Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
▪️سخن از یاران حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در کربلاست.
کربلا، میدان ظهورِ این عاشقانِ منتخَب است. آن سرزمینی که مولایمان علی (علیه السلام) وصفش را فرمود 🔻〖مَصَارِعُ عُشَّاق〗🔺(📚 بحار الأنوار ، ج41، ص: 295).
▪️در کربلا؛
ائمه اطهار(ع) نفسِ حضرت باریتعالی و شخصِ«الاسماء الحسنی» هستند. حضرت حقّ، به خودیّت خویش - یعنی حضرات آل الله(ع)- «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد؛📚البلد الأمين،ص25» است.
(عزیز؛ به معنایِ نفوذ ناپذیر)
یارانِ با وفایِ حضرتِ سیّد الشهدا(ع) که مظهرِ ۷۲ حرف از ۷۲ حرفِ اسم اعظم حضرت حقّ بوده و شخصِ «جُند الله» هستند؛ مظهرِ حقیقیِ «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد» بودنِ باریتعالی میباشند. و حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)شخصِ وفا هستند و مظهر اسم "وَفی"ِ حقّ تعالی.
یاران، به مقامِ وافی بودنِ حضرت ابا الفضل العباس(س)، فانی در اسمِ مستأثِر یعنی حقیقتِ ذات باریتعالی هستند.
حضرت الوتر الموتور، ابا عبد الله الحسین(ع)، آن حقیقت مسمّایند که از باطن البواطنِ ذات، تا ظاهر الظواهرِ اسماء ، اطلاقِ حضور دارند. و در جلوۀ «اسمِ مُستَـأثِر» باطن و ظاهر را در وحدتِ حقیقی جمع مینمایند.
▪️۷۲ یار، جلواتِ مسمّی (حضرت امام حسین ع) در ۷۲ حرفِ #اسم_اعظم هستند.
🔸اما پس چرا حضرت حرّ (ع) که یکی از این ۷۲جلوه است، مانعِ بازگشت حضرت ابا عبد الله (علیه السلام) میشوند؟!
🔹عرض شد که حقیقت مسمّی به اسمائش جلوه میکند.
حضرت حرّ (ع) ظهورِ یکی از ۷۲ اسم این مسمّی هستند که حضرت ابا عبد الله(ع) در مورد ایشان میفرمایند:
🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ
«حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺
تو تمامِ آزادگی هستی، همان طور که مادرت تو را «حــــرّ» نامید.
در دنیا و آخرت آزاد هستی.
(📚 اللهوف، ص۱۰۴)
کلامِ آل الله (ع) بحرِ موّاج دقائق است. و ایضاً این کلامِ نورانی . امّا همان قدری اشاره میشود که برای ادامۀ بحث لازم است:
حضرت(ع) نمیفرمایند چه وقتی از دنیا، حرّ هستی و چه وقتی حرّ نبودی. بلکه مطلقاً فرمودند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» ... «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺.
این مطلب، بدان معنی است که تمام حرکات و سَکَنات، رفتار و افعال حضرت حرّ (ع) در طولِ دنیا و آخرت، خارج از حرّیّت نیست.
و بیانِ «الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» که مطرح کردنِ دو متقابل است، بیحدّی را بیان میفرماید. یعنی آنکه "الحرّ" است، در حریّت، بیحدّ و مطلق است. و بیانِ غوغا و بیقراریِ حریّتِ او 🔻〖 «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة〗🔺است.
▪️حرّ بودن، آزاد بودن است که آزاد بودن و حریّت، عبدِ خدا بودن است. چون خداوند، مطلقِ حقیقی یعنی آزادیِ بیحدّ است، عبد او که فانی در اوست، حرّ است و آزاد. که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُــرّاً 』🔅
بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده.
(📚 تحف العقول، ص77)
حرّیّت در سه مرتبۀ اصلی است :
➊ آزاد در مرتبۀ #فعل (عبد در افعال »» #توحید_افعالی)
➋ آزاد در مرتبۀ #صفت (عبد در صفات »» #توحید_صفاتی)
➌ آزاد در مرتبۀ #ذات (عبد در ذات »» #توحید_ذاتی)
وقتی حضرت سیّد الشهدا(ع) که وجود مطلق هستند میفرمایند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ . «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺یعنی ؛
تو تمامِ حرّیت هستی(یعنی حرّیّت در فعل و صفت و ذات). بطوریکه چون "أنْتَ «الْحُــــرُّ»"، مادرت از شدّت حریّتِ تو، اسمِ تو را "حــرّ" نهاد.
و مادرَت، تــو را به حقیقتِ خودَت اسم گذاری نمود و اسمَت را خودَت آوردی (اسم توقیفی).
🔲 «حرّیت» ؛ بیانِ دیگری از #اطلاق است.
منشأ آزاد بودن، حقیقتِ آزادگی است که آن آزاد بودنِ مطلق است. که دیگر متعلَّق آزاد بودن مطرح نیست که بگوییم "آزاد از «چه چیزی» یا «چه کسی»؟!".
این علوّ معنا را اگر تنزیل دهیم، بعد از آن بیان میشود که ؛ «حرِّ» مطلق، از «حــُـرّْ بودن» نیز رها و آزاد است.
(فتأمّل!)
آنکس که حرّ مطلق بود، تمام مراتب وجودیش ظهورِ حریّت است. حتّی اگر به حسب ظاهر خلافِ حرّیت به نظر برسد که فرمودند :
🔻『 إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ』🔺
همانا آزاده آن است که بر همۀ احوالش آزاد است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج2،ص89)
••●🔽●••
⚠️ نکته (اسم توقیفی):
■ نامگذاریِ حضرتِ حرّ، جلوۀ اسم توقیفی است و جلوۀ آزاد بودنِ مسمّاست. از این رو از تفوّقی که دارد "حُـرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِـرَة" است.
◘ حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
◼️ 『 الشقي شقي في بطن امّه، و السعيد سعيد في بطن امّه』 🔲
شقی در بطنِ مادرش شقی است و سعید در بطنِ مادرش سعید است.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص: ۱۸)
••●🔼●••
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
▪️سخن از یاران حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در کربلاست.
کربلا، میدان ظهورِ این عاشقانِ منتخَب است. آن سرزمینی که مولایمان علی (علیه السلام) وصفش را فرمود 🔻〖مَصَارِعُ عُشَّاق〗🔺(📚 بحار الأنوار ، ج41، ص: 295).
▪️در کربلا؛
ائمه اطهار(ع) نفسِ حضرت باریتعالی و شخصِ«الاسماء الحسنی» هستند. حضرت حقّ، به خودیّت خویش - یعنی حضرات آل الله(ع)- «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد؛📚البلد الأمين،ص25» است.
(عزیز؛ به معنایِ نفوذ ناپذیر)
یارانِ با وفایِ حضرتِ سیّد الشهدا(ع) که مظهرِ ۷۲ حرف از ۷۲ حرفِ اسم اعظم حضرت حقّ بوده و شخصِ «جُند الله» هستند؛ مظهرِ حقیقیِ «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد» بودنِ باریتعالی میباشند. و حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)شخصِ وفا هستند و مظهر اسم "وَفی"ِ حقّ تعالی.
یاران، به مقامِ وافی بودنِ حضرت ابا الفضل العباس(س)، فانی در اسمِ مستأثِر یعنی حقیقتِ ذات باریتعالی هستند.
حضرت الوتر الموتور، ابا عبد الله الحسین(ع)، آن حقیقت مسمّایند که از باطن البواطنِ ذات، تا ظاهر الظواهرِ اسماء ، اطلاقِ حضور دارند. و در جلوۀ «اسمِ مُستَـأثِر» باطن و ظاهر را در وحدتِ حقیقی جمع مینمایند.
▪️۷۲ یار، جلواتِ مسمّی (حضرت امام حسین ع) در ۷۲ حرفِ #اسم_اعظم هستند.
🔸اما پس چرا حضرت حرّ (ع) که یکی از این ۷۲جلوه است، مانعِ بازگشت حضرت ابا عبد الله (علیه السلام) میشوند؟!
🔹عرض شد که حقیقت مسمّی به اسمائش جلوه میکند.
حضرت حرّ (ع) ظهورِ یکی از ۷۲ اسم این مسمّی هستند که حضرت ابا عبد الله(ع) در مورد ایشان میفرمایند:
🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ
«حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺
تو تمامِ آزادگی هستی، همان طور که مادرت تو را «حــــرّ» نامید.
در دنیا و آخرت آزاد هستی.
(📚 اللهوف، ص۱۰۴)
کلامِ آل الله (ع) بحرِ موّاج دقائق است. و ایضاً این کلامِ نورانی . امّا همان قدری اشاره میشود که برای ادامۀ بحث لازم است:
حضرت(ع) نمیفرمایند چه وقتی از دنیا، حرّ هستی و چه وقتی حرّ نبودی. بلکه مطلقاً فرمودند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» ... «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺.
این مطلب، بدان معنی است که تمام حرکات و سَکَنات، رفتار و افعال حضرت حرّ (ع) در طولِ دنیا و آخرت، خارج از حرّیّت نیست.
و بیانِ «الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» که مطرح کردنِ دو متقابل است، بیحدّی را بیان میفرماید. یعنی آنکه "الحرّ" است، در حریّت، بیحدّ و مطلق است. و بیانِ غوغا و بیقراریِ حریّتِ او 🔻〖 «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة〗🔺است.
▪️حرّ بودن، آزاد بودن است که آزاد بودن و حریّت، عبدِ خدا بودن است. چون خداوند، مطلقِ حقیقی یعنی آزادیِ بیحدّ است، عبد او که فانی در اوست، حرّ است و آزاد. که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُــرّاً 』🔅
بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده.
(📚 تحف العقول، ص77)
حرّیّت در سه مرتبۀ اصلی است :
➊ آزاد در مرتبۀ #فعل (عبد در افعال »» #توحید_افعالی)
➋ آزاد در مرتبۀ #صفت (عبد در صفات »» #توحید_صفاتی)
➌ آزاد در مرتبۀ #ذات (عبد در ذات »» #توحید_ذاتی)
وقتی حضرت سیّد الشهدا(ع) که وجود مطلق هستند میفرمایند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ . «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺یعنی ؛
تو تمامِ حرّیت هستی(یعنی حرّیّت در فعل و صفت و ذات). بطوریکه چون "أنْتَ «الْحُــــرُّ»"، مادرت از شدّت حریّتِ تو، اسمِ تو را "حــرّ" نهاد.
و مادرَت، تــو را به حقیقتِ خودَت اسم گذاری نمود و اسمَت را خودَت آوردی (اسم توقیفی).
🔲 «حرّیت» ؛ بیانِ دیگری از #اطلاق است.
منشأ آزاد بودن، حقیقتِ آزادگی است که آن آزاد بودنِ مطلق است. که دیگر متعلَّق آزاد بودن مطرح نیست که بگوییم "آزاد از «چه چیزی» یا «چه کسی»؟!".
این علوّ معنا را اگر تنزیل دهیم، بعد از آن بیان میشود که ؛ «حرِّ» مطلق، از «حــُـرّْ بودن» نیز رها و آزاد است.
(فتأمّل!)
آنکس که حرّ مطلق بود، تمام مراتب وجودیش ظهورِ حریّت است. حتّی اگر به حسب ظاهر خلافِ حرّیت به نظر برسد که فرمودند :
🔻『 إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ』🔺
همانا آزاده آن است که بر همۀ احوالش آزاد است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج2،ص89)
••●🔽●••
⚠️ نکته (اسم توقیفی):
■ نامگذاریِ حضرتِ حرّ، جلوۀ اسم توقیفی است و جلوۀ آزاد بودنِ مسمّاست. از این رو از تفوّقی که دارد "حُـرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِـرَة" است.
◘ حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
◼️ 『 الشقي شقي في بطن امّه، و السعيد سعيد في بطن امّه』 🔲
شقی در بطنِ مادرش شقی است و سعید در بطنِ مادرش سعید است.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص: ۱۸)
••●🔼●••
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🌻
🔰 قدم پنجم ➣●•
مجلس لعن و برائت؛ حقیقتی مافوق عالَم ظاهر است.
🔥 لعن و برائت از ابابکر و عمر ملعون از ماورای این عوالم و پیش از این عوالم بوده است. روایات بسیاری در این خصوص وجود دارد. مثلاً در جلد اوّلِ کتاب بصائر الدرجات، بابی هست به نام «بابٌ في الأئمة أن الخلق الذي خلف المشرق و المغرب يعرفونهم و يؤتونهم و يبرءون من أعدائهم»؛ که بعضی از این روایات را آورده است. به عنوان نمونهای از آنها؛ حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) میفرمایند:
🔻«إِنَّ مِنْ وَرَاءِ عَيْنِ شَمْسِكُمْ هَذِهِ أَرْبَعِينَ عَيْنَ شَمْسٍ فِيهَا خَلْقٌ كَثِيرٌ وَ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَمَرِكُمْ أَرْبَعِينَ قَمَراً فِيهَا خَلْقٌ كَثِيرٌ 👈🏻لا يَدْرُونَ أَنَّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ أَمْ لَمْ يَخْلُقْهُ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً
👈🏻 لعْنَةَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ.»🔺
همانا پشت اين چشمهی خورشيد شما چهل چشمهی خورشيد است، و در آنها خلقِ بسياری است، و همانا پشت ماه شما چهل ماه است و در آنها خلق بسياری است؛
👈🏻 که اصلاً نمیدانند خدا آدمى آفريده يا نه!
که به ایشان الهام مخصوصی میشود 👈🏻 برای لعنت کردنِ فلانی و فلانی (ابابکر و عمر ملعون).
📚 بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلى الله عليهم)، ج۱، ص۴۹۰
✅ دقائق فوق العاده ای در این روایات وجود دارد که مقالات مجزّا میطلبد.
فقط این را بدانیم که افرادی که در امر برائت دشمنان آلالله (ع) سستی میکنند؛ نه تنها خودشان بیبهره از دقائق لطیف این سیر و معرفت هستند، بلکه در مرتبهای از ایمان، #کاهلی کردهاند. که در قدم بعد، راجع به این کاهلی بیشتر خواهیم خواند.
🔰 قدم ششم ➣●•
💠 ایمان در سه مرتبۀ وجودی تعریف میشود. چنان که حضراتِ ائمّهی اطهار (ع) انشاء میفرمایند:
🔸«الإیمَانُ؛
➊ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ
➋ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ
➌ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ» 🔸
ایمان معرفت به قلب،
اقرار به زبان،
و عمل به ارکان و اعضا و جوارح است.
📚الخصال، ج۱، ص۱۷۸
➊ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ ▣⇦ مرتبۀ ذات
»»» موجب #توحید_ذاتی است.
➋ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ ▣⇦ مرتبۀ صفات
»»» موجب #توحید_صفاتی است.
➌ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ ▣⇦ مرتبۀ افعال
»»» موجب #توحید_افعالی است.
🍃⇯֎ تا اینجا معلوم شد که ایمان، مراتب دارد.
⊱⟤ امّا ایمان چیست؟
حضرت امام جعفر صادق (ع) میفرمایند :
🔹『هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْض』🔹
آیا ایمان غیر از حبّ و بغض است؟!
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۱۲۵
⇦⧈ پس ایمان؛ حبّ و بغض است؛
❤️ حبّ به خدا و حضرات آلالله(ع) و تمامِ خیرات ...
🔥 و بغض نسبت به دشمنانِ لعینِ خدا و حضرات آلالله (ع).
◇ بنابراین؛ هر قاعدهای که برای ایمان مطرح شود، در حقیقت؛ هم برای حبّ، و هم برای بغض مطرح است.
⇩ایمان در سه مرتبه بود؛
➊ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ.
➋ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ.
➌ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.
❂☜ در نتیجه؛
همان طور که باید حبّ خدا و حضرات آلالله (ع) را به دل داشته باشیم وُ به زبان جاری کنیم وُ عاملِ به اعمالِ خیر هم باشیم،
باید؛
🔥 بغض نسبت به دشمنان خدا و حضراتِ آلالله (ع) را نیز؛ هم به دل داشته باشیم، هم به زبان جاری کنیم، و هم اعمالِ شرّ را از خود دور کنیم.
⇦⧈ بنابراین؛
همان طور که اگر کسی بگوید؛ مَن خدا و حضرات آلالله (ع) و صلوات و نماز (به عنوان مثال) را به دل دوست دارم، امّا به زبان ابراز نمیکنم و در عمل نماز نمیخوانم و صلوات نمیفرستم (و مانند آن)؛ میگوئیم که او در مرتبۀ لسان و عمل به ارکان در حبّ، ضعیف است.
⇯֎ به همین صورت هم؛
👈🏻 اگر کسی بگوید مَن برائت از دشمنان لعینِ خدا و حضرات آلالله (ع) دارم امّا در مجلسِ خصوصیِ شیعه، زبان به برائت از دشمنان خدا و حضراتِ آلالله (ع) نمیگشایم و اصلاً شرکت در این مجالس حتّی خصوصی نمیکنم (عمل)؛ میگوئیم که چنین شخصی در مرتبۀ لسان و عمل به ارکان در بغض، ضعیف است.
🌻
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🌻
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
🔰 قدم پنجم ➣●•
مجلس لعن و برائت؛ حقیقتی مافوق عالَم ظاهر است.
🔥 لعن و برائت از ابابکر و عمر ملعون از ماورای این عوالم و پیش از این عوالم بوده است. روایات بسیاری در این خصوص وجود دارد. مثلاً در جلد اوّلِ کتاب بصائر الدرجات، بابی هست به نام «بابٌ في الأئمة أن الخلق الذي خلف المشرق و المغرب يعرفونهم و يؤتونهم و يبرءون من أعدائهم»؛ که بعضی از این روایات را آورده است. به عنوان نمونهای از آنها؛ حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) میفرمایند:
🔻«إِنَّ مِنْ وَرَاءِ عَيْنِ شَمْسِكُمْ هَذِهِ أَرْبَعِينَ عَيْنَ شَمْسٍ فِيهَا خَلْقٌ كَثِيرٌ وَ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَمَرِكُمْ أَرْبَعِينَ قَمَراً فِيهَا خَلْقٌ كَثِيرٌ 👈🏻لا يَدْرُونَ أَنَّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ أَمْ لَمْ يَخْلُقْهُ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً
👈🏻 لعْنَةَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ.»🔺
همانا پشت اين چشمهی خورشيد شما چهل چشمهی خورشيد است، و در آنها خلقِ بسياری است، و همانا پشت ماه شما چهل ماه است و در آنها خلق بسياری است؛
👈🏻 که اصلاً نمیدانند خدا آدمى آفريده يا نه!
که به ایشان الهام مخصوصی میشود 👈🏻 برای لعنت کردنِ فلانی و فلانی (ابابکر و عمر ملعون).
📚 بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلى الله عليهم)، ج۱، ص۴۹۰
✅ دقائق فوق العاده ای در این روایات وجود دارد که مقالات مجزّا میطلبد.
فقط این را بدانیم که افرادی که در امر برائت دشمنان آلالله (ع) سستی میکنند؛ نه تنها خودشان بیبهره از دقائق لطیف این سیر و معرفت هستند، بلکه در مرتبهای از ایمان، #کاهلی کردهاند. که در قدم بعد، راجع به این کاهلی بیشتر خواهیم خواند.
🔰 قدم ششم ➣●•
💠 ایمان در سه مرتبۀ وجودی تعریف میشود. چنان که حضراتِ ائمّهی اطهار (ع) انشاء میفرمایند:
🔸«الإیمَانُ؛
➊ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ
➋ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ
➌ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ» 🔸
ایمان معرفت به قلب،
اقرار به زبان،
و عمل به ارکان و اعضا و جوارح است.
📚الخصال، ج۱، ص۱۷۸
➊ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ ▣⇦ مرتبۀ ذات
»»» موجب #توحید_ذاتی است.
➋ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ ▣⇦ مرتبۀ صفات
»»» موجب #توحید_صفاتی است.
➌ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ ▣⇦ مرتبۀ افعال
»»» موجب #توحید_افعالی است.
🍃⇯֎ تا اینجا معلوم شد که ایمان، مراتب دارد.
⊱⟤ امّا ایمان چیست؟
حضرت امام جعفر صادق (ع) میفرمایند :
🔹『هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْض』🔹
آیا ایمان غیر از حبّ و بغض است؟!
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۱۲۵
⇦⧈ پس ایمان؛ حبّ و بغض است؛
❤️ حبّ به خدا و حضرات آلالله(ع) و تمامِ خیرات ...
🔥 و بغض نسبت به دشمنانِ لعینِ خدا و حضرات آلالله (ع).
◇ بنابراین؛ هر قاعدهای که برای ایمان مطرح شود، در حقیقت؛ هم برای حبّ، و هم برای بغض مطرح است.
⇩ایمان در سه مرتبه بود؛
➊ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ.
➋ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ.
➌ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.
❂☜ در نتیجه؛
همان طور که باید حبّ خدا و حضرات آلالله (ع) را به دل داشته باشیم وُ به زبان جاری کنیم وُ عاملِ به اعمالِ خیر هم باشیم،
باید؛
🔥 بغض نسبت به دشمنان خدا و حضراتِ آلالله (ع) را نیز؛ هم به دل داشته باشیم، هم به زبان جاری کنیم، و هم اعمالِ شرّ را از خود دور کنیم.
⇦⧈ بنابراین؛
همان طور که اگر کسی بگوید؛ مَن خدا و حضرات آلالله (ع) و صلوات و نماز (به عنوان مثال) را به دل دوست دارم، امّا به زبان ابراز نمیکنم و در عمل نماز نمیخوانم و صلوات نمیفرستم (و مانند آن)؛ میگوئیم که او در مرتبۀ لسان و عمل به ارکان در حبّ، ضعیف است.
⇯֎ به همین صورت هم؛
👈🏻 اگر کسی بگوید مَن برائت از دشمنان لعینِ خدا و حضرات آلالله (ع) دارم امّا در مجلسِ خصوصیِ شیعه، زبان به برائت از دشمنان خدا و حضراتِ آلالله (ع) نمیگشایم و اصلاً شرکت در این مجالس حتّی خصوصی نمیکنم (عمل)؛ میگوئیم که چنین شخصی در مرتبۀ لسان و عمل به ارکان در بغض، ضعیف است.
🌻
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🌻
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🌱
🍃🔔 پس معلوم میشود که "زوجیّت"؛ یک امر #حقیقی است و نه صرفاً عقدی #حقوقی و ظاهری.
🔹❓و امّا یک سؤال؛
چرا حضرتِ مولی علی (علیهالسّلام)، مثل حضرت پیامبر اکرم (ص) چنین مجالی را نداده، و با مثلِ عایشۀ ملعونهای وصلت نمیکنند؟!
🌟 پاسخ اینکه؛
⚫️☜ حضرت مولی علی (ع)؛ مقامِ خفا (یعنی #ولایت) هستند. از این رو؛ حقیقتِ "زوجیّتِ" ایشان، به عینِ باطنشان در ظاهر است و با حضرتِ فاطمه (سلاماللهعلیها) که کفوِ حقیقیِ ایشان هستند؛ در ظاهر هم مزدوج میشوند.
⚪️☜ ولیکن؛ حضرت رسول اکرم (ص)؛ مقامِ جلا (یعنی #توحید) هستند. از این رو؛ حقیقتِ "زوجیّتِ" ایشان، به رعایتِ ظاهر و برای ترسیمِ علیالاطلاق بودنِ "زوجیّتِ مطلقه"؛ در نقطۀ مقابلۀ کفوِ خویش انجام میگیرد.
❖⇜ که یعنی؛
با دشمنِ خود که دقیقاً نقطۀ مقابلِ ایشان است، ازدواج میکنند. و این نهایتِ "اطلاقِ زوجیّت" است که حضرتِ رسول اکرم (ص) که «رحمةٌ للعالمین» هستند؛ در ترسیم این حقیقت میباشند.
🍃۞ و امّا زوجین به طور کلّی؛ عینِ شخصی هستند، عینِ شخصیِ【نفسِ واحده】؛
👁🗨 پس چشم از【نفس واحده】بر نداریم. ➠
یعنی؛
🔔☜ به طور مستقلّ از هم وارد بر زن و مرد نشویم. چرا که اگر بخواهیم زوجیّت را جدا از نفس واحده بررسی کنیم؛ اصلاً این دقایقی که بیان شد، درست نخواهد بود.
💫⇯⇦【نفسِ واحده】⇦همان شخصِ حقیقیِ عالَم است. و هر رابطهای هم در عالم؛ تحتِ ربطِ حقیقیاش با #نفس_واحده تعریف میشود.
💫☜【نفس واحده】خود به خود، در نفْسِ اتّصال است. یعنی لُبّ اتّصال را دارد.
که؛
🔷 ﴿هُوَ نَفْسُهُ وَ نَفْسُهُ هُو﴾
او خودش است وُ خودش اوست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۱۱۳
🌟 که این اتّصال؛ نسبت حقیقی و مطلقِ نسبت است که آن؛ ➷
«نسبةُ الربّ» میباشد، که نام دیگرِ سورۀ اخلاص و توحید؛ همین سورۀ «نسبةُ الربّ» است.
❂☜ و امّا این نفسِ اتّصال - که خودِ وحدت است -؛ در "زوجیّت" ظهور میکند.
🍃⇯֎ پس "زوجیّت" هم؛
در خودِ【نفس واحده】باید دیده شود.
بدین بیان که؛
🌟 حضرت فاطمه (س) - که «عین شخصی» حضرت مولی (ع) هستند -، کفوِ حقیقی و زوجۀ حقیقیِ حضرت مولی (ع) میباشند.
☀️ و به بیانی دیگر؛
حضرت مولی (ع) - که نفسِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند -، برادر ایشان میباشند.
🔔 بنابراین؛
دست از «عینِ شخصی» بودنِ【نفس واحده】نباید برداشت، تا [إن شاء الله] حقیقتِ مطلب؛ در ظهوراتش معلوم شود.
⧈⏎ پس اصل و اساسِ کلام در تمام مباحث و سؤالاتِ پیرامون "زوجیّت"؛
❂☜【نفس واحده】است.
و اصل و اساسِ این تحلیل؛ نبایستی رها شود! ➠
🚻 نتیجه آنکه؛ در تحلیلِ راجع به زن و مرد، نبایستی بحث را از زن و مرد بحث شروع کرد. چرا که موضوع مطلق؛↶
همهجا و همیشه و از اساس؛【نفس واحده】است.
🍃⇯֎ حالا این موضوعِ مطلق؛ اگر به اطلاقِ حقیقیِ خویش (یعنی به اطلاق علی الاطلاق)؛ در "زن" بیاید، و در "مرد" بیاید، این دو موضوع؛ ظهوراتِ آن موضوع مطلق هستند.
❖⇜پس باید از مبنای【نفس واحده】در تعقّلِ موضوعاتِ مختلف - که همگی جلواتی از نفس واحده هستند - بیاییم.
⛲️⇯ و حتّی فراتر؛
در موردِ خودِ حقّ تعالی نیز بایستی از حضراتِ آلالله (ع) - که【نفس واحده】هستند - ، وارد شد.
🌸۞⇜دقّت شود که این مطلب؛ فقط اثباتاً و در عالَم برهان و تحلیل نیست! بلکه ثبوتاً و در برهان صدّیقین - که شخص حقیقیِ عالم است -، چنین میباشد.
[🔔منظور؛ تقدّم صفات بر ذاتِ حقّﷻ و مُقوّم بودنِ آلالله (علیهمالسّلام) برای ذات است. که البتّه تمامیِ این سخنها، در وحدتِ شخصی باید ملاحظه گردد.]
🔃 الغرض؛
در تحلیل و تأمل؛ بایستی که به محوریت【نفس واحده】در موضوع «زن و مرد» دقّت شود، و نه مستقل ➠
☑️ و محور تحلیل هم؛ زن یا مرد و یا هر دو نیستند!
⧈⏎ و بسیاری چون عالم فرق و #کثرت را اساس تحلیل خویش قرار دادند؛ وجه این حقائق برایشان روشن نشده است.
💫 و نه تنها عالمِ فرق و کثرت، بلکه اگر محورِ حرف؛ عالَم #وحدت و خلوتِ نوری هم باشد، باز وجه حقائق در خفا میمانَد. چرا که در خفایِ اثباتی [و بلکه ثبوتی] اصلاً وجهی نداریم.
🍃⇯֎بلکه محورِ تحلیل؛
❂☜ مقام【نفس واحده】(یعنی مقام جمعالجمعِ کثرت و وحدت) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🌱
.
🌱
🍃🔔 پس معلوم میشود که "زوجیّت"؛ یک امر #حقیقی است و نه صرفاً عقدی #حقوقی و ظاهری.
🔹❓و امّا یک سؤال؛
چرا حضرتِ مولی علی (علیهالسّلام)، مثل حضرت پیامبر اکرم (ص) چنین مجالی را نداده، و با مثلِ عایشۀ ملعونهای وصلت نمیکنند؟!
🌟 پاسخ اینکه؛
⚫️☜ حضرت مولی علی (ع)؛ مقامِ خفا (یعنی #ولایت) هستند. از این رو؛ حقیقتِ "زوجیّتِ" ایشان، به عینِ باطنشان در ظاهر است و با حضرتِ فاطمه (سلاماللهعلیها) که کفوِ حقیقیِ ایشان هستند؛ در ظاهر هم مزدوج میشوند.
⚪️☜ ولیکن؛ حضرت رسول اکرم (ص)؛ مقامِ جلا (یعنی #توحید) هستند. از این رو؛ حقیقتِ "زوجیّتِ" ایشان، به رعایتِ ظاهر و برای ترسیمِ علیالاطلاق بودنِ "زوجیّتِ مطلقه"؛ در نقطۀ مقابلۀ کفوِ خویش انجام میگیرد.
❖⇜ که یعنی؛
با دشمنِ خود که دقیقاً نقطۀ مقابلِ ایشان است، ازدواج میکنند. و این نهایتِ "اطلاقِ زوجیّت" است که حضرتِ رسول اکرم (ص) که «رحمةٌ للعالمین» هستند؛ در ترسیم این حقیقت میباشند.
🍃۞ و امّا زوجین به طور کلّی؛ عینِ شخصی هستند، عینِ شخصیِ【نفسِ واحده】؛
👁🗨 پس چشم از【نفس واحده】بر نداریم. ➠
یعنی؛
🔔☜ به طور مستقلّ از هم وارد بر زن و مرد نشویم. چرا که اگر بخواهیم زوجیّت را جدا از نفس واحده بررسی کنیم؛ اصلاً این دقایقی که بیان شد، درست نخواهد بود.
💫⇯⇦【نفسِ واحده】⇦همان شخصِ حقیقیِ عالَم است. و هر رابطهای هم در عالم؛ تحتِ ربطِ حقیقیاش با #نفس_واحده تعریف میشود.
💫☜【نفس واحده】خود به خود، در نفْسِ اتّصال است. یعنی لُبّ اتّصال را دارد.
که؛
🔷 ﴿هُوَ نَفْسُهُ وَ نَفْسُهُ هُو﴾
او خودش است وُ خودش اوست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۱۱۳
🌟 که این اتّصال؛ نسبت حقیقی و مطلقِ نسبت است که آن؛ ➷
«نسبةُ الربّ» میباشد، که نام دیگرِ سورۀ اخلاص و توحید؛ همین سورۀ «نسبةُ الربّ» است.
❂☜ و امّا این نفسِ اتّصال - که خودِ وحدت است -؛ در "زوجیّت" ظهور میکند.
🍃⇯֎ پس "زوجیّت" هم؛
در خودِ【نفس واحده】باید دیده شود.
بدین بیان که؛
🌟 حضرت فاطمه (س) - که «عین شخصی» حضرت مولی (ع) هستند -، کفوِ حقیقی و زوجۀ حقیقیِ حضرت مولی (ع) میباشند.
☀️ و به بیانی دیگر؛
حضرت مولی (ع) - که نفسِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند -، برادر ایشان میباشند.
🔔 بنابراین؛
دست از «عینِ شخصی» بودنِ【نفس واحده】نباید برداشت، تا [إن شاء الله] حقیقتِ مطلب؛ در ظهوراتش معلوم شود.
⧈⏎ پس اصل و اساسِ کلام در تمام مباحث و سؤالاتِ پیرامون "زوجیّت"؛
❂☜【نفس واحده】است.
و اصل و اساسِ این تحلیل؛ نبایستی رها شود! ➠
🚻 نتیجه آنکه؛ در تحلیلِ راجع به زن و مرد، نبایستی بحث را از زن و مرد بحث شروع کرد. چرا که موضوع مطلق؛↶
همهجا و همیشه و از اساس؛【نفس واحده】است.
🍃⇯֎ حالا این موضوعِ مطلق؛ اگر به اطلاقِ حقیقیِ خویش (یعنی به اطلاق علی الاطلاق)؛ در "زن" بیاید، و در "مرد" بیاید، این دو موضوع؛ ظهوراتِ آن موضوع مطلق هستند.
❖⇜پس باید از مبنای【نفس واحده】در تعقّلِ موضوعاتِ مختلف - که همگی جلواتی از نفس واحده هستند - بیاییم.
⛲️⇯ و حتّی فراتر؛
در موردِ خودِ حقّ تعالی نیز بایستی از حضراتِ آلالله (ع) - که【نفس واحده】هستند - ، وارد شد.
🌸۞⇜دقّت شود که این مطلب؛ فقط اثباتاً و در عالَم برهان و تحلیل نیست! بلکه ثبوتاً و در برهان صدّیقین - که شخص حقیقیِ عالم است -، چنین میباشد.
[🔔منظور؛ تقدّم صفات بر ذاتِ حقّﷻ و مُقوّم بودنِ آلالله (علیهمالسّلام) برای ذات است. که البتّه تمامیِ این سخنها، در وحدتِ شخصی باید ملاحظه گردد.]
🔃 الغرض؛
در تحلیل و تأمل؛ بایستی که به محوریت【نفس واحده】در موضوع «زن و مرد» دقّت شود، و نه مستقل ➠
☑️ و محور تحلیل هم؛ زن یا مرد و یا هر دو نیستند!
⧈⏎ و بسیاری چون عالم فرق و #کثرت را اساس تحلیل خویش قرار دادند؛ وجه این حقائق برایشان روشن نشده است.
💫 و نه تنها عالمِ فرق و کثرت، بلکه اگر محورِ حرف؛ عالَم #وحدت و خلوتِ نوری هم باشد، باز وجه حقائق در خفا میمانَد. چرا که در خفایِ اثباتی [و بلکه ثبوتی] اصلاً وجهی نداریم.
🍃⇯֎بلکه محورِ تحلیل؛
❂☜ مقام【نفس واحده】(یعنی مقام جمعالجمعِ کثرت و وحدت) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🌱
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺❖•لطیفهای از لیلة الرغائب•❖༻
☀️🌿
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
𑁍
رغبت از جانب اوست ...
دستْ تهی کن امشب !!
🌿۞قرآن میفرماید:
🔴﴿● فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ●
وَ إِلىَ رَبِّكَ «فَارْغَب»﴾🔴
پس چون فراغت یافتی؛ در انتصاب بیا.
و به سوی پروردگارت «رغبت» کن.
📘 سورۀ شرح، آیات ۷ و ۸
🔻حقیقتِ قرآن و عِدل آیات شریفه، یعنی؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) در مورد این آیات میفرمایند:
🌸『فاذا فرغت مِن نبوّتک، فَانْصَبْ عَلیـّـاً (؏)
و إلی ربّک فَارْغَبْ في ذلک』🌸
🔹 پس چون فراغت از نبوّت یافتی، علی (علیه السّلام) را نصب فرما.
و در این #نصب؛ به سوی پروردگارت «رغبت» کن.
🌿❖ توضیح اینکه؛
#نبوت؛ ظاهرِ ولایت است.
و نبوّت وقتی به خودش ظاهر شود، به تعیّن خویش ظاهر گردیده.
و وقتی نبوّت، ظاهر و تعیّن خویش را رها کرده و از خود فارغ شده باشد، در عینِ این فراغت، به باطن و حقیقتِ خویش ظاهر گشته (که یعنی؛ به ولایت، ظاهر شده است).
🍃☜ این ظهورِ به باطن؛ نصبِ ولایت است.
⚠️در نصب حدّی؛ منصوب، به جعلِ مرکّب، نصب میشود. یعنی؛ منصوب، ذاتی دارد و بعد؛ آن را نصب میکنند.
🍃☜ولی در نصبِ لُبّی؛ منصوب، به جعلِ بسیط، نصب میشود. یعنی؛ منصوب بودن، ذاتِ منصوب است و جعلِ منظور [یا به عبارتی؛ نصبِ مذکور]، همین بودنِ اوست.
◈ لذا «فَانْصَبْ»؛ یعنی آنچه هست را ظاهر کن. آنچه هست را به «هست بودن» نشان بده. بلکه آنچه هست را در عینِ هست بودن، هست کن (انشاء و حیاتِ «نصب لبّی»).
🔻الغرض؛ ادامهی آیه میفرماید؛ «وَ إِلىَ رَبِّكَ "فَارْغَب"»
🌿۞رغبتِ خداوند چه رغبتی است؟
☘️ رغبت خداوند، تمام رغبتها را گرفته است و اصلاً رغبتی جز رغبت خداوند نیست و همۀ رغبتها، ظهوری از آن رغبت است.
اگر معنای حقیقیِ #توحید را دریابیم، خواهیم دانست که توحیدِ خدا به ذرّه ذرّۀ عالم و ارادهها کشیده شده، و چیزی بیرون از او و ولیّ او (؏) نیست، چنان که قرآن میفرماید؛🔻﴿کلّ شیء ٍ احصیناه فی امام مبین؛ یس (ص)، آیۀ۱۲﴾🔺، و نیز میفرماید؛ 🔻﴿قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ الله؛ نساء، آیۀ۷۸﴾🔺.
🌿۞و امّا؛ در یومُ «الجمع» آشکار میشود که تمام رغبتها و خواستهها در یکجا جمع است.
و کسی که در این عالم با مبدأش جمع گردد؛ یومُ «الجمع» را همینجا مییابد. و تمام رغبتها، به جمع شدنش با خدا در او جمع میشود.
در وصف چنین شخصی آمده:
💠『أعْطَاهُ الله تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ «رَغْبَتَهُ» وَ مِثْلَ رَغْبَةِ الْخَلَائِق』💠
در روز قيامت، رغبت او و مثل رغبت خلايق را به او میدهد (یعنی به مؤمن).
📚بحار الأنوار، ج۹۲، ص۱۹۹
چرا که او؛ تمام رغبتش، خدایِ صمد است.
آن خداوندی که؛
◈☜ «غَايَةُ الْمَطَالِب؛ 📚البلد الأمين، ص۹۶»
◈☜ «مُنْتَهَى طَلَبِ الطَّالِبِينَ؛ 📚زاد المعاد - مفتاح الجنان،ص۳۹۹»،
◈☜ «مُنْتَهَى كُلِّ رَغْبَةٍ؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۵۷۹» است
◈☜ و «لَا رَغْبَةَ إلّا إِلَيْهِ؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج۱، ص۵۷» میباشد.
🌿۞و دعایِ چنین کسی از جان و دل تا زبانِ ظاهر، چنین است:
☀️『يَا رَبّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا
وَ يَا «غَايَةَ رَغْبَتِــنَا»!
أسْأَلُكَ يَا الله أنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنّار』☀️
پروردگارا و ای آقا و مولایمان و ای نهایت و غایت رغبت ما!
یا الله! از تو میخواهم که خلقتم را با آتش، زشت مسازی.
📚دعای یا من اظهر الجمیل؛ توحيد صدوق، ص۲۲۲
🔥۞ آتش، آتشِ #کثرت است.
و مشغول به غیرِ خدا شدن؛ اصلِ آتش است.
و امّا محبّ حضرت حقّﷻ به رغبتی که به حقّ تعالی دارد، آلودۀ به کثرات نشده است، و دعای 🔷『أنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنّار』🔷؛ ظهور اجابت شدنش است.
🌿۞ اوّلین نقطۀ کثرت (و تمامِ کثرت)، إنیّتِ شخص است.
چنان که میفرمایند:
🔻『یا بنی آدم! وجودُکَ ذَنبٌ لایُقاس به ذنب』🔺
ای آدمی! همانا وجودِ تو گناهی است که قابلِ مقایسه با هیچ گناهی نیست.
📚منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه۲، ص۶۳
☀️۞بنابراین؛ همه، به نفسِ بودنشان در «کنارِ» حقّﷻ یعنی؛ به صِرفِ داشتنِ إنیّت، مُذنب هستند و در مظنّۀ ظلم. امّا شیعیانِ آلالله (علیهم السّلام) که شعاعِ نورِ ایشانند، به نفسِ اتّصال به حضرات (؏)، در حِلّیّتِ ائمۀ معصومین (؏) قرار میگیرند.
چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
💠『إنّ النّاسَ كُلَّهُمْ يَعِيشُونَ فِي فَضْلِ مَظْلِمَتِنَا إلّا أنَّا أحْلَلْنَا شِيعَتِنَا مِنْ ذَلِك』💠
تمام مردم در ظلم به ما زندگى مىكنند، الّا اینکه ما شيعيان خود را از اين نظر در حليّت قرار داديم (یعنی؛ برای شیعیانمان حلال کردیم).
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۴۵
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️🌿
༺❖•لطیفهای از لیلة الرغائب•❖༻
☀️🌿
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
𑁍
رغبت از جانب اوست ...
دستْ تهی کن امشب !!
🌿۞قرآن میفرماید:
🔴﴿● فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ●
وَ إِلىَ رَبِّكَ «فَارْغَب»﴾🔴
پس چون فراغت یافتی؛ در انتصاب بیا.
و به سوی پروردگارت «رغبت» کن.
📘 سورۀ شرح، آیات ۷ و ۸
🔻حقیقتِ قرآن و عِدل آیات شریفه، یعنی؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) در مورد این آیات میفرمایند:
🌸『فاذا فرغت مِن نبوّتک، فَانْصَبْ عَلیـّـاً (؏)
و إلی ربّک فَارْغَبْ في ذلک』🌸
🔹 پس چون فراغت از نبوّت یافتی، علی (علیه السّلام) را نصب فرما.
و در این #نصب؛ به سوی پروردگارت «رغبت» کن.
🌿❖ توضیح اینکه؛
#نبوت؛ ظاهرِ ولایت است.
و نبوّت وقتی به خودش ظاهر شود، به تعیّن خویش ظاهر گردیده.
و وقتی نبوّت، ظاهر و تعیّن خویش را رها کرده و از خود فارغ شده باشد، در عینِ این فراغت، به باطن و حقیقتِ خویش ظاهر گشته (که یعنی؛ به ولایت، ظاهر شده است).
🍃☜ این ظهورِ به باطن؛ نصبِ ولایت است.
⚠️در نصب حدّی؛ منصوب، به جعلِ مرکّب، نصب میشود. یعنی؛ منصوب، ذاتی دارد و بعد؛ آن را نصب میکنند.
🍃☜ولی در نصبِ لُبّی؛ منصوب، به جعلِ بسیط، نصب میشود. یعنی؛ منصوب بودن، ذاتِ منصوب است و جعلِ منظور [یا به عبارتی؛ نصبِ مذکور]، همین بودنِ اوست.
◈ لذا «فَانْصَبْ»؛ یعنی آنچه هست را ظاهر کن. آنچه هست را به «هست بودن» نشان بده. بلکه آنچه هست را در عینِ هست بودن، هست کن (انشاء و حیاتِ «نصب لبّی»).
🔻الغرض؛ ادامهی آیه میفرماید؛ «وَ إِلىَ رَبِّكَ "فَارْغَب"»
🌿۞رغبتِ خداوند چه رغبتی است؟
☘️ رغبت خداوند، تمام رغبتها را گرفته است و اصلاً رغبتی جز رغبت خداوند نیست و همۀ رغبتها، ظهوری از آن رغبت است.
اگر معنای حقیقیِ #توحید را دریابیم، خواهیم دانست که توحیدِ خدا به ذرّه ذرّۀ عالم و ارادهها کشیده شده، و چیزی بیرون از او و ولیّ او (؏) نیست، چنان که قرآن میفرماید؛🔻﴿کلّ شیء ٍ احصیناه فی امام مبین؛ یس (ص)، آیۀ۱۲﴾🔺، و نیز میفرماید؛ 🔻﴿قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ الله؛ نساء، آیۀ۷۸﴾🔺.
🌿۞و امّا؛ در یومُ «الجمع» آشکار میشود که تمام رغبتها و خواستهها در یکجا جمع است.
و کسی که در این عالم با مبدأش جمع گردد؛ یومُ «الجمع» را همینجا مییابد. و تمام رغبتها، به جمع شدنش با خدا در او جمع میشود.
در وصف چنین شخصی آمده:
💠『أعْطَاهُ الله تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ «رَغْبَتَهُ» وَ مِثْلَ رَغْبَةِ الْخَلَائِق』💠
در روز قيامت، رغبت او و مثل رغبت خلايق را به او میدهد (یعنی به مؤمن).
📚بحار الأنوار، ج۹۲، ص۱۹۹
چرا که او؛ تمام رغبتش، خدایِ صمد است.
آن خداوندی که؛
◈☜ «غَايَةُ الْمَطَالِب؛ 📚البلد الأمين، ص۹۶»
◈☜ «مُنْتَهَى طَلَبِ الطَّالِبِينَ؛ 📚زاد المعاد - مفتاح الجنان،ص۳۹۹»،
◈☜ «مُنْتَهَى كُلِّ رَغْبَةٍ؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۵۷۹» است
◈☜ و «لَا رَغْبَةَ إلّا إِلَيْهِ؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج۱، ص۵۷» میباشد.
🌿۞و دعایِ چنین کسی از جان و دل تا زبانِ ظاهر، چنین است:
☀️『يَا رَبّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا
وَ يَا «غَايَةَ رَغْبَتِــنَا»!
أسْأَلُكَ يَا الله أنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنّار』☀️
پروردگارا و ای آقا و مولایمان و ای نهایت و غایت رغبت ما!
یا الله! از تو میخواهم که خلقتم را با آتش، زشت مسازی.
📚دعای یا من اظهر الجمیل؛ توحيد صدوق، ص۲۲۲
🔥۞ آتش، آتشِ #کثرت است.
و مشغول به غیرِ خدا شدن؛ اصلِ آتش است.
و امّا محبّ حضرت حقّﷻ به رغبتی که به حقّ تعالی دارد، آلودۀ به کثرات نشده است، و دعای 🔷『أنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنّار』🔷؛ ظهور اجابت شدنش است.
🌿۞ اوّلین نقطۀ کثرت (و تمامِ کثرت)، إنیّتِ شخص است.
چنان که میفرمایند:
🔻『یا بنی آدم! وجودُکَ ذَنبٌ لایُقاس به ذنب』🔺
ای آدمی! همانا وجودِ تو گناهی است که قابلِ مقایسه با هیچ گناهی نیست.
📚منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه۲، ص۶۳
☀️۞بنابراین؛ همه، به نفسِ بودنشان در «کنارِ» حقّﷻ یعنی؛ به صِرفِ داشتنِ إنیّت، مُذنب هستند و در مظنّۀ ظلم. امّا شیعیانِ آلالله (علیهم السّلام) که شعاعِ نورِ ایشانند، به نفسِ اتّصال به حضرات (؏)، در حِلّیّتِ ائمۀ معصومین (؏) قرار میگیرند.
چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
💠『إنّ النّاسَ كُلَّهُمْ يَعِيشُونَ فِي فَضْلِ مَظْلِمَتِنَا إلّا أنَّا أحْلَلْنَا شِيعَتِنَا مِنْ ذَلِك』💠
تمام مردم در ظلم به ما زندگى مىكنند، الّا اینکه ما شيعيان خود را از اين نظر در حليّت قرار داديم (یعنی؛ برای شیعیانمان حلال کردیم).
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۴۵
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️🌿
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺𐦍•لطیفۀ ارتباط حیاء، استغفار و ماه رجب•𐦍༻
☀️🌿
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
در سخنِ پیشین، بیان شد که:
♥️۞『حــیـــاء』؛ ظهورِ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است. و «حیّ»؛ در حیثیتِ خلوت و جلال است.
[رجوع به❂☜ https://t.me/ehsannil2/59]
🌿۞ و نیز عرض شد که «رَجَبَ» به معنای «#حیاء_کردن» و بزرگ داشتن است.
🔰 و امّا جان عالم وجود، سیّد الانبیاء و المرسلین حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔻『 رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِي
أَكْثِرُوا فِيهِ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ 』🔺
رجب، ماهِ استغفار برای امّت من است.
در آن استغفار را زیاد کنید که خداوند آمرزندۀ مهربان است.
📚وسائل الشيعة، ج۱۰، ص۵۱۲
🍃⇯⇦ 《#استغفار》 از ریشۀ «غَفَرَ» به معنایِ «پوشاندنِ چیزی به نحوی که آن را از آلودگی حفظ نماید و آلودگیهایش را بپوشاند و از بین ببرد»، و در باب #استفعال است. که باب استفعال، معنایِ طلب کردن میدهد.
🌿۞ بنابراین،《استغفار》؛
֎⇦ طلبِ غفرانِ حضرت غفورﷻ و در حقیقت؛ تمنّای پوشانده شدن و از بین رفتنِ رجسِ آلودگیها و ذنوب است.
⤵️ غفران در سه مرتبۀ کلّی است:
➀ فعل
➁ صفت
➂ ذات (إنّیّت)
✓➊ اگر در مرتبۀ #افعال، طالبِ غفران حقّﷻ بودیم (یعنی؛ مستغفرینِ در افعال):
🍃☜مستغفرینِ در افعال، محظوظ از #توحید_افعالی هستند.
✓➋ اگر در مرتبۀ #صفات، طالبِ غفران حقّﷻ بودیم
(یعنی؛ مستغفرینِ در صفات):
🍃☜ مستغفرینِ در صفات، محظوظ از #توحید_صفاتی هستند.
✓➌ و اگر در مرتبۀ ذات، طالبِ غفران حقّﷻ بودیم (یعنی؛ مستغفرینِ در ذات - إنّیّت):
🍃☜ مستغفرینِ در ذات (إنّیّت)، محظوظ از #توحید_ذاتی هستند.
🔰 و امّا چون بخواهیم ماه رجب را آغاز کنیم، در دعای بعد از نمازِ اوّلینِ شب از ماه رجب میخوانیم:
[🔔 به شمارهگذاریِ بیانی که در بالا ارائه شد و تطبیقش با دعایِ مأثورِ ذیل، دقّت بفرمائید☟]
🔻
➊〖أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُ
➋ وَ لِكُلِّ سُوءٍ عَمِلْتُ
➌ وَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
غَافِرُ الذَّنْبِ وَ قَابِلُ التَّوْبِ
اسْتِغْفَارَ مَنْ لَا يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ
نَفْعاً وَ لَا ضَرّاً وَ لَا مَوْتاً وَ حَيَاةً وَ لَا نُشُوراً
إِلَّا مَا شَاءَ الله〗
🔺
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۲۸
🍃⇯⇦ استغفارِ مُستَغْفِر، به اطلاقِ『 غَــافِـــرُ』بودنِ حقّ تعالی است.
غفران حقّﷻ که انتها ندارد، پس بازگشتِ به اوﷻ نیز هیچگاه انتها نخواهد داشت.
֎⇦ و امّا محصولِ این استغفار؛ یافتنِ آن است که در دنباله فرمودند:
🔻〖اسْتِغْفَارَ مَنْ لَا يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً
وَ لَا ضَرّاً وَ لَا مَوْتاً وَ حَيَاةً وَ لَا نُشُوراً
❂☜ إلَّا مَا شَاءَ الله〗🔺
֎⇦ یعنی: استغفار کسی که در نقطۀ نَفسیّتِ نفسَش مالکِ نفع و ضرر و موت و حیات و نشر نیست؛《إِلَّا مَا شَاءَ الله؛ مگر آنچه را خدا بخواهد》.
🍃⇯֎ اگر عبارتِ《إِلَّا مَا شَاءَ الله》بیان نشده بود، فقط نفیِ حدّی مالکیتِ عبد شده بود، و اثباتِ مالکیّت حقّ تعالی تا جانِ این عبد شاید در پردۀ ابهام میبود.
🍃۞ امّا بیانِ 《إِلَّا مَا شَاءَ الله》 یعنی؛
❂☜ تمامِ نفع و ضرر و موت و حیات و نشر را باید به مشیّتِ اللهﷻ ببینیم.
[🔔مشیّت حقّﷻ خودیّت اوست.]
🌿۞ و نیز دقّت کنیم که استثنایِ 《إِلَّا مَا شَاءَ الله》، #استثناء_متصل است.
❂☜ بنابراین؛ نفع و ضرر و موت و حیات و نشر، در 《شَاءَ الله》 و به مشیّتِ حقّﷻ باید دیده شود.
🍃⇯⇦ و این؛ #توحید است.
یعنی؛ نیست خدائی جز اینکه ذات و صفت و فعل و اثر را به فراگیری و احاطۀ حقیقیِ خویشﷻ گرفته است.
🌿۞ بنابراین،『استغفار』؛
❂☜ برگشت به خویشتنِ خویش است. یعنی؛ رجوع به حقّﷻ و فنایِ در وحدانیّت اوﷻ ...
🌿۞ و به عبارتی دیگر،『استغفار』؛
❂☜ رفتن از جَلوَتِ انانیّت و إنّیّت [اعتباری]، به خلوَتِ حقّانیّت و حقیقت است.
🍃⇯⇦ و این #بازگشت؛ تمامِ حَیاء است.
◆֎ و امّا؛ «إنّیّت»، ذنب و گناه بزرگ است، چنان که میفرمایند:
🔻『یا بنی آدم! وجودُکَ ذنْبٌ لایُقاسُ بِه ذَنْبٌ』🔺
ای آدمی! همانا وجودِ تو گناهی است که گناهی با آن [گناه]، قابلِ قیاس نیست.
📚منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه۲، ص۶۳
⧯❂☜ پس؛ ماندن به ذنب بزرگ (یعنی؛ إنّیّت)، بیحیائی است.
⧮❂☜ و برگشت به حقّﷻ و طلبِ پوشیده شدنِ رجسِ إنّیّت با استغفارِ حقیقی؛ خودِ #حیاء است. ☈
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامهی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
༺𐦍•لطیفۀ ارتباط حیاء، استغفار و ماه رجب•𐦍༻
☀️🌿
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
در سخنِ پیشین، بیان شد که:
♥️۞『حــیـــاء』؛ ظهورِ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است. و «حیّ»؛ در حیثیتِ خلوت و جلال است.
[رجوع به❂☜ https://t.me/ehsannil2/59]
🌿۞ و نیز عرض شد که «رَجَبَ» به معنای «#حیاء_کردن» و بزرگ داشتن است.
🔰 و امّا جان عالم وجود، سیّد الانبیاء و المرسلین حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔻『 رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِي
أَكْثِرُوا فِيهِ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ 』🔺
رجب، ماهِ استغفار برای امّت من است.
در آن استغفار را زیاد کنید که خداوند آمرزندۀ مهربان است.
📚وسائل الشيعة، ج۱۰، ص۵۱۲
🍃⇯⇦ 《#استغفار》 از ریشۀ «غَفَرَ» به معنایِ «پوشاندنِ چیزی به نحوی که آن را از آلودگی حفظ نماید و آلودگیهایش را بپوشاند و از بین ببرد»، و در باب #استفعال است. که باب استفعال، معنایِ طلب کردن میدهد.
🌿۞ بنابراین،《استغفار》؛
֎⇦ طلبِ غفرانِ حضرت غفورﷻ و در حقیقت؛ تمنّای پوشانده شدن و از بین رفتنِ رجسِ آلودگیها و ذنوب است.
⤵️ غفران در سه مرتبۀ کلّی است:
➀ فعل
➁ صفت
➂ ذات (إنّیّت)
✓➊ اگر در مرتبۀ #افعال، طالبِ غفران حقّﷻ بودیم (یعنی؛ مستغفرینِ در افعال):
🍃☜مستغفرینِ در افعال، محظوظ از #توحید_افعالی هستند.
✓➋ اگر در مرتبۀ #صفات، طالبِ غفران حقّﷻ بودیم
(یعنی؛ مستغفرینِ در صفات):
🍃☜ مستغفرینِ در صفات، محظوظ از #توحید_صفاتی هستند.
✓➌ و اگر در مرتبۀ ذات، طالبِ غفران حقّﷻ بودیم (یعنی؛ مستغفرینِ در ذات - إنّیّت):
🍃☜ مستغفرینِ در ذات (إنّیّت)، محظوظ از #توحید_ذاتی هستند.
🔰 و امّا چون بخواهیم ماه رجب را آغاز کنیم، در دعای بعد از نمازِ اوّلینِ شب از ماه رجب میخوانیم:
[🔔 به شمارهگذاریِ بیانی که در بالا ارائه شد و تطبیقش با دعایِ مأثورِ ذیل، دقّت بفرمائید☟]
🔻
➊〖أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُ
➋ وَ لِكُلِّ سُوءٍ عَمِلْتُ
➌ وَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
غَافِرُ الذَّنْبِ وَ قَابِلُ التَّوْبِ
اسْتِغْفَارَ مَنْ لَا يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ
نَفْعاً وَ لَا ضَرّاً وَ لَا مَوْتاً وَ حَيَاةً وَ لَا نُشُوراً
إِلَّا مَا شَاءَ الله〗
🔺
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۲۸
🍃⇯⇦ استغفارِ مُستَغْفِر، به اطلاقِ『 غَــافِـــرُ』بودنِ حقّ تعالی است.
غفران حقّﷻ که انتها ندارد، پس بازگشتِ به اوﷻ نیز هیچگاه انتها نخواهد داشت.
֎⇦ و امّا محصولِ این استغفار؛ یافتنِ آن است که در دنباله فرمودند:
🔻〖اسْتِغْفَارَ مَنْ لَا يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً
وَ لَا ضَرّاً وَ لَا مَوْتاً وَ حَيَاةً وَ لَا نُشُوراً
❂☜ إلَّا مَا شَاءَ الله〗🔺
֎⇦ یعنی: استغفار کسی که در نقطۀ نَفسیّتِ نفسَش مالکِ نفع و ضرر و موت و حیات و نشر نیست؛《إِلَّا مَا شَاءَ الله؛ مگر آنچه را خدا بخواهد》.
🍃⇯֎ اگر عبارتِ《إِلَّا مَا شَاءَ الله》بیان نشده بود، فقط نفیِ حدّی مالکیتِ عبد شده بود، و اثباتِ مالکیّت حقّ تعالی تا جانِ این عبد شاید در پردۀ ابهام میبود.
🍃۞ امّا بیانِ 《إِلَّا مَا شَاءَ الله》 یعنی؛
❂☜ تمامِ نفع و ضرر و موت و حیات و نشر را باید به مشیّتِ اللهﷻ ببینیم.
[🔔مشیّت حقّﷻ خودیّت اوست.]
🌿۞ و نیز دقّت کنیم که استثنایِ 《إِلَّا مَا شَاءَ الله》، #استثناء_متصل است.
❂☜ بنابراین؛ نفع و ضرر و موت و حیات و نشر، در 《شَاءَ الله》 و به مشیّتِ حقّﷻ باید دیده شود.
🍃⇯⇦ و این؛ #توحید است.
یعنی؛ نیست خدائی جز اینکه ذات و صفت و فعل و اثر را به فراگیری و احاطۀ حقیقیِ خویشﷻ گرفته است.
🌿۞ بنابراین،『استغفار』؛
❂☜ برگشت به خویشتنِ خویش است. یعنی؛ رجوع به حقّﷻ و فنایِ در وحدانیّت اوﷻ ...
🌿۞ و به عبارتی دیگر،『استغفار』؛
❂☜ رفتن از جَلوَتِ انانیّت و إنّیّت [اعتباری]، به خلوَتِ حقّانیّت و حقیقت است.
🍃⇯⇦ و این #بازگشت؛ تمامِ حَیاء است.
◆֎ و امّا؛ «إنّیّت»، ذنب و گناه بزرگ است، چنان که میفرمایند:
🔻『یا بنی آدم! وجودُکَ ذنْبٌ لایُقاسُ بِه ذَنْبٌ』🔺
ای آدمی! همانا وجودِ تو گناهی است که گناهی با آن [گناه]، قابلِ قیاس نیست.
📚منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه۲، ص۶۳
⧯❂☜ پس؛ ماندن به ذنب بزرگ (یعنی؛ إنّیّت)، بیحیائی است.
⧮❂☜ و برگشت به حقّﷻ و طلبِ پوشیده شدنِ رجسِ إنّیّت با استغفارِ حقیقی؛ خودِ #حیاء است. ☈
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامهی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج16، ص: 364)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ 83)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil1/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🔆 اوّلُ المؤمن، و حقیقتِ مؤمن و ایمان (و عبد حقیقی)، حضرات آلالله (؏) میباشند.
🔅 و هر مؤمنی، «در نقطۀ مؤمن بودن»، جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار (؏) است.
🍃۞ همۀ موجودات، در نقطۀ «موجود» بودن، #تکوینا مؤمن هستند و تسلیمِ حقّﷻ و مسبِّحین اوﷻ، چنان که قرآن میفرماید:
💎【 وَ لَهُ أسْلَمَ مَن في السّماواتِ وَ الأرض
طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إليه يُرْجعون】💎
✾ حال آنكه هر آن كه در آسمانها و زمين است،
خواه ناخواه فرمانبردار اوست
و همه به سوى او بازگردانده مىشوند.
📘 سورۀ آل عمران، آیۀ ۸۳
🌿۞ پس موجودات، تکویناً همه تسلیم حقّﷻ هستند. و همین که «موجود»اند؛ حظّی از «وجود» دارند. و «وجود»؛ خودِ حضرت حقّﷻ است. پس لا جَرَم، تکوینِ هر موجودی ❂☜#ایمان است.
💠 و امّا انسان؛ موجودی مختار است. و در اختیارش، #تشریعا میتواند ایمانِ در تکوین عالَم را #بپذیرد یا #نپذیرد.
و این تشریعِ در ظاهر (برای انسان)؛ مدّ همان تکوین باطن است.
🍃۞ پس اگر انسان، أمر به ایمان و تسلیم میشود، این حقیقت در تکوینِ عالَم [و انسان] جاری #هست. و اصلاً کینونَت و «بودِ» انسان، ایمان به خدا و تسلیم در برابر حقّﷻ است.
֎⇦ ولی بایستی این ایمانِ در باطن، به اختیارِ خود انسان هم پذیرفته شود. پس أمر میشود که؛
💎【 آمِنُوا باللهِ وَ رَسُولِهِ】💎
✾ به خدا و پيامبر او ايمان آوريد.
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۷
🍃۞ بنابراین؛
آن ایمان، در باطن و کینونتِ موجودات، وجود دارد و جانِ اشیاء است. ولی انسان، تشریعاً هم در این مطلب باید بیاید تا به انسانیّت باقی بماند.
🔰اشارهای دیگر؛
🌿۞ قرآن کریم میفرماید:
💎【سَبَّحَ لله ما فِي السّماواتِ وَ الأرْض】💎
✾ آنچه در آسمانها و زمين است،
خدا را به پاكى مىستايند.
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۱
🌿۞ به همان منوال که در قبل بیان شد؛
֎⇦ تمام موجودات، تکویناً، مُسبِّحین (تسبیح کنندگان) حضرتِ حقّﷻ هستند.
ولی انسان؛ تشریعاً نیز بایستی مسبّح باشد و أمر میشود که؛
💎【سَبّحُوا بُكْرَةً وَ عَشيًّا】💎
✾صبح و شام خدا را تسبيح گوييد.
📘 سورۀ حضرت مریم (س)، آیۀ ۱۱
❂☜ نقطۀ «وجود» در هر «موجودی»، نقطۀ «ایمان» است. و هر موجودی، همین که «هست» [چه بداند و چه نداند، و چه ملحد باشد و چه مؤمن]؛ در کینونت و بودش؛ ⇦ تسلیم حقّﷻ است و مُسبّحِ او ...
🔔 متذّکر شوم که این خصیصه، باعثِ نجات کافر و معاند نمیشود! و مطالب عِقاب و عذاب کفّار، از مطالب دقیقِ معرفتی است، که برای مطالعۀ آن، به #کانال_معرفة_الحق مراجعه بفرمائید.
(به آدرسِ ❂☜ https://t.me/ehsannil3/343)
🔰 الغرض قرآن میفرماید:
💎【يا أيّهَا الّذين آمنُوا
كُتِبَ عَلَيكُمُ الصّيام 】💎
✾ ای کسانی که ایمان آورید!
بر شما روزه واجب شد.
📘 سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۳
🌿۞ مخاطب حقّﷻ؛ #مؤمنین هستند. یعنی نقطۀ «ایمانِ» افراد، مورد اشاره است.
🔅 ایمانی که در باطن و #تکوین عالَم هست، و حالا در #تشریع، مورد خطاب است.
🔸آیا مؤمن کسی بود و بعد؛ صیام از بیرون از او، بر او نوشته و مقرّر و واجب شد؟!
🔹خیر.
🌿֎⇦ همان طور که برای تسلیم و تسبیح، اشاراتی گذشت، صیام نیز حقیقتِ وجودی همۀ موجودات است.
❆ صیام؛ نفیِ جلالی حقّﷻ است که ظاهر شده است. و به عبارتی صیام؛
❂☜ظهورِ «لا هو» در موجودات است.
֎⇦ که موجودیّت همۀ اشیاء، فانی و هالک در حضرت حقّﷻ است و موجودات؛ به رجوع و فقرِ به سوی حقّﷻ است که خلق شدهاند و هر موجودی - چه بداند و چه نداند -؛ آن به آن در نفیِ خود، قیّومیّتِ حقّﷻ را طلب میکنند.
🌿۞ بحمد الله مقالاتِ متعدّدی برای شرح مطلبِ فوق، در #مباحث_توحید در #کانال_معرفة_الحق ارائه شده است، که مخاطبینِ عزیز میتوانند آن سلسله مقالات را مطالعه نمایند.
(رجوع بفرمائید به آدرسِ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/213)
⇩ ✅ جهت یادآوری؛
اشارهای به بعضی از آیات در مبحث توحید:
✓➊ 💎【 كلُّ شَيْءٍ «هالكٌ» إلّا وَجْهَه】
✾هر چیزی في نفسِهِ هالک است،
الّا وجه خداوندﷻ.
📘سورۀ قصص، ۸۸
✓➋ 💎【كلُّ مَنْ عَلَيها «فَـــــانٍ»
وَ يَبْقىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الجلالِ وَ الإكرام】
✾ هر چیزی كه روى آن [زمين] است، فانى ست.
و وجه ربّت که صاحب جلال و اکرام است، باقی است.
📘سورۀ الرّحمن، ۲۶ و ۲۷
✓➌ 💎【 يا أيّها النّاسُ أنْتُمُ «الفُــقــراءُ» إلى الله وَ الله هُوَ الغنيُّ الحميد】
✾اى مردم! شما به خدا نيازمنديد،
و خداست كه بى نياز و ستوده است.
📘 سورۀ فاطر، آیۀ ۱۵
✓➍ 💎【إنّا لله و إنّا إليه «راجعـون»】
✾ همانا ما برای خداییم
و في نفسِهِ در برگشت به او هستیم.
📘 سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶
[⇯֎ شرح و توضیح آیاتِ فوق؛
در #کانال_معرفة_الحق ֎⇯]
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
🔆 اوّلُ المؤمن، و حقیقتِ مؤمن و ایمان (و عبد حقیقی)، حضرات آلالله (؏) میباشند.
🔅 و هر مؤمنی، «در نقطۀ مؤمن بودن»، جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار (؏) است.
🍃۞ همۀ موجودات، در نقطۀ «موجود» بودن، #تکوینا مؤمن هستند و تسلیمِ حقّﷻ و مسبِّحین اوﷻ، چنان که قرآن میفرماید:
💎【 وَ لَهُ أسْلَمَ مَن في السّماواتِ وَ الأرض
طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إليه يُرْجعون】💎
✾ حال آنكه هر آن كه در آسمانها و زمين است،
خواه ناخواه فرمانبردار اوست
و همه به سوى او بازگردانده مىشوند.
📘 سورۀ آل عمران، آیۀ ۸۳
🌿۞ پس موجودات، تکویناً همه تسلیم حقّﷻ هستند. و همین که «موجود»اند؛ حظّی از «وجود» دارند. و «وجود»؛ خودِ حضرت حقّﷻ است. پس لا جَرَم، تکوینِ هر موجودی ❂☜#ایمان است.
💠 و امّا انسان؛ موجودی مختار است. و در اختیارش، #تشریعا میتواند ایمانِ در تکوین عالَم را #بپذیرد یا #نپذیرد.
و این تشریعِ در ظاهر (برای انسان)؛ مدّ همان تکوین باطن است.
🍃۞ پس اگر انسان، أمر به ایمان و تسلیم میشود، این حقیقت در تکوینِ عالَم [و انسان] جاری #هست. و اصلاً کینونَت و «بودِ» انسان، ایمان به خدا و تسلیم در برابر حقّﷻ است.
֎⇦ ولی بایستی این ایمانِ در باطن، به اختیارِ خود انسان هم پذیرفته شود. پس أمر میشود که؛
💎【 آمِنُوا باللهِ وَ رَسُولِهِ】💎
✾ به خدا و پيامبر او ايمان آوريد.
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۷
🍃۞ بنابراین؛
آن ایمان، در باطن و کینونتِ موجودات، وجود دارد و جانِ اشیاء است. ولی انسان، تشریعاً هم در این مطلب باید بیاید تا به انسانیّت باقی بماند.
🔰اشارهای دیگر؛
🌿۞ قرآن کریم میفرماید:
💎【سَبَّحَ لله ما فِي السّماواتِ وَ الأرْض】💎
✾ آنچه در آسمانها و زمين است،
خدا را به پاكى مىستايند.
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۱
🌿۞ به همان منوال که در قبل بیان شد؛
֎⇦ تمام موجودات، تکویناً، مُسبِّحین (تسبیح کنندگان) حضرتِ حقّﷻ هستند.
ولی انسان؛ تشریعاً نیز بایستی مسبّح باشد و أمر میشود که؛
💎【سَبّحُوا بُكْرَةً وَ عَشيًّا】💎
✾صبح و شام خدا را تسبيح گوييد.
📘 سورۀ حضرت مریم (س)، آیۀ ۱۱
❂☜ نقطۀ «وجود» در هر «موجودی»، نقطۀ «ایمان» است. و هر موجودی، همین که «هست» [چه بداند و چه نداند، و چه ملحد باشد و چه مؤمن]؛ در کینونت و بودش؛ ⇦ تسلیم حقّﷻ است و مُسبّحِ او ...
🔔 متذّکر شوم که این خصیصه، باعثِ نجات کافر و معاند نمیشود! و مطالب عِقاب و عذاب کفّار، از مطالب دقیقِ معرفتی است، که برای مطالعۀ آن، به #کانال_معرفة_الحق مراجعه بفرمائید.
(به آدرسِ ❂☜ https://t.me/ehsannil3/343)
🔰 الغرض قرآن میفرماید:
💎【يا أيّهَا الّذين آمنُوا
كُتِبَ عَلَيكُمُ الصّيام 】💎
✾ ای کسانی که ایمان آورید!
بر شما روزه واجب شد.
📘 سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۳
🌿۞ مخاطب حقّﷻ؛ #مؤمنین هستند. یعنی نقطۀ «ایمانِ» افراد، مورد اشاره است.
🔅 ایمانی که در باطن و #تکوین عالَم هست، و حالا در #تشریع، مورد خطاب است.
🔸آیا مؤمن کسی بود و بعد؛ صیام از بیرون از او، بر او نوشته و مقرّر و واجب شد؟!
🔹خیر.
🌿֎⇦ همان طور که برای تسلیم و تسبیح، اشاراتی گذشت، صیام نیز حقیقتِ وجودی همۀ موجودات است.
❆ صیام؛ نفیِ جلالی حقّﷻ است که ظاهر شده است. و به عبارتی صیام؛
❂☜ظهورِ «لا هو» در موجودات است.
֎⇦ که موجودیّت همۀ اشیاء، فانی و هالک در حضرت حقّﷻ است و موجودات؛ به رجوع و فقرِ به سوی حقّﷻ است که خلق شدهاند و هر موجودی - چه بداند و چه نداند -؛ آن به آن در نفیِ خود، قیّومیّتِ حقّﷻ را طلب میکنند.
🌿۞ بحمد الله مقالاتِ متعدّدی برای شرح مطلبِ فوق، در #مباحث_توحید در #کانال_معرفة_الحق ارائه شده است، که مخاطبینِ عزیز میتوانند آن سلسله مقالات را مطالعه نمایند.
(رجوع بفرمائید به آدرسِ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/213)
⇩ ✅ جهت یادآوری؛
اشارهای به بعضی از آیات در مبحث توحید:
✓➊ 💎【 كلُّ شَيْءٍ «هالكٌ» إلّا وَجْهَه】
✾هر چیزی في نفسِهِ هالک است،
الّا وجه خداوندﷻ.
📘سورۀ قصص، ۸۸
✓➋ 💎【كلُّ مَنْ عَلَيها «فَـــــانٍ»
وَ يَبْقىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الجلالِ وَ الإكرام】
✾ هر چیزی كه روى آن [زمين] است، فانى ست.
و وجه ربّت که صاحب جلال و اکرام است، باقی است.
📘سورۀ الرّحمن، ۲۶ و ۲۷
✓➌ 💎【 يا أيّها النّاسُ أنْتُمُ «الفُــقــراءُ» إلى الله وَ الله هُوَ الغنيُّ الحميد】
✾اى مردم! شما به خدا نيازمنديد،
و خداست كه بى نياز و ستوده است.
📘 سورۀ فاطر، آیۀ ۱۵
✓➍ 💎【إنّا لله و إنّا إليه «راجعـون»】
✾ همانا ما برای خداییم
و في نفسِهِ در برگشت به او هستیم.
📘 سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶
[⇯֎ شرح و توضیح آیاتِ فوق؛
در #کانال_معرفة_الحق ֎⇯]
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔆 #حقیقة_التوحید
🔅#سخن_بیستویکم_حقیقة_التوحید :
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/343
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🍃 بعد از بیان مقالات و مطالبی که در خصوص #توحید روزی شد، سؤالی در مورد نحوۀ ثواب، و خصوصاً…
🔆 #حقیقة_التوحید
🔅#سخن_بیستویکم_حقیقة_التوحید :
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/343
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🍃 بعد از بیان مقالات و مطالبی که در خصوص #توحید روزی شد، سؤالی در مورد نحوۀ ثواب، و خصوصاً…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🌿۞ اینکه موجودات، میخورند و میآشامند و زاد و ولد میکنند و مانند آن؛ از آنجائی ست که؛
❂☜ نقص دارند.
مثلاً قُوُت میخورند، چون صمدیّت و غنایِ در قُوَّت ندارند.
و باید دائماً از غنیِّ مطلقﷻ ارتزاق داشته باشند.
🍃֎⇦ نقطۀ ارتزاق از حقّﷻ در هر موجودی، نقطۀ #فقر اوست.
و موجودات؛
از #ذات و #صفت و #فعل (تمام مراتبِ وجودی)؛
❂☜ فقیر مطلق هستند.
🔰 حال؛
🌿۞ روزه از فعل تا صفات، و سپس ذات، لحاظ میشود. بدین معنا که؛
🔻֎⇦ روزه در #افعال، یعنی؛
نخوردن، ننوشیدن، زاد و ولد نکردن (کلاً مفطرات روزه در افعال). و صائم با افعالِ «لاهو» ئیِ روزه، ظهورات و تعیّناتش میرود. یعنی؛ در افعالش فریاد میزند که:
«من نیستم وُ خدا هست» (#توحید_افعالی).
🔻֎⇦ در #صفات نیز؛
چون #صفات_رذیله را کنار میگذارد، نبودِ صفتیِ خویش، و بودِ صفتی خدا را ظاهر میسازد (#توحید_صفاتی).
🔻֎⇦ و امّا در #ذات؛
صائم در ذات، آن است که دائماً في نفسِهِ میگوید «اصلاً من نیستم که نیستم. بلکه خدا هست» (#توحید_ذاتی).
🍃⇯֎ همان طور که بیان شد؛ تمام اشیاء، في نفسِهِ چنین نِدائی را دارند و مسبّح هستند وُ في نفسِهِ و تکویناً #صائم میباشند.
🌿۞ منتها خداوند برای مؤمن، پرده از حقیقت و تکوینِ عالم برمیدارد و با أمرِ به روزه، او را نهیِ از مفطرات میکند که؛
«لا تأکُلْ» (نخور)
«لا تَشرِبْ» (ننوش)
«لا»
«لا»
و «لا» إلی آخره (سایر مفطرات).
🍃֎⇦ تا آنجایی که اصلاً:
«لا تکُنْ» یعنی؛ نباش ...
◻️ که در اصل از اوّل هم نبودی. که همۀ اشیاء فی نفسه «هالِكٌ» و «فان» هستند. امّا و امّا؛
❂☜ این نبودنِ تکوینی را تشریعاً هم #بپذیر.
🌿۞ خوردن و آشامیدن و زاد و ولد کردن و صفات دیگر - که همه نقیصه و رذائل و ظهورِ انیّتِ انسان بود -، در برابرِ انیّت اوﷻ، «ذنب عظیم» محسوب نمیشد!
◼️ چرا که #ذنب_عظیم؛
❂☜ إنیّتِ انسان است.
⤵️ بنابراین؛ اگر برای انسان:
🔻◉ روزه در افعال؛ #توحید_افعالی را رقم میزند،
🔻◉ و روزه در صفات؛ #توحید_صفاتی را ترسیم مینماید،
🔻◉ روزه در ذات؛ #توحید_ذاتی را محقّق میکند؛
🍃֎⇦ صیام خواصّ؛ کفّارۀ «#ذنب_عظیم» یعنی؛ «انیّت» است.
🌿۞ همان طور که گناه در سه مرتبۀ کلّی #فعل و #صفت و #ذات میباشد، ماه مبارک رمضان، پوشانندۀ ذنوب در #افعال، #صفات و #ذات است. و حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به قول مطلق؛ ماهِ رمضان را پوشانندۀ ذنوب معرّفی میفرمایند، که؛
🔅《رمضانُ المُكَفِّرُ》🔅
📚مستدرك الوسائل، ج۷، ص۵۴۴
🍃۞ چنین غوغایی در روزۀ ماه مبارک رمضان است.
☘️ و اینچنین است که در هر «شبِ» ماه مبارک رمضان، دو رکعت نماز وارد شده است که چکیدۀ صیامِ آن روز، مُسجَّل به سرّ الصلوةِ این معراج در معنا شود! (📚 این نماز، در کتب ادعیه و از جمله کتاب شریف مفاتیح الجنان آمده است)
🍃֎⇦ خواصّ؛ مراقب بر رعایتِ این هبه هستند.
🔰 میفرمایند:
🍃֎⇦ در هر رکعت، بعد از حمد، ۳ بار سورۀ توحید بایستی خوانده شود (که به این سه مرتبه؛ ان شاء الله توحید در مراتبِ سهگانه در وجود محقّق میگردد).
🍃֎⇦ و چون سلام داده شد، چهار تسبیح خاصّ و هفت بار تسبیحات اربعه را بخواند (لطائف دارد!).
🍃֎⇦ در آخر بگوید:
🔻◉【سُبحانكَ
🔻◉ سُبحانكَ
🔻◉ سُبحانكَ
💢 يا عظِيمُ اغْفِرْ لِيَ «الذَّنْبَ الْعَظيم»】
🍃֎⇦ و نهایتاً ده مرتبه #صلوات بفرستد. که صلۀ مراتبِ عاشرۀ ایمانی است با باطن البواطنِ حقّﷻ، یعنی حضراتِ مبدأ الوجود؛ ائمۀ اطهار (علیهمالسّلام)
⇯֎💢 «اغْفِرْ لِيَ الذّنْبَ العَظيم»
یعنی؛
֎⇦ هر آنچه در صیامِ روزی که گذشت (صوم در فعل و صفت)؛ نهایتاً برای این بود که «الذَّنْبَ الْعَظِيم» که انیّت من بوده، به عظمتِ حقّﷻ، پوشیده و کنار گذاشته شود، تا روزهدارِ ذاتیِ او باشم (صوم در ذات).
🍃⇯֎ «طُوبَى لِمَنْ عَمِلَ بِسُنّةِ الدّينِ وَ اقْتَفَى آثارَ النّبِيّين»
📚غرر الحکم
♻️ جمع بندی:
🌿۞ صیام، حقیقتِ تمامِ اشیاء است. و همۀ اشیاء، تکویناً و در نفس و کینونتِ خویش؛
❂☜ ذاتاً مسبّح و صائم هستند و خدا را نشان میدهند و فریادِ «نه مَن، بلکه تو» سر میدهند.
🍃֎⇦ مؤمنین امّا، به اختیار خویش، و در نقطۀ مؤمن بودن، تکوین را تا به تشریع، ممدود میسازند و جانشان میگوید:
ز هر چه غیر یــار «استغفر الله»
ز «بودِ» مُستعــار «استغفر الله»
دمی کان بگذرد بی یادِ رویَـش
از آن دم بیشمــــار «استغفر الله»
#فیض_کاشانی (ره)
«الحمدللهِ الّذي يَخْلُقُ وَ لَمْ يُخْلَقْ
وَ يَرْزُقُ وَ لاَ يُرْزَقُ
وَ يُطْعِمُ وَ لاَ يُطْعَم»
📚 دعای افتتاح
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_صیام_حقیقت_اشیاء
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🌿۞ اینکه موجودات، میخورند و میآشامند و زاد و ولد میکنند و مانند آن؛ از آنجائی ست که؛
❂☜ نقص دارند.
مثلاً قُوُت میخورند، چون صمدیّت و غنایِ در قُوَّت ندارند.
و باید دائماً از غنیِّ مطلقﷻ ارتزاق داشته باشند.
🍃֎⇦ نقطۀ ارتزاق از حقّﷻ در هر موجودی، نقطۀ #فقر اوست.
و موجودات؛
از #ذات و #صفت و #فعل (تمام مراتبِ وجودی)؛
❂☜ فقیر مطلق هستند.
🔰 حال؛
🌿۞ روزه از فعل تا صفات، و سپس ذات، لحاظ میشود. بدین معنا که؛
🔻֎⇦ روزه در #افعال، یعنی؛
نخوردن، ننوشیدن، زاد و ولد نکردن (کلاً مفطرات روزه در افعال). و صائم با افعالِ «لاهو» ئیِ روزه، ظهورات و تعیّناتش میرود. یعنی؛ در افعالش فریاد میزند که:
«من نیستم وُ خدا هست» (#توحید_افعالی).
🔻֎⇦ در #صفات نیز؛
چون #صفات_رذیله را کنار میگذارد، نبودِ صفتیِ خویش، و بودِ صفتی خدا را ظاهر میسازد (#توحید_صفاتی).
🔻֎⇦ و امّا در #ذات؛
صائم در ذات، آن است که دائماً في نفسِهِ میگوید «اصلاً من نیستم که نیستم. بلکه خدا هست» (#توحید_ذاتی).
🍃⇯֎ همان طور که بیان شد؛ تمام اشیاء، في نفسِهِ چنین نِدائی را دارند و مسبّح هستند وُ في نفسِهِ و تکویناً #صائم میباشند.
🌿۞ منتها خداوند برای مؤمن، پرده از حقیقت و تکوینِ عالم برمیدارد و با أمرِ به روزه، او را نهیِ از مفطرات میکند که؛
«لا تأکُلْ» (نخور)
«لا تَشرِبْ» (ننوش)
«لا»
«لا»
و «لا» إلی آخره (سایر مفطرات).
🍃֎⇦ تا آنجایی که اصلاً:
«لا تکُنْ» یعنی؛ نباش ...
◻️ که در اصل از اوّل هم نبودی. که همۀ اشیاء فی نفسه «هالِكٌ» و «فان» هستند. امّا و امّا؛
❂☜ این نبودنِ تکوینی را تشریعاً هم #بپذیر.
🌿۞ خوردن و آشامیدن و زاد و ولد کردن و صفات دیگر - که همه نقیصه و رذائل و ظهورِ انیّتِ انسان بود -، در برابرِ انیّت اوﷻ، «ذنب عظیم» محسوب نمیشد!
◼️ چرا که #ذنب_عظیم؛
❂☜ إنیّتِ انسان است.
⤵️ بنابراین؛ اگر برای انسان:
🔻◉ روزه در افعال؛ #توحید_افعالی را رقم میزند،
🔻◉ و روزه در صفات؛ #توحید_صفاتی را ترسیم مینماید،
🔻◉ روزه در ذات؛ #توحید_ذاتی را محقّق میکند؛
🍃֎⇦ صیام خواصّ؛ کفّارۀ «#ذنب_عظیم» یعنی؛ «انیّت» است.
🌿۞ همان طور که گناه در سه مرتبۀ کلّی #فعل و #صفت و #ذات میباشد، ماه مبارک رمضان، پوشانندۀ ذنوب در #افعال، #صفات و #ذات است. و حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به قول مطلق؛ ماهِ رمضان را پوشانندۀ ذنوب معرّفی میفرمایند، که؛
🔅《رمضانُ المُكَفِّرُ》🔅
📚مستدرك الوسائل، ج۷، ص۵۴۴
🍃۞ چنین غوغایی در روزۀ ماه مبارک رمضان است.
☘️ و اینچنین است که در هر «شبِ» ماه مبارک رمضان، دو رکعت نماز وارد شده است که چکیدۀ صیامِ آن روز، مُسجَّل به سرّ الصلوةِ این معراج در معنا شود! (📚 این نماز، در کتب ادعیه و از جمله کتاب شریف مفاتیح الجنان آمده است)
🍃֎⇦ خواصّ؛ مراقب بر رعایتِ این هبه هستند.
🔰 میفرمایند:
🍃֎⇦ در هر رکعت، بعد از حمد، ۳ بار سورۀ توحید بایستی خوانده شود (که به این سه مرتبه؛ ان شاء الله توحید در مراتبِ سهگانه در وجود محقّق میگردد).
🍃֎⇦ و چون سلام داده شد، چهار تسبیح خاصّ و هفت بار تسبیحات اربعه را بخواند (لطائف دارد!).
🍃֎⇦ در آخر بگوید:
🔻◉【سُبحانكَ
🔻◉ سُبحانكَ
🔻◉ سُبحانكَ
💢 يا عظِيمُ اغْفِرْ لِيَ «الذَّنْبَ الْعَظيم»】
🍃֎⇦ و نهایتاً ده مرتبه #صلوات بفرستد. که صلۀ مراتبِ عاشرۀ ایمانی است با باطن البواطنِ حقّﷻ، یعنی حضراتِ مبدأ الوجود؛ ائمۀ اطهار (علیهمالسّلام)
⇯֎💢 «اغْفِرْ لِيَ الذّنْبَ العَظيم»
یعنی؛
֎⇦ هر آنچه در صیامِ روزی که گذشت (صوم در فعل و صفت)؛ نهایتاً برای این بود که «الذَّنْبَ الْعَظِيم» که انیّت من بوده، به عظمتِ حقّﷻ، پوشیده و کنار گذاشته شود، تا روزهدارِ ذاتیِ او باشم (صوم در ذات).
🍃⇯֎ «طُوبَى لِمَنْ عَمِلَ بِسُنّةِ الدّينِ وَ اقْتَفَى آثارَ النّبِيّين»
📚غرر الحکم
♻️ جمع بندی:
🌿۞ صیام، حقیقتِ تمامِ اشیاء است. و همۀ اشیاء، تکویناً و در نفس و کینونتِ خویش؛
❂☜ ذاتاً مسبّح و صائم هستند و خدا را نشان میدهند و فریادِ «نه مَن، بلکه تو» سر میدهند.
🍃֎⇦ مؤمنین امّا، به اختیار خویش، و در نقطۀ مؤمن بودن، تکوین را تا به تشریع، ممدود میسازند و جانشان میگوید:
ز هر چه غیر یــار «استغفر الله»
ز «بودِ» مُستعــار «استغفر الله»
دمی کان بگذرد بی یادِ رویَـش
از آن دم بیشمــــار «استغفر الله»
#فیض_کاشانی (ره)
«الحمدللهِ الّذي يَخْلُقُ وَ لَمْ يُخْلَقْ
وَ يَرْزُقُ وَ لاَ يُرْزَقُ
وَ يُطْعِمُ وَ لاَ يُطْعَم»
📚 دعای افتتاح
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_صیام_حقیقت_اشیاء
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🍃۞ امّا بیشتر دقّت کنیم:
֎⇦ بزرگیِ خداوند آنچنانی است که معادل ندارد و اصلاً چیزی جز خداوند و تجلیّات خداوند نیست که در مقابل، و تصوّرِ معادل بیاید. بنابراین؛ آنجائی که جزا؛ خداوند میباشد، آنجا ظهورِ خود خدا بوده است.
🍃🌕⇦ عبد صائم؛ صائم از مفطراتِ عملی، صائم از مفطرات خُلقی، تا برسد به اینکه صائم از مفطراتِ ذاتی است.
یعنی او؛
➀🔺اعمالی را که باعثِ باطل شدنِ روزه میشود، ترک میکند.
❂☜ که این #توحید_افعالی است و ظهور خداوند در افعال اوست.
➁🔺و خُلقیاتی را که باعثِ باطل شدنِ روزه در باطنِ صفاتش بشود، نیز ترک میکند.
❂☜ که این #توحید_صفاتی است و ظهور خداوند در صفات اوست.
➂🔺و فراتر اینکه؛ بودنش در کنار خدا را ترک میکند.
❂☜ که این #فنای_ذاتی است و #توحید_ذاتی است و ظهور ذاتِ خداوند در این عبد است.
❇️⇯⇦ یعنی صائم؛ این بنده نیست، بلکه خداوند تا این بنده است و آنقدر صوم، شرافت دارد که دستِ انسان (به حسب ظاهر) هم در کار نیست. و برای همین به حسبِ ظاهر؛ این بنده در روزه، کاری نمیکند و روزه ظهوری ندارد.
🍃❂☜ بلکه «روزه؛ اجتناب است، و نه عمل»
🔰 بنابراین خداوند تا این بنده است، همانطور که میفرماید:
🔻【 أ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ】🔺
✾ آيا شما آن را مىرويانيد يا ما رويانندهايم؟
📘سورۀ واقعه، آیۀ ۶۴
🔰 و یا میفرماید:
🔻【 و ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمى وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً】🔺
✾ و وقتى [ريگها را] انداختى، اين تو نبودى كه انداختى، بلكه خدا بود كه انداخت، تا مؤمنان را بدين وسيله به امتحانِ خوبى از جانب خود بيازمايد.
📘سورۀ انفال، آیۀ ۱۷
🍃֎⇯⇦ و این وحدت؛ آنقدری است که اگر بگوییم صائم ☜ انسان است؛ درست گفتهایم.
و اگر بگوییم صائم ☜ خداوند است؛ باز هم درست گفتهایم.
☀️🍃֎⇦ و این است «مقام تحیّر» ...
که به هرجا بایستی؛ تو ایستادهای، ولی آن حقیقت؛ توقّف در مقامی دونِ مقامی ندارد.
هم در معبود، تمامْ ظهور است و هم در عبد.
هم در مذکور بودن است و هم در ذاکر بودن و قسّ علی هذا ...
چنان که در #دعای_جوشن_کبیر میخوانیم:
🔅【 يَا خَيْرَ ذَاكِرٍ وَ مَذْكُورٍ
يَا خَيْرَ شَاكِرٍ وَ مَشْكُورٍ
يَا خَيْرَ حَامِدٍ وَ مَحْمُودٍ
يَا خَيْرَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
يَا خَيْرَ دَاعٍ وَ مَدْعُوٍّ
يَا خَيْرَ مُجَابٍ وَ مُجِيبٍ
يَا خَيْرَ مُونِسٍ وَ أَنِيس
يَا خَيْرَ حَبِيبٍ وَ مَحْبُوب】🔅
♻️ تکرار میکنم:
🍃֎⇦ عبدِ صائم در هر یک از مراتب توحیدی (صائم در افعال، صائم در صفات، صائم در ذات)، به همان اندازه که صائم است، فانی در حقّﷻ است. و او نیست و حقّﷻ هست. و برای همین که جزای حقّﷻ، خودِ حقّﷻ است ❂☜ خداوند میفرماید؛
🔻«الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا اجزيٰ به»🔺
📚 مصباح الشريعة، ص۱۳۶
🔰 این لطیفه را در قرآن نظر کنیم تا إن شاء الله بیش از پیش در جانمان نشسته و مَناط و معیارِ آن همیشه در دستان معرفتمان باشد:
🍃🌕⇦ در سورۀ حضرت یوسف (علیه السّلام) بیان شده است که وقتی آن جام طلای حضرت یوسف (؏) به حسبِ ظاهر گم شد و در بــــارِ برادرش بنیامین پیدا شد، چنین گفتند:
🔸【 قالُوا جَــــــزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ في رَحْلِهِ
❂☜فهُــــوَ جَزاؤُه】🔸
✾ گفتند: سزايش آن است كه هر كه [جام مذکور] در بارِ وى يافت شد،
❂☜ او خودش سزاى آن است.
📘سورۀ یوسف علیه السّلام، آیۀ ۷۵
♦️【 فَهُــــوَ جَزاؤُه】 ♦️
֎⇯ دقّت فرمودید؟!
🍃֎⇦ خداوند؛ خودش را در این عبدِ صائم میبیند (صوم، صمدیّت و جلال خداست). و جزای صوم در عبد صائم، گرفتنِ عبد است.
که این «گرفتن»؛
❂☜ فنای خاصّ #عبد در معبود است.
پس معبود؛ خودش را به عبد، جزا داده است.
«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا حَمِدْتَ نَفْسَكَ
وَ أَفْضَلَ مَا حَمِدَكَ الْحَامِدُونَ»
📚 از ادعیه ماه مبارک رمضان
إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۱۶۳
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_حقتعالی_جزای_صیام
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
🍃۞ امّا بیشتر دقّت کنیم:
֎⇦ بزرگیِ خداوند آنچنانی است که معادل ندارد و اصلاً چیزی جز خداوند و تجلیّات خداوند نیست که در مقابل، و تصوّرِ معادل بیاید. بنابراین؛ آنجائی که جزا؛ خداوند میباشد، آنجا ظهورِ خود خدا بوده است.
🍃🌕⇦ عبد صائم؛ صائم از مفطراتِ عملی، صائم از مفطرات خُلقی، تا برسد به اینکه صائم از مفطراتِ ذاتی است.
یعنی او؛
➀🔺اعمالی را که باعثِ باطل شدنِ روزه میشود، ترک میکند.
❂☜ که این #توحید_افعالی است و ظهور خداوند در افعال اوست.
➁🔺و خُلقیاتی را که باعثِ باطل شدنِ روزه در باطنِ صفاتش بشود، نیز ترک میکند.
❂☜ که این #توحید_صفاتی است و ظهور خداوند در صفات اوست.
➂🔺و فراتر اینکه؛ بودنش در کنار خدا را ترک میکند.
❂☜ که این #فنای_ذاتی است و #توحید_ذاتی است و ظهور ذاتِ خداوند در این عبد است.
❇️⇯⇦ یعنی صائم؛ این بنده نیست، بلکه خداوند تا این بنده است و آنقدر صوم، شرافت دارد که دستِ انسان (به حسب ظاهر) هم در کار نیست. و برای همین به حسبِ ظاهر؛ این بنده در روزه، کاری نمیکند و روزه ظهوری ندارد.
🍃❂☜ بلکه «روزه؛ اجتناب است، و نه عمل»
🔰 بنابراین خداوند تا این بنده است، همانطور که میفرماید:
🔻【 أ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ】🔺
✾ آيا شما آن را مىرويانيد يا ما رويانندهايم؟
📘سورۀ واقعه، آیۀ ۶۴
🔰 و یا میفرماید:
🔻【 و ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمى وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً】🔺
✾ و وقتى [ريگها را] انداختى، اين تو نبودى كه انداختى، بلكه خدا بود كه انداخت، تا مؤمنان را بدين وسيله به امتحانِ خوبى از جانب خود بيازمايد.
📘سورۀ انفال، آیۀ ۱۷
🍃֎⇯⇦ و این وحدت؛ آنقدری است که اگر بگوییم صائم ☜ انسان است؛ درست گفتهایم.
و اگر بگوییم صائم ☜ خداوند است؛ باز هم درست گفتهایم.
☀️🍃֎⇦ و این است «مقام تحیّر» ...
که به هرجا بایستی؛ تو ایستادهای، ولی آن حقیقت؛ توقّف در مقامی دونِ مقامی ندارد.
هم در معبود، تمامْ ظهور است و هم در عبد.
هم در مذکور بودن است و هم در ذاکر بودن و قسّ علی هذا ...
چنان که در #دعای_جوشن_کبیر میخوانیم:
🔅【 يَا خَيْرَ ذَاكِرٍ وَ مَذْكُورٍ
يَا خَيْرَ شَاكِرٍ وَ مَشْكُورٍ
يَا خَيْرَ حَامِدٍ وَ مَحْمُودٍ
يَا خَيْرَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
يَا خَيْرَ دَاعٍ وَ مَدْعُوٍّ
يَا خَيْرَ مُجَابٍ وَ مُجِيبٍ
يَا خَيْرَ مُونِسٍ وَ أَنِيس
يَا خَيْرَ حَبِيبٍ وَ مَحْبُوب】🔅
♻️ تکرار میکنم:
🍃֎⇦ عبدِ صائم در هر یک از مراتب توحیدی (صائم در افعال، صائم در صفات، صائم در ذات)، به همان اندازه که صائم است، فانی در حقّﷻ است. و او نیست و حقّﷻ هست. و برای همین که جزای حقّﷻ، خودِ حقّﷻ است ❂☜ خداوند میفرماید؛
🔻«الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا اجزيٰ به»🔺
📚 مصباح الشريعة، ص۱۳۶
🔰 این لطیفه را در قرآن نظر کنیم تا إن شاء الله بیش از پیش در جانمان نشسته و مَناط و معیارِ آن همیشه در دستان معرفتمان باشد:
🍃🌕⇦ در سورۀ حضرت یوسف (علیه السّلام) بیان شده است که وقتی آن جام طلای حضرت یوسف (؏) به حسبِ ظاهر گم شد و در بــــارِ برادرش بنیامین پیدا شد، چنین گفتند:
🔸【 قالُوا جَــــــزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ في رَحْلِهِ
❂☜فهُــــوَ جَزاؤُه】🔸
✾ گفتند: سزايش آن است كه هر كه [جام مذکور] در بارِ وى يافت شد،
❂☜ او خودش سزاى آن است.
📘سورۀ یوسف علیه السّلام، آیۀ ۷۵
♦️【 فَهُــــوَ جَزاؤُه】 ♦️
֎⇯ دقّت فرمودید؟!
🍃֎⇦ خداوند؛ خودش را در این عبدِ صائم میبیند (صوم، صمدیّت و جلال خداست). و جزای صوم در عبد صائم، گرفتنِ عبد است.
که این «گرفتن»؛
❂☜ فنای خاصّ #عبد در معبود است.
پس معبود؛ خودش را به عبد، جزا داده است.
«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا حَمِدْتَ نَفْسَكَ
وَ أَفْضَلَ مَا حَمِدَكَ الْحَامِدُونَ»
📚 از ادعیه ماه مبارک رمضان
إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۱۶۳
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_حقتعالی_جزای_صیام
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
▪️
⇩ 🔲 به بیانی:
❐ روز ۱۹ ام = «یوم القائم» = روز ظهورِ افعال حقّ تعالی یعنی روزِ ظهورِ #توحید_افعالی است.
❐ روز ۲۰ ام = «یوم الکرة» = روز ظهورِ صفاتِ حقّ تعالی یعنی روز ظهورِ #توحید_صفاتی است.
❐ روز ۲۱ ام = «یوم القیامة» = روز ظهورِ ذات حقّ تعالی یعنی روز ظهورِ #توحید_ذاتی است.
👁🗨 امّا از نظر دقت در حقیقتِ امر، دانستنِ این نکته ضروری است:
▼ حضرت "قائم" علیه السلام حقیقت و باطنِ "قیامت" هستند. و اینکه روز ظهور ایشان، ظهورِ توحید افعالی است، به قوّت ذات بودنِ ایشان است. یعنی ایشان در خلوتِ اطلاق نمانده بلکه به اطلاقِ خویش در نهایتِ علی الاطلاق بودن که همان افعال است، ظاهر شدهاند. و در حقیقتِ طومارِ تمام مراتبِ ذات و صفت و فعل را در هم پیچیدهاند. بنابراین هرچند "یوم القیامة" با ظهورِ توحید افعالی تطبیق شخصی دارد، ولی حضرتِ "قائم" علیه السلام، حقیقت و باطن و جان قیامت بوده و برپایی آناً فآناً قیامت، حضرتِ "قائم" (علیه السلام) میباشند.▲
الا لعنة الله عَلَی القوم الظالمین.
#لطیفه_تطبیق_ایام_شهادت_مولیع_با_ایام_الله
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─
.
⇩ 🔲 به بیانی:
❐ روز ۱۹ ام = «یوم القائم» = روز ظهورِ افعال حقّ تعالی یعنی روزِ ظهورِ #توحید_افعالی است.
❐ روز ۲۰ ام = «یوم الکرة» = روز ظهورِ صفاتِ حقّ تعالی یعنی روز ظهورِ #توحید_صفاتی است.
❐ روز ۲۱ ام = «یوم القیامة» = روز ظهورِ ذات حقّ تعالی یعنی روز ظهورِ #توحید_ذاتی است.
👁🗨 امّا از نظر دقت در حقیقتِ امر، دانستنِ این نکته ضروری است:
▼ حضرت "قائم" علیه السلام حقیقت و باطنِ "قیامت" هستند. و اینکه روز ظهور ایشان، ظهورِ توحید افعالی است، به قوّت ذات بودنِ ایشان است. یعنی ایشان در خلوتِ اطلاق نمانده بلکه به اطلاقِ خویش در نهایتِ علی الاطلاق بودن که همان افعال است، ظاهر شدهاند. و در حقیقتِ طومارِ تمام مراتبِ ذات و صفت و فعل را در هم پیچیدهاند. بنابراین هرچند "یوم القیامة" با ظهورِ توحید افعالی تطبیق شخصی دارد، ولی حضرتِ "قائم" علیه السلام، حقیقت و باطن و جان قیامت بوده و برپایی آناً فآناً قیامت، حضرتِ "قائم" (علیه السلام) میباشند.▲
الا لعنة الله عَلَی القوم الظالمین.
#لطیفه_تطبیق_ایام_شهادت_مولیع_با_ایام_الله
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
▪️سخن از یاران حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در کربلاست.
کربلا، میدان ظهورِ این عاشقانِ منتخَب است. آن سرزمینی که مولایمان علی (علیه السلام) وصفش را فرمود 🔻〖مَصَارِعُ عُشَّاق〗🔺(📚 بحار الأنوار ، ج۴۱،ص۲۹۵).
▪️در کربلا؛
ائمه اطهار(ع) نفسِ حضرت باریتعالی و شخصِ«الاسماء الحسنی» هستند. حضرت حقّ، به خودیّت خویش - یعنی حضرات آل الله(ع)- «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد؛📚البلد الأمين،ص۲۵» است.
(عزیز؛ به معنایِ نفوذ ناپذیر)
یارانِ با وفایِ حضرتِ سیّد الشهدا(ع) که مظهرِ ۷۲ حرف از ۷۲ حرفِ اسم اعظم حضرت حقّ بوده و شخصِ «جُند الله» هستند؛ مظهرِ حقیقیِ «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد» بودنِ باریتعالی میباشند. و حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)شخصِ وفا هستند و مظهر اسم "وَفی"ِ حقّ تعالی.
یاران، به مقامِ وافی بودنِ حضرت ابا الفضل العباس(س)، فانی در اسمِ مستأثِر یعنی حقیقتِ ذات باریتعالی هستند.
حضرت الوتر الموتور، ابا عبد الله الحسین(ع)، آن حقیقت مسمّایند که از باطن البواطنِ ذات، تا ظاهر الظواهرِ اسماء ، اطلاقِ حضور دارند. و در جلوۀ «اسمِ مُستَـأثِر» باطن و ظاهر را در وحدتِ حقیقی جمع مینمایند.
▪️۷۲ یار، جلواتِ مسمّی (حضرت امام حسین ع) در ۷۲ حرفِ #اسم_اعظم هستند.
🔸اما پس چرا حضرت حرّ (ع) که یکی از این ۷۲جلوه است، مانعِ بازگشت حضرت ابا عبد الله (علیه السلام) میشوند؟!
🔹عرض شد که حقیقت مسمّی به اسمائش جلوه میکند.
حضرت حرّ (ع) ظهورِ یکی از ۷۲ اسم این مسمّی هستند که حضرت ابا عبد الله(ع) در مورد ایشان میفرمایند:
🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ
«حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺
تو تمامِ آزادگی هستی، همان طور که مادرت تو را «حــــرّ» نامید.
در دنیا و آخرت آزاد هستی.
(📚 اللهوف، ص۱۰۴)
کلامِ آل الله (ع) بحرِ موّاج دقائق است. و ایضاً این کلامِ نورانی . امّا همان قدری اشاره میشود که برای ادامۀ بحث لازم است:
حضرت(ع) نمیفرمایند چه وقتی از دنیا، حرّ هستی و چه وقتی حرّ نبودی. بلکه مطلقاً فرمودند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» ... «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺.
این مطلب، بدان معنی است که تمام حرکات و سَکَنات، رفتار و افعال حضرت حرّ (ع) در طولِ دنیا و آخرت، خارج از حرّیّت نیست.
و بیانِ «الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» که مطرح کردنِ دو متقابل است، بیحدّی را بیان میفرماید. یعنی آنکه "الحرّ" است، در حریّت، بیحدّ و مطلق است. و بیانِ غوغا و بیقراریِ حریّتِ او 🔻〖 «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة〗🔺است.
▪️حرّ بودن، آزاد بودن است که آزاد بودن و حریّت، عبدِ خدا بودن است. چون خداوند، مطلقِ حقیقی یعنی آزادیِ بیحدّ است، عبد او که فانی در اوست، حرّ است و آزاد. که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُــرّاً 』🔅
بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده.
(📚 تحف العقول، ص۷۷)
حرّیّت در سه مرتبۀ اصلی است :
➊ آزاد در مرتبۀ #فعل (عبد در افعال »» #توحید_افعالی)
➋ آزاد در مرتبۀ #صفت (عبد در صفات »» #توحید_صفاتی)
➌ آزاد در مرتبۀ #ذات (عبد در ذات »» #توحید_ذاتی)
وقتی حضرت سیّد الشهدا(ع) که وجود مطلق هستند میفرمایند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ . «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺یعنی ؛
تو تمامِ حرّیت هستی(یعنی حرّیّت در فعل و صفت و ذات). بطوریکه چون "أنْتَ «الْحُــــرُّ»"، مادرت از شدّت حریّتِ تو، اسمِ تو را "حــرّ" نهاد.
و مادرَت، تــو را به حقیقتِ خودَت اسم گذاری نمود و اسمَت را خودَت آوردی (اسم توقیفی).
🔲 «حرّیت» ؛ بیانِ دیگری از #اطلاق است.
منشأ آزاد بودن، حقیقتِ آزادگی است که آن آزاد بودنِ مطلق است. که دیگر متعلَّق آزاد بودن مطرح نیست که بگوییم "آزاد از «چه چیزی» یا «چه کسی»؟!".
این علوّ معنا را اگر تنزیل دهیم، بعد از آن بیان میشود که ؛ «حرِّ» مطلق، از «حــُـرّْ بودن» نیز رها و آزاد است.
(فتأمّل!)
آنکس که حرّ مطلق بود، تمام مراتب وجودیش ظهورِ حریّت است. حتّی اگر به حسب ظاهر خلافِ حرّیت به نظر برسد که فرمودند :
🔻『 إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ』🔺
همانا آزاده آن است که بر همۀ احوالش آزاد است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲،ص۸۹)
••●🔽●••
⚠️ نکته (اسم توقیفی):
■ نامگذاریِ حضرتِ حرّ، جلوۀ اسم توقیفی است و جلوۀ آزاد بودنِ مسمّاست. از این رو از تفوّقی که دارد "حُـرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِـرَة" است.
◘ حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
◼️ 『 الشقي شقي في بطن امّه، و السعيد سعيد في بطن امّه』 🔲
شقی در بطنِ مادرش شقی است و سعید در بطنِ مادرش سعید است.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص: ۱۸)
••●🔼●••
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
▪️سخن از یاران حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در کربلاست.
کربلا، میدان ظهورِ این عاشقانِ منتخَب است. آن سرزمینی که مولایمان علی (علیه السلام) وصفش را فرمود 🔻〖مَصَارِعُ عُشَّاق〗🔺(📚 بحار الأنوار ، ج۴۱،ص۲۹۵).
▪️در کربلا؛
ائمه اطهار(ع) نفسِ حضرت باریتعالی و شخصِ«الاسماء الحسنی» هستند. حضرت حقّ، به خودیّت خویش - یعنی حضرات آل الله(ع)- «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد؛📚البلد الأمين،ص۲۵» است.
(عزیز؛ به معنایِ نفوذ ناپذیر)
یارانِ با وفایِ حضرتِ سیّد الشهدا(ع) که مظهرِ ۷۲ حرف از ۷۲ حرفِ اسم اعظم حضرت حقّ بوده و شخصِ «جُند الله» هستند؛ مظهرِ حقیقیِ «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد» بودنِ باریتعالی میباشند. و حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)شخصِ وفا هستند و مظهر اسم "وَفی"ِ حقّ تعالی.
یاران، به مقامِ وافی بودنِ حضرت ابا الفضل العباس(س)، فانی در اسمِ مستأثِر یعنی حقیقتِ ذات باریتعالی هستند.
حضرت الوتر الموتور، ابا عبد الله الحسین(ع)، آن حقیقت مسمّایند که از باطن البواطنِ ذات، تا ظاهر الظواهرِ اسماء ، اطلاقِ حضور دارند. و در جلوۀ «اسمِ مُستَـأثِر» باطن و ظاهر را در وحدتِ حقیقی جمع مینمایند.
▪️۷۲ یار، جلواتِ مسمّی (حضرت امام حسین ع) در ۷۲ حرفِ #اسم_اعظم هستند.
🔸اما پس چرا حضرت حرّ (ع) که یکی از این ۷۲جلوه است، مانعِ بازگشت حضرت ابا عبد الله (علیه السلام) میشوند؟!
🔹عرض شد که حقیقت مسمّی به اسمائش جلوه میکند.
حضرت حرّ (ع) ظهورِ یکی از ۷۲ اسم این مسمّی هستند که حضرت ابا عبد الله(ع) در مورد ایشان میفرمایند:
🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ
«حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺
تو تمامِ آزادگی هستی، همان طور که مادرت تو را «حــــرّ» نامید.
در دنیا و آخرت آزاد هستی.
(📚 اللهوف، ص۱۰۴)
کلامِ آل الله (ع) بحرِ موّاج دقائق است. و ایضاً این کلامِ نورانی . امّا همان قدری اشاره میشود که برای ادامۀ بحث لازم است:
حضرت(ع) نمیفرمایند چه وقتی از دنیا، حرّ هستی و چه وقتی حرّ نبودی. بلکه مطلقاً فرمودند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» ... «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺.
این مطلب، بدان معنی است که تمام حرکات و سَکَنات، رفتار و افعال حضرت حرّ (ع) در طولِ دنیا و آخرت، خارج از حرّیّت نیست.
و بیانِ «الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» که مطرح کردنِ دو متقابل است، بیحدّی را بیان میفرماید. یعنی آنکه "الحرّ" است، در حریّت، بیحدّ و مطلق است. و بیانِ غوغا و بیقراریِ حریّتِ او 🔻〖 «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة〗🔺است.
▪️حرّ بودن، آزاد بودن است که آزاد بودن و حریّت، عبدِ خدا بودن است. چون خداوند، مطلقِ حقیقی یعنی آزادیِ بیحدّ است، عبد او که فانی در اوست، حرّ است و آزاد. که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُــرّاً 』🔅
بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده.
(📚 تحف العقول، ص۷۷)
حرّیّت در سه مرتبۀ اصلی است :
➊ آزاد در مرتبۀ #فعل (عبد در افعال »» #توحید_افعالی)
➋ آزاد در مرتبۀ #صفت (عبد در صفات »» #توحید_صفاتی)
➌ آزاد در مرتبۀ #ذات (عبد در ذات »» #توحید_ذاتی)
وقتی حضرت سیّد الشهدا(ع) که وجود مطلق هستند میفرمایند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ . «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺یعنی ؛
تو تمامِ حرّیت هستی(یعنی حرّیّت در فعل و صفت و ذات). بطوریکه چون "أنْتَ «الْحُــــرُّ»"، مادرت از شدّت حریّتِ تو، اسمِ تو را "حــرّ" نهاد.
و مادرَت، تــو را به حقیقتِ خودَت اسم گذاری نمود و اسمَت را خودَت آوردی (اسم توقیفی).
🔲 «حرّیت» ؛ بیانِ دیگری از #اطلاق است.
منشأ آزاد بودن، حقیقتِ آزادگی است که آن آزاد بودنِ مطلق است. که دیگر متعلَّق آزاد بودن مطرح نیست که بگوییم "آزاد از «چه چیزی» یا «چه کسی»؟!".
این علوّ معنا را اگر تنزیل دهیم، بعد از آن بیان میشود که ؛ «حرِّ» مطلق، از «حــُـرّْ بودن» نیز رها و آزاد است.
(فتأمّل!)
آنکس که حرّ مطلق بود، تمام مراتب وجودیش ظهورِ حریّت است. حتّی اگر به حسب ظاهر خلافِ حرّیت به نظر برسد که فرمودند :
🔻『 إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ』🔺
همانا آزاده آن است که بر همۀ احوالش آزاد است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲،ص۸۹)
••●🔽●••
⚠️ نکته (اسم توقیفی):
■ نامگذاریِ حضرتِ حرّ، جلوۀ اسم توقیفی است و جلوۀ آزاد بودنِ مسمّاست. از این رو از تفوّقی که دارد "حُـرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِـرَة" است.
◘ حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
◼️ 『 الشقي شقي في بطن امّه، و السعيد سعيد في بطن امّه』 🔲
شقی در بطنِ مادرش شقی است و سعید در بطنِ مادرش سعید است.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص: ۱۸)
••●🔼●••
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
༺•✿ شرّ را ریشهکَن کُن! ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/316
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔷 حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند:
💠『 صدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ «الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب»』💠
🔹 سینۀ خردمند، صندوق سرّ اوست و گشادهروئی، دامِ دوستی، و بردباری، گور زشتیهاست.
(📚 نهج البلاغة ،للصبحي صالح، ص۴۶۹)
•┈••✾◆♦️◆✾••┈•
🔷 «توحید»، حقیقتی یکپارچه است که در عالم ساری و جاری است. موجودات جدای از یکدیگر نیستند.
🔹 «موجود»، اسم مفعول است. بدین معنا که «موجود»، بهره و حظّ از «وجود» دارد. و «وجود»، حضرت حقّتعالی جلّجلاله است که حقیقت و شیئیّتِ تمام اشیاء میباشد.
چنانچه فرمودند؛
💠 أنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّةِ.
(📚 الكافي، ط-الإسلامية، ج۱، ص۸۱)
🔹 اوست خدایی که در وصفش آمده است؛
💠『 أوَّلُ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرُ كُلِّ شَيْءٍ』
(📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج۱، ص۴۲۸)
🔷 در اشعار سعدی میخوانیم؛
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز «یک» گوهرند
👈🏻 شاید این بیت؛ عضو عضو بودن و جدا بودنِ انسانها و اشیاء را به ذهن تداعی کند، ولی به واقعِ امر اینطور نیست، بلکه تنها «یک» حقیقت است که جاری و ساری میباشد وُ آن حضرت احدِ واحد جلّجلاله است که اوست؛
💠『 واحِدُ الْبَاقِي «أَوَّلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرَهُ»』
(📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج۱، ص۸۰)
🔷 توحید، بیان کنندۀ این است که در عالم، «یک» وجود هست و آن حقّتعالی است که در هر کسی و هر شیئی جلوهگر است. بنابراین هر «موجودی»، به اندازۀ بهرهاش از وجودِ حقّ، تجلّیِ آن «وجود» است وُ فطرت و کینونتِ هر شیئی نشانگر این حقیقت است.
حضرت امام حسن عسکری علیهالسّلام میفرمایند:
💠『 أحْسِنْ ظَنَّكَ وَ لَوْ بِحَجَرٍ يَطْرَحُ اللَّهُ فِيهِ سِرَّهُ - فَتَتَنَاوَلَ نَصِيبَكَ مِنْه -.』
🔹 گمانت را نیکو کن اگر چه به سنگی باشد. که خداوند سرّش را در آن سنگ میافکند. -پس بهرۀ خود را از آن سنگ دریاب-.
(📚 بحارالأنوار، ج۷۲ ص۱۹۷)
🔷 سرّ خداوند، محدود و جزء جزء نیست، بلکه سرّ خداوند، خودیّت خداوندی است که او، بسیط است و مرکّب نیست.
نیز حضرتِ حقّ تعالی، حُسن مطلق است و نیکو گرداندنِ «ظنّ» (أَحْسِنْ ظَنَّكَ)، فانی شدنِ ظنّ در حضرتِ حقّ است.
🔹 پس؛
حُسْنِظنّ پیدا کردن در امری، یعنی یقین پیدا کردن به اینکه در آن امر، حضرتِ حقّ تعالی وجود دارد. و این نحوۀ وجود، نه حلول در شیء است، و نه اتحاد با آن. بلکه هر شیئی، جلوهای از جلواتِ حضرت حقّ است که بیانات آن در #مباحث_توحید در #کانال_معرفة_الحق گذشت.
(رجوع شود به 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/213)
🔹 اشخاص و افراد، در عالم به صورت پراکنده نیستند، بلکه تجلیّاتِ «یک» وجودند. پس حقیقتشان یک چیز است زیرا تجلّی، چیزی نیست جز ظهورِ حضرت متجلّی (⦅ يَا مُتَجَلِّي⦆ / المصباح للكفعمي، ص۳۵۷).
که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند:
💠 『 أتزعم انــّـکَ جرمٌ صغیرٌ؟ و فیکَ انْطَویٰ العالَمُ الاکبرُ.』
🔹 آیا [ای انسانِ مؤمن] گمان میکنی ناچیز هستی؟ در حالی که عالَم اکبر در تو پیچیده شده است.
(📚 الوافي، ج۲، ص۳۱۹)
✨ #عالم_اکبر چگونه در اشخاص پیچیده شده است؟
👈🏻 به فطرت.
🔹 که #فطرت؛ همان #توحید، همان #وجود و همان #ولایت است که تمام مخلوقات و موجودات، به اندازۀ حظّی که از «وجود» دارند، فطرت دارند، چنانچه در حدیث آمده است؛
💠『 فطَرَهُم جميعاً على التّوحيد.』
(📚 البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۳۴۲)
✨ امّا فطرت کیست؟
حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند؛
🔻『 أنا فِطرةُ العالمین.』🔺
(📚 خطبةالبیان)
🔹 پس #عالم_اکبر ، خودِ حضرات آلالله علیهمالسّلام هستند که تمام عوالمِ مُلکی و ملکوتی، نسبت به ایشان #عالم_اصغر بوده و چیزی از ظهور عالم اکبر است.
🔹 وصف حضرات آلالله علیهمالسّلام را در سورۀ یس بخوانیم که میفرماید؛
💎 『 کلُّ شیءٍ احْصیناهُ في «امامٍ مُبین»』
(📘 سورهٔیس، آیهٔ۱۲)
♦️ به اینجا که رسیدیم، حلقۀ گم شده پیدا شد. بدین صورت که اگر هر شخصی را به نورِ ولایت در عالَم ببینیم، «فطرت» او را مشاهده میکنیم. در نتیجه نه تنها تمام اشخاص، بلکه تمام اشیاء در فطرتِ آن شخص ، بالواقع جمع شده است.
👈🏻 پس اگر فطرت را بشناسیم [ که معیّت حضرات آلالله علیهمالسّلام است با هر موجودی و این، #قیومیت_معیه است و به این قیّومیّتِ معیّه است که هر موجودی، موجود است]، خواهیم دانست که به آن معیّت، عالم اکبر در فطرتِ هر شیئی جمع است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔹
༺•✿ شرّ را ریشهکَن کُن! ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/316
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔷 حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند:
💠『 صدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ «الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب»』💠
🔹 سینۀ خردمند، صندوق سرّ اوست و گشادهروئی، دامِ دوستی، و بردباری، گور زشتیهاست.
(📚 نهج البلاغة ،للصبحي صالح، ص۴۶۹)
•┈••✾◆♦️◆✾••┈•
🔷 «توحید»، حقیقتی یکپارچه است که در عالم ساری و جاری است. موجودات جدای از یکدیگر نیستند.
🔹 «موجود»، اسم مفعول است. بدین معنا که «موجود»، بهره و حظّ از «وجود» دارد. و «وجود»، حضرت حقّتعالی جلّجلاله است که حقیقت و شیئیّتِ تمام اشیاء میباشد.
چنانچه فرمودند؛
💠 أنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّةِ.
(📚 الكافي، ط-الإسلامية، ج۱، ص۸۱)
🔹 اوست خدایی که در وصفش آمده است؛
💠『 أوَّلُ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرُ كُلِّ شَيْءٍ』
(📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج۱، ص۴۲۸)
🔷 در اشعار سعدی میخوانیم؛
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز «یک» گوهرند
👈🏻 شاید این بیت؛ عضو عضو بودن و جدا بودنِ انسانها و اشیاء را به ذهن تداعی کند، ولی به واقعِ امر اینطور نیست، بلکه تنها «یک» حقیقت است که جاری و ساری میباشد وُ آن حضرت احدِ واحد جلّجلاله است که اوست؛
💠『 واحِدُ الْبَاقِي «أَوَّلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرَهُ»』
(📚 إقبال الأعمال، ط-القديمة، ج۱، ص۸۰)
🔷 توحید، بیان کنندۀ این است که در عالم، «یک» وجود هست و آن حقّتعالی است که در هر کسی و هر شیئی جلوهگر است. بنابراین هر «موجودی»، به اندازۀ بهرهاش از وجودِ حقّ، تجلّیِ آن «وجود» است وُ فطرت و کینونتِ هر شیئی نشانگر این حقیقت است.
حضرت امام حسن عسکری علیهالسّلام میفرمایند:
💠『 أحْسِنْ ظَنَّكَ وَ لَوْ بِحَجَرٍ يَطْرَحُ اللَّهُ فِيهِ سِرَّهُ - فَتَتَنَاوَلَ نَصِيبَكَ مِنْه -.』
🔹 گمانت را نیکو کن اگر چه به سنگی باشد. که خداوند سرّش را در آن سنگ میافکند. -پس بهرۀ خود را از آن سنگ دریاب-.
(📚 بحارالأنوار، ج۷۲ ص۱۹۷)
🔷 سرّ خداوند، محدود و جزء جزء نیست، بلکه سرّ خداوند، خودیّت خداوندی است که او، بسیط است و مرکّب نیست.
نیز حضرتِ حقّ تعالی، حُسن مطلق است و نیکو گرداندنِ «ظنّ» (أَحْسِنْ ظَنَّكَ)، فانی شدنِ ظنّ در حضرتِ حقّ است.
🔹 پس؛
حُسْنِظنّ پیدا کردن در امری، یعنی یقین پیدا کردن به اینکه در آن امر، حضرتِ حقّ تعالی وجود دارد. و این نحوۀ وجود، نه حلول در شیء است، و نه اتحاد با آن. بلکه هر شیئی، جلوهای از جلواتِ حضرت حقّ است که بیانات آن در #مباحث_توحید در #کانال_معرفة_الحق گذشت.
(رجوع شود به 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/213)
🔹 اشخاص و افراد، در عالم به صورت پراکنده نیستند، بلکه تجلیّاتِ «یک» وجودند. پس حقیقتشان یک چیز است زیرا تجلّی، چیزی نیست جز ظهورِ حضرت متجلّی (⦅ يَا مُتَجَلِّي⦆ / المصباح للكفعمي، ص۳۵۷).
که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند:
💠 『 أتزعم انــّـکَ جرمٌ صغیرٌ؟ و فیکَ انْطَویٰ العالَمُ الاکبرُ.』
🔹 آیا [ای انسانِ مؤمن] گمان میکنی ناچیز هستی؟ در حالی که عالَم اکبر در تو پیچیده شده است.
(📚 الوافي، ج۲، ص۳۱۹)
✨ #عالم_اکبر چگونه در اشخاص پیچیده شده است؟
👈🏻 به فطرت.
🔹 که #فطرت؛ همان #توحید، همان #وجود و همان #ولایت است که تمام مخلوقات و موجودات، به اندازۀ حظّی که از «وجود» دارند، فطرت دارند، چنانچه در حدیث آمده است؛
💠『 فطَرَهُم جميعاً على التّوحيد.』
(📚 البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۳۴۲)
✨ امّا فطرت کیست؟
حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند؛
🔻『 أنا فِطرةُ العالمین.』🔺
(📚 خطبةالبیان)
🔹 پس #عالم_اکبر ، خودِ حضرات آلالله علیهمالسّلام هستند که تمام عوالمِ مُلکی و ملکوتی، نسبت به ایشان #عالم_اصغر بوده و چیزی از ظهور عالم اکبر است.
🔹 وصف حضرات آلالله علیهمالسّلام را در سورۀ یس بخوانیم که میفرماید؛
💎 『 کلُّ شیءٍ احْصیناهُ في «امامٍ مُبین»』
(📘 سورهٔیس، آیهٔ۱۲)
♦️ به اینجا که رسیدیم، حلقۀ گم شده پیدا شد. بدین صورت که اگر هر شخصی را به نورِ ولایت در عالَم ببینیم، «فطرت» او را مشاهده میکنیم. در نتیجه نه تنها تمام اشخاص، بلکه تمام اشیاء در فطرتِ آن شخص ، بالواقع جمع شده است.
👈🏻 پس اگر فطرت را بشناسیم [ که معیّت حضرات آلالله علیهمالسّلام است با هر موجودی و این، #قیومیت_معیه است و به این قیّومیّتِ معیّه است که هر موجودی، موجود است]، خواهیم دانست که به آن معیّت، عالم اکبر در فطرتِ هر شیئی جمع است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔹
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•✿ شرّ را ریشهکَن کُن! ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/316
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🔷 حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند:
💠『 صدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ…
༺•✿ شرّ را ریشهکَن کُن! ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/316
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🔷 حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام میفرمایند:
💠『 صدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ…