Audio
بخش دوم #سخنرانی به مناسبت #۱۶آذر ۱۳۹۸
با عنوان: در دفاع از #انقلاب_راهگشا
دانشگاه خواجه نصیر / آرمان امیری
مدت زمان: ۹ دقیقه
#پادکست
کانال "مجمع دیوانگان"
@Divanesara
.
با عنوان: در دفاع از #انقلاب_راهگشا
دانشگاه خواجه نصیر / آرمان امیری
مدت زمان: ۹ دقیقه
#پادکست
کانال "مجمع دیوانگان"
@Divanesara
.
در دفاع از «انقلاب راهگشا»
https://telegra.ph/A230-12-11
#A 230
آرمان امیری @ArmanParian : آنچه در پی میآید، متن یادداشتی است که به مناسبت روز دانشجوی امسال در دانشگاه خواجهنصیر قرائت کردم. (فایلهای صوتی این جلسه پیش از این منتشر شده است اینجا و اینجا) در این یادداشت، تلاش خواهم کرد با ایجاد تمایز میان «انقلاب رهاییبخش» و «انقلاب راهشگا»، استدلال کنم که چرا باید تمام قد از یک « #انقلاب_راهگشا » دفاع کرد.
به صورت خلاصه، به باور من، «انقلاب راهشگا» تمامی ویژگیها و ضروریتهای مشروعیت یک حرکت اصلاحطلبی اصیل را دارد و در نقطه مقابل، از تمامی عوارض و معایب انقلابهای کلاسیک یا همان «انقلابهای رهاییبخش» مصون است.
به صورت خلاصه، در جریان انقلابهای رهاییبخش، تصور میشود مدینه فاضلهای کشف شده که قرار است یک شبه و به مدد انفجار انقلاب بدان دست پیدا کنیم. پس این انقلابها، دقیقا «دفعتی» هستند. یعنی یک شبه قرار است همه چیز را دگرگون کنند. «غیردموکراتیک» هستند چون زمین بازی موجود و مورد توافق را بدون پذیرش و اقناع عمومی بر هم میزنند، و در نهایت نیز با چنین رویکردهایی به سمت خشونت گرایش پیدا میکنند. من، همچنان چنین انقلابهایی را مردود و مخرب قلمداد میکنم.
در نقطه مقابل اما، میتوان «انقلابهای راهگشا» را متصور شد. یعنی انقلابهایی که ابدا قصد ندارند یک شبه نظم مورد توافق را متلاشی کنند، یا ابدا دچار این توهم نشدهاند که همه جوابها را در دست دارند و به محض کسب قدرت، تمامی مشکلات کشور و جامعه را حل خواهند کرد. بلکه کاملا برعکس، اتفاقا در صدد «دفاع از نظم مورد توافق» هستند و اتفاقا قصد دارند راه و مسیر حرکت «گامبهگام» را باز نگه دارند. بدین ترتیب، این انقلابها، بر خلاف انقلابهای رهاییبخش، نه دفعتی، بلکه «گام به گام» هستند. نه غیردموکراتیک، بلکه اتفاقا مشروع و دموکراتیکاند چرا که برای حفظ و احیای زمین مورد توافق سیاست به پا میشوند. و در نهایت، خشونتپرهیز و اقناعی هستند چرا که معطوف به توافقات اولیه مورد اجماع استدلال میکنند.
به باور من، «انقلابهای راهگشا» دقیقا در شرایطی «مشروعیت» پیدا میکنند که یکی از عوامل موجود در فضای سیاسی، سازوکارهای منطقی و معمول و معقول سیاستورزی را به انسداد کشانده و نهادهای مورد توافق کشور را بلاموضوع کرده باشد. البته این فقط «شرط لازم» برای مشروعیت انقلاب راهگشاست. پس از آن، در یک حالت این انقلابها «ضرورت» نیز پیدا میکنند و آن حالتی است که جناح مستبد، از مرزهایی عبور کند که دیگر قابل گذشت نباشد. مرزی که محمدعلیشاه با به توپ بستن مجلس از آن عبور کرد و محمدرضاشاه پهلوی، با کشتار ۱۷شهریور.
برای مطالعه نسخه کامل این یادداشت بر روی لینک زیر کلیک کرده یا از گزینه Instant View استفاده کنید.
https://telegra.ph/A230-12-11
https://telegra.ph/A230-12-11
#A 230
آرمان امیری @ArmanParian : آنچه در پی میآید، متن یادداشتی است که به مناسبت روز دانشجوی امسال در دانشگاه خواجهنصیر قرائت کردم. (فایلهای صوتی این جلسه پیش از این منتشر شده است اینجا و اینجا) در این یادداشت، تلاش خواهم کرد با ایجاد تمایز میان «انقلاب رهاییبخش» و «انقلاب راهشگا»، استدلال کنم که چرا باید تمام قد از یک « #انقلاب_راهگشا » دفاع کرد.
به صورت خلاصه، به باور من، «انقلاب راهشگا» تمامی ویژگیها و ضروریتهای مشروعیت یک حرکت اصلاحطلبی اصیل را دارد و در نقطه مقابل، از تمامی عوارض و معایب انقلابهای کلاسیک یا همان «انقلابهای رهاییبخش» مصون است.
به صورت خلاصه، در جریان انقلابهای رهاییبخش، تصور میشود مدینه فاضلهای کشف شده که قرار است یک شبه و به مدد انفجار انقلاب بدان دست پیدا کنیم. پس این انقلابها، دقیقا «دفعتی» هستند. یعنی یک شبه قرار است همه چیز را دگرگون کنند. «غیردموکراتیک» هستند چون زمین بازی موجود و مورد توافق را بدون پذیرش و اقناع عمومی بر هم میزنند، و در نهایت نیز با چنین رویکردهایی به سمت خشونت گرایش پیدا میکنند. من، همچنان چنین انقلابهایی را مردود و مخرب قلمداد میکنم.
در نقطه مقابل اما، میتوان «انقلابهای راهگشا» را متصور شد. یعنی انقلابهایی که ابدا قصد ندارند یک شبه نظم مورد توافق را متلاشی کنند، یا ابدا دچار این توهم نشدهاند که همه جوابها را در دست دارند و به محض کسب قدرت، تمامی مشکلات کشور و جامعه را حل خواهند کرد. بلکه کاملا برعکس، اتفاقا در صدد «دفاع از نظم مورد توافق» هستند و اتفاقا قصد دارند راه و مسیر حرکت «گامبهگام» را باز نگه دارند. بدین ترتیب، این انقلابها، بر خلاف انقلابهای رهاییبخش، نه دفعتی، بلکه «گام به گام» هستند. نه غیردموکراتیک، بلکه اتفاقا مشروع و دموکراتیکاند چرا که برای حفظ و احیای زمین مورد توافق سیاست به پا میشوند. و در نهایت، خشونتپرهیز و اقناعی هستند چرا که معطوف به توافقات اولیه مورد اجماع استدلال میکنند.
به باور من، «انقلابهای راهگشا» دقیقا در شرایطی «مشروعیت» پیدا میکنند که یکی از عوامل موجود در فضای سیاسی، سازوکارهای منطقی و معمول و معقول سیاستورزی را به انسداد کشانده و نهادهای مورد توافق کشور را بلاموضوع کرده باشد. البته این فقط «شرط لازم» برای مشروعیت انقلاب راهگشاست. پس از آن، در یک حالت این انقلابها «ضرورت» نیز پیدا میکنند و آن حالتی است که جناح مستبد، از مرزهایی عبور کند که دیگر قابل گذشت نباشد. مرزی که محمدعلیشاه با به توپ بستن مجلس از آن عبور کرد و محمدرضاشاه پهلوی، با کشتار ۱۷شهریور.
برای مطالعه نسخه کامل این یادداشت بر روی لینک زیر کلیک کرده یا از گزینه Instant View استفاده کنید.
https://telegra.ph/A230-12-11
Telegraph
A230
در دفاع از «انقلاب راهگشا» اصلاحطلبی، در یک تعریف کلان، به معنای سیاستورزی به شکل حرکتی «گامبهگام، دموکراتیک و خشونتپرهیز» است. هر سه شرط ضروری هستند و هر کدام که غایب باشند اصلاحطلبی بیمعنا میشود. ضرورت «گام به گام» بودن اصلاحات آن است که هیچ کس…
ایرانیان، پیشگام مبارزه بدون خشونت در جهان
#A 235
https://t.me/divanesara/989
آرمان امیری @ArmanParian : هرگاه سخن از مبارزه بدون خشونت میشود، ناخودآگاه همه اذهان به سمت گاندی در هند یا لوترکینگ در آمریکا سوق مییابد. بیراه هم نیست. اینان سرمایههای ارزشمند جامعه بشری هستند که همه جهانیان میتوانند از آنها الگو بگیرند. با این حال ما ایرانیان، یک تجربه بزرگ تاریخی داریم که اتفاقا از نظر زمانی نیز مقدم بر این تجربیات جهانی بوده است. انقلاب مشروطه ایران، در ۱۲۸۵ خورشدی، یعنی حدود ۴۰ سال پیش از پیروزی انقلاب هند، ۱۴ سال قبل از آنکه گاندی جنبش «خشونتپرهیز» خود را آغاز کند و حتی ۱۳ سال قبل از آنکه لوترکینگ اصلا به دنیا بیاید به پیروزی نشست. آن هم با مجموعهای از حرکتهای تماما مسالمتآمیز و ابتکارهایی از نوع راهپیمایی آرام، سخنرانی، انتشار نشریات و نهایتا سنت خلاقانه و بومی بستنشینی.
علیرغم اقبال گسترده جامعه دانشگاهی به بازخوانی مشروطه، متاسفانه تا کنون ندیدهام که توجه ویژهای به وجه خشونتپرهیز آن شده باشد. شاید بدان دلیل که چند سال بعد و به دنبال کودتای محمدعلیشاهی انقلابیون هم مسلح شدند. شاید هم بدان دلیل که مشروطه ما چندان دوام نیاورد. در هر صورت، هیچ کدام از این موارد نمیتوانند اصل پیروزی ایرانیان در سامان دادن به یک خیزش ملی و خشونتپرهیز را مخدوش سازند.
با این رویکرد جدید، من میخواهم انقلاب مشروطه را از جنس «انقلابهای راهگشا» قلمداد کنم و به اختصار به ۴ درسی اشاره کنم که میتوانیم از آن بگیریم.
(متن اصلی «مقاله» و «فایل صوتی سخنرانی» در باب تمایز « #انقلاب_راهگشا » از «#انقلاب_رهاییبخش»)
۱- خشونت پرهیزی
در باب خشونتپرهیزی مشروطه صحبت کردم. اینجا فقط به نتایج یک پژوهش خارجی ارجاع میدهم که خلاصهای از آن را میتوانید در «این کلیپ» ملاحظه کنید. این پژوهش نشان داده که حرکتهای خشونتپرهیز تا ۲ برابر نسبت به همتایان خشن خود شانس پیروزی را افزایش میدهند. یعنی حتی اگر ضرورت اخلاقی خشونتپرهیزی را هم نادیده بگیریم، آمارها نشان میدهد که از منظری کاملا عملگرایانه نیز خشونتپرهیزی یک انتخاب هوشمندانه است.
۲- پرهیز از ایدئولوژی پردازی
یک کلیشه تکراری که به ویژه این روزها اوج گرفته، ضرورت داشتن «ایئولوژی و گفتمان منسجم» برای انقلابهاست. این در حالی است که اتفاقا بخش بزرگی از انقلابها نه تنها ایدئولوژی واحدی نداشتند، بلکه ای بسا آگاهانه از آن پرهیز میکردند و صرفا به «حداقلهای مورد اجماع عمومی» بسنده میکردند. در واقع، انقلابهای راهگشا (مثل انقلاب مشروطه) به جای آنکه مدعی شوند راه حل تمام مشکلات کشور را در دل یک ایدئولوژی خاص کشف کردهاند، صرفا خواستار ایجاد بستر گفتگو و سیاستورزی دموکراتیک میشوند تا از دل این گفتگوهای ملی راهحلها به مرور استخراج شود.
دقیقا از این بابت است که من گسترش کلیدواژههایی از جنس حمله به «نئولیبرالیسم» را یک آفت بسیار خطرناک قلمداد میکنم که میتواند سرنوشتی از جنس انقلابهای رهاییبخش را پیش روی ما قرار دهد؛ چرا که علاقمندان به این گفتمان، اولویت را ایجاد فضای مناسب برای طرح و گفتگو بر سر اداره کشور نمیدانند، بلکه مدعی هستند که راه رهایی و نجات کشور را خود به تنهایی کشف کردهاند و فقط نیاز دارند با حذف رقبا، این نسخه رهاییبخش را پیادهسازی کنند.
۳- بینیازی از رهبری واحد
داعیه ضرورت «رهبری فرهمند و واحد» نیز کلیشه دیگری است که یک نگاه به تجربه انقلاب مشروطه میتواند آن را به کلی بلاموضوع کند. یعنی انقلابی که هیچ رهبر واحد و کاریزماتیکی نداشت. بلکه صرفا محصول یک نوع «اجماع نخبگان» بود. ولو آنکه در میان این نخبگان، برخی چهرهها (از جمله طباطبایی و بهبهانی) شاخصتر از دیگران باشند. امروز نیز ما سرمایههای ارزشمندی همچون مهندس موسوی را داریم، اما اینکه اجماعی بر سر رهبری ایشان وجود ندارد نه تنها یک عامل بازدارنده نیست، بلکه اتفاقا به نظرم یک فاکتور مثبت است که کمک میکند ما باز هم از درافتادن به دام وسوسه یک ایدئولوژی خاص یا همان «انقلاب رهاییبخش» فاصله بگیریم.
۴- امکان حفظ برخی ساختارها
در نهایت اینکه، انقلاب راهگشا به هیچ وقت قصد ندارد تمامی آنچه نظم موجود خوانده میشود را متلاشی کند. هدف این انقلاب، تنها بازکردن مسیر انسداد سیاسی است. به یاد بیاوریم که انقلابیون مشروطه حتی پادشاه وقت را هم برکنار نکردند. بلکه صرفا او را وادار ساختند که اختیار قانونگذاری و اداره کشور را به مردم واگذار کند. شکل و شمایل نهایی این انقلابها میتواند تغییر کند، مهم این است که مساله آنها کینه و عداوت با هیچ شخص یا هیچ ساختاری نیست، انقلاب راهگشا تنها خواستار ایجاد امکان سیاستورزی دموکراتیک است.
کانال «مجمع دیوانگان»
@Divanesara
.
#A 235
https://t.me/divanesara/989
آرمان امیری @ArmanParian : هرگاه سخن از مبارزه بدون خشونت میشود، ناخودآگاه همه اذهان به سمت گاندی در هند یا لوترکینگ در آمریکا سوق مییابد. بیراه هم نیست. اینان سرمایههای ارزشمند جامعه بشری هستند که همه جهانیان میتوانند از آنها الگو بگیرند. با این حال ما ایرانیان، یک تجربه بزرگ تاریخی داریم که اتفاقا از نظر زمانی نیز مقدم بر این تجربیات جهانی بوده است. انقلاب مشروطه ایران، در ۱۲۸۵ خورشدی، یعنی حدود ۴۰ سال پیش از پیروزی انقلاب هند، ۱۴ سال قبل از آنکه گاندی جنبش «خشونتپرهیز» خود را آغاز کند و حتی ۱۳ سال قبل از آنکه لوترکینگ اصلا به دنیا بیاید به پیروزی نشست. آن هم با مجموعهای از حرکتهای تماما مسالمتآمیز و ابتکارهایی از نوع راهپیمایی آرام، سخنرانی، انتشار نشریات و نهایتا سنت خلاقانه و بومی بستنشینی.
علیرغم اقبال گسترده جامعه دانشگاهی به بازخوانی مشروطه، متاسفانه تا کنون ندیدهام که توجه ویژهای به وجه خشونتپرهیز آن شده باشد. شاید بدان دلیل که چند سال بعد و به دنبال کودتای محمدعلیشاهی انقلابیون هم مسلح شدند. شاید هم بدان دلیل که مشروطه ما چندان دوام نیاورد. در هر صورت، هیچ کدام از این موارد نمیتوانند اصل پیروزی ایرانیان در سامان دادن به یک خیزش ملی و خشونتپرهیز را مخدوش سازند.
با این رویکرد جدید، من میخواهم انقلاب مشروطه را از جنس «انقلابهای راهگشا» قلمداد کنم و به اختصار به ۴ درسی اشاره کنم که میتوانیم از آن بگیریم.
(متن اصلی «مقاله» و «فایل صوتی سخنرانی» در باب تمایز « #انقلاب_راهگشا » از «#انقلاب_رهاییبخش»)
۱- خشونت پرهیزی
در باب خشونتپرهیزی مشروطه صحبت کردم. اینجا فقط به نتایج یک پژوهش خارجی ارجاع میدهم که خلاصهای از آن را میتوانید در «این کلیپ» ملاحظه کنید. این پژوهش نشان داده که حرکتهای خشونتپرهیز تا ۲ برابر نسبت به همتایان خشن خود شانس پیروزی را افزایش میدهند. یعنی حتی اگر ضرورت اخلاقی خشونتپرهیزی را هم نادیده بگیریم، آمارها نشان میدهد که از منظری کاملا عملگرایانه نیز خشونتپرهیزی یک انتخاب هوشمندانه است.
۲- پرهیز از ایدئولوژی پردازی
یک کلیشه تکراری که به ویژه این روزها اوج گرفته، ضرورت داشتن «ایئولوژی و گفتمان منسجم» برای انقلابهاست. این در حالی است که اتفاقا بخش بزرگی از انقلابها نه تنها ایدئولوژی واحدی نداشتند، بلکه ای بسا آگاهانه از آن پرهیز میکردند و صرفا به «حداقلهای مورد اجماع عمومی» بسنده میکردند. در واقع، انقلابهای راهگشا (مثل انقلاب مشروطه) به جای آنکه مدعی شوند راه حل تمام مشکلات کشور را در دل یک ایدئولوژی خاص کشف کردهاند، صرفا خواستار ایجاد بستر گفتگو و سیاستورزی دموکراتیک میشوند تا از دل این گفتگوهای ملی راهحلها به مرور استخراج شود.
دقیقا از این بابت است که من گسترش کلیدواژههایی از جنس حمله به «نئولیبرالیسم» را یک آفت بسیار خطرناک قلمداد میکنم که میتواند سرنوشتی از جنس انقلابهای رهاییبخش را پیش روی ما قرار دهد؛ چرا که علاقمندان به این گفتمان، اولویت را ایجاد فضای مناسب برای طرح و گفتگو بر سر اداره کشور نمیدانند، بلکه مدعی هستند که راه رهایی و نجات کشور را خود به تنهایی کشف کردهاند و فقط نیاز دارند با حذف رقبا، این نسخه رهاییبخش را پیادهسازی کنند.
۳- بینیازی از رهبری واحد
داعیه ضرورت «رهبری فرهمند و واحد» نیز کلیشه دیگری است که یک نگاه به تجربه انقلاب مشروطه میتواند آن را به کلی بلاموضوع کند. یعنی انقلابی که هیچ رهبر واحد و کاریزماتیکی نداشت. بلکه صرفا محصول یک نوع «اجماع نخبگان» بود. ولو آنکه در میان این نخبگان، برخی چهرهها (از جمله طباطبایی و بهبهانی) شاخصتر از دیگران باشند. امروز نیز ما سرمایههای ارزشمندی همچون مهندس موسوی را داریم، اما اینکه اجماعی بر سر رهبری ایشان وجود ندارد نه تنها یک عامل بازدارنده نیست، بلکه اتفاقا به نظرم یک فاکتور مثبت است که کمک میکند ما باز هم از درافتادن به دام وسوسه یک ایدئولوژی خاص یا همان «انقلاب رهاییبخش» فاصله بگیریم.
۴- امکان حفظ برخی ساختارها
در نهایت اینکه، انقلاب راهگشا به هیچ وقت قصد ندارد تمامی آنچه نظم موجود خوانده میشود را متلاشی کند. هدف این انقلاب، تنها بازکردن مسیر انسداد سیاسی است. به یاد بیاوریم که انقلابیون مشروطه حتی پادشاه وقت را هم برکنار نکردند. بلکه صرفا او را وادار ساختند که اختیار قانونگذاری و اداره کشور را به مردم واگذار کند. شکل و شمایل نهایی این انقلابها میتواند تغییر کند، مهم این است که مساله آنها کینه و عداوت با هیچ شخص یا هیچ ساختاری نیست، انقلاب راهگشا تنها خواستار ایجاد امکان سیاستورزی دموکراتیک است.
کانال «مجمع دیوانگان»
@Divanesara
.
Telegram
مجمع دیوانگان
ایرانیان، پیشگام مبارزه بدون خشونت در جهان
#A 235
تصویر متعلق است به گروهی از مشروطهخواهان که برای تحقق مطالبات خود به سنت بستنشینی روی آورده بودند.
کانال «مجمع دیوانگان»
@Divanesara
.
#A 235
تصویر متعلق است به گروهی از مشروطهخواهان که برای تحقق مطالبات خود به سنت بستنشینی روی آورده بودند.
کانال «مجمع دیوانگان»
@Divanesara
.
آرمان امیری @ArmanParian : به دعوت گروهی از دوستان، فردا (شنبه ۲۶ تیرماه) ساعت ۷ در کلابهاوس گفتگویی در مورد بحرانهای جامعه و چشمانداز پیش روی کشور برگزار خواهد شد. بنابر برنامهریزی که دوستان انجام دادند، گفتگو احتمالا به چهار سخنران جلسه محدود خواهد بود تا از زوایای مختلف، روایت خود و طرح و پیشنهادات احتمالیشان را در مورد وضعیت کشور و جنبشهای اجتماعی مطرح کنند.
من در این جلسه قصد دارم ایده «#انقلاب_راهگشا» را که پیشتر در چند مورد مطرح کرده بودم تشریح کنم. برای این منظور، ابتدا تلاش خواهم کرد که تصویر و روایت خودم از وضعیت فعلی جامعه و نیروهای سیاسی را ارائه کنم که به گمان من ذیل مفهوم «جامعه قوی در مقابل دولت ضعیف» قابل توصیف است. پس از آن در مورد خود ایده «انقلاب راهگشا» توضیح خواهم داد که پیشنهادی برای خروج کشور از وضعیت انسداد کامل سیاسی است. در نهایت، با گوشه چشمی به ایده «اجماع همپوش»، پیشنهاد خودم را برای سامانبخشی به آشفتگی نیروهای سیاسی مطرح خواهم کرد.
برای حضور در این جلسه میتوانید این اتاق کلابهاوسی را دنبال کنید.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
من در این جلسه قصد دارم ایده «#انقلاب_راهگشا» را که پیشتر در چند مورد مطرح کرده بودم تشریح کنم. برای این منظور، ابتدا تلاش خواهم کرد که تصویر و روایت خودم از وضعیت فعلی جامعه و نیروهای سیاسی را ارائه کنم که به گمان من ذیل مفهوم «جامعه قوی در مقابل دولت ضعیف» قابل توصیف است. پس از آن در مورد خود ایده «انقلاب راهگشا» توضیح خواهم داد که پیشنهادی برای خروج کشور از وضعیت انسداد کامل سیاسی است. در نهایت، با گوشه چشمی به ایده «اجماع همپوش»، پیشنهاد خودم را برای سامانبخشی به آشفتگی نیروهای سیاسی مطرح خواهم کرد.
برای حضور در این جلسه میتوانید این اتاق کلابهاوسی را دنبال کنید.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
Audio
آرمان امیری @ArmanParian : فایل پیوست مربوط است به بخش اول از صحبتهای من در جلسه کلابهاوسی «جامعه بحران زده و جنبشهای اجتماعی».
در این بخش به طرح مقدمه بحث در باب نسبت جامعه و حکومت ایرانی از منظر جامعهشناختی پرداختم که بر پایه نظریه «دولت ضعیف در مقابل جامعه قوی» تدوین شده است.
#جامعه_و_جنبش ۱
#انقلاب_راهگشا
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
در این بخش به طرح مقدمه بحث در باب نسبت جامعه و حکومت ایرانی از منظر جامعهشناختی پرداختم که بر پایه نظریه «دولت ضعیف در مقابل جامعه قوی» تدوین شده است.
#جامعه_و_جنبش ۱
#انقلاب_راهگشا
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
Audio
آرمان امیری @ArmanParian : فایل پیوست مربوط است به بخش دوم از صحبتهای من در جلسه کلابهاوسی «جامعه بحران زده و جنبشهای اجتماعی».
در این بخش متناسب با مقدمه پیشین، به تبیین مفهوم ایده #انقلاب_راهگشا و ضرورت آن برای جامعهای میپردازم که هرچند در لاک دفاعی خود قدرتمند است اما توانایی ترجمه مطالبات خود به دستاوردی سیاسی و تبدیل ماشین سرکوب به یک دولت پاسخگو را ندارد.
#جامعه_و_جنبش ۲
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
در این بخش متناسب با مقدمه پیشین، به تبیین مفهوم ایده #انقلاب_راهگشا و ضرورت آن برای جامعهای میپردازم که هرچند در لاک دفاعی خود قدرتمند است اما توانایی ترجمه مطالبات خود به دستاوردی سیاسی و تبدیل ماشین سرکوب به یک دولت پاسخگو را ندارد.
#جامعه_و_جنبش ۲
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
Audio
آرمان امیری @ArmanParian : فایل پیوست مربوط است به بخش سوم از صحبتهای من در جلسه کلابهاوسی «جامعه بحران زده و جنبشهای اجتماعی».
در این بخش، تلاش کردم تصور اجرایی و ملموستر خود را برای نزدیکتر شدن به تحقق ایده #انقلاب_راهگشا در سه سطح کلی اهداف، ابزارها و کارگزاران تشریح کنم. (این فایل به دلیل ایجاد یک تشنج کلامی اندکی ویرایش شده است)
#جامعه_و_جنبش ۳
#انقلاب_راهگشا
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
در این بخش، تلاش کردم تصور اجرایی و ملموستر خود را برای نزدیکتر شدن به تحقق ایده #انقلاب_راهگشا در سه سطح کلی اهداف، ابزارها و کارگزاران تشریح کنم. (این فایل به دلیل ایجاد یک تشنج کلامی اندکی ویرایش شده است)
#جامعه_و_جنبش ۳
#انقلاب_راهگشا
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
Audio
آرمان امیری @ArmanParian : فایل پیوست نسخه کامل جلسه کلابهاوسی «جامعه بحران زده و جنبشهای اجتماعی» است که صحبتهای تمامی حاضران در جلسه را شامل میشود.
#جامعه_و_جنبش ۳
#انقلاب_راهگشا
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
#جامعه_و_جنبش ۳
#انقلاب_راهگشا
فایل #صوتی
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
Audio
بخش دوم #سخنرانی به مناسبت #۱۶آذر ۱۳۹۸
با عنوان: در دفاع از #انقلاب_راهگشا
دانشگاه خواجه نصیر / آرمان امیری
مدت زمان: ۹ دقیقه
#پادکست
کانال "مجمع دیوانگان"
@Divanesara
.
با عنوان: در دفاع از #انقلاب_راهگشا
دانشگاه خواجه نصیر / آرمان امیری
مدت زمان: ۹ دقیقه
#پادکست
کانال "مجمع دیوانگان"
@Divanesara
.
Audio
بخش دوم #سخنرانی به مناسبت #۱۶آذر ۱۳۹۸
با عنوان: در دفاع از #انقلاب_راهگشا
دانشگاه خواجه نصیر / آرمان امیری
مدت زمان: ۹ دقیقه
#پادکست
کانال "مجمع دیوانگان"
@Divanesara
.
با عنوان: در دفاع از #انقلاب_راهگشا
دانشگاه خواجه نصیر / آرمان امیری
مدت زمان: ۹ دقیقه
#پادکست
کانال "مجمع دیوانگان"
@Divanesara
.