Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛ ◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️ یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
🏴🆔 @ehsannil
┅─┅─═✾◼️🔲◼️✾═─┅─┅
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛ ◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️ یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
🏴🆔 @ehsannil
┅─┅─═✾◼️🔲◼️✾═─┅─┅
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🕋✨
🔰 قدم چهارم؛
«قبلةالله»؛ جلوهی وجاهتِ مطلقهی آلالله (؏)
۞ «قبلةُالله» بودنِ حضراتِ آلالله (؏) - که کعبهی ظاهری، یکی از جلواتِ ایشان (؏) است -؛ از آن مقامی است که به شخصِ «وجهُالله» بودن ☜ وجاهتِ مطلقهی حقّﷻ هستند.
بدین معنا که؛
❂☜ به وساطتِ مطلقهی وجودشان؛ جامعِ جاهِ غیبی وَ شأنِ ظاهریِ موجودات هستند.
(در شرحِ جاه وُ شؤونِ وجودِ مطلق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/155)
۞ و ازین روست که؛
❂☜ مکانتِ اقبالِ جمیعِ موجودات میباشند وُ همهی ساحاتِ عالَم از جاهِ غیبی تا شؤونِ ظاهری؛ رو به حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند که «#هستند» ...
بدین معنا که؛
جمیعِ جلواتِ عالَم ☜ ذاتاً، صفتاً، فعلاً و اثراً به این اقبالِ وجودی است که؛ هستند وُ در بودن؛ قوام دارند.
(در شرحِ قیّومیّتِ معیّه؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/75)
۞ و این مطلب امکان ندارد، جز به اینکه «وجهالله(؏)»؛ شیئیّتِ اشیاء وُ أمور باشد، بدین معنا که؛
❂☜ چیزی از ذات و صفات و افعال و أشیاء و أمور نباشد، الّا اینکه ☜ به «وجهالله(؏)»؛ قرارِ امکانی و وجودیِ او محقّق است، چنان که قرآن میفرماید:
🔆『كُلُّ شيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه』🔆
جمیعِ ساحاتِ اشیاء، فیالحال؛ هالکند،
مگرِ وجهِ اوﷻ.
📗 قصص، ۸۸
(در شرحِ مطلبِ فوق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/215)
۞ نتیجه آنکه؛
❂☜ قبله؛ نقطهی اقبالِ جمیعِ #وجوه است، وَ مُقبَلٌ إلیه (آنچه بدان اقبال میشود) ☜ وجاهَتِ وُجوه، یعنی؛ حضرات «وجهُالله(؏)» هستند.
🕋 و به دیگر بیان؛
❂☜ همهی موجودات، از #دحو_الارض کعبه؛ موجود شدهاند. بنابراین؛
کعبهی ارکانِ اربعه ☜ #جمال وُ ظاهرِ ذاتشان است.
وَ #جلال و باطنِ ذاتشان ☜ وجهِ آنهاست، که جلوهای از جلواتِ حضرات «وجهالله؏» است.
۞ بدین معنا که؛
❂☜ موجودات، دائماً با تسبیحاتِ اربعه - که ﴿وَ إنْ مِنْ شيءٍ إلّا يُسَبّحُ بِحَمده؛ اسراء، ۴۴﴾ -؛ رجعت به خویشتنِ خویش و مبدأ وجودِ خویش، یعنی؛ رو (وجه) به حضرات «وجهالله؏» میدارند وُ حضراتِ «وجهالله(؏)»؛ نقطهی اقبالِ حقیقیِ وجوه هستند، به هر طرف که رو کنند ...
۞ جمعبندیِ قدم سوّم آنکه؛
مقصد وُ مقصودِ اقبالِ مطلقه، و عبادتِ مطلقه؛
❂☜ حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند. و حقیقتِ أمر به اقبالِ #عابد سویِ کعبه؛ اقبال به سوی حضراتِ «قبلةالله(؏)» است، چنان که حضرت مولانا علیّابنموسیالرّضا (؏) میفرمایند:
🕊 «وَ أنْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ الله
وَ ذِكْرَ رَسُولِ الله (ص)
وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الأئمّةِ (؏) نُصْبَ عَيْنَيْك»
❖ و نمازت را با نوایِ ذکرِ حقّﷻ
و ذکر رسولالله (ص) آغاز کن وُ
یکی از ائمّهی اطهار (؏) را پیشِ چشمِ خود قرار ده ...
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرّضا(؏)، ص۱۰۵
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۸۱، ص۲۰۷
۞ نه تنها اقبالِ #عابد؛
❂☜ که حتّی خودِ حضرتِ معبودﷻ هم دائماً
مُصلِّي به صلوات وُ صِله به سویِ نفسِ خویش، یعنی؛
حضراتِ «وجهالله(؏)» است، که؛
💫 ﴿إنّ اللهَ وَ ملائكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النّبي﴾؛
در حالی که شرطِ #صحت وُ #مقبولیت مطلقِ #صلوة؛
❂☜ اقبال به سویِ قبلةاللهِ مطلق،
یعنی؛ حضراتِ آلالله (؏) است،
که؛ «لَا صَلَاةَ إلّا إلَى الْقِبْلَة».
۞ و جمعبندی قدمِ سوّم وُ چهارم آنکه؛
❖⫸ اگر حقیقتِ فراگیریِ وجاهَتِ مطلقه (یعنی؛ شخصِ حضراتِ «وجهالله؏»)؛
که مقامِ #اطلاق بوده، بدین معنا که؛
❂☜ جامعِ مشرقِ «هو الاوّل» وُ «هو الباطن»، وَ مغربِ «هو الآخِر» وُ «هو الظّاهر» هستند وُ وجاهَتِ مقبول بودنِ حقّﷻ وَ مقبولٌ إلیه بودنِ کعبه میباشند؛
طوری درک شود که؛
❂☜ مُدرِک؛ فانیِ در «وجهالله(؏)» گردد؛
آنگاه است که؛
«مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه» را مییابد وُ با تغییر قبله، بدونِ آنکه از نماز به سویِ بیتُ المقدّس، نهی کند وُ به نماز به سوی کعبه، أمر نماید؛
در حالِ فنایِ در شخصِ «وجهالله(ص)»،
و به عین شخصِ ایشان (ص)
❂☜ «تُوَلَّوا» داشته، و #میگردد ...
❖⫸ ولی اگر «قبلةاللهِ مطلق» بودنِ آلالله (؏) را
نیافته باشد وُ صرفاً به تعیّنِ قبله متوقّف گردد؛
❂☜ با تغییر قبله، معطّل است و #نمیگردد.
(توضیحِ بیشترِ مطلبِ فوق؛
در قدمِ هشتم از جاریِ همین سخن)
🕋✨
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋✨
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.
🔰 قدم چهارم؛
«قبلةالله»؛ جلوهی وجاهتِ مطلقهی آلالله (؏)
۞ «قبلةُالله» بودنِ حضراتِ آلالله (؏) - که کعبهی ظاهری، یکی از جلواتِ ایشان (؏) است -؛ از آن مقامی است که به شخصِ «وجهُالله» بودن ☜ وجاهتِ مطلقهی حقّﷻ هستند.
بدین معنا که؛
❂☜ به وساطتِ مطلقهی وجودشان؛ جامعِ جاهِ غیبی وَ شأنِ ظاهریِ موجودات هستند.
(در شرحِ جاه وُ شؤونِ وجودِ مطلق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/155)
۞ و ازین روست که؛
❂☜ مکانتِ اقبالِ جمیعِ موجودات میباشند وُ همهی ساحاتِ عالَم از جاهِ غیبی تا شؤونِ ظاهری؛ رو به حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند که «#هستند» ...
بدین معنا که؛
جمیعِ جلواتِ عالَم ☜ ذاتاً، صفتاً، فعلاً و اثراً به این اقبالِ وجودی است که؛ هستند وُ در بودن؛ قوام دارند.
(در شرحِ قیّومیّتِ معیّه؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/75)
۞ و این مطلب امکان ندارد، جز به اینکه «وجهالله(؏)»؛ شیئیّتِ اشیاء وُ أمور باشد، بدین معنا که؛
❂☜ چیزی از ذات و صفات و افعال و أشیاء و أمور نباشد، الّا اینکه ☜ به «وجهالله(؏)»؛ قرارِ امکانی و وجودیِ او محقّق است، چنان که قرآن میفرماید:
🔆『كُلُّ شيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه』🔆
جمیعِ ساحاتِ اشیاء، فیالحال؛ هالکند،
مگرِ وجهِ اوﷻ.
📗 قصص، ۸۸
(در شرحِ مطلبِ فوق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/215)
۞ نتیجه آنکه؛
❂☜ قبله؛ نقطهی اقبالِ جمیعِ #وجوه است، وَ مُقبَلٌ إلیه (آنچه بدان اقبال میشود) ☜ وجاهَتِ وُجوه، یعنی؛ حضرات «وجهُالله(؏)» هستند.
🕋 و به دیگر بیان؛
❂☜ همهی موجودات، از #دحو_الارض کعبه؛ موجود شدهاند. بنابراین؛
کعبهی ارکانِ اربعه ☜ #جمال وُ ظاهرِ ذاتشان است.
وَ #جلال و باطنِ ذاتشان ☜ وجهِ آنهاست، که جلوهای از جلواتِ حضرات «وجهالله؏» است.
۞ بدین معنا که؛
❂☜ موجودات، دائماً با تسبیحاتِ اربعه - که ﴿وَ إنْ مِنْ شيءٍ إلّا يُسَبّحُ بِحَمده؛ اسراء، ۴۴﴾ -؛ رجعت به خویشتنِ خویش و مبدأ وجودِ خویش، یعنی؛ رو (وجه) به حضرات «وجهالله؏» میدارند وُ حضراتِ «وجهالله(؏)»؛ نقطهی اقبالِ حقیقیِ وجوه هستند، به هر طرف که رو کنند ...
۞ جمعبندیِ قدم سوّم آنکه؛
مقصد وُ مقصودِ اقبالِ مطلقه، و عبادتِ مطلقه؛
❂☜ حضراتِ «وجهالله(؏)» هستند. و حقیقتِ أمر به اقبالِ #عابد سویِ کعبه؛ اقبال به سوی حضراتِ «قبلةالله(؏)» است، چنان که حضرت مولانا علیّابنموسیالرّضا (؏) میفرمایند:
🕊 «وَ أنْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ الله
وَ ذِكْرَ رَسُولِ الله (ص)
وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الأئمّةِ (؏) نُصْبَ عَيْنَيْك»
❖ و نمازت را با نوایِ ذکرِ حقّﷻ
و ذکر رسولالله (ص) آغاز کن وُ
یکی از ائمّهی اطهار (؏) را پیشِ چشمِ خود قرار ده ...
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرّضا(؏)، ص۱۰۵
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۸۱، ص۲۰۷
۞ نه تنها اقبالِ #عابد؛
❂☜ که حتّی خودِ حضرتِ معبودﷻ هم دائماً
مُصلِّي به صلوات وُ صِله به سویِ نفسِ خویش، یعنی؛
حضراتِ «وجهالله(؏)» است، که؛
💫 ﴿إنّ اللهَ وَ ملائكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النّبي﴾؛
در حالی که شرطِ #صحت وُ #مقبولیت مطلقِ #صلوة؛
❂☜ اقبال به سویِ قبلةاللهِ مطلق،
یعنی؛ حضراتِ آلالله (؏) است،
که؛ «لَا صَلَاةَ إلّا إلَى الْقِبْلَة».
۞ و جمعبندی قدمِ سوّم وُ چهارم آنکه؛
❖⫸ اگر حقیقتِ فراگیریِ وجاهَتِ مطلقه (یعنی؛ شخصِ حضراتِ «وجهالله؏»)؛
که مقامِ #اطلاق بوده، بدین معنا که؛
❂☜ جامعِ مشرقِ «هو الاوّل» وُ «هو الباطن»، وَ مغربِ «هو الآخِر» وُ «هو الظّاهر» هستند وُ وجاهَتِ مقبول بودنِ حقّﷻ وَ مقبولٌ إلیه بودنِ کعبه میباشند؛
طوری درک شود که؛
❂☜ مُدرِک؛ فانیِ در «وجهالله(؏)» گردد؛
آنگاه است که؛
«مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه» را مییابد وُ با تغییر قبله، بدونِ آنکه از نماز به سویِ بیتُ المقدّس، نهی کند وُ به نماز به سوی کعبه، أمر نماید؛
در حالِ فنایِ در شخصِ «وجهالله(ص)»،
و به عین شخصِ ایشان (ص)
❂☜ «تُوَلَّوا» داشته، و #میگردد ...
❖⫸ ولی اگر «قبلةاللهِ مطلق» بودنِ آلالله (؏) را
نیافته باشد وُ صرفاً به تعیّنِ قبله متوقّف گردد؛
❂☜ با تغییر قبله، معطّل است و #نمیگردد.
(توضیحِ بیشترِ مطلبِ فوق؛
در قدمِ هشتم از جاریِ همین سخن)
🕋✨
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋✨
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅
🌿۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار، ج۵۲، ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil1/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅
🌿۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار، ج۵۲، ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil1/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅
🌿۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار، ج۵۲، ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil1/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅
🌿۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار، ج۵۲، ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil1/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅
🌿۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار، ج۵۲، ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅
🌿۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار، ج۵۲، ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
🔥 نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
🔹نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حُبّ الله نارٌ ».
🔸نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = «لا هو الا هو» = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبِّ «لا هو الا هو»
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله وجود دارد، و حبّ به او، بعد از وجود داشتنِ «الله» است.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
«حبّ الله»؛ اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ «حبّ» متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ «بغض». بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق؛ جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ «هــو»ی غیب الغیوب را منصهٔ مظلومیّت، نمایان ساخت.
🔲 تمامِ «#هو»ی غیب، در «#آه »ِ شهود، متجلّی است.
«#آه » همان «#هو»ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع):
◾️『 الْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ ؛📚التوحيد للصدوق،ص۸۸ 』◾️
[در سیر سالک] هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
در اسم عَلَمِ «هو»؛ اگر واو ِجلال، در ابتدا آمد و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
«هو»قوسِ صعود است و «آه» قوسِ نزول.
«هو»ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به «آه»ِ قوسِ نزول، رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «ا» و «ه» میباشد.
«ا»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
🔲 «آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نمانده. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
🔲 «#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
📌 #مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
📌 دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
📌 #مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه 👈🏻 خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز 💧
🍂 وامصیبتاه!
یا زهرا سلام الله علیها 💧
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الأشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
🔔 #موجد_اطلاقی_واجب
#آه
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔥 نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
🔹نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حُبّ الله نارٌ ».
🔸نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = «لا هو الا هو» = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبِّ «لا هو الا هو»
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله وجود دارد، و حبّ به او، بعد از وجود داشتنِ «الله» است.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
«حبّ الله»؛ اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ «حبّ» متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ «بغض». بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق؛ جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ «هــو»ی غیب الغیوب را منصهٔ مظلومیّت، نمایان ساخت.
🔲 تمامِ «#هو»ی غیب، در «#آه »ِ شهود، متجلّی است.
«#آه » همان «#هو»ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع):
◾️『 الْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ ؛📚التوحيد للصدوق،ص۸۸ 』◾️
[در سیر سالک] هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
در اسم عَلَمِ «هو»؛ اگر واو ِجلال، در ابتدا آمد و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
«هو»قوسِ صعود است و «آه» قوسِ نزول.
«هو»ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به «آه»ِ قوسِ نزول، رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «ا» و «ه» میباشد.
«ا»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
🔲 «آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نمانده. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
🔲 «#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
📌 #مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
📌 دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
📌 #مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه 👈🏻 خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز 💧
🍂 وامصیبتاه!
یا زهرا سلام الله علیها 💧
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الأشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
🔔 #موجد_اطلاقی_واجب
#آه
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
➖ ﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏➖
〰️ 〰️ 〰️
🌿 ۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار،ج۵۲،ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده🌸
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار،ج۵۲،ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…