Forwarded from Mahsa
#گزارش
#ناتور_دشت
#جی_دی_سلینجر
#ترجمه_محمد_نجفی
#مه_سا
هولدن کالفید پسر خوبیه؛ این چیزیه که خیلی زود متوجهش میشید. اتفاقات بیربط زیادی افسردهاش میکنن؛ چون افسرده است. میگه که کلمات زیادی بلد نیست ولی از تنهاییاش نمیگه؛ چیزی که با تکرار همون کلماتی کمی که بلده بهخوبی نشونش میده. آدمی که چون کسیو نداره انگار هیچجایی نداره؛ تنهاییای که آدمو سرگردون میکنه؛ تنهاییای که همهچیو افسردهکننده میکنه.
میگه زیاد با آدما نمیجوشه ولی بهشون توجه میکنه، بهشون اهمیت میده و حتی براشون دل میسوزونه.
هولدن کالفید اونیه که تو کلمههاشه، همونی که فقط تو ذهنش میگذره نه اونی که آدمای بیرون میبینن؛ مثل همه ما.
شخصیتپردازی این کتابو خیلی دوست داشتم؛ خیلی خوب نشون داد که یه آدم میتونه چقدر با تصورات ما متفاوت باشه و چقدر هم که شخصیت خوبی برای اینکار انتخاب شده بود.
یه کتاب روون که خوندنش لذتبخشه و با اینکه یه روایت ساده به نظر میرسه میتونه یه جایی برای فکرکردن به خودش تو ذهنتون باز کنه.
ماجرای اسم کتابم خیلی قشنگه؛ نمیگم که لذتش تو همون کتاب باقی بمونه.
+ رفتم و یه دور دیگه داستان «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» از کتاب #داستانهای_پس_از_مرگ همین نویسنده رو خوندم تا یه سری چیزارو دوباره چک کنم -میگفتن که اون داستان پیشدرآمدی بر این کتابه- باید بگم که نمیشه دقیقا بهش گفت پیش درآمد -درسته که وقایع برای قبل از این کتابه ولی شاید بشه گفت اینم از همون کاراییه که سلینجر با شخصیتهای مورد علاقهاش میکنه؛ مثل ماجرایی که سر شخصیتهای #فرانی_و_زویی اومده؛ منظورم دنبالهدار نوشتن ازشونه.
خب یه تفاوتهایی هم وجود داشت:
- «الی» برادر کوچکتر هولدن توی کتاب «ناتور دشت»، «کنت» توی داستان «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» بوده؛ همینطور که «د.ب» برادر بزرگش «وینسنت» بوده.
- «جین» دوست هولدن توی ناتور دشت «هلن» دوستدختر وینسته.
دیگه اینکه اگه بگیم مترجم «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» خیلی خوب ترجمهاش کرده میشه گفت که این داستان پختگی کمتری نسبت به «ناتور دشت» داره.
راوی «ناتور دشت» هولدنه و راوی «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» ویسنت؛ شخصا خوشحالم که لحنشون با هم متفاوت بود ولی چیزی که وجود داشت این بود که توی داستان «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» نامهای از هولدن خونده میشه که یه مقدار شاید لحنش متفاوت به نظر برسه که ممکنه بهخاطر تفاوت مترجم این دو کتاب باشه.
در نهایت من این کتابو دوست داشتم و به شما هم -اگه نخوندینش تا الان- پیشنهادش میکنم.
#ناتور_دشت
#جی_دی_سلینجر
#ترجمه_محمد_نجفی
#مه_سا
هولدن کالفید پسر خوبیه؛ این چیزیه که خیلی زود متوجهش میشید. اتفاقات بیربط زیادی افسردهاش میکنن؛ چون افسرده است. میگه که کلمات زیادی بلد نیست ولی از تنهاییاش نمیگه؛ چیزی که با تکرار همون کلماتی کمی که بلده بهخوبی نشونش میده. آدمی که چون کسیو نداره انگار هیچجایی نداره؛ تنهاییای که آدمو سرگردون میکنه؛ تنهاییای که همهچیو افسردهکننده میکنه.
میگه زیاد با آدما نمیجوشه ولی بهشون توجه میکنه، بهشون اهمیت میده و حتی براشون دل میسوزونه.
هولدن کالفید اونیه که تو کلمههاشه، همونی که فقط تو ذهنش میگذره نه اونی که آدمای بیرون میبینن؛ مثل همه ما.
شخصیتپردازی این کتابو خیلی دوست داشتم؛ خیلی خوب نشون داد که یه آدم میتونه چقدر با تصورات ما متفاوت باشه و چقدر هم که شخصیت خوبی برای اینکار انتخاب شده بود.
یه کتاب روون که خوندنش لذتبخشه و با اینکه یه روایت ساده به نظر میرسه میتونه یه جایی برای فکرکردن به خودش تو ذهنتون باز کنه.
ماجرای اسم کتابم خیلی قشنگه؛ نمیگم که لذتش تو همون کتاب باقی بمونه.
+ رفتم و یه دور دیگه داستان «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» از کتاب #داستانهای_پس_از_مرگ همین نویسنده رو خوندم تا یه سری چیزارو دوباره چک کنم -میگفتن که اون داستان پیشدرآمدی بر این کتابه- باید بگم که نمیشه دقیقا بهش گفت پیش درآمد -درسته که وقایع برای قبل از این کتابه ولی شاید بشه گفت اینم از همون کاراییه که سلینجر با شخصیتهای مورد علاقهاش میکنه؛ مثل ماجرایی که سر شخصیتهای #فرانی_و_زویی اومده؛ منظورم دنبالهدار نوشتن ازشونه.
خب یه تفاوتهایی هم وجود داشت:
- «الی» برادر کوچکتر هولدن توی کتاب «ناتور دشت»، «کنت» توی داستان «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» بوده؛ همینطور که «د.ب» برادر بزرگش «وینسنت» بوده.
- «جین» دوست هولدن توی ناتور دشت «هلن» دوستدختر وینسته.
دیگه اینکه اگه بگیم مترجم «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» خیلی خوب ترجمهاش کرده میشه گفت که این داستان پختگی کمتری نسبت به «ناتور دشت» داره.
راوی «ناتور دشت» هولدنه و راوی «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» ویسنت؛ شخصا خوشحالم که لحنشون با هم متفاوت بود ولی چیزی که وجود داشت این بود که توی داستان «اقیانوس پر از گویهای بولینگ» نامهای از هولدن خونده میشه که یه مقدار شاید لحنش متفاوت به نظر برسه که ممکنه بهخاطر تفاوت مترجم این دو کتاب باشه.
در نهایت من این کتابو دوست داشتم و به شما هم -اگه نخوندینش تا الان- پیشنهادش میکنم.