Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا (ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیست که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت !
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله (ع) در فنایِ مطلقه با حضرت (ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا (ع) ، به شخصِ ابا عبد الله (ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله (ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت (ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج44، ص: 242) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله (ع)، فانیِ در حضرت (ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ خونِ خودم را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار (للشهيد الاول)، ص: 181)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که :
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج2، ص: 577)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او، [که در ابتدا اشاره شد] یارانِ سیّد الشهدا (ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』 🔘
(📚 كامل الزيارات، ص: 213)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
📧 @ehsannil
─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا (ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیست که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت !
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله (ع) در فنایِ مطلقه با حضرت (ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا (ع) ، به شخصِ ابا عبد الله (ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله (ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت (ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج44، ص: 242) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله (ع)، فانیِ در حضرت (ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ خونِ خودم را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار (للشهيد الاول)، ص: 181)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که :
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج2، ص: 577)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او، [که در ابتدا اشاره شد] یارانِ سیّد الشهدا (ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』 🔘
(📚 كامل الزيارات، ص: 213)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
📧 @ehsannil
─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِرّی در سِیــر!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند ...
🔰 #شفاعت ، از "شفع" است. و "شفع" به معنایِ جُفت است.
دقت کنیم که جفت، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️غالباً اینطور تصوّر میشود که شفیع (شفاعت کننده) اینطور است که بندۀ خدا را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاع شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#معرفة_بالنورانیة ، اصل الاصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیمِ پذیرش شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشیع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
🔹
لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِرّی در سِیــر!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند ...
🔰 #شفاعت ، از "شفع" است. و "شفع" به معنایِ جُفت است.
دقت کنیم که جفت، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️غالباً اینطور تصوّر میشود که شفیع (شفاعت کننده) اینطور است که بندۀ خدا را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاع شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#معرفة_بالنورانیة ، اصل الاصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیمِ پذیرش شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشیع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند ...
🔰 #شفاعت ، از "شفع" است. و "شفع" به معنایِ جُفت است.
دقت کنیم که جفت، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️غالباً اینطور تصوّر میشود که شفیع (شفاعت کننده) اینطور است که بندۀ خدا را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاع شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#معرفة_بالنورانیة ، اصل الاصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیمِ پذیرش شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند ...
🔰 #شفاعت ، از "شفع" است. و "شفع" به معنایِ جُفت است.
دقت کنیم که جفت، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️غالباً اینطور تصوّر میشود که شفیع (شفاعت کننده) اینطور است که بندۀ خدا را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاع شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#معرفة_بالنورانیة ، اصل الاصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیمِ پذیرش شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند ...
🔰 #شفاعت ، از "شفع" است. و "شفع" به معنایِ جُفت است.
دقت کنیم که جفت، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️غالباً اینطور تصوّر میشود که شفیع (شفاعت کننده) اینطور است که بندۀ خدا را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#معرفة_بالنورانیة ، اصل الاصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیمِ پذیرش شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند ...
🔰 #شفاعت ، از "شفع" است. و "شفع" به معنایِ جُفت است.
دقت کنیم که جفت، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️غالباً اینطور تصوّر میشود که شفیع (شفاعت کننده) اینطور است که بندۀ خدا را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#معرفة_بالنورانیة ، اصل الاصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیمِ پذیرش شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔂 ༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج۱۶، ص۳۶۴)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ۸۳)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج۱۶، ص۳۶۴)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ۸۳)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔂༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
➖➖➖➖➖➖➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده ➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند…
🔂༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
➖➖➖➖➖➖➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده ➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند…
.
༺❖• جامعهی کبیره❀عاشوراء❀نافلهی شب •❖༻
https://www.instagram.com/p/CLUtIORJUd3/?igsh=MzRlODBiNWFlZA==
🖊 🦋 احسان الله نیلفروش زاده
𑁍
🌦حسبِ نقلی؛ وجودِ مبارکِ حضرت حجّةابنالحسن (عجّلاللهتعالىٰفرجهالشّریف) أمری در توجّهِ خاص به زیارتِ جامعهی کبیره، زیارت عاشورا و نماز شب فرمودهاند.
֎ که این سه دلبر، اشتراکاتی دارند، مِنجمله؛
❂☜هر سه مورد؛
بُراق وُ محملی جهتِ رساندنِ سالک به مقامِ #توحید، #یگانگی و #وحدت هستند.
⇣ ▣⇦# زیارت_جامعه_کبیره
این زیارتنامه - که با إنشاءِ وجود مبارکِ امام هادی؏ به شیعه، کرامت شده است -؛ صرفاً یک زیارتنامه نیست. بلکه انشاء کنندهی حقیقتِ جامعیّتِ آلالله؏ در شخصِ مؤمن، و به دیگر بیان؛ نُمایهی « جَامعُ الشّتات » بودنِ ایشان؏ است، بدین معنا که وجودِ مبارکِ ایشان؏، جامعِ غیب و شهود است وُ به وساطتِ مطلقهیشان؛ أصلُالوجود تا فروع وُ برگ وُ بَرش ممدود شده است.
֎عباراتِ بسیاری از جامعهی کبیره را
به عنوانِ ادّلهی این معرفت میتوان بیان نمود. مِنجمله:
🔺« إنْ ذُكِرَ الخَيرُ كُنْتُمْ أوّلَهُ وَ أصلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مأواهُ وَ مُنْتَهاه »🔻
❀ در هر ساحتی که #خیر (وجود) به اشاره آید،
شما حضراتید اوّل و ریشه و شاخه و معدن و قرارگاه و انتهای آن ...
⇣ ▣⇦# زیارت_عاشورا
این زیارت نیز سالک را به توحید میرساند
وَ از تشتّتِ # نبودی ، به وحدتِ # بودی رهنمون میسازد.
چنان که در اشارهای از آن زیارت میخوانیم:
❖ وَ أنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثاري مَعَ إمَامٍ مَهْدِيّ؏ ❖
❂☜که اشاره به # ثاری یعنی؛ اصلاً خونِ خودِ من بود که ریخته شد. و من منتقمِ خونِ خودم هستم و به خونخواهیِ خونِ خودم میطلبم که با امام مهدیّ؏ باشم.
֎𒆳
⇣ ▣⇦# نماز_شب
فتراکِ نماز شب نیز توحید است.
چرا که نافلهی شب، طبق احادیث؛ جاری سازندهی #مقام_محمود است. همان که در زیارتِ عاشورا هم آن را میطلبیم (أسئلهُ أن يُبلّغني المقامَ المحمود).
❂☜مقام محمود؛ همان مقام #شفاعت است، چرا که #حمد؛ بازگرداندن نعمت (مشفوع)، به مُنعم (مشفوعٌ إلیه) است، که این بازگشت و صلهی #کثرت به #وحدت؛ در وجودِ « جامعالشّتات »یِ حضراتِ آلالله؏ است وُ اصلاً حقیقتِ توحید همین صلهی کثرات با وحدت در جامعیّتِ وجود ایشان؏ است.
و نافلهی شب ☜ سالک را از تشتّت وُ کثرت، به جامعیّتِ حضراتِ وحدانیّةالکبری ؏ وصل میدارد.
♡••࿐
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
༺❀ یاجَامِعَالشّتَات ! صَلّعلىمحمّدٍوَآلمحمّد ❀༻
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃
.
༺❖• جامعهی کبیره❀عاشوراء❀نافلهی شب •❖༻
https://www.instagram.com/p/CLUtIORJUd3/?igsh=MzRlODBiNWFlZA==
𑁍
🌦حسبِ نقلی؛ وجودِ مبارکِ حضرت حجّةابنالحسن (عجّلاللهتعالىٰفرجهالشّریف) أمری در توجّهِ خاص به زیارتِ جامعهی کبیره، زیارت عاشورا و نماز شب فرمودهاند.
֎ که این سه دلبر، اشتراکاتی دارند، مِنجمله؛
❂☜هر سه مورد؛
بُراق وُ محملی جهتِ رساندنِ سالک به مقامِ #توحید، #یگانگی و #وحدت هستند.
⇣ ▣⇦# زیارت_جامعه_کبیره
این زیارتنامه - که با إنشاءِ وجود مبارکِ امام هادی؏ به شیعه، کرامت شده است -؛ صرفاً یک زیارتنامه نیست. بلکه انشاء کنندهی حقیقتِ جامعیّتِ آلالله؏ در شخصِ مؤمن، و به دیگر بیان؛ نُمایهی « جَامعُ الشّتات » بودنِ ایشان؏ است، بدین معنا که وجودِ مبارکِ ایشان؏، جامعِ غیب و شهود است وُ به وساطتِ مطلقهیشان؛ أصلُالوجود تا فروع وُ برگ وُ بَرش ممدود شده است.
֎عباراتِ بسیاری از جامعهی کبیره را
به عنوانِ ادّلهی این معرفت میتوان بیان نمود. مِنجمله:
🔺« إنْ ذُكِرَ الخَيرُ كُنْتُمْ أوّلَهُ وَ أصلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مأواهُ وَ مُنْتَهاه »🔻
❀ در هر ساحتی که #خیر (وجود) به اشاره آید،
شما حضراتید اوّل و ریشه و شاخه و معدن و قرارگاه و انتهای آن ...
⇣ ▣⇦# زیارت_عاشورا
این زیارت نیز سالک را به توحید میرساند
وَ از تشتّتِ # نبودی ، به وحدتِ # بودی رهنمون میسازد.
چنان که در اشارهای از آن زیارت میخوانیم:
❖ وَ أنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثاري مَعَ إمَامٍ مَهْدِيّ؏ ❖
❂☜که اشاره به # ثاری یعنی؛ اصلاً خونِ خودِ من بود که ریخته شد. و من منتقمِ خونِ خودم هستم و به خونخواهیِ خونِ خودم میطلبم که با امام مهدیّ؏ باشم.
֎𒆳
⇣ ▣⇦# نماز_شب
فتراکِ نماز شب نیز توحید است.
چرا که نافلهی شب، طبق احادیث؛ جاری سازندهی #مقام_محمود است. همان که در زیارتِ عاشورا هم آن را میطلبیم (أسئلهُ أن يُبلّغني المقامَ المحمود).
❂☜مقام محمود؛ همان مقام #شفاعت است، چرا که #حمد؛ بازگرداندن نعمت (مشفوع)، به مُنعم (مشفوعٌ إلیه) است، که این بازگشت و صلهی #کثرت به #وحدت؛ در وجودِ « جامعالشّتات »یِ حضراتِ آلالله؏ است وُ اصلاً حقیقتِ توحید همین صلهی کثرات با وحدت در جامعیّتِ وجود ایشان؏ است.
و نافلهی شب ☜ سالک را از تشتّت وُ کثرت، به جامعیّتِ حضراتِ وحدانیّةالکبری ؏ وصل میدارد.
♡••࿐
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
༺❀ یاجَامِعَالشّتَات ! صَلّعلىمحمّدٍوَآلمحمّد ❀༻
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.