Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔲
🔅 #برجستگی_حقیقی در هر شیئی، آن است که در تمامِ مراتبِ وجودیِ آن، برجسته باشد و بلکه تمامیّتِ همهی مراتبِ وجودیِ آن شیء باشد. یعنی شیء، در تمام مراتبِ وجودیاش (که شاملِ ذات و صفات و افعال و آثار است)، دائماً به آن برجستگی؛ ذات و صفات و افعال و آثار دارد، و دائماً در تمام مراتبِ وجودیاش، برگشتِ توحیدی به آن دارد که؛ ❖『 إنّا لله و إنّا إلیه راجعون』 ❖.
🕋 "کعبه"؛ مکانِ #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات است.
دَحو الارض بودن که کشیدگیِ مطلقِ ارضِ تعیّنات (یعنی همۀ اشیاء)، دائماً از کعبه (که محلّ میلادِ حضرتِ ولیّ الله ع است) حیات دارد («هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْء؛ 📚 الکافی، ج۱، ص۱۳۰»).
پس #کعبه؛ دائماً مَظهرِ برجستگیِ در تمام مراتبِ وجودیِ موجودات است.
این برجستگی، همان #تسبیحات_اربعه است که طبق احادیث؛ چهار رکنِ حقیقتِ کعبه میباشد، و شیئیتِ هر شیئی است و هر شیئی دائم التّسبیح به آن است و #ارکان_اربعه و #عناصر_اربعه ، جلواتی از آن هستند.
(برای مطالعه بیشتر لطائف این خصوص، رجوع شود به مقالهی《 «دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق》👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388)
🔻➂❖ قدم سوّم - مختصری در مورد #رزایا •●•
🔲 «الرَزایا»، جمع «الرَزِيّة»، از مادّهی «رَزَأَ»؛ به معنایِ مصائب است.
#مصیبت در نظر عموم افراد، ناگواراییِ حَدّی است که بعد از تصوّر کینونَت و نَفْسِ افراد (یعنی بعد از مرتبهی ذاتِ افراد)، تحتِ عناوینِ مختلف، به آنها #اصابت و برخورد میکند.
یعنی مصیبت را صرفاً چنین مصیبتی میبینند که شخصی «هست» (کینونت و ذات و نفس)، و بعد، امری یا شیءِ دیگری، در مرتبهی صفات یا افعال یا آثار، به این شخص، اصابت میکند.
در حالی که مطلب فراتر است و بایستی مصیبت را در عالَم حقیقت، و با منظرِ اطلاق بشناسیم. که مصیبت مطلقه؛ تمام مراتبِ ذات و صفات و افعال و آثار را شامل میشود.
🔳 #مصیبة؛ از مادۀ #صوب است.
#اصابة یعنی دَرْک. و #درک؛ نقطهی اتّصالِ حقیقیِ درک کننده و درک شده است.
(⚠️ با نفسِ این «اتّصال» در این بیان معرفتی، کار داریم.)
💧قرآن، بارانی را که متصّل بین #آسمان و #زمین است را "صَیِّب" معرّفی میفرماید (✿『 أَوْ «كَصَيِّبٍ» مِنَ السَّماء』✿؛ بقره، ۱۹).
نفسِ «اتّصال» (مُبَرّا و فارغ از تعیّنِ دو طرفِ اتصال)؛ واسطهی مطلقه یعنی حضرات آل الله (ع) هستند که «درستیِ» مطلق میباشد که به آن《صَـواب》میگویند. که همان #برجستگی_مطلقه و حقیقی، و شیئیتِ اشیاء است که از سماءِ #غیب، تا ارضِ #شهود؛ مَمدود و گسترده است و سماءِ و ارض (غیب و شهود - عالَمِ لا اشاره و عالَمِ اشاره)، دائماً به آن، قوام دارند و حدوث و بقائشان به حضرات آل الله(ع) است که در دعای ندبه میخوانیم:
🔻『 أَيْنَ وَجْهُ الله الَّذِي إِلَيْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ،
👈 أيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء 』🔺
کجاست آن وجه خداوند که اولیاء الهی متوجّه او هستند؟! کجاست آن وجود مقدّسی که سبب اتّصالِ بین زمین (کنایه از عالم اشاره - مَن علیه الحجّة - خلائق) و آسمان (کنایه از عالم لا اشاره - مَن له الحجّة - خداوند) است و آسمان و زمین به واسطهی او به همدیگر متّصلاند؟!
《صَواب》؛ از مادّهی «صَوب» است که هم ریشه با «مصیبة» میباشد.
چون کلمات و واژهها به سُخرهی اهل دنیا در آمده، معنایِ لطیفشان گاهی فراموش شده است!
و از آن جمله؛ همین کلمهی «مصیبة» است که به محضِ جاری شدنِ آن به لسان، لطائفِ آن جز برای معدودی از افراد، رخ عیان نمیکند، تا جائی که آیات قرآن را دالّ بر مذمَّتِ «مصیبت» بیان مینمایند. مثلاً در این آیات که فرموده است:
💎『 وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىَْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ(بقره، ۱۵۵)
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم «مُّصِيبَةٌ» قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(۱۵۶) 』💎
و مسلماً شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كاهش محصولات مىآزماييم، و صابران را نويد ده.
آنها كه هرگاه مصيبتى بدانها رسد [صبورى كنند] و گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او باز مىگرديم.
به حدّ و تعیّنِ «خوف و جوع و نقص در اموال و نَفْسها و ثمرات» میمانند وُ زمختی و ناسازگاری و ناگواریِ کلمهی «مصیبت» را آواری بر سر مصیبتزده میدانند و مطلبِ دیگری از حقیقت، برایشان معلوم نشده است!
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔅 #برجستگی_حقیقی در هر شیئی، آن است که در تمامِ مراتبِ وجودیِ آن، برجسته باشد و بلکه تمامیّتِ همهی مراتبِ وجودیِ آن شیء باشد. یعنی شیء، در تمام مراتبِ وجودیاش (که شاملِ ذات و صفات و افعال و آثار است)، دائماً به آن برجستگی؛ ذات و صفات و افعال و آثار دارد، و دائماً در تمام مراتبِ وجودیاش، برگشتِ توحیدی به آن دارد که؛ ❖『 إنّا لله و إنّا إلیه راجعون』 ❖.
🕋 "کعبه"؛ مکانِ #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات است.
دَحو الارض بودن که کشیدگیِ مطلقِ ارضِ تعیّنات (یعنی همۀ اشیاء)، دائماً از کعبه (که محلّ میلادِ حضرتِ ولیّ الله ع است) حیات دارد («هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْء؛ 📚 الکافی، ج۱، ص۱۳۰»).
پس #کعبه؛ دائماً مَظهرِ برجستگیِ در تمام مراتبِ وجودیِ موجودات است.
این برجستگی، همان #تسبیحات_اربعه است که طبق احادیث؛ چهار رکنِ حقیقتِ کعبه میباشد، و شیئیتِ هر شیئی است و هر شیئی دائم التّسبیح به آن است و #ارکان_اربعه و #عناصر_اربعه ، جلواتی از آن هستند.
(برای مطالعه بیشتر لطائف این خصوص، رجوع شود به مقالهی《 «دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق》👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388)
🔻➂❖ قدم سوّم - مختصری در مورد #رزایا •●•
🔲 «الرَزایا»، جمع «الرَزِيّة»، از مادّهی «رَزَأَ»؛ به معنایِ مصائب است.
#مصیبت در نظر عموم افراد، ناگواراییِ حَدّی است که بعد از تصوّر کینونَت و نَفْسِ افراد (یعنی بعد از مرتبهی ذاتِ افراد)، تحتِ عناوینِ مختلف، به آنها #اصابت و برخورد میکند.
یعنی مصیبت را صرفاً چنین مصیبتی میبینند که شخصی «هست» (کینونت و ذات و نفس)، و بعد، امری یا شیءِ دیگری، در مرتبهی صفات یا افعال یا آثار، به این شخص، اصابت میکند.
در حالی که مطلب فراتر است و بایستی مصیبت را در عالَم حقیقت، و با منظرِ اطلاق بشناسیم. که مصیبت مطلقه؛ تمام مراتبِ ذات و صفات و افعال و آثار را شامل میشود.
🔳 #مصیبة؛ از مادۀ #صوب است.
#اصابة یعنی دَرْک. و #درک؛ نقطهی اتّصالِ حقیقیِ درک کننده و درک شده است.
(⚠️ با نفسِ این «اتّصال» در این بیان معرفتی، کار داریم.)
💧قرآن، بارانی را که متصّل بین #آسمان و #زمین است را "صَیِّب" معرّفی میفرماید (✿『 أَوْ «كَصَيِّبٍ» مِنَ السَّماء』✿؛ بقره، ۱۹).
نفسِ «اتّصال» (مُبَرّا و فارغ از تعیّنِ دو طرفِ اتصال)؛ واسطهی مطلقه یعنی حضرات آل الله (ع) هستند که «درستیِ» مطلق میباشد که به آن《صَـواب》میگویند. که همان #برجستگی_مطلقه و حقیقی، و شیئیتِ اشیاء است که از سماءِ #غیب، تا ارضِ #شهود؛ مَمدود و گسترده است و سماءِ و ارض (غیب و شهود - عالَمِ لا اشاره و عالَمِ اشاره)، دائماً به آن، قوام دارند و حدوث و بقائشان به حضرات آل الله(ع) است که در دعای ندبه میخوانیم:
🔻『 أَيْنَ وَجْهُ الله الَّذِي إِلَيْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ،
👈 أيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء 』🔺
کجاست آن وجه خداوند که اولیاء الهی متوجّه او هستند؟! کجاست آن وجود مقدّسی که سبب اتّصالِ بین زمین (کنایه از عالم اشاره - مَن علیه الحجّة - خلائق) و آسمان (کنایه از عالم لا اشاره - مَن له الحجّة - خداوند) است و آسمان و زمین به واسطهی او به همدیگر متّصلاند؟!
《صَواب》؛ از مادّهی «صَوب» است که هم ریشه با «مصیبة» میباشد.
چون کلمات و واژهها به سُخرهی اهل دنیا در آمده، معنایِ لطیفشان گاهی فراموش شده است!
و از آن جمله؛ همین کلمهی «مصیبة» است که به محضِ جاری شدنِ آن به لسان، لطائفِ آن جز برای معدودی از افراد، رخ عیان نمیکند، تا جائی که آیات قرآن را دالّ بر مذمَّتِ «مصیبت» بیان مینمایند. مثلاً در این آیات که فرموده است:
💎『 وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىَْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ(بقره، ۱۵۵)
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم «مُّصِيبَةٌ» قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(۱۵۶) 』💎
و مسلماً شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كاهش محصولات مىآزماييم، و صابران را نويد ده.
آنها كه هرگاه مصيبتى بدانها رسد [صبورى كنند] و گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او باز مىگرديم.
به حدّ و تعیّنِ «خوف و جوع و نقص در اموال و نَفْسها و ثمرات» میمانند وُ زمختی و ناسازگاری و ناگواریِ کلمهی «مصیبت» را آواری بر سر مصیبتزده میدانند و مطلبِ دیگری از حقیقت، برایشان معلوم نشده است!
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔴🕋 «دحو الأرض»؛ بسطی در اعماق حقائق!
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/388
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🍀 تمام موجودات به سردستۀ خود، حشر و جمع میشوند و آن سردسته به حلقۀ بالاتر. این حشر و جمع، میرسد به بشر که شرافت بر مخلوقات…
🔴🕋 «دحو الأرض»؛ بسطی در اعماق حقائق!
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/388
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🍀 تمام موجودات به سردستۀ خود، حشر و جمع میشوند و آن سردسته به حلقۀ بالاتر. این حشر و جمع، میرسد به بشر که شرافت بر مخلوقات…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
از باطنِ فَلَک، تا ظاهرِ فدک
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
༆
🔳 حضرت امام موسی کاظم؏ در پاسخ مصرّانهی هارون الرّشیدِ ملعون در مورد حدّ و مرزِ #فدک، میفرمایند (نقل به مضمون):
تمام بلادِ اسلامی، که مرزِ اوّلش؛ عدن، مرزِ دوّمش؛ سمرقند، مرزِ سوّمش؛ آفریقا، و مرزِ چهارمش؛ خزر و ارمنستان است.
❧═┅┅┄┄
❧ اوّلین دیندار و دیندارِ مطلق؛ شخصِ حضرت حقّ تعالی است و دین خداوند، اسلام است که حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرمایند:
◣『دِينُ اللَّهِ اسْمُهُ الْإِسْلَامُ وَ هُوَ دِينُ اللَّه.』◥
دین خداوند اسمش اسلام است و آن دینِ خودِ خداوند است.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۳۸
حضراتِ ائمه اطهار(ع) شخصِ «اسلام» و بلکه اصلِ آن هستند که حضرت مولی(ع) میفرمایند: ✿『أَنَا الْإِسلام؛ 📚بحار الأنوار، ج۲۶، ص۱۵۴』✿ و بلکه در زیارتِ آل الله(ع) بیان میفرمایند: ✿『السَّلام عَلَيْکمْ يَا أَصْلَ الْإِسلام النَّامِي؛📚بحار الأنوار، ج۹۹، ص۱۸۷』✿.
♡••࿐
و چون حضرات آل الله(ع) 《نَفْسِ اللهِ تَعَالَى؛ 📚بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۳۱》 هستند، و حضرت حقّ تعالی، صمد است و دینداریاش ذاتی و نفسی است، بنابراین؛
❖ خداوند که به اسلام دیندار است، یعنی؛ به ائمه اطهار(ع) دیندار است.
و این مطلب، توحید در دینداری، در معنای اخصّ الخواصّ است.
از این رو؛
❧ #اسلام از این که نفسِ باریتعالی است؛ «عند الله»است که قرآن میفرماید:
💎﴿«إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ﴾💎
همانا دين نزد خدا تنها اسلام است.
(آلعمران، ۱۹)
❀ آنچه که نفس باریتعالی بوده و «عند الله» باشد، مافوقِ زمان و مکان است. شخصِ اسلام(ع)؛ از نَفْس و اللهیّتِ الله، محقّق بوده و فائِق بر زمان و مکان است و زمان، به حضراتِ اسلام(ع)، جاری است و مکان به حضراتِ اسلام(ع)، مستقر است. و از همین فائقیّت و اطلاق، اسلام، به علی الاطلاق بودن؛ در زمان و مکان، متجلّی است.
منتَسَبین به اسلام نیز، در اضافه و بلکه صِرف الاضافه بودن به اسلام، از جلالَت قدری برخوردارند که بایستی به اسلام، مورد تأمّل و محاسبه قرار بگیرند.
֍ در نتیجه؛
«بلادِ اسلامی»، به وسعت و فراگیریِ #اسلام، همۀ سرزمینهاست که به همین حقیقت، پیامبرِ #اسلام(ص) پیامی از این سلم و سلامت که ظهوری از اسلام است را به این وجه بیان میفرمایند؛
🔻【 جُعِلَتْ لِي الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً 】🔺
برای من زمین محلّ سجده و پاک قرار داده شد.
📚من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۲۴۰
که «الارض»؛ ارضِ تعیّنات است. یعنی هر ذی اشاره و بلکه لااشارهای در «الْأَرْض» قرار گرفته و بلکه به این جعلِ مطهّر و مقدّس، از رجسِ «عدَم»، پا به طهارتِ «وجود» گذاشته و «موجود» است و دَم به دَم به یایِ «لِي» -یعنی شخصِ حضرت رسول اکرم ص-؛ حظّ از «مَسْجِداً»ی قوسِ نزول و «طَهُوراً»ی قوسِ صعود دارد و در تسبیحِ سجود و تحمیدِ طهور؛ مُدرکِ جلال و جمال(یابِس و رَطب) الهی است و به این برکت؛ توحیدِ حقّ که «لا هو إلا هو» میباشد را به جان و در کینونَت خویش، تصدیق میکند.
◉⇦ بنابراین؛
بیانِ محدودهی فدک به «بلاد اسلامی»، بیانِ حدّ و مرز نیست. که اگر اسلام؛ نفسِ الهی است، بلادِ الهی نیز مرزبندی ندارد، چنان که در روایات ظهور آمده است که اصلاً با ظهور حضرتِ جانان، بقیهی خدا، مولای دلبران، آمالِ بهتران؛ حضرت حجّة (روحی لذکره الفداء)؛ بیاعتبار بودنِ مرزها و حدود و ثغور بلاد و کشورها، معلوم شده و از بین میرود.
در نتیجه؛
بیانِ محدودهی فدک؛ بیانی از بیحدّیِ فدک است، بدین معنا که نه تنها بلادِ اسلامیِ مشهور را شامل میشود، بلکه تمامی مکان و لامکان، وَ شیء و لاشیء را نیز شامل میگردد.
❖ بنابراین؛ آن چهار مرزی که از آن در روایات یاد میشود؛ بیان و جلوهای از ارکانِ اربعۀ حقّ و حقیقت است که؛
❧ از #تسبیحات_اربعه و خدائیتِ خدا؛ آغاز،
❧ در چهار ضلعِ #بیت_المعمور؛ متجلّی،
❧ در وجوهِ #کعبه؛ مشهود،
❧ و به #دحو_الارض و کشیدگیِ کعبه؛ ممدود،
❧ و تا #عناصر_اربعه ی تمام موجودات؛ ملحوظ و منظور است.
و این مطلب، سایهای از فدک است.
❂☜ #فدک؛ تمامی فلَک و بلکه #فلک و مافوقِ فَلَک است.
که مالک وُ مُلک وُ مَلکوت وُ مَلَک وُ مَلَکات، تا برسد به مِلک، مالکیّت هر مالکی و مملوک و آثارش (#نه_فلک) را فراگرفته است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
از باطنِ فَلَک، تا ظاهرِ فدک
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
༆
🔳 حضرت امام موسی کاظم؏ در پاسخ مصرّانهی هارون الرّشیدِ ملعون در مورد حدّ و مرزِ #فدک، میفرمایند (نقل به مضمون):
تمام بلادِ اسلامی، که مرزِ اوّلش؛ عدن، مرزِ دوّمش؛ سمرقند، مرزِ سوّمش؛ آفریقا، و مرزِ چهارمش؛ خزر و ارمنستان است.
❧═┅┅┄┄
❧ اوّلین دیندار و دیندارِ مطلق؛ شخصِ حضرت حقّ تعالی است و دین خداوند، اسلام است که حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرمایند:
◣『دِينُ اللَّهِ اسْمُهُ الْإِسْلَامُ وَ هُوَ دِينُ اللَّه.』◥
دین خداوند اسمش اسلام است و آن دینِ خودِ خداوند است.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۳۸
حضراتِ ائمه اطهار(ع) شخصِ «اسلام» و بلکه اصلِ آن هستند که حضرت مولی(ع) میفرمایند: ✿『أَنَا الْإِسلام؛ 📚بحار الأنوار، ج۲۶، ص۱۵۴』✿ و بلکه در زیارتِ آل الله(ع) بیان میفرمایند: ✿『السَّلام عَلَيْکمْ يَا أَصْلَ الْإِسلام النَّامِي؛📚بحار الأنوار، ج۹۹، ص۱۸۷』✿.
♡••࿐
و چون حضرات آل الله(ع) 《نَفْسِ اللهِ تَعَالَى؛ 📚بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۳۱》 هستند، و حضرت حقّ تعالی، صمد است و دینداریاش ذاتی و نفسی است، بنابراین؛
❖ خداوند که به اسلام دیندار است، یعنی؛ به ائمه اطهار(ع) دیندار است.
و این مطلب، توحید در دینداری، در معنای اخصّ الخواصّ است.
از این رو؛
❧ #اسلام از این که نفسِ باریتعالی است؛ «عند الله»است که قرآن میفرماید:
💎﴿«إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ﴾💎
همانا دين نزد خدا تنها اسلام است.
(آلعمران، ۱۹)
❀ آنچه که نفس باریتعالی بوده و «عند الله» باشد، مافوقِ زمان و مکان است. شخصِ اسلام(ع)؛ از نَفْس و اللهیّتِ الله، محقّق بوده و فائِق بر زمان و مکان است و زمان، به حضراتِ اسلام(ع)، جاری است و مکان به حضراتِ اسلام(ع)، مستقر است. و از همین فائقیّت و اطلاق، اسلام، به علی الاطلاق بودن؛ در زمان و مکان، متجلّی است.
منتَسَبین به اسلام نیز، در اضافه و بلکه صِرف الاضافه بودن به اسلام، از جلالَت قدری برخوردارند که بایستی به اسلام، مورد تأمّل و محاسبه قرار بگیرند.
֍ در نتیجه؛
«بلادِ اسلامی»، به وسعت و فراگیریِ #اسلام، همۀ سرزمینهاست که به همین حقیقت، پیامبرِ #اسلام(ص) پیامی از این سلم و سلامت که ظهوری از اسلام است را به این وجه بیان میفرمایند؛
🔻【 جُعِلَتْ لِي الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً 】🔺
برای من زمین محلّ سجده و پاک قرار داده شد.
📚من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۲۴۰
که «الارض»؛ ارضِ تعیّنات است. یعنی هر ذی اشاره و بلکه لااشارهای در «الْأَرْض» قرار گرفته و بلکه به این جعلِ مطهّر و مقدّس، از رجسِ «عدَم»، پا به طهارتِ «وجود» گذاشته و «موجود» است و دَم به دَم به یایِ «لِي» -یعنی شخصِ حضرت رسول اکرم ص-؛ حظّ از «مَسْجِداً»ی قوسِ نزول و «طَهُوراً»ی قوسِ صعود دارد و در تسبیحِ سجود و تحمیدِ طهور؛ مُدرکِ جلال و جمال(یابِس و رَطب) الهی است و به این برکت؛ توحیدِ حقّ که «لا هو إلا هو» میباشد را به جان و در کینونَت خویش، تصدیق میکند.
◉⇦ بنابراین؛
بیانِ محدودهی فدک به «بلاد اسلامی»، بیانِ حدّ و مرز نیست. که اگر اسلام؛ نفسِ الهی است، بلادِ الهی نیز مرزبندی ندارد، چنان که در روایات ظهور آمده است که اصلاً با ظهور حضرتِ جانان، بقیهی خدا، مولای دلبران، آمالِ بهتران؛ حضرت حجّة (روحی لذکره الفداء)؛ بیاعتبار بودنِ مرزها و حدود و ثغور بلاد و کشورها، معلوم شده و از بین میرود.
در نتیجه؛
بیانِ محدودهی فدک؛ بیانی از بیحدّیِ فدک است، بدین معنا که نه تنها بلادِ اسلامیِ مشهور را شامل میشود، بلکه تمامی مکان و لامکان، وَ شیء و لاشیء را نیز شامل میگردد.
❖ بنابراین؛ آن چهار مرزی که از آن در روایات یاد میشود؛ بیان و جلوهای از ارکانِ اربعۀ حقّ و حقیقت است که؛
❧ از #تسبیحات_اربعه و خدائیتِ خدا؛ آغاز،
❧ در چهار ضلعِ #بیت_المعمور؛ متجلّی،
❧ در وجوهِ #کعبه؛ مشهود،
❧ و به #دحو_الارض و کشیدگیِ کعبه؛ ممدود،
❧ و تا #عناصر_اربعه ی تمام موجودات؛ ملحوظ و منظور است.
و این مطلب، سایهای از فدک است.
❂☜ #فدک؛ تمامی فلَک و بلکه #فلک و مافوقِ فَلَک است.
که مالک وُ مُلک وُ مَلکوت وُ مَلَک وُ مَلَکات، تا برسد به مِلک، مالکیّت هر مالکی و مملوک و آثارش (#نه_فلک) را فراگرفته است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
💠 به همان قوّت که اسلام، رشحهای از رشحاتِ آلالله(؏) میباشد؛ بلاد اسلامی، جلوهای از جلواتِ ائمهی اطهار(؏) است. وقتی ارضِ تعیّنات از #دحو_الارض کعبه گسترده شده و دَم به دَم به کعبه، موجود است؛ بلاد هم به «بلدِ حرام»، وجود و حُرمتِ وجودی دارد. و این در حالی است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند
◣『نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَام』◥
ما شهر حرام هستیم (که مکّه جلوهای از آن است).
📚بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۰۳
«الْبَلَدُ الْحَرَام»؛ روحِ همۀ بلاد است و چون جلوۀ حقّ است و قِسمِ حقیقی است، قَسَم الهی در سورۀ #بلد به آن صورت میگیرد که:
💎﴿لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ ✾ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ ﴾💎
سوگند به اين شهر [بلد حرام]. شهری که تو [ای حقیقتِ بَلَد، یا رسول الله -ص-] در آن ساکن هستی.
(بلد، آیات ۱ و ۲)
پس؛
وقتی در مورد غصبِ فدک در زیارت روزِ غدیرِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) صحبت میشود، ائمه اطهار(ع) با این انشاء میفرمایند:
🔹«وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ،
❂☜ غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكاً،...»🔹▣⇣
موضوع شگفتانگیزتر و مصیبت هولناکتر، پس از انکار حق تو، غصب حضرت صدیقۀ زهرا (س) سرورِ زنان، در مورد فدک بود...
📚المزار(للشهيد الاول)، ص۸۴
▣ ⇡ دقّت شود که؛ نفرمودند غصب فدک که مال حضرت زهرا (س) بوده، بلکه غصب شخص حضرت زهرا سلام الله علیها را پیش میاندازند و بعد تمیزِ «فدکاً» را بیان میفرمایند که؛ غصب حضرت صدیقۀ زهرا(س) تا «فدکاً» ممدود است.
بدین معنا که شخصِ حضرتِ صدّیقةُ الزهراء (س)؛ به «سَيِّدَةُ النِّسَاء»بودن (که شاخصه وجودیِ نساء؛ خلوَتنشینی است)؛ سیّدِ خلوتنشینان، بلکه سیادتِ مقامِ خلوَت هستند. و #فدک هم؛ مکان است و نهایتِ جلوَت، نتیجه آنکه؛ اینگونه بیان نمودنِ غصبِ فدک یعنی؛
غصبِ فدک از خلوَتِ وجود تا نهایتِ جلوَتِ موجودات، موردِ اشاره است.
این چنین بیانی؛ شدّت بیانِ غصب است که غاصبینِ ملعونِ آن، از خلوَت تا جلوَت، جسارت کردهاند.
▣⇦ بنابراین؛
«فدک»؛ منسوب و منتسب و مدّ وجودِ فاطر هستی، یعنی حضرت صدّیقۀ طاهره(س)، موجود و مورد اشاره است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها که آن #مقام_عماء، #کنز_مخفی و حقیقتِ ذاتِ باری هستند، تا نهایتِ موجودات که مکان و مکانیات است، همه را فراگرفتهاند، بنابراین؛
جسارت و غاصب بودنِ غاصبین فدک، از نهایتِ خلوَت تا نهایتِ جلوَت است و اگر به غصبِ زمینِ فدک اشاره شده، برای اهالیِ عالمِ حدود است، تا هر ذیاشارهای، درکی از غاصب بودنِ خلفایِ سَگانه پیدا کند.🔥
❑ النهایة؛
تمام کسانی که واحدِ بغضِ حضرت فاطمه(س) را داشته باشند (یعنی؛ ولایت حضرت مولی -ع- را قبول نکرده باشند)، به حرامی در روی زمین، زندگی میکنند. که برای پرهیز از اطالهی کلام، این بیان را با یکی از فرمایشاتِ مُنشئ عالَم هستی، حضرت ختمی مرتبت(ص) ختم نمائیم که به تصریح در مورد مبغضین حضرت فاطمه(س) میفرمایند:
◣『مَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُبْغِضاً لَهَا مَشَى حَرَاماً.』◥
هرکسی که با بغض فاطمه(س)، بر زمین راه میرود؛ به حرامی راه رفته است.
✅ تذکر:
«مَشی» به معنای عامّ منظور است که جاریِ بودن شیئیّت است. و معنایِ فرمایش حضرت(ص)، صرفاً راه رفتن ظاهری نیست، بلکه نَفْسِ زندگی این افراد است که نفَس نفَسهایِ ایشان حقیقتاً حرام میباشد.
🍃 الهی!
جانانه و از مکنونِ سرّ تا ظاهر و عَلانیّت، همراهِ خداوند و ائمه اطهار(ع)؛ لاعِنِ غاصبین خلافت و تابعینشان باشیم که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
◣『اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا فِي مَكْنُونِ السِّرِّ وَ ظَاهِرِ الْعَلَانِيَة』◥
📜#دعای_صنمی_قریش -
📚مصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص۵۵۳
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#فدک
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
💠 به همان قوّت که اسلام، رشحهای از رشحاتِ آلالله(؏) میباشد؛ بلاد اسلامی، جلوهای از جلواتِ ائمهی اطهار(؏) است. وقتی ارضِ تعیّنات از #دحو_الارض کعبه گسترده شده و دَم به دَم به کعبه، موجود است؛ بلاد هم به «بلدِ حرام»، وجود و حُرمتِ وجودی دارد. و این در حالی است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند
◣『نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَام』◥
ما شهر حرام هستیم (که مکّه جلوهای از آن است).
📚بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۰۳
«الْبَلَدُ الْحَرَام»؛ روحِ همۀ بلاد است و چون جلوۀ حقّ است و قِسمِ حقیقی است، قَسَم الهی در سورۀ #بلد به آن صورت میگیرد که:
💎﴿لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ ✾ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ ﴾💎
سوگند به اين شهر [بلد حرام]. شهری که تو [ای حقیقتِ بَلَد، یا رسول الله -ص-] در آن ساکن هستی.
(بلد، آیات ۱ و ۲)
پس؛
وقتی در مورد غصبِ فدک در زیارت روزِ غدیرِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) صحبت میشود، ائمه اطهار(ع) با این انشاء میفرمایند:
🔹«وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ،
❂☜ غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكاً،...»🔹▣⇣
موضوع شگفتانگیزتر و مصیبت هولناکتر، پس از انکار حق تو، غصب حضرت صدیقۀ زهرا (س) سرورِ زنان، در مورد فدک بود...
📚المزار(للشهيد الاول)، ص۸۴
▣ ⇡ دقّت شود که؛ نفرمودند غصب فدک که مال حضرت زهرا (س) بوده، بلکه غصب شخص حضرت زهرا سلام الله علیها را پیش میاندازند و بعد تمیزِ «فدکاً» را بیان میفرمایند که؛ غصب حضرت صدیقۀ زهرا(س) تا «فدکاً» ممدود است.
بدین معنا که شخصِ حضرتِ صدّیقةُ الزهراء (س)؛ به «سَيِّدَةُ النِّسَاء»بودن (که شاخصه وجودیِ نساء؛ خلوَتنشینی است)؛ سیّدِ خلوتنشینان، بلکه سیادتِ مقامِ خلوَت هستند. و #فدک هم؛ مکان است و نهایتِ جلوَت، نتیجه آنکه؛ اینگونه بیان نمودنِ غصبِ فدک یعنی؛
غصبِ فدک از خلوَتِ وجود تا نهایتِ جلوَتِ موجودات، موردِ اشاره است.
این چنین بیانی؛ شدّت بیانِ غصب است که غاصبینِ ملعونِ آن، از خلوَت تا جلوَت، جسارت کردهاند.
▣⇦ بنابراین؛
«فدک»؛ منسوب و منتسب و مدّ وجودِ فاطر هستی، یعنی حضرت صدّیقۀ طاهره(س)، موجود و مورد اشاره است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها که آن #مقام_عماء، #کنز_مخفی و حقیقتِ ذاتِ باری هستند، تا نهایتِ موجودات که مکان و مکانیات است، همه را فراگرفتهاند، بنابراین؛
جسارت و غاصب بودنِ غاصبین فدک، از نهایتِ خلوَت تا نهایتِ جلوَت است و اگر به غصبِ زمینِ فدک اشاره شده، برای اهالیِ عالمِ حدود است، تا هر ذیاشارهای، درکی از غاصب بودنِ خلفایِ سَگانه پیدا کند.🔥
❑ النهایة؛
تمام کسانی که واحدِ بغضِ حضرت فاطمه(س) را داشته باشند (یعنی؛ ولایت حضرت مولی -ع- را قبول نکرده باشند)، به حرامی در روی زمین، زندگی میکنند. که برای پرهیز از اطالهی کلام، این بیان را با یکی از فرمایشاتِ مُنشئ عالَم هستی، حضرت ختمی مرتبت(ص) ختم نمائیم که به تصریح در مورد مبغضین حضرت فاطمه(س) میفرمایند:
◣『مَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُبْغِضاً لَهَا مَشَى حَرَاماً.』◥
هرکسی که با بغض فاطمه(س)، بر زمین راه میرود؛ به حرامی راه رفته است.
✅ تذکر:
«مَشی» به معنای عامّ منظور است که جاریِ بودن شیئیّت است. و معنایِ فرمایش حضرت(ص)، صرفاً راه رفتن ظاهری نیست، بلکه نَفْسِ زندگی این افراد است که نفَس نفَسهایِ ایشان حقیقتاً حرام میباشد.
🍃 الهی!
جانانه و از مکنونِ سرّ تا ظاهر و عَلانیّت، همراهِ خداوند و ائمه اطهار(ع)؛ لاعِنِ غاصبین خلافت و تابعینشان باشیم که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
◣『اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا فِي مَكْنُونِ السِّرِّ وَ ظَاهِرِ الْعَلَانِيَة』◥
📜#دعای_صنمی_قریش -
📚مصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص۵۵۳
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#فدک
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🕋
🍃۞ و امّا؛ عرض شد که درون کعبه، حاقُّ الحاقّ کعبه، و حقیقتِ «لا إله إلّا الله» است.
🌿⇯֎ در هنگام میلاد ظاهری حضرت مولی (علیه السّلام)؛ کعبه نه از دَرب، بلکه از #دیوار به استقبال میآید. که این؛ تنها یک واقعه نیست که کعبه شکافته شد، بلکه؛
🍃֎⇦ آشکار شدنِ حقیقتِ 🔅«لا إله إلّا الله»🔅 است.
🔔۞ دقّت بفرمائید:
💠 نبودنِ دیوارِ حدود و تعیّنات؛
❂☜ بیحـَــدّیِ «لا إله إلّا الله» است.
🍃⇯֎ پس بیحـــــدّیِ «لا إله إلّا الله» ظاهر میگردد و فاشْ بیان میکند که؛
❂☜ شرطِ 🔅«لا إله إلّا الله»🔅 خودِ اوست، و ولیّ الله الاعظم (؏) از اینکه حقیقتِ «لا إله إلّا الله» است، در انظارِ عُموم؛ وارد آن میشود. و إلّا؛ او نرفته بود که وارد شود. او بود و او بود و او بود.
🌿۞ چون دانستیم که داخل کعبه؛ #یقین است، و خودِ کعبه؛ #ایمان، پس بدانیم:
❂☜ کعبه که ایمان است، ایمان؛ نفیِ غیر میکند (یعنی؛ «لا إله»)، تا اثباتِ الله کند («الله»).
و یقین؛ خودِ الله است که به ولیّاش فریادِ🔻«أنا اليقين؛ 📚مشارق الانوار، ص۲۶۰»🔺سر داده است.
🍃۞ تا اینجا با دلْ آمدهاید تا لطائفِ آخر به جانتان بنشیند؟!
☀️⇯֎ همانطور که حرفِ استثناءِ «إلّا» در 《لا إله "إلّا" الله》، مُستثناء را از مستثناء مِنه جدا کرده و میشکافد و نفیِ إله از حقیقتِ الله مینماید؛ شکافِ کعبه، مبیّنِ و ظهورِ همان استثناء ابدی است.
🌿֎⇦ #شکاف_کعبه؛
❂☜ شکافِ «إلّا»ی 《لا إله "إلّا" الله》 است.
که چون «لا إله إلّا الله» یک کلمه است و به عبارتی؛ بسیط است، و جدایی و ترکیب در هیچ حرف و کلمهای از آن نمیباشد، و این بساطت هیچگاه ضیق و بسته نمیشود؛
🌿🕋 چنان که شکاف کعبه به بسیط بودنِ کلمۀ 《لا إله إلّا الله》؛ به طور جاودانه و همیشگی بسیط و بــــاز است و احدی نمیتواند این بساطت را بپوشاند.
🔰 کلامِ آخر صرفاً به اشاره :
🕋 کعبه؛ سیّد الاشیاء است که #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات، از کعبه محقّق است.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388 )
کعبه که سیّد الاشیاء است، در پیشگاهِ حضرت وجه الله مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام، جاودانه شکست. و شکستگی و نفس هلاکت و فنایِ خود را ظاهر نمود که؛
💎﴿كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه﴾💎
🔹هر چیزی هالک است الّا وجه خدا.
(سورۀ قصص، آیۀ ۸۸)
(🔷 حدیث: «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر روایی برهان، ج ۴، ص: ۲۹۴»)
💎﴿كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه﴾💎 حقیقتِ 《لا إله إلّا الله》 است.
🕋 شکاف کعبه، ظاهر نمود که بیت الله، بدونِ «وجه الله»، خرابه و ویرانه و هالک حقیقی است.
بیت الله که مَطاف و قبله و عبادتگاهِ مطلقِ عابدین است، بدونِ حضراتِ آل الله(ع)؛ ویرانه و هالک است.
این حقیقت که برای سیّد الاشیاء بیان شد؛ از آن مقامی است که برای شیء حقیقی مطرح است که؛
🔻《أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّة》🔺
ذاتِ الهی؛ شیئی، به حقیقتِ شیئیت است (خداوند، شیء حقیقی است).
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۸۱
الحمد لله العلی🍃
🔻『الْحَمْدُ للهِ الَّذِي ذَهَلَتِ الْعُقُولُ عَنْ مَبْلَغِ كُنْهِ عَظَمَتِه』
📚الدروع الواقية – سید بن طاووس، ص۱۸۷
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_شکاف_کعبه
"لقدِ اسْتَمسَک بِالعروةِ وُثقیٰ" امشب
که به یک رشحه تجلّی رخِ لیلا امشب
عرش، منظومۀ ابروی هلالش به دو قوس
معتکف آمده در لیلةُ الأسریٰ امشب
فرش مجموعۀ گیسوی پریشانِ شهود
که ز «إلّا»ییِ او آمده با «لا» امشب
آن که بودست و نبودست به جز او بودی
یعنی آن «لا» که عیان آمده «إلّا» امشب
«لا» به «إلّا»ییِ «لا»یی که بُوَد «إلّا الله»
متجلّی شده در «نـــا»ییَّتِ «نــــا» امشب
که ز «نَحنُ هُوَ» ما اوّلُ شیءٍ یعنی؛
«أنا هُــو»، «هُــو أنا»، «نَحنُ» شده معنا امشب
(شعر از: طرّۀ اصفهانی)
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🍃۞ و امّا؛ عرض شد که درون کعبه، حاقُّ الحاقّ کعبه، و حقیقتِ «لا إله إلّا الله» است.
🌿⇯֎ در هنگام میلاد ظاهری حضرت مولی (علیه السّلام)؛ کعبه نه از دَرب، بلکه از #دیوار به استقبال میآید. که این؛ تنها یک واقعه نیست که کعبه شکافته شد، بلکه؛
🍃֎⇦ آشکار شدنِ حقیقتِ 🔅«لا إله إلّا الله»🔅 است.
🔔۞ دقّت بفرمائید:
💠 نبودنِ دیوارِ حدود و تعیّنات؛
❂☜ بیحـَــدّیِ «لا إله إلّا الله» است.
🍃⇯֎ پس بیحـــــدّیِ «لا إله إلّا الله» ظاهر میگردد و فاشْ بیان میکند که؛
❂☜ شرطِ 🔅«لا إله إلّا الله»🔅 خودِ اوست، و ولیّ الله الاعظم (؏) از اینکه حقیقتِ «لا إله إلّا الله» است، در انظارِ عُموم؛ وارد آن میشود. و إلّا؛ او نرفته بود که وارد شود. او بود و او بود و او بود.
🌿۞ چون دانستیم که داخل کعبه؛ #یقین است، و خودِ کعبه؛ #ایمان، پس بدانیم:
❂☜ کعبه که ایمان است، ایمان؛ نفیِ غیر میکند (یعنی؛ «لا إله»)، تا اثباتِ الله کند («الله»).
و یقین؛ خودِ الله است که به ولیّاش فریادِ🔻«أنا اليقين؛ 📚مشارق الانوار، ص۲۶۰»🔺سر داده است.
🍃۞ تا اینجا با دلْ آمدهاید تا لطائفِ آخر به جانتان بنشیند؟!
☀️⇯֎ همانطور که حرفِ استثناءِ «إلّا» در 《لا إله "إلّا" الله》، مُستثناء را از مستثناء مِنه جدا کرده و میشکافد و نفیِ إله از حقیقتِ الله مینماید؛ شکافِ کعبه، مبیّنِ و ظهورِ همان استثناء ابدی است.
🌿֎⇦ #شکاف_کعبه؛
❂☜ شکافِ «إلّا»ی 《لا إله "إلّا" الله》 است.
که چون «لا إله إلّا الله» یک کلمه است و به عبارتی؛ بسیط است، و جدایی و ترکیب در هیچ حرف و کلمهای از آن نمیباشد، و این بساطت هیچگاه ضیق و بسته نمیشود؛
🌿🕋 چنان که شکاف کعبه به بسیط بودنِ کلمۀ 《لا إله إلّا الله》؛ به طور جاودانه و همیشگی بسیط و بــــاز است و احدی نمیتواند این بساطت را بپوشاند.
🔰 کلامِ آخر صرفاً به اشاره :
🕋 کعبه؛ سیّد الاشیاء است که #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات، از کعبه محقّق است.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388 )
کعبه که سیّد الاشیاء است، در پیشگاهِ حضرت وجه الله مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام، جاودانه شکست. و شکستگی و نفس هلاکت و فنایِ خود را ظاهر نمود که؛
💎﴿كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه﴾💎
🔹هر چیزی هالک است الّا وجه خدا.
(سورۀ قصص، آیۀ ۸۸)
(🔷 حدیث: «نحنُ وَجهُ الله؛ 📚تفسیر روایی برهان، ج ۴، ص: ۲۹۴»)
💎﴿كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه﴾💎 حقیقتِ 《لا إله إلّا الله》 است.
🕋 شکاف کعبه، ظاهر نمود که بیت الله، بدونِ «وجه الله»، خرابه و ویرانه و هالک حقیقی است.
بیت الله که مَطاف و قبله و عبادتگاهِ مطلقِ عابدین است، بدونِ حضراتِ آل الله(ع)؛ ویرانه و هالک است.
این حقیقت که برای سیّد الاشیاء بیان شد؛ از آن مقامی است که برای شیء حقیقی مطرح است که؛
🔻《أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّة》🔺
ذاتِ الهی؛ شیئی، به حقیقتِ شیئیت است (خداوند، شیء حقیقی است).
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۸۱
الحمد لله العلی🍃
🔻『الْحَمْدُ للهِ الَّذِي ذَهَلَتِ الْعُقُولُ عَنْ مَبْلَغِ كُنْهِ عَظَمَتِه』
📚الدروع الواقية – سید بن طاووس، ص۱۸۷
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_شکاف_کعبه
"لقدِ اسْتَمسَک بِالعروةِ وُثقیٰ" امشب
که به یک رشحه تجلّی رخِ لیلا امشب
عرش، منظومۀ ابروی هلالش به دو قوس
معتکف آمده در لیلةُ الأسریٰ امشب
فرش مجموعۀ گیسوی پریشانِ شهود
که ز «إلّا»ییِ او آمده با «لا» امشب
آن که بودست و نبودست به جز او بودی
یعنی آن «لا» که عیان آمده «إلّا» امشب
«لا» به «إلّا»ییِ «لا»یی که بُوَد «إلّا الله»
متجلّی شده در «نـــا»ییَّتِ «نــــا» امشب
که ز «نَحنُ هُوَ» ما اوّلُ شیءٍ یعنی؛
«أنا هُــو»، «هُــو أنا»، «نَحنُ» شده معنا امشب
(شعر از: طرّۀ اصفهانی)
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔴🕋 «دحو الأرض»؛ بسطی در اعماق حقائق!
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/388
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🍀 تمام موجودات به سردستۀ خود، حشر و جمع میشوند و آن سردسته به حلقۀ بالاتر. این حشر و جمع، میرسد به بشر که شرافت بر مخلوقات…
🔴🕋 «دحو الأرض»؛ بسطی در اعماق حقائق!
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/388
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🍀 تمام موجودات به سردستۀ خود، حشر و جمع میشوند و آن سردسته به حلقۀ بالاتر. این حشر و جمع، میرسد به بشر که شرافت بر مخلوقات…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔲
🔅 #برجستگی_حقیقی در هر شیئی، آن است که در تمامِ مراتبِ وجودیِ آن، برجسته باشد و بلکه تمامیّتِ همهی مراتبِ وجودیِ آن شیء باشد. یعنی شیء، در تمام مراتبِ وجودیاش (که شاملِ ذات و صفات و افعال و آثار است)، دائماً به آن برجستگی؛ ذات و صفات و افعال و آثار دارد، و دائماً در تمام مراتبِ وجودیاش، برگشتِ توحیدی به آن دارد که؛ ❖『 إنّا لله و إنّا إلیه راجعون』 ❖.
🕋 "کعبه"؛ مکانِ #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات است.
دَحو الارض بودن که کشیدگیِ مطلقِ ارضِ تعیّنات (یعنی همۀ اشیاء)، دائماً از کعبه (که محلّ میلادِ حضرتِ ولیّ الله ع است) حیات دارد («هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْء؛ 📚 الکافی، ج۱، ص۱۳۰»).
پس #کعبه؛ دائماً مَظهرِ برجستگیِ در تمام مراتبِ وجودیِ موجودات است.
این برجستگی، همان #تسبیحات_اربعه است که طبق احادیث؛ چهار رکنِ حقیقتِ کعبه میباشد، و شیئیتِ هر شیئی است و هر شیئی دائم التّسبیح به آن است و #ارکان_اربعه و #عناصر_اربعه ، جلواتی از آن هستند.
(برای مطالعه بیشتر لطائف این خصوص، رجوع شود به مقالهی《 «دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق》👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388)
🔻➂❖ قدم سوّم - مختصری در مورد #رزایا •●•
🔲 «الرَزایا»، جمع «الرَزِيّة»، از مادّهی «رَزَأَ»؛ به معنایِ مصائب است.
#مصیبت در نظر عموم افراد، ناگواراییِ حَدّی است که بعد از تصوّر کینونَت و نَفْسِ افراد (یعنی بعد از مرتبهی ذاتِ افراد)، تحتِ عناوینِ مختلف، به آنها #اصابت و برخورد میکند.
یعنی مصیبت را صرفاً چنین مصیبتی میبینند که شخصی «هست» (کینونت و ذات و نفس)، و بعد، امری یا شیءِ دیگری، در مرتبهی صفات یا افعال یا آثار، به این شخص، اصابت میکند.
در حالی که مطلب فراتر است و بایستی مصیبت را در عالَم حقیقت، و با منظرِ اطلاق بشناسیم. که مصیبت مطلقه؛ تمام مراتبِ ذات و صفات و افعال و آثار را شامل میشود.
🔳 #مصیبة؛ از مادۀ #صوب است.
#اصابة یعنی دَرْک. و #درک؛ نقطهی اتّصالِ حقیقیِ درک کننده و درک شده است.
(⚠️ با نفسِ این «اتّصال» در این بیان معرفتی، کار داریم.)
💧قرآن، بارانی را که متصّل بین #آسمان و #زمین است را "صَیِّب" معرّفی میفرماید (✿『 أَوْ «كَصَيِّبٍ» مِنَ السَّماء』✿؛ بقره، ۱۹).
نفسِ «اتّصال» (مُبَرّا و فارغ از تعیّنِ دو طرفِ اتصال)؛ واسطهی مطلقه یعنی حضرات آل الله (ع) هستند که «درستیِ» مطلق میباشد که به آن《صَـواب》میگویند. که همان #برجستگی_مطلقه و حقیقی، و شیئیتِ اشیاء است که از سماءِ #غیب، تا ارضِ #شهود؛ مَمدود و گسترده است و سماءِ و ارض (غیب و شهود - عالَمِ لا اشاره و عالَمِ اشاره)، دائماً به آن، قوام دارند و حدوث و بقائشان به حضرات آل الله(ع) است که در دعای ندبه میخوانیم:
🔻『 أَيْنَ وَجْهُ الله الَّذِي إِلَيْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ،
👈 أيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء 』🔺
کجاست آن وجه خداوند که اولیاء الهی متوجّه او هستند؟! کجاست آن وجود مقدّسی که سبب اتّصالِ بین زمین (کنایه از عالم اشاره - مَن علیه الحجّة - خلائق) و آسمان (کنایه از عالم لا اشاره - مَن له الحجّة - خداوند) است و آسمان و زمین به واسطهی او به همدیگر متّصلاند؟!
《صَواب》؛ از مادّهی «صَوب» است که هم ریشه با «مصیبة» میباشد.
چون کلمات و واژهها به سُخرهی اهل دنیا در آمده، معنایِ لطیفشان گاهی فراموش شده است!
و از آن جمله؛ همین کلمهی «مصیبة» است که به محضِ جاری شدنِ آن به لسان، لطائفِ آن جز برای معدودی از افراد، رخ عیان نمیکند، تا جائی که آیات قرآن را دالّ بر مذمَّتِ «مصیبت» بیان مینمایند. مثلاً در این آیات که فرموده است:
💎『 وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىَْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ(بقره، ۱۵۵)
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم «مُّصِيبَةٌ» قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(۱۵۶) 』💎
و مسلماً شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كاهش محصولات مىآزماييم، و صابران را نويد ده.
آنها كه هرگاه مصيبتى بدانها رسد [صبورى كنند] و گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او باز مىگرديم.
به حدّ و تعیّنِ «خوف و جوع و نقص در اموال و نَفْسها و ثمرات» میمانند وُ زمختی و ناسازگاری و ناگواریِ کلمهی «مصیبت» را آواری بر سر مصیبتزده میدانند و مطلبِ دیگری از حقیقت، برایشان معلوم نشده است!
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔅 #برجستگی_حقیقی در هر شیئی، آن است که در تمامِ مراتبِ وجودیِ آن، برجسته باشد و بلکه تمامیّتِ همهی مراتبِ وجودیِ آن شیء باشد. یعنی شیء، در تمام مراتبِ وجودیاش (که شاملِ ذات و صفات و افعال و آثار است)، دائماً به آن برجستگی؛ ذات و صفات و افعال و آثار دارد، و دائماً در تمام مراتبِ وجودیاش، برگشتِ توحیدی به آن دارد که؛ ❖『 إنّا لله و إنّا إلیه راجعون』 ❖.
🕋 "کعبه"؛ مکانِ #دحو_الارض و کشیدگیِ ارضِ تعیّنات است.
دَحو الارض بودن که کشیدگیِ مطلقِ ارضِ تعیّنات (یعنی همۀ اشیاء)، دائماً از کعبه (که محلّ میلادِ حضرتِ ولیّ الله ع است) حیات دارد («هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْء؛ 📚 الکافی، ج۱، ص۱۳۰»).
پس #کعبه؛ دائماً مَظهرِ برجستگیِ در تمام مراتبِ وجودیِ موجودات است.
این برجستگی، همان #تسبیحات_اربعه است که طبق احادیث؛ چهار رکنِ حقیقتِ کعبه میباشد، و شیئیتِ هر شیئی است و هر شیئی دائم التّسبیح به آن است و #ارکان_اربعه و #عناصر_اربعه ، جلواتی از آن هستند.
(برای مطالعه بیشتر لطائف این خصوص، رجوع شود به مقالهی《 «دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق》👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388)
🔻➂❖ قدم سوّم - مختصری در مورد #رزایا •●•
🔲 «الرَزایا»، جمع «الرَزِيّة»، از مادّهی «رَزَأَ»؛ به معنایِ مصائب است.
#مصیبت در نظر عموم افراد، ناگواراییِ حَدّی است که بعد از تصوّر کینونَت و نَفْسِ افراد (یعنی بعد از مرتبهی ذاتِ افراد)، تحتِ عناوینِ مختلف، به آنها #اصابت و برخورد میکند.
یعنی مصیبت را صرفاً چنین مصیبتی میبینند که شخصی «هست» (کینونت و ذات و نفس)، و بعد، امری یا شیءِ دیگری، در مرتبهی صفات یا افعال یا آثار، به این شخص، اصابت میکند.
در حالی که مطلب فراتر است و بایستی مصیبت را در عالَم حقیقت، و با منظرِ اطلاق بشناسیم. که مصیبت مطلقه؛ تمام مراتبِ ذات و صفات و افعال و آثار را شامل میشود.
🔳 #مصیبة؛ از مادۀ #صوب است.
#اصابة یعنی دَرْک. و #درک؛ نقطهی اتّصالِ حقیقیِ درک کننده و درک شده است.
(⚠️ با نفسِ این «اتّصال» در این بیان معرفتی، کار داریم.)
💧قرآن، بارانی را که متصّل بین #آسمان و #زمین است را "صَیِّب" معرّفی میفرماید (✿『 أَوْ «كَصَيِّبٍ» مِنَ السَّماء』✿؛ بقره، ۱۹).
نفسِ «اتّصال» (مُبَرّا و فارغ از تعیّنِ دو طرفِ اتصال)؛ واسطهی مطلقه یعنی حضرات آل الله (ع) هستند که «درستیِ» مطلق میباشد که به آن《صَـواب》میگویند. که همان #برجستگی_مطلقه و حقیقی، و شیئیتِ اشیاء است که از سماءِ #غیب، تا ارضِ #شهود؛ مَمدود و گسترده است و سماءِ و ارض (غیب و شهود - عالَمِ لا اشاره و عالَمِ اشاره)، دائماً به آن، قوام دارند و حدوث و بقائشان به حضرات آل الله(ع) است که در دعای ندبه میخوانیم:
🔻『 أَيْنَ وَجْهُ الله الَّذِي إِلَيْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ،
👈 أيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء 』🔺
کجاست آن وجه خداوند که اولیاء الهی متوجّه او هستند؟! کجاست آن وجود مقدّسی که سبب اتّصالِ بین زمین (کنایه از عالم اشاره - مَن علیه الحجّة - خلائق) و آسمان (کنایه از عالم لا اشاره - مَن له الحجّة - خداوند) است و آسمان و زمین به واسطهی او به همدیگر متّصلاند؟!
《صَواب》؛ از مادّهی «صَوب» است که هم ریشه با «مصیبة» میباشد.
چون کلمات و واژهها به سُخرهی اهل دنیا در آمده، معنایِ لطیفشان گاهی فراموش شده است!
و از آن جمله؛ همین کلمهی «مصیبة» است که به محضِ جاری شدنِ آن به لسان، لطائفِ آن جز برای معدودی از افراد، رخ عیان نمیکند، تا جائی که آیات قرآن را دالّ بر مذمَّتِ «مصیبت» بیان مینمایند. مثلاً در این آیات که فرموده است:
💎『 وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىَْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ(بقره، ۱۵۵)
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم «مُّصِيبَةٌ» قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(۱۵۶) 』💎
و مسلماً شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كاهش محصولات مىآزماييم، و صابران را نويد ده.
آنها كه هرگاه مصيبتى بدانها رسد [صبورى كنند] و گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او باز مىگرديم.
به حدّ و تعیّنِ «خوف و جوع و نقص در اموال و نَفْسها و ثمرات» میمانند وُ زمختی و ناسازگاری و ناگواریِ کلمهی «مصیبت» را آواری بر سر مصیبتزده میدانند و مطلبِ دیگری از حقیقت، برایشان معلوم نشده است!
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔴🕋 «دحو الأرض»؛ بسطی در اعماق حقائق!
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/388
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🍀 تمام موجودات به سردستۀ خود، حشر و جمع میشوند و آن سردسته به حلقۀ بالاتر. این حشر و جمع، میرسد به بشر که شرافت بر مخلوقات…
🔴🕋 «دحو الأرض»؛ بسطی در اعماق حقائق!
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/388
┈••✾•🍃🕋🍃•✾•• ┈
🍀 تمام موجودات به سردستۀ خود، حشر و جمع میشوند و آن سردسته به حلقۀ بالاتر. این حشر و جمع، میرسد به بشر که شرافت بر مخلوقات…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🕋✨
🔰 قدم چهارم؛
«قبلةالله»؛ جلوهی وجاهتِ مطلقهی آلالله (؏)
۞ «قبلةُالله» بودنِ حضراتِ آلالله (؏) - که کعبهی ظاهری، یکی از جلواتِ ایشان (؏) است -؛ از آن مقامِ «وجهُالله» بودن حضرتشان است که ☜ وجاهتِ مطلقهی حقّﷻ میباشند.
بدین معنا که؛
❂☜ به وساطتِ مطلقهی «وجه الله» بودنشان؛ جامعِ «جاهِ» غیبی وَ «شأنِ» ظاهریِ موجودات هستند.
(در شرحِ جاه وُ شؤونِ وجودِ مطلق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/155)
۞ و ازین روست که؛
❂☜ مکانتِ اقبالِ جمیعِ موجودات میباشند و همهی ساحاتِ عالَم و لااشارات و اشارات، عوالِم غیبی و عوالِم شهودی، از جاهِ «غیب» تا شؤونِ «شهود»، همه و همه؛ تکویناً رو به حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند که «هستند» و «#موجود» میباشند و قوام دارند.
(در شرحِ قیّومیّتِ معیّه؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/75)
۞ و این مطلب امکان ندارد، جز به اینکه «وجهالله(؏)»؛ شیئیّتِ اشیاء و أمور باشد، بدین معنا که؛
❂☜ چیزی از ذات و صفات و افعال و آثارِ أشیاء و أمور نیست، إلّا اینکه ☜ به شخصِ حضراتِ «وجهالله»(؏)؛ محقّق و برقرار است، چنان که قرآن میفرماید:
🔆『كُلُّ شيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه』🔆
جمیعِ ساحاتِ اشیاء، فیالواقع؛ هالکند،
مگرِ وجهِ اوﷻ.
📗 قصص، ۸۸
(در شرحِ مطلبِ فوق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/215)
۞ نتیجه آنکه؛
❂☜ قبله؛ نقطهی اقبالِ جمیعِ #وجوه است، وَ مُقبَلٌ إلیه (آنچه بدان اقبال میشود) ☜ وجاهَتِ وُجوه، یعنی؛ شخصِ حضرات «وجهُالله(؏)» هستند.
🕋 و به دیگر بیان؛
❂☜ همهی موجودات، از #دحو_الارض کعبه؛ موجود شدهاند. بنابراین؛
کعبهی ارکانِ اربعه ☜ #جمال وُ ظاهرِ ذاتشان است.
وَ #جلال و باطنِ ذاتشان ☜ وجهِ آنهاست، که جلوهای از جلواتِ حضرات «وجهالله؏» است.
۞ بدین معنا که؛
❂☜ موجودات، دائماً با تسبیحاتِ اربعه - که ﴿وَ إنْ مِنْ شيءٍ إلّا يُسَبّحُ بِحَمده؛ اسراء، ۴۴﴾ -؛ رجعت به حقیقتِ و مقوّمِ خویش و مبدأ وجودِ خود دارند. یعنی؛ رو و وجه و هویّتِ آنها، به حضرات «وجهالله؏» است وُ حضراتِ «وجهالله(؏)»؛ نقطهی اقبالِ حقیقیِ تمامِ وجوه هستند.
۞ جمعبندیِ قدم سوّم آنکه؛
مقصد وُ مقصودِ اقبالِ مطلقه [و عبادتِ مطلقه]؛
❂☜ حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند. و حقیقتِ رو کردن و اقبالِ #عابد به سویِ «کعبه» (قبله)؛ اقبال به شخصِ حضراتِ «قبلةالله(؏)» است (حتّی اگر العیاذ بالله؛ منکرِ آل الله؏ باشد). و مؤمن این حقیقت را با رغبت پذیرفته و اقبالِ تشریعی به آن دارد و مطیعِ امرِ مولایِ خویش حضرت علی ابنموسیالرّضا (؏) است که میفرمایند:
🕊 «وَ أنْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ الله
وَ ذِكْرَ رَسُولِ الله (ص)
وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الأئمّةِ (؏) نُصْبَ عَيْنَيْك»
❖ و نمازت را با نوایِ ذکرِ حقّﷻ
و ذکر رسولالله (ص) آغاز کن و
یکی از ائمّهی اطهار (؏) را پیشِ چشمِ خود قرار ده ...
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرّضا(؏)، ص۱۰۵
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۸۱، ص۲۰۷
۞ و این حقیقت از آنجایی است که؛
عابد و معبود مطلق، یعنی حضرت حقّ تعالیﷻ، ❂☜ دائماً مُصلِّي به صلوات وُ صِله و وصلتِ مطلقه به سویِ نفس و وجهِ مطلقِ خویش، یعنی؛
حضراتِ «وجهالله(؏)» است، که؛
💫 ﴿إنّ اللهَ وَ ملائكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النّبي﴾؛
در حالی که شرطِ #صحت وُ #مقبولیت مطلقِ #صلوة؛
❂☜ اقبال به سویِ قبلةاللهِ مطلق،
یعنی؛ حضراتِ آلالله (؏) است،
که؛ 🔻«لَا صَلَاةَ إلّا إلَى الْقِبْلَة»🔺.
۞ و جمعبندی قدمِ سوّم وُ چهارم آنکه؛
❖⫸ اگر حقیقتِ فراگیریِ وجاهَتِ مطلقه (یعنی؛ شخصِ حضراتِ «وجهالله؏»)؛
که مقامِ #اطلاق بوده، بدین معنا که؛
❂☜ جامعِ مشرقِ «هو الأوّل» وُ «هو الباطن»، وَ مغربِ «هو الآخِر» وُ «هو الظّاهر» هستند وُ وجاهَتِ مقبول بودنِ حقّﷻ وَ مقبولٌ إلیه بودنِ کعبه میباشند؛
طوری درک شود که؛
❂☜ مُدرِک؛ فانیِ در «وجهالله(؏)» گردد؛
آنگاه است که؛
«مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه» را مییابد و با تغییر قبله، بدونِ آنکه از نماز به سویِ بیتُ المقدّس، نهی شود و به نماز به سوی کعبه، أمر شود؛
در حالِ فنایِ در شخصِ «وجهالله(ص)»،
و به عین شخصِ ایشان (ص)
❂☜ «تُوَلَّوا» داشته، و #میگردد.
❖⫸ ولی اگر «قبلةاللهِ مطلق» بودنِ آلالله (؏) را
نیافته باشد وُ صرفاً به تعیّنِ قبله متوقّف گردد؛
❂☜ با تغییر قبله، معطّل است و #نمیگردد.
(توضیحِ بیشترِ مطلبِ فوق؛
در قدمِ هشتم از جاریِ همین سخن)
🕋✨
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋✨
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.
🔰 قدم چهارم؛
«قبلةالله»؛ جلوهی وجاهتِ مطلقهی آلالله (؏)
۞ «قبلةُالله» بودنِ حضراتِ آلالله (؏) - که کعبهی ظاهری، یکی از جلواتِ ایشان (؏) است -؛ از آن مقامِ «وجهُالله» بودن حضرتشان است که ☜ وجاهتِ مطلقهی حقّﷻ میباشند.
بدین معنا که؛
❂☜ به وساطتِ مطلقهی «وجه الله» بودنشان؛ جامعِ «جاهِ» غیبی وَ «شأنِ» ظاهریِ موجودات هستند.
(در شرحِ جاه وُ شؤونِ وجودِ مطلق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/155)
۞ و ازین روست که؛
❂☜ مکانتِ اقبالِ جمیعِ موجودات میباشند و همهی ساحاتِ عالَم و لااشارات و اشارات، عوالِم غیبی و عوالِم شهودی، از جاهِ «غیب» تا شؤونِ «شهود»، همه و همه؛ تکویناً رو به حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند که «هستند» و «#موجود» میباشند و قوام دارند.
(در شرحِ قیّومیّتِ معیّه؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/75)
۞ و این مطلب امکان ندارد، جز به اینکه «وجهالله(؏)»؛ شیئیّتِ اشیاء و أمور باشد، بدین معنا که؛
❂☜ چیزی از ذات و صفات و افعال و آثارِ أشیاء و أمور نیست، إلّا اینکه ☜ به شخصِ حضراتِ «وجهالله»(؏)؛ محقّق و برقرار است، چنان که قرآن میفرماید:
🔆『كُلُّ شيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه』🔆
جمیعِ ساحاتِ اشیاء، فیالواقع؛ هالکند،
مگرِ وجهِ اوﷻ.
📗 قصص، ۸۸
(در شرحِ مطلبِ فوق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/215)
۞ نتیجه آنکه؛
❂☜ قبله؛ نقطهی اقبالِ جمیعِ #وجوه است، وَ مُقبَلٌ إلیه (آنچه بدان اقبال میشود) ☜ وجاهَتِ وُجوه، یعنی؛ شخصِ حضرات «وجهُالله(؏)» هستند.
🕋 و به دیگر بیان؛
❂☜ همهی موجودات، از #دحو_الارض کعبه؛ موجود شدهاند. بنابراین؛
کعبهی ارکانِ اربعه ☜ #جمال وُ ظاهرِ ذاتشان است.
وَ #جلال و باطنِ ذاتشان ☜ وجهِ آنهاست، که جلوهای از جلواتِ حضرات «وجهالله؏» است.
۞ بدین معنا که؛
❂☜ موجودات، دائماً با تسبیحاتِ اربعه - که ﴿وَ إنْ مِنْ شيءٍ إلّا يُسَبّحُ بِحَمده؛ اسراء، ۴۴﴾ -؛ رجعت به حقیقتِ و مقوّمِ خویش و مبدأ وجودِ خود دارند. یعنی؛ رو و وجه و هویّتِ آنها، به حضرات «وجهالله؏» است وُ حضراتِ «وجهالله(؏)»؛ نقطهی اقبالِ حقیقیِ تمامِ وجوه هستند.
۞ جمعبندیِ قدم سوّم آنکه؛
مقصد وُ مقصودِ اقبالِ مطلقه [و عبادتِ مطلقه]؛
❂☜ حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند. و حقیقتِ رو کردن و اقبالِ #عابد به سویِ «کعبه» (قبله)؛ اقبال به شخصِ حضراتِ «قبلةالله(؏)» است (حتّی اگر العیاذ بالله؛ منکرِ آل الله؏ باشد). و مؤمن این حقیقت را با رغبت پذیرفته و اقبالِ تشریعی به آن دارد و مطیعِ امرِ مولایِ خویش حضرت علی ابنموسیالرّضا (؏) است که میفرمایند:
🕊 «وَ أنْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ الله
وَ ذِكْرَ رَسُولِ الله (ص)
وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الأئمّةِ (؏) نُصْبَ عَيْنَيْك»
❖ و نمازت را با نوایِ ذکرِ حقّﷻ
و ذکر رسولالله (ص) آغاز کن و
یکی از ائمّهی اطهار (؏) را پیشِ چشمِ خود قرار ده ...
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرّضا(؏)، ص۱۰۵
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۸۱، ص۲۰۷
۞ و این حقیقت از آنجایی است که؛
عابد و معبود مطلق، یعنی حضرت حقّ تعالیﷻ، ❂☜ دائماً مُصلِّي به صلوات وُ صِله و وصلتِ مطلقه به سویِ نفس و وجهِ مطلقِ خویش، یعنی؛
حضراتِ «وجهالله(؏)» است، که؛
💫 ﴿إنّ اللهَ وَ ملائكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النّبي﴾؛
در حالی که شرطِ #صحت وُ #مقبولیت مطلقِ #صلوة؛
❂☜ اقبال به سویِ قبلةاللهِ مطلق،
یعنی؛ حضراتِ آلالله (؏) است،
که؛ 🔻«لَا صَلَاةَ إلّا إلَى الْقِبْلَة»🔺.
۞ و جمعبندی قدمِ سوّم وُ چهارم آنکه؛
❖⫸ اگر حقیقتِ فراگیریِ وجاهَتِ مطلقه (یعنی؛ شخصِ حضراتِ «وجهالله؏»)؛
که مقامِ #اطلاق بوده، بدین معنا که؛
❂☜ جامعِ مشرقِ «هو الأوّل» وُ «هو الباطن»، وَ مغربِ «هو الآخِر» وُ «هو الظّاهر» هستند وُ وجاهَتِ مقبول بودنِ حقّﷻ وَ مقبولٌ إلیه بودنِ کعبه میباشند؛
طوری درک شود که؛
❂☜ مُدرِک؛ فانیِ در «وجهالله(؏)» گردد؛
آنگاه است که؛
«مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه» را مییابد و با تغییر قبله، بدونِ آنکه از نماز به سویِ بیتُ المقدّس، نهی شود و به نماز به سوی کعبه، أمر شود؛
در حالِ فنایِ در شخصِ «وجهالله(ص)»،
و به عین شخصِ ایشان (ص)
❂☜ «تُوَلَّوا» داشته، و #میگردد.
❖⫸ ولی اگر «قبلةاللهِ مطلق» بودنِ آلالله (؏) را
نیافته باشد وُ صرفاً به تعیّنِ قبله متوقّف گردد؛
❂☜ با تغییر قبله، معطّل است و #نمیگردد.
(توضیحِ بیشترِ مطلبِ فوق؛
در قدمِ هشتم از جاریِ همین سخن)
🕋✨
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋✨
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.