#عقائد_شيعه
محمد بن حنفیه رضوان الله علیه
و عقیل بن ابی طالب
و عباس بن عبد المطلب
رضوان الله علیهما💢
❓سؤال:
لطفا نظر مبارکتان را راجع به كساني که جناب محمد حنفيه و عقیل و عباس را مذمت فرموده اند،بفرمایید؟
⏬
🖊جواب:
1- محمد بن حنفیه از حلقه دوم برگزیدگان در میان اهل بیت علیهم السلام میباشد.
2- حلقه دوم برگزیدگان، همگی در یک رتبه نیستند.
3- گاهی مذمتهایی در رابطه با بعضی از آنها وارد شده است؛ همچنانکه درباره انبیاء و رسولان نیز سرزنش هایی وجود دارد لکن اینها به معنی معصیت و گناه نیست.
4- همانطور که مردم، ترک اولی در افعال انبیاء و رسولان و ملائکه را با گناهان خلط کرده اند، چراکه نسبت به تأکید قرآن راجع به منزه بودن پیامبران از ارتکاب گناه، اطلاعی ندارند و با خواندن بعضی از عبارات قرآن، دچار این اشتباه میشوند.
5- همین اشتباه در رابطه با محمد بن حنفیه و عقیل بن ابی طالب و عباس بن عبد المطلب رخ داده است.
6- این در حالیست که اين نوع سرزنش کردن، خود دلالت بر برتری میکند، زیرا این شیوه سرزنش نمودن تنها در مورد کسی است که نقش مهم و حساسی داشته باشد، چراکه دقت محاسبه در موضوعی مهم، و در سطح رهبری امت و دین، خود نشانگر اهمیت شأن آن شخص است، و این همان معنای برتری میباشد (اگر در اين مقام نبود سرزنش از كوتاهي، معنايي نداشت).
🔸🔸🔸ادامه دارد
محمد بن حنفیه رضوان الله علیه
و عقیل بن ابی طالب
و عباس بن عبد المطلب
رضوان الله علیهما💢
❓سؤال:
لطفا نظر مبارکتان را راجع به كساني که جناب محمد حنفيه و عقیل و عباس را مذمت فرموده اند،بفرمایید؟
⏬
🖊جواب:
1- محمد بن حنفیه از حلقه دوم برگزیدگان در میان اهل بیت علیهم السلام میباشد.
2- حلقه دوم برگزیدگان، همگی در یک رتبه نیستند.
3- گاهی مذمتهایی در رابطه با بعضی از آنها وارد شده است؛ همچنانکه درباره انبیاء و رسولان نیز سرزنش هایی وجود دارد لکن اینها به معنی معصیت و گناه نیست.
4- همانطور که مردم، ترک اولی در افعال انبیاء و رسولان و ملائکه را با گناهان خلط کرده اند، چراکه نسبت به تأکید قرآن راجع به منزه بودن پیامبران از ارتکاب گناه، اطلاعی ندارند و با خواندن بعضی از عبارات قرآن، دچار این اشتباه میشوند.
5- همین اشتباه در رابطه با محمد بن حنفیه و عقیل بن ابی طالب و عباس بن عبد المطلب رخ داده است.
6- این در حالیست که اين نوع سرزنش کردن، خود دلالت بر برتری میکند، زیرا این شیوه سرزنش نمودن تنها در مورد کسی است که نقش مهم و حساسی داشته باشد، چراکه دقت محاسبه در موضوعی مهم، و در سطح رهبری امت و دین، خود نشانگر اهمیت شأن آن شخص است، و این همان معنای برتری میباشد (اگر در اين مقام نبود سرزنش از كوتاهي، معنايي نداشت).
🔸🔸🔸ادامه دارد
#عقائد_شيعه
محمد بن حنفیه رضوان الله علیه
و عقیل بن ابی طالب
و عباس بن عبد المطلب
رضوان الله علیهما💢
🔸🔸🔸ادامه مطلب
7- به عنوان مثال، مذمت و نکوهشی که راجع به عقیل و عباس بن عبدالمطلب وارد شده است خود حاکی از این است که آن دو، برخوردار از شأن و مقامی بودند که تنها بنی هاشم به خاطر آن شأن و مقام، مکلف به نجات و هدایت امت بودند و غیر آنان کسی این وظیفه را به دوش نمیکشید. از همین رو، سلمان و ابوذر مکلف به این امر نبوده و امکان اقدام به چنین کاری را نداشتند، و تنها حمزه و جعفر طیار میتوانستند عهده دار این کار شوند لکن آنان در راه خدا به شهادت رسیدند، در حالی که عقیل و عباس این مسئولیت را به عهده نگرفتند و مي توانستند تاثير گذار باشند .
8- نمونه ای دیگر، همان جریان معروف یوم الدار در أوائل اسلام است، آن هنگام که فرمان خداوند متعال نازل شد که: خویشاوندان نزدیک خود را انذار ده. پیامبر صلی الله علیه و آله، وصایت، خلافت و وزارت خود را به چهل نفر از بنی هاشم عرضه کردند، و از آنان تقاضای یاری نمودند، و به ایشان هشدار دادند که اگر کسی دعوت مرا رد کند یقینا پشیمان خواهد شد و خداوند نصرت و وزارت و وصایت را در افراد دیگری قرار خواهد داد. در میان خویشان نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله جعفر طیار، حمزه سید الشهدا، ابوطالب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب بودند. علی رغم اینکه قرآن این اشخاص را در زمره برگزیدگانِ با درجات عالی معرفی میکند ولی باز هم امتحان یوم الدار را تنها امیر المؤمنین علیه السلام سرافرازانه پشت سر گذاشت.
9- در روز (جنگ) حنین هنگامی که مهاجرین و انصار و یا همان حواریون پیامبر، از یاری رسول خدا گریختند، تنها هشت نفر با پیامبر (ص) ماندند که همهشان از بنی هاشم بودند و در میانشان عقیل و عباس نیز حضور داشتند. با وجود آن مذمت ها و عتاب ها در رابطه با آن دو شخص، ولی از حواریون و مهاجرین و انصار پیشی گرفتند( و پیامبر را تنها نگذاشتند.)
به همین خاطر خداوند متعال منصب و جایگاه سید الاوصیاء را به این دو نفر عرضه فرمود، در حالی که این مقام را به هیچ کس از انبیاء عرضه نکرده بود. حتی پیامبر اسلام (ص) پیشنهاد خود را قبل از رحلتشان به عباس بن عبد المطلب تکرار فرمودند، ولی تنها پیروز این امتحان امیر المؤمنین علیه السلام بود.
10- در آیات و روایات، اشارات زیادی مبنی بر برتری نزدیکان پیامبر (ص) و جماعتی که در یاری و کمک رساندن به او مخلص بودند، وجود دارد. لکن این افراد دارای درجات متفاوتی بودند.
🔸🔸🔸ادامه دارد
محمد بن حنفیه رضوان الله علیه
و عقیل بن ابی طالب
و عباس بن عبد المطلب
رضوان الله علیهما💢
🔸🔸🔸ادامه مطلب
7- به عنوان مثال، مذمت و نکوهشی که راجع به عقیل و عباس بن عبدالمطلب وارد شده است خود حاکی از این است که آن دو، برخوردار از شأن و مقامی بودند که تنها بنی هاشم به خاطر آن شأن و مقام، مکلف به نجات و هدایت امت بودند و غیر آنان کسی این وظیفه را به دوش نمیکشید. از همین رو، سلمان و ابوذر مکلف به این امر نبوده و امکان اقدام به چنین کاری را نداشتند، و تنها حمزه و جعفر طیار میتوانستند عهده دار این کار شوند لکن آنان در راه خدا به شهادت رسیدند، در حالی که عقیل و عباس این مسئولیت را به عهده نگرفتند و مي توانستند تاثير گذار باشند .
8- نمونه ای دیگر، همان جریان معروف یوم الدار در أوائل اسلام است، آن هنگام که فرمان خداوند متعال نازل شد که: خویشاوندان نزدیک خود را انذار ده. پیامبر صلی الله علیه و آله، وصایت، خلافت و وزارت خود را به چهل نفر از بنی هاشم عرضه کردند، و از آنان تقاضای یاری نمودند، و به ایشان هشدار دادند که اگر کسی دعوت مرا رد کند یقینا پشیمان خواهد شد و خداوند نصرت و وزارت و وصایت را در افراد دیگری قرار خواهد داد. در میان خویشان نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله جعفر طیار، حمزه سید الشهدا، ابوطالب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب بودند. علی رغم اینکه قرآن این اشخاص را در زمره برگزیدگانِ با درجات عالی معرفی میکند ولی باز هم امتحان یوم الدار را تنها امیر المؤمنین علیه السلام سرافرازانه پشت سر گذاشت.
9- در روز (جنگ) حنین هنگامی که مهاجرین و انصار و یا همان حواریون پیامبر، از یاری رسول خدا گریختند، تنها هشت نفر با پیامبر (ص) ماندند که همهشان از بنی هاشم بودند و در میانشان عقیل و عباس نیز حضور داشتند. با وجود آن مذمت ها و عتاب ها در رابطه با آن دو شخص، ولی از حواریون و مهاجرین و انصار پیشی گرفتند( و پیامبر را تنها نگذاشتند.)
به همین خاطر خداوند متعال منصب و جایگاه سید الاوصیاء را به این دو نفر عرضه فرمود، در حالی که این مقام را به هیچ کس از انبیاء عرضه نکرده بود. حتی پیامبر اسلام (ص) پیشنهاد خود را قبل از رحلتشان به عباس بن عبد المطلب تکرار فرمودند، ولی تنها پیروز این امتحان امیر المؤمنین علیه السلام بود.
10- در آیات و روایات، اشارات زیادی مبنی بر برتری نزدیکان پیامبر (ص) و جماعتی که در یاری و کمک رساندن به او مخلص بودند، وجود دارد. لکن این افراد دارای درجات متفاوتی بودند.
🔸🔸🔸ادامه دارد
کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
#عقائد_شيعه محمد بن حنفیه رضوان الله علیه و عقیل بن ابی طالب و عباس بن عبد المطلب رضوان الله علیهما💢 🔸🔸🔸ادامه مطلب 7- به عنوان مثال، مذمت و نکوهشی که راجع به عقیل و عباس بن عبدالمطلب وارد شده است خود حاکی از این است که آن دو، برخوردار از شأن و مقامی…
#عقائد_شيعه
محمد بن حنفیه رضوان الله علیه و عقیل بن ابی طالب و عباس بن عبد المطلب رضوان الله علیهما💢
🔸🔸🔸ادامه مطلب
10- لازم است، به این مطلب توجه کنیم که حضرت سید الشهدا علیه السلام وصیتی به ابن حنفیه مرقوم فرموده اند و این وصیت دربردارنده عهده داری آشکارای محمد بن حنفیه برای برپایی نهضت امام حسین علیه السلام و مواجهه با بنی امیه میباشد. در این وصیت، نقشه نهضت اصلاح طلبانه امام حسین علیه السلام و اهداف آن تبیین گشته و از امت جهت یاری امام علیه السلام دعوت به عمل آمده است. این نمونه ای از مسئولیت پذیریها و به خطر افتادنهای محمد بن حنفیه در مقابل بنی امیه و بنی زیبر و امتداد سقیفه میباشد.
11- نمونههای دیگری از مسئولیتپذیریهای ابن حنفیه، رهبری قیام مختار است٬ به طوری که اگر رهبری ابن حنفیه نبود، نه قیام مختار به پیروزی منتهی میشد و نه مختار میتوانست یک پایگاه مردمی در میان پیروان اهل بیت علیهم السلام تشکیل دهد، چراکه امام سجاد علیه السلام در شرایطی بودند که اجازه نمیداد امام علیه السلام رهبری قیام را به عهده بگیرند، پس به همین دلیل، ابن حنفیه مسئولیت این امور را به عهده میگرفت. این عهده داری ها و به خطر افتادن های او٬ جهاد عظیمی به شمار میرود.
12- بنابراین روشن میگردد که همین رهبری و فرماندهی ای که لازم بود ابن حنفیه عهدهدار آن شود، سبب شد که گروهی از شیعیان خیال کنند که او ادعای امامت نموده، و او را امام خود دانستند، زیرا گمان نمودند که رهبری قیام مختار، همان ادعای امامت است.
بحث و گفتگوی او با امام سجاد علیه السلام بعد از قیام مختار و هنگامی که در حصر به سر میبرد نیز به جهت بر طرف کردن همین توهمی بود که برای بعضی از شیعیان نسبت به امامت ابن حنفیه ایجاد شده بود. و در این باره روایاتی وارد شده است.
محمد بن حنفیه رضوان الله علیه و عقیل بن ابی طالب و عباس بن عبد المطلب رضوان الله علیهما💢
🔸🔸🔸ادامه مطلب
10- لازم است، به این مطلب توجه کنیم که حضرت سید الشهدا علیه السلام وصیتی به ابن حنفیه مرقوم فرموده اند و این وصیت دربردارنده عهده داری آشکارای محمد بن حنفیه برای برپایی نهضت امام حسین علیه السلام و مواجهه با بنی امیه میباشد. در این وصیت، نقشه نهضت اصلاح طلبانه امام حسین علیه السلام و اهداف آن تبیین گشته و از امت جهت یاری امام علیه السلام دعوت به عمل آمده است. این نمونه ای از مسئولیت پذیریها و به خطر افتادنهای محمد بن حنفیه در مقابل بنی امیه و بنی زیبر و امتداد سقیفه میباشد.
11- نمونههای دیگری از مسئولیتپذیریهای ابن حنفیه، رهبری قیام مختار است٬ به طوری که اگر رهبری ابن حنفیه نبود، نه قیام مختار به پیروزی منتهی میشد و نه مختار میتوانست یک پایگاه مردمی در میان پیروان اهل بیت علیهم السلام تشکیل دهد، چراکه امام سجاد علیه السلام در شرایطی بودند که اجازه نمیداد امام علیه السلام رهبری قیام را به عهده بگیرند، پس به همین دلیل، ابن حنفیه مسئولیت این امور را به عهده میگرفت. این عهده داری ها و به خطر افتادن های او٬ جهاد عظیمی به شمار میرود.
12- بنابراین روشن میگردد که همین رهبری و فرماندهی ای که لازم بود ابن حنفیه عهدهدار آن شود، سبب شد که گروهی از شیعیان خیال کنند که او ادعای امامت نموده، و او را امام خود دانستند، زیرا گمان نمودند که رهبری قیام مختار، همان ادعای امامت است.
بحث و گفتگوی او با امام سجاد علیه السلام بعد از قیام مختار و هنگامی که در حصر به سر میبرد نیز به جهت بر طرف کردن همین توهمی بود که برای بعضی از شیعیان نسبت به امامت ابن حنفیه ایجاد شده بود. و در این باره روایاتی وارد شده است.
#عقائد_شيعه
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
💢خطبه حضرت زهرا سلام الله عليها و عظمت حجیت ان حضرت 💢
خطبه حضرت زهرا(ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ) پیوسته در گوش روزگار طنین انداز بوده و هست، و روز به روز نو تر میشود. علاوه بر اینها، جوانب شخصیت الهی فاطمة زهرا( سلام الله علیها) و مقامات معرفت ربوبی اش را نیز معرفی میکند. این خطبه بیانگر عظمت آن علم پنهان و ذخیره معارف الهی میباشد. آن علمی که خداوند آن را فقط برای اولیاء ، برگزیدگان و خادمان اسرارش آشکار میکند، کسانی که خداوند ، پلیدی را از آنان دور کرده و آنان را مطهر ساخته است. و از آنجایی که فاطمه زهرا(ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ) یکی از مصادیق اهل ذکر و اهل ايه تطهیر میباشد، هیچ شگفت به نظر نمیرسد که در خطبه اش پرده از خزائن معارف الهی بردارد.
او پس از حمد بسیار بر نعمات الهی و شکر فراوان بر آنچه ارزانی داشته و ستایش مقام ربوبیتش و خاطر نشان کردن توحید در صفات خداوند، توحید را به گونهای بیان میکند که در آن روزگار در فلسفههای یونانی و ایرانی و هندی شناخته شده، نبود، و از نکات ظریف و ناب توحیدی که در عرفان متداول آن روز معهود نبود، پرده برداری مینماید. آن حضرت، صفات را از ذات خداوند نفی کرده تا بفهماند که او غیب مطلق بوده و صفات الهی، تنها تجلیات اسمی او هستند، و به حد مقام غیب الغیوب خداوند نمیرسند. این نوع تبیین معرفت توحیدی، قبل از اسلام رواج نداشت. قرآن کریم هم اینچنین بیانی ندارد و اصلا در حد فهم مسلمانان نخستین نبوده است.
آن حضرت سپس به نحوی به بیان سلسله مراتب وجودی خلقت و کیفیت صدور آنها و اختلاف نشأتها میپردازد که در آن عصر، در معارف فلسفی و عرفانیِ ساخته فکر بشر، معهود نبود. قرآن کریم نیز به این مطالب اشارات ظریفی دارد، لکن از درک مسلمانان آن عصر پوشیده مانده بود.
پس از این، ضرورت شرع و شریعت را تبیین نموده و به بیان مقامات پیامبر صلی الله علیه وآله، در نشأت های پیشین و کیفیت اولیه اشیاء در سلسله عوالم گذشته، میپردازد. این ها، از جمله معارفی است که سابقا آشکار نشده بود.
حضرت زهرا(ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ) سپس به بیان بخشهای علوم قرآن و ابواب جامع آن پرداخته و پس از آن شروع به بیان علل و حکمتهای ارکان و احکام دین مینماید. حکمتهایی که تا آن لحظه هیچ ذهنی، آنها را درک نکرده بود.
بعد از آن، به طور اجمالی به سیره و سنت نبوی و عظمت رنجهایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همراه برادر، وصی و وزیر و پسر عموی خود امیرالمؤمنین علیه السلام در دعوت مردم به اسلام متحمل شدند، اشاره میکند. و نیز بیان میفرماید که این دو بزرگوار صلوات الله علیهما، ینیان گذار قلعه دین و حکومت و نظام اسلامی هستند. بعد از لحاظ سیاسی و اجتماعی به تحلیل فتنهای که مسلمانان بعد از رحلت پیامبر(ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ) دچار آن گشتند، میپردازد. و نیز آنچه را که به خاطر غصب خلافت بر سرشان خواهد آمد، برایشان تبیین مینماید. همه اینها را با بیانی رسا، الفاظی ادیبانه و تناسبی آراسته بیان فرمود، و الفاظ به گونه ای انتخاب شده بود که بیانگر مقصود او، و حقائقی که آنها را آشکار فرمود میباشد. تا آن زمان، این معارف، بین مسلمین رایج نبود، چراکه در احادیث پیامبر(ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ) خطاب به مردم، این نوع معارف دیده نشده بود. بنابراین، مجموع این معارف، برهانیست بر اینکه این سخنان از علم لدنی صادر گشته است.
🔹
📚منبع: كتاب مقامات الزهراء عليها السلام في الكتاب و السنة، نوشته مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
@divaneganezeinab
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
💢خطبه حضرت زهرا سلام الله عليها و عظمت حجیت ان حضرت 💢
خطبه حضرت زهرا(ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ) پیوسته در گوش روزگار طنین انداز بوده و هست، و روز به روز نو تر میشود. علاوه بر اینها، جوانب شخصیت الهی فاطمة زهرا( سلام الله علیها) و مقامات معرفت ربوبی اش را نیز معرفی میکند. این خطبه بیانگر عظمت آن علم پنهان و ذخیره معارف الهی میباشد. آن علمی که خداوند آن را فقط برای اولیاء ، برگزیدگان و خادمان اسرارش آشکار میکند، کسانی که خداوند ، پلیدی را از آنان دور کرده و آنان را مطهر ساخته است. و از آنجایی که فاطمه زهرا(ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ) یکی از مصادیق اهل ذکر و اهل ايه تطهیر میباشد، هیچ شگفت به نظر نمیرسد که در خطبه اش پرده از خزائن معارف الهی بردارد.
او پس از حمد بسیار بر نعمات الهی و شکر فراوان بر آنچه ارزانی داشته و ستایش مقام ربوبیتش و خاطر نشان کردن توحید در صفات خداوند، توحید را به گونهای بیان میکند که در آن روزگار در فلسفههای یونانی و ایرانی و هندی شناخته شده، نبود، و از نکات ظریف و ناب توحیدی که در عرفان متداول آن روز معهود نبود، پرده برداری مینماید. آن حضرت، صفات را از ذات خداوند نفی کرده تا بفهماند که او غیب مطلق بوده و صفات الهی، تنها تجلیات اسمی او هستند، و به حد مقام غیب الغیوب خداوند نمیرسند. این نوع تبیین معرفت توحیدی، قبل از اسلام رواج نداشت. قرآن کریم هم اینچنین بیانی ندارد و اصلا در حد فهم مسلمانان نخستین نبوده است.
آن حضرت سپس به نحوی به بیان سلسله مراتب وجودی خلقت و کیفیت صدور آنها و اختلاف نشأتها میپردازد که در آن عصر، در معارف فلسفی و عرفانیِ ساخته فکر بشر، معهود نبود. قرآن کریم نیز به این مطالب اشارات ظریفی دارد، لکن از درک مسلمانان آن عصر پوشیده مانده بود.
پس از این، ضرورت شرع و شریعت را تبیین نموده و به بیان مقامات پیامبر صلی الله علیه وآله، در نشأت های پیشین و کیفیت اولیه اشیاء در سلسله عوالم گذشته، میپردازد. این ها، از جمله معارفی است که سابقا آشکار نشده بود.
حضرت زهرا(ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ) سپس به بیان بخشهای علوم قرآن و ابواب جامع آن پرداخته و پس از آن شروع به بیان علل و حکمتهای ارکان و احکام دین مینماید. حکمتهایی که تا آن لحظه هیچ ذهنی، آنها را درک نکرده بود.
بعد از آن، به طور اجمالی به سیره و سنت نبوی و عظمت رنجهایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همراه برادر، وصی و وزیر و پسر عموی خود امیرالمؤمنین علیه السلام در دعوت مردم به اسلام متحمل شدند، اشاره میکند. و نیز بیان میفرماید که این دو بزرگوار صلوات الله علیهما، ینیان گذار قلعه دین و حکومت و نظام اسلامی هستند. بعد از لحاظ سیاسی و اجتماعی به تحلیل فتنهای که مسلمانان بعد از رحلت پیامبر(ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ) دچار آن گشتند، میپردازد. و نیز آنچه را که به خاطر غصب خلافت بر سرشان خواهد آمد، برایشان تبیین مینماید. همه اینها را با بیانی رسا، الفاظی ادیبانه و تناسبی آراسته بیان فرمود، و الفاظ به گونه ای انتخاب شده بود که بیانگر مقصود او، و حقائقی که آنها را آشکار فرمود میباشد. تا آن زمان، این معارف، بین مسلمین رایج نبود، چراکه در احادیث پیامبر(ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ) خطاب به مردم، این نوع معارف دیده نشده بود. بنابراین، مجموع این معارف، برهانیست بر اینکه این سخنان از علم لدنی صادر گشته است.
🔹
📚منبع: كتاب مقامات الزهراء عليها السلام في الكتاب و السنة، نوشته مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
@divaneganezeinab
#عقائد_شيعه
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
💢مخفی بودن مزار حضرت زهرا( سلام الله علیها) دلیلی بر انحراف امت است.💢
◾️فاطمة زهرا( سلام الله علیها) حتی با مخفی کردن مزار خود خواسته است تا سند و دلیلی بر انحراف جدیدی که در میان امت پدید آمده بود، باشد؛ بلکه امتداد این مخفی ماندن در طول تاریخ، شاهد دیگری بر مظلومیت آن حضرت است.
این نیز، قابل توجه است که حتی ائمه علیهم السلام مزار ایشان را آشکار نکردند تا آن غرض مهمی که در مخفی بودن قبر حضرت زهرا( سلام الله علیها) وجود دارد نقض نشود.
به دلیل پر اهمیت بودن و قطعی بودن این موضع گیریِ حضرت، منابع متعدد اهل سنت نتوانسته اند حتی از صحیح بخاری این مطلب را حذف نمایند. این امر حاکی از این است که فاطمه زهرا( سلام الله علیها) در حالی از این دنیا رخت بر بست که جریان سقیفه را محکوم مینمود و نسبت به دستاندرکاران آن خشمگین و ناراضي بود.
🔹
📚منبع: کتاب« الوراثة الاصطفائیة» نوشته مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
@divaneganezeinab
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
💢مخفی بودن مزار حضرت زهرا( سلام الله علیها) دلیلی بر انحراف امت است.💢
◾️فاطمة زهرا( سلام الله علیها) حتی با مخفی کردن مزار خود خواسته است تا سند و دلیلی بر انحراف جدیدی که در میان امت پدید آمده بود، باشد؛ بلکه امتداد این مخفی ماندن در طول تاریخ، شاهد دیگری بر مظلومیت آن حضرت است.
این نیز، قابل توجه است که حتی ائمه علیهم السلام مزار ایشان را آشکار نکردند تا آن غرض مهمی که در مخفی بودن قبر حضرت زهرا( سلام الله علیها) وجود دارد نقض نشود.
به دلیل پر اهمیت بودن و قطعی بودن این موضع گیریِ حضرت، منابع متعدد اهل سنت نتوانسته اند حتی از صحیح بخاری این مطلب را حذف نمایند. این امر حاکی از این است که فاطمه زهرا( سلام الله علیها) در حالی از این دنیا رخت بر بست که جریان سقیفه را محکوم مینمود و نسبت به دستاندرکاران آن خشمگین و ناراضي بود.
🔹
📚منبع: کتاب« الوراثة الاصطفائیة» نوشته مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
@divaneganezeinab
#عقائد_شيعه
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
سؤال:
مقصود حضرت زهرا علیها السلام از این سخن که خطاب به امیر المؤمنین میفرمایند٬ چیست؟
(يا بن ابيطالب! اشتملت شملة الجنين، و قعدت حجرة الظنين، نقضت قادمة الاجدل فخاتک ريش الاعزل هذا ابن ابي قحافة، قد ابتزني.... )
( اي پسر ابوطالب! مانند بچه در شکم مادر، دست و پاي خود را در خود جمع کرده اي! و مانند شخص متهم در گوشه خانه نشسته اي! شاه بال خودت را که همچون بال هاي قوي باز شکاري بود شکستي! در نتيجه پرهاي نرمي که براي تو ماند، به تو وفا نکرد و کارگر نشد، و همچون مرغ بي بال و پري که مورد هجوم پرندگان شكاري واقع شود گرفتار شدي! اين پسر ابي قحافه، هديه و بخشش پدر مرا از من بزور و ناحق ربوده... )
جواب:
سخن فاطمة زهرا علیها السلام خطاب به امام علیه السلام از باب این ضرب المثل معروف بود که ( به در میگویم تا دیوار بشنود ) همانطوری که خداوند به صورت ظاهری حضرت عیسی علیه السلام را در این آیه شریفه مورد عتاب قرار میدهد: (وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ) ( هنگامی که خداوند به عیسی بن مریم می فرماید: آيا تو به مردم گفتى كه مرا و مادرم را سواى اللّه به خدايى گيريد؟)
این در حالیست که حضرت عیسی مرتکب گناهی نشده بود٬ بلکه این عتاب٬ صرفا کنایه ایست برای سرزنش و حسابرسی قوم او.
و نیز در ظاهر خطابات قرآن عتابهای بسیاری نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شده است درحالی که خود پیامبر مخاطب این سرزنشها نیستند بلکه امت و همراهان او مقصود اصلی آن عتابها میباشند. این روش٬ یکی از روشهای تربیتی مرتبط با سخن میباشد.
و غرض فاطمة زهرا از این سخن٬ تبین مظلومیت خود و غصب شدن حق ایشان و در تنگنا بودن و ناچاری بودن موضع امیر المؤمنین علیه السلام میباشد٬ چراکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) امیرالمؤمنین(علیه السلام) را٬ در صورت بیوفایی و عهد شکنی امت٬ و غصب خلافت توصیه به صبر فرموده بود و حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز در آن مجلس وصیت حاضر بود و اینگونه نبود که وقایع بعد از رحلت پیامبر ٬ ایشان را غافلگیر کرده باشد؛ بنابراین سخنان حضرت زهرا به امیرالمؤمنین از روی هیجان و انفعالی نبود بلکه پیامی بود برای نسلهای آینده و فریادی علیه ظلم و انحراف بود.
خداوند متعال میفرماید: (وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۖ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ۚ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ ۖ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ) ( چون موسى خشمگين و اندوهناك نزد قوم خود بازگشت، گفت: در غيبت من چه بد جانشينانى بوديد. چرا بر فرمان پروردگار خود پيشى گرفتيد؟ و الواح را بر زمين افكند، و موى برادرش را گرفت و به سوى خود كشيد. هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا زبون يافتند و نزديك بود كه مرا بكشند، مرا دشمنكام مكن و در شمار ستمكاران مياور.* گفت: اى پروردگار من، مرا و برادرم را بيامرز و ما را در رحمت خويش داخل كن كه تو مهربانترين مهربانانى.)
آزمون جانکاه امیر المؤمنین شباهت زیادی به جریان هارون دارد چرا که قوم آنها از یاری علی و هارون علیهما السلام سرباز زدند.
و نیز از این جهت که علی جانشین پیامبر اسلام و هارون جانشین موسی است٬ به یکدیگر شبیه اند . همچنین خطاب فاطمة زهرا به امیرالمؤمنین همچون خطاب موسی به هارون در ظاهر٬ سرزنشکننده است در حالی که مقصود حقیقی از آن ٬ ابراز نفرت از گمراهی مردم و ترک نصرت جانشین و خلیفه پیامبر میباشد.
📚منبع : كتاب #الوراثة_الإصطفائية حضرت ايت الله شيخ محمد سند
دام ظله
@divaneganezeinab
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
سؤال:
مقصود حضرت زهرا علیها السلام از این سخن که خطاب به امیر المؤمنین میفرمایند٬ چیست؟
(يا بن ابيطالب! اشتملت شملة الجنين، و قعدت حجرة الظنين، نقضت قادمة الاجدل فخاتک ريش الاعزل هذا ابن ابي قحافة، قد ابتزني.... )
( اي پسر ابوطالب! مانند بچه در شکم مادر، دست و پاي خود را در خود جمع کرده اي! و مانند شخص متهم در گوشه خانه نشسته اي! شاه بال خودت را که همچون بال هاي قوي باز شکاري بود شکستي! در نتيجه پرهاي نرمي که براي تو ماند، به تو وفا نکرد و کارگر نشد، و همچون مرغ بي بال و پري که مورد هجوم پرندگان شكاري واقع شود گرفتار شدي! اين پسر ابي قحافه، هديه و بخشش پدر مرا از من بزور و ناحق ربوده... )
جواب:
سخن فاطمة زهرا علیها السلام خطاب به امام علیه السلام از باب این ضرب المثل معروف بود که ( به در میگویم تا دیوار بشنود ) همانطوری که خداوند به صورت ظاهری حضرت عیسی علیه السلام را در این آیه شریفه مورد عتاب قرار میدهد: (وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ) ( هنگامی که خداوند به عیسی بن مریم می فرماید: آيا تو به مردم گفتى كه مرا و مادرم را سواى اللّه به خدايى گيريد؟)
این در حالیست که حضرت عیسی مرتکب گناهی نشده بود٬ بلکه این عتاب٬ صرفا کنایه ایست برای سرزنش و حسابرسی قوم او.
و نیز در ظاهر خطابات قرآن عتابهای بسیاری نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شده است درحالی که خود پیامبر مخاطب این سرزنشها نیستند بلکه امت و همراهان او مقصود اصلی آن عتابها میباشند. این روش٬ یکی از روشهای تربیتی مرتبط با سخن میباشد.
و غرض فاطمة زهرا از این سخن٬ تبین مظلومیت خود و غصب شدن حق ایشان و در تنگنا بودن و ناچاری بودن موضع امیر المؤمنین علیه السلام میباشد٬ چراکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) امیرالمؤمنین(علیه السلام) را٬ در صورت بیوفایی و عهد شکنی امت٬ و غصب خلافت توصیه به صبر فرموده بود و حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز در آن مجلس وصیت حاضر بود و اینگونه نبود که وقایع بعد از رحلت پیامبر ٬ ایشان را غافلگیر کرده باشد؛ بنابراین سخنان حضرت زهرا به امیرالمؤمنین از روی هیجان و انفعالی نبود بلکه پیامی بود برای نسلهای آینده و فریادی علیه ظلم و انحراف بود.
خداوند متعال میفرماید: (وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۖ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ۚ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ ۖ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ) ( چون موسى خشمگين و اندوهناك نزد قوم خود بازگشت، گفت: در غيبت من چه بد جانشينانى بوديد. چرا بر فرمان پروردگار خود پيشى گرفتيد؟ و الواح را بر زمين افكند، و موى برادرش را گرفت و به سوى خود كشيد. هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا زبون يافتند و نزديك بود كه مرا بكشند، مرا دشمنكام مكن و در شمار ستمكاران مياور.* گفت: اى پروردگار من، مرا و برادرم را بيامرز و ما را در رحمت خويش داخل كن كه تو مهربانترين مهربانانى.)
آزمون جانکاه امیر المؤمنین شباهت زیادی به جریان هارون دارد چرا که قوم آنها از یاری علی و هارون علیهما السلام سرباز زدند.
و نیز از این جهت که علی جانشین پیامبر اسلام و هارون جانشین موسی است٬ به یکدیگر شبیه اند . همچنین خطاب فاطمة زهرا به امیرالمؤمنین همچون خطاب موسی به هارون در ظاهر٬ سرزنشکننده است در حالی که مقصود حقیقی از آن ٬ ابراز نفرت از گمراهی مردم و ترک نصرت جانشین و خلیفه پیامبر میباشد.
📚منبع : كتاب #الوراثة_الإصطفائية حضرت ايت الله شيخ محمد سند
دام ظله
@divaneganezeinab
#عقائد_شيعه
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
💢مصحف فاطمة زهرا سلام الله علیها یکی از دلائل امامت است.💢
وجود مصحف فاطمة (علیها السلام) یکی از دلایل امامت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، است. در کتاب «بصائر الدرجات» روایتی از ابی بصیر نقل شدهاست که میگوید: شنیدم که اباعبدالله علیه السلام میفرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام قبل از شهادت مصحف فاطمة علیها السلام را دریافت کرده است.
مصحف ایشان یکی از منابع علمیای میباشد که امام علیهالسلام در گیر و دار مأموریت الهی خود از آن بهرهمند میشد و به طریق اولی خود یکی از دلایل امامتِ بر حق امیرالمؤمنین عليه السلام است.
اينجا حجیت فاطمة علیها السلام بر معصومین علیهم السلام روشن میگردد. این حجیت همان وساطت علمی میان خدای متعال و ائمه علیهم السلام میباشد که از طریق آن علم محفوظی که مرتبط با وقایع جاری تا روز قیامت است٬ انجام میپذیرد٬ بنابراین حجیت فاطمة علیها السلام نظیر حجیت رسول الله صلی الله علیه و آله نسبت به قرآن میباشد. همانطور که قرآن نیز منبع علوم ائمه علیهم السلام است.
آن دانشی که اهل بیت علیهم السلام از مصحف صدیقه کبری دریافت مینمودند تنها همان وجود کتبی موجود در مصحف نبود٬ بلکه آن وجود کتبی٬ تنزیل و تنزل حقایقِ آن علمی است که به فاطمة زهرا سلام الله عليها الهام شده است. بنابراین واسطه بودن صدیقه کبری برای اهلبیت علیهم السلام به لحاظ عالم انوار بودهاست.
روایات بدو خلقت و خلقت انوار اهلبیت از نور پیامبر صلی الله علیه و آله و نور علی علیه السلام و همچنین اشتقاق نور حسنین از نور اهل بیت عليهم السلام ، شاهدی بر حجیت فاطمة زهرا برای اهلبیت و وساطت او برای علوم اهلبیت است. واین امر بر این دلالت دارد که رتبه حضرت زهرا بعد از علی علیه السلام بوده و بقیه انوار اهلبیت از نور صدیقه کبری گرفته شدهاست. بنابراین فاطمه زهرا واسطه تکوینی فیض برای وجود و کمالات اهل بیت میباشد و این خود مقامی والا و سرّی عظیم است.
📚منبع: کتاب « مقامات الزهراء علیها السلام»
اثر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
@divaneganezeinab
#مقامات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
💢مصحف فاطمة زهرا سلام الله علیها یکی از دلائل امامت است.💢
وجود مصحف فاطمة (علیها السلام) یکی از دلایل امامت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، است. در کتاب «بصائر الدرجات» روایتی از ابی بصیر نقل شدهاست که میگوید: شنیدم که اباعبدالله علیه السلام میفرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام قبل از شهادت مصحف فاطمة علیها السلام را دریافت کرده است.
مصحف ایشان یکی از منابع علمیای میباشد که امام علیهالسلام در گیر و دار مأموریت الهی خود از آن بهرهمند میشد و به طریق اولی خود یکی از دلایل امامتِ بر حق امیرالمؤمنین عليه السلام است.
اينجا حجیت فاطمة علیها السلام بر معصومین علیهم السلام روشن میگردد. این حجیت همان وساطت علمی میان خدای متعال و ائمه علیهم السلام میباشد که از طریق آن علم محفوظی که مرتبط با وقایع جاری تا روز قیامت است٬ انجام میپذیرد٬ بنابراین حجیت فاطمة علیها السلام نظیر حجیت رسول الله صلی الله علیه و آله نسبت به قرآن میباشد. همانطور که قرآن نیز منبع علوم ائمه علیهم السلام است.
آن دانشی که اهل بیت علیهم السلام از مصحف صدیقه کبری دریافت مینمودند تنها همان وجود کتبی موجود در مصحف نبود٬ بلکه آن وجود کتبی٬ تنزیل و تنزل حقایقِ آن علمی است که به فاطمة زهرا سلام الله عليها الهام شده است. بنابراین واسطه بودن صدیقه کبری برای اهلبیت علیهم السلام به لحاظ عالم انوار بودهاست.
روایات بدو خلقت و خلقت انوار اهلبیت از نور پیامبر صلی الله علیه و آله و نور علی علیه السلام و همچنین اشتقاق نور حسنین از نور اهل بیت عليهم السلام ، شاهدی بر حجیت فاطمة زهرا برای اهلبیت و وساطت او برای علوم اهلبیت است. واین امر بر این دلالت دارد که رتبه حضرت زهرا بعد از علی علیه السلام بوده و بقیه انوار اهلبیت از نور صدیقه کبری گرفته شدهاست. بنابراین فاطمه زهرا واسطه تکوینی فیض برای وجود و کمالات اهل بیت میباشد و این خود مقامی والا و سرّی عظیم است.
📚منبع: کتاب « مقامات الزهراء علیها السلام»
اثر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
@divaneganezeinab