Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💠 صــیام، سرّی از اسرار الهی
❖ لطیفۀ چهارم:
#صیام_حقیقت_اشیاء!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 🌙 •═─┅─┅
🌙 در مقالات قبل بیان شد که "صیـــام" ظهورِ صمدیّت و جلالت حضرت باریتعالی است.
🔆 حضرت حقّ تعالی که خود، 【لا هو الا هو】 است، جلالیّت او ؛ 《لا هــو》 است.
و خداوند است که نمیخورد و نمیآشامد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد.
#صیام ؛ حقیقتِ الله تعالی است که حقیقتِ الله، ولیِّ اوست و حضرات آل الله (علیهم السلام) میفرمایند:
🔻〖نحْنُ الصِّيَامُ〗🔺
🔹ما حقیقت روزه هستیم.
(📚 بحار الأنوار، ج ۲۴، ص: ۳۰۳)
✿ هر شخصی در نقطۀ عبدیّت، ظاهر کنندۀ ربّ و معبود است. یعنی به هر اندازه که عبد باشد، فانی در معبود و ظاهر کنندۀ معبود است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔸〖 العبودية جوهرة كنهها الربوبية〗🔸
عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است.
(📚مصباح الشریعه –
باب 100 - في حقيقة العبودية)
صیامِ عبدِ صائم (روزهدار)؛ ظهورِ حقیقتِ صائم بودنِ خداوند است. اینچنین است که از مُفطرات روزه نهی میشود.
شدّت نفیِ جلالی حقّ (یعنی "لا هو")، در نهیِ از مفطرات روزه ظاهر میگردد.
🔷 خداوند في نفسِهِ و بِذاتِهِ، واجب الإطاعه است، نه اینکه به حسب غیر خودش واجب الإطاعه باشد.
🔹غالباً برای اطاعت در ذهنمان یک مُطیع (اطاعت کننده) و یک مُطاع (اطاعت شده) در نظر میگیریم و بعد میگوییم مُطاع، برای مُطیع، واجب الإطاعه است.
امّا خداوند، مطلق است. و تمام شئوناتِ او، به اطلاقش بایستی دیده شود.
در نتیجه ؛
واجب الإطاعه بودنِ خداوندِ صمد، از بیرون او نیست.
⇦ ❁ خداوند به خودیِ خود، واجب الإطاعه است. و «مؤمنین»، واجب الإطاعه بودنِ خدا را «میپذیرند».
💠 اطاعت خداوند في ذاتِهِ، «فَـــرض» است. یعنی واجب است. ➷
❖ و در ترسیم عالم، این اطاعت؛ «افتـــراض» است.
✅ تذکّر: "افتراض" مصدر باب افتعال است. و باب افتعال، مطاوعه و پذیرش را میرساند.
↲ یعنی "افتراض" به معنی «پذیرشِ» واجب الإطاعه بودنِ خداوند است.
حضرات آل الله علیهم السلام که ظهور تامهٔ حق تعالی هستند، «مفترض الطاعه» هستند (یعنی واجب الاطاعه).
🔰حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام در مورد حقّ تعالی میفرمایند:
🔻〖 عَالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ
وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ
وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ
وَ إِلَهٌ إِذْ لَا مَأْلُوهَ 〗🔺
[خداوند] عالم است در حالیکه که معلومی نیست
و خالق است در حالیکه مخلوقی نیست
و ربّ است در حالیکه مربوبی نیست
و اله است در حالیکه شیدایی نیست.
(📚التوحيد، للصدوق، ص: 56)
🔹خداوند به حَسَبِ مخلوقات، خالق نیست. بلکه خالق بودن، ذات خداست و از شدّت خالق بودن، مخلوق را میآورد. مخلوق، خالقیّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حسبِ گنهکاران، غفّار نیست. غفّار، ذاتِ خداست نه به حسب غیر. بلکه به خودی خود غفّار است. یعنی شدّت غفاریّت خدا در ذات، مغفور را میآورد. مغفور، غفاریّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حَسَبِ مخلوقات، رزّاق نیست. بلکه رزّاق بودن، ذات خداست و از شدّت رزّاق بودن، مرزوق را میآورد. مرزوق، رزاقیّت حقّ را میپذیرد.
⚜ این خدایِ صمد است که نیاز به هیچ چیز ندارد. و تمام شئوناتش در خودش معنا میشود. و شدّت صفاتِ اوست که عالَمِ ظاهر را ترسیم میکند.
به همین صورت؛
👈 حقیقتِ صوم در حقّ تعالی است که صائم را میآورد. و این افعال و صفات و ذات صائم، پذیرش و مطاوعۀ حقّ تعالی است و ظهورِ حضرت صمد است.
🔹
💠 صــیام، سرّی از اسرار الهی
❖ لطیفۀ چهارم:
#صیام_حقیقت_اشیاء!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 🌙 •═─┅─┅
🌙 در مقالات قبل بیان شد که "صیـــام" ظهورِ صمدیّت و جلالت حضرت باریتعالی است.
🔆 حضرت حقّ تعالی که خود، 【لا هو الا هو】 است، جلالیّت او ؛ 《لا هــو》 است.
و خداوند است که نمیخورد و نمیآشامد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد.
#صیام ؛ حقیقتِ الله تعالی است که حقیقتِ الله، ولیِّ اوست و حضرات آل الله (علیهم السلام) میفرمایند:
🔻〖نحْنُ الصِّيَامُ〗🔺
🔹ما حقیقت روزه هستیم.
(📚 بحار الأنوار، ج ۲۴، ص: ۳۰۳)
✿ هر شخصی در نقطۀ عبدیّت، ظاهر کنندۀ ربّ و معبود است. یعنی به هر اندازه که عبد باشد، فانی در معبود و ظاهر کنندۀ معبود است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔸〖 العبودية جوهرة كنهها الربوبية〗🔸
عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است.
(📚مصباح الشریعه –
باب 100 - في حقيقة العبودية)
صیامِ عبدِ صائم (روزهدار)؛ ظهورِ حقیقتِ صائم بودنِ خداوند است. اینچنین است که از مُفطرات روزه نهی میشود.
شدّت نفیِ جلالی حقّ (یعنی "لا هو")، در نهیِ از مفطرات روزه ظاهر میگردد.
🔷 خداوند في نفسِهِ و بِذاتِهِ، واجب الإطاعه است، نه اینکه به حسب غیر خودش واجب الإطاعه باشد.
🔹غالباً برای اطاعت در ذهنمان یک مُطیع (اطاعت کننده) و یک مُطاع (اطاعت شده) در نظر میگیریم و بعد میگوییم مُطاع، برای مُطیع، واجب الإطاعه است.
امّا خداوند، مطلق است. و تمام شئوناتِ او، به اطلاقش بایستی دیده شود.
در نتیجه ؛
واجب الإطاعه بودنِ خداوندِ صمد، از بیرون او نیست.
⇦ ❁ خداوند به خودیِ خود، واجب الإطاعه است. و «مؤمنین»، واجب الإطاعه بودنِ خدا را «میپذیرند».
💠 اطاعت خداوند في ذاتِهِ، «فَـــرض» است. یعنی واجب است. ➷
❖ و در ترسیم عالم، این اطاعت؛ «افتـــراض» است.
✅ تذکّر: "افتراض" مصدر باب افتعال است. و باب افتعال، مطاوعه و پذیرش را میرساند.
↲ یعنی "افتراض" به معنی «پذیرشِ» واجب الإطاعه بودنِ خداوند است.
حضرات آل الله علیهم السلام که ظهور تامهٔ حق تعالی هستند، «مفترض الطاعه» هستند (یعنی واجب الاطاعه).
🔰حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام در مورد حقّ تعالی میفرمایند:
🔻〖 عَالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ
وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ
وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ
وَ إِلَهٌ إِذْ لَا مَأْلُوهَ 〗🔺
[خداوند] عالم است در حالیکه که معلومی نیست
و خالق است در حالیکه مخلوقی نیست
و ربّ است در حالیکه مربوبی نیست
و اله است در حالیکه شیدایی نیست.
(📚التوحيد، للصدوق، ص: 56)
🔹خداوند به حَسَبِ مخلوقات، خالق نیست. بلکه خالق بودن، ذات خداست و از شدّت خالق بودن، مخلوق را میآورد. مخلوق، خالقیّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حسبِ گنهکاران، غفّار نیست. غفّار، ذاتِ خداست نه به حسب غیر. بلکه به خودی خود غفّار است. یعنی شدّت غفاریّت خدا در ذات، مغفور را میآورد. مغفور، غفاریّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حَسَبِ مخلوقات، رزّاق نیست. بلکه رزّاق بودن، ذات خداست و از شدّت رزّاق بودن، مرزوق را میآورد. مرزوق، رزاقیّت حقّ را میپذیرد.
⚜ این خدایِ صمد است که نیاز به هیچ چیز ندارد. و تمام شئوناتش در خودش معنا میشود. و شدّت صفاتِ اوست که عالَمِ ظاهر را ترسیم میکند.
به همین صورت؛
👈 حقیقتِ صوم در حقّ تعالی است که صائم را میآورد. و این افعال و صفات و ذات صائم، پذیرش و مطاوعۀ حقّ تعالی است و ظهورِ حضرت صمد است.
🔹