کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
316 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.
🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفته‌اند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!

از جمله این کلمات، #جانشین و #جانشینی است.
(⇦ ر.ک: #سخن_سیزدهم_حقیقة_التوحید در #کانال_معرفة_الحق.
آدرس: 👈 https://t.me/ehsannil1/277)

💠 جانشینِ حقیقیِ شخص؛ آن است که در تمام مراتبِ وجودی (یعنی #ذات، #صفت، #فعل، #اثر) جانشینِ او باشد.
و این، ممکن نمی‌شود، إلا اینکه؛
👈 جانشین حقیقی؛ نفس و خودیّت مستخلفٌ عنه است.

⊱⟤ اشکال؛
اگر نفسِ یک نفر، جانشینِ اوست؛ دیگر چه لزومی به مطرح کردنِ «جانشین» است؟! یکباره بگوئیم؛"خودِ او"، و اصلاً سخنی از «جانشین» و «جانشینی» به میان نیاوریم!

🔅 پاسخ:
این معرفت، فقط بالنورانیّة حاصل می‌شود.
این «خود» را در حدّ خلوَت (حدّ اطلاق) تصوّر کردید که با کثرتِ حقیقی و اطلاقیِ «خلافت»، «مُستَخلَفٌ عَنه»، و «خلیفه» نمی‌سازد. وقتی یگانگی، اشدّ باشد، «مُستَخلَفٌ عَنه» در خلیفه، ظاهر می‌شود و این ثنویّتِ مستخلفٌ عنه و خلیفه؛ کثرت نوری (کثرت حقیقی و اطلاقی) است که مؤکّد وحدت نوری است و نه خلافِ آن.

🔻
مطالعه و تدبّر و تأمّل در مبحثِ #اطلاق و #عینیت_شخصی بر خوانندگان توصیه می‌شود. رجوع شود به؛
https://t.me/ehsannil1/291 👈
https://t.me/ehsannil1/299 👈
🔺
▪️چون در عالمِ کثرات؛ نفوسِ در تعدّدِ ظلمتی‌اند و از یکدیگر جدا هستند و منفک از هم قلمداد می‌شوند؛ جانشینِ حقیقی برای افرادِ عالَم کثرات ممکن نیست. و جانشینی در عالَم ظلمت و کثرت؛ تسامحتاً «#جانشین» خوانده می‌شود.

▪️جانشین در عالَم کثرت؛ فقط در مرتبه‌ای از مراتبِ دانیِ وجود (مثل فعل)، می‌تواند محقّق شود.
یعنی مثلاً معاونِ یک فرد که به عنوان جانشینِ او در امور است؛ صرفاً در مرتبۀ فعل، و آن هم در بعضی از افعال و امور رئیس خود، جانشینِ اوست. و حتّی در مرتبۀ «فعل» هم جانشینِ مطلقِ مستخلُفٌ عنهِ خویش نیست.

بنابراین مسامحتاً این معاون را جانشینِ رئیس می‌خوانند. و این لغت، آنطور غاصبانه بکار گرفته شده است که از لطافت و حقیقتِ جانشینی (که جانشینی و خلافت در عالَم نور است) اذهان را دور کرده است.

🔔 الغرض؛
جانشینِ حقیقی، - تنها و فقط - جانشینیِ شخصِ حقیقیِ عالم (یعنی حضرات آل‌الله؏) برای خودشان است.

ائمۀ اطهار(ع) که جانشین و خلیفۀ باریتعالی هستند؛ از آنجائیست که نَفْسِ حضرت حقّ می‌باشند. و از این رو، به عینِ شخصی، و در همان مقامی که حضرات آل الله(ع) خلیفۀ خداوند متعال هستند؛ دقیقاً و عیناً و شخصاً خداوند متعال، خلیفۀ نفسِ خویش یعنی ائمۀ اطهار(ع) است.
که در روایات متعدّدی، حضرت رسول اکرم (ص) به اهل بیت مطهّرشان (ع) می‌فرمایند:

👈♦️ «اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم في المحيا و الممات»♦️
(📚تأويل الآيات، ص۷۲۷)
(📚تفسير كنز الدقائق، ج۱۴ص۷۶)



🌱 مقدّمه فوق، مَقْدَمِ بیانی از دلباختگی و عرضِ ارادت به ساحت ملکوتی آن والامقامی‌ست، که از شدّتِ قرب و فنا به حقیقت و مقتدایِ خویش؛ پرهیز از بردنِ اسم خود داشت!
حضرت فاطمی منسَب، والا شوکت، مرآة المرایا، فاطمه امّ البَنین سلام الله علیها.

🔅 هرچند مقامِ معنایِ مطلبی که خواهید خواند، آنچنانی است که بایستی در استعاره و کتمان، ایهام و تشبیه و امثال، طوری جاری شود تا بیانِ آن، به طعنۀ اهل ظاهر مخدوش نگردد؛ ولی به سفارش بعضی از محبّین، رعایت بینابینی میشود و گوشه‌ای از آن حقیقت، قلمی میگردد.
إن شاء الله آن بزرگوارانی که مطالب #کانال_معرفة_الحق را هنوز به استماعِ دلْ نخوانده، و یا به قبولِ نفسشان مؤکَّد نگشته؛ مرحمت نمایند و ابتدائاً مطالب کانال مذکور را به تدقیق و تأمّل مطالعه فرمایند ...


قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍃 حضرات آل الله علیهم السلام جانشینی دونِ خودشان ندارند.
چرا که از صمدیّت، نفس واحده بودن، و کمالِ مطلق بودنشان؛ جا برای کسِ دیگری نیست. بنابراین کسی جز حضرتشان، جانشین‌شان نخواهد بود. و آن یکتا وجود؛ هردَم به جلوه‌ای در مقام و سریرِ «جانشین» متجلّی میگردد.
👁‍🗨 پس با این منظر تماشا کن.


🔳 پیشتر در بیانهایی در مورد #اسم_توقیفی و توقیفی بودنِ اسماءِ حقّ، که از انحصار بودنِ اسماء الحسناست(ع)، توضیحاتی بیان شده است.
(مثلاً ر.ک: 👈 https://t.me/ehsannil1/186)

و در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن اسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، امکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و ازمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پانزدهم :
مقام رضا؛ انشاء حزن و عزا

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🌙 محرَّم؛ مَحرَم دلهایِ محزون، و ملجأ نفوسِ مفتون و شیداست. آن حزنی، که مَنشأ بهجت و سرور و خوشیِ حقیقیست که در دعایِ استهلالِ این ماه - با اینکه ماهِ #حزن است -، از خداوند، #هشت مطلب و مطلع را طلب می‌کنیم.
طلب می‌کنیم :

◄"اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَيْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ وَ السَّلَامَةِ وَ الْإِسْلَامِ وَ الْغِبْطَةِ وَ السُّرُورِ وَ الْبَهْجَةِ وَ الْحُبُورِ"►
خدایا!
ماه محرم را بر ما ، امان و ایمان و سلامت و غبطه و سرور و بهجت و خوشحالی قرار ده.
(📚إقبال الأعمال،ط - القديمة، ج‏۱، ص۱۹)


◾️ ماه محرّم است، ماهِ عزای حسینی (ع)...
اهل دنیا، غم و اشک و اندوهِ ظاهری عزاداران را می‌بینند و از حقائق بی‌خبرند. ◆"وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه‏"◆ (و خدا را چنان كه سزاوار منزلت اوست نشناختند/ انعام، ۹۱).
پس؛
معطّلشان مَشو!
بگذار و بگذر... ◆"قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون‏"◆ بگو: «الله»، آن‏گاه آنها را واگذار كه در ياوه‏‌گويى خود بازى كنند! (دنبالۀ آیۀ مذکور).

#لیالی_عشر ، سایه افکنده و کشتیِ نجات در بحر عمیق و موّاجِ عوالِم هستی، لنگر انداخته، تا به قداسَتِ بی‌خویشی خویش (#اطلاق)، هر خویشتنی را از خودِ متعیّن رها ساخته و به خودِ لاتعیّنی مطلق، بها دهد.

این سخن؛ خاضعانهْ عرضِ ادبی است به ساحتِ مقدّس ارباب و صاحب نفْس و نَفَسِمان، حضرت سیّد الشهدا(ع) و یاران گرامی‌شان.
به استمداد و بیانی از روایتِ مشهورِ #ریان_بن_شبیب ؛ دستِ گدائی‌مان را بر آستانِ رأفتِ حضرت انیس النفوس، مُهیِّج «أَحْزَانَ يَوْمِ الطُّفُوف»، آقاجانمان، علی بن موسی الرضا (ع) بلند کرده و رزقِ عزایِ جدّ بزرگوارشان را با بیانِ معرفتی که خواهیم خواند، طلب می‌کنیم.


°•❁🔳🔲🔳❁•°


پیش از این، در مورد اسماء توقیفی حضرت حقّ و ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق اشاراتی بیان شد.
(رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil1/186 )

به همان قوّت که اسماء باریتعالی، توقیفی و برخاسته از ذات، و ظاهر و وصفی از باطن است؛ اسماء ائمۀ اطهار(ع) چنین‌اند. و مدّ وجودِ ائمۀ اطهار(ع)، اسماء یاران خاصّ آل الله (ع) (و نیز افراد خاصّ، مکان‌ها و زمان‌های خاص) برخاسته از حقیقت وجودی ایشان بوده و حاویِ اسراری است، چنان که پیش‌تر، در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن اسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرتِ #ام_البنین س، حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، امکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و ازمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا).


✾•◆🔲◆•✾

🔰یکی از یاران حضرات آل الله(ع) جنابِ «ریّان بن شبیب» است.

🔳 «#شبیب»؛ صفت مشبهه از «شبب» است و به معنایِ آن کسی است که درکِ بالائی از #جوانی و #حیات دارد.
در عالم حقیقت؛ «شبابِ مطلق»، ✿«سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة»✿ یعنی حضرت امام حسن مجتبی(ع) و حضرت امام حسین(ع) هستند.

کسی که محظوظ از وجودِ ائمۀ اطهار(ع) شده باشد؛ «شبیب» است و جوانِ حقیقی، و بهره‌مند از حیاتِ حقیقت و جنّتِ جاودانگی‌ست.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
◼️

🍃 جناب جابر ابن عبد الله انصاری هم که بخاطر کهولت و نابینا بودن و مهمّتر از آن مأمور بودن برای مسئولیّتی مهمّ (!) نتوانست به حسب ظاهر در کربلا حضور داشته باشد، در این سلسله امر بزرگی را بر دوش می‌کشد!

ایشان زائر اربعین حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
زیارت، "حضور الزائر عند المزور" است. زائر به زیارتش، فانی در مزور می‌شود که در زیارت حضرت بقیة الله (ع) در سرداب مطهّر می‌خوانیم🔻〖 اللَّهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فِي فِنَاءِ وَلِيِّكَ الْمَزُورِ〗🔺 (خدایا عبد تو زائر است که در فنای ولیّ توست که او مزور است./📚المزار الكبير،لابن المشهدي،ص: 659).

⛅️ جابر بعد از غسل در فرات، به دو لُنگ (مانند کفن)، خود را پوشانید و به بدن سُعد پاشید. و با قدمهای آهسته و در حالِ ذکر خدا بسوی مضجع مطهّر حضرت سیدالشهدا (ع) رفت. دست بر بالای تربت حضرت (ع) گذاشت و در این حال بیهوش شد. عطیه آب بر صورت او پاشید و وقتی بهوش آمد سه مرتبه یا حسین فرمود. (📚 بحار الانوار ج‏65، ص: 130)

👈 (تمام این ده مرحله چون اسرار دارد، ان شاء الله در انتهای این مطلب چیزی از آن بیان می‌شود)

بعدِ سلام و زیارت و جملاتی، چنین فرمود :

🔻"وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَقَدْ شَارَكْنَاكُمْ فِيمَا دَخَلْتُمْ فِيه‏"🔺
سوگند به خداوندى كه محمّد (ص) را براستى برانگيخت ما هم در مصائبى كه بر شما وارد شد شريک هستيم‏.

غلام او، عطیه ، از این مطلب تعجّب کرد. جابر فرمود :

🔻" يَا عَطِيَّة! سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِمْ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ نِيَّتِي وَ نِيَّةَ أَصْحَابِي عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُه‏"🔺
اى عطيه از دوست خود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم فرمود: هر كس قومى را دوست بدارد خداوند آنها را در ثواب اعمال آنان شريك مى‏گرداند، سوگند به خدائى كه محمد را براستى برانگيخت و او را به نبوت برگزيد، نيت من و ياران من با آنها يكى می‌باشند.

🌸 جابر کیست؟
«جابر» بن عبد الله انصاری از یاران خاصّۀ حضرات آل الله (ع) است. او "منّا اهل البیت(ع)" است («يَا جَابِرُ وَ أَنْتَ‏ مِنَّا؛📚 الإختصاص، ص: 223») و به فنای در آل الله (علیه السلام)، حسابش، حساب حضرات آل الله (ع) می‌باشد. پس دقت کنیم:

👈 نام مبارکِ "#جابر"، وصفِ مبارک اوست. ایشان "جابر" هستند و جبران کنندۀ شکستگان و در راه ماندگان سیر الی الله. و کلماتی که می‌فرماید که ما نیز با شما شهدای کربلا شریک هستیم، بردنِ و فانی کردنِ در راه ماندگان از محبّین آل الله (ع) است.

🔰 در وصف او امام جعفر صادق (ع) می‌فرمایند:

🔻『 رحم الله جابرا، إنه من فقهائنا، إنه كان يعرف تأويل هذه الآية:
【إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‏ مَعادٍ】
👈أنه في
#الرجعة🔺
خدا جابر را رحمت کند. او از فقهای ما بود که همانا تأویل این آیه را میدانست
«بى‏ترديد، همان كه اين قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جايگاهت باز مى‏گرداند»
که در مورد #رجعت است.

(📚 البرهان،ج‏4،ص: 293)

اربعین، چِلۀ باطنی همۀ محبّین آل الله (ع) است. مَشائی و پیاده به زیارت رفتنشان، مَشیِ باطن تا ظاهر ایشان بسوی مقصد و مقصود عالم، یعنی حضرت سید الشهدا (ع) است. سیرِ استکمال، و رجعت به حقیقة الحقائق است.
👈 حضرت جابر (ع)، مُدرِک (درک کننده) #رجعت و راجِع (رجعت دهندۀ) وجود به #مبدأ_الوجود است.

مؤمنین ازلاً و ابداً در آرزوی پیوستن به شهدای کربلا هستند و به این شوق به دنیا آمدند و ندای باطن تا ظاهرشان چنین است:

☀️" يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما"☀️
ای کاش با شما بودم، پس به رستگاری عظیم می‌رسیدم.

و امّا رشحه‌ای از نوع زیارتِ حضرت جابر (ع) :

💠 فلَمَّا وَرَدْنَا كَرْبَلَاءَ دَنَا جَابِرٌ مِنْ شَاطِئِ الْفُرَاتِ «فَاغْتَسَلَ»
💠 ثمَّ «ائْتَزَرَ بِإِزَارٍ وَ ارْتَدَى بِآخَرَ»
💠 ثمَّ فَتَحَ صُرَّةً فِيهَا «سُعْدٌ» فَنَثَرَهَا عَلَى بَدَنِهِ
💠 ثمَّ لَمْ يَخْطُ «خُطْوَةً» إِلَّا «ذَكَرَ اللَّهَ»
💠 حتَّى إِذَا دَنَا مِنَ «الْقَبْرِ» قَالَ «أَلْمِسْنِيهِ»
💠 فأَلْمَسْتُهُ فَخَرَّ عَلَى الْقَبْرِ «مَغْشِيّاً» عَلَيْهِ
💠 فرَشَشْتُ عَلَيْهِ شَيْئاً مِنَ «الْمَاءِ» فَأَفَاقَ
💠 ثمَّ قَالَ «يَا حُسَيْنُ» ثَلَاثا.

جابر بعد از «غسل در فرات»، به «دو لـُـنگ» (مانند کفن)، خود را پوشانید
و به بدن خود، «سُعد» پاشید
و با «قدمهای» آهسته در حالیکه «ذکر خدا» را می‌گفت، بسوی «مضجع مطهّر» حضرت سیدالشهدا (ع) رفت.
«دست» بر بالای قبر مطهّر حضرت (ع) گذاشت ،
و در این حال «غش» کرد.
عطیه «آب» بر صورت او پاشید
و وقتی بهوش آمد سه مرتبه «یا حسین» فرمود.

(📚 بحار الانوار ج‏65، ص: 130)

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔲
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏8، ص242).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏53، ص23)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻"نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد"🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏26، ص317)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
.
🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفته‌اند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!

از جمله این کلمات، #جانشین و #جانشینی است.
(⇦ ر.ک: #سخن_سیزدهم_حقیقة_التوحید در #کانال_معرفة_الحق.
آدرس: 👈 https://t.me/ehsannil1/277)

💠 جانشینِ حقیقیِ شخص؛ آن است که در تمام مراتبِ وجودی (یعنی #ذات، #صفت، #فعل، #اثر) جانشینِ او باشد.
و این، ممکن نمی‌شود، إلا اینکه؛
👈 جانشین حقیقی؛ نفس و خودیّت مستخلفٌ عنه است.

⊱⟤ اشکال؛
اگر نفسِ یک نفر، جانشینِ اوست؛ دیگر چه لزومی به مطرح کردنِ «جانشین» است؟! یکباره بگوئیم؛"خودِ او"، و اصلاً سخنی از «جانشین» و «جانشینی» به میان نیاوریم!

🔅 پاسخ:
این معرفت، فقط بالنورانیّة حاصل می‌شود.
این «خود» را در حدّ خلوَت (حدّ اطلاق) تصوّر کردید که با کثرتِ حقیقی و اطلاقیِ «خلافت»، «مُستَخلَفٌ عَنه»، و «خلیفه» نمی‌سازد. وقتی یگانگی، اشدّ باشد، «مُستَخلَفٌ عَنه» در خلیفه، ظاهر می‌شود و این ثنویّتِ مستخلفٌ عنه و خلیفه؛ کثرت نوری (کثرت حقیقی و اطلاقی) است که مؤکّد وحدت نوری است و نه خلافِ آن.

🔻
مطالعه و تدبّر و تأمّل در مبحثِ #اطلاق و #عینیت_شخصی بر خوانندگان توصیه می‌شود. رجوع شود به؛
https://t.me/ehsannil1/291 👈
https://t.me/ehsannil1/299 👈
🔺
▪️چون در عالمِ کثرات؛ نفوسِ در تعدّدِ ظلمتی‌اند و از یکدیگر جدا هستند و منفک از هم قلمداد می‌شوند؛ جانشینِ حقیقی برای افرادِ عالَم کثرات ممکن نیست. و جانشینی در عالَم ظلمت و کثرت؛ تسامحتاً «#جانشین» خوانده می‌شود.

▪️جانشین در عالَم کثرت؛ فقط در مرتبه‌ای از مراتبِ دانیِ وجود (مثل فعل)، می‌تواند محقّق شود.
یعنی مثلاً معاونِ یک فرد که به عنوان جانشینِ او در امور است؛ صرفاً در مرتبۀ فعل، و آن هم در بعضی از افعال و امور رئیس خود، جانشینِ اوست. و حتّی در مرتبۀ «فعل» هم جانشینِ مطلقِ مستخلُفٌ عنهِ خویش نیست.

بنابراین مسامحتاً این معاون را جانشینِ رئیس می‌خوانند. و این لغت، آنطور غاصبانه بکار گرفته شده است که از لطافت و حقیقتِ جانشینی (که جانشینی و خلافت در عالَم نور است) اذهان را دور کرده است.

🔔 الغرض؛
جانشینِ حقیقی، - تنها و فقط - جانشینیِ شخصِ حقیقیِ عالم (یعنی حضرات آل‌الله؏) برای خودشان است.

ائمۀ اطهار(ع) که جانشین و خلیفۀ باریتعالی هستند؛ از آنجائیست که نَفْسِ حضرت حقّ می‌باشند. و از این رو، به عینِ شخصی، و در همان مقامی که حضرات آل الله(ع) خلیفۀ خداوند متعال هستند؛ دقیقاً و عیناً و شخصاً خداوند متعال، خلیفۀ نفسِ خویش یعنی ائمۀ اطهار(ع) است.
که در روایات متعدّدی، حضرت رسول اکرم (ص) به اهل بیت مطهّرشان (ع) می‌فرمایند:

👈♦️ «اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم في المحيا و الممات»♦️
(📚تأويل الآيات، ص۷۲۷)
(📚تفسير كنز الدقائق، ج۱۴ص۷۶)



🌱 مقدّمه فوق، مَقْدَمِ بیانی از دلباختگی و عرضِ ارادت به ساحت ملکوتی آن والامقامی‌ست، که از شدّتِ قرب و فنا به حقیقت و مقتدایِ خویش؛ پرهیز از بردنِ اسم خود داشت!
حضرت فاطمی منسَب، والا شوکت، مرآة المرایا، فاطمه امّ البَنین سلام الله علیها.

🔅 هرچند مقامِ معنایِ مطلبی که خواهید خواند، آنچنانی است که بایستی در استعاره و کتمان، ایهام و تشبیه و امثال، طوری جاری شود تا بیانِ آن، به طعنۀ اهل ظاهر مخدوش نگردد؛ ولی به سفارش بعضی از محبّین، رعایت بینابینی میشود و گوشه‌ای از آن حقیقت، قلمی میگردد.
إن شاء الله آن بزرگوارانی که مطالب #کانال_معرفة_الحق را هنوز به استماعِ دلْ نخوانده، و یا به قبولِ نفسشان مؤکَّد نگشته؛ مرحمت نمایند و ابتدائاً مطالب کانال مذکور را به تدقیق و تأمّل مطالعه فرمایند ...


قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍃 حضرات آل الله علیهم السلام جانشینی دونِ خودشان ندارند.
چرا که از صمدیّت، نفس واحده بودن، و کمالِ مطلق بودنشان؛ جا برای کسِ دیگری نیست. بنابراین کسی جز حضرتشان، جانشین‌شان نخواهد بود. و آن یکتا وجود؛ هردَم به جلوه‌ای در مقام و سریرِ «جانشین» متجلّی میگردد.
👁‍🗨 پس با این منظر تماشا کن.


🔳 پیشتر در بیانهایی در مورد #اسم_توقیفی و توقیفی بودنِ اسماءِ حقّ، که از انحصار بودنِ اسماء الحسناست(ع)، توضیحاتی بیان شده است.
(مثلاً ر.ک: 👈 https://t.me/ehsannil1/186)

و در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن اسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، امکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و ازمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻

─═༅࿇༅ 📜 ༅࿇༅═─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 🦋 ༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، خطبۀ ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
◼️

🍃 جناب جابر ابن عبد الله انصاری هم که بخاطر کهولت و نابینا بودن و مهمّتر از آن مأمور بودن برای مسئولیّتی مهمّ (!) نتوانست به حسب ظاهر در کربلا حضور داشته باشد، در این سلسله امر بزرگی را بر دوش می‌کشد!

ایشان زائر اربعین حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
زیارت، "حضور الزائر عند المزور" است. زائر به زیارتش، فانی در مزور می‌شود که در زیارت حضرت بقیة الله (ع) در سرداب مطهّر می‌خوانیم🔻〖 اللَّهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فِي فِنَاءِ وَلِيِّكَ الْمَزُورِ〗🔺 (خدایا عبد تو زائر است که در فنای ولیّ توست که او مزور است./📚المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۶۵۹).

⛅️ جابر بعد از غسل در فرات، به دو لُنگ (مانند کفن)، خود را پوشانید و به بدن سُعد پاشید. و با قدمهای آهسته و در حالِ ذکر خدا بسوی مضجع مطهّر حضرت سیدالشهدا (ع) رفت. دست بر بالای تربت حضرت (ع) گذاشت و در این حال بیهوش شد. عطیه آب بر صورت او پاشید و وقتی بهوش آمد سه مرتبه یا حسین فرمود. (📚 بحار الانوار ج‏۶۵، ص۱۳۹)

👈 (تمام این ده مرحله چون اسرار دارد، ان شاء الله در انتهای این مطلب چیزی از آن بیان می‌شود)

بعدِ سلام و زیارت و جملاتی، چنین فرمود :

🔻"وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَقَدْ شَارَكْنَاكُمْ فِيمَا دَخَلْتُمْ فِيه‏"🔺
سوگند به خداوندى كه محمّد (ص) را براستى برانگيخت ما هم در مصائبى كه بر شما وارد شد شريک هستيم‏.

غلام او، عطیه ، از این مطلب تعجّب کرد. جابر فرمود :

🔻" يَا عَطِيَّة! سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِمْ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ نِيَّتِي وَ نِيَّةَ أَصْحَابِي عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُه‏"🔺
اى عطيه از دوست خود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم فرمود: هر كس قومى را دوست بدارد خداوند آنها را در ثواب اعمال آنان شريك مى‏گرداند، سوگند به خدائى كه محمد را براستى برانگيخت و او را به نبوت برگزيد، نيت من و ياران من با آنها يكى می‌باشند.

🌸 جابر کیست؟
«جابر» بن عبد الله انصاری از یاران خاصّۀ حضرات آل الله (ع) است. او "منّا اهل البیت(ع)" است («يَا جَابِرُ وَ أَنْتَ‏ مِنَّا؛📚 الإختصاص، ص۲۲۳») و به فنای در آل الله (علیه السلام)، حسابش، حساب حضرات آل الله (ع) می‌باشد. پس دقت کنیم:

👈 نام مبارکِ "#جابر"، وصفِ مبارک اوست. ایشان "جابر" هستند و جبران کنندۀ شکستگان و در راه ماندگان سیر الی الله. و کلماتی که می‌فرماید که ما نیز با شما شهدای کربلا شریک هستیم، بردنِ و فانی کردنِ در راه ماندگان از محبّین آل الله (ع) است.

🔰 در وصف او امام جعفر صادق (ع) می‌فرمایند:

🔻『 رحم الله جابرا، إنه من فقهائنا، إنه كان يعرف تأويل هذه الآية:
【إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‏ مَعادٍ】
👈أنه في
#الرجعة🔺
خدا جابر را رحمت کند. او از فقهای ما بود که همانا تأویل این آیه را میدانست
«بى‏ترديد، همان كه اين قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جايگاهت باز مى‏گرداند»
که در مورد #رجعت است.

(📚 البرهان،ج‏۴،ص۲۹۳)

اربعین، چِلۀ باطنی همۀ محبّین آل الله (ع) است. مَشائی و پیاده به زیارت رفتنشان، مَشیِ باطن تا ظاهر ایشان بسوی مقصد و مقصود عالم، یعنی حضرت سید الشهدا (ع) است. سیرِ استکمال، و رجعت به حقیقة الحقائق است.
👈 حضرت جابر (ع)، مُدرِک (درک کننده) #رجعت و راجِع (رجعت دهندۀ) وجود به #مبدأ_الوجود است.

مؤمنین ازلاً و ابداً در آرزوی پیوستن به شهدای کربلا هستند و به این شوق به دنیا آمدند و ندای باطن تا ظاهرشان چنین است:

☀️" يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما"☀️
ای کاش با شما بودم، پس به رستگاری عظیم می‌رسیدم.

و امّا رشحه‌ای از نوع زیارتِ حضرت جابر (ع) :

💠 فلَمَّا وَرَدْنَا كَرْبَلَاءَ دَنَا جَابِرٌ مِنْ شَاطِئِ الْفُرَاتِ «فَاغْتَسَلَ»
💠 ثمَّ «ائْتَزَرَ بِإِزَارٍ وَ ارْتَدَى بِآخَرَ»
💠 ثمَّ فَتَحَ صُرَّةً فِيهَا «سُعْدٌ» فَنَثَرَهَا عَلَى بَدَنِهِ
💠 ثمَّ لَمْ يَخْطُ «خُطْوَةً» إِلَّا «ذَكَرَ اللَّهَ»
💠 حتَّى إِذَا دَنَا مِنَ «الْقَبْرِ» قَالَ «أَلْمِسْنِيهِ»
💠 فأَلْمَسْتُهُ فَخَرَّ عَلَى الْقَبْرِ «مَغْشِيّاً» عَلَيْهِ
💠 فرَشَشْتُ عَلَيْهِ شَيْئاً مِنَ «الْمَاءِ» فَأَفَاقَ
💠 ثمَّ قَالَ «يَا حُسَيْنُ» ثَلَاثا.

جابر بعد از «غسل در فرات»، به «دو لـُـنگ» (مانند کفن)، خود را پوشانید
و به بدن خود، «سُعد» پاشید
و با «قدمهای» آهسته در حالیکه «ذکر خدا» را می‌گفت، بسوی «مضجع مطهّر» حضرت سیدالشهدا (ع) رفت.
«دست» بر بالای قبر مطهّر حضرت (ع) گذاشت ،
و در این حال «غش» کرد.
عطیه «آب» بر صورت او پاشید
و وقتی بهوش آمد سه مرتبه «یا حسین» فرمود.

(📚 بحار الانوار ج‏۶۵، ص۱۳۰)

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔲
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏8، ص242).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏53، ص23)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻"نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد"🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏26، ص317)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
.

🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفته‌اند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!

از جمله این کلمات، #جانشین و #جانشینی است.
(⇦ ر.ک: #سخن_سیزدهم_حقیقة_التوحید در #کانال_معرفة_الحق.
آدرس: 👈 https://t.me/ehsannil3/277)

💠 جانشینِ حقیقیِ شخص؛ آن است که در تمام مراتبِ وجودی (یعنی #ذات، #صفت، #فعل، #اثر) جانشینِ او باشد.
و این، ممکن نمی‌شود، إلا اینکه؛
👈 جانشین حقیقی؛ نفس و خودیّت مستخلفٌ عنه است.

⊱⟤ اشکال؛
اگر نفسِ یک نفر، جانشینِ اوست؛ دیگر چه لزومی به مطرح کردنِ «جانشین» است؟! یکباره بگوئیم؛"خودِ او"، و اصلاً سخنی از «جانشین» و «جانشینی» به میان نیاوریم!

🔅 پاسخ:
این معرفت، فقط بالنورانیّة حاصل می‌شود.
این «خود» را در حدّ خلوَت (حدّ اطلاق) تصوّر کردید که با کثرتِ حقیقی و اطلاقیِ «خلافت»، «مُستَخلَفٌ عَنه»، و «خلیفه» نمی‌سازد. وقتی یگانگی، اشدّ باشد، «مُستَخلَفٌ عَنه» در خلیفه، ظاهر می‌شود و این ثنویّتِ مستخلفٌ عنه و خلیفه؛ کثرت نوری (کثرت حقیقی و اطلاقی) است که مؤکّد وحدت نوری است و نه خلافِ آن.

🔻
مطالعه و تدبّر و تأمّل در مبحثِ #اطلاق و #عینیت_شخصی بر خوانندگان توصیه می‌شود. رجوع شود به؛
https://t.me/ehsannil3/291 👈
https://t.me/ehsannil3/299 👈
🔺
▪️چون در عالمِ کثرات؛ نفوسِ در تعدّدِ ظلمتی‌اند و از یکدیگر جدا هستند و منفک از هم قلمداد می‌شوند؛ جانشینِ حقیقی برای افرادِ عالَم کثرات ممکن نیست. و جانشینی در عالَم ظلمت و کثرت؛ تسامحتاً «#جانشین» خوانده می‌شود.

▪️جانشین در عالَم کثرت؛ فقط در مرتبه‌ای از مراتبِ دانیِ وجود (مثل فعل)، می‌تواند محقّق شود.
یعنی مثلاً معاونِ یک فرد که به عنوان جانشینِ او در امور است؛ صرفاً در مرتبۀ فعل، و آن هم در بعضی از افعال و امور رئیس خود، جانشینِ اوست. و حتّی در مرتبۀ «فعل» هم جانشینِ مطلقِ مستخلُفٌ عنهِ خویش نیست.

بنابراین مسامحتاً این معاون را جانشینِ رئیس می‌خوانند. و این لغت، آنطور غاصبانه بکار گرفته شده است که از لطافت و حقیقتِ جانشینی (که جانشینی و خلافت در عالَم نور است) اذهان را دور کرده است.

🔔 الغرض؛
جانشینِ حقیقی، - تنها و فقط - جانشینیِ شخصِ حقیقیِ عالم (یعنی حضرات آل‌الله؏) برای خودشان است.

ائمۀ اطهار(ع) که جانشین و خلیفۀ باریتعالی هستند؛ از آنجائیست که نَفْسِ حضرت حقّ می‌باشند. و از این رو، به عینِ شخصی، و در همان مقامی که حضرات آل الله(ع) خلیفۀ خداوند متعال هستند؛ دقیقاً و عیناً و شخصاً خداوند متعال، خلیفۀ نفسِ خویش یعنی ائمۀ اطهار(ع) است.
که در روایات متعدّدی، حضرت رسول اکرم (ص) به اهل بیت مطهّرشان (ع) می‌فرمایند:

👈♦️ «اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم في المحيا و الممات»♦️
(📚تأويل الآيات، ص۷۲۷)
(📚تفسير كنز الدقائق، ج۱۴ص۷۶)



🌱 مقدّمه فوق، مَقْدَمِ بیانی از دلباختگی و عرضِ ارادت به ساحت ملکوتی آن والامقامی‌ست، که از شدّتِ قرب و فنا به حقیقت و مقتدایِ خویش؛ پرهیز از بردنِ اسم خود داشت!
حضرت فاطمی منسَب، والا شوکت، مرآة المرایا، فاطمه امّ البَنین سلام الله علیها.

🔅 هرچند مقامِ معنایِ مطلبی که خواهید خواند، آنچنانی است که بایستی در استعاره و کتمان، ایهام و تشبیه و امثال، طوری جاری شود تا بیانِ آن، به طعنۀ اهل ظاهر مخدوش نگردد؛ ولی به سفارش بعضی از محبّین، رعایت بینابینی میشود و گوشه‌ای از آن حقیقت، قلمی میگردد.
إن شاء الله آن بزرگوارانی که مطالب #کانال_معرفة_الحق را هنوز به استماعِ دلْ نخوانده، و یا به قبولِ نفسشان مؤکَّد نگشته؛ مرحمت نمایند و ابتدائاً مطالب کانال مذکور را به تدقیق و تأمّل مطالعه فرمایند ...


قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍃 حضرات آل الله علیهم السلام جانشینی دونِ خودشان ندارند.
چرا که از صمدیّت، نفس واحده بودن، و کمالِ مطلق بودنشان؛ جا برای کسِ دیگری نیست. بنابراین کسی جز حضرتشان، جانشین‌شان نخواهد بود. و آن یکتا وجود؛ هردَم به جلوه‌ای در مقام و سریرِ «جانشین» متجلّی میگردد.
👁‍🗨 پس با این منظر تماشا کن.


🔳 پیشتر در بیانهایی در مورد #اسم_توقیفی و توقیفی بودنِ اسماءِ حقّ، که از انحصار بودنِ اسماء الحسناست(ع)، توضیحاتی بیان شده است.
(مثلاً ر.ک: 👈 https://t.me/ehsannil3/186)

و در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن اسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، امکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و ازمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻

─═༅࿇༅ 📜 ༅࿇༅═─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 🦋 ༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، خطبۀ ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پانزدهم :
مقام رضا؛ انشاء حزن و عزا

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🌙 محرَّم؛ مَحرَم دلهایِ محزون، و ملجأ نفوسِ مفتون و شیداست. آن حزنی، که مَنشأ بهجت و سرور و خوشیِ حقیقیست که در دعایِ استهلالِ این ماه - با اینکه ماهِ #حزن است -، از خداوند، #هشت مطلب و مطلع را طلب می‌کنیم.
طلب می‌کنیم :

◄"اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَيْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ وَ السَّلَامَةِ وَ الْإِسْلَامِ وَ الْغِبْطَةِ وَ السُّرُورِ وَ الْبَهْجَةِ وَ الْحُبُورِ"►
خدایا!
ماه محرم را بر ما ، امان و ایمان و سلامت و غبطه و سرور و بهجت و خوشحالی قرار ده.
(📚إقبال الأعمال،ط - القديمة، ج‏۱، ص۱۹)


◾️ ماه محرّم است، ماهِ عزای حسینی (ع)...
اهل دنیا، غم و اشک و اندوهِ ظاهری عزاداران را می‌بینند و از حقائق بی‌خبرند. ◆"وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه‏"◆ (و خدا را چنان كه سزاوار منزلت اوست نشناختند/ انعام، ۹۱).
پس؛
معطّلشان مَشو!
بگذار و بگذر... ◆"قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون‏"◆ بگو: «الله»، آن‏گاه آنها را واگذار كه در ياوه‏‌گويى خود بازى كنند! (دنبالۀ آیۀ مذکور).

#لیالی_عشر ، سایه افکنده و کشتیِ نجات در بحر عمیق و موّاجِ عوالِم هستی، لنگر انداخته، تا به قداسَتِ بی‌خویشی خویش (#اطلاق)، هر خویشتنی را از خودِ متعیّن رها ساخته و به خودِ لاتعیّنی مطلق، بها دهد.

این سخن؛ خاضعانهْ عرضِ ادبی است به ساحتِ مقدّس ارباب و صاحب نفْس و نَفَسِمان، حضرت سیّد الشهدا(ع) و یاران گرامی‌شان.
به استمداد و بیانی از روایتِ مشهورِ #ریان_بن_شبیب ؛ دستِ گدائی‌مان را بر آستانِ رأفتِ حضرت انیس النفوس، مُهیِّج «أَحْزَانَ يَوْمِ الطُّفُوف»، آقاجانمان، علی بن موسی الرضا (ع) بلند کرده و رزقِ عزایِ جدّ بزرگوارشان را با بیانِ معرفتی که خواهیم خواند، طلب می‌کنیم.


°•❁🔳🔲🔳❁•°


پیش از این، در مورد اسماء توقیفی حضرت حقّ و ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق اشاراتی بیان شد.
(رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil3/186 )

به همان قوّت که اسماء باریتعالی، توقیفی و برخاسته از ذات، و ظاهر و وصفی از باطن است؛ اسماء ائمۀ اطهار(ع) چنین‌اند. و مدّ وجودِ ائمۀ اطهار(ع)، اسماء یاران خاصّ آل الله (ع) (و نیز افراد خاصّ، مکان‌ها و زمان‌های خاص) برخاسته از حقیقت وجودی ایشان بوده و حاویِ اسراری است، چنان که پیش‌تر، در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن اسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرتِ #ام_البنین س، حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، امکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و ازمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا).


✾•◆🔲◆•✾

🔰یکی از یاران حضرات آل الله(ع) جنابِ «ریّان بن شبیب» است.

🔳 «#شبیب»؛ صفت مشبهه از «شبب» است و به معنایِ آن کسی است که درکِ بالائی از #جوانی و #حیات دارد.
در عالم حقیقت؛ «شبابِ مطلق»، ✿«سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة»✿ یعنی حضرت امام حسن مجتبی(ع) و حضرت امام حسین(ع) هستند.

کسی که محظوظ از وجودِ ائمۀ اطهار(ع) شده باشد؛ «شبیب» است و جوانِ حقیقی، و بهره‌مند از حیاتِ حقیقت و جنّتِ جاودانگی‌ست.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
◼️

🍃 جناب جابر ابن عبد الله انصاری هم که بخاطر کهولت و نابینا بودن و مهمّتر از آن مأمور بودن برای مسئولیّتی مهمّ (!) نتوانست به حسب ظاهر در کربلا حضور داشته باشد، در این سلسله امر بزرگی را بر دوش می‌کشد!

ایشان زائر اربعین حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
زیارت، "حضور الزائر عند المزور" است. زائر به زیارتش، فانی در مزور می‌شود که در زیارت حضرت بقیة الله (ع) در سرداب مطهّر می‌خوانیم🔻〖 اللَّهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فِي فِنَاءِ وَلِيِّكَ الْمَزُورِ〗🔺 (خدایا عبد تو زائر است که در فنای ولیّ توست که او مزور است./📚المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۶۵۹).

⛅️ جابر بعد از غسل در فرات، به دو لُنگ (مانند کفن)، خود را پوشانید و به بدن سُعد پاشید. و با قدمهای آهسته و در حالِ ذکر خدا بسوی مضجع مطهّر حضرت سیدالشهدا (ع) رفت. دست بر بالای تربت حضرت (ع) گذاشت و در این حال بیهوش شد. عطیه آب بر صورت او پاشید و وقتی بهوش آمد سه مرتبه یا حسین فرمود. (📚 بحار الانوار ج‏۶۵، ص۱۳۹)

👈 (تمام این ده مرحله چون اسرار دارد، ان شاء الله در انتهای این مطلب چیزی از آن بیان می‌شود)

بعدِ سلام و زیارت و جملاتی، چنین فرمود :

🔻"وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَقَدْ شَارَكْنَاكُمْ فِيمَا دَخَلْتُمْ فِيه‏"🔺
سوگند به خداوندى كه محمّد (ص) را براستى برانگيخت ما هم در مصائبى كه بر شما وارد شد شريک هستيم‏.

غلام او، عطیه ، از این مطلب تعجّب کرد. جابر فرمود :

🔻" يَا عَطِيَّة! سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِمْ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ نِيَّتِي وَ نِيَّةَ أَصْحَابِي عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُه‏"🔺
اى عطيه از دوست خود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم فرمود: هر كس قومى را دوست بدارد خداوند آنها را در ثواب اعمال آنان شريك مى‏گرداند، سوگند به خدائى كه محمد را براستى برانگيخت و او را به نبوت برگزيد، نيت من و ياران من با آنها يكى می‌باشند.

🌸 جابر کیست؟
«جابر» بن عبد الله انصاری از یاران خاصّۀ حضرات آل الله (ع) است. او "منّا اهل البیت(ع)" است («يَا جَابِرُ وَ أَنْتَ‏ مِنَّا؛📚 الإختصاص، ص۲۲۳») و به فنای در آل الله (علیه السلام)، حسابش، حساب حضرات آل الله (ع) می‌باشد. پس دقت کنیم:

👈 نام مبارکِ "#جابر"، وصفِ مبارک اوست. ایشان "جابر" هستند و جبران کنندۀ شکستگان و در راه ماندگان سیر الی الله. و کلماتی که می‌فرماید که ما نیز با شما شهدای کربلا شریک هستیم، بردنِ و فانی کردنِ در راه ماندگان از محبّین آل الله (ع) است.

🔰 در وصف او امام جعفر صادق (ع) می‌فرمایند:

🔻『 رحم الله جابرا، إنه من فقهائنا، إنه كان يعرف تأويل هذه الآية:
【إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‏ مَعادٍ】
👈أنه في
#الرجعة🔺
خدا جابر را رحمت کند. او از فقهای ما بود که همانا تأویل این آیه را میدانست
«بى‏ترديد، همان كه اين قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جايگاهت باز مى‏گرداند»
که در مورد #رجعت است.

(📚 البرهان،ج‏۴،ص۲۹۳)

اربعین، چِلۀ باطنی همۀ محبّین آل الله (ع) است. مَشائی و پیاده به زیارت رفتنشان، مَشیِ باطن تا ظاهر ایشان بسوی مقصد و مقصود عالم، یعنی حضرت سید الشهدا (ع) است. سیرِ استکمال، و رجعت به حقیقة الحقائق است.
👈 حضرت جابر (ع)، مُدرِک (درک کننده) #رجعت و راجِع (رجعت دهندۀ) وجود به #مبدأ_الوجود است.

مؤمنین ازلاً و ابداً در آرزوی پیوستن به شهدای کربلا هستند و به این شوق به دنیا آمدند و ندای باطن تا ظاهرشان چنین است:

☀️" يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما"☀️
ای کاش با شما بودم، پس به رستگاری عظیم می‌رسیدم.

و امّا رشحه‌ای از نوع زیارتِ حضرت جابر (ع) :

💠 فلَمَّا وَرَدْنَا كَرْبَلَاءَ دَنَا جَابِرٌ مِنْ شَاطِئِ الْفُرَاتِ «فَاغْتَسَلَ»
💠 ثمَّ «ائْتَزَرَ بِإِزَارٍ وَ ارْتَدَى بِآخَرَ»
💠 ثمَّ فَتَحَ صُرَّةً فِيهَا «سُعْدٌ» فَنَثَرَهَا عَلَى بَدَنِهِ
💠 ثمَّ لَمْ يَخْطُ «خُطْوَةً» إِلَّا «ذَكَرَ اللَّهَ»
💠 حتَّى إِذَا دَنَا مِنَ «الْقَبْرِ» قَالَ «أَلْمِسْنِيهِ»
💠 فأَلْمَسْتُهُ فَخَرَّ عَلَى الْقَبْرِ «مَغْشِيّاً» عَلَيْهِ
💠 فرَشَشْتُ عَلَيْهِ شَيْئاً مِنَ «الْمَاءِ» فَأَفَاقَ
💠 ثمَّ قَالَ «يَا حُسَيْنُ» ثَلَاثا.

جابر بعد از «غسل در فرات»، به «دو لـُـنگ» (مانند کفن)، خود را پوشانید
و به بدن خود، «سُعد» پاشید
و با «قدمهای» آهسته در حالیکه «ذکر خدا» را می‌گفت، بسوی «مضجع مطهّر» حضرت سیدالشهدا (ع) رفت.
«دست» بر بالای قبر مطهّر حضرت (ع) گذاشت ،
و در این حال «غش» کرد.
عطیه «آب» بر صورت او پاشید
و وقتی بهوش آمد سه مرتبه «یا حسین» فرمود.

(📚 بحار الانوار ج‏۶۵، ص۱۳۰)

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔲
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۵۳، ص۲۳)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻«نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۶، ص۳۱۷)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
.

🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/465
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفته‌اند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!

از جمله این کلمات، #جانشین و #جانشینی است.
(⇦ ر.ک: #سخن_سیزدهم_حقیقة_التوحید در #کانال_معرفة_الحق.
آدرس: 👈 https://t.me/ehsannil3/277)

💠 جانشینِ حقیقیِ شخص؛ آن است که در تمام مراتبِ وجودی (یعنی #ذات، #صفت، #فعل، #اثر) جانشینِ او باشد.
و این، ممکن نمی‌شود، إلا اینکه؛
👈 جانشین حقیقی؛ نفس و خودیّت مستخلفٌ عنه است.

⊱⟤ اشکال؛
اگر نفسِ یک نفر، جانشینِ اوست؛ دیگر چه لزومی به مطرح کردنِ «جانشین» است؟! یکباره بگوئیم؛"خودِ او"، و اصلاً سخنی از «جانشین» و «جانشینی» به میان نیاوریم!

🔅 پاسخ:
این معرفت، فقط بالنورانیّة حاصل می‌شود.
این «خود» را در حدّ خلوَت (حدّ اطلاق) تصوّر کردید که با کثرتِ حقیقی و اطلاقیِ «خلافت»، «مُستَخلَفٌ عَنه»، و «خلیفه» نمی‌سازد. وقتی یگانگی، اشدّ باشد، «مُستَخلَفٌ عَنه» در خلیفه، ظاهر می‌شود و این ثنویّتِ مستخلفٌ عنه و خلیفه؛ کثرت نوری (کثرت حقیقی و اطلاقی) است که مؤکّد وحدت نوری است و نه خلافِ آن.

🔻
مطالعه و تدبّر و تأمّل در مبحثِ #اطلاق و #عینیت_شخصی بر خوانندگان توصیه می‌شود. رجوع شود به؛
https://t.me/ehsannil3/291 👈
https://t.me/ehsannil3/299 👈
🔺
▪️چون در عالمِ کثرات؛ نفوسِ در تعدّدِ ظلمتی‌اند و از یکدیگر جدا هستند و منفک از هم قلمداد می‌شوند؛ جانشینِ حقیقی برای افرادِ عالَم کثرات ممکن نیست. و جانشینی در عالَم ظلمت و کثرت؛ تسامحتاً «#جانشین» خوانده می‌شود.

▪️جانشین در عالَم کثرت؛ فقط در مرتبه‌ای از مراتبِ دانیِ وجود (مثل فعل)، می‌تواند محقّق شود.
یعنی مثلاً معاونِ یک فرد که به عنوان جانشینِ او در امور است؛ صرفاً در مرتبۀ فعل، و آن هم در بعضی از افعال و امور رئیس خود، جانشینِ اوست. و حتّی در مرتبۀ «فعل» هم جانشینِ مطلقِ مستخلُفٌ عنهِ خویش نیست.

بنابراین مسامحتاً این معاون را جانشینِ رئیس می‌خوانند. و این لغت، آنطور غاصبانه بکار گرفته شده است که از لطافت و حقیقتِ جانشینی (که جانشینی و خلافت در عالَم نور است) اذهان را دور کرده است.

🔔 الغرض؛
جانشینِ حقیقی، - تنها و فقط - جانشینیِ شخصِ حقیقیِ عالم (یعنی حضرات آل‌الله؏) برای خودشان است.

ائمۀ اطهار(ع) که جانشین و خلیفۀ باریتعالی هستند؛ از آنجائیست که نَفْسِ حضرت حقّ می‌باشند. و از این رو، به عینِ شخصی، و در همان مقامی که حضرات آل الله(ع) خلیفۀ خداوند متعال هستند؛ دقیقاً و عیناً و شخصاً خداوند متعال، خلیفۀ نفسِ خویش یعنی ائمۀ اطهار(ع) است.
که در روایات متعدّدی، حضرت رسول اکرم (ص) به اهل بیت مطهّرشان (ع) می‌فرمایند:

👈♦️ «اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم في المحيا و الممات»♦️
(📚تأويل الآيات، ص۷۲۷)
(📚تفسير كنز الدقائق، ج۱۴ص۷۶)



🌱 مقدّمه فوق، مَقْدَمِ بیانی از دلباختگی و عرضِ ارادت به ساحت ملکوتی آن والامقامی‌ست، که از شدّتِ قرب و فنا به حقیقت و مقتدایِ خویش؛ پرهیز از بردنِ اسم خود داشت!
حضرت فاطمی منسَب، والا شوکت، مرآة المرایا، فاطمه أمّ البَنین سلام الله علیها.

🔅 هرچند مقامِ معنایِ مطلبی که خواهید خواند، آنچنانی است که بایستی در استعاره و کتمان، ایهام و تشبیه و امثال، طوری جاری شود تا بیانِ آن، به طعنۀ اهل ظاهر مخدوش نگردد؛ ولی به سفارش بعضی از محبّین، رعایت بینابینی میشود و گوشه‌ای از آن حقیقت، قلمی میگردد.
إن شاء الله آن بزرگوارانی که مطالب #کانال_معرفة_الحق را هنوز به استماعِ دلْ نخوانده، و یا به قبولِ نفسشان مؤکَّد نگشته؛ مرحمت نمایند و ابتدائاً مطالب کانال مذکور را به تدقیق و تأمّل مطالعه فرمایند ...


قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍃 حضرات آل الله علیهم السلام جانشینی دونِ خودشان ندارند.
چرا که از صمدیّت، نفس واحده بودن، و کمالِ مطلق بودنشان؛ جا برای کسِ دیگری نیست. بنابراین کسی جز حضرتشان، جانشین‌شان نخواهد بود. و آن یکتا وجود؛ هردَم به جلوه‌ای در مقام و سریرِ «جانشین» متجلّی میگردد.
👁‍🗨 پس با این منظر تماشا کن.


🔳 پیشتر در بیان‌هایی در مورد #اسم_توقیفی و توقیفی بودنِ اسماءِ حقّ، که از انحصار بودنِ أسماء الحسناست(ع)؛ توضیحاتی بیان شده است.
(مثلاً ر.ک: 👈 https://t.me/ehsannil3/186)

و در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الإلهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.


#⃣ ༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻



🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، خطبۀ ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

🍃 جناب جابر ابن عبد الله انصاری هم که بخاطر کهولت و نابینا بودن و مهمّتر از آن مأمور بودن برای مسئولیّتی مهمّ (!) نتوانست به حسب ظاهر در کربلا حضور داشته باشد، در این سلسله امر بزرگی را بر دوش می‌کشد!

ایشان زائر اربعین حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
زیارت، "حضور الزائر عند المزور" است. زائر به زیارتش، فانی در مزور می‌شود که در زیارت حضرت بقیة الله (ع) در سرداب مطهّر می‌خوانیم🔻〖 اللَّهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فِي فِنَاءِ وَلِيِّكَ الْمَزُورِ〗🔺 (خدایا عبد تو زائر است که در فنای ولیّ توست که او مزور است./📚المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۶۵۹).

⛅️ جابر بعد از غسل در فرات، به دو لُنگ (مانند کفن)، خود را پوشانید و به بدن سُعد پاشید. و با قدمهای آهسته و در حالِ ذکر خدا بسوی مضجع مطهّر حضرت سیدالشهدا (ع) رفت. دست بر بالای تربت حضرت (ع) گذاشت و در این حال بیهوش شد. عطیه آب بر صورت او پاشید و وقتی بهوش آمد سه مرتبه یا حسین فرمود. (📚 بحار الانوار ج‏۶۵، ص۱۳۹)

👈 (تمام این ده مرحله چون اسرار دارد، ان شاء الله در انتهای این مطلب چیزی از آن بیان می‌شود)

بعدِ سلام و زیارت و جملاتی، چنین فرمود :

🔻"وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَقَدْ شَارَكْنَاكُمْ فِيمَا دَخَلْتُمْ فِيه‏"🔺
سوگند به خداوندى كه محمّد (ص) را براستى برانگيخت ما هم در مصائبى كه بر شما وارد شد شريک هستيم‏.

غلام او، عطیه ، از این مطلب تعجّب کرد. جابر فرمود :

🔻" يَا عَطِيَّة! سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِمْ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ نِيَّتِي وَ نِيَّةَ أَصْحَابِي عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُه‏"🔺
اى عطيه از دوست خود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم فرمود: هر كس قومى را دوست بدارد خداوند آنها را در ثواب اعمال آنان شريك مى‏گرداند، سوگند به خدائى كه محمد را براستى برانگيخت و او را به نبوت برگزيد، نيت من و ياران من با آنها يكى می‌باشند.

🌸 جابر کیست؟
«جابر» بن عبد الله انصاری از یاران خاصّۀ حضرات آل الله (ع) است. او "منّا اهل البیت(ع)" است («يَا جَابِرُ وَ أَنْتَ‏ مِنَّا؛📚 الإختصاص، ص۲۲۳») و به فنای در آل الله (علیه السلام)، حسابش، حساب حضرات آل الله (ع) می‌باشد. پس دقت کنیم:

👈 نام مبارکِ "#جابر"، وصفِ مبارک اوست. ایشان "جابر" هستند و جبران کنندۀ شکستگان و در راه ماندگان سیر الی الله. و کلماتی که می‌فرماید که ما نیز با شما شهدای کربلا شریک هستیم، بردنِ و فانی کردنِ در راه ماندگان از محبّین آل الله (ع) است.

🔰 در وصف او امام جعفر صادق (ع) می‌فرمایند:

🔻『 رحم الله جابرا، إنه من فقهائنا، إنه كان يعرف تأويل هذه الآية:
【إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‏ مَعادٍ】
👈أنه في
#الرجعة🔺
خدا جابر را رحمت کند. او از فقهای ما بود که همانا تأویل این آیه را میدانست
«بى‏ترديد، همان كه اين قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جايگاهت باز مى‏گرداند»
که در مورد #رجعت است.

(📚 البرهان،ج‏۴،ص۲۹۳)

اربعین، چِلۀ باطنی همۀ محبّین آل الله (ع) است. مَشائی و پیاده به زیارت رفتنشان، مَشیِ باطن تا ظاهر ایشان بسوی مقصد و مقصود عالم، یعنی حضرت سید الشهدا (ع) است. سیرِ استکمال، و رجعت به حقیقة الحقائق است.
👈 حضرت جابر (ع)، مُدرِک (درک کننده) #رجعت و راجِع (رجعت دهندۀ) وجود به #مبدأ_الوجود است.

مؤمنین ازلاً و ابداً در آرزوی پیوستن به شهدای کربلا هستند و به این شوق به دنیا آمدند و ندای باطن تا ظاهرشان چنین است:

☀️" يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما"☀️
ای کاش با شما بودم، پس به رستگاری عظیم می‌رسیدم.

و امّا رشحه‌ای از نوع زیارتِ حضرت جابر (ع) :

💠 فلَمَّا وَرَدْنَا كَرْبَلَاءَ دَنَا جَابِرٌ مِنْ شَاطِئِ الْفُرَاتِ «فَاغْتَسَلَ»
💠 ثمَّ «ائْتَزَرَ بِإِزَارٍ وَ ارْتَدَى بِآخَرَ»
💠 ثمَّ فَتَحَ صُرَّةً فِيهَا «سُعْدٌ» فَنَثَرَهَا عَلَى بَدَنِهِ
💠 ثمَّ لَمْ يَخْطُ «خُطْوَةً» إِلَّا «ذَكَرَ اللَّهَ»
💠 حتَّى إِذَا دَنَا مِنَ «الْقَبْرِ» قَالَ «أَلْمِسْنِيهِ»
💠 فأَلْمَسْتُهُ فَخَرَّ عَلَى الْقَبْرِ «مَغْشِيّاً» عَلَيْهِ
💠 فرَشَشْتُ عَلَيْهِ شَيْئاً مِنَ «الْمَاءِ» فَأَفَاقَ
💠 ثمَّ قَالَ «يَا حُسَيْنُ» ثَلَاثا.

جابر بعد از «غسل در فرات»، به «دو لـُـنگ» (مانند کفن)، خود را پوشانید
و به بدن خود، «سُعد» پاشید
و با «قدمهای» آهسته در حالیکه «ذکر خدا» را می‌گفت، بسوی «مضجع مطهّر» حضرت سیدالشهدا (ع) رفت.
«دست» بر بالای قبر مطهّر حضرت (ع) گذاشت ،
و در این حال «غش» کرد.
عطیه «آب» بر صورت او پاشید
و وقتی بهوش آمد سه مرتبه «یا حسین» فرمود.

(📚 بحار الانوار ج‏۶۵، ص۱۳۰)

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🔲
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۵۳، ص۲۳)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻«نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۶، ص۳۱۷)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳