کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔹

🔰حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند :

🔻"اَصلُ المُروءَةِ الحَياءُ"🔺
ریشۀ جوانمردی، حیاء است.
(📚تصنیف غررالحکم، ص258 ، ح 5503)

💠 مروّت و جوانمردی، که جلوۀ خارجیِ اثباتی دارد؛ در مردان [مؤمن] ظاهر می‌شود چرا که در معرضِ اجتماع هستند.
پس مروّت، جلوۀ 『 القیّوم』 بودن است و بیان شد که "قیّوم"، جمال است و در ظاهر . و مَظهر آن، در جلوَتْ ظاهر میشود.
مظهر 『 القیّوم』 ، رجال هستند. رجال در مظهرِ 『 القیّوم』 بودن که صفتِ جمال است، نسبت به نساء در شدّت ظهورند.
پس اینکه قرآن می‌فرماید 🔸【الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】🔸 (سورۀ نساء، آیۀ 34). یعنی رجال در مظهرِ 『 القیّوم』 بودن که صفتِ جمال است، 【 قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】 هستند.

💠 امّا نساء، در مظهرِ جلالتِ حقّ که 『 الحیّ』 است، نسبت به رجال در شدّت ظهورند.
حیاء، جلوۀ 『 الحیّ』 بودن است و بیان شد که "حیّ"، جلال است و در خفا، پس مَظهر آن در حیثیتِ خفائی است و طبعاً در اجتماع نیست (⚠️کاری به الان جامعه نداشته باشید!!)
و آن نساء هستند که در وصفشان قرآن آیاتِ بسیاری دارد و از جمله در دنبالۀ آیۀ قبلی، می‌فرماید🔸【حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّه】🔸 (و در غيبوبت، اسرار همسر و حدود الهى را حفظ مى‌‏كنند/ سورۀ نساء، آیۀ 34).


°•❁🌷❁•°

🍃 #ناز_و_نیاز که #قبض_و_بسط الهی است و جلوۀ 『 لا هو الا هو』 است نیز به همین نسبت در رمزگشایی این حقیقت کارساز است. که فقط اشاره می‌کنم :

🔅 #ناز ؛ حیثیتِ نفی و جلال و قبض دارد و دائماً در مخفی شدن است. و مظهرِ آن #نساء هستند که مظهرِ 『 الحیّ』 می‌باشند که نفسِ حیات است. امّا چون مظهرِ جلال هستند، پس در خِفا می‌باشند.

🔆 #نیاز ؛ حیثیتِ اثبات و جمال دارد و دائماً در جلوَت است. و مظهر آن #رجال هستند که مظهرِ 『 القیّوم』 می‌باشند که نفسِ قوام است. و چون مظهرِ جمال هستند، پس در منظر عمومند.

در کار گـــلاب و گــُــل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری، وان پرده نشین باشد
(حافظ)

🔲 حیاء، که از حیّ است، حیثیتِ نفی است و جلال. که این، مقامِ خفاست.
🔅نساء که حظ بیشتری از حیاء دارند، در خفا و ناموسیّت می‌باشند.

☀️حضرت فاطمه سلام الله علیها، ناموس حقّ تعالی بوده که در «عِماء» هستند که در روایت است که راوی از حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله سؤال می‌کند:

🔸 "أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟"
خداوند قبل از خلق آسمان و زمین کجا بود؟

حضرت (ص) میفرمایند:

🔹"كَانَ فِي عَمَاء مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ"
در «عماء» بود که مافوق آن هواء بود و تحتِ آن هواء بود.
(📚عوالي اللئالي، ج‏1، ص: 54)

🔲 «#عماء» از "عمی" است که "عمی" به معنای کور بودن است.
(ان شا الله در مورد #عماء در مقاله‌ای جداگانه بیشتر خواهید خواند)

مقامِ «عماء» همان 🔻"لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصار"🔺 بودن است (سورۀ انعام آیۀ 103)، که آن، "لا یُدرَک" بودنِ حقّ تعالی است.
که غیب الغیوب بودن و در جلالت بودنِ حقّ، از خویشتنِ خویش، یعنی ناموسِ خویش، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و عصمت ایشان است.
حضرتِ عصمة الله فاطمه الزهرا (س)؛ نقطۀ «حیات» و قلب تپندۀ حضرت «حیّ» عزّ وجلّ می‌باشند. و ایشانند تمام حیاء و معیار حیاء.




الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ.



#لطیفه‌_حیاء
#حیاء_ظهور_حی
#احسان_الله_نیلفروش_زاده


↪️🆔 @ehsannil

💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش می‌شناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.

اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوه‌گر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله الا هو】💎
او ، "لا اله الا هو"ست.
و در مرتبه‌ای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو الا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است ؛ "لا هو الا هو"ست.

"لا هو الا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبهه‌ای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.

⇩❃ حبّ ، که "لا هو الا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)

حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوه‌گر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد. بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط؛ در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :

#قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.

💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) می‌کشد که مثلاً می‌فرماید :

💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏】💎
طاها ! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیۀ 1 و 2 )

💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) می‌فرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) می‌نمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.

آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود 90 آیه از قرآن می‌باشد.
جان‌گدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب می‌گردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).

🔰 و امّا آن آیات :

حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر می‌کند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎 .
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری می‌شود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتاه اندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر می‌کنند مانند خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :

💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمى‌گويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مى‌شود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)

پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.

و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات می‌فرماید:

💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مى‏بست.
ما دست راست او را مى‏گرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مى‏كرديم.
(🔅 آیات 44 تا 46 سورۀ حاقّه)


🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش می‌شناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.

اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوه‌گر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبه‌ای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.

"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبهه‌ای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.

⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)

حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوه‌گر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :

#قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.

💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) می‌کشد که مثلاً می‌فرماید :

💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیۀ 1 و 2 )

💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) می‌فرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) می‌نمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.

آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود 90 آیه از قرآن می‌باشد.
جان‌گدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب می‌گردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).

🔰 و امّا آن آیات :

حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر می‌کند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری می‌شود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَه‌اندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر می‌کنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :

💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمى‌گويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مى‌شود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)

پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.

و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات می‌فرماید:

💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مى‏‌بست.
ما دست راست او را مى‏‌گرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مى‏‌كرديم.
(🔅 آیات 44 تا 46 سورۀ حاقّه)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔹

🔰حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند :

🔻"اَصلُ المُروءَةِ الحَياءُ"🔺
ریشۀ جوانمردی، حیاء است.
(📚تصنیف غررالحکم، ص258 ، ح 5503)

💠 مروّت و جوانمردی، که جلوۀ خارجیِ اثباتی دارد؛ در مردان [مؤمن] ظاهر می‌شود چرا که در معرضِ اجتماع هستند.
پس مروّت، جلوۀ 『 القیّوم』 بودن است و بیان شد که "قیّوم"، جمال است و در ظاهر . و مَظهر آن، در جلوَتْ ظاهر میشود.
مظهر 『 القیّوم』 ، رجال هستند. رجال در مظهرِ 『 القیّوم』 بودن که صفتِ جمال است، نسبت به نساء در شدّت ظهورند.
پس اینکه قرآن می‌فرماید 🔸【الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】🔸 (سورۀ نساء، آیۀ 34). یعنی رجال در مظهرِ 『 القیّوم』 بودن که صفتِ جمال است، 【 قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】 هستند.

💠 امّا نساء، در مظهرِ جلالتِ حقّ که 『 الحیّ』 است، نسبت به رجال در شدّت ظهورند.
حیاء، جلوۀ 『 الحیّ』 بودن است و بیان شد که "حیّ"، جلال است و در خفا، پس مَظهر آن در حیثیتِ خفائی است و طبعاً در اجتماع نیست (⚠️کاری به الان جامعه نداشته باشید!!)
و آن نساء هستند که در وصفشان قرآن آیاتِ بسیاری دارد و از جمله در دنبالۀ آیۀ قبلی، می‌فرماید🔸【حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّه】🔸 (و در غيبوبت، اسرار همسر و حدود الهى را حفظ مى‌‏كنند/ سورۀ نساء، آیۀ 34).


°•❁🌷❁•°

🍃 #ناز_و_نیاز که #قبض_و_بسط الهی است و جلوۀ 『 لا هو الا هو』 است نیز به همین نسبت در رمزگشایی این حقیقت کارساز است. که فقط اشاره می‌کنم :

🔅 #ناز ؛ حیثیتِ نفی و جلال و قبض دارد و دائماً در مخفی شدن است. و مظهرِ آن #نساء هستند که مظهرِ 『 الحیّ』 می‌باشند که نفسِ حیات است. امّا چون مظهرِ جلال هستند، پس در خِفا می‌باشند.

🔆 #نیاز ؛ حیثیتِ اثبات و جمال دارد و دائماً در جلوَت است. و مظهر آن #رجال هستند که مظهرِ 『 القیّوم』 می‌باشند که نفسِ قوام است. و چون مظهرِ جمال هستند، پس در منظر عمومند.

در کار گـــلاب و گــُــل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری، وان پرده نشین باشد
(حافظ)

🔲 حیاء، که از حیّ است، حیثیتِ نفی است و جلال. که این، مقامِ خفاست.
🔅نساء که حظ بیشتری از حیاء دارند، در خفا و ناموسیّت می‌باشند.

☀️حضرت فاطمه سلام الله علیها، ناموس حقّ تعالی بوده که در «عِماء» هستند که در روایت است که راوی از حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله سؤال می‌کند:

🔸 "أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟"
خداوند قبل از خلق آسمان و زمین کجا بود؟

حضرت (ص) میفرمایند:

🔹"كَانَ فِي عَمَاء مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ"
در «عماء» بود که مافوق آن هواء بود و تحتِ آن هواء بود.
(📚عوالي اللئالي، ج‏1، ص: 54)

🔲 «#عماء» از "عمی" است که "عمی" به معنای کور بودن است.
(ان شا الله در مورد #عماء در مقاله‌ای جداگانه بیشتر خواهید خواند)

مقامِ «عماء» همان 🔻"لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصار"🔺 بودن است (سورۀ انعام آیۀ 103)، که آن، "لا یُدرَک" بودنِ حقّ تعالی است.
که غیب الغیوب بودن و در جلالت بودنِ حقّ، از خویشتنِ خویش، یعنی ناموسِ خویش، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و عصمت ایشان است.
حضرتِ عصمة الله فاطمه الزهرا (س)؛ نقطۀ «حیات» و قلب تپندۀ حضرت «حیّ» عزّ وجلّ می‌باشند. و ایشانند تمام حیاء و معیار حیاء.




الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ.



#لطیفه‌_حیاء
#حیاء_ظهور_حی
#احسان_الله_نیلفروش_زاده


↪️🆔 @ehsannil

💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش می‌شناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.

اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوه‌گر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبه‌ای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.

"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبهه‌ای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.

⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)

حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوه‌گر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :

#قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.

💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) می‌کشد که مثلاً می‌فرماید :

💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیات ۱ و ۲ )

💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) می‌فرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) می‌نمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.

آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود ۹۰ آیه از قرآن می‌باشد.
جان‌گدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب می‌گردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).

🔰 و امّا آن آیات :

حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر می‌کند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری می‌شود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَه‌اندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر می‌کنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :

💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمى‌گويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مى‌شود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)

پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.

و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات می‌فرماید:

💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مى‏‌بست.
ما دست راست او را مى‏‌گرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مى‏‌كرديم.
(🔅 آیات ۴۴ تا ۴۶ سورۀ حاقّه)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
☀️🌿

🍃۞ و امّا اگر بخواهیم حکمتی از این امر را بدانیم، در حدّ بضاعت، این مطلب را بیان می‌کنم:

🌿⇯⇦ خداوندﷻ «حیّ قیّوم» است، که می‌فرماید؛ 🔻هُوَ الحيُّ القيّوم؛ آل‌عمران،۲】🔺.
و این دو اسم و صفت، اکثراً با یکدیگر بیان می‌شود:

↩️القیّوم』بودنِ خداوندﷻ که صیغۀ مبالغه از «قائم» است، قوامِ خودِ حقّﷻ است، و به دنبال آن، قوامِ اشیاء را نیز به این هیئتی که هستند، رقم می‌زند.
و در حقیقت [در مقایسه با حیّ]
💠☜«القیّوم»؛ جمال حضرت حقّﷻ است.

↩️ و امّا『 الحیّ』بودنِ خداوندﷻ حیاتِ اوست و نقطۀ وجودِ اشیاء است که در #مباحث_توحید مفصلاً در مورد آن صحبت شد.

[رجوع شود به مجموعه #مباحث_توحید
در #کانال_معرفة_الحق❂☜ https://t.me/ehsannil1/215]

💠☜ و «الحیّ»؛ در قیاسِ با «القیّوم»؛ جلالِ حقّﷻ است.


🍃۞ و امّا؛ #حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودنِ حضرتِ حقّﷻ است. که یعنی؛ جلوۀ جلال حقّﷻ است.



🔰 حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻﴿اَصلُ المُروءَةِ الحَياءُ﴾🔺
ریشۀ جوانمردی، حیاء است.
📚تصنیف غررالحکم، ص۲۵۸

💠۞ مروّت و جوانمردی، که جلوۀ خارجیِ اثباتی دارد؛ در مردان [مؤمن] ظاهر می‌شود، چرا که در معرضِ اجتماع هستند.

🌿⇯⇦ پس مروّت؛ جلوۀ『 القیّوم』بودن است، و بیان شد که «قیّوم»؛ جمال است و در ظاهر . و مَظهر آن، در جلوَتْ (اجتماع) ظاهر می‌شود.
❂☜ و مظهر『 القیّوم』رجال هستند. و به عبارتی؛ رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است، نسبت به نساء در شدّتِ ظهورند.

🔺۞ پس اینکه قرآن می‌فرماید؛
🔸الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء؛ سورۀ نساء، آیۀ۳۴】🔸 یعنی؛
🍃☜رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است؛【 قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】 هستند.

🌿⇯⇦ و امّا نساء؛ در مظهرِ جلالِ حقّﷻ که『الحیّ』است، نسبت به رجال، در شدّتِ ظهورند.
🍃❂☜حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودن است و بیان شد که «حیّ»؛ جلالِ حقّﷻ است و در خفا، پس مَظهر آن در حیثیتِ خفائی است و طبعاً در اجتماع نیست [⚠️کاری به الان جامعه نداشته باشید!!].
و آن نساء هستند که قرآن در وصفشان؛
آیاتِ بسیاری دارد و از جمله در دنبالۀ آیۀ قبلی، می‌فرماید؛
🔸【حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ الله】🔸
و در غيبوبت، اسرار همسر و حدود الهى را حفظ مى‌‏كنند.
سورۀ نساء، آیۀ۳۴


°•❁🌷❁•°

🍃۞ و امّا؛ #ناز_و_نیاز که #قبض_و_بسط الهی است و جلوۀ『 لا هو إلّا هو』است نیز به همین نسبت در رمزگشاییِ این حقیقت، کارساز است.
که فقط اشاره می‌کنم:

🔅 #ناز؛ حیثیتِ نفی و جلال و قبض دارد و دائماً در مخفی شدن است. و مظهرِ آن #نساء هستند که مظهرِ『 الحیّ』می‌باشند که نفسِ حیات است. امّا چون مظهرِ جلال هستند، پس در خِفا می‌باشند.

🔆 #نیاز؛ حیثیتِ اثبات و جمال دارد و دائماً در جلوَت است. و مظهر آن #رجال هستند که مظهرِ『 القیّوم』می‌باشند که نفسِ قوام است. و چون مظهرِ جمال هستند، پس در منظرِ عمومند.


در کار گـــلاب و گُـل، حکمِ ازلی این بود
کاین شاهد بازاری، وان پرده‌نشین باشد
(حافظ)


🔲 النّهایة؛
حیاء، که از حیّ است، حیثیتِ نفی است و جلال. که این، مقامِ خفاست.
🔅و نساء؛ که حظ بیشتری از حیاء دارند، در خفا و ناموسیّت می‌باشند.

🌿☀️ و حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها)؛ ناموس حقّ تعالی بوده، و در «#عماء» هستند.
و در روایت است که راوی از حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال می‌کند:

🔸『أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟』
خداوند قبل از خلق آسمان و زمین کجا بود؟

و حضرت (ص) می‌فرمایند:

🔹『كَانَ فِي عَمَاء مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ』
در «عَماء» بود که مافوق آن هواء بود و تحتِ آن هواء بود.
📚عوالي اللئالي، ج‏۱، ص۵۴

🔲❂☜ «#عماء» از "عمی" است که "عمی" به معنای کور بودن است.

[🔔برای شرحِ بیشتری در مورد #عماء،
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/1057]


🍃⇯⇦ مقامِ «عماء»؛ همان 🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصار؛ سورۀ انعام آیۀ۱۰۳﴾🔺 بودن است، که آن؛
❂☜ «لا یُدرَک» بودنِ حقّ تعالی است.
و غیبُ الغیوب بودن و در جلالت بودنِ حقّﷻ از خویشتنِ خویش، یعنی ناموسِ خویش؛ حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها) و عصمتِ ایشان (س) است.

🌿۞ بنابراین؛ حضرتِ عصمةُ اللهِ الکبریٰ فاطمة الزّهراء (س)؛ نقطۀ «حیات» و قلب تپندۀ حضرت «حیّﷻ» می‌باشند ...
و ایشانند تمام حیاء و معیار حیاء (روحی لها الفداء).

و امّا راجع به ارتباط حیاء، با استغفار و ماه رجب؛ إن شاء الله در سخنِ بعدی؛ لطائفی را خواهیم خواند.




『الْحَمْدُ للهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ』



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#حیاء_ظهور_حی
#لطیفه‌_حیاء


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
☀️🌿
.
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش می‌شناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.

اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوه‌گر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبه‌ای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.

"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبهه‌ای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.

⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)

حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوه‌گر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :

#قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.

💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) می‌کشد که مثلاً می‌فرماید :

💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیات ۱ و ۲ )

💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) می‌فرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) می‌نمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.

آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود ۹۰ آیه از قرآن می‌باشد.
جان‌گدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب می‌گردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).

🔰 و امّا آن آیات :

حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر می‌کند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری می‌شود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَه‌اندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر می‌کنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :

💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمى‌گويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مى‌شود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)

پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.

و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات می‌فرماید:

💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مى‏‌بست.
ما دست راست او را مى‏‌گرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مى‏‌كرديم.
(🔅 آیات ۴۴ تا ۴۶ سورۀ حاقّه)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
☀️🌿

🍃۞ و امّا اگر بخواهیم حکمتی از این امر را بدانیم، در حدّ بضاعت، این مطلب را بیان می‌کنم:

🌿⇯⇦ خداوندﷻ «حیّ قیّوم» است، که می‌فرماید؛ 🔻هُوَ الحيُّ القيّوم؛ آل‌عمران،۲】🔺.
و این دو اسم و صفت، اکثراً با یکدیگر بیان می‌شود:

↩️القیّوم』بودنِ خداوندﷻ که صیغۀ مبالغه از «قائم» است، قوامِ خودِ حقّﷻ است، و به دنبال آن، قوامِ اشیاء را نیز به این هیئتی که هستند، رقم می‌زند.
و در حقیقت [در مقایسه با حیّ]
💠☜«القیّوم»؛ جمال حضرت حقّﷻ است.

↩️ و امّا『 الحیّ』بودنِ خداوندﷻ حیاتِ اوست و نقطۀ وجودِ اشیاء است که در #مباحث_توحید مفصلاً در مورد آن صحبت شد.

[رجوع شود به مجموعه #مباحث_توحید
در #کانال_معرفة_الحق❂☜ https://t.me/ehsannil1/215]

💠☜ و «الحیّ»؛ در قیاسِ با «القیّوم»؛ جلالِ حقّﷻ است.


🍃۞ و امّا؛ #حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودنِ حضرتِ حقّﷻ است. که یعنی؛ جلوۀ جلال حقّﷻ است.



🔰 حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻﴿اَصلُ المُروءَةِ الحَياءُ﴾🔺
ریشۀ جوانمردی، حیاء است.
📚تصنیف غررالحکم، ص۲۵۸

💠۞ مروّت و جوانمردی، که جلوۀ خارجیِ اثباتی دارد؛ در مردان [مؤمن] ظاهر می‌شود، چرا که در معرضِ اجتماع هستند.

🌿⇯⇦ پس مروّت؛ جلوۀ『 القیّوم』بودن است، و بیان شد که «قیّوم»؛ جمال است و در ظاهر . و مَظهر آن، در جلوَتْ (اجتماع) ظاهر می‌شود.
❂☜ و مظهر『 القیّوم』رجال هستند. و به عبارتی؛ رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است، نسبت به نساء در شدّتِ ظهورند.

🔺۞ پس اینکه قرآن می‌فرماید؛
🔸الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء؛ سورۀ نساء، آیۀ۳۴】🔸 یعنی؛
🍃☜رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است؛【 قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】 هستند.

🌿⇯⇦ و امّا نساء؛ در مظهرِ جلالِ حقّﷻ که『الحیّ』است، نسبت به رجال، در شدّتِ ظهورند.
🍃❂☜حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودن است و بیان شد که «حیّ»؛ جلالِ حقّﷻ است و در خفا، پس مَظهر آن در حیثیتِ خفائی است و طبعاً در اجتماع نیست [⚠️کاری به الان جامعه نداشته باشید!!].
و آن نساء هستند که قرآن در وصفشان؛
آیاتِ بسیاری دارد و از جمله در دنبالۀ آیۀ قبلی، می‌فرماید؛
🔸【حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ الله】🔸
و در غيبوبت، اسرار همسر و حدود الهى را حفظ مى‌‏كنند.
سورۀ نساء، آیۀ۳۴


°•❁🌷❁•°

🍃۞ و امّا؛ #ناز_و_نیاز که #قبض_و_بسط الهی است و جلوۀ『 لا هو إلّا هو』است نیز به همین نسبت در رمزگشاییِ این حقیقت، کارساز است.
که فقط اشاره می‌کنم:

🔅 #ناز؛ حیثیتِ نفی و جلال و قبض دارد و دائماً در مخفی شدن است. و مظهرِ آن #نساء هستند که مظهرِ『 الحیّ』می‌باشند که نفسِ حیات است. امّا چون مظهرِ جلال هستند، پس در خِفا می‌باشند.

🔆 #نیاز؛ حیثیتِ اثبات و جمال دارد و دائماً در جلوَت است. و مظهر آن #رجال هستند که مظهرِ『 القیّوم』می‌باشند که نفسِ قوام است. و چون مظهرِ جمال هستند، پس در منظرِ عمومند.


در کار گـــلاب و گُـل، حکمِ ازلی این بود
کاین شاهد بازاری، وان پرده‌نشین باشد
(حافظ)


🔲 النّهایة؛
حیاء، که از حیّ است، حیثیتِ نفی است و جلال. که این، مقامِ خفاست.
🔅و نساء؛ که حظ بیشتری از حیاء دارند، در خفا و ناموسیّت می‌باشند.

🌿☀️ و حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها)؛ ناموس حقّ تعالی بوده، و در «#عماء» هستند.
و در روایت است که راوی از حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال می‌کند:

🔸『أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟』
خداوند قبل از خلق آسمان و زمین کجا بود؟

و حضرت (ص) می‌فرمایند:

🔹『كَانَ فِي عَمَاء مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ』
در «عَماء» بود که مافوق آن هواء بود و تحتِ آن هواء بود.
📚عوالي اللئالي، ج‏۱، ص۵۴

🔲❂☜ «#عماء» از "عمی" است که "عمی" به معنای کور بودن است.

[🔔برای شرحِ بیشتری در مورد #عماء،
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/1057]


🍃⇯⇦ مقامِ «عماء»؛ همان 🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصار؛ سورۀ انعام آیۀ۱۰۳﴾🔺 بودن است، که آن؛
❂☜ «لا یُدرَک» بودنِ حقّ تعالی است.
و غیبُ الغیوب بودن و در جلالت بودنِ حقّﷻ از خویشتنِ خویش، یعنی ناموسِ خویش؛ حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها) و عصمتِ ایشان (س) است.

🌿۞ بنابراین؛ حضرتِ عصمةُ اللهِ الکبریٰ فاطمة الزّهراء (س)؛ نقطۀ «حیات» و قلب تپندۀ حضرت «حیّﷻ» می‌باشند ...
و ایشانند تمام حیاء و معیار حیاء (روحی لها الفداء).

و امّا راجع به ارتباط حیاء، با استغفار و ماه رجب؛ إن شاء الله در سخنِ بعدی؛ لطائفی را خواهیم خواند.




『الْحَمْدُ للهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ』



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#حیاء_ظهور_حی
#لطیفه‌_حیاء


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
☀️🌿
.
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/427
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش می‌شناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.

اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوه‌گر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبه‌ای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.

"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبهه‌ای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.

⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)

حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوه‌گر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :

#قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.

💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) می‌کشد که مثلاً می‌فرماید :

💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیات ۱ و ۲ )

💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) می‌فرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) می‌نمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.

آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود ۹۰ آیه از قرآن می‌باشد.
جان‌گدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب می‌گردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).

🔰 و امّا آن آیات :

حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر می‌کند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری می‌شود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَه‌اندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر می‌کنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :

💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمى‌گويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مى‌شود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)

پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.

و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات می‌فرماید:

💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مى‏‌بست.
ما دست راست او را مى‏‌گرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مى‏‌كرديم.
(🔅 آیات ۴۴ تا ۴۶ سورۀ حاقّه)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
☀️🌿

🍃۞ و امّا اگر بخواهیم حکمتی از این امر را بدانیم، در حدّ بضاعت، این مطلب را بیان می‌کنم:

🌿⇯⇦ خداوندﷻ «حیّ قیّوم» است، که می‌فرماید؛ 🔻هُوَ الحيُّ القيّوم؛ آل‌عمران،۲】🔺.
و این دو اسم و صفت، اکثراً با یکدیگر بیان می‌شود:

↩️القیّوم』بودنِ خداوندﷻ که صیغۀ مبالغه از «قائم» است، قوامِ خودِ حقّﷻ است، و به دنبال آن، قوامِ اشیاء را نیز به این هیئتی که هستند، رقم می‌زند.
و در حقیقت [در مقایسه با حیّ]
💠☜«القیّوم»؛ جمال حضرت حقّﷻ است.

↩️ و امّا『 الحیّ』بودنِ خداوندﷻ حیاتِ اوست و نقطۀ وجودِ اشیاء است که در #مباحث_توحید مفصلاً در مورد آن صحبت شد.

[رجوع شود به مجموعه #مباحث_توحید
در #کانال_معرفة_الحق❂☜ https://t.me/ehsannil3/215]

💠☜ و «الحیّ»؛ در قیاسِ با «القیّوم»؛ جلالِ حقّﷻ است.


🍃۞ و امّا؛ #حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودنِ حضرتِ حقّﷻ است. که یعنی؛ جلوۀ جلال حقّﷻ است.



🔰 حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻﴿اَصلُ المُروءَةِ الحَياءُ﴾🔺
ریشۀ جوانمردی، حیاء است.
📚تصنیف غررالحکم، ص۲۵۸

💠۞ مروّت و جوانمردی، که جلوۀ خارجیِ اثباتی دارد؛ در مردان [مؤمن] ظاهر می‌شود، چرا که در معرضِ اجتماع هستند.

🌿⇯⇦ پس مروّت؛ جلوۀ『 القیّوم』بودن است، و بیان شد که «قیّوم»؛ جمال است و در ظاهر . و مَظهر آن، در جلوَتْ (اجتماع) ظاهر می‌شود.
❂☜ و مظهر『 القیّوم』رجال هستند. و به عبارتی؛ رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است، نسبت به نساء در شدّتِ ظهورند.

🔺۞ پس اینکه قرآن می‌فرماید؛
🔸الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء؛ سورۀ نساء، آیۀ۳۴】🔸 یعنی؛
🍃☜رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است؛【 قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】 هستند.

🌿⇯⇦ و امّا نساء؛ در مظهرِ جلالِ حقّﷻ که『الحیّ』است، نسبت به رجال، در شدّتِ ظهورند.
🍃❂☜حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودن است و بیان شد که «حیّ»؛ جلالِ حقّﷻ است و در خفا، پس مَظهر آن در حیثیتِ خفائی است و طبعاً در اجتماع نیست [⚠️کاری به الان جامعه نداشته باشید!!].
و آن نساء هستند که قرآن در وصفشان؛
آیاتِ بسیاری دارد و از جمله در دنبالۀ آیۀ قبلی، می‌فرماید؛
🔸【حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ الله】🔸
و در غيبوبت، اسرار همسر و حدود الهى را حفظ مى‌‏كنند.
سورۀ نساء، آیۀ۳۴


°•❁🌷❁•°

🍃۞ و امّا؛ #ناز_و_نیاز که #قبض_و_بسط الهی است و جلوۀ『 لا هو إلّا هو』است نیز به همین نسبت در رمزگشاییِ این حقیقت، کارساز است.
که فقط اشاره می‌کنم:

🔅 #ناز؛ حیثیتِ نفی و جلال و قبض دارد و دائماً در مخفی شدن است. و مظهرِ آن #نساء هستند که مظهرِ『 الحیّ』می‌باشند که نفسِ حیات است. امّا چون مظهرِ جلال هستند، پس در خِفا می‌باشند.

🔆 #نیاز؛ حیثیتِ اثبات و جمال دارد و دائماً در جلوَت است. و مظهر آن #رجال هستند که مظهرِ『 القیّوم』می‌باشند که نفسِ قوام است. و چون مظهرِ جمال هستند، پس در منظرِ عمومند.


در کار گـــلاب و گُـل، حکمِ ازلی این بود
کاین شاهد بازاری، وان پرده‌نشین باشد
(حافظ)


🔲 النّهایة؛
حیاء، که از حیّ است، حیثیتِ نفی است و جلال. که این، مقامِ خفاست.
🔅و نساء؛ که حظ بیشتری از حیاء دارند، در خفا و ناموسیّت می‌باشند.

🌿☀️ و حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها)؛ ناموس حقّ تعالی بوده، و در «#عماء» هستند.
و در روایت است که راوی از حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال می‌کند:

🔸『أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟』
خداوند قبل از خلق آسمان و زمین کجا بود؟

و حضرت (ص) می‌فرمایند:

🔹『كَانَ فِي عَمَاء مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ』
در «عَماء» بود که مافوق آن هواء بود و تحتِ آن هواء بود.
📚عوالي اللئالي، ج‏۱، ص۵۴

🔲❂☜ «#عماء» از "عمی" است که "عمی" به معنای کور بودن است.

[🔔برای شرحِ بیشتری در مورد #عماء،
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/1057]


🍃⇯⇦ مقامِ «عماء»؛ همان 🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصار؛ سورۀ انعام آیۀ۱۰۳﴾🔺 بودن است، که آن؛
❂☜ «لا یُدرَک» بودنِ حقّ تعالی است.
و غیبُ الغیوب بودن و در جلالت بودنِ حقّﷻ از خویشتنِ خویش، یعنی ناموسِ خویش؛ حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها) و عصمتِ ایشان (س) است.

🌿۞ بنابراین؛ حضرتِ عصمةُ اللهِ الکبریٰ فاطمة الزّهراء (س)؛ نقطۀ «حیات» و قلب تپندۀ حضرت «حیّﷻ» می‌باشند ...
و ایشانند تمام حیاء و معیار حیاء (روحی لها الفداء).

و امّا راجع به ارتباط حیاء، با استغفار و ماه رجب؛ إن شاء الله در سخنِ بعدی؛ لطائفی را خواهیم خواند.




『الْحَمْدُ للهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ』



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#حیاء_ظهور_حی
#لطیفه‌_حیاء


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
☀️🌿
.
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/427
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش می‌شناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.

اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوه‌گر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبه‌ای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.

"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبهه‌ای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.

⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)

حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوه‌گر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :

#قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.

💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) می‌کشد که مثلاً می‌فرماید :

💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیات ۱ و ۲ )

💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) می‌فرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) می‌نمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.

آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود ۹۰ آیه از قرآن می‌باشد.
جان‌گدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب می‌گردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).

🔰 و امّا آن آیات :

حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر می‌کند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری می‌شود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَه‌اندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر می‌کنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :

💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمى‌گويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مى‌شود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)

پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.

و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات می‌فرماید:

💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مى‏‌بست.
ما دست راست او را مى‏‌گرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مى‏‌كرديم.
(🔅 آیات ۴۴ تا ۴۶ سورۀ حاقّه)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM