Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🌙
ضمیمۀ دوّم :
🖼️ اشاراتی از #عید : ➣●•
•┈┈••✾•🎀•✾••┈┈•
(🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده)
💢 امّا چند کلمه هم در مورد "عید" بودنِ عید فطر بخوانیم :
🔰 حضرت مولی علی (علیه السلام) میفرمایند:
🌸〖 كُلَ يَوْمٍ لَا أَعْصِي اللَّهَ فِيهِ فَهُوَ عِيد〗🌸
هر روزی که در آن معصیت خدا نشود، عید است.
(📚 وسائل الشيعة، ج۱۵، ص۳۰۸)
🔳 بزرگترین معصیت، دوئیت است و شرک. که قرآن میفرماید 🔻【إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم】🔺 (همانا شرک ظلم بزرگ است / سورۀ حضرت لقمان علیه السلام، آیۀ ۱۳).
⤴️ کلمۀ "عید" از "عود" میآید به معنایِ برگشتن، رجوع کردن، نو كردن، نو به نوكردن.
🔻 همۀ عالَم، تکویناً بر اساس #فطرت ، و موحّد خلق شدهاند. امّا چنانچه از فطرت دور شوند، گرفتار دوئیت و شرک شدهاند.
واحدِ جدائی از وحدت، عصیان است.
🌸 《عودَت》 و برگشتِ از دوئیت و شرک، به سمت وحدت،《 عیــد》 است.
🔴 #فطرت؛ نقطۀ وحدت کائنات است.
⭕️ #عید_فطر ؛ #عید_فطرت است.
یعنی عبد وقتی از تمام حدود عصیانی گذشت، به عید فطرت میرسد.
عصیانی بزرگتر از بودنِ "من" نیست که :
▪️『 یا بنی آدم! وجودک ذنبٌ لا یقاس به ذنب』▪️
ای آدمیزاد! وجود تو گناهی است که با آن هیچ گناهی مقایسه نمیشود.
(📚منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه۲، ص۶۳)
⭕️ #فطر؛ رسیدن به وحدتِ #فاطر است که همه، تکویناً از فاطر آمدیم (【فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض】 / سورۀ انعام، آیۀ ۱۴) و بایستی، تشریعاً به او راجع باشیم که 🔻【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون】🔺(سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶).
🖼️ ❁ فاطر، که به فاطمیّت حضرت فاطمه سلام الله علیها ، فاطر است که 《 يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَة》. و فاطمیّت، جلالِ و لا تعیّن بودن اوست که دائماً او را در ناموسیّت خویش، غائب از ادراک میسازد.
(عبارات، در اختناق است و شرم از رخ ساقی دارم)
❒ عبدی که به حقیقت فاطر، وجود نازنین حضرت فاطمه سلام الله علیها رسید، دیگر اثری از او نیست.
اکل و شرب، تماماً حدود تعیّنیه است که محبّت به محبوب، شُرب است و اکل، رابطۀ بین محبّ و محبوب است.
❖ در عبادات؛ اکل، صورت عبادات است و شُرب، روح عبادات.
و این مهمّ است که چطور در عبادت، از حبِّ به عبادت باید امساک کرد.
مثلاً امساک از حبِّ به نماز برای حقیقت نماز.
🔅 و در عید فطر؛ ➣●•
از حبِّ به روزه، برای حقیقت روزه امساک میکنیم.
که این «امساک از امساک» است، و «ترک ِ ترک» است، و «انقطاع از انقطاع» است، و «فنایِ از فنا»ست (تعابیری مختلف برای حقیقتی واحد).
تحریم روزۀ عید فطر، همان است که در ماه شعبان از حقّ تعالی خواستی و در #مناجات_شعبانیه خواندی که:
🔻〖إِلَهِي! هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْك〗🔺
خدایاً ! کمال انقطاع بسوی خودت را عطا فرما.
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۸۷)
حبّ به عبادت برای سالکی که در مسیر است (و هنوز به مقصد نرسیده)، لذّت نفس است و این لذّت، ظهورِ انیّت است.
مثلاً نماز خوانده میشود. امّا لذّت از تعیّنِ نماز رخنه در وجود کرده است.
پس ؛
امساک و انقطاعی دیگری باید ...
امساک از خودِ تعیّنِ عبادت،
برای رسیدن به حقیقتِ آن.
که این امساک؛ امساک از انیّت است. امساک از خودِ عابد است.
تا آنکه نقطۀ تـنــزّلیه ولیّ الله (ع) را ببینیم که وجود ولیّ خداست که به نمازش، نماز را انشاء میکند و معنا میدهد و اوست که میفرماید🔻〖أَنَا صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ〗🔺 (من نماز مؤمن هستم / 📚 فضائل، ابن شاذان قمی، ص۸۴).
که ولیّ الله (ع) است که نماز را نماز میکند. و اگر مصلّی (نمازگزار) در او نباشد و صِرفاً در صورتِ ظاهریِ نماز و حتّی لذّت از نماز باشد، هنوز به کمال اخلاص در صلاة نرسیده. و اقامۀ نماز نکرده و فقط صورتِ نماز را بجا آورده. پس "فـــَوَيْـــلٌ لِــلـمُصَلِّــينَ" (وای بر نمازگزاران!/سورۀ ماعون، آیۀ 4).
▪️ این ذنب هر انیّتی کنارِ انیّت خدا را شامل میشود.
همه به نفسِ «بودن» در «کنار» محبوب، ذنب محسوب میشوند.
🌙
ضمیمۀ دوّم :
•┈┈••✾•🎀•✾••┈┈•
(🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده)
💢 امّا چند کلمه هم در مورد "عید" بودنِ عید فطر بخوانیم :
🔰 حضرت مولی علی (علیه السلام) میفرمایند:
🌸〖 كُلَ يَوْمٍ لَا أَعْصِي اللَّهَ فِيهِ فَهُوَ عِيد〗🌸
هر روزی که در آن معصیت خدا نشود، عید است.
(📚 وسائل الشيعة، ج۱۵، ص۳۰۸)
🔳 بزرگترین معصیت، دوئیت است و شرک. که قرآن میفرماید 🔻【إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم】🔺 (همانا شرک ظلم بزرگ است / سورۀ حضرت لقمان علیه السلام، آیۀ ۱۳).
⤴️ کلمۀ "عید" از "عود" میآید به معنایِ برگشتن، رجوع کردن، نو كردن، نو به نوكردن.
واحدِ جدائی از وحدت، عصیان است.
🌸 《عودَت》 و برگشتِ از دوئیت و شرک، به سمت وحدت،《 عیــد》 است.
🔴 #فطرت؛ نقطۀ وحدت کائنات است.
⭕️ #عید_فطر ؛ #عید_فطرت است.
یعنی عبد وقتی از تمام حدود عصیانی گذشت، به عید فطرت میرسد.
عصیانی بزرگتر از بودنِ "من" نیست که :
▪️『 یا بنی آدم! وجودک ذنبٌ لا یقاس به ذنب』▪️
ای آدمیزاد! وجود تو گناهی است که با آن هیچ گناهی مقایسه نمیشود.
(📚منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه۲، ص۶۳)
⭕️ #فطر؛ رسیدن به وحدتِ #فاطر است که همه، تکویناً از فاطر آمدیم (【فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض】 / سورۀ انعام، آیۀ ۱۴) و بایستی، تشریعاً به او راجع باشیم که 🔻【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون】🔺(سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶).
(عبارات، در اختناق است و شرم از رخ ساقی دارم)
❒ عبدی که به حقیقت فاطر، وجود نازنین حضرت فاطمه سلام الله علیها رسید، دیگر اثری از او نیست.
اکل و شرب، تماماً حدود تعیّنیه است که محبّت به محبوب، شُرب است و اکل، رابطۀ بین محبّ و محبوب است.
❖ در عبادات؛ اکل، صورت عبادات است و شُرب، روح عبادات.
و این مهمّ است که چطور در عبادت، از حبِّ به عبادت باید امساک کرد.
مثلاً امساک از حبِّ به نماز برای حقیقت نماز.
🔅 و در عید فطر؛ ➣●•
از حبِّ به روزه، برای حقیقت روزه امساک میکنیم.
که این «امساک از امساک» است، و «ترک ِ ترک» است، و «انقطاع از انقطاع» است، و «فنایِ از فنا»ست (تعابیری مختلف برای حقیقتی واحد).
تحریم روزۀ عید فطر، همان است که در ماه شعبان از حقّ تعالی خواستی و در #مناجات_شعبانیه خواندی که:
🔻〖إِلَهِي! هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْك〗🔺
خدایاً ! کمال انقطاع بسوی خودت را عطا فرما.
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۸۷)
حبّ به عبادت برای سالکی که در مسیر است (و هنوز به مقصد نرسیده)، لذّت نفس است و این لذّت، ظهورِ انیّت است.
مثلاً نماز خوانده میشود. امّا لذّت از تعیّنِ نماز رخنه در وجود کرده است.
پس ؛
امساک و انقطاعی دیگری باید ...
امساک از خودِ تعیّنِ عبادت،
برای رسیدن به حقیقتِ آن.
که این امساک؛ امساک از انیّت است. امساک از خودِ عابد است.
تا آنکه نقطۀ تـنــزّلیه ولیّ الله (ع) را ببینیم که وجود ولیّ خداست که به نمازش، نماز را انشاء میکند و معنا میدهد و اوست که میفرماید🔻〖أَنَا صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ〗🔺 (من نماز مؤمن هستم / 📚 فضائل، ابن شاذان قمی، ص۸۴).
که ولیّ الله (ع) است که نماز را نماز میکند. و اگر مصلّی (نمازگزار) در او نباشد و صِرفاً در صورتِ ظاهریِ نماز و حتّی لذّت از نماز باشد، هنوز به کمال اخلاص در صلاة نرسیده. و اقامۀ نماز نکرده و فقط صورتِ نماز را بجا آورده. پس "فـــَوَيْـــلٌ لِــلـمُصَلِّــينَ" (وای بر نمازگزاران!/سورۀ ماعون، آیۀ 4).
▪️ این ذنب هر انیّتی کنارِ انیّت خدا را شامل میشود.
همه به نفسِ «بودن» در «کنار» محبوب، ذنب محسوب میشوند.
🌙
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM