کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
321 subscribers
1.79K photos
530 videos
95 files
1.49K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
◼️

سلسلۀ هستی که همه، آیاتِ الهی است؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس حضرتِ "رحمةً للعالمین"، رسولِ مطلقۀ خداوند (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، که به "رحمت بودن خویش" راسِم عوالم و خالقِ بی‌بدیلِ موجوداتند، می‌فرمایند:

🔽"ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم"🔼
موجودات از باء "بسم الله الرحمن الرحیم" ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط 1/ 456 )

که قرآن می‌فرماید:

💎﴿أَوَلَمْ يَرَوْا إلي‏ ما خَلَقَ اللهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لله وَ هُمْ داخِرُونَ ...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء "بسم الله الرحمن الرحیم") آفریده، آنسان که سایه‌هایش از یمین و جوانبِ شِمال‌ باز می‌گردند(يَتَفَيَّؤُا از «فَیء» به معنای سایه در هنگام بازگشت است)، در حالی که متواضعانه و بی‌خویش برای خدا به سجده‌ی فنا اندرند؟
(سوره‌ی نحل، ۴۸)

🔆 اسم اعظم؛ 73 حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفه‌ای از آن بیان شد.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)

و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بی‌نظیر و بی‌بدیلِ حضرت سیّد الشهدا(ع)؛ هفتاد و دو حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثره‌اند (یعنی حضرت سیّد الشهدا ع).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که فِتراک و عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجودات می‌باشند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوه‌ای از جلواتِ "فاتحة الکتاب" بودنِ ایشان است.

در تأویلِ "#بسم_الله_الرحمن_الرحیم" در احادیث آمده است:

🔻"الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ وَ السِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ وَ المیم مُلْكُ اللَّهِ
وَ اللَّهُ إِلَهُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
وَ الرَّحْمَنُ لِجَمِيعِ الْعَالَمِ
وَ الرَّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين می‌باشد.

(📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏1، ص: 114)

👈 در بین این هفتاد و سه حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه 18 تن از بنی هاشم؛ نوزده حرفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.

✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"الْمُؤْمِنُ هَاشِمِيٌّ ؛ لأَنَّهُ هَشَمَ الضَّلَالَ وَ الْكُفْرَ وَ النِّفَاقَ"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مى‏‌كند.
(📚 الإختصاص، ص: 143)



❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشاره‌ای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ اللَّه»🔺 /📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص: 20). بنابراین دل دهیم؛

🔲 نی؛ همان "نه" است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که "قلمِ" حقّ بر "لوح"، نگارندۀ کائنات گشت:

💎﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون‏﴾💎
(قلم، 1)

پس "نی"؛ نفیِ مطلقه است. و به «تو خالی بودن»؛ مرآت الفِ "الله" است. "الله"ی که جامع الجوامع است. الفِ قامتِ او، آغازِ رسم عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (🔸أوَّلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ🔸 / 📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج‏۱، ص۴۲۸).

👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه ("لا هو"، "كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ‏ الصِّفَاتِ‏ عَنْه")؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ "اسم اللّهی" را به مظلومیّت خویش ترسیم می‌نماید و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ هجده نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" بوده که فاتحة الکتاب را رقم می‌زنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.


از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان می‌گردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه می‌شود.




ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
◼️

سلسلۀ هستی که همه، آیاتِ الهی است؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس حضرتِ "رحمةً للعالمین"، رسولِ مطلقۀ خداوند (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، که به "رحمت بودن خویش" راسِم عوالم و خالقِ بی‌بدیلِ موجوداتند، می‌فرمایند:

🔽"ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم"🔼
موجودات از باء "بسم الله الرحمن الرحیم" ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط 1/ 456 )

که قرآن می‌فرماید:

💎﴿أَوَلَمْ يَرَوْا إلي‏ ما خَلَقَ اللهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لله وَ هُمْ داخِرُونَ ...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء "بسم الله الرحمن الرحیم") آفریده، آنسان که سایه‌هایش از یمین و جوانبِ شِمال‌ باز می‌گردند(يَتَفَيَّؤُا از «فَیء» به معنای سایه در هنگام بازگشت است)، در حالی که متواضعانه و بی‌خویش برای خدا به سجده‌ی فنا اندرند؟
(سوره‌ی نحل، ۴۸)

🔆 اسم اعظم؛ 73 حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفه‌ای از آن بیان شد.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)

و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بی‌نظیر و بی‌بدیلِ حضرت سیّد الشهدا(ع)؛ هفتاد و دو حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثره‌اند (یعنی حضرت سیّد الشهدا ع).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که فِتراک و عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجودات می‌باشند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوه‌ای از جلواتِ "فاتحة الکتاب" بودنِ ایشان است.

در تأویلِ "#بسم_الله_الرحمن_الرحیم" در احادیث آمده است:

🔻"الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ وَ السِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ وَ المیم مُلْكُ اللَّهِ
وَ اللَّهُ إِلَهُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
وَ الرَّحْمَنُ لِجَمِيعِ الْعَالَمِ
وَ الرَّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين می‌باشد.

(📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏1، ص: 114)

👈 در بین این هفتاد و سه حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه 18 تن از بنی هاشم؛ نوزده حرفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.

✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"الْمُؤْمِنُ هَاشِمِيٌّ ؛ لأَنَّهُ هَشَمَ الضَّلَالَ وَ الْكُفْرَ وَ النِّفَاقَ"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مى‏‌كند.
(📚 الإختصاص، ص: 143)



❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشاره‌ای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ اللَّه»🔺 /📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص: 20). بنابراین دل دهیم؛

🔲 نی؛ همان "نه" است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که "قلمِ" حقّ بر "لوح"، نگارندۀ کائنات گشت:

💎﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون‏﴾💎
(قلم، 1)

پس "نی"؛ نفیِ مطلقه است. و به «تو خالی بودن»؛ مرآت الفِ "الله" است. "الله"ی که جامع الجوامع است. الفِ قامتِ او، آغازِ رسم عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (🔸أوَّلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ🔸 / 📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج‏۱، ص۴۲۸).

👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه ("لا هو"، "كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ‏ الصِّفَاتِ‏ عَنْه")؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ "اسم اللّهی" را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم می‌نماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ هجده نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" بوده که فاتحة الکتاب را رقم می‌زنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.


از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان می‌گردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه می‌شود.




ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
.
••✾•◆جسارت به ذاتیّتِ ذات الهی◆•✾••

•┈••✾•◆🔲◆•✾••┈•
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
https://www.instagram.com/p/Bta8TMKATf8/?utm_source=ig_web_copy_link
•┈••✾•◆🔲◆•✾••┈•
.
💠 ذات باریتعالی؛ «لا اسم له و لا رسم له و لا نعت له و لا…» است.

⊱⟤ بسیاری تصوّر می‌کنند که نفی مذکور، نفی حدّی است. در نتیجه؛ ⇦ «اخلاص» را به بیرون انداختن اسم و صفات از ذات می‌دانند! چرا که نفی عالم نور و وحدت را مانند نفی عالم ظلمت و کثرت تلقّی کردند!


💠 در «نفی حدّی»: نفی‌کننده، وجود و نفسی دارد. و نفی شده، وجود نفسی دیگر.
⏎◈ بنابراین؛ «نفی‌کننده»، «نفی‌شده» را به دور می‌افکند و اینطور، از «نفی‌شده»، مبرّا و منزّه می‌شود.

💠 برای نفی لُبّی و حقیقی:
حضرات آل الله؏ نفس الله تعالی یعنی #نفس_واحده هستند که نفوس عالَم، انشائی از آنست.

🔰 نفس الله را بشناسیم:
《اللهُ لا إله إلّا هو》
در مرتبۀ دیگری از توحید؛ 《لا هو إلّا هو》

هیچ امری و شیئی بیرون از 《لا هو إلّا هو》 نیست و همه چیز، انشائی از «نفس واحدۀ الهی» است که قرآن می‌فرماید:

✿『وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ』✿
و او کسی است که همۀ شما را از «نفس واحده»(یعنی؛ حضراتِ «نفس الله تعالی» -ع-) انشاء کرده است.
(انعام، 98)

امور؛ یا به «اثبات»، انشائی از نفس الله هستند، یا به «نفی».

⧯ امور شرّ و عدمی، به «لا هو» (یعنی جلالِ حقّ تعالی) در بساطتِ «نفس واحدۀ الهی» می‌باشند. و چون به حدّ «لا هو» ماندند و فریادشان چیزی از ◣النّار و لا العارِ◥ عمرِ ملعون است؛ مورد طرد و «لعن حدّی» هستند.

⧮ و امور خیر و وجودی، به «إلّا هو» (یعنی جمالِ حقّ تعالی) در بساطتِ «نفس واحدۀ الهی» هستند. و اگر به حدّ «إلّا هو» ماندند؛ در حد، مورد صله و صلواتند.

🔆 امّا حقیقت؛ اطلاقِ حقیقی و بساطت ذاتست که مستجمع جلال («لا هو») و جمال («إلّا هو») می‌باشد.که به عین شخصی، نفی کننده و اثبات کننده است.

🔥 عمر و ابابکر ملعون، صرفاً نه به حدّ «لا هو»، و نه به حدّ «إلّا هو»، بلکه به نفسِ《لا هو إلّا هو》،(و حتی نفسیّتِ آن که؛ «لا اسم له و…» است) جسارت «داشته» و بلکه ☜ خودِ «جسارت»اند.


🔰 الغرض؛
🤲🏻 حضرتِ 『الأصل القدیم و الفرع الکریم』 یعنی مولی امیرالمؤمنین علی (ع) در قنوت نمازهایشان دعای صنمی قریش را انشاء می‌فرمودند که؛
در این دعا، به نفسِ بیانِ خباثات خلفایِ سَگانه، این ملعون‌ها را لعن می‌فرمایند.
مطلبی که هست این است که حضرت مولی(ع) در این دعا، اسمی از این دو ملعون نیاوردند.
این مطلب؛

⏎⧉ نه از آنجاست که صرفاً تقیۀ ظاهری مطرح بوده،
بلکه از آنجائیست که؛
❂☜ 🔥 «جسارتْ‌بودنِ» آن دو ملعون، مافوق تعیّنِ «اسم» و رسم است و در کُنه و حقیقت و ذاتیّتِ ذات الهی واقع است.
یعنی؛
⇦ این ملعون‌ها در نقطۀ مُذوِّت الذّات و حیاِت ذات الهی (که به نفیِ لبّی «لا إسم له و لا رسم له …» است) و «الأصل القدیم» می‌باشد؛ جسارت «کرده» و «می‌کنند» و بلکه [همان طور که اشاره شد] ☜ خودِ «جسارت»اند.

🔹 صلاة حضرتِ 『الأصل القدیم و الفرع الکریم』 مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ ⟥⇦ تمامیّت صِله، و صِرف الوصال بودنِ حضرتِ 《دائم الوصال》 (عزّوجلّ) است (در این مورد مقاله‌ای مجزّا در کانال اللطائف الإلهیة ارائه شد)،
🔹 🤲🏻 و قنوتِ حضرت مولی(ع)؛ ⟥⇦ تمامیّت جلالت و اطلاق و لاتعیّنیِ 《لا إسم له و لا رسم له…》 حضرتِ 《هـــو》 (عزّوجلّ) است.
🔹 و دعای صنمی قریش؛ ⟥⇦ تمامیّت همۀ أدعیه و بلکه حقیقتِ حضرت مَدعوّ (جل‌جلاله) است که از باطن‌البواطن، تا ظاهرالظواهر، به «خوانده‌شدن» این دعا توسّط حضرت مولی(ع) و «مدعوّ بودن» نفس واحدۀ الهی؛ رسمِ کثرات و عوالِم خلقت می‌شود.

مُجملش گفتم ، نگقتم ز آن بیان
ورنه هم افهام سوزد ، هم زبان



🔰 إن شاء الله محبّین آل الله(ع) توفیقِ خواندنِ دعای صنمی قریش را در قنوت نمازهای عصر (که نماز منسوب به حضرت مولی ؏ است) داشته باشند.
و این لعن در دعای صنمی قریش که نه تنها انشاء 《إخلاص》، بلکه انشاء 《کمال الإخلاص》 است را با توجه بخوانند که در این به تصریح بیان شده است که خداوند نه تنها در ذات، نه تنها در سرّ ذات، بلکه در مکنونِ سرّ ذات که ذاتیّت ذاتِ اوست، این ملعون‌ها ازلاً و ابداً لعن می‌نماید:

اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا فِي مَكْنُونِ السِّرِّ وَ ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ لَعْناً كَثِيراً أَبَداً دَائِماً دَائِباً سَرْمَداً لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ وَ لَا نَفَادَ لِعَدَدِهِ لَعْناً يَغْدُو أَوَّلُهُ وَ لَا يَرُوحُ آخِرُه‏ ...

(📚المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص: 553)


🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴

.
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃
.
◼️

سلسلۀ هستی که همه، آیاتِ الهی است؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس حضرتِ "رحمةً للعالمین"، رسولِ مطلقۀ خداوند (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، که به "رحمت بودن خویش" راسِم عوالم و خالقِ بی‌بدیلِ موجوداتند، می‌فرمایند:

🔽"ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم"🔼
موجودات از باء "بسم الله الرحمن الرحیم" ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط ۱/ ۴۵۶ )

که قرآن می‌فرماید:

💎﴿أَوَلَمْ يَرَوْا إلي‏ ما خَلَقَ اللهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لله وَ هُمْ داخِرُونَ ...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء "بسم الله الرحمن الرحیم") آفریده، آنسان که سایه‌هایش از یمین و جوانبِ شِمال‌ باز می‌گردند(يَتَفَيَّؤُا از «فَیء» به معنای سایه در هنگام بازگشت است)، در حالی که متواضعانه و بی‌خویش برای خدا به سجده‌ی فنا اندرند؟
(سوره‌ی نحل، ۴۸)

🔆 اسم اعظم؛ ۷۳ حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفه‌ای از آن بیان شد.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)

و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بی‌نظیر و بی‌بدیلِ حضرت سیّد الشهدا(ع)؛ هفتاد و دو حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثره‌اند (یعنی حضرت سیّد الشهدا -ع-).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که فِتراک و عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجودات می‌باشند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوه‌ای از جلواتِ "فاتحة الکتاب" بودنِ ایشان است.

در تأویلِ "#بسم_الله_الرحمن_الرحیم" در احادیث آمده است:

🔻"الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ وَ السِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ وَ المیم مُلْكُ اللَّهِ
وَ اللَّهُ إِلَهُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
وَ الرَّحْمَنُ لِجَمِيعِ الْعَالَمِ
وَ الرَّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين می‌باشد.

(📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۱۱۴)

👈 در بین این هفتاد و سه حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه ۱۸ تن از بنی هاشم؛ نوزده حرفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.

✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"الْمُؤْمِنُ هَاشِمِيٌّ ؛ لأَنَّهُ هَشَمَ الضَّلَالَ وَ الْكُفْرَ وَ النِّفَاقَ"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مى‏‌كند.
(📚 الإختصاص، ص: ۱۴۳)



❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشاره‌ای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ اللَّه»🔺 /📚 بحار الأنوار، ج‏۹۹، ص۲۰). بنابراین دل دهیم؛

🔲 نی؛ همان "نه" است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که "قلمِ" حقّ بر "لوح"، نگارندۀ کائنات گشت:

💎﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون‏﴾💎
(قلم، ۱)

پس "نی"؛ نفیِ مطلقه است. و به «تو خالی بودن»؛ مرآت الفِ "الله" است. "الله"ی که جامع الجوامع است. الفِ قامتِ او، آغازِ رسم عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (🔸أوَّلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ🔸 / 📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج‏۱، ص۴۲۸).

👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه ("لا هو"، "كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ‏ الصِّفَاتِ‏ عَنْه")؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ "اسم اللّهی" را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم می‌نماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ هجده نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" بوده که فاتحة الکتاب را رقم می‌زنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.


از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان می‌گردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه می‌شود.




ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
.

«مثانی» بودنِ هر شیئی، در زوجیّت آن می‌آید. قرآن می‌فرماید:

🌸"هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها " (اعراف 189)
اوست كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از او پديد آورد تا بدان آرام گيرد.

🔸 «#نفس_واحده» همان «سبع» است که به قوّت وحدت نوری آن نیز اشاره شده است.
🔸 «زوجها» همان «مثانی» است.

🔔 امّا دقت بفرمائید که فرمود «زوجها» در حالیکه زوجِ شما مطرح است یعنی به ظاهر بایستی میفرمود «زوجکم»! امّا فرمود «زوجها» و زوج را به "نفس" (که مؤنث مجازی است) نسبت داد.


👈🏻 این حقیقتی است که تا بدینجا بدان اشاره شد، که «مثانی» از «سبع»، در دو تا بودن است. همینطور؛ زوج آفریده شدنِ شما (و تمام اشیاء) از وحدتِ نفسِ می‌باشد.
بنابراین هر شیئی که زوج آفریده شده است، این زوجیّت، به معنایِ دوّمیِ عددی نیست. بلکه قوّت وحدت است که در کثرتِ نوری می‌آید و به حسب ظاهر نیز در زوجیّت هویدا میشود.
و می‌دانیم که هر شیئی آن وقت در امن و سکینه است که به وحدتِ با خویش برسد و به سویِ خویش رجعت کند. و اگر زوجِ او، در دوئیتِ با او باشد، معنا ندارد که بفرماید 🔻"لِيَسْكُنَ إِلَيْها"🔺. که سکونت، فقط در وحدت است و نه در دوئیت و تشتّت.

🎋 اشارۀ دیگر :

💧"وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ"☘️ (10 لقمان)
و از آسمان آبى نازل كرديم و بوسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم‏.

بدان که "ماء"، که حیاتِ اشیاء است و فرمود 🔻"وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ "🔺 (و هر چیزی را از آب زنده ساختیم/ انبیاء 30)؛ آن، وحدتِ نوری و «سبع» است. و "زوج" بودنِ نباتات؛ همان کثرتِ نوری و «مثانی» است.

🎋 اشارۀ دیگر :

🌍 "وَ هُوَ الَّذي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْن‏"🍋(رعد 3)
و اوست كه زمين را بگسترد و در آن كوه‌‏هاى استوار و رودها پديد آورد، و در آن از هر گونه ميوه‏‌اى جفت جفت آفريد.

"ارض"، ارضِ تعیّنات است که "مدّ الارض" و "#دحو_الارض"، کشیدگی زمینِ تعیّنات است. یعنی ممدود شدنِ حقیقتِ هستی است که فرمود "أَ لَمْ تَرَ إِلى‏ رَبِّكَ كَيْفَ «مَدَّ» الظِّل‏" ( آيا ننگريستى كه پروردگارت چگونه سايه را امتداد داده است؟/ فرقان 45).

🎋 تا جایی که قرآن تعمیم میدهد و بیان می‌فرماید:

🍃 "وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا «زَوْجَيْنِ» لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ" (49 ذاریات)
و از هر چيزى دو زوج آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد.

بنابراین چنانکه در #مباحث_توحید بحمد الله بیان شد ( رجوع شود به #کانال_معرفة_الحق 👈 http://t.me/ehsannil1) که ؛ توحید، عالَم را گرفته است و جانِ اشیاء است،
به همان دلیل و قوّت بیان میشود که ؛ زوجیّتی که ظهورِ توحید است، عالَم را گرفته است و جانِ اشیاء است.

💠 «سبع مثانی»؛ قوام اشیاء و شیئیتِ آنهاست. و در قیامت که 🔻"يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ "🔺 ( روزى كه رازها فاش گردد./طارق9) این حقیقت ظاهر میگردد که فرمود 🔸"وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ"🔸 (و آن‏گاه كه جان‏ها جفت شوند/ تکویر 7).
و تا جائی که بهشت و جهنّم که ظهورِ "قسیم الجنة و النار" یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام است، در زوجیّت ظاهر میگردد. به عنوانِ نمونه به آیاتی اشاره میشود :

🔥 برای جهنّم :

🔸 "هَاذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ(57 ص)
وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ «أَزْواجٌ»" (58)
اين آب جوشان و چركاب است كه بايد آن را بچشند.
و از همين گونه، «جفتها»یی [از عذاب].

🍀 برای بهشت:

🔹 "وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ «جَنَّتَانِ»(46 الرحمن)
و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد، «دو» باغ بهشتى است‏.

( توضیح : «جَنَّتَانِ» تثنیۀ جنّة است. و نه صرفاً به این معنا باشد که دو بهشتِ ظاهری در نظر بگیریم. بلکه حقیقتِ "جنّت"، وحدت ملئیِ نوری است و اگر به حدّی محدود گردد تا بهشتِ دیگری ظاهر شود، این حدّ، او را از بهشت بودن خارج میکند. بنابراین «جنّتان» را اوّلاً در خودِ جنّت بودنِ جنّت باید درک کنیم که آن مثانی بودن است. جنّت، حقیقتی است که جانِ اشیاء را گرفته است که آن، همان فطرت میباشد که همان «سبع مثانی» است. مؤمنین، به نفسِ تقوا و ایمانشان، به حقیقتِ جانشان رو میکنند و فی الحال، در بهشتند. )

.
.
🌱

🍃📖 قرآن میفرماید:

🌸﴿وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ﴾🌸
📚(29 قیامت)

🌸﴿إِلىَ‏ رَبِّكَ يَوْمَئذٍ الْمَسَاقُ﴾🌸
📚(30قیامت)

🔸و [میّت‏] دو ساقَش به هم پيچيد،
🔸در آن روز خلق را به سوى خدا خواهند كشيد

"ساق بالساق" را در روایات فرمودند:

🍀 " التفت الدنيا بالآخرة"🍀
📚(تفسير نور الثقلين، ج‏5، ص: 465).

که محلّ جمع شدن و "مَساق" آن نفسِ خداوند است.
نفس واحدۀ الهی؛ مقام جمع الجمع بوده و جامع جلوَتِ دنیوی، و خلوَتِ اخروی است.

♦️بنابراین؛

همانطور که دنیا، ظاهر آخرت است و آخرت، باطنِ دنیا، این زوجیّت، عالم را گرفته است.
و چیزی جز ظهورِ وحدتِ حقّ تعالی نیست که خداوند، «مَساق» است که همه به سوی او در سوق هستند.

که سائقِ همۀ جانها که تجمیع کنندۀ آنها و «نفس الله تعالی» است و تمام نفوسف انشائی از اوست؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام هستند که در حدیثِ مربوط به آیۀ زیر به این مهمّ اشاره شده است :

🌸﴿وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها «سائِقٌ» وَ شَهيدٌ﴾🌸

🔸و هر كسى همراه يک مأمور سوق دهنده و يک شاهد بيايد.
📚(سوره ق/آیه 21)


🍃۞⏎ حدیث :
🍀«السائق: أمير المؤمنين (عليه السلام)، و الشهيد: رسول الله (صلى الله عليه و آله)»🍀
📚 (البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص: 139)

🍃⚠️ تذکّر :
⬅️ ["سائق" اسم فاعل است به معنای سوق دهنده - که او به سویِ مَساق که حقّ تعالی، همه را سوق داده و تجمیع میکند]

بنابراین عقودی که در دنیا انجام میشود لزوماً عقد بین زوجین حقیقی نیست.

بسیاری از جدائیها هم که صورت میگیرد، بخاطر این است که عقد حقیقی که آن ↯

🍃☝️⇭ یکی بودنِ حقیقی در عالم عالی است، برقرار نبوده است و از این رو صرفاً عقدی در ظاهر، انجام گرفته است.

امّا در قیامت هرکسی به اهلِ خویش که سرّ و وجودِ خودش و نفسِ اوست، بازمیگردد که فرمود:

🌸 "وَ يَنْقَلِبُ إِلى‏ أَهْلِهِ مَسْرُوراً "🌸

🔸و خوشحال نزد كسان خويش بازگردد.
📚( انشقاق 9).

🌀 کسانی که با علوم غریبه آشنا هستند بر این امر واقفند، و گاهی پیش از ازدواج چنانچه اذن داشته باشند تشخیص خود را بیان می کنند که
آیا همسر انتخابی همان است که باید باشد یا خیر؟!

☑️ البته مطلب مهمّ این است که روال و سنّت الهی، استفاده از علوم جفر و سایر علوم غریبه نیست؛

🍃📖۩ بلکه تعقّل و بررسی، مشورت و نهایتاً در صورتِ تشتّت، «استخاره» مورد نظر خداست.

🍃👈🏻 از این جهت علم جفر و مشابه آن، یا خواندنش نهی شده است و یا استفاده‌اش.

🔘 و در نهایت این است که حیثیتِ "توکّل" نیز لحاظ شده است.

🤲✔️ که "توکّل" حقیقتی است، مافوقِ هر تعیّنی و اگر حقّش ادا شود، قضایِ الهی را در مافوقِ قضا، تغییر میدهد.


🌿َ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الْأَحَد.

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#زوجیت
#نفس_واحده_نقطه_بیرنگی_و_اخوت

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🌱
.
.
🌱

🍃🔔 پس معلوم می‌شود که "زوجیّت"؛ یک امر #حقیقی است و نه صرفاً عقدی #حقوقی و ظاهری.


🔹و امّا یک سؤال؛
چرا حضرتِ مولی علی (علیه‌السّلام)، مثل حضرت پیامبر اکرم (ص) چنین مجالی را نداده، و با مثلِ عایشۀ ملعونه‌ای وصلت نمی‌کنند؟!

🌟 پاسخ اینکه؛

⚫️☜ حضرت مولی علی (ع)؛ مقامِ خفا (یعنی #ولایت) هستند. از این رو؛ حقیقتِ "زوجیّتِ" ایشان، به عینِ باطنشان در ظاهر است و با حضرتِ فاطمه (سلام‌الله‌علیها) که کفوِ حقیقیِ ایشان هستند؛ در ظاهر هم مزدوج می‌شوند.

⚪️☜ ولیکن؛ حضرت رسول اکرم (ص)؛ مقامِ جلا (یعنی #توحید) هستند. از این رو؛ حقیقتِ "زوجیّتِ" ایشان، به رعایتِ ظاهر و برای ترسیمِ علی‌الاطلاق بودنِ "زوجیّتِ مطلقه"؛ در نقطۀ مقابلۀ کفوِ خویش انجام می‌گیرد.
❖⇜ که یعنی؛
با دشمنِ خود که دقیقاً نقطۀ مقابلِ ایشان است، ازدواج می‌کنند. و این نهایتِ "اطلاقِ زوجیّت" است که حضرتِ رسول اکرم (ص) که «رحمةٌ للعالمین» هستند؛ در ترسیم این حقیقت می‌باشند.


🍃۞ و امّا زوجین به طور کلّی؛ عینِ شخصی هستند، عینِ شخصیِ【نفسِ واحده】؛

👁‍🗨 پس چشم از【نفس واحده】بر نداریم. ➠
یعنی؛
🔔☜ به طور مستقلّ از هم وارد بر زن و مرد نشویم. چرا که اگر بخواهیم زوجیّت را جدا از نفس واحده بررسی کنیم؛ اصلاً این دقایقی که بیان شد، درست نخواهد بود.

💫⇯⇦【نفسِ واحده】⇦همان شخصِ حقیقیِ عالَم است. و هر رابطه‌ای هم در عالم؛ تحتِ ربطِ حقیقی‌اش با #نفس_واحده تعریف می‌شود.

💫☜【نفس واحده】خود به خود، در نفْسِ اتّصال است. یعنی لُبّ اتّصال را دارد.
که؛
🔷 ﴿هُوَ نَفْسُهُ وَ نَفْسُهُ هُو﴾
او خودش است وُ خودش اوست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۱۱۳

🌟 که این اتّصال؛ نسبت حقیقی و مطلقِ نسبت است که آن؛ ➷
«نسبةُ الربّ» می‌باشد، که نام دیگرِ سورۀ اخلاص و توحید؛ همین سورۀ «نسبةُ الربّ» است.

❂☜ و امّا این نفسِ اتّصال - که خودِ وحدت است -؛ در "زوجیّت" ظهور می‌کند.

🍃⇯֎ پس "زوجیّت" هم؛
در خودِ【نفس واحده】باید دیده شود.
بدین بیان که؛
🌟 حضرت فاطمه (س) - که «عین شخصی» حضرت مولی (ع) هستند -، کفوِ حقیقی و زوجۀ حقیقیِ حضرت مولی (ع) می‌باشند.

☀️ و به بیانی دیگر؛
حضرت مولی (ع) - که نفسِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند -، برادر ایشان می‌باشند.

🔔 بنابراین؛
دست از «عینِ شخصی» بودنِ【نفس واحده】نباید برداشت، تا [إن شاء الله] حقیقتِ مطلب؛ در ظهوراتش معلوم شود.

⧈⏎ پس اصل و اساسِ کلام در تمام مباحث و سؤالاتِ پیرامون "زوجیّت"؛
❂☜【نفس واحده】است.
و اصل و اساسِ این تحلیل؛ نبایستی رها شود! ➠

🚻 نتیجه آنکه؛ در تحلیلِ راجع به زن و مرد، نبایستی بحث را از زن و مرد بحث شروع کرد. چرا که موضوع مطلق؛↶
همه‌جا و همیشه و از اساس؛【نفس واحده】است.

🍃⇯֎ حالا این موضوعِ مطلق؛ اگر به اطلاقِ حقیقیِ خویش (یعنی به اطلاق علی الاطلاق)؛ در "زن" بیاید، و در "مرد" بیاید، این دو موضوع؛ ظهوراتِ آن موضوع مطلق هستند.

❖⇜پس باید از مبنای【نفس واحده】در تعقّلِ موضوعاتِ مختلف - که همگی جلواتی از نفس واحده هستند - بیاییم.

⛲️⇯ و حتّی فراتر؛
در موردِ خودِ حقّ تعالی نیز بایستی از حضراتِ آل‌الله (ع) - که【نفس واحده】هستند - ، وارد شد.

🌸۞⇜دقّت شود که این مطلب؛ فقط اثباتاً و در عالَم برهان و تحلیل نیست! بلکه ثبوتاً و در برهان صدّیقین - که شخص حقیقیِ عالم است -، چنین می‌باشد.

[🔔منظور؛ تقدّم صفات بر ذاتِ حقّﷻ و مُقوّم بودنِ آل‌الله (علیهم‌السّلام) برای ذات است. که البتّه تمامیِ این سخن‌ها، در وحدتِ شخصی باید ملاحظه گردد.]

🔃 الغرض؛
در تحلیل و تأمل؛ بایستی که به محوریت【نفس واحده】در موضوع «زن و مرد» دقّت شود، و نه مستقل ➠

☑️ و محور تحلیل هم؛ زن یا مرد و یا هر دو نیستند!

⧈⏎ و بسیاری چون عالم فرق و #کثرت را اساس تحلیل خویش قرار دادند؛ وجه این حقائق برایشان روشن نشده است.

💫 و نه تنها عالمِ فرق و کثرت، بلکه اگر محورِ حرف؛ عالَم #وحدت و خلوتِ نوری هم باشد، باز وجه حقائق در خفا می‌مانَد. چرا که در خفایِ اثباتی [و بلکه ثبوتی] اصلاً وجهی نداریم.

🍃⇯֎بلکه محورِ تحلیل؛
❂☜ مقام【نفس واحده】(یعنی مقام جمع‌الجمعِ کثرت و وحدت) است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻

🌱
.
◼️

سلسلۀ هستی که همه، آیاتِ الهی است؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس حضرتِ "رحمةً للعالمین"، رسولِ مطلقۀ خداوند (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، که به "رحمت بودن خویش" راسِم عوالم و خالقِ بی‌بدیلِ موجوداتند، می‌فرمایند:

🔽"ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم"🔼
موجودات از باء "بسم الله الرحمن الرحیم" ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط ۱/ ۴۵۶ )

که قرآن می‌فرماید:

💎﴿أَوَلَمْ يَرَوْا إلي‏ ما خَلَقَ اللهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لله وَ هُمْ داخِرُونَ ...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء "بسم الله الرحمن الرحیم") آفریده، آنسان که سایه‌هایش از یمین و جوانبِ شِمال‌ باز می‌گردند(يَتَفَيَّؤُا از «فَیء» به معنای سایه در هنگام بازگشت است)، در حالی که متواضعانه و بی‌خویش برای خدا به سجده‌ی فنا اندرند؟
(سوره‌ی نحل، ۴۸)

🔆 اسم اعظم؛ ۷۳ حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفه‌ای از آن بیان شد.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)

و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بی‌نظیر و بی‌بدیلِ حضرت سیّد الشهدا(ع)؛ هفتاد و دو حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثره‌اند (یعنی حضرت سیّد الشهدا -ع-).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که فِتراک و عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجودات می‌باشند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوه‌ای از جلواتِ "فاتحة الکتاب" بودنِ ایشان است.

در تأویلِ "#بسم_الله_الرحمن_الرحیم" در احادیث آمده است:

🔻"الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ وَ السِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ وَ المیم مُلْكُ اللَّهِ
وَ اللَّهُ إِلَهُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
وَ الرَّحْمَنُ لِجَمِيعِ الْعَالَمِ
وَ الرَّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين می‌باشد.

(📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۱۱۴)

👈 در بین این هفتاد و سه حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه ۱۸ تن از بنی هاشم؛ نوزده حرفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.

✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"الْمُؤْمِنُ هَاشِمِيٌّ ؛ لأَنَّهُ هَشَمَ الضَّلَالَ وَ الْكُفْرَ وَ النِّفَاقَ"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مى‏‌كند.
(📚 الإختصاص، ص: ۱۴۳)



❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشاره‌ای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ اللَّه»🔺 /📚 بحار الأنوار، ج‏۹۹، ص۲۰). بنابراین دل دهیم؛

🔲 نی؛ همان "نه" است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که "قلمِ" حقّ بر "لوح"، نگارندۀ کائنات گشت:

💎﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون‏﴾💎
(قلم، ۱)

پس "نی"؛ نفیِ مطلقه است. و به «تو خالی بودن»؛ مرآت الفِ "الله" است. "الله"ی که جامع الجوامع است. الفِ قامتِ او، آغازِ رسم عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (🔸أوَّلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ🔸 / 📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج‏۱، ص۴۲۸).

👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه ("لا هو"، "كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ‏ الصِّفَاتِ‏ عَنْه")؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ "اسم اللّهی" را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم می‌نماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ هجده نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" بوده که فاتحة الکتاب را رقم می‌زنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.


از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان می‌گردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه می‌شود.




ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
◼️

که قرآن می‌فرماید:

💎﴿أولم يروا إلي‏ ما خلق الله من شيء يتفيّؤُا ظلاله عن اليمين و الشمائل سجداً لله و هم داخرون...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء «بسم الله الرحمن الرحیم») آفریده، آنسان که سایه‌هایش از یمین و جوانبِ شِمال‌ باز می‌گردند، در حالی که متواضعانه و بی‌خویش برای خدا به سجدۀ فنا اندرند؟
(نحل۴۸)

🔆 اسم اعظم؛۷۳ حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفه‌ای از آن بیان شد.
و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بی‌نظیر و بی‌بدیلِ حضرت سیّدالشهدا(ع)؛ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثره‌اند (یعنی حضرت سیّد الشهدا -ع-).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجوداتند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوه‌ای از جلواتِ «فاتحة الکتاب»بودنِ ایشان است.

در تأویلِ «#بسم_الله_الرحمن_الرحیم» در احادیث آمده است:

🔻"الباء بهاء الله و السين سناء الله و المیم ملك الله
و الله إله كل شيء
و الرحمن لجمِيع العالم
و الرحيم بالمؤمنِين خاصة."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين می‌باشد.

(📚الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱،ص۱۱۴)

👈 در بین این ۷۳ حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه ۱۸ تن از بنی هاشم؛ ۱۹ حرفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.

✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"المؤمن هاشميٌّ ؛ لأنّه هشم الضّلال و الكفر و النفاق"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مى‏‌كند.
(📚الإختصاص،ص۱۴۳)


❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشاره‌ای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ اللَّه»🔺 /📚 بحار الأنوار،ج‏۹۹،ص۲۰). بنابراین دل دهیم؛

🔲 نی؛ همان «نَه» است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که "قلمِ" حقّ بر "لوح"، نگارندۀ کائنات گشت:

💎﴿ن وَ القلم و ما يسطرون‏﴾💎
(قلم، ۱)

💠 هر چیزی در کربلا ؛ نشان از حقیقت است و بهتر است بیان شود؛ انشاء حقیقت است.

⊱⟤ نِی ؛ تو خالی است که نشانی از «نفی» است و اینقدری «هست» که بیان «نفی» را بنماید. منتها چون مربوط به ولیّ خدا(ع) شد؛ نفی نوری و لُبّی است.

⊱⟤ نفی لبّی؛ منشئ حقایق است.
نفی لبّیِ نِی؛ انشاء آن حرفی از حروف را می‌کند که بقیه حروف و موجودات از آن حرف، قوام دارند.

⊱⟤ و چون همه چیز از الله تعالی قوام دارند و الله تعالی جامع الجوامع است، بنابراین؛
⏎⧈ نِی؛
بعد از اینکه «نفی لبّی و مطلقه» و فعلیّت محضه است؛
مرآتِ الفِ «الله» است.

⭕️ در نتیجه:
نِی؛
به «تو خالی بودن»؛ جلوۀ نفیِ لُبّی و مطلقه بوده [که فعلیّتِ الفِ «الله» است]
و به کشیده بودن؛ مرآتِ الفِ «الله» است.
«الله»ی که جامع الجوامع است و الفِ قامتِ او، آغازِ رسمِ عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (چنان که فرمودند:🔸أول كل شي‏ء و آخر كل شي‏ء🔸 / 📚 إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج‏۱،ص۴۲۸).


👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه («لا هو»، «كمال الإخلاص له نفي‏ الصفات‏ عنه»)؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ«اسم اللّهی» را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم می‌نماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ ۱۸ نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» بوده که فاتحة الکتاب را رقم می‌زنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.


از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان می‌گردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه می‌شود.




ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.