Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی :
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم :
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج99، ص: 116)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: 463).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا ؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج4، ص: 500).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
(به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر 71 حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ 8)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
📧 @ehsannil
─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─
♻️ جمع بندی :
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم :
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج99، ص: 116)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: 463).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا ؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج4، ص: 500).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
(به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر 71 حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ 8)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
📧 @ehsannil
─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔹
🔷 با مقدّمۀ فوق، به سراغ فرازی از روایتِ صدر سخن برویم. حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام فرمودند؛
💠 『 الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب.』
🔹 بردباری، گورِ زشتیهاست.
🔲 «احتمال» از ریشۀ "حمل" و مصدر بابِ افتعال است.
باب افتعال به معنای مطاوعه و پذیرش است.
بنابراین «احتمال» به معنای حمل کردن در حالتِ پذیرشِ محمول است.
(محمول یعنی شیئی که حمل میشود)
✨ محمول چیست؟ آیا مراد از احتمال، حمل کردنِ عیوب است؟
👈🏻 خیر!
🔹 «محمول» بایستی حیثیتِ وجودی داشته باشد نه حیثیتِ عدمی.
[گرچه «عیوب»، عدمِ مضاف به وجودند و در صفحهٔ حُسن باید به آنها نگاه شود. که توضیحِ بیشترش ذیلاً خواهد آمد.]
🔹 ضمنِ مطلب فوق، حضرت مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام، «احتمال» را به طورِ مطلق فرمودهاند. یعنی نمیفرمایند؛
"الاحتمالُ «العیوب»، قبر العیوب!"
👈🏻 بلکه احتمال را به طور مطلق و به صورتِ «الاحْتِمَالُ» بیان میفرمایند.
✨ پس اگر «اَلإحتمال»، مطلق آمده و مراد از آن، حمل کردنِ عیوب نیست، سخن مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام چه حملی را بیان فرموده است؟
👈🏻 سخن این است که محمول (حمل شده) در خودِ «الإحتمال» است. یعنی؛ محمول، در حقیقتِ این حملِ مطلق، وجود دارد.
🔹 توضیحْ آنکه؛ اصلاً چیزی جز وجود (یعنی ولایت)، قابل حمل نیست. که در آیۀ امانت (که مراد از #امانت، همان #ولایت است)، به این محمول اشاره شده است که قرآن فرمود؛
💎 【 إنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ «يَحْمِلْنَها» وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ «حَمَلَهَا» الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً.】
🔹 ما امانتِ [الهى و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، و آنها [تكويناً] از پذيرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت. به راستى او ستمگرى نادان است.
(📘 سورهٔاحزاب، آیهٔ۷۲)
🔷 که حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام، راجع به امانت در آیۀ فوق میفرمایند؛
💠 『 هي ولايةُ أميرِالمؤمنين عليهالسّلام』
(📚 البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۴۹۹)
🍃 پس مراد از «الإحتمال»، به طور مطلق، حمل ولایت است توسّط هر موجودی.
که بالاتر بیان شد؛
اساساً موجودیّتِ هر موجود و میزان حظّش از وجود، متناسب با کیفیتِ این حمل است.
✨ حال حمل ولایت چگونه است؟
🔹 حمل یک شیء یا به حرکتِ خَلَئی است یا به حرکتِ مَلَئی.
🍃 برای یادآوریِ حرکت ملئی و حرکت خلئی، میتوانید به توضیح آنها در لینک ذیل، مراجعه بفرمایید؛
https://t.me/ehsannil1/336
👈🏻 پس ابتدا بایستی دو حرکت از یکدیگر تمیز داده شوند تا بعد بگوییم که حمل ولایت در هر کدام به چه معناست. آنچه روشن است اینکه محمول در هر دو حرکت، «ولایت» است.
🔹 ۱- در حرکتِ خَلئی؛
متحرِّک (حرکت کننده) یا مَحمول (حمل شده)، جائی را تخلیه کرده و در جای دیگر میرود. یعنی در حرکت خلئی؛
سالک خودش سِلْک (حرکت) دارد. پس؛ متحرّکِ اوّلی، سالک است که با خودش ولایت را حمل میکند. یعنی؛
در حرکت خلَئی، ولایت، متحرّکِ ثانوی است که به انضمامَش به «سالک»، حرکت دارد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت خلئی، این سالک است که متحرّک اصلی و حاملِ ولایت است.
🔹 ۲- در حرکت مَلَئی؛
این حرکت در عالم نور است. یعنی متحرّک یا محمول، جایی را تخلیه نمیکند تا به جای دیگر برود، بلکه نفْسِ حرکت برای او مطرح است. که نفْسِ حرکت، مبدأ و مقصد را گرفته است. پس در این حرکت، حامل، همان محمول است. به دیگربیان؛
این حرکت، چون نفْسِ و حقیقتِ حرکت است، در واقع، حرکتِ از جائی به جائی نیست، بلکه همه چیز در یک نقطۀ بسیطه است. پس حامل و متحرّک در آن حرکت، گریزی ندارد که #عین_شخصیِ محمول باشد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت ملئی، این «ولایت» است که از اطلاقش حامل و محمول را گرفته است. یعنی؛ حرکتِ حامل (سالک) به عینِ حرکتِ محمول (ولایت) است.
🍃 روشن است که قبول و معرفت به حرکت ملئی، عمیقتر از حرکت خلئی است. و اصل مطلب و مطلبِ اصلی، حرکتِ ملئی است که حرکت در عالَم نور است و نفْسِ حرکت میباشد.
🔹
🔷 با مقدّمۀ فوق، به سراغ فرازی از روایتِ صدر سخن برویم. حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام فرمودند؛
💠 『 الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب.』
🔹 بردباری، گورِ زشتیهاست.
🔲 «احتمال» از ریشۀ "حمل" و مصدر بابِ افتعال است.
باب افتعال به معنای مطاوعه و پذیرش است.
بنابراین «احتمال» به معنای حمل کردن در حالتِ پذیرشِ محمول است.
(محمول یعنی شیئی که حمل میشود)
✨ محمول چیست؟ آیا مراد از احتمال، حمل کردنِ عیوب است؟
👈🏻 خیر!
🔹 «محمول» بایستی حیثیتِ وجودی داشته باشد نه حیثیتِ عدمی.
[گرچه «عیوب»، عدمِ مضاف به وجودند و در صفحهٔ حُسن باید به آنها نگاه شود. که توضیحِ بیشترش ذیلاً خواهد آمد.]
🔹 ضمنِ مطلب فوق، حضرت مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام، «احتمال» را به طورِ مطلق فرمودهاند. یعنی نمیفرمایند؛
"الاحتمالُ «العیوب»، قبر العیوب!"
👈🏻 بلکه احتمال را به طور مطلق و به صورتِ «الاحْتِمَالُ» بیان میفرمایند.
✨ پس اگر «اَلإحتمال»، مطلق آمده و مراد از آن، حمل کردنِ عیوب نیست، سخن مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام چه حملی را بیان فرموده است؟
👈🏻 سخن این است که محمول (حمل شده) در خودِ «الإحتمال» است. یعنی؛ محمول، در حقیقتِ این حملِ مطلق، وجود دارد.
🔹 توضیحْ آنکه؛ اصلاً چیزی جز وجود (یعنی ولایت)، قابل حمل نیست. که در آیۀ امانت (که مراد از #امانت، همان #ولایت است)، به این محمول اشاره شده است که قرآن فرمود؛
💎 【 إنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ «يَحْمِلْنَها» وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ «حَمَلَهَا» الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً.】
🔹 ما امانتِ [الهى و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، و آنها [تكويناً] از پذيرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت. به راستى او ستمگرى نادان است.
(📘 سورهٔاحزاب، آیهٔ۷۲)
🔷 که حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام، راجع به امانت در آیۀ فوق میفرمایند؛
💠 『 هي ولايةُ أميرِالمؤمنين عليهالسّلام』
(📚 البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۴۹۹)
🍃 پس مراد از «الإحتمال»، به طور مطلق، حمل ولایت است توسّط هر موجودی.
که بالاتر بیان شد؛
اساساً موجودیّتِ هر موجود و میزان حظّش از وجود، متناسب با کیفیتِ این حمل است.
✨ حال حمل ولایت چگونه است؟
🔹 حمل یک شیء یا به حرکتِ خَلَئی است یا به حرکتِ مَلَئی.
🍃 برای یادآوریِ حرکت ملئی و حرکت خلئی، میتوانید به توضیح آنها در لینک ذیل، مراجعه بفرمایید؛
https://t.me/ehsannil1/336
👈🏻 پس ابتدا بایستی دو حرکت از یکدیگر تمیز داده شوند تا بعد بگوییم که حمل ولایت در هر کدام به چه معناست. آنچه روشن است اینکه محمول در هر دو حرکت، «ولایت» است.
🔹 ۱- در حرکتِ خَلئی؛
متحرِّک (حرکت کننده) یا مَحمول (حمل شده)، جائی را تخلیه کرده و در جای دیگر میرود. یعنی در حرکت خلئی؛
سالک خودش سِلْک (حرکت) دارد. پس؛ متحرّکِ اوّلی، سالک است که با خودش ولایت را حمل میکند. یعنی؛
در حرکت خلَئی، ولایت، متحرّکِ ثانوی است که به انضمامَش به «سالک»، حرکت دارد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت خلئی، این سالک است که متحرّک اصلی و حاملِ ولایت است.
🔹 ۲- در حرکت مَلَئی؛
این حرکت در عالم نور است. یعنی متحرّک یا محمول، جایی را تخلیه نمیکند تا به جای دیگر برود، بلکه نفْسِ حرکت برای او مطرح است. که نفْسِ حرکت، مبدأ و مقصد را گرفته است. پس در این حرکت، حامل، همان محمول است. به دیگربیان؛
این حرکت، چون نفْسِ و حقیقتِ حرکت است، در واقع، حرکتِ از جائی به جائی نیست، بلکه همه چیز در یک نقطۀ بسیطه است. پس حامل و متحرّک در آن حرکت، گریزی ندارد که #عین_شخصیِ محمول باشد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت ملئی، این «ولایت» است که از اطلاقش حامل و محمول را گرفته است. یعنی؛ حرکتِ حامل (سالک) به عینِ حرکتِ محمول (ولایت) است.
🍃 روشن است که قبول و معرفت به حرکت ملئی، عمیقتر از حرکت خلئی است. و اصل مطلب و مطلبِ اصلی، حرکتِ ملئی است که حرکت در عالَم نور است و نفْسِ حرکت میباشد.
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔹
🔷 با مقدّمۀ فوق، به سراغ فرازی از روایتِ صدر سخن برویم. حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام فرمودند؛
💠 『 الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب.』
🔹 بردباری، گورِ زشتیهاست.
🔲 «احتمال» از ریشۀ "حمل" و مصدر بابِ افتعال است.
باب افتعال به معنای مطاوعه و پذیرش است.
بنابراین «احتمال» به معنای حمل کردن در حالتِ پذیرشِ محمول است.
(محمول یعنی شیئی که حمل میشود)
✨ محمول چیست؟ آیا مراد از احتمال، حمل کردنِ عیوب است؟
👈🏻 خیر!
🔹 «محمول» بایستی حیثیتِ وجودی داشته باشد نه حیثیتِ عدمی.
[گرچه «عیوب»، عدمِ مضاف به وجودند و در صفحهٔ حُسن باید به آنها نگاه شود. که توضیحِ بیشترش ذیلاً خواهد آمد.]
🔹 ضمنِ مطلب فوق، حضرت مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام، «احتمال» را به طورِ مطلق فرمودهاند. یعنی نمیفرمایند؛
"الاحتمالُ «العیوب»، قبر العیوب!"
👈🏻 بلکه احتمال را به طور مطلق و به صورتِ «الاحْتِمَالُ» بیان میفرمایند.
✨ پس اگر «اَلإحتمال»، مطلق آمده و مراد از آن، حمل کردنِ عیوب نیست، سخن مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام چه حملی را بیان فرموده است؟
👈🏻 سخن این است که محمول (حمل شده) در خودِ «الإحتمال» است. یعنی؛ محمول، در حقیقتِ این حملِ مطلق، وجود دارد.
🔹 توضیحْ آنکه؛ اصلاً چیزی جز وجود (یعنی ولایت)، قابل حمل نیست. که در آیۀ امانت (که مراد از #امانت، همان #ولایت است)، به این محمول اشاره شده است که قرآن فرمود؛
💎 【 إنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ «يَحْمِلْنَها» وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ «حَمَلَهَا» الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً.】
🔹 ما امانتِ [الهى و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، و آنها [تكويناً] از پذيرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت. به راستى او ستمگرى نادان است.
(📘 سورهٔاحزاب، آیهٔ۷۲)
🔷 که حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام، راجع به امانت در آیۀ فوق میفرمایند؛
💠 『 هي ولايةُ أميرِالمؤمنين عليهالسّلام』
(📚 البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۴۹۹)
🍃 پس مراد از «الإحتمال»، به طور مطلق، حمل ولایت است توسّط هر موجودی.
که بالاتر بیان شد؛
اساساً موجودیّتِ هر موجود و میزان حظّش از وجود، متناسب با کیفیتِ این حمل است.
✨ حال حمل ولایت چگونه است؟
🔹 حمل یک شیء یا به حرکتِ خَلَئی است یا به حرکتِ مَلَئی.
🍃 برای یادآوریِ حرکت ملئی و حرکت خلئی، میتوانید به توضیح آنها در لینک ذیل، مراجعه بفرمایید؛
https://t.me/ehsannil3/336
👈🏻 پس ابتدا بایستی دو حرکت از یکدیگر تمیز داده شوند تا بعد بگوییم که حمل ولایت در هر کدام به چه معناست. آنچه روشن است اینکه محمول در هر دو حرکت، «ولایت» است.
🔹 ۱- در حرکتِ خَلئی؛
متحرِّک (حرکت کننده) یا مَحمول (حمل شده)، جائی را تخلیه کرده و در جای دیگر میرود. یعنی در حرکت خلئی؛
سالک خودش سِلْک (حرکت) دارد. پس؛ متحرّکِ اوّلی، سالک است که با خودش ولایت را حمل میکند. یعنی؛
در حرکت خلَئی، ولایت، متحرّکِ ثانوی است که به انضمامَش به «سالک»، حرکت دارد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت خلئی، این سالک است که متحرّک اصلی و حاملِ ولایت است.
🔹 ۲- در حرکت مَلَئی؛
این حرکت در عالم نور است. یعنی متحرّک یا محمول، جایی را تخلیه نمیکند تا به جای دیگر برود، بلکه نفْسِ حرکت برای او مطرح است. که نفْسِ حرکت، مبدأ و مقصد را گرفته است. پس در این حرکت، حامل، همان محمول است. به دیگربیان؛
این حرکت، چون نفْسِ و حقیقتِ حرکت است، در واقع، حرکتِ از جائی به جائی نیست، بلکه همه چیز در یک نقطۀ بسیطه است. پس حامل و متحرّک در آن حرکت، گریزی ندارد که #عین_شخصیِ محمول باشد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت ملئی، این «ولایت» است که از اطلاقش حامل و محمول را گرفته است. یعنی؛ حرکتِ حامل (سالک) به عینِ حرکتِ محمول (ولایت) است.
🍃 روشن است که قبول و معرفت به حرکت ملئی، عمیقتر از حرکت خلئی است. و اصل مطلب و مطلبِ اصلی، حرکتِ ملئی است که حرکت در عالَم نور است و نفْسِ حرکت میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔹
🔷 با مقدّمۀ فوق، به سراغ فرازی از روایتِ صدر سخن برویم. حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام فرمودند؛
💠 『 الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب.』
🔹 بردباری، گورِ زشتیهاست.
🔲 «احتمال» از ریشۀ "حمل" و مصدر بابِ افتعال است.
باب افتعال به معنای مطاوعه و پذیرش است.
بنابراین «احتمال» به معنای حمل کردن در حالتِ پذیرشِ محمول است.
(محمول یعنی شیئی که حمل میشود)
✨ محمول چیست؟ آیا مراد از احتمال، حمل کردنِ عیوب است؟
👈🏻 خیر!
🔹 «محمول» بایستی حیثیتِ وجودی داشته باشد نه حیثیتِ عدمی.
[گرچه «عیوب»، عدمِ مضاف به وجودند و در صفحهٔ حُسن باید به آنها نگاه شود. که توضیحِ بیشترش ذیلاً خواهد آمد.]
🔹 ضمنِ مطلب فوق، حضرت مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام، «احتمال» را به طورِ مطلق فرمودهاند. یعنی نمیفرمایند؛
"الاحتمالُ «العیوب»، قبر العیوب!"
👈🏻 بلکه احتمال را به طور مطلق و به صورتِ «الاحْتِمَالُ» بیان میفرمایند.
✨ پس اگر «اَلإحتمال»، مطلق آمده و مراد از آن، حمل کردنِ عیوب نیست، سخن مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام چه حملی را بیان فرموده است؟
👈🏻 سخن این است که محمول (حمل شده) در خودِ «الإحتمال» است. یعنی؛ محمول، در حقیقتِ این حملِ مطلق، وجود دارد.
🔹 توضیحْ آنکه؛ اصلاً چیزی جز وجود (یعنی ولایت)، قابل حمل نیست. که در آیۀ امانت (که مراد از #امانت، همان #ولایت است)، به این محمول اشاره شده است که قرآن فرمود؛
💎 【 إنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ «يَحْمِلْنَها» وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ «حَمَلَهَا» الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً.】
🔹 ما امانتِ [الهى و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، و آنها [تكويناً] از پذيرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت. به راستى او ستمگرى نادان است.
(📘 سورهٔاحزاب، آیهٔ۷۲)
🔷 که حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام، راجع به امانت در آیۀ فوق میفرمایند؛
💠 『 هي ولايةُ أميرِالمؤمنين عليهالسّلام』
(📚 البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۴۹۹)
🍃 پس مراد از «الإحتمال»، به طور مطلق، حمل ولایت است توسّط هر موجودی.
که بالاتر بیان شد؛
اساساً موجودیّتِ هر موجود و میزان حظّش از وجود، متناسب با کیفیتِ این حمل است.
✨ حال حمل ولایت چگونه است؟
🔹 حمل یک شیء یا به حرکتِ خَلَئی است یا به حرکتِ مَلَئی.
🍃 برای یادآوریِ حرکت ملئی و حرکت خلئی، میتوانید به توضیح آنها در لینک ذیل، مراجعه بفرمایید؛
https://t.me/ehsannil3/336
👈🏻 پس ابتدا بایستی دو حرکت از یکدیگر تمیز داده شوند تا بعد بگوییم که حمل ولایت در هر کدام به چه معناست. آنچه روشن است اینکه محمول در هر دو حرکت، «ولایت» است.
🔹 ۱- در حرکتِ خَلئی؛
متحرِّک (حرکت کننده) یا مَحمول (حمل شده)، جائی را تخلیه کرده و در جای دیگر میرود. یعنی در حرکت خلئی؛
سالک خودش سِلْک (حرکت) دارد. پس؛ متحرّکِ اوّلی، سالک است که با خودش ولایت را حمل میکند. یعنی؛
در حرکت خلَئی، ولایت، متحرّکِ ثانوی است که به انضمامَش به «سالک»، حرکت دارد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت خلئی، این سالک است که متحرّک اصلی و حاملِ ولایت است.
🔹 ۲- در حرکت مَلَئی؛
این حرکت در عالم نور است. یعنی متحرّک یا محمول، جایی را تخلیه نمیکند تا به جای دیگر برود، بلکه نفْسِ حرکت برای او مطرح است. که نفْسِ حرکت، مبدأ و مقصد را گرفته است. پس در این حرکت، حامل، همان محمول است. به دیگربیان؛
این حرکت، چون نفْسِ و حقیقتِ حرکت است، در واقع، حرکتِ از جائی به جائی نیست، بلکه همه چیز در یک نقطۀ بسیطه است. پس حامل و متحرّک در آن حرکت، گریزی ندارد که #عین_شخصیِ محمول باشد.
👈🏻 پس نتیجه در مسیر بحث، اینکه؛
در حرکت ملئی، این «ولایت» است که از اطلاقش حامل و محمول را گرفته است. یعنی؛ حرکتِ حامل (سالک) به عینِ حرکتِ محمول (ولایت) است.
🍃 روشن است که قبول و معرفت به حرکت ملئی، عمیقتر از حرکت خلئی است. و اصل مطلب و مطلبِ اصلی، حرکتِ ملئی است که حرکت در عالَم نور است و نفْسِ حرکت میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔹
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔆 #حقیقة_التوحید
🔅#سخن_نوزدهم_حقیقة_التوحید :
┅─┅─═✾🔅✾ ═─┅─┅
https://www.facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
🔳 سکون که جُمود است؛ مرگ است و عدم.
☀️ امّا حرکت؛ حیات است و وجود.
❀ قرآن میفرماید:
💎 【 وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ…
🔆 #حقیقة_التوحید
🔅#سخن_نوزدهم_حقیقة_التوحید :
┅─┅─═✾🔅✾ ═─┅─┅
https://www.facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
🔳 سکون که جُمود است؛ مرگ است و عدم.
☀️ امّا حرکت؛ حیات است و وجود.
❀ قرآن میفرماید:
💎 【 وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیرِ حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیرِ حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.