فلافل ماشینی هم اومد!!!
#اربعین_حسینی #مشایه_الاربعین #طریق_الحسین #پیاده_روی #دیوانگان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_اصفهان #اصفهان #لبیک_یا_حسین #کربلاء #نجف #کاظمین

اهتزاز پرچم مقدس ایوان طلای مرقد امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهماالسلام در مراسم عزاداری آن حضرت #دیوانگان_حــضرت_زینـب_سلام_الله_عـلـیها_اصــفــهان
#کربلایی_علی_کرباسی
#محمد_قربانخانی_ڪربلایی
#رمضان_۱۴۴۰
#حلقه_سینه_زنان_تا_به_ابد_محکم_باد #حلقه_دوستی_دیوانگان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_محکم_باد
#تبرک
#پرچم
#ایوان_طلا
#نجف_اشرف

.
┈••✾•🍃عـﷻــلے🍃•✾••┈
.
🍃 از وجه تسمیه #نجف سوال کرد، حضرت؏ می‌فرمایند؛ دریای نِی است که خشکیده(«بحر نی ثمّ جفّ» - یکجا و یکدم و نه مترتب!).
.
.
نظر کن!
سینۀ دوستان مولی؏؛ نجف است.
دریای نی است که از آتش حبّ مولایشان؏(«حب الله نارٌ لا یمرُّ علی شیء الا احترق»)، خشکیده، و نوایشان، نالهٔ فراق است.
ناله‌ای برخاسته از بحرِ #سینهٔ داغدار، به #نایِ «نی» خراشیده، و به #حلق و #تراشیده‌قلمِ اصوات دمیده؛
.
پس؛
بشنو از نی چون حکایت می‌کند
از جدایی‌ها شکایت می‌کند
.
💧 آه...
.
آتش عشقست کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
نی حریف هر که از یاری برید
پرده‌هایش پرده‌های ما درید
.
.
🍂 از خشکیده‌سینهٔ‌داغدار؛
به همراهان محبّت و معرفت،
شرحه شرحه و دفتر دفتر؛ «سلام».
.
آن دفتر آتشی که در سینه نشست
هم سینه به سینه رفت و هم دست به دست
از عمر تو و راستی‌ات آمده است
آن #هجدهمی که در کف دست تو هست
.
سلامی از دارالسلام مولی؏، که عهد و‌ عقد او در مَه‌ْلقای حُجّة بودنش در #هجدهمین روز ماه #ذی‌_الحجه، بر صفحه یُمنِ تقویم و‌ قوام و کَیفِ دل، تا کَفِّ یمین اصحاب یمین‌اش نقش بسته تا هر دمی، دست بر بحرِ سینهٔ خشکیده از داغ فراقش نهاده وُ تجدیدِ بیعتی با دلبر خود کنند.
.
✋نظر کن به آن 《‏۱۸》 حک شده بر دستِ راست خود!
.
👈 که حاکی از حَجَّة الوداعِ بیعت و دلدادگی با نفسِ نفیسِ الهی و حُجّة مطلقۀ او، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است. آن 《‏۱۸》 نشسته بر قامَتِ دلدادگیِ وجودیِ توست که بر کفّ دستت هویداست (دست مّدِ وجود است و کفّ؛ سخاوتمندی است).
.
با این معرفت، آن یَمینِ دلدادگی را به سینۀ سوخته‌ات بگذار و با مولایمان(ع) تجدید بیعت کن؛
﷽
.
دستی به روی سينه تو هم احترام كن
همراه من به ساقی مستان سلام كن
ساقی! سلام، جرعه آبی به ما بده
ساقی سلام جام شرابی به ما بده
وقتی كه حال ميكدهٔ دل خراب شد
شاعر «علی» نوشت و شعرش شراب شد
ميخانه را به لذت ديدار ديده‌ايم
«ما در پياله عكس رخ يار ديده‌ايم»
در آن حريم عشق كه ايوانش از طلاست
آنجا كه بال هر ملكی فرش زير پاست
عمری است چون گدا به در خانهٔ تواييم
تو شمع خانه و همه پروانهٔ تواييم
آقا مريض عشق توام سوز و تب بده💧
از باغ نخل‌های قشنگت رطب بده
می‌خواهمت كه باز مسلمان كنی مرا
از اصفهان بيايم⁦⁩ و سلمان كنی مرا
من را ذبيح عشق خودت كن كه چاره نيست
«در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست»
.
.
من را ز باغ حبّ علی در قفس نكش
ای دل بدون حبّ علی يک نفس نكش 💧
(بعلیّ بعلیّ بعلیّ علیه السلام
الهی! آمین)

📝 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
.
.
۱۱۰
https://www.instagram.com/p/CDmUuCTpLE7/?igshid=foml83uzhtni