کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🚩

🍀 قدم سوّم - طهارت در مقام جلوَت و طهارت در مقامِ خلوَت؛

با طیّ کردنِ دو قدم نخست، این بیان آسان می‌گردد که [در تحلیل]؛

🔅 طهارت در مقامِ جلوَت (یعنی در عالَم مخلوقات)، طهارت با در نظر گرفتنِ متعلّقات است.
🔅 امّا طهارت در مقامِ خلوَت (پیش از مخلوقات)، طهارتی مافوقِ تعلّقات است.


🍀 قدم چهارم - زائر به زیارت فانی در مزور می‌شود؛

🔅 زیارت؛ «حضور الزائر عند المزور» است (مزور یعنی زیارت شونده).
باید زائر نزد مزور حاضر باشد، تا زیارت کرده باشد.
حضور داشتن، فناست.
زائر در هر مرتبه (ذات و صفت و فعل) و به هر اندازه که زائر باشد، فانی در مزور است. یعنی دیگر او، به خودیّت خود نیست، بلکه مزور به او جلوه‌گر است.
[این مهمّ را خوب باید نوش کرد].

🔅 معرفت در زیارت، به میزانِ مُوَلّیٰ‌علیه بودنِ شخصِ زائر بستگی دارد. هر چقدر پذیرش ولایتِ این شخصِ زائر، افزون باشد، او مُوَلّیٰ‌علیه برتری است وَ در نتیجه معرفتش در زیارت بالاتر است وُ فنایش در مزور، بیشتر...

👈🏻 پس اگر بخواهیم ببینیم زائرِ «با معرفتْ به زیارتنامه»، (یعنی با ولایت) چه مقامی در حالِ این زیارت دارد، باید در آن زیارتنامه‌ای که وارد شده است، دقیق شویم.
[بعد از معیارِ مُوَلّیٰ‌علیه بودنِ زائر] هر زیارتی -با زیارتنامۀ خاصّ- بر اساس آن زیارتنامه رتبه بندی می‌شود.

👈🏻 💠زیارتنامه، شناسنامۀ زائر است💠

#شناسنامه که بیان می‌شود، به معنایِ چند برگ کاغذ که نام کسی و مشخصاتش را در آن بنویسند، نیست. منظور، هویّتِ زائر است. که مکتوبِ وجودیِ زائر است. همان نامه‌ای که در قیامت به دستِ شخص می‌دهند و در حقیقت، هویّت او که مکتوبِ وجودیِ او و فتراک و محورِ هستیِ اوست؛ به جلوۀ «مکتوب» ظاهر می‌گردد.
👈🏻 و این شناسائی او، که در حقیقت، هویّتِ اوست؛ نامۀ این شخص خواهد بود و نامِ حقیقی و نموِ باطن تا ظاهرش را بالمَرّه، هویدا می‌کند...


📕 هر زیارتنامه‌ای، مَرتبتِ زیارت و زائر را بیان می‌نماید. یعنی می‌فرماید که مزور به کدام مقام و در چه منزلی، متجلّی شده است.


🍃 الغرض؛ در این زیارتنامه؛ مقامِ خلوَت و جلال حضرت صدیقۀ طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها بیان می‌شود.
و یکی از بیانهایی که برای نیامدنِ «سلام» در بعضی از نسخِ این زیارت شریف مطرح است؛ همین مقامِ جلالَت است. که حضرت زهرا سلآم‌الله‌علیها را به در مقامِ "#فاطمه" و "#مطهره" زائر هستیم. که این جلالَت؛ دار السّلام است و برای سلام، مبدأ است و مافوقِ تعیّنِ «سلام» می‌باشد...

بنابراین زائر حقیقی (یعنی زائرِ با معرفت به این زیارتنامه) وقتی حضرت طاهره سلآم‌الله‌علیها را زیارت کند؛ مقامِ خلوَت و جلال حضرت طاهرۀ مطهّره سلآم‌الله‌علیها از او جلوه‌گر می‌شود. چون عرض شد که زائر در خالصۀ «زیارت»؛ کسی نیست جز جلوۀ مزور...


در نتیجه وقتی بیان می‌دارد؛
🔻"بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِك"🔺
👈🏻 که طهارتِ «مطلقه» -که پیشتر از عالَم خلقت (جلوَت) برای حضرت طاهره مطهره سلآم‌الله‌علیها مطرح شد-، در این زائر، ظاهر می‌گردد.

🔆 که بیان شد؛ طهارت مطلقه، طهارتی مافوقِ آن طهارتی است که متعلَّق دارد. و طهارتِ با تعلُّق، رشحه‌ای از رشحاتِ طهارتِ مطلقه است.


🚩
.
💠حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقام عصمة اللهی 💠
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅

💠 اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آل الله(ع) توقیفی است. یعنی آنچه هستند، به جلوۀ کلّی اسم، ظاهر گشته است.
لقبی از القابِ حضرات آل الله(علیهم السلام) "قائم" است. "قائم" اسم فاعل است که چون بدون قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(ع) هستند. و حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند:

🔹" إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ"🔹
📚نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 212

قوام چنانچه در ملئیت و اطلاقِ حقیقی باشد؛ به عَلَی الاطلاق و جوشش و تجلّی، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، امرِ به قیام میکند و میفرماید :

💎"قُم اللّیل إلّا قلیلاً"💎
[ای حضرت رحمة للعالمین-ص- !]
آنطور بپاخیز که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
(سورۀ حضرت مُزَمّل -ص-،آیۀ 2)


🔅 #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛جز به خودش، قابل تعریف نیست.

هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوه‌ای از جلواتِ حضرتِ وجود(عزّوجلّ) است.

مخاطب امرِ «قم»ِ حضرتِ وجود(عزّوجلّ)، راسِم موجودات است.
و از مقامِ اولِی الامر بودنش [یعنی «مبدأ الوجود» بودنش که در طبق حدیث طارق، بیان فرمودند، امام «مَبْدَأُ الْوُجُود» است/ بحار،ج‏25، ص: 174]، خداوند، [به خودِ آل الله ع]، آمرِ امرِ "قُـــم"می‌باشد.


🔻
نکته : امرِ مطلق، "امر الله" است که خودِ ائمۀ اطهار(ع) می‌باشند که فرمودند 🔹"نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"🔹(📚بحار الانوار، ج‏52، ص: 46). و امرِ "قُم" و هر امرِ دیگری در عالَم وجود، جلوه‌ای از جلواتِ امر مطلق بودنِ آل الله(ع) است. که یا به حیثیتِ اثباتِ "امر الله" (که "الا هو"یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان است)، در "امر" می‌آیند. و یا به حیثیتِ نفیِ "امر الله" بودنِ خود(که "لا هو"یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان است)، در "امر" می‌آیند.
و به هر صورت هیچ گریزی از حکومت "امر اللهی" و "اولی الامر" بودنِ حضرتشان است.
🔺


به امرِ "قُم" مذکور؛ قیّومیّت مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
(برای بحث قیومیّت مطلقه و معیه رجوع شود به #کانال_معرفة_الحق )


شدّتِ قوام و قائم بودنِ آل الله(ع)، آورنده و منشئِ امرِ «قُم» است.

🍃 او که از وساطت و جلالَتِ "امر الله" بودن؛ در جلالِ اولی الامری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود امر می‌کند : «قُـم»
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
به امرِ «قـُـم»، از کتْم عصمت و مبدئیت وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور آورد.

پس؛
«قُم»، ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقیست.
.
.
🔰 الغرض؛
چون آن حقیقت به جلوه آید؛ شهره‌اش، حضرتِ #معصومه سلام الله علیها، و شهر و وطنش، «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند. و به عین شخصی اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آنست(بحار،ج‏57، ص: 213).

که فرمودند که قم، حرم ماست. و فرمودند در آخر الزمان، قم؛ مکان امن عالم است.
که #حرمنا؛ حرمتِ جلالیست و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
و #امن؛ قرار امنیِ جمالی است که همان، وجود است.

هرکسی و هر شیئی به اصل خویش، آرام است و در امن و امان.

🔰 شهرِ قم؛ ظاهری برای حضرتِ معصومه سلام الله علیها است.

اهل آخرت در حد#امن آرامند؛ به طلبِ جنّت متوقف میشوند.
اما اهل الله که بیقرار#صاحب_امن هستند؛ طلبشان بیش از جنّتِ امن و امان( یعنی وجود، #اخلاص،توحید) می‌باشد.پس برای جلالتِ جنّت و وجود،#شفیع می‌طلبند.

🔅 شفیعِ اهل الله، کسی نیست جز آنکه معصومهٔ آن حقیقت.
آنکه آینهٔ تام و تمامِ عصمة الله است.‌ که در بکارتِ وحدت و‌ خفای جنّتِ وجود،شفیعه می‌باشد(وجهی برای مجرّد ماندن حضرت معصومه س؛ مجرّد بودنِ مقام خفاست). و تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان؛دستگیری موحدین است. و‌ آنان را از وجود و مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص، به جلالت و مقام عصمت و‌ #کمال_الاخلاص سیر میدهند.

از این رو؛ شفیعهٔ «في الجنة»اند (و نه صرفاً "للجنّة") که در زیارت شریفشان می‌خوانیم:

🔻"إشفعي لنا في الجنة"🔺







#لطیفه_قم
#قم_اللیل_الا_قلیلا
#فاطمه_معصومه_شفیعه_مقام_جلال
🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


📧 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
.
💠حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقام عصمة اللهی 💠
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅

💠 اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آل الله(ع) #توقیفی است. یعنی آنچه هستند، به جلوۀ کلّیِ #اسم، ظاهر گشته است.
لقبی از القابِ حضرات آل الله(علیهم السلام) "#قائم" است. "قائم" اسم فاعل است که چون بدون قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(ع) هستند. و حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:

🔹" إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ"🔹
📚نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 212

قوام چنانچه در ملئیت و اطلاقِ حقیقی باشد؛ به عَلَی الاطلاق و جوشش و تجلّی، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، امرِ به قیام میکند و می‌فرماید :

💎"قُم اللّیل إلّا قلیلاً"💎
[ای حضرت رحمة للعالمین-ص- !]
آنطور بپاخیز که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
(سورۀ حضرت مُزَمّل -ص-،آیۀ 2)


🔅 #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛جز به خودش، قابل تعریف نیست.

هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوه‌ای از جلواتِ حضرتِ وجود(عزّوجلّ) است.

مخاطب امرِ «قُــم» ِ حضرتِ وجود(عزّوجلّ)، راسِم موجودات است.
و از مقامِ اولِی الامر بودنش [یعنی «مبدأ الوجود» بودنش که طبق حدیث طارق بیان فرمودند: امام «مَبْدَأُ الْوُجُود» است/ 📚بحار،ج‏25، ص: 174]، خداوند، [به خودِ آل الله ع]، آمــرِ امرِ "قُـــم"می‌باشد.


🔻
نکته : امرِ مطلق، "#امر_الله" است که خودِ ائمۀ اطهار(ع) هستند که فرمودند 🔹"نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"🔹(📚بحار الانوار، ج‏52، ص: 46).
و امرِ "قُم" و هر امرِ دیگری در عالَم وجود، جلوه‌ای از جلواتِ امرِ مطلق بودنِ آل الله(ع) است. که یا به حیثیتِ اثباتِ "امر الله" (که "الا هو"یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان است)، در "امر" می‌آیند. و یا به حیثیتِ نفیِ "امر الله" بودنِ خود(که "لا هو"یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان است)، در "امر" می‌آیند.
و به هر صورت هیچ گریزی از حکومت "امر اللّهی" و "اولی الامر" بودنِ حضرتشان نیست.
🔺


به امرِ "قُم" مذکور؛ قیّومیّت مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم می‌گردد.
(برای بحث قیومیّت مطلقه و معیه رجوع شود به #کانال_معرفة_الحق )


شدّتِ قوام و قائم بودنِ آل الله(ع)، آورنده و منشئِ امرِ «قُم» است.

🍃 او که از وساطت و جلالَتِ "امر الله" بودن؛ در جلالِ اولی الامری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود امر می‌کند : «قُـم»
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
به امرِ «قـُـم»، از کتْم عصمت و مبدئیت وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور آورد.

پس؛
«قُم»، ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقیست.
.
.
🔰 الغرض؛
چون آن حقیقت به جلوه آید؛ شهره‌اش، حضرتِ #معصومه سلام الله علیها، و شهر و وطنش، «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند. و به عین شخصی اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آنست(📚بحار الانوار،ج‏57، ص: 213).

که فرمودند: قم، حرم ماست. و فرمودند در آخر الزمان، قم؛ مکان امن عالَم است.
که #حرمنا؛ حرمتِ جلالیست و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
و #امن؛ قرار امنیِ جمالی است که همان، وجود است.

هرکسی و هر شیئی به اصل خویش، آرام است و در امن و امان. که اصل و‌ حقیقت #موجودات ، «#وجود» است.

🔰 شهرِ قم؛ ظاهری برای حضرتِ معصومه سلام الله علیها است.

اهل آخرت که در حدّ «#امن» آرامند؛ به طلبِ جنّت متوقف میشوند.
اما اهل الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّتِ امن و امان( یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید است) می‌باشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع می‌طلبند. تا در جلالت حق، که همان عصمت و اطلاق است، سیر کنند.

🔅 شفیعِ اهل الله، کسی نیست جز آنکه معصومهٔ آن حقیقت است.
آنکه آینهٔ تام و تمامِ عصمة الله است.‌ که در بکارتِ وحدت و‌ خفای جنّتِ وجود،شفیعه می‌باشد(وجهی برای مجرّد ماندن حضرت معصومه س؛ مجرّد بودنِ مقام خفاست). و تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان؛دستگیری موحدین است. و‌ آنان را از وجود و مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص، به جلالت و مقام عصمت و‌ #کمال_الاخلاص سیر میدهند.

از این رو؛ شفیعهٔ «في الجنة»اند (و نه صرفاً "للجنّة") که در زیارت شریفشان می‌خوانیم:

🔻"إشفعي لنا في الجنة"🔺







#لطیفه_قم
#قم_اللیل_الا_قلیلا
#فاطمه_معصومه‌س_شفیعه_مقام_جلالت_و_عصمت
🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


📧 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
🔹

♦️◆ قدم یازدهم ➣●• —---—
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به "#فاطمه" بودن، در جلال می‌باشند که ◣『 لِأَنَّ الْخَلْقَ «فُطِمُوا» عَنْ‏ مَعْرِفَتِهَا』◥ (زیرا خلایق از معرفتش جدا شده‌اند / 📚بحار الأنوار،ج‏43، ص65).

♻️ رحِم مبارک حضرت (س)، حریمِ سرّ الهی است. پس مقامِ خفا و مکانتِ جلال حقّ است.

👈 حضرت محسن علیه السلام ، نه در جلوَت و جمال، بلکه در خلوَت و جلال، یعنی در خفایِ حقّ تعالی به اشاره آمده و در همانجا به دستِ شرّ مطلق، عمر بن خطاب (لعنة الله علیه و علی اتباعه اجمعین) شهید می‌شوند.


♦️◆ قدم دوازدهم ➣●• —---—

❖ "شهید"، صفتِ مشبهه است که فاعل و مفعول را فرا می‌گیرد. یعنی؛ "شهید"، نقطۀ وحدتِ شاهد و مشهود است و خود، هم شاهد است و هم مشهود.
پس تمامِ شاهد و تمامِ مشهود را در نقطۀ «شهید بودن» باید نظر کرد.

☀️اوّلْ شهیدِ آل خدا (؏)، حضرتِ محسن علیه السلام هستند. که ایشان در خفا و جلالت شهادت می‌باشند.☀️

❖ "اوّلْ شهید بودنِ" حضرتشان، اوّل بودنِ حدّی نیست. بلکه اوّل بودنِ ذاتی است. یعنی؛
تمام شهدای آل الله (؏)، در «جلالَت شهید بودن»، مَظهَر شهید بودنِ حضرت محسن علیه السلام هستند (و این در حالی است که یک نور واحدند).

🔰 پس به این آیات دقت کنیم:

💎【 ● وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ
● بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ
💎

و آن‏گاه كه در مورد «مؤودَة» پرسيده شود،
كه به كدامين گناه كشته شده است؟!
(سورۀ تکویر، آیات 8 و 9)

🔲 که "مؤودة" حضرت محسن(؏) هستند که حضرت امام جعفر صادق(؏) برای این آیات مذکور می‌فرمایند:

🔻الْمَوْؤُدَةُ وَ اللَّهِ «مُحَسِّنٌ» لِأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْرُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏🔺
به خدا قسم «المؤودة» حضرت محسن (؏) است که همانا او از ماست و نه از غیر. پس هرکس غیر این را بگوید، تکذیبش کنید.

(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏53، ص23)

❖ پس دقت بفرمائید که "مؤودة"، شخصِ حضرت محسن (؏) هستند.
«مؤودَة» از مادۀ "وَدَدَ" است و طبق احادیث، همان «مَوَدَّة» است. و اصلاً حضرت صادق (؏) بدین صورتِ تلاوت می‌فرمودند:

🔻『 و إذا «المَوَدَّة» سئلت بأي ذنب قتلت』🔺
(📚 البرهان،ج‏5، ص591)

پس «المؤودَة» همان «المودّة» است.
👈 ☀️و تا بدینجا دقّت شود که؛ «المودة» شخص حقیقی است و آن، حضرت محسن (؏) هستند.☀️


♦️◆ قدم سیزدهم ➣●• —---—
طبق روایات، «المودة» همان "مودًّة فی القربي" است که حضرت رسول اکرم(ص) سفارش به آن فرمودند:

💎【قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى 】💎
بگو: من بر اين [رسالت‏] مزدى از شما نمی‌خواهم مگر محبت و دوستى خويشان [و اهل بيت‏] را.
(سورۀ شوری، آیۀ 23)

❖ اجر حقیقیِ هر شیء، عِدل آن شیء است.
❖ رسالت، خودیّتِ مرسِل (خدا) است. اجر رسالت، جز خودیّت حقّ تعالی نمی‌تواند باشد. چرا که هیچ شیئی عِدل خودیّت خدا نیست.

بنابراین؛ 💎【قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى 】💎؛

●❖● اوّلاً بیانِ حقیقت است که اگر حضرتِ رسول اکرم (ص)، رسول هستند، از "الموّدة فی القربی" است و این مطلبی بیرون از حضرت (ص) نیست بلکه خودیّت ایشان است.
●❖● و ثانیاً ترسیمِ عالم که بوسیلۀ رسالت صورت گرفته، تجمیع آن به وسیلهٔ باطن آن ، و به سمت حقیقتِ آن ، یعنی؛ "المودّة فی القربی" است.

👈 ☀️ پس "المودّة فی القربی" صرفاً سفارش به یک فعل نیست (که البته فعل را هم می‌گیرد). بلکه بیانِ حقیقت، و مهمتر آنکه دنباله رسالتِ پیامبر اکرم (ص) است.☀️


♦️◆ قدم چهاردهم ➣●• —---—

💎قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّه ِ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ ‏💎
بگو: هر مزدى كه از شما خواستم به نفع خودتان است، مزد من جز بر خدا نيست و او بر هر چيزى گواه است.
(سورۀ سبأ، آیۀ 47 )

❖ در عین اینکه حضرت پیامبر (ص) "المودّة فی القربی" را از امّت مسئلت می‌نمایند، می‌فرمایند که آنرا برای خودتان می‌خواهم. پس "المودة فی القربی"، آنچنان سعه‌ای دارد که خودیّت شماست. بلکه خودیّت هر شیئی است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
◾️


🔲 فطام؛ از شیر گرفتن کودک است.
که شیر در اینجا علم و معرفت است.
فِطامة؛ مصدر این امر است
و‌ #فاطمه؛ اسم فاعلی است که صفتِ حالیهٔ این مهمّ است،
و فِطامة؛ از «فاطمة» (س)، فِطامة است
و‌ فطام، رشحاتی از جلواتِ حضرتشان.

اگر حضرتِ "هو"(عزّوجلّ) غیب الغیوب است و "هو" بودنِ او؛ اسمِ عَلَمی برای غیب الغیوب بودنِ اوست؛
👈 فاطمه؛ نفس جدائی است. نفس بریدن. هویّت و غیبوبَتِ مطلقۀ حضرت "هو"(جلّ جلاله) هستند.
حضرتشان بَتول می‌باشند. یعنی مبالغۀ«بریده». نه از ضعف دیگران چنین باشند. همانطور که "هو" از ضعفِ دیگران غیب نبود. ضعف دیگران بعد از این دقائق معنا میشود.
بلکه نفسِ «بریدن» هستند.



🍃 عارف، در نقطۀ «معرفت»؛ فانی در «معروف» است.
و در حقیقت؛ به اندازۀ معرفتش، جلوه‌ای از «معروف» است.
یعنی «معروف» به جلوۀ «عارف»؛ رخی عیان میکند.

حالا ؛
❁ معروف و مطلوبِ منظورِ ما؛ نفسِ «#جدائی» است.

فرض کنید می‌خواهند نفسِ «جدائی» را بشناسند. چه میشود؟
در درک و معرفت به ایشان؛ غرقۀ در نفسِ «جدائی»شدند، و عارف که ظهورِ معروف است؛ «جدا شده» گشت.
این؛ معرفت و درک حضرت فاطمه (س) است که "فطموا عن معرفتها" (از معرفتشان، جدا و بریده‌اند).

🍂 و این؛
معرفتِ در جلال و لاتعیّنیِ «معرفت» است.


اشاره‌ای دیگر در مورد دو دسته از احادیث :

➊ قیامت؛
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از خداوند شناخته شدن قدر و منزلتشان را برای خلائق طلب میکنند.
ایشان که حقیقتِ مدعوّ و داعی و دعا هستند؛ استجابت، جلوه‌ای از جلواتِ حضورِ خودشان است. بنابراین بایستی قدرِ حضرتِ "لیلة القدر" معلوم گردد. چه میشود؟

➋ قیامت؛
منادی با صدایِ بلند ندا میکند:

🔹"غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ ص‏"
دیده [انیّت] بر هم نهید تا فاطمه دختر محمّد(ص) بگذرد.
(📚 الأمالي- للصدوق، ص: 18)


👁‍🗨 غضّ بصر برای #معروف حدّی که در عالم حدّ است (و صرفاً در جمالِ معرفت و «معروفْ بودن» است)؛ موجب عدمِ شناخت است. یعنی اگر به کسی در عالم حدّ گفته شود حواس ظاهری و باطنی‌ات را تعطیل کن، آیا میشود که شیئی حدّی را بشناسد؟!
هرگز.

👈 امّا #معروف وقتی در جلالَتِ «معروفیّت» بود؛ شناختنش به غضِّ بصیرت و انیّت است.
پس بایستی میّت شوی. بایستی انیّت تو بروَد تا معروف در تو بِرویَد.
نباش، تا حضور «معروف»، تا «تو»یِ عارف؛ معلوم گردد که فرمودند :

🔻"مَنْ يَمُتْ يَرَنِي "🔺
هرکس بمیرد، مرا رؤیت کند.
(📚الأمالي- للمفيد، ص: 7)


🔰 کلامِ آخر :

حجّة الله با دوئیت و تعدّدِ کثرتی سازگار نیست. واگر حجّت، متعدّدِ عددی شد؛ «مَن له الحجّة» (یعنی خداوند) [العیاذ بالله] متعدّد است.
حجّت حقّ، صمدیّتِ حقّ است و کنار و پهلو ندارد و از این رو "بالغه" و رساست که قرآن میفرماید :

💎"قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ"💎
(انعام، آیۀ 149)

تعدّد حجج الهی؛ تعدّد نوری است. ائمۀ اطهار(ع) نور واحدی هستند که به چهارده جلوه، متجلّی هستند.

با این معرفت، حدیث را دقت بفرمائید :

🔻"نحن حجّة اللّه على الخلق، و فاطمة حجّة علينا"🔺
ما آل الله (ع) حجّت بر مطلقِ خلق هستیم، و فاطمه (س) حجّت بر ماست.
(📚عوالم العلوم، ج‏11-قسم-1-فاطمةس، ص: 7)


🗨 حجج الهی، ائمۀ اطهار(ع)؛ "سرّ الله" هستند (📚بحار الانوار، ج‏99، ص: 64).
در تحلیل بیان میشود:

✿ اگر همۀ حجج الهی(ع) تعیّن و جمالِ «"سرّ الله"بودن» هستند؛
✿ حضرت فاطمه(س) که حجّتِ بر حجج الهی(ع) می‌باشند؛ لاتعیّنی و جلالِ «"سرّ الله"بودن» هستند.

👈 حضرت فاطمه(س)؛ مگو بودنِ سرّ الهی، و سرّ مگویِ الهی‌اند.


لعن ازلی و ابدی خداوند بر قاتلین حضرت فاطمه(س)، عمر و ابابکر ملعون و تابعینشان.






#سر_مگو
#و_ما_ادراک_ما_لیلة_القدر
#لا_تعینی_معرفت
#لا_تعینی_معروف
#معروف_در_جلالت_معروف

🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔳

🍁 و امّا ...

بعد از شهادت مظلومانۀ حضرت فاطمه سلام الله علیها،
[با آدابی خاصّ] حضرت «امّ البنین» سلام الله علیها به همسری حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام در آمدند. بدین صورت که حضرتِ «عِلم الله»عزّوجلّ، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام از برادر خویش، جناب عقیل، خواستند که :
بانویی را جستجو کن که از نسل شجاعان باشد تا با او ازدواج کنم و برایم پسرانی شجاع به دنیا آورد.

(📚الصحیح من سیره الإمام علی؏ ، ج۱، ص۲۶۵)

که چه شود؟
که این فرزندانِ شجاع در کربلایِ حقیقت، یاور حضرت سیّد الشهدا(ع) باشند.
(لطائف این خصوص بسیار است، و بحمد الله بعضی از آن در مقالات «یوم الطفوف» در همین #کانال_اللطائف_الالهیة ارائه شده است)

🔔 خوب دقت بفرمائید که حضرت فاطمه امّ البنین(س)؛ به محوریّتِ اُمّیَّت برای فرزندانی که فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهدا(ع) هستند، همسرِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌شوند.
قبلاً در مورد حضرت وفا، اباالفضل العباس(ع) در مقالات متعدّدی لطائفی روزی شده و بیان گشت که حضرتشان نقطۀ اتصال و فنایِ تمام اسماء باریتعالی به [و در] اسمِ مستأثر (یعنی حضرت سیّدالشهدا؏) هستند.

(مثلاً رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)


🔅هر اشاره‌ای از خاندانِ نور، نورِ این خاندان است و #بالنورانیة بایستی معرفت به آن حاصل گردد و این قوّت بایستی در تمامِ شئونات و رفتار و کردار و مناسبات و منسوبین به حضرات آل‌الله؏، سرلوحه‌ی بینش قرار گیرد که می‌فرمایند:

💠«نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ «لَا يُقَاسُ» بِنَا أَحَدٌ»💠
ما اهل بیت؏ هستیم که [بطور مطلق] احدی با ما قیاس کرده نمی‌شود.
(📚عيون أخبار الرضا؏، ج‏۲، ص۶۶)

بنابراین؛ دست از غیر آل الله(ع) بشوی و بدون اینکه شأنی از شئوناتِ حضرتشان را با کسی قیاس کنی؛ برایِ یافتن معرفت، همّت نما!

🔆 اسمِ مبارک حضرت «أمّ البنین» (سلام‌الله‌علیها) "#فاطمه"، و لقب حضرتشان؛ «امّ البنین» است.

أُمِّ کدام بنین؟
آن #شجاعانی که قرار است فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهداء؏ در کربلاء باشند وُ از آنجا که فرزندِ حقیقی؛ سرّ حقیقیِ والد است (الوَلدُ سرُّ أبیه)؛ پس این فرزندانِ شجاع؛ ظهورِ فدوی بودنِ حضرت أمّ البنین (س) هستند.

🔆از طرفی؛
لقبِ حضرت فاطمة الزهرا (س)؛ «أمّ أبیها» می‌باشد.
أمّ کدام پدر؟
حضرت خاتم‌الأنبیاء (ص)؛ که "حسینُ منّی؏ و أنا مِن حُسین؏" می‌فرمایند. هم‌ایشان که أبِ مطلق و مطلقِ أب هستند. و به حکمِ الوَلدُ سرُّ أبیه؛ ابّ به بنین ظاهر است. و بنین هم به حکمِ آن که وجودشان از أب است؛ فانی‌ِ در أب هستند.

نتیجه آنکه؛
چون #أب در #بنین (فرزندان)؛ ظاهر است، پس=> أمّ‌أبیها(س) هم در أم‌البنین(س)؛ ظاهر هستند.
و چون #بنین در #أب فانی‌اند؛ پس=> أم‌البنين (س) در أم‌ّأبیها(س)؛ فانی هستند.

بنابراین؛
جانشینِ حقیقیِ حضرت فاطمةالزهرا (س) - که امّ‌الحسین؏ و «امّ ابیها» هستند -؛ حضرت فاطمه «امّ البنین» می‌باشند که أُمِّ فدویانِ حضرت امام حسین؏ در کربلا می‌باشند و #بالنورانیة؛ این خودِ حضرت "فاطمه‌ی امّ ابیها (س) هستند؛ که در جانشینشان، به «امّ البنین» بودن ظاهر می‌شوند.

🔴 إن شاء الله روشن باشد که چه بیان می‌شود!
وجهی از وجوهِ تسمیه‌ی «امّ البنین»، با تمسّک به حضرت فاطمة الزهرا(س) بیان شد.

🔆 از منظری دیگر؛
حضرت «امّ البنین» (س) به جانشینِ حقیقیِ حضرت أم‌ّأبیها (س) بودن؛ مطلقِ "بنین" را «أمّ» می‌باشند؛ چنان که حضرت «امّ ابیها» (س)؛ مطلقِ "أبّ" را «امّ» و اصل و ریشه‌اند.
بنابراین؛
به عینِ شخصیِ اینکه بنین (فرزندان)، سرّ پدر هستند، و "أبّ" به "بنین"ِ خود ظاهر است و فرزندان، دنباله و ظهورِ پدرشانند؛
🔅"امّ البنین"(س) هم سرّ "امّ ابیها"(س) هستند که ظاهر شده‌اند.


☘️ در چهار پسر بزرگوار حضرت «امّ البنین»(س) ، حضرت ابا الفضل العباس؏؛ "ربیع" و جانِ سه فرزند دیگرند و به عبارتی؛ "اسم مستأثر" برای سه فرزند دیگر هستند.

حاصل آنکه؛
به عین شخصیِ این حقیقت که "بَنین" دائماً در "أبّ" فانی‌اند؛ حضرت «امّ البنین» (س) دائماً در حضرت «امّ ابیها» فاطمةالزهرا (س) فانی هستند. چنان که حتّی می‌فرمایند:
مرا به "فاطمه" صدا نزنید و این، بیانی از فنایِ در مسمّای خویش بودنِ حضرتشان است.

و اصلاً به عین شخصیِ حقیقتی که بیان شد؛ ربیعِ فرزندانشان، یعنی؛ حضرت ابا الفضل العباس؏، دائماً فانی در حضرت اباعبدالله؏ هستند. که این فنا از آن قوّتی است که حضرت «امّ البنین»(س) دائماً در حضرت «امّ ابیها» فاطمه زهرا (س) فانی‌اند.

و اصلاً خلقتِ حضرت «امّ البنین» (س) به «"امّ البنین"بودن» است.
و «بَنین»، بیرون از شخص حقیقی ایشان نیست.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.


🍃۞ پس دقّت بفرمائید:

درک نشدن در آیۀ «وَ ما أدْراك ما لَيلَةُ القدر»؛
֎⇦ درکِ نشدنِ حدّی نیست.
بلکه سخن در نور، از نور، و برای نور است.
و این درکِ نشدن، به واقع؛
֎⇦ لاتعیّنیِ درک و معرفت است.
و نه اینکه هدف و غرضِ خلقت؛ شناختنِ مطلق آل‌الله (؏) باشد، امّا از آن طرف‌ بیان نمایند که درکِ حضرتشان ممکن نیست.
اینکه، نقضِ غرض است!

🔰 خودِ معروف؛
که «لیلة» است
و «#فاطمه» است (روحی لذکرها الفداء)؛
❂☜ نفسِ «نشناختنی» است.

[ دقّت بفرمائید که در اینجا صفتِ «نشناختنی» منظورم است، و نه اسمِ آن]


🔲 فِطام؛ از شیر گرفتنِ کودک است.
که شیر در اینجا؛ علم و معرفت است.
فِطامة؛ مصدرِ این أمر است.
و‌ #فاطمه؛
֎⇦ اسم فاعلی است که صفتِ حالیهٔ این مهمّ است.
و فِطامة؛ از «فاطمة» (س) است که فِطامة است.
و‌ فِطام، رشحاتی از جلواتِ حضرتشان ...


◉⇯⇦ اگر حضرتِ «هوﷻ»؛ غیب الغیوب است و «هــو» بودنِ او؛ اسمِ عَلَمی برای غیب الغیوب بودنِ اوست؛
❂☜ #فاطمه (س)؛ که نفسِ #جدائی هستند و نفْسِ بریدن؛ هویّت و غیبوبَتِ مطلقۀ حضرت «هوﷻ» هستند.

✿⇯⇦ حضرتشان بَتول می‌باشند. یعنی؛ مبالغۀ «بریده»، بلکه نفْسِ «بریدن» هستند.
نه از ضعفِ دیگران چنین باشند. همان طوری که «هوﷻ» از ضعفِ دیگران غیب نبود. ضعفِ دیگران، بعد از این دقائق معنا می‌شود.


🍃۞ عارف، در نقطۀ «معرفت»؛ فانی در «معروف» است.
و در حقیقت؛ به اندازۀ معرفتش، جلوه‌ای از «معروف» است.
یعنی؛ «معروف» به جلوۀ «عارف»؛ رخی عیان می‌کند.

◉⇯⇦ حالا؛
معروف و مطلوبِ منظورِ ما؛
❂☜ نفْسِ «#جدائی» است.

🍃۞ فرض کنید می‌خواهند نفسِ «جدائی» را بشناسند.
چه می‌شود؟
֎⇦ در درک و معرفت به ایشان؛ غرقۀ در نفسِ «جدائی» شدند، و عارف که ظهورِ معروف است؛ «جدا شده» گشت.

✿⇯این؛ معرفت و درکِ حضرت فاطمه (س) است که؛
֎⇦ «فُطِموا عَنْ معرفتها»
از معرفتشان، جدا و بریده‌اند.

🍂۞ و این؛
معرفتِ در جلال و لاتعیّنیِ «معرفت» است.



🔰 اشاره‌ای دیگر در مورد دو دسته از احادیث:

➊ قیامت؛
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از خداوندﷻ شناخته شدنِ قدر و منزلتشان را برای خلائق طلب می‌کنند.
ایشان که حقیقتِ مدعوّ و داعی و دعا هستند؛ استجابت، جلوه‌ای از جلواتِ حضورِ خودشان است. بنابراین؛
بایستی قدرِ حضرتِ «لیلة القدر (س)» معلوم گردد.
چه می‌شود؟☟

➋ قیامت؛
منادی با صدایِ بلند ندا می‌کند:

🔻«غُضُّوا أبصارَكُمْ حتّى تَجُوزَ
فاطمةُ بِنْتُ محمّد
(ص‏)» 🔺

✾ دیدۀ [إنّیّت] بر هم نهید،
تا فاطمه دختر محمّد (ص) بگذرد.

📚 الأمالي؛ للصدوق، ص۱۸


👁‍🗨⫸ غَضِّ بصر برای معروفِ حدّی - که در عالم حدّ است، و صرفاً در جمالِ معرفت و «معروفْ بودن» است -؛
֎⇦ موجبِ عدمِ شناخت است. یعنی؛ اگر به کسی در عالم حدّ گفته شود: حواس ظاهری و باطنی‌ات را تعطیل کن، آیا می‌شود که شیئی حدّی را بشناسد؟!
▣ هرگز.

❂☜ امّا #معروف وقتی در جلالَتِ «معروفیّت» بود؛ شناختنش به غضِّ بصیرت و إنّیّت است.
پس بایستی میّت شوی. بایستی إنّیّت تو بروَد تا معروف در تو بِرویَد.
#نباش، تا حضور «معروف»، تا «تو»یِ عارف؛ معلوم گردد، چنان که می‌فرمایند:

🔻 «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي» 🔺
✾ هرکس بمیرد، مرا رؤیت کند.
📚الأمالي؛ للمفيد، ص۷


🔰 و کلامِ آخر:
֎⇦ حجّة الله با دوئیّت و تعدّدِ کثرتی سازگار نیست. و اگر حجّت، متعدّدِ عددی شد؛ «مَن له الحجّة» (یعنی؛ خداوندﷻ) [اَلْعَیاذُ بالله] متعدّد است.

✿⇯⇦ حجّت حقّﷻ؛ صمدیّتِ حقّﷻ است و کنار و پهلو ندارد، و از این رو؛
֎⇦ #بالغه و رساست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎 ﴿قُلْ فَلِلّهِ الحُجّةُ ❂☜ البالِغَة💎
📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۴۹


✿⇯⇦ تعدّدِ حُجَج الهی (؏)؛ تعدّد نوری است.
و ائمّۀ اطهار (؏)؛ نور واحدی هستند که به چهارده جلوه، متجلّی هستند.


֎⇯⇦ با این معرفت، به حدیث ذیل دقّت بفرمائید:

🔻 «نحنُ حجّةُ الله عَلَى الخلق
و فاطمةُ حجّةٌ علينا
»🔺

✾ ما آل‌الله (؏) حجّت بر مطلقِ خلق هستیم،
و فاطمه (س) حجّت بر ماست.

📚عوالم العلوم، ج‏ ۱۱، ص۷



🗨⫸ حجج الهی، ائمّۀ اطهار (؏)؛
֎⇦ «سرّ الله» هستند.
(📚بحار الانوار، ج‏۹۹، ص۶۴)


֎⇯⇦ در تحلیل بیان می‌شود:

✿ اگر همۀ حجج الهی (؏)؛ تعیّن و جمالِ «سِرُّ الله بودن» هستند؛
֎⫸ حضرت فاطمه (س) که حجّتِ بر حجج الهی (؏) می‌باشند؛
֎⇦ لاتعیّنی و جلالِ «سِرُّ الله بودن» هستند.


֎⇯⇦ که حضرت فاطمه (س)؛
❂☜ مگو بودنِ سرّ الهی، و سِرّ مگویِ الهی‌اند ...






🔥 لعن ازلی و ابدی خداوندﷻ
بر قاتلین حضرت فاطمه (س)
عمر و ابابکر ملعون و تابعینشان 🔥



🏴🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#سر_مگو
#و_ما_ادراک_ما_لیلة_القدر
#لا_تعینی_معرفت
#لا_تعینی_معروف
#معروف_در_جلالت_معروف



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔹

♦️◆ قدم یازدهم ➣●• —---—
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به "#فاطمه" بودن، در جلال می‌باشند که ◣『 لِأَنَّ الْخَلْقَ «فُطِمُوا» عَنْ‏ مَعْرِفَتِهَا』◥ (زیرا خلایق از معرفتش جدا شده‌اند / 📚بحار الأنوار،ج‏43، ص65).

♻️ رحِم مبارک حضرت (س)، حریمِ سرّ الهی است. پس مقامِ خفا و مکانتِ جلال حقّ است.

👈 حضرت محسن علیه السلام ، نه در جلوَت و جمال، بلکه در خلوَت و جلال، یعنی در خفایِ حقّ تعالی به اشاره آمده و در همانجا به دستِ شرّ مطلق، عمر بن خطاب (لعنة الله علیه و علی اتباعه اجمعین) شهید می‌شوند.


♦️◆ قدم دوازدهم ➣●• —---—

❖ "شهید"، صفتِ مشبهه است که فاعل و مفعول را فرا می‌گیرد. یعنی؛ "شهید"، نقطۀ وحدتِ شاهد و مشهود است و خود، هم شاهد است و هم مشهود.
پس تمامِ شاهد و تمامِ مشهود را در نقطۀ «شهید بودن» باید نظر کرد.

☀️اوّلْ شهیدِ آل خدا (؏)، حضرتِ محسن علیه السلام هستند. که ایشان در خفا و جلالت شهادت می‌باشند.☀️

❖ "اوّلْ شهید بودنِ" حضرتشان، اوّل بودنِ حدّی نیست. بلکه اوّل بودنِ ذاتی است. یعنی؛
تمام شهدای آل الله (؏)، در «جلالَت شهید بودن»، مَظهَر شهید بودنِ حضرت محسن علیه السلام هستند (و این در حالی است که یک نور واحدند).

🔰 پس به این آیات دقت کنیم:

💎【 ● وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ
● بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ
💎

و آن‏گاه كه در مورد «مؤودَة» پرسيده شود،
كه به كدامين گناه كشته شده است؟!
(سورۀ تکویر، آیات 8 و 9)

🔲 که "مؤودة" حضرت محسن(؏) هستند که حضرت امام جعفر صادق(؏) برای این آیات مذکور می‌فرمایند:

🔻الْمَوْؤُدَةُ وَ اللَّهِ «مُحَسِّنٌ» لِأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْرُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏🔺
به خدا قسم «المؤودة» حضرت محسن (؏) است که همانا او از ماست و نه از غیر. پس هرکس غیر این را بگوید، تکذیبش کنید.

(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏53، ص23)

❖ پس دقت بفرمائید که "مؤودة"، شخصِ حضرت محسن (؏) هستند.
«مؤودَة» از مادۀ "وَدَدَ" است و طبق احادیث، همان «مَوَدَّة» است. و اصلاً حضرت صادق (؏) بدین صورتِ تلاوت می‌فرمودند:

🔻『 و إذا «المَوَدَّة» سئلت بأي ذنب قتلت』🔺
(📚 البرهان،ج‏5، ص591)

پس «المؤودَة» همان «المودّة» است.
👈 ☀️و تا بدینجا دقّت شود که؛ «المودة» شخص حقیقی است و آن، حضرت محسن (؏) هستند.☀️


♦️◆ قدم سیزدهم ➣●• —---—
طبق روایات، «المودة» همان "مودًّة فی القربي" است که حضرت رسول اکرم(ص) سفارش به آن فرمودند:

💎【قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى 】💎
بگو: من بر اين [رسالت‏] مزدى از شما نمی‌خواهم مگر محبت و دوستى خويشان [و اهل بيت‏] را.
(سورۀ شوری، آیۀ 23)

❖ اجر حقیقیِ هر شیء، عِدل آن شیء است.
❖ رسالت، خودیّتِ مرسِل (خدا) است. اجر رسالت، جز خودیّت حقّ تعالی نمی‌تواند باشد. چرا که هیچ شیئی عِدل خودیّت خدا نیست.

بنابراین؛ 💎【قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى 】💎؛

●❖● اوّلاً بیانِ حقیقت است که اگر حضرتِ رسول اکرم (ص)، رسول هستند، از "الموّدة فی القربی" است و این مطلبی بیرون از حضرت (ص) نیست بلکه خودیّت ایشان است.
●❖● و ثانیاً ترسیمِ عالم که بوسیلۀ رسالت صورت گرفته، تجمیع آن به وسیلهٔ باطن آن ، و به سمت حقیقتِ آن ، یعنی؛ "المودّة فی القربی" است.

👈 ☀️ پس "المودّة فی القربی" صرفاً سفارش به یک فعل نیست (که البته فعل را هم می‌گیرد). بلکه بیانِ حقیقت، و مهمتر آنکه دنباله رسالتِ پیامبر اکرم (ص) است.☀️


♦️◆ قدم چهاردهم ➣●• —---—

💎قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّه ِ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ ‏💎
بگو: هر مزدى كه از شما خواستم به نفع خودتان است، مزد من جز بر خدا نيست و او بر هر چيزى گواه است.
(سورۀ سبأ، آیۀ 47 )

❖ در عین اینکه حضرت پیامبر (ص) "المودّة فی القربی" را از امّت مسئلت می‌نمایند، می‌فرمایند که آنرا برای خودتان می‌خواهم. پس "المودة فی القربی"، آنچنان سعه‌ای دارد که خودیّت شماست. بلکه خودیّت هر شیئی است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳


🍃۞ بنابراین؛
این نیست که هدف و غرضِ خلقت؛ شناختنِ مطلق آل‌الله (؏) باشد، امّا از آن طرف‌ بیان نمایند که درکِ حضرتشان ممکن نیست!
اینکه، نقضِ غرض است!

🔰 خودِ معروف؛
که «لیلة» است
و «#فاطمه» است (روحی لذکرها الفداء)؛
❂☜ نفسِ «نشناختنی» است.

[ دقّت بفرمائید که در اینجا صفتِ «نشناختنی» منظورم است، و نه اسمِ آن]


🔲 فطام؛ از شیر گرفتنِ کودک است.
که شیر در اینجا؛ علم و معرفت است.
فِطامة؛ مصدرِ این أمر است.
و‌ #فاطمه؛
֎⇦ اسم فاعلی است که صفتِ حالیهٔ این مهمّ است.
و فِطامة؛ از «فاطمة» (س) است که فِطامة است.
و‌ فِطام، رشحاتی از جلواتِ حضرتشان ...


◉⇯⇦ اگر حضرتِ «هوﷻ»؛ غیب الغیوب است و «هوﷻ» بودنِ او؛ اسمِ عَلَمی برای غیب الغیوب بودنِ اوست؛
❂☜ #فاطمه (س)؛ که نفسِ #جدائی هستند و نفْسِ بریدن؛ هویّت و غیبوبَتِ مطلقۀ حضرت «هوﷻ» هستند.

✿⇯⇦ حضرتشان بَتول می‌باشند. یعنی؛ مبالغۀ «بریده»، بلکه نفْسِ «بریدن» هستند.
نه از ضعفِ دیگران چنین باشند. همان طوری که «هوﷻ» از ضعفِ دیگران غیب نبود. ضعفِ دیگران، بعد از این دقائق معنا می‌شود.


🍃۞ عارف، در نقطۀ «معرفت»؛ فانی در «معروف» است.
و در حقیقت؛ به اندازۀ معرفتش، جلوه‌ای از «معروف» است.
یعنی؛ «معروف» به جلوۀ «عارف»؛ رخی عیان می‌کند.

◉⇯⇦ حالا؛
معروف و مطلوبِ منظورِ ما؛
❂☜ نفْسِ «#جدائی» است.

🍃۞ فرض کنید می‌خواهند نفسِ «جدائی» را بشناسند.
چه می‌شود؟
֎⇦ در درک و معرفت به ایشان؛ غرقۀ در نفسِ «جدائی» شدند، و عارف که ظهورِ معروف است؛ «جدا شده» گشت.

✿⇯این؛ معرفت و درکِ حضرت فاطمه (س) است که؛
֎⇦ «فُطِموا عَنْ معرفتها»
از معرفتشان، جدا و بریده‌اند.

🍂۞ و این؛
معرفت در جلال و لاتعیّنیِ «معرفت» است.


🔰 اشاره‌ای دیگر در مورد دو دسته از احادیث:

➊ قیامت؛
حضرت فاطمه (س) از خداوندﷻ شناخته شدنِ قدر و منزلتشان را برای خلائق طلب می‌کنند.
ایشان که حقیقتِ مدعوّ و داعی و دعا هستند؛ استجابت، جلوه‌ای از جلواتِ حضورِ خودشان است. بنابراین؛
بایستی قدرِ حضرتِ «لیلة القدر (س)» معلوم گردد.
چه می‌شود؟☟

➋ قیامت؛
منادی با صدایِ بلند ندا می‌کند:

🔻«غُضُّوا أبصارَكُمْ حتّى تَجُوزَ
فاطمةُ بِنْتُ محمّد (ص‏)» 🔺

✾ دیدۀ [إنّیّت] بر هم نهید،
تا فاطمه دختر محمّد (ص) بگذرد.

📚 الأمالي؛ للصدوق، ص۱۸


👁‍🗨⫸ غَضِّ بصر برای معروفِ حدّی - که در عالم حدّ است، و صرفاً در جمالِ معرفت و «معروفْ بودن» است -؛
֎⇦ موجبِ عدمِ شناخت است. یعنی؛ اگر به کسی در عالم حدّ گفته شود: حواس ظاهری و باطنی‌ات را تعطیل کن، آیا می‌شود که شیئی حدّی را بشناسد؟!
▣ هرگز.

❂☜ امّا #معروف وقتی در جلالَتِ «معروفیّت» بود؛ شناختنش به غضِّ بصیرت و إنّیّت است.
پس بایستی میّت شوی. بایستی إنّیّت تو بروَد تا معروف در تو بِرویَد.
#نباش، تا حضور «معروف»، تا «تو»یِ عارف؛ معلوم گردد، چنان که می‌فرمایند:

🔻 «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي» 🔺
✾ هرکس بمیرد، مرا رؤیت کند.
📚الأمالي؛ للمفيد، ص۷

⇯֎ چرا که برای هر درکی؛ مُدرِک در نقطۀ درک (که حضراتِ واسطۀ مطلقه؏ هستند) فانی می‌شود، و به قدرِ فنایش، حظّ از درک در تعیّنِ مُدرَک دارد.
֎⇦ و از آنجا که در موضوع درکِ لیلةالقدر؛ مُدرَک؛ لا تعیّن و بلکه نفسِ «لا تعیّنی» است. بنابراین؛ امرِ به غضّ بصر می‌شود.


🔰 و کلامِ آخر:
֎⇦ حجّة الله با دوئیّت و تعدّدِ کثرتی سازگار نیست. و اگر حجّت، متعدّدِ عددی شد؛ «مَن له الحجّة» (یعنی؛ خداوندﷻ) [اَلْعَیاذُ بالله] متعدّد است.

✿⇯⇦ حجّت حقّﷻ؛ صمدیّتِ حقّﷻ است و کنار و پهلو ندارد، و از این رو؛
֎⇦ #بالغه و رساست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎 ﴿قُلْ فَلِلّهِ الحُجّةُ ❂☜ البالِغَة﴾ 💎
📘 انعام، ۱۴۹


✿⇯⇦ تعدّدِ حُجَج الهی (؏)؛ تعدّد نوری است.
و ائمّۀ اطهار (؏)؛ نور واحدی هستند که به چهارده جلوه، متجلّی هستند.

֎⇯⇦ با این معرفت، به حدیث ذیل دقّت بفرمائید:

🔻 «نحنُ حجّةُ الله عَلَى الخلق
و فاطمةُ حجّةٌ علينا»🔺

✾ ما آل‌الله (؏) حجّت بر مطلقِ خلق هستیم،
و فاطمه (س) حجّت بر ماست.

📚عوالم العلوم، ج‏ ۱۱، ص۷


🗨⫸ حجج الهی، ائمّۀ اطهار (؏)؛
֎⇦ «سرّ الله» هستند.
(📚بحار الانوار، ج‏۹۹، ص۶۴)


֎⇯⇦ در تحلیل بیان می‌شود:

✿ اگر همۀ حجج الهی (؏)؛ تعیّن و جمالِ «سِرُّ الله بودن» هستند؛ حضرت فاطمه (س) که حجّتِ بر حجج الهی (؏) می‌باشند؛
֎⇦ لاتعیّنی و جلالِ «سِرُّ الله بودن» هستند.


֎⇯⇦ که حضرت فاطمه (س)؛
❂☜ مگو بودنِ سرّ الهی، و سِرّ مگویِ الهی‌اند ...



🔥 لعن ازلی و ابدی خداوندﷻ
بر قاتلین حضرت فاطمه (س)
عمر و ابابکر ملعون و تابعینشان 🔥



🏴🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لا_تعینی_معروف
#معروف_در_جلالت_معروف



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔳

🍁 و امّا ...

بعد از شهادت مظلومانۀ حضرت فاطمه سلام الله علیها،
[با آدابی خاصّ] حضرت «امّ البنین» سلام الله علیها به همسری حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام در آمدند. بدین صورت که حضرتِ «عِلم الله»عزّوجلّ، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام از برادر خویش، جناب عقیل، خواستند که :
بانویی را جستجو کن که از نسل شجاعان باشد تا با او ازدواج کنم و برایم پسرانی شجاع به دنیا آورد.

(📚الصحیح من سیره الإمام علی؏ ، ج۱، ص۲۶۵)

که چه شود؟
که این فرزندانِ شجاع در کربلایِ حقیقت، یاور حضرت سیّد الشهدا(ع) باشند.
(لطائف این خصوص بسیار است، و بحمد الله بعضی از آن در مقالات «یوم الطفوف» در همین #کانال_اللطائف_الالهیة ارائه شده است)

🔔 خوب دقت بفرمائید که حضرت فاطمه امّ البنین(س)؛ به محوریّتِ اُمّیَّت برای فرزندانی که فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهدا(ع) هستند، همسرِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌شوند.
قبلاً در مورد حضرت وفا، اباالفضل العباس(ع) در مقالات متعدّدی لطائفی روزی شده و بیان گشت که حضرتشان نقطۀ اتصال و فنایِ تمام اسماء باریتعالی به [و در] اسمِ مستأثر (یعنی حضرت سیّدالشهدا؏) هستند.

(مثلاً رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)


🔅هر اشاره‌ای از خاندانِ نور، نورِ این خاندان است و #بالنورانیة بایستی معرفت به آن حاصل گردد و این قوّت بایستی در تمامِ شئونات و رفتار و کردار و مناسبات و منسوبین به حضرات آل‌الله؏، سرلوحه‌ی بینش قرار گیرد که می‌فرمایند:

💠«نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ «لَا يُقَاسُ» بِنَا أَحَدٌ»💠
ما اهل بیت؏ هستیم که [بطور مطلق] احدی با ما قیاس کرده نمی‌شود.
(📚عيون أخبار الرضا؏، ج‏۲، ص۶۶)

بنابراین؛ دست از غیر آل الله(ع) بشوی و بدون اینکه شأنی از شئوناتِ حضرتشان را با کسی قیاس کنی؛ برایِ یافتن معرفت، همّت نما!

🔆 اسمِ مبارک حضرت «أمّ البنین» (سلام‌الله‌علیها) "#فاطمه"، و لقب حضرتشان؛ «امّ البنین» است.

أُمِّ کدام بنین؟
آن #شجاعانی که قرار است فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهداء؏ در کربلاء باشند وُ از آنجا که فرزندِ حقیقی؛ سرّ حقیقیِ والد است (الوَلدُ سرُّ أبیه)؛ پس این فرزندانِ شجاع؛ ظهورِ فدوی بودنِ حضرت أمّ البنین (س) هستند.

🔆از طرفی؛
لقبِ حضرت فاطمة الزهرا (س)؛ «أمّ أبیها» می‌باشد.
أمّ کدام پدر؟
حضرت خاتم‌الأنبیاء (ص)؛ که "حسینُ منّی؏ و أنا مِن حُسین؏" می‌فرمایند. هم‌ایشان که أبِ مطلق و مطلقِ أب هستند. و به حکمِ الوَلدُ سرُّ أبیه؛ ابّ به بنین ظاهر است. و بنین هم به حکمِ آن که وجودشان از أب است؛ فانی‌ِ در أب هستند.

نتیجه آنکه؛
چون #أب در #بنین (فرزندان)؛ ظاهر است، پس=> أمّ‌أبیها(س) هم در أم‌البنین(س)؛ ظاهر هستند.
و چون #بنین در #أب فانی‌اند؛ پس=> أم‌البنين (س) در أم‌ّأبیها(س)؛ فانی هستند.

بنابراین؛
جانشینِ حقیقیِ حضرت فاطمةالزهرا (س) - که امّ‌الحسین؏ و «امّ ابیها» هستند -؛ حضرت فاطمه «امّ البنین» می‌باشند که أُمِّ فدویانِ حضرت امام حسین؏ در کربلا می‌باشند و #بالنورانیة؛ این خودِ حضرت "فاطمه‌ی امّ ابیها (س) هستند؛ که در جانشینشان، به «امّ البنین» بودن ظاهر می‌شوند.

🔴 إن شاء الله روشن باشد که چه بیان می‌شود!
به لطف خدا؛
وجهی از وجوهِ تسمیه‌ی «امّ البنین»، با تمسّک به حضرت فاطمة الزهرا(س) بیان شد.

🔆 از منظری دیگر؛
حضرت «امّ البنین» (س) به جانشینِ حقیقیِ حضرت أم‌ّأبیها (س) بودن؛ مطلقِ "بنین" را «أمّ» می‌باشند؛ چنان که حضرت «امّ ابیها» (س)؛ مطلقِ "أبّ" را «امّ» و اصل و ریشه‌اند.
بنابراین؛
به عینِ شخصیِ اینکه بنین (فرزندان)، سرّ پدر هستند، و "أبّ" به "بنین"ِ خود ظاهر است و فرزندان، دنباله و ظهورِ پدرشانند؛
🔅"امّ البنین"(س) هم سرّ "امّ ابیها"(س) هستند که ظاهر شده‌اند.


🍀 در چهار پسر بزرگوار حضرت «أمّ البَنین»(س) ، حضرت أبا الفضل العباس؏؛ «رَبیع» و جانِ سه فرزند دیگرند و به عبارتی؛ «اسم مستأثر» برای سه فرزند دیگر می‌باشند.

⏎❖ حاصل آنکه؛
به عین شخصیِ این حقیقت که «بَنین» دائماً در «ـأبّ» فانی‌اند؛ حضرت «أمّ البنین» (س) دائماً در حضرت «أمّ أبیها» فاطمةالزهرا (س) فانی هستند. چنان که حتّی می‌فرمایند:
مرا به 《فاطمه》 صدا نزنید. که این امر▣⇦ بیانی از فنایِ در مسمّای خویش بودنِ حضرتِ أمّ البنین (س) است.

⇦◈ به عین شخصیِ حقیقتی که بیان شد؛ رَبیعِ فرزندان حضرتِ أمّ البَنین(س)، یعنی؛ حضرت أبا الفضل العباس؏، دائماً فانی در حضرت أباعبدالله؏ هستند. که این فنا از آن قوّتی است که حضرت «أمّ البَنین»(س) دائماً در حضرت «أمّ أبیها» فاطمه زهرا (س) فانی‌اند.

و اصلاً خلقتِ حضرت 《أمّ البنین》 (س) به 《"أمّ البنین"بودن》 است.
و «بَنین»، بیرون از شخص حقیقی ایشان نیست.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔅


❒ معنایِ لطیفِ دیگری که برای 《آوى》 وجود دارد؛ «نازل شدن» است.

❒ حضرات آل الله(؏) از مقامِ وحدانیّت کبری و مقامِ خلوَت ◣『نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』◥ بودن؛ در مقامِ جلوَت و به جلوۀ «#آیة» نازل شده‌اند.

❒ 《آیــَــة》؛ از همین مادۀآوى》 است و 💎﴿فَـــآوى💎 به نازل شدنِ حضرت رسول اکرم(ص) از مقامِ خلوَت نفس الله بودن، به مقامِ جلوَتِ «آیة» بودن محقّق است.

⧨ امّا دقت شود که؛
آیه بودنِ حضرات آل الله(؏) با آیه بودنِ تمامِ موجودات، تفاوتِ مهمّ تحلیلی که دارد این است که؛
⦿ موجودات؛ صرفاً در تعیّنِ «آیه»بودن متوقّف هستند و ختم و بدوِ وجودشان «آیه» بودن است.
امّا حضرات ائمۀ اطهار(؏) مقام جمع الجمع دارند. پس؛ از اینکه نفسِ حضرت أحد(جلّ جلاله) و بلکه وحدانیّت حضرت أحد (جلّ جلاله) هستند، در تنزیل، به جلوۀ «آیة» نازل شده‌‎اند و از این رو 《آیة الله العظمی》 یا به بیانی؛ 🔻آیة الله الکبری🔺 هستند که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند:

✿『مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَکبَرُ مِنِّي‏』✿
هرگز برای خداوند آیه‌ای بزرگتر از من نیست.
📚بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۷۷

⧉ در تحلیل و فهم بهتر مطلب، برای آیة کُبری بودنِ ائمۀ اطهار(؏) بیان می‌شود؛

◓ به «آیة» بودن؛ در مقامِ جلوَت
◒ و به «کُبریٰ» بودن؛ در مقام خلوَت
می‌باشند.

🔆 حضراتِ ائمۀ اطهار(؏)، به شاخصۀ حضرت رسول اکرم(ص)؛ از خلوَتِ وحدانیّت و 《یتیم》 بودن، به جلوَتِ 《آیة》 بودن، مأوی می‌گیرند تا عوالِم به نفسِ این متجلّی شدن، موجود شود.



🍃 أمّ و مادرِ مطلق،
آن خلوَت‌نشینِ مقامِ #عماء ، شخصِ «کَنز مخفی» که از کنز مطلق بودن، به جلوۀ صفتِ مشبهۀ «#کنیزه» به اشاره‌اند و کنیزه حقّ بودنِ حضرتشان(س) رشحه‌ای از «#کنز_مخفی» بودنشان،
آن «لیلة»ِ #جلالت که به غمزۀ «لیلة»بودن؛ جلالِ باری(جلّ جلاله) را قوّت است، و به کرشمۀ «قدر» بودن؛ جمالِ عالی(جلّ جلاله) را حول و منزلت،
آن حوراء إنسیة که به صفتِ «حوراء» بودن؛ موجِدِ غیب و سماءِ لا إشارات است، و به «إنسیة» بودن؛ موجِدِ شهود و أرضِ إشارات،
حضرت «فَاطِمَةَ الِانْفِطَام؛ 📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۱۰۴» فاطمة الزهرا سلام الله علیها هستند که به قولِ مطلق در زیارت شریفِ حضرتشان(س) به چنین لقبی نورانی خوانده شده‌اند:

🔆『مُرَبِّيَةِ الْأَيْتَام‏』🔆
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۱۰۴


🍃یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصف آن رشک ملک
ور دهان یابم چنین و صد چنین
تنگ آید در فغان این حنین
این قدر گر هم نگویم ای سند
شیشهٔ دل از ضعیفی بشکند
شیشهٔ دل را چو نازک دیده‌ام
بهر تسکین بس قبا بدریده‌ام


🔆 حضرتشان(س)؛
فاطمِ فاطرند که نفسِ بُریدگی بوده که تنزیلی از حضرتشان(س) 🔻الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛ خلق از معرفتشان بُریده‌اند؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۴۳، ص۶۵』🔺 است.
یتیم بودنِ و جان‌مایۀ وحدانیّت حقّ و یتیمیِ مطلق‌اند که یتیم بودنِ حضرت رسول اکرم(ص) در نفس و وجدانِ باریتعالی، به حضرتشان(س)؛ برقرار است، و مأوا یافتنِ آن 『آیة الله کُبری』(ص) نیز به دستگیری‌شان؛ محقّق.
که حضرتشان(س) أمّ مطلق بوده که از خفایِ أمّ الخیرة و یتیمی و أحد بودنِ ذاتِ باری، و جلایِ 《أمّ أبیها》 و یتیمی رسولِ گرامی‌(ص)، در جمع الجمعِ 《أمّ الأئمة》 و یتیمی و وحدانیّتِ حجج الهی(ع)؛ دستِ ربوبیّت بر سَر و سرّها دارد.

🔰 بلکه؛
☜ لاإشاره و إشاره؛ شیرۀ وجود از حضرتشان داشته و به شوقِ یتیم بودنِ برای حضرتشان(س)، ﴿مؤمن﴾ و مؤمنین ﴿طَوْعاً﴾ و با رغبت به مادریشان، موجود هستند، وُ کافرین (لعنة الله علیهم) به ﴿کَرْهاً﴾ و کراهت.


الحمد لله الفاطر 🍃






حضرتِ #فاطمه_فاطر_مطلق سلام الله علیها
#یتیم_مطلق
#ام_الایتام
#لم_یلد_و_لم_یولد

🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🔅
🔹

♦️◆ قدم یازدهم ➣●• —---—
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به "#فاطمه" بودن، در جلال می‌باشند که ◣『 لِأَنَّ الْخَلْقَ «فُطِمُوا» عَنْ‏ مَعْرِفَتِهَا』◥ (زیرا خلایق از معرفتش جدا شده‌اند / 📚بحار الأنوار،ج‏43، ص65).

♻️ رحِم مبارک حضرت (س)، حریمِ سرّ الهی است. پس مقامِ خفا و مکانتِ جلال حقّ است.

👈 حضرت محسن علیه السلام ، نه در جلوَت و جمال، بلکه در خلوَت و جلال، یعنی در خفایِ حقّ تعالی به اشاره آمده و در همانجا به دستِ شرّ مطلق، عمر بن خطاب (لعنة الله علیه و علی اتباعه اجمعین) شهید می‌شوند.


♦️◆ قدم دوازدهم ➣●• —---—

❖ "شهید"، صفتِ مشبهه است که فاعل و مفعول را فرا می‌گیرد. یعنی؛ "شهید"، نقطۀ وحدتِ شاهد و مشهود است و خود، هم شاهد است و هم مشهود.
پس تمامِ شاهد و تمامِ مشهود را در نقطۀ «شهید بودن» باید نظر کرد.

☀️اوّلْ شهیدِ آل خدا (؏)، حضرتِ محسن علیه السلام هستند. که ایشان در خفا و جلالت شهادت می‌باشند.☀️

❖ "اوّلْ شهید بودنِ" حضرتشان، اوّل بودنِ حدّی نیست. بلکه اوّل بودنِ ذاتی است. یعنی؛
تمام شهدای آل الله (؏)، در «جلالَت شهید بودن»، مَظهَر شهید بودنِ حضرت محسن علیه السلام هستند (و این در حالی است که یک نور واحدند).

🔰 پس به این آیات دقت کنیم:

💎【 ● وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ
● بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ
💎

و آن‏گاه كه در مورد «مؤودَة» پرسيده شود،
كه به كدامين گناه كشته شده است؟!
(سورۀ تکویر، آیات 8 و 9)

🔲 که "مؤودة" حضرت محسن(؏) هستند که حضرت امام جعفر صادق(؏) برای این آیات مذکور می‌فرمایند:

🔻الْمَوْؤُدَةُ وَ اللَّهِ «مُحَسِّنٌ» لِأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْرُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏🔺
به خدا قسم «المؤودة» حضرت محسن (؏) است که همانا او از ماست و نه از غیر. پس هرکس غیر این را بگوید، تکذیبش کنید.

(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏53، ص23)

❖ پس دقت بفرمائید که "مؤودة"، شخصِ حضرت محسن (؏) هستند.
«مؤودَة» از مادۀ "وَدَدَ" است و طبق احادیث، همان «مَوَدَّة» است. و اصلاً حضرت صادق (؏) بدین صورتِ تلاوت می‌فرمودند:

🔻『 و إذا «المَوَدَّة» سئلت بأي ذنب قتلت』🔺
(📚 البرهان،ج‏5، ص591)

پس «المؤودَة» همان «المودّة» است.
👈 ☀️و تا بدینجا دقّت شود که؛ «المودة» شخص حقیقی است و آن، حضرت محسن (؏) هستند.☀️


♦️◆ قدم سیزدهم ➣●• —---—
طبق روایات، «المودة» همان "مودًّة فی القربي" است که حضرت رسول اکرم(ص) سفارش به آن فرمودند:

💎【قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى 】💎
بگو: من بر اين [رسالت‏] مزدى از شما نمی‌خواهم مگر محبت و دوستى خويشان [و اهل بيت‏] را.
(سورۀ شوری، آیۀ 23)

❖ اجر حقیقیِ هر شیء، عِدل آن شیء است.
❖ رسالت، خودیّتِ مرسِل (خدا) است. اجر رسالت، جز خودیّت حقّ تعالی نمی‌تواند باشد. چرا که هیچ شیئی عِدل خودیّت خدا نیست.

بنابراین؛ 💎【قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى 】💎؛

●❖● اوّلاً بیانِ حقیقت است که اگر حضرتِ رسول اکرم (ص)، رسول هستند، از "الموّدة فی القربی" است و این مطلبی بیرون از حضرت (ص) نیست بلکه خودیّت ایشان است.
●❖● و ثانیاً ترسیمِ عالم که بوسیلۀ رسالت صورت گرفته، تجمیع آن به وسیلهٔ باطن آن ، و به سمت حقیقتِ آن ، یعنی؛ "المودّة فی القربی" است.

👈 ☀️ پس "المودّة فی القربی" صرفاً سفارش به یک فعل نیست (که البته فعل را هم می‌گیرد). بلکه بیانِ حقیقت، و مهمتر آنکه دنباله رسالتِ پیامبر اکرم (ص) است.☀️


♦️◆ قدم چهاردهم ➣●• —---—

💎قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّه ِ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ ‏💎
بگو: هر مزدى كه از شما خواستم به نفع خودتان است، مزد من جز بر خدا نيست و او بر هر چيزى گواه است.
(سورۀ سبأ، آیۀ 47 )

❖ در عین اینکه حضرت پیامبر (ص) "المودّة فی القربی" را از امّت مسئلت می‌نمایند، می‌فرمایند که آنرا برای خودتان می‌خواهم. پس "المودة فی القربی"، آنچنان سعه‌ای دارد که خودیّت شماست. بلکه خودیّت هر شیئی است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳


🍃۞ بنابراین؛
این نیست که هدف و غرضِ خلقت؛ شناختنِ مطلق آل‌الله (؏) باشد، امّا از آن طرف‌ بیان نمایند که درکِ حضرتشان ممکن نیست!
اینکه، نقضِ غرض است!

🔰 خودِ معروف؛
که «لیلة» است
و «#فاطمه» است (روحی لذکرها الفداء)؛
❂☜ نفسِ «نشناختنی» است.

[ دقّت بفرمائید که در اینجا صفتِ «نشناختنی» منظورم است، و نه اسمِ آن]


🔲 فطام؛ از شیر گرفتنِ کودک است.
که شیر در اینجا؛ علم و معرفت است.
فِطامة؛ مصدرِ این أمر است.
و‌ #فاطمه؛
֎⇦ اسم فاعلی است که صفتِ حالیهٔ این مهمّ است.
و فِطامة؛ از «فاطمة» (س) است که فِطامة است.
و‌ فِطام، رشحاتی از جلواتِ حضرتشان ...


◉⇯⇦ اگر حضرتِ «هوﷻ»؛ غیب الغیوب است و «هوﷻ» بودنِ او؛ اسمِ عَلَمی برای غیب الغیوب بودنِ اوست؛
❂☜ #فاطمه (س)؛ که نفسِ #جدائی هستند و نفْسِ بریدن؛ هویّت و غیبوبَتِ مطلقۀ حضرت «هوﷻ» هستند.

✿⇯⇦ حضرتشان بَتول می‌باشند. یعنی؛ مبالغۀ «بریده»، بلکه نفْسِ «بریدن» هستند.
نه از ضعفِ دیگران چنین باشند. همان طوری که «هوﷻ» از ضعفِ دیگران غیب نبود. ضعفِ دیگران، بعد از این دقائق معنا می‌شود.


🍃۞ عارف، در نقطۀ «معرفت»؛ فانی در «معروف» است.
و در حقیقت؛ به اندازۀ معرفتش، جلوه‌ای از «معروف» است.
یعنی؛ «معروف» به جلوۀ «عارف»؛ رخی عیان می‌کند.

◉⇯⇦ حالا؛
معروف و مطلوبِ منظورِ ما؛
❂☜ نفْسِ «#جدائی» است.

🍃۞ فرض کنید می‌خواهند نفسِ «جدائی» را بشناسند.
چه می‌شود؟
֎⇦ در درک و معرفت به ایشان؛ غرقۀ در نفسِ «جدائی» شدند، و عارف که ظهورِ معروف است؛ «جدا شده» گشت.

✿⇯این؛ معرفت و درکِ حضرت فاطمه (س) است که؛
֎⇦ «فُطِموا عَنْ معرفتها»
از معرفتشان، جدا و بریده‌اند.

🍂۞ و این؛
معرفت در جلال و لاتعیّنیِ «معرفت» است.


🔰 اشاره‌ای دیگر در مورد دو دسته از احادیث:

➊ قیامت؛
حضرت فاطمه (س) از خداوندﷻ شناخته شدنِ قدر و منزلتشان را برای خلائق طلب می‌کنند.
ایشان که حقیقتِ مدعوّ و داعی و دعا هستند؛ استجابت، جلوه‌ای از جلواتِ حضورِ خودشان است. بنابراین؛
بایستی قدرِ حضرتِ «لیلة القدر (س)» معلوم گردد.
چه می‌شود؟☟

➋ قیامت؛
منادی با صدایِ بلند ندا می‌کند:

🔻«غُضُّوا أبصارَكُمْ حتّى تَجُوزَ
فاطمةُ بِنْتُ محمّد (ص‏)» 🔺

✾ دیدۀ [إنّیّت] بر هم نهید،
تا فاطمه دختر محمّد (ص) بگذرد.

📚 الأمالي؛ للصدوق، ص۱۸


👁‍🗨⫸ غَضِّ بصر برای معروفِ حدّی - که در عالم حدّ است، و صرفاً در جمالِ معرفت و «معروفْ بودن» است -؛
֎⇦ موجبِ عدمِ شناخت است. یعنی؛ اگر به کسی در عالم حدّ گفته شود: حواس ظاهری و باطنی‌ات را تعطیل کن، آیا می‌شود که شیئی حدّی را بشناسد؟!
▣ هرگز.

❂☜ امّا #معروف وقتی در جلالَتِ «معروفیّت» بود؛ شناختنش به غضِّ بصیرت و إنّیّت است.
پس بایستی میّت شوی. بایستی إنّیّت تو بروَد تا معروف در تو بِرویَد.
#نباش، تا حضور «معروف»، تا «تو»یِ عارف؛ معلوم گردد، چنان که می‌فرمایند:

🔻 «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي» 🔺
✾ هرکس بمیرد، مرا رؤیت کند.
📚الأمالي؛ للمفيد، ص۷

⇯֎ چرا که برای هر درکی؛ مُدرِک در نقطۀ درک (که حضراتِ واسطۀ مطلقه؏ هستند) فانی می‌شود، و به قدرِ فنایش، حظّ از درک در تعیّنِ مُدرَک دارد.
֎⇦ و از آنجا که در موضوع درکِ لیلةالقدر؛ مُدرَک؛ لا تعیّن و بلکه نفسِ «لا تعیّنی» است. بنابراین؛ امرِ به غضّ بصر می‌شود.


🔰 و کلامِ آخر:
֎⇦ حجّة الله با دوئیّت و تعدّدِ کثرتی سازگار نیست. و اگر حجّت، متعدّدِ عددی شد؛ «مَن له الحجّة» (یعنی؛ خداوندﷻ) [اَلْعَیاذُ بالله] متعدّد است.

✿⇯⇦ حجّت حقّﷻ؛ صمدیّتِ حقّﷻ است و کنار و پهلو ندارد، و از این رو؛
֎⇦ #بالغه و رساست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎 ﴿قُلْ فَلِلّهِ الحُجّةُ ❂☜ البالِغَة﴾ 💎
📘 انعام، ۱۴۹


✿⇯⇦ تعدّدِ حُجَج الهی (؏)؛ تعدّد نوری است.
و ائمّۀ اطهار (؏)؛ نور واحدی هستند که به چهارده جلوه، متجلّی هستند.

֎⇯⇦ با این معرفت، به حدیث ذیل دقّت بفرمائید:

🔻 «نحنُ حجّةُ الله عَلَى الخلق
و فاطمةُ حجّةٌ علينا»🔺

✾ ما آل‌الله (؏) حجّت بر مطلقِ خلق هستیم،
و فاطمه (س) حجّت بر ماست.

📚عوالم العلوم، ج‏ ۱۱، ص۷


🗨⫸ حجج الهی، ائمّۀ اطهار (؏)؛
֎⇦ «سرّ الله» هستند.
(📚بحار الانوار، ج‏۹۹، ص۶۴)


֎⇯⇦ در تحلیل بیان می‌شود:

✿ اگر همۀ حجج الهی (؏)؛ تعیّن و جمالِ «سِرُّ الله بودن» هستند؛ حضرت فاطمه (س) که حجّتِ بر حجج الهی (؏) می‌باشند؛
֎⇦ لاتعیّنی و جلالِ «سِرُّ الله بودن» هستند.


֎⇯⇦ که حضرت فاطمه (س)؛
❂☜ مگو بودنِ سرّ الهی، و سِرّ مگویِ الهی‌اند ...



🔥 لعن ازلی و ابدی خداوندﷻ
بر قاتلین حضرت فاطمه (س)
عمر و ابابکر ملعون و تابعینشان 🔥



🏴🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لا_تعینی_معروف
#معروف_در_جلالت_معروف



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔳

🍁 و امّا ...

بعد از شهادت مظلومانۀ حضرت فاطمه سلام الله علیها،
[با آدابی خاصّ] حضرت «امّ البنین» سلام الله علیها به همسری حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام در آمدند. بدین صورت که حضرتِ «عِلم الله»عزّوجلّ، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام از برادر خویش، جناب عقیل، خواستند که :
بانویی را جستجو کن که از نسل شجاعان باشد تا با او ازدواج کنم و برایم پسرانی شجاع به دنیا آورد.

(📚الصحیح من سیره الإمام علی؏ ، ج۱، ص۲۶۵)

که چه شود؟
که این فرزندانِ شجاع در کربلایِ حقیقت، یاور حضرت سیّد الشهدا(ع) باشند.
(لطائف این خصوص بسیار است، و بحمد الله بعضی از آن در مقالات «یوم الطفوف» در همین #کانال_اللطائف_الالهیة ارائه شده است)

🔔 خوب دقت بفرمائید که حضرت فاطمه امّ البنین(س)؛ به محوریّتِ اُمّیَّت برای فرزندانی که فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهدا(ع) هستند، همسرِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌شوند.
قبلاً در مورد حضرت وفا، اباالفضل العباس(ع) در مقالات متعدّدی لطائفی روزی شده و بیان گشت که حضرتشان نقطۀ اتصال و فنایِ تمام اسماء باریتعالی به [و در] اسمِ مستأثر (یعنی حضرت سیّدالشهدا؏) هستند.

(مثلاً رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)


🔅هر اشاره‌ای از خاندانِ نور، نورِ این خاندان است و #بالنورانیة بایستی معرفت به آن حاصل گردد و این قوّت بایستی در تمامِ شئونات و رفتار و کردار و مناسبات و منسوبین به حضرات آل‌الله؏، سرلوحه‌ی بینش قرار گیرد که می‌فرمایند:

💠«نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ «لَا يُقَاسُ» بِنَا أَحَدٌ»💠
ما اهل بیت؏ هستیم که [بطور مطلق] احدی با ما قیاس کرده نمی‌شود.
(📚عيون أخبار الرضا؏، ج‏۲، ص۶۶)

بنابراین؛ دست از غیر آل الله(ع) بشوی و بدون اینکه شأنی از شئوناتِ حضرتشان را با کسی قیاس کنی؛ برایِ یافتن معرفت، همّت نما!

🔆 اسمِ مبارک حضرت «أمّ البنین» (سلام‌الله‌علیها) "#فاطمه"، و لقب حضرتشان؛ «امّ البنین» است.

أُمِّ کدام بنین؟
آن #شجاعانی که قرار است فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهداء؏ در کربلاء باشند وُ از آنجا که فرزندِ حقیقی؛ سرّ حقیقیِ والد است (الوَلدُ سرُّ أبیه)؛ پس این فرزندانِ شجاع؛ ظهورِ فدوی بودنِ حضرت أمّ البنین (س) هستند.

🔆از طرفی؛
لقبِ حضرت فاطمة الزهرا (س)؛ «أمّ أبیها» می‌باشد.
أمّ کدام پدر؟
حضرت خاتم‌الأنبیاء (ص)؛ که "حسینُ منّی؏ و أنا مِن حُسین؏" می‌فرمایند. هم‌ایشان که أبِ مطلق و مطلقِ أب هستند. و به حکمِ الوَلدُ سرُّ أبیه؛ ابّ به بنین ظاهر است. و بنین هم به حکمِ آن که وجودشان از أب است؛ فانی‌ِ در أب هستند.

نتیجه آنکه؛
چون #أب در #بنین (فرزندان)؛ ظاهر است، پس=> أمّ‌أبیها(س) هم در أم‌البنین(س)؛ ظاهر هستند.
و چون #بنین در #أب فانی‌اند؛ پس=> أم‌البنين (س) در أم‌ّأبیها(س)؛ فانی هستند.

بنابراین؛
جانشینِ حقیقیِ حضرت فاطمةالزهرا (س) - که امّ‌الحسین؏ و «امّ ابیها» هستند -؛ حضرت فاطمه «امّ البنین» می‌باشند که أُمِّ فدویانِ حضرت امام حسین؏ در کربلا می‌باشند و #بالنورانیة؛ این خودِ حضرت "فاطمه‌ی امّ ابیها (س) هستند؛ که در جانشینشان، به «امّ البنین» بودن ظاهر می‌شوند.

🔴 إن شاء الله روشن باشد که چه بیان می‌شود!
به لطف خدا؛
وجهی از وجوهِ تسمیه‌ی «امّ البنین»، با تمسّک به حضرت فاطمة الزهرا(س) بیان شد.

🔆 از منظری دیگر؛
حضرت «امّ البنین» (س) به جانشینِ حقیقیِ حضرت أم‌ّأبیها (س) بودن؛ مطلقِ "بنین" را «أمّ» می‌باشند؛ چنان که حضرت «امّ ابیها» (س)؛ مطلقِ "أبّ" را «امّ» و اصل و ریشه‌اند.
بنابراین؛
به عینِ شخصیِ اینکه بنین (فرزندان)، سرّ پدر هستند، و "أبّ" به "بنین"ِ خود ظاهر است و فرزندان، دنباله و ظهورِ پدرشانند؛
🔅"امّ البنین"(س) هم سرّ "امّ ابیها"(س) هستند که ظاهر شده‌اند.


🍀 در چهار پسر بزرگوار حضرت «أمّ البَنین»(س) ، حضرت أبا الفضل العباس؏؛ «رَبیع» و جانِ سه فرزند دیگرند و به عبارتی؛ «اسم مستأثر» برای سه فرزند دیگر می‌باشند.

⏎❖ حاصل آنکه؛
به عین شخصیِ این حقیقت که «بَنین» دائماً در «ـأبّ» فانی‌اند؛ حضرت «أمّ البنین» (س) دائماً در حضرت «أمّ أبیها» فاطمةالزهرا (س) فانی هستند. چنان که حتّی می‌فرمایند:
مرا به 《فاطمه》 صدا نزنید. که این امر▣⇦ بیانی از فنایِ در مسمّای خویش بودنِ حضرتِ أمّ البنین (س) است.

⇦◈ به عین شخصیِ حقیقتی که بیان شد؛ رَبیعِ فرزندان حضرتِ أمّ البَنین(س)، یعنی؛ حضرت أبا الفضل العباس؏، دائماً فانی در حضرت أباعبدالله؏ هستند. که این فنا از آن قوّتی است که حضرت «أمّ البَنین»(س) دائماً در حضرت «أمّ أبیها» فاطمه زهرا (س) فانی‌اند.

و اصلاً خلقتِ حضرت 《أمّ البنین》 (س) به 《"أمّ البنین"بودن》 است.
و «بَنین»، بیرون از شخص حقیقی ایشان نیست.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🚩

🍀 قدم سوّم - طهارت در مقام جلوَت و طهارت در مقامِ خلوَت؛

با طیّ کردنِ دو قدم نخست، این بیان آسان می‌گردد که [در تحلیل]؛

🔅 طهارت در مقامِ جلوَت (یعنی در عالَم مخلوقات)، طهارت با در نظر گرفتنِ متعلّقات است.
🔅 امّا طهارت در مقامِ خلوَت (پیش از مخلوقات)، طهارتی مافوقِ تعلّقات است.


🍀 قدم چهارم - زائر به زیارت فانی در مزور می‌شود؛

🔅 زیارت؛ «حضور الزائر عند المزور» است (مزور یعنی زیارت شونده).
باید زائر نزد مزور حاضر باشد، تا زیارت کرده باشد.
حضور داشتن، فناست.
زائر در هر مرتبه (ذات و صفت و فعل) و به هر اندازه که زائر باشد، فانی در مزور است. یعنی دیگر او، به خودیّت خود نیست، بلکه مزور به او جلوه‌گر است.
[این مهمّ را خوب باید نوش کرد].

🔅 معرفت در زیارت، به میزانِ مُوَلّیٰ‌علیه بودنِ شخصِ زائر بستگی دارد. هر چقدر پذیرش ولایتِ این شخصِ زائر، افزون باشد، او مُوَلّیٰ‌علیه برتری است وَ در نتیجه معرفتش در زیارت بالاتر است وُ فنایش در مزور، بیشتر...

👈🏻 پس اگر بخواهیم ببینیم زائرِ «با معرفتْ به زیارتنامه»، (یعنی با ولایت) چه مقامی در حالِ این زیارت دارد، باید در آن زیارتنامه‌ای که وارد شده است، دقیق شویم.
[بعد از معیارِ مُوَلّیٰ‌علیه بودنِ زائر] هر زیارتی -با زیارتنامۀ خاصّ- بر اساس آن زیارتنامه رتبه بندی می‌شود.

👈🏻 💠زیارتنامه، شناسنامۀ زائر است💠

#شناسنامه که بیان می‌شود، به معنایِ چند برگ کاغذ که نام کسی و مشخصاتش را در آن بنویسند، نیست. منظور، هویّتِ زائر است. که مکتوبِ وجودیِ زائر است. همان نامه‌ای که در قیامت به دستِ شخص می‌دهند و در حقیقت، هویّت او که مکتوبِ وجودیِ او و فتراک و محورِ هستیِ اوست؛ به جلوۀ «مکتوب» ظاهر می‌گردد.
👈🏻 و این شناسائی او، که در حقیقت، هویّتِ اوست؛ نامۀ این شخص خواهد بود و نامِ حقیقی و نموِ باطن تا ظاهرش را بالمَرّه، هویدا می‌کند...


📕 هر زیارتنامه‌ای، مَرتبتِ زیارت و زائر را بیان می‌نماید. یعنی می‌فرماید که مزور به کدام مقام و در چه منزلی، متجلّی شده است.


🍃 الغرض؛ در این زیارتنامه؛ مقامِ خلوَت و جلال حضرت صدیقۀ طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها بیان می‌شود.
و یکی از بیانهایی که برای نیامدنِ «سلام» در بعضی از نسخِ این زیارت شریف مطرح است؛ همین مقامِ جلالَت است. که حضرت زهرا سلآم‌الله‌علیها را به در مقامِ "#فاطمه" و "#مطهره" زائر هستیم. که این جلالَت؛ دار السّلام است و برای سلام، مبدأ است و مافوقِ تعیّنِ «سلام» می‌باشد...

بنابراین زائر حقیقی (یعنی زائرِ با معرفت به این زیارتنامه) وقتی حضرت طاهره سلآم‌الله‌علیها را زیارت کند؛ مقامِ خلوَت و جلال حضرت طاهرۀ مطهّره سلآم‌الله‌علیها از او جلوه‌گر می‌شود. چون عرض شد که زائر در خالصۀ «زیارت»؛ کسی نیست جز جلوۀ مزور...


در نتیجه وقتی بیان می‌دارد؛
🔻"بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِك"🔺
👈🏻 که طهارتِ «مطلقه» -که پیشتر از عالَم خلقت (جلوَت) برای حضرت طاهره مطهره سلآم‌الله‌علیها مطرح شد-، در این زائر، ظاهر می‌گردد.

🔆 که بیان شد؛ طهارت مطلقه، طهارتی مافوقِ آن طهارتی است که متعلَّق دارد. و طهارتِ با تعلُّق، رشحه‌ای از رشحاتِ طهارتِ مطلقه است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🚩
🔅


❒ معنایِ لطیفِ دیگری که برای آوى》 وجود دارد؛ «نازل شدن» است.

❒ حضرات آل الله(؏) از مقامِ وحدانیّت کبری و مقامِ خلوَت ◣『نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』◥ بودن؛ در مقامِ جلوَت و به جلوۀ «#آیة» نازل شده‌اند.

❒ 《آیــَــة》؛ از همین مادۀ آوى》است و 💎﴿فَـــآوى💎 به نازل شدنِ حضرت رسول اکرم(ص) از مقامِ خلوَت نفس الله بودن، به مقامِ جلوَتِ «آیة» بودن محقّق است.

⧨ امّا دقت شود که؛
آیه بودنِ حضرات آل الله(؏) با آیه بودنِ تمامِ موجودات، تفاوتِ مهمّ تحلیلی که دارد این است که؛
⦿ موجودات؛ صرفاً در تعیّنِ «آیه»بودن متوقّف هستند و ختم و بدوِ وجودشان «آیه» بودن است.
امّا حضرات ائمۀ اطهار(؏) مقام جمع الجمع دارند. پس؛ از اینکه نفسِ حضرت أحد(جلّ جلاله) و بلکه وحدانیّت حضرت أحد (جلّ جلاله) هستند، در تنزیل، به جلوۀ «آیة» نازل شده‌‎اند و از این رو 《آیة الله العظمی》 یا به بیانی؛ 🔻آیة الله الکبری🔺 هستند که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند:

✿『مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَکبَرُ مِنِّي‏』✿
هرگز برای خداوند آیه‌ای بزرگتر از من نیست.
📚بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۷۷

⧉ در تحلیل و فهم بهتر مطلب، برای آیة کُبری بودنِ ائمۀ اطهار(؏) بیان می‌شود؛

◓ به «آیة» بودن؛ در مقامِ جلوَت
◒ و به «کُبریٰ» بودن؛ در مقام خلوَت
می‌باشند.

🔆 حضراتِ ائمۀ اطهار(؏)، به شاخصۀ حضرت رسول اکرم(ص)؛ از خلوَتِ وحدانیّت و 《یتیم》 بودن، به جلوَتِ 《آیة》 بودن، مأوی می‌گیرند تا عوالِم به نفسِ این متجلّی شدن، موجود شود.



🍃 أمّ و مادرِ مطلق،
آن خلوَت‌نشینِ مقامِ #عماء ، شخصِ «کَنز مخفی» که از کنز مطلق بودن، به جلوۀ صفتِ مشبهۀ «#کنیزه» به اشاره‌اند و کنیزه حقّ بودنِ حضرتشان(س) رشحه‌ای از «#کنز_مخفی» بودنشان،
آن «لیلة»ِ #جلالت که به غمزۀ «لیلة»بودن؛ جلالِ باری(جلّ جلاله) را قوّت است، و به کرشمۀ «قدر» بودن؛ جمالِ عالی(جلّ جلاله) را حول و منزلت،
آن حوراء إنسیة که به صفتِ «حوراء» بودن؛ موجِدِ غیب و سماءِ لا إشارات است، و به «إنسیة» بودن؛ موجِدِ شهود و أرضِ إشارات،
حضرت «فَاطِمَةَ الِانْفِطَام؛ 📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۱۰۴» فاطمة الزهرا سلام الله علیها هستند که به قولِ مطلق در زیارت شریفِ حضرتشان(س) به چنین لقبی نورانی خوانده شده‌اند:

🔆『مُرَبِّيَةِ الْأَيْتَام‏』🔆
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۱۰۴


🍃یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصف آن رشک ملک
ور دهان یابم چنین و صد چنین
تنگ آید در فغان این حنین
این قدر گر هم نگویم ای سند
شیشهٔ دل از ضعیفی بشکند
شیشهٔ دل را چو نازک دیده‌ام
بهر تسکین بس قبا بدریده‌ام


🔆 حضرتشان(س)؛
فاطمِ فاطرند که نفسِ بُریدگی بوده که تنزیلی از حضرتشان(س) 🔻الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛ خلق از معرفتشان بُریده‌اند؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۴۳، ص۶۵』🔺 است.
یتیم بودنِ و جان‌مایۀ وحدانیّت حقّ و یتیمیِ مطلق‌اند که یتیم بودنِ حضرت رسول اکرم(ص) در نفس و وجدانِ باریتعالی، به حضرتشان(س)؛ برقرار است، و مأوا یافتنِ آن 『آیة الله کُبری』(ص) نیز به دستگیری‌شان؛ محقّق.
که حضرتشان(س) أمّ مطلق بوده که از خفایِ أمّ الخیرة و یتیمی و أحد بودنِ ذاتِ باری، و جلایِ 《أمّ أبیها》 و یتیمی رسولِ گرامی‌(ص)، در جمع الجمعِ 《أمّ الأئمة》 و یتیمی و وحدانیّتِ حجج الهی(ع)؛ دستِ ربوبیّت بر سَر و سرّها دارد.

🔰 بلکه؛
☜ لاإشاره و إشاره؛ شیرۀ وجود از حضرتشان داشته و به شوقِ یتیم بودنِ برای حضرتشان(س)، ﴿مؤمن﴾ و مؤمنین ﴿طَوْعاً﴾ و با رغبت به مادریشان، موجود هستند، وُ کافرین (لعنة الله علیهم) به ﴿کَرْهاً﴾ و کراهت.


الحمد لله الفاطر 🍃






حضرتِ #فاطمه_فاطر_مطلق سلام الله علیها
#یتیم_مطلق
#ام_الایتام
#لم_یلد_و_لم_یولد

🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🔅