Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🏴 ༺🦋 مُنْشِئِ صِدق؛
مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»🦋 ༻
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/773
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🌿 ۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/773
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمیگردد.
🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّلهاش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷
🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که میفرمایند:
🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم
🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء میشود که:
🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم
و نیز میفرمایند؛
🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم
🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام میداد، در زمرۀ انسانیّت نبود!
🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، میتواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که میفرمایند:
🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه میکند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶
🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق میفرمایند:
🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳
💠֎⇦ جمعبندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال میکند و در کنار اعضای دیگر قرار میگیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز میدهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.
❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.
🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.
🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) میباشد، چنان که میفرمایند:
🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸
🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛
༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع مینمایند.
֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان میآورند.
֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان مینمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻
🌕
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🏴༺🦋مُنْشِئِ صِدق؛
مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»🦋༻
➖➖➖➖➖➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/773
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛…
🏴༺🦋مُنْشِئِ صِدق؛
مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»🦋༻
➖➖➖➖➖➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/773
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهانساز و جهانسوز است.
🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه کشد و نور، مختفی در نار گردد؛…