کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
325 subscribers
1.79K photos
524 videos
95 files
1.43K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔹


🌙 همانطور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ "رمضان" بودنِ حضرت حقّ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛ ظهورِ 🔻『 هُوَ الْأَوَّلُ』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ 3) بودنِ خداوند است.
که حقّ تعالی هرجائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.

♦️بنابراین ؛

✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان، اوّل بودنِ جعلی نیست:

بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آل الله علیهم السلام که حقیقتِ حقّ تعالی هستند، احدی نمی‌تواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّل سال تعیین کند. و بلکه مطلب فراتر است! و این است که احدی، همین ماه رمضان را نمی‌تواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند.
حقیقت فقط به دستِ حقیقت، انشاء میشود.

✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان، اوّل بودنِ حدّی نیست:

چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آل الله (ع) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرفی بفرمایند، باز از اوّل مطلق بودنِ ماه رمضان، در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان اوّل است.

(تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است)


🔷 『 رمضان』 ؛ نام مبارک خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مثل نمی‌گذارد که 💎【ليْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).

🔹و خداوند سبحان، صوم را که در عبادات، مثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است و آن اسم، "رمضان" است و آن ماه، "شهر رمضان" است.

🔹و هیچ ماهی از ماههای سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا "شهر رمضان".

🔹تمام شهور، از 《 غُرّه》 بودنِ شهر رمضان، شهر الله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ "الله" به خدا نسبت داده می‌شود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت "شهر الله المحرّم" اسم می‌برند. یعنی با اضافۀ "الله" بیان می‌شود. زیرا "محرّم" نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از "شهر رمضان" اینگونه است.

🌀 در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرمودند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی ظاهر می‌گردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود می‌آورد. و برگشت تمام اسماء، به اسم مستأثر است.
حضرات آل الله علیهم السلام حقیقتِ تمام اسماء الهی می‌باشند.
و عالَم و موجودات همگی، اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماء الحسنی علیهم السلام است.


🔲 『رمضان』 ؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّ است، که حضرت (؏) می‌فرمایند:

💠 "نام ماه مبارک رمضان را به صورت "رمضان" یاد نکنید چرا که حقّ در آمد و شد نیست (که بگویید رمضان آمد یا رفت)"

🌙 ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛ به "شهر رمضان" ظاهر می‌شود. یعنی حضرت حقّ تعالی از جلالت و علوِّ 『 رمضان بودن』 ، به جلوۀ "شهر رمضان" ظاهر میشود.


🔰 ماه مبارک رمضان در قیاس با ماههای دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد که فرمودند🔻〖 شهْرُ رَمَضَانَ‏ رَأْسُ‏ السَّنَة〗🔺(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏ ۱، ص: ۴) و ماههای سال در اوّل بودنِ لُبّی او باید دیده شود.

تذکّر: سال ("سَنه" ، "عام")؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می‌باشند.
باطنِ سال، شهور است. و ماهها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.


🌙 ماه رمضان، که〖رَأْسُ‏ السَّنَة〗و 〖َغُرَّةُ الشُّهُور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگر سال قمری است که شهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در دوازده جلوه ظاهر میشود.
و بازگشتِ سایر ماههای قمری، به اسم مستأثر خویش است.

🔷 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثر خود است. و این شدّت طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود می‌آورد.

💠 ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی ، مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حضرت حقّ) را در پی می‌آورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی ، سایر ماهها را نیز در پی خود ترسیم،و بسوی خود، تجمیع می‌کند.

🌙 شهر الرمضان، اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را می‌آورد.
مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنباله حدیث آمده است:

☀️《 قلْبُ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ لَيْلَةُ الْقَدْرِ》 ☀️


🔰 که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

🔹『 اللَّيْلَةُ؛ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ؛ اللَّه』‏🔹
لیلة؛ حضرت فاطمه زهرا (سلآم الله علیها) هستند
و القدر؛ خداوند است.

(📚 تفسير فرات الكوفي، ص: ۵۸۱)


🔰 و برای لیلة القدر فرمودند:

🔹『 ليْلَةُ الْقَدْرِ هِيَ أَوَّلُ‏ السَّنَةِ وَ هِيَ‏ آخِرُهَا』‏🔹
لیلة القدر هم اوّل سال است و هم آخر آن.

(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏ ۴، ص: ۱۶۰)

🔹
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (ع)، نقطۀ فنایِ اسماء الله !

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره می‌شود، تا ان شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، ابا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمع‌بندیِ مطلبْ آسان‌تر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسوده‌تر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.

ان شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار می‌طلبد ...


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•

#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج‏4، ص: 189).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ می‌باشد (یعنی اصل تمام قَریه ها و جمع ها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض‏』 🔺.

یعنی هر شیئی از اشیاء جلوه‌ای از این سِعه است.

امّا بدانیم ؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد. چرا که در حدیث می‌فرمایند :

🔸『 خلق الله ارض کربلا قبل ان یخلق ارض الکعبة باربعة و عشرین الف عام و قدسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.

(📚الأصول الستة عشر ، ص: 17)


🔲 همانطور که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته است و جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎، سعه و گستردگیِ جنّت که به نام «بَطحاء» می‌باشد، کربلاست که وصفش را فرمودند 🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: 263).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که 🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 می‌باشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ 108).

کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست . بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.

کربلایِ حقیقت (بطحاء الجنة)؛ به جلوۀ سرزمینِ #کرب_و_بلا رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين پاكيزه‏ترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعه‌ها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: 263).

پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین شناختِ مُنتسَبینِ به آن، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.


🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•

🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص: 230).

🔘 "مُستَأثِر"؛ اسم فاعل در باب استفعال و از ریشۀ "اثر" است.
باب استفعال؛ طلب را می‌رساند .
اثر ؛ به معنایِ نشانه ، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل "در پِی چیزی بودن").

💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین 72 اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ 72 اسم اعظم می‌آورد. و در عین حال؛ 72 اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا می‌کشاند.

اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسماء اعظم است.
بنابراین چون جلالِ اسماء اعظم است، علم آن در جلالِ علم الله یعنی «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج1، ص: 230).

🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ "اسماء الحُسنیٰ" بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.


🔲
◼️

💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•

⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.

«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده می‌شود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمی‌رود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت، «برگزیده شده» ، نسبی است.

به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» می‌شود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل می‌شوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت می‌گیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمی‌برَد.

❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا (ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).

در تحلیل بیان می‌شود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』 بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 هستند. یعنی از علوِّ 『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ظاهرند.
(دقّت می‌خواهد که چه عرض شد! )

🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 در عالَم افعال است، بیان می‌نمایند.
از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 بودن» نفی کرد که مبادا ، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار می‌گیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 . امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』 هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ می‌کنند تا از اخیار شوند.

و 『 خِيَرَةُ 』 چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیده‌ای، جلوه‌ای از اوست.

⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا (ع) فانی در حضرت (ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
ان شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان می‌شود، پیگیری و دقّت می‌خواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار (ع)، نور و منوّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا (ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.


💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•

⇦ حال، آن 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر می‌شود.
بنابراین «برگزیدۀ برگزیده شده» می‌گردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، 72 حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 تا جلوَت کشیده می‌شود.
لامِ 『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا (ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت (ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت (ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.


💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•

⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا (ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) معنا می‌شود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین (ع).

در فراز بعدی بیان می‌شود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده میشود.


🔲
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره می‌شود، تا ان شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، ابا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمع‌بندیِ مطلبْ آسان‌تر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسوده‌تر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.

إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار می‌طلبد ...


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•

#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ می‌باشد (یعنی اصل تمام قَریه ها و جمع ها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض‏』 🔺.

یعنی هر شیئی از اشیاء جلوه‌ای از این سِعه است.

امّا بدانیم ؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد. چرا که در حدیث می‌فرمایند :

🔸『 خلق الله ارض کربلا قبل ان یخلق ارض الکعبة باربعة و عشرین الف عام و قدسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.

(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)


🔲 همانطور که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته است و جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎، سعه و گستردگیِ جنّت که به نام «بَطحاء» می‌باشد، کربلاست که وصفش را فرمودند 🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که 🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 می‌باشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).

#کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست . بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
#کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.

کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين پاكيزه‏ترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعه‌ها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).

⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.


🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•

🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔘 "مُستَأثِراسم فاعل در باب استفعال و از ریشۀ "اثر" است.
باب استفعال؛ طلب را می‌رساند .
✓ اثر ؛ به معنایِ نشانه ، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل "در پِی چیزی بودن").

💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم می‌آورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا می‌کشاند.

اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسماء اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسماء اعظم است، علم آن در جلالِ علم الله یعنی «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ "الاسماء الحُسنیٰ" بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
◼️

💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•

⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.

«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده می‌شود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمی‌رود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).

به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» می‌شود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل می‌شوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت می‌گیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمی‌برَد.

❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).

در تحلیل بیان می‌شود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت می‌خواهد که چه عرض شد! )

🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان می‌نمایند.

از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار می‌گیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ می‌کنند تا از اخیار شوند.

و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیده‌ای، جلوه‌ای از اوست.

⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان می‌شود، پیگیری و دقّت می‌خواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.


💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•

⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر می‌شود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» می‌گردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده می‌شود.

لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.


💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•

⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا می‌شود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).

در فراز بعدی بیان می‌شود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده می‌شود.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲


🌙۞ همان طور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ «رمضان» بودنِ حضرت حقّﷻ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛
֎⇦ ظهورِ 🔻『 هو الأوّل』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳) بودنِ خداوند است.
که حقّﷻ هر جائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.

🍃⇯֎ بنابراین؛

✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦ اوّل بودنِ
#جعلی و قراردادی نیست:

🍃۞ بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آل‌الله (؏) که حقیقتِ حقّﷻ هستند، احدی نمی‌تواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّلِ سال تعیین کند.
و بلکه مطلب فراتر است!
֎⇦ و این است که احدی، حتّی همین ماه رمضان را هم نمی‌تواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند!
❂☜ چرا که حقیقت؛ فقط به دستِ حقیقت، انشاء می‌شود.

✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦اوّل بودنِ حدّی نیست:

🍃۞ که چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آل‌الله (؏) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرّفی بفرمایند، باز از اوّلِ مطلق بودنِ ماه رمضان است که در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان؛ اوّل است.

[تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است.]

🍃۞『 رمضان』؛ نام مبارکِ خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مِثل نمی‌گذارد که 💎【ليْسَ كَمِثلهِ شَيْ‏ءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).

🍃⇯֎ و خداوندِ سبحان، صوم را که در عبادات، مِثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است. که آن اسم؛ «رمضان» است و آن ماه؛ «شهر رمضان» است.

🍃⇯֎ و هیچ ماهی از ماه‌های سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا «شهر رمضان».

🍃⇯֎ وتمام شهور، از «غُرّه» بودنِ شهر رمضان است که؛
֎⇦ شهرُالله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ «الله» به خدا نسبت داده می‌شود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت «شهر الله المحرّم» اسم می‌برند. یعنی با اضافۀ «الله» بیان می‌شود. زیرا «محرّم» نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از «شهر رمضان» این گونه‌اند.


🌀۞ در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرموده‌اند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی، ظاهر می‌گردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود می‌آورد. و برگشتِ تمام اسماء، به اسم مستأثر است.

🍃۞ حضرات آل‌الله (؏)؛ حقیقتِ تمام اسماء الهی می‌باشند.
و عالَم و موجودات، همگی؛
֎⇦ اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماءُالحسنیٰ (؏) است.

🍃۞『رمضان』؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّﷻ است، چنان که روایت شد:

֎⇦ «نام ماه مبارک رمضان را به صورت #رمضان یاد نکنید، چرا که حقّﷻ در آمد و شد نیست که بگویید رمضان آمد یا رفت»

🌙۞ ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛
֎⇦ به «شهر رمضان» ظاهر می‌شود. یعنی؛
حضرت حقّﷻ از جلالت و عُلوِّ 『 رمضان بودن』، به جلوۀ «شهر رمضان» ظاهر می‌شود.

🍃⇯֎ بنابراین؛
ماه مبارک رمضان در قیاس با ماه‌های دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد، چنان که می‌فرمایند🔻〖 شهرُ رمضانَ‏ رأسُ‏ السَّنَة〗🔺. و ماه‌های سال در اوّل بودنِ لُبّیِ او باید دیده شود.


تذکّر: سال (سَنه، عام)؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.
باطنِ سال؛ شُهور است. و ماه‌ها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.

🌙۞ ماه رمضان، که〖رأسُ‏ السّنة〗و〖غُرَّةُ الشّهور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگرِ سالِ قمری است که شَهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در #دوازده جلوه ظاهر می‌شود و بازگشتِ سایر ماه‌های قمری، به اسم مستأثرشان است.

🌀 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثرِ خود است. و این شدّتِ طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود می‌آورد.

🍃۞ ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی؛ مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حقّﷻ) را در پی می‌آورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی دیگر؛ سایر ماه‌ها را نیز در پی خود ترسیم، و به سوی خود، تجمیع می‌کند.

🌙۞ که شهر رمضان؛ اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را می‌آورد. و مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنبالۀ حدیث آمده است:

☀️《قلْبُ شَهْرِ رمضانَ‏ لَيْلَةُ القَدر》☀️


🍃⇯֎ که حضرت امام جعفر صادق (؏) می‌فرمایند:

🔹『 اللّيْلةُ؛ فاطمةُ وَ القدرُ؛ الله』‏🔹

✾ لیلة؛ حضرت فاطمةالزهرا (سلآم الله علیها) هستند.
و القدر؛ خداوند است.

📚 تفسير فرات الكوفي، ص۵۸۱


🍃⇯֎ و برای لیلةالقدر نیز می‌فرمایند:

🔻『 ليْلَةُ القدر هِيَ أوّلُ‏ السَّنَةِ وَ هِيَ‏ آخِرُها』‏🔺

✾ لیلةالقدر؛ هم اوّلِ سال است و هم آخِر آن.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۴، ص۱۶۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره می‌شود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمع‌بندیِ مطلبْ آسان‌تر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسوده‌تر بر آشیانِ دل‌هایِ محبّین بنشیند.

إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار می‌طلبد ...


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•

#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ می‌باشد (یعنی اصل تمام قَریه‌ها و جمع‌ها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض‏』 🔺.

پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوه‌ای از این سِعه است.

امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث می‌فرمایند:

🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.

(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)


🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 می‌باشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).

#کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
#کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.

کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزه‏‌ترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعه‌ها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).

⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.


🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•

🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔘 "مُستَأثِراسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).

💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم می‌آورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا می‌کشاند.

⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.

⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
◼️

💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•

⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.

«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده می‌شود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمی‌رود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).

به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» می‌شود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل می‌شوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت می‌گیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمی‌برَد.

❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).

در تحلیل بیان می‌شود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت می‌خواهد که چه عرض شد! )

🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان می‌نمایند.

از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار می‌گیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ می‌کنند تا از اخیار شوند.

و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیده‌ای، جلوه‌ای از اوست.

⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان می‌شود، پیگیری و دقّت می‌خواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.


💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•

⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر می‌شود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» می‌گردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده می‌شود.

لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.


💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•

⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا می‌شود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).

در فراز بعدی بیان می‌شود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده می‌شود.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲


🌙۞ همان طور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ «رمضان» بودنِ حضرت حقّﷻ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛
֎⇦ ظهورِ 🔻『 هو الأوّل』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳) بودنِ خداوند است.
که حقّﷻ هر جائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.

🍃⇯֎ بنابراین؛

✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦ اوّل بودنِ
#جعلی و قراردادی نیست:

🍃۞ بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آل‌الله (؏) که حقیقتِ حقّﷻ هستند، احدی نمی‌تواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّلِ سال تعیین کند.
و بلکه مطلب فراتر است!
֎⇦ و این است که احدی، حتّی همین ماه رمضان را هم نمی‌تواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند!
❂☜ چرا که حقیقت؛ فقط به دستِ حقیقت، انشاء می‌شود.

✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦اوّل بودنِ حدّی نیست:

🍃۞ که چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آل‌الله (؏) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرّفی بفرمایند، باز از اوّلِ مطلق بودنِ ماه رمضان است که در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان؛ اوّل است.

[تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است.]

🍃۞『 رمضان』؛ نام مبارکِ خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مِثل نمی‌گذارد که 💎【ليْسَ كَمِثلهِ شَيْ‏ءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).

🍃⇯֎ و خداوندِ سبحان، صوم را که در عبادات، مِثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است. که آن اسم؛ «رمضان» است و آن ماه؛ «شهر رمضان» است.

🍃⇯֎ و هیچ ماهی از ماه‌های سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا «شهر رمضان».

🍃⇯֎ وتمام شهور، از «غُرّه» بودنِ شهر رمضان است که؛
֎⇦ شهرُالله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ «الله» به خدا نسبت داده می‌شود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت «شهر الله المحرّم» اسم می‌برند. یعنی با اضافۀ «الله» بیان می‌شود. زیرا «محرّم» نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از «شهر رمضان» این گونه‌اند.


🌀۞ در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرموده‌اند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی، ظاهر می‌گردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود می‌آورد. و برگشتِ تمام اسماء، به اسم مستأثر است.

🍃۞ حضرات آل‌الله (؏)؛ حقیقتِ تمام اسماء الهی می‌باشند.
و عالَم و موجودات، همگی؛
֎⇦ اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماءُالحسنیٰ (؏) است.

🍃۞『رمضان』؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّﷻ است، چنان که روایت شد:

֎⇦ «نام ماه مبارک رمضان را به صورت #رمضان یاد نکنید، چرا که حقّﷻ در آمد و شد نیست که بگویید رمضان آمد یا رفت»

🌙۞ ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛
֎⇦ به «شهر رمضان» ظاهر می‌شود. یعنی؛
حضرت حقّﷻ از جلالت و عُلوِّ 『 رمضان بودن』، به جلوۀ «شهر رمضان» ظاهر می‌شود.

🍃⇯֎ بنابراین؛
ماه مبارک رمضان در قیاس با ماه‌های دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد، چنان که می‌فرمایند🔻〖 شهرُ رمضانَ‏ رأسُ‏ السَّنَة〗🔺. و ماه‌های سال در اوّل بودنِ لُبّیِ او باید دیده شود.


تذکّر: سال (سَنه، عام)؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.
باطنِ سال؛ شُهور است. و ماه‌ها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.

🌙۞ ماه رمضان، که〖رأسُ‏ السّنة〗و〖غُرَّةُ الشّهور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگرِ سالِ قمری است که شَهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در #دوازده جلوه ظاهر می‌شود و بازگشتِ سایر ماه‌های قمری، به اسم مستأثرشان است.

🌀 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثرِ خود است. و این شدّتِ طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود می‌آورد.

🍃۞ ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی؛ مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حقّﷻ) را در پی می‌آورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی دیگر؛ سایر ماه‌ها را نیز در پی خود ترسیم، و به سوی خود، تجمیع می‌کند.

🌙۞ که شهر رمضان؛ اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را می‌آورد. و مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنبالۀ حدیث آمده است:

☀️《قلْبُ شَهْرِ رمضانَ‏ لَيْلَةُ القَدر》☀️


🍃⇯֎ که حضرت امام جعفر صادق (؏) می‌فرمایند:

🔹『 اللّيْلةُ؛ فاطمةُ وَ القدرُ؛ الله』‏🔹

✾ لیلة؛ حضرت فاطمةالزهرا (سلآم الله علیها) هستند.
و القدر؛ خداوند است.

📚 تفسير فرات الكوفي، ص۵۸۱


🍃⇯֎ و برای لیلةالقدر نیز می‌فرمایند:

🔻『 ليْلَةُ القدر هِيَ أوّلُ‏ السَّنَةِ وَ هِيَ‏ آخِرُها』‏🔺

✾ لیلةالقدر؛ هم اوّلِ سال است و هم آخِر آن.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۴، ص۱۶۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره می‌شود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمع‌بندیِ مطلبْ آسان‌تر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسوده‌تر بر آشیانِ دل‌هایِ محبّین بنشیند.

إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار می‌طلبد ...


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•

#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ می‌باشد (یعنی اصل تمام قَریه‌ها و جمع‌ها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض‏』 🔺.

پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوه‌ای از این سِعه است.

امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث می‌فرمایند:

🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.

(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)


🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 می‌باشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).

#کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
#کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.

کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزه‏‌ترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعه‌ها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).

⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.


🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•

🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔘 "مُستَأثِراسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).

💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم می‌آورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا می‌کشاند.

⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.

⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
◼️

💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•

⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.

«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده می‌شود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمی‌رود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).

به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» می‌شود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل می‌شوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت می‌گیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمی‌برَد.

❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).

در تحلیل بیان می‌شود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت می‌خواهد که چه عرض شد! )

🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان می‌نمایند.

از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار می‌گیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ می‌کنند تا از اخیار شوند.

و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیده‌ای، جلوه‌ای از اوست.

⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان می‌شود، پیگیری و دقّت می‌خواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.


💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•

⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر می‌شود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» می‌گردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده می‌شود.

لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.


💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•

⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا می‌شود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).

در فراز بعدی بیان می‌شود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده می‌شود.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲


🌙۞ همان طور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ «رمضان» بودنِ حضرت حقّﷻ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛
֎⇦ ظهورِ 🔻『 هو الأوّل』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳) بودنِ خداوند است.
که حقّﷻ هر جائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.

🍃⇯֎ بنابراین؛

✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦ اوّل بودنِ
#جعلی و قراردادی نیست:

🍃۞ بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آل‌الله (؏) که حقیقتِ حقّﷻ هستند، احدی نمی‌تواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّلِ سال تعیین کند.
و بلکه مطلب فراتر است!
֎⇦ و این است که احدی، حتّی همین ماه رمضان را هم نمی‌تواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند!
❂☜ چرا که حقیقت؛ فقط به دستِ حقیقت، انشاء می‌شود.

✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦اوّل بودنِ حدّی نیست:

🍃۞ که چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آل‌الله (؏) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرّفی بفرمایند، باز از اوّلِ مطلق بودنِ ماه رمضان است که در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان؛ اوّل است.

[تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است.]

🍃۞『 رمضان』؛ نام مبارکِ خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مِثل نمی‌گذارد که 💎【ليْسَ كَمِثلهِ شَيْ‏ءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).

🍃⇯֎ و خداوندِ سبحان، صوم را که در عبادات، مِثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است. که آن اسم؛ «رمضان» است و آن ماه؛ «شهر رمضان» است.

🍃⇯֎ و هیچ ماهی از ماه‌های سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا «شهر رمضان».

🍃⇯֎ وتمام شهور، از «غُرّه» بودنِ شهر رمضان است که؛
֎⇦ شهرُالله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ «الله» به خدا نسبت داده می‌شود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت «شهر الله المحرّم» اسم می‌برند. یعنی با اضافۀ «الله» بیان می‌شود. زیرا «محرّم» نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از «شهر رمضان» این گونه‌اند.


🌀۞ در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرموده‌اند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی، ظاهر می‌گردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود می‌آورد. و برگشتِ تمام اسماء، به اسم مستأثر است.

🍃۞ حضرات آل‌الله (؏)؛ حقیقتِ تمام اسماء الهی می‌باشند.
و عالَم و موجودات، همگی؛
֎⇦ اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماءُالحسنیٰ (؏) است.

🍃۞『رمضان』؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّﷻ است، چنان که روایت شد:

֎⇦ «نام ماه مبارک رمضان را به صورت #رمضان یاد نکنید، چرا که حقّﷻ در آمد و شد نیست که بگویید رمضان آمد یا رفت»

🌙۞ ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛
֎⇦ به «شهر رمضان» ظاهر می‌شود. یعنی؛
حضرت حقّﷻ از جلالت و عُلوِّ 『 رمضان بودن』، به جلوۀ «شهر رمضان» ظاهر می‌شود.

🍃⇯֎ بنابراین؛
ماه مبارک رمضان در قیاس با ماه‌های دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد، چنان که می‌فرمایند🔻〖 شهرُ رمضانَ‏ رأسُ‏ السَّنَة〗🔺. و ماه‌های سال در اوّل بودنِ لُبّیِ او باید دیده شود.


تذکّر: سال (سَنه، عام)؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.
باطنِ سال؛ شُهور است. و ماه‌ها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.

🌙۞ ماه رمضان، که〖رأسُ‏ السّنة〗و〖غُرَّةُ الشّهور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگرِ سالِ قمری است که شَهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در #دوازده جلوه ظاهر می‌شود و بازگشتِ سایر ماه‌های قمری، به اسم مستأثرشان است.

🌀 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثرِ خود است. و این شدّتِ طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود می‌آورد.

🍃۞ ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی؛ مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حقّﷻ) را در پی می‌آورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی دیگر؛ سایر ماه‌ها را نیز در پی خود ترسیم، و به سوی خود، تجمیع می‌کند.

🌙۞ که شهر رمضان؛ اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را می‌آورد. و مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنبالۀ حدیث آمده است:

☀️《قلْبُ شَهْرِ رمضانَ‏ لَيْلَةُ القَدر》☀️


🍃⇯֎ که حضرت امام جعفر صادق (؏) می‌فرمایند:

🔹『 اللّيْلةُ؛ فاطمةُ وَ القدرُ؛ الله』‏🔹

✾ لیلة؛ حضرت فاطمةالزهرا (سلآم الله علیها) هستند.
و القدر؛ خداوند است.

📚 تفسير فرات الكوفي، ص۵۸۱


🍃⇯֎ و برای لیلةالقدر نیز می‌فرمایند:

🔻『 ليْلَةُ القدر هِيَ أوّلُ‏ السَّنَةِ وَ هِيَ‏ آخِرُها』‏🔺

✾ لیلةالقدر؛ هم اوّلِ سال است و هم آخِر آن.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۴، ص۱۶۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره می‌شود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمع‌بندیِ مطلبْ آسان‌تر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسوده‌تر بر آشیانِ دل‌هایِ محبّین بنشیند.

إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار می‌طلبد ...


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•

#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ می‌باشد (یعنی اصل تمام قَریه‌ها و جمع‌ها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض‏』 🔺.

پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوه‌ای از این سِعه است.

امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث می‌فرمایند:

🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.

(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)


🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 می‌باشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).

#کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
#کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.

کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزه‏‌ترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعه‌ها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).

⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.


🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•

🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔘 "مُستَأثِراسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).

💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم می‌آورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا می‌کشاند.

⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.

⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).

🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
◼️

💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•

⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.

«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده می‌شود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمی‌رود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).

به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» می‌شود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل می‌شوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت می‌گیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمی‌برَد.

❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).

در تحلیل بیان می‌شود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت می‌خواهد که چه عرض شد! )

🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان می‌نمایند.

از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار می‌گیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ می‌کنند تا از اخیار شوند.

و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیده‌ای، جلوه‌ای از اوست.

⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان می‌شود، پیگیری و دقّت می‌خواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.


💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•

⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر می‌شود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» می‌گردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده می‌شود.

لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.


💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•

⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا می‌شود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).

در فراز بعدی بیان می‌شود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده می‌شود.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲


🌙۞ همان طور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ «رمضان» بودنِ حضرت حقّﷻ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛
֎⇦ ظهورِ 🔻『 هو الأوّل』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳) بودنِ خداوند است.
که حقّﷻ هر جائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.

🍃⇯֎ بنابراین؛

✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦ اوّل بودنِ
#جعلی و قراردادی نیست:

🍃۞ بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آل‌الله (؏) که حقیقتِ حقّﷻ هستند، احدی نمی‌تواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّلِ سال تعیین کند.
و بلکه مطلب فراتر است!
֎⇦ و این است که احدی، حتّی همین ماه رمضان را هم نمی‌تواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند!
❂☜ چرا که حقیقت؛ فقط به دستِ حقیقت، انشاء می‌شود.

✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦اوّل بودنِ حدّی نیست:

🍃۞ که چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آل‌الله (؏) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرّفی بفرمایند، باز از اوّلِ مطلق بودنِ ماه رمضان است که در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان؛ اوّل است.

[تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است.]

🍃۞『 رمضان』؛ نام مبارکِ خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مِثل نمی‌گذارد که 💎【ليْسَ كَمِثلهِ شَيْ‏ءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).

🍃⇯֎ و خداوندِ سبحان، صوم را که در عبادات، مِثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است. که آن اسم؛ «رمضان» است و آن ماه؛ «شهر رمضان» است.

🍃⇯֎ و هیچ ماهی از ماه‌های سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا «شهر رمضان».

🍃⇯֎ وتمام شهور، از «غُرّه» بودنِ شهر رمضان است که؛
֎⇦ شهرُالله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ «الله» به خدا نسبت داده می‌شود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت «شهر الله المحرّم» اسم می‌برند. یعنی با اضافۀ «الله» بیان می‌شود. زیرا «محرّم» نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از «شهر رمضان» این گونه‌اند.


🌀۞ در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرموده‌اند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی، ظاهر می‌گردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود می‌آورد. و برگشتِ تمام اسماء، به اسم مستأثر است.

🍃۞ حضرات آل‌الله (؏)؛ حقیقتِ تمام اسماء الهی می‌باشند.
و عالَم و موجودات، همگی؛
֎⇦ اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماءُالحسنیٰ (؏) است.

🍃۞『رمضان』؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّﷻ است، چنان که روایت شد:

֎⇦ «نام ماه مبارک رمضان را به صورت #رمضان یاد نکنید، چرا که حقّﷻ در آمد و شد نیست که بگویید رمضان آمد یا رفت»

🌙۞ ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛
֎⇦ به «شهر رمضان» ظاهر می‌شود. یعنی؛
حضرت حقّﷻ از جلالت و عُلوِّ 『 رمضان بودن』، به جلوۀ «شهر رمضان» ظاهر می‌شود.

🍃⇯֎ بنابراین؛
ماه مبارک رمضان در قیاس با ماه‌های دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد، چنان که می‌فرمایند🔻〖 شهرُ رمضانَ‏ رأسُ‏ السَّنَة〗🔺. و ماه‌های سال در اوّل بودنِ لُبّیِ او باید دیده شود.


تذکّر: سال (سَنه، عام)؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.
باطنِ سال؛ شُهور است. و ماه‌ها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.

🌙۞ ماه رمضان، که〖رأسُ‏ السّنة〗و〖غُرَّةُ الشّهور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگرِ سالِ قمری است که شَهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در #دوازده جلوه ظاهر می‌شود و بازگشتِ سایر ماه‌های قمری، به اسم مستأثرشان است.

🌀 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثرِ خود است. و این شدّتِ طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود می‌آورد.

🍃۞ ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی؛ مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حقّﷻ) را در پی می‌آورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی دیگر؛ سایر ماه‌ها را نیز در پی خود ترسیم، و به سوی خود، تجمیع می‌کند.

🌙۞ که شهر رمضان؛ اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را می‌آورد. و مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنبالۀ حدیث آمده است:

☀️《قلْبُ شَهْرِ رمضانَ‏ لَيْلَةُ القَدر》☀️


🍃⇯֎ که حضرت امام جعفر صادق (؏) می‌فرمایند:

🔹『 اللّيْلةُ؛ فاطمةُ وَ القدرُ؛ الله』‏🔹

✾ لیلة؛ حضرت فاطمةالزهرا (سلآم الله علیها) هستند.
و القدر؛ خداوند است.

📚 تفسير فرات الكوفي، ص۵۸۱


🍃⇯֎ و برای لیلةالقدر نیز می‌فرمایند:

🔻『 ليْلَةُ القدر هِيَ أوّلُ‏ السَّنَةِ وَ هِيَ‏ آخِرُها』‏🔺

✾ لیلةالقدر؛ هم اوّلِ سال است و هم آخِر آن.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۴، ص۱۶۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻