نیمه‌ی بد و خوب است که در اوستا نیمه‌ی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشته‌است. در فرهنگ ایران قدیم ایزد باد است.
🔽🔽🔽
9⃣3⃣5⃣

🔼🔼🔼۲
این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.

ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیک‌كردار، چیره‌شونده، پس‌رونده، پیش‌رونده، پاینده‌فر، سخت‌ترین، قوی‌ترین، شكست‌دهنده، موج‌ریزنده، زبانه‌كشنده و ….
 

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

چون باد‌روز، روز نشاط آمد ای نگار
شادی فزای هین و بده باده و بیار

باده است شادی دل پیوسته باده خور
بی‌باده هر چه بینی باد هوا شمار


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.

 

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

وگر با شدت کار، با داوران/در این روز رو، تا شوی کامران

سزد روز (باد) ار درنگی شوی/نپیوندی امروز کار از نوی
9⃣3⃣6⃣
👇👇👇

داستان‌های #شاهنامه
این بخش : #نوذر ؛
#بخش_یازدهم (کشته شدن نوذر به دست افراسیاب)
به افراسیاب از کشته شدن آن پهلوانان آگاهی رسید. دل افراسیاب از درد و اندوه پر شد و گفت :«این نوذر در زندان من است و یاران من این‌چنین خوار گردند!! دیگر چاره‌ای نیست جز ریختن خون او تا کینه گرفته شود.» پس برآشفت و گفت :«پس نوذر کجاست که ویسه می‌خواهد از او کین ستاند؟!»

سوی شاه ترکان رسید آگهی
کزان نامداران جهان شد تهی

دلش گشت پر آتش از درد و غم
دو رخ را به خون جگر داد نم

برآشفت و گفتا که نوذر کجاست
کزو ویسه خواهد همی کینه خواست

افراسیاب به دژخیم گفت :«او را بیاور تا به او کارزار بیاموزم.» چون نوذر آگاه شد، دانست که روزگارش به سر آمده است. پس بازوی نوذرشاه را به سختی ببستند و او را با سر و پایی برهنه، سوی افراسیاب آوردند.

سپهدار نوذر چو آگاه شد
بدانست کش روز کوتاه شد

سپاهی پر از غلغل و گفت و گوی
سوی شاه نوذر نهادند روی

ببستند بازوش با بند تنگ
کشیدندش از جای پیش نهنگ

به دشت آوریدندش از خیمه خوار
برهنه سر و پای و برگشته کار
🔽🔽🔽
2⃣9⃣5⃣

🔼🔼🔼۲
چون افراسیاب نوذر را از دور بدید، دل و دیده را از شرم بشست و از کین سلم و تور یاد کرد و گفت :«اینک هرچه آید رواست.» این را گفت و شمشیر خواست و گردن نوذرشاه را بزد و تنش را به خواری به خاک افکند. بدین‌سان آن یادگار منوچهر شاه برفت و ایران از شاه تهی گشت.

شد آن یادگار منوچهر شاه
تهی ماند ایران ز تخت و کلاه

ایا دانشی مرد بسیار هوش
همه چادر آزمندی مپوش

که تخت و کله چون تو بسیار دید
چنین داستان چند خواهی شنید

رسیدی به جایی که بشتافتی
سرآمد کزو آرزو یافتی

چه جویی از این تیره خاک نژند
که هم بازگرداندت مستمند

که گر چرخ گردان کشد زین تو
سرانجام خاکست بالین تو

سپس آن سپاهیان ایرانی را با خواری بیاوردند. اغریرث از دیدن آن‌ها در آن حال خشمگین گشت و گفت :«اینک روا نباشد که گزندی به ایشان رسانی. آنان را به من بسپار تا زندانی‌شان کنم و تو از خون ایشان درگذر.» افراسیاب گفتار اغریرث را پذیرفت و فرمود تا آن‌ها را با بند به ساری برند و خود نیز به ری رفت و تاج کیانی بر سر نهاد. بدین‌سان، افراسیاب با سری پر جنگ و دلی پرکین، شاه ایران‌زمین شد.

ببخشید جان شان به گفتار اوی
چو بشنید با درد پیکار اوی

بفرمودشان تا به ساری برند
به غل و به مسمار و خواری برند

چو این کرده شد ساز رفتن گرفت
زمین زیر اسپان نهفتن گرفت

ز پیش دهستان سوی ری کشید
از اسپان به رنج و به تک خوی کشید

کلاه کیانی به سر بر نهاد
به دینار دادن در اندرگشاد

2⃣9⃣6⃣
👇👇👇

🔥 🔥🔥
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#اشوزرتشت_و_معجزه
، سخنرانی روانشاد موبد رستم شهزادی
اشتراک = آگاهی✌
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
https://t.me/canbest #click
🌏 #پرتو_اشا 📚
درگاه تلگرام 👆
@voice_insight
👁👁 #چشم_دل ❤️
پبج اینستا🖕

تازگی و پویایی
فرشکرد
در آیین اشوزرتشت و در اوستای قانون اشا ن تنها واپس گرایی روانیست بلکه ایستایی و سکون نیز ناپسند است
فرشه واژه ای از پیام اشوزرتشت است ک همگان را بسوی تازگی و بالندگی سفارش میکند
نیت آنست که درگاه پرتو اشا آرشیوی باشد برای"راه اشا" تا فرصت ادامه راه باشد
https://t.me/voice_insight
👀 #چشم_دل 💚 #راه_اشا ❤️
درگاه تلگرام 👆
@voice_insight
👁👁 #چشم_دل ❤️ #راه_اشا 💚
پبج اینستا🖕
‍ ‍https://t.me/voice_insight/754 گاتها

تازگی و پویایی
فرشکرد
در آیین اشوزرتشت و در اوستای قانون اشا ن تنها واپس گرایی روانیست بلکه ایستایی و سکون نیز ناپسند است
فرشه واژه ای از پیام اشوزرتشت است ک همگان را بسوی تازگی و بالندگی سفارش میکند
نیت آنست که درگاه پرتو اشا آرشیوی باشد برای"راه اشا" تا فرصت ادامه راه باشد
https://t.me/voice_insight
👀 #چشم_دل 💚 #راه_اشا ❤️
درگاه تلگرام 👆
@voice_insight
👁👁 #چشم_دل ❤️ #راه_اشا 💚
پبج اینستا🖕
‍ ‍https://t.me/voice_insight/754 گاتها

https://t.me/dobest/1
شروع گروه پرتو اشا

https://t.me/voice_insight/1
شروع پست های راه اشا